مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آموزش ترکیبی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با استفاده از یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و با هدف بررسی و مقایسه تأثیر سه سناریوی آموزش ترکیبی در ارتقاء میزان یادگیری و یادداری مباحث بهداشت فردی و عمومی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان ایلام در سال 1391 صورت گرفته است. به این منظور، از یک مدرسه ابتدایی پسرانه، سه کلاس انتخاب و با رعایت اصل انتساب تصادفی، هر کلاس در یکی از گروه های سه گانه شامل آموزش با استفاده از چند رسانه ای دیجیتال و نقشه های مفهومی ساده، نقشه های مفهومی استدلالی و روش رایج (سخنرانی، بحث و پرسش و پاسخ) جای داده شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تجزیه و تحلیل یک طرفه واریانس و آزمون تعقیبی حداقل اختلاف تفاوت معنادار (LSD) استفاده گردید. نتایج این مطالعه نشان میداد که بین میزان یادگیری مباحث بهداشت فردی و بهداشت عمومی دانشآموزان سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد و میزان ضریب اتا نشان داد که نوع روش آموزشی، 6 درصد واریانس میزان یادگیری و 9 درصد واریانس میزان یادداری را تبیین می نماید. هم چنین، نتایج آزمون LSD نشان می داد که ترکیب آموزش با استفاده از چند رسانه ای دیجیتال و روش نقشه های مفهومی ساده از دو روش دیگر در افزایش سطح دانش سلامت دانش آموزان مؤثر تر بوده است.
اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی در دانش آموزان ابتدایی با اختلال یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری املا انجام شده است. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه چهارم دبستان شهرستان بیرجند بودند که در سال تحصیلی 93-1392 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه پژوهش شامل 10 دانش آموز پایه چهارم بود که با تشخیص اختلال یادگیری املا به مرکز توان بخشی اختلال یادگیری ویژه شهرستان بیرجند ارجاع داده شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون هوش وکسلر مقیاس کودکان (شهیم، 1371)، آزمون تشخیص اختلال املا برای پایه چهارم (کریمی، 1383)، آزمون عملکرد تعویض واج (پوراعتماد،1382) و آموزش ترکیبی بسته های آموزشی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی بوده است. توزیع با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ترکیبی بر کاهش غلط های املایی و نیز بر بهبود عملکرد تعویض واج دانش آموزان دبستانی مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان روش آموزش ترکیبی را برای آموزش های ویژه و مناسب برای اختلال املا نویسی پیشنهاد کرد.
مقایسه تاثیر دو شیوه آموزش سخنرانی و مبتنی بر شبکه بر ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان؛ دانشگاه علوم پزشکی مازندران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: آموزش مجازی (الکترونیک) پیوسته، روشی برای تقویت رهیافت های سنتی آموزش است، اما هنوز شواهد زیادی در مورد نتایج ارزش یابی این روش منتشر نشده است. هدف این مطالعه، مقایسه تاثیر دو روش آموزش مجازی (الکترونیک) و سنتی (سخنرانی) بر میزان یادگیری دانشجویان بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی در سال 1391، 202 دانشجوی گروه بهداشت عمومیِ دانشگاه علوم پزشکی مازندران در مقطع کارشناسی و کاردانی که دروس اصول اپیدمیولوژی، اپیدمیولوژی بیماری های شایع، بهداشت مادر و کودک و بهداشت باروری را در نیم سال دوم سال تحصیلی 91-1390 اخذ کرده بودند، به شیوه سر شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. نیمی از دروس به صورت حضوری و بقیه به شکل مجازی ارایه شد و تفاوت نمرات آزمون دانشجویان در دو روش آموزشی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نظرات دانشجویان از طریق پرسش نامه محقق ساخته ارزیابی شد. داده ها توسط آزمون های T استیودنت و تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS 20 تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات دانشجویان در آزمون حضوری و مجازی تفاوت معنی داری نداشت (05/0p>). آموزش مجازی از نظر دست یابی به اهداف آموزشی، محتوی، شیوه، توالی و نوع مطلب و آزمون، مطلوب بود و بین تناسب محتوای درس و اهداف آموزش مجازی، با تعداد اشتباهات دانشجو در آزمون پایانی ارتباط معنی داری وجود نداشت. تسلط و مهارت دانشجو به کامپیوتر با موفقیت کار با سامانه آموزش مجازی و نمرات آزمون کامپیوتری رابطه معنی داری داشت (001/0=p).
نتیجه گیری: دو روش آموزش مجازی (الکترونیک) و حضوری (سخنرانی) بر میزان یادگیری دانشجویان تاثیر نسبتاً یکسانی دارند.
تأثیر ارائة محتوای الکترونیکی با سبک های آموزشی زبانی، دیداری-فضایی و حرکتی-جسمانی گاردنر بر یادگیری، درآموزش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش می کوشد تا به وسیلة آموزش الکترونیک از جدیدترین فناوری ها در یادگیری برای توسعه، بهبود کارآیی، و فراهم سازی عدالت آموزشی بهره گیرد. این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر سبک های آموزش مبتنی بر هوش های زبانی، فضایی و حرکتی-جسمانی گاردنر، بر پیشرفت تحصیلی در آموزش ترکیبی انجام گرفت. در این پژوهش 60 نفر از دانش آموزان دختر سال سوم رشتة کامپیوتر هنرستان های کاردانش شهر اصفهان شرکت داشتند، که به طور تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل از پژوهش، دو گروه از نظر نیمرخ هوش های چندگانه و مشخصات زمینه ای مقایسه شدند و تفاوت معنی داری (در سطح05/0p< ) در دو گروه مشاهده نشد. همچنین، از یک پرسشنامة پیشرفت تحصیلی معلم ساخته به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. آموزش در هر دو گروه به صورت آموزش ترکیبی انجام شد. در گروه آزمایشی، علاوه بر روش مرسوم، از محتوای الکترونیکی محقق ساخته مبتنی بر هوش های چندگانه استفاده شد. جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش، به طور معنی داری(در سطح05/0p< ) پیشرفت تحصیلی بالاتر دانش آموزانی را که همراه با محتوای الکترونیک با سبک آموزشی فضایی آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزان گروه کنترل نشان می دهد.
تأثیرآموزش ترکیبی بربازده های یادگیری در قرآن باتوجه به اثرات تعدیلی رویکردهای یادگیری در دانش آموزان دبیرستانی مدارس استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تأثیر آموزش ترکیبی بر بازده های یادگیری(دانش، مهارت و نگرش) در درس قرآن با توجه به اثرات تعدیلی رویکردهای یادگیری(سطحی و عمقی) در دانش آموزان دبیرستانی مدارس استعدادهای درخشان شهر تهران انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی و از طرحهای عاملی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است.جامعه آماری مورد بررسی 1200نفراز دانش آموزان پسرپایه اول دبیرستان بودند که 120 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. آموزش ترکیبی به مدت 12 هفته روی گروه آزمایش اجراشد. در این پژوهش از آزمون ریون، پرسشنامه فرآیند مطالعه بیگز و همکاران (2001) و پرسشنامه های معلم ساخته پیشرفت تحصیلی درس قرآن و سنجش نگرش نسبت به آن استفاده شده است. برای تحلیل داده های پژوهش روشهای آمار توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (روش تحلیل کواریانس چند متغیره) به کار رفته است. نتایج نشان می دهد که میان میانگین پس آزمون بازده های یادگیری در تعامل با رویکرد یادگیری بعد از حذف اثر پیش آزمون تفاوتی معنادار وجود دارد، به این معنا که آموزش ترکیبی در تعامل با رویکردهای یادگیری، بازده های یادگیری دانش آموزان درگروه آزمایش را با رویکرد عمیق بهبود می بخشد. باتوجه به یافته های این پژوهش و مرور مبانی نظری و تجربی حوزه آموزش ترکیبی می توان نتیجه گرفت که کاربست این شیوه می تواند بر رشد بازده های یادگیری دانش، مهارت و نگرش دانش آموزان باتوجه به رویکردهای آن نسبت به شیوه های آموزش سنتی تأثیرگذار باشد.
تدوین محتوای یادگیری الکترونیکی و بررسی تأثیر آموزش ترکیبی آزمایشگاه زیست شناسی سلولی و مولکولی در فرآیند یادگیری دانشجویان پیام نور اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دردانشگاه های باز و معتبر جهان، آموزش الکترونیکی در حوزه آزمایشگاه ها تحت عنوان E-LAB برای افزایش کیفیت آموزش کارهای عملیاتی و آزمایشگاهی در حال انجام است. در پژوهش حاضر، با تدوین محتوای آموزش الکترونیکی آزمایشگاه زیست شناسی سلولی و مولکولی، تأثیر آموزش ترکیبی الکترونیکی - عملی بر میزان یادگیری دانشجویان در آزمایشگاه سلولی و مولکولی دانشگاه پیام نور برای اولین بار در ایران مورد بررسی قرار گرفت. دانشجویان در دو گروه شاهد و مورد آزمایش تقسیم شدند و به مدت یک ترم تحصیلی برنامه آموزشی را گذراندند. ارزشیابی هر دو گروه در قبل و بعد از آموزش با چک لیست مهارت های عملی و آزمون تئوری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین میزان رضایتمندی دانشجویان در دو گروه در خصوص روش آموزشی با استفاده از پرسش نامه استاندارد IDEA مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که آموزش ترکیبی الکترونیکی - عملی آزمایشگاه سلولی و مولکولی باعث انتقال دانش عملی شده و کیفیت یادگیری را افزایش می دهد و همچنین رضایت مندی دانشجویی را به همراه دارد. پیشنهاد می شود محتوای الکترونیکی تهیه شده به صورت ترکیبی با انجام عملیات آزمایشگاهی در ترم تحصیلی به وسیله مدرسان دیگر به کار گرفته شود و با انجام بررسی های بیشتر با تأیید وجود امتیازات بیشتر در آموزش ترکیبی در این درس، نسبت به استفاده از این الگوی برتر در سایر دروس عملی اقدام شود.
رابطه بین ابعاد و شاخص های آموزش ترکیبی و کیفیت بخشی به یادگیری در دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین ابعاد و شاخص های آموزش ترکیبی و کیفیت بخشی به یادگیری در دانشگاه پیام نور است. این پژوهش، به صورت توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل 4000 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور بود. از میان آنها، 343 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان، به عنوان نمونه انتخاب شدند. شیوه جمع آوری اطلاعات، دو پرسش نامه محقق ساخته بود که یکی پرسش نامه آموزش ترکیبی و دیگری پرسش نامه کیفیت بخشی به یادگیری بود. برای شناسایی مؤلفه های آموزش ترکیبی و کیفیت بخشی به یادگیری از دیدگاه استادان خبره استفاده شد که به ترتیب برای آموزش ترکیبی، چهار بعد پداگوژیکی، روش شناسی، فن آوری و سبک یادگیری با 32 سؤال و ضریب آلفای کرونباخ 0/80 و برای بعد کیفیت بخشی به یادگیری، هفت مؤلفه با 48 سؤال و ضریب آلفای کرونباخ 0/83 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون به کمک نرم افزار PLS استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق، نشان داد که وضعیت ابعاد و شاخص های آموزش ترکیبی و کیفیت بخشی به یادگیری در دانشگاه پیام نور مناسب است. نتایج نهایی تحقیق نیز نشان داد، آموزش ترکیبی به همراه سه بعد پداگوژیکی؛ فن آوری و سبک یادگیری بر یادگیری تأثیر دارد. اما، بعد روش شناسی بر یادگیری تأثیر ندارد. هم چنین، یافته ها نشان از تأثیر آموزش ترکیبی بر یادگیری و مناسب بودن برازش مدل نهایی تحقیق دارد.
تاثیر آموزش به شیوه ی معمول و ترکیبی بر خلاقیت، انگیزش و یادگیری فارسی آموزان غیرایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
219 - 241
حوزه های تخصصی:
با آنکه بهره گیری از فناوری، می تواند به عنوان ابزاری در یاددهی برخط شناخته شود، به نظر می رسد رویکردهای نوین در آموزش زبان، بر ترکیب فناوری با شیوه های حضوری در کلاس تأکید دارند. اما این پرسش بی پاسخ مانده است که آیا آموزش ترکیبی در کلاس های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان اثربخش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات یادگیری به شیوه معمول و ترکیبی بر خلاقیت، انگیزش و یادگیری فارسی آموزان غیرایرانی است. در این پژوهش، ابتدا برخی مفاهیم یادگیریِ ترکیبی، مرور شده و کاربرد آن در آموزش زبان به صورت مختصر ارائه می گردد. روش پژوهش، از نوع کاربردی و شبه تجربی است. این پژوهش بر روی40 فارسی آموز غیرایرانی مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی دهخدا انجام شده است. داده های پژوهش به کمک پرسش نامه خلاقیت تورنس، پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس و پرسش نامه یادگیری جمع آوری گردیده و با استفاده از روش کواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان یادگیری به شیوه ترکیبی با یادگیری به شیوه معمول در پیوند با متغیرهای خلاقیت، انگیزش و یادگیری در میان فارسی آموزان غیرایرانی وجود دارد.
بررسی تأثیر آموزش ترکیبی بر عملکرد تحصیلی و رضایت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر رویکرد آموزش ترکیبی بر عملکرد تحصیلی و رضایت دانشجویان است. روش مطالعه از نوع پژوهش های شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه و نمونة تحقیق دانشجویان کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه اصفهان است که در درس «تلفیق فناوری در برنامة درسی» ثبت نام کرده اند (36=n). به منظور اجرای تحقیق، دانشجویان در دو گروه هجده نفری، به دو شیوة سنتی و ترکیبی آموزش دیده اند. در گروه آزمایش، روش ترکیبی با استفاده از سامانة مدیریت یادگیری مودل اجرا شد و گروه گواه به شیوة معمول آموزش دیدند. برای سنجش عملکرد تحصیلی دو گروه، آزمون معلم ساخته ای در دو نوبتِ آغاز و پایان ترم اجرا شد. پایایی این ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ (83/0) و روایی آن از روش روایی محتوایی بررسی شد. در زمینة رضایت دانشجویان از روش تدریس و استاد، نتایج ارزشیابی استاد به کمک دفتر نظارت و ارزیابی دانشگاه از سامانة گلستان استخراج شد. پس از اطمینان از همگنی واریانس ها و نرمال بودن نمره ها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد آموزش به روش ترکیبی اگرچه در عملکرد تحصیلی دانشجویان در پایان ترم تأثیر معنی داری نداشته است (05/0>P)، در میزان رضایتمندی ایشان تأثیر مثبت و معنی داری دارد. با توجه به اینکه رویکرد ترکیبی، انعطاف پذیری زیادی را در مواردی مانند دسترسی به منابع، ارتباطات میان استاد و شاگرد، انجام و ارائة تکالیف برای دانشجویان به همراه دارد، رضایت بیشتر آنها از روش آموزش را هم باعث می شود. بنابراین به استادان توصیه می شود از ظرفیت های این رویکرد آموزشی برای تدارک تجربه های یاددهی- یادگیری مطلوب تر به خوبی استفاده کنند.
تاثیر چینش مبلمان کلاسی بر تقویت کفایت اجتماعی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مهم ترین رسالت آموزش و پرورش، آماده سازی کودکان و نوجوانان برای ورود موفق به جامعه است. محیط آموزشی به عنوان اولین اجتماعی که کودک بدان پای می گذارد می تواند نقش موثری در هویت یابی و جامعه پذیری دانش آموزان ایفا کند. دانش آموز می تواند در جامعه کوچک مدرسه کفایت های اجتماعی لازم برای حضور در جامعه بزرگ تر را بدست آورد. مطالعات بسیاری بر ناتوانی روش های تدریس کنونی در آماده سازی دانش آموزان برای حضور موثر در جامعه اشاره دارند و روش های تدریس نوین و فعال را جایگزینی اثربخش برای تقویت مهارت های اجتماعی دانش آموزان می دانند. روش های تدریس نوین امکان حضور فعال دانش آموز در جریان کلاس را فراهم نموده، به او امکان نقش یابی در جمع کلاسی را می دهند و در رشد شخصیت وی موثرند. از آنجا که فرآیند آموزش در محیط آموزشی صورت می پذیرد، ساختمان مدرسه نیز در اجرای موفق روش های تدریس نوین اثرگذار است. در هر یک از روش های تدریس نوین، انتظار می رود روند مشخصی در کلاس طی شود و ارتباط موثری میان دانش آموزان و معلم ایجاد شود. این روند آموزشی و ارتباط انسانی، چیدمان کلاسی خاصی را می طلبد و با طراحی مناسب مبلمان کلاسی می توان کلاس را برای اجرای هر کدام از روش های تدریس نوین آماده کرد. لذا هدف از تحقیق حاضر دست یابی به چیدمان مناسب برای فضاهای داخلی مدارس بوده است که بتواند با کنار هم قرار دادن چندین رویکرد آموزشی نوین، ابعاد مختلف کفایت اجتماعی را در دانش آموزان رشد دهد. بدین صورت ابتدا به مفهوم کفایت اجتماعی و ابعاد آن پرداخته شده است و سپس با معرفی سبک های تدریس نوین، ارتباط بین سبک تدریس و رشد کفایت اجتماعی دانش آموزان بررسی شده است و در پایان چیدمان های مناسب فضای داخلی مدرسه با ذکر نمونه معرفی شده اند.
نقش فناوری های نوین در یادگیری و آموزش ترکیبی
مقاله ی حاضر در رابطه با بررسی نقش فناوریهای نوین در یادگیری و آموزش ترکیبی انجام گرفته است.جهان امروز، جهان تغییرات بسیار گسترده در امر ارتباطات است. انسان به عنوان مغز متفکر گستره گیتی در طول قرنهای متمـادی در مسیر تکوین و تکامل کوشیده است.در عصر اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی، هر سازمانی بـا تغییـرات سـریعی روبـه روسـت کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش سبب شده است تا محیط های آموزشی به سوی مجازی شدن سوق داده شوند. آموزش ترکیبی به طور کلی به معنای به کارگیری بیش از یک روش، راهبرد، تکنیک یا رسانه در امر آموزش، جهت ارائه محتوا و مطالب آموزشی است. به کارگیری شیوه ترکیبی در آموزش، آزادی عمل و بینش وسیعتری را در بهره مندی از ابزار و محیط های آموزشی در اختیار کارشناسان آموزشی قرار می دهد.ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات دریچه ی جدیدی را فراروی انسان گشوده و بر جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی او تاثیر گذاشته است.انسان سعی کرده است با افزایش دانش خود در این زمینه از ان به شکل های گوناگون استفاده کند که از جمله آنها در اموزش و یادگیری است.پیشرفت فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نقش بسیار مهمی در نحوه آموزش و یادگیری داشته است. ظهور فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی موجب شده است که آموزش و یادگیری از حالت سنتی خود فاصله گرفته و به سمت شیوه های نوین برود. در واقع نحوه آموزش و یادگیری انسان ها متفاوت شده است و دلیل این امر را در تغییرات و رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات می توان جست.
مطالعه اثر آموزش و تدریس به صورت ترکیبی بر یادگیری دانش آموزان؛ مطالعه موردی رشته های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
69 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف : آموزش الکترونیکی با ایجاد تغییرات بنیادین در مفاهیم آموزش سنتی توانسته است بسیاری از ناکارآمدی های نظام های آموزشی را رفع کند و دگرگونی های اساسی در آموزش و یادگیری ایجاد نماید؛ ما آموزش الکترونیکی محض همواره با مشکلات عدم تعاملات انسانی و عاطفی، ارتباطات چهره به چهره در کلاس و نبود درک مناسب از فضاهای مجازی آموزشی روبه رو است، به گونه ای که فراگیران به تنهایی و بدون هیچ تعاملی با معلم یا دیگر یادگیرندگان کار می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش ترکیبی بر میزان یادگیری دانش آموزان شاخه فنی و حرفه ای است روش: روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. به منظور سنجش متغیر یادگیری از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. نمونه آماری، متشکل از دو گروه دانش آموزان هنرستان فنی و حرفه ای شرکت کننده در برنامه آموزش ترکیبی شهرستان خدابنده بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس، یکی از این گروه ها به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. تعداد فراگیران در این گروه ها 30 نفر بودندکه در دو گروه 15 نفری (گروه گواه و آزمایش) قرار گرفتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه ای محقق ساخته جهت سنجش میزان یادگیری فراگیران بود. جهت تعیین روایی ابزار از روایی محتوایی استفاده شد و جهت پایایی از روش آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت که 96/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که اجرای برنامه آموزش ترکیبی در آموزش دانش آموزان شاخه فنی و حرفه ای موجب افزایش میزان یادگیری دانش آموزان می شود.
نقش هم زمانی آموزش دروس پایه طراحی در ارتقای هوش هیجانی، خلاقیت و انگیزه تحصیلی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
139 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر روش های تدریس ترکیبی (آموزش هم زمان دروس پایه) و تفکیکی (آموزش مستقل دروس پایه) بر میزان هوش هیجانی، انگیزه تحصیلی و خلاقیت نوآموزان معماری در درس مقدمات طراحی معماری دو می باشد. روش : در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی به صورت ترکیبی استفاده شده است. در بخش کمی، از روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های کمی از طریق آزمون t دو نمونه ای مستقل به کمک نرم افزار Spss انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی از طریق مشاهده آثار دانشجویان در طول ترم و پایان ترم و مبتنی بر نظریه های حاصل از مرور منابع کتابخانه ای، بر اساس نظریه زمینه ای انجام گردیده است. جامعه آماری در این پژوهش دو گروه 18 نفری از دانشجویان نیمسال سوم معماری می باشند که یکی با روش ترکیبی و دیگری با روش تفکیکی آموزش دیده اند. یافته ها : نتایج نشان می دهد که آموزش دروس پایه با استفاده از روش ترکیبی موجب ارتقاء قابلیت های فردی و اجتماعی نوآموزان شده و هوش هیجانی آنان را ارتقاء داده و با افزایش مهارت های فردی، انگیزه درونی و بیرونی نوآموزان افزایش می یابد و ذهن نوآموز توانایی بیشتری در خلق ایده های جدید داشته و قابلیت گسترش آن را به واسطه توانایی های کسب نموده، خواهد داشت.
طراحی و تدوین الگوی برنامه درسی با رویکرد آموزش ترکیبی در مقطع متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی و تدوین الگوی برنامه درسی با رویکرد آموزش ترکیبی در دوره متوسطه بوده است. برای طراحی این الگو از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. روش تحقیق آمیخته ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. این روش نوعا با هدف تایید کردن، بسط و توسعه و یا نوآوری به کار می رود. در واقع هدف از استفاده از روش های تحقیق آمیخته، به کار بردن یکی به جای دیگری نیست. بلکه تقویت نقاط قوت و کاهش دادن یا به حداقل رساندن ضعف های هر دو روش در یک مطالعه است. برای انجام این پژوهش عناصر کلیدی برنامه درسی آموزش ترکیبی با استفاده از مبانی نظری تحقیق و تئوری های یادگیری و ویژگی های عناصر اصلی برنامه درسی (هدف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی) مشخص گردیده است. در ادامه پرسشنامه ای محقق ساخته در مقیاس لیکرت با ۵ گویه و ۴۰ سوال بسته پاسخ و بازپاسخ، جهت اعتباریابی الگوی طراحی شده پیشنهادی به روش دلفی ، در اختیار ۳۰ نفر از اساتید و متخصصان برنامه درسی و آموزش ترکیبی دانشگاه پیام نور و دانشگاه فردوسی مشهد قرار گرفت. پایایی این پرسشنامه از طریق سنجش ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی و مقدار کل آن 0.912 محاسبه گردید. در نهایت بر اساس نتایج بدست آمده و در نظر گرفتن موارد اصلاحی و پیشنهادی اساتید، الگوی نهایی برنامه درسی آموزش ترکیبی در مقطع متوسطه طراحی و مورد تایید قرار گرفت.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی، آموزش شناختی- رفتاری و آموزش ترکیبی به مادران بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی کودکان با اختلال کاستی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن آ گاهی، آموزش شناختی-رفتاری و آموزش ترکیبی به مادران بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر کرمان بود. روش: پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با سه گروه آزمایشی و کنترل بود. جامعه آماری کلیه کودکان پسر پایه های اول تا سوم دوره اول ابتدایی دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر کرمان بود. حجم نمونه شامل 60 نفر ) 15 نفر در گروه آموزش ذهن آ گاهی، 15 نفر در گروه آموزش شناختی-رفتاری، 15 نفر در گروه آموزش ترکیبی و 15 نفر در گروه کنترل( که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مادران آنها تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه ی 20 سؤالی تنظیم هیجانی هافمن و همکاران ) 2016 ( و پرسشنامه ی 63 سؤالی کارکردهای اجرایی جیو ) 2000 ( بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج: نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین نمره های 3 مرحله ی پیش آزمون-پس آزمون و آزمون پیگیری متغیرهای کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی فرزندان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی وجود داشت. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی روش آموزش ترکیبی به طور معناداری نسبت به دو روش آموزشی ذهن آ گاهی و شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی، تأثیر بیشتری داشت.
تأثیر آموزش چندرسانه ای و ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش ترکیبی و چندرسانه ای بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان آق قلا بود. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای بود بدین صورت که از بین دانش آموزان شهرستان آق قلا دانش آموزان دوره دوم به تعداد 60 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به صورت همگن ازنظر معدل و نمره ریاضی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) تقسیم شدند ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی پیشرفت تحصیلی فام تیلور (1994) با 48 گویه است؛ که پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد که نشان از پایایی خوب پرسشنامه دارد و روایی آن نیز به کمک استادان و متخصصان حوزه علوم تربیتی مورد بررسی و تائید قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها جهت تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار spss نسخه 26 در دو قسمت تحلیل توصیفی (فراوانی و درصد فراوانی) و تحلیل استنباطی (کولموگروف اسمیرنف و کواریانس) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ترکیبی و چندرسانه ای تأثیر مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد (00/0>p). بنابراین می توان بیان کرد که آموزش ترکیبی و چندرسانه ای سبب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می گردد.
مقایسه تأثیر آموزش با استفاده از الگوی بایبی و روش آموزش ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی و مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
101 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش تدریس پنج مرحله ای بایبی و روش تدریس ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی و مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون دو گروهی استفاده شد. یک گروه با روش ترکیبی و گروه دیگر با روش بایبی به مدت هشت جلسه نود دقیقه ای در هشت هفته متوالی آموزش دیدند. جامعه آماری تمام دانشجویان دانشگاه فرهنگیان فارس بودند که تعداد سی و چهار نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طورتصادفی در دو گروه (هر گروه هفده نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی مسئولیت پذیری اجتماعی قلاوندی و همکاران و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه ی مسئولیت پذیری اجتماعی با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (859/0) برآورد و مورد تأیید قرار گرفت. روایی آزمون پیشرفت تحصیلی با روایی محتوایی تأیید شد و برای اندازه گیری میزان همسانی درونی آن از روش کودرریچاردسون استفاده شد که مقدار 78/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی و مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویانی که با روش بایبی (5E) آموزش دیده بودند به طور معنی داری بیشتر از میانگین نمرات دانشجویانی بود که با روش ترکیبی آموزش دیدند. استفاده از روش بایبی در مقایسه با روش ترکیبی باعث افزایش مسئولیت پذیری و پیشرفت تحصیلی دانشجویان می شود.
ارائه مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت تحلیلی و به شیوه اسنادی انجام شد. نخست با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به مرور نظام مند و تحلیل دقیق مدل های موجود آموزش ترکیبی درخصوص فعالیت های یاددهی-یادگیری، ویژگی های زبان آموزان، مدرسان، محتوا، رسانه های آموزشی و ارزشیابی پرداخته شد. در این مرحله جامعه آماری شامل کلیه مدل های مختلف آموزش ترکیبی در پایگاه های اطلاعات علمی ساینس دایرکت، اسکوپوس، اسپرینگر، پایگاه امرالد وگوگل اسکالر، بستر اینترنتی شبکه پنج فرانسه موسوم به (TV5)، محتوای آموزش زبان سایت BBC بود و ابزار گردآوری داده ها نیز شامل فیش برداری، جدول و کارت بود. سپس مدل پیشنهادی آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان تدوین شد و با استفاده از نظر متخصصان دو حوزه زبان شناسی و آموزش از دور، اعتبار مدل مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری در مرحله دوم شامل کلیه خبرگان دو حوزه زبان شناسی و آموزش از دور بود که 15 نفر از متخصصان آموزش از دور و 15 نفر از متخصصان حوزه زبان شناسی به صورت هدفمند انتخاب شدند و درخصوص اعتبار مدل ارائه شده، اظهارنظر کردند. ابزار پژوهش نیز شامل پرسش نامه محقق ساخته بود با ده گویه و طیف چهاردرجه ای لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، کم، خیلی کم) که روایی آن توسط متخصصان تعلیم و تربیت و زبان شناسی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تی تک نمونه ای) جهت اعتباریابی مدل استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون تی تک نمونه ای که جهت بررسی اعتبار درونی مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان به کار گرفته شد، حاکی از آن است که مدل ارائه شده بر اساس آموزش ترکیبی از نظر متخصصان هر دو گروه آموزش از دور و زبان شناسان، مبتنی بر رویکردهای جدید زبان آموزی بوده، به انگیزه یادگیری در زبان آموزان توجه دارد، همچنین به تعاملات مدرس، زبان آموز و محتوا تاکید داشته و متناسب با اصول روان شناختی زبان آموزی است. علاوه بر آن به میزان کافی به ترکیب انواع فعالیت های یاددهی-یادگیری (حضوری و الکترونیکی) پرداخته است، همچنین به ویژگی های مدرس، محتوا، رسانه و ارزشیابی نیز توجه کافی دارد؛ لذا مدل ارائه شده درخصوص آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان دارای اعتبار مناسب است.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه همراه با آموزش مدیریت والدین (آموزش ترکیبی) با آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین به تنهایی بر کاهش مشکلات رفتاری برونی سازی شده و درونی سازی شده کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری در دوران کودکی می تواند اثرات جبران ناپذیری را تا بزرگسالی به همراه داشته باشد. ازاین رو انجام پژوهش در زمینه مشکلات رفتاری کودکان حائز اهمیت است. لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی فرزند پروری ذهن آگاهانه همراه با آموزش مدیریت والدین (آموزش ترکیبی) در مقایسه با آموزش فرزند پروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین به تنهایی بر کاهش مشکلات رفتاری برونی سازی شده و درونی سازی شده کودکان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پیش دبستانی شهر کاشمر در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بود که از این جامعه تعداد ۱۲۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در چهار گروه به صورت تصادفی گمارده شدند. همه افراد در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه سیاهه رفتاری کودکان آخنباخ و رسکورلا (۲۰۰۱) را تکمیل کردند. درنهایت داده ها به روش های تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSSV۱۹ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در هر دو متغیر مشکلات رفتاری برونی سازی شده و درونی سازی شده بین گروه ها وجود داشت (۰۱/۰>P). به این معنی که آموزش ترکیبی (برنامه فرزند پروری ذهن آگاهانه همراه با آموزش مدیریت والدین) در مقایسه با آموزش فرزند پروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین به تنهایی بر کاهش مشکلات رفتاری برونی سازی شده و درونی سازی شده کودکان پیش دبستانی مؤثرتر بود (۰۵/۰>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر این است که آموزش ترکیبی فرزند پروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین می تواند باعث کاهش مشکلات رفتاری برونی سازی شده و درونی سازی شده کودکان پیش دبستانی شود و ازاین رو آگاهی والدین، معلمان، مشاوران، روانشناسان و سایر متخصصان از این آموزش ها می تواند در کاهش مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی کمک کننده باشد.
طراحی الگوی مطلوب یادگیری ترکیبی در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
33 - 66
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش ترکیبی در دانشگاه پیام نور انجام پذیرفته است. بر این اساس رویکرد پژوهش، از نوع کیفی به شیوه تحلیل محتوای کیفی و از نوع عرفی استفاده شده است، بدین منظور برای بررسی پیشینه پژوهش و جمع آوری داده های متناسب با هدف پژوهش از منابع موجود در پایان نامه ها، کتابخانه، طرح های پژوهشی و مقالات موجود در پایگاه های اطلاعات داخل و خارج کشور استفاده شد. روند پژوهش ابتدا با مصاحبه متخصصان حوزه آموزش، برنامه ریزی و آموزش ترکیبی آغاز شد بدین منظور 25 نفر در داخل و خارج از دانشگاه استفاده شد و در ادامه به بررسی مقالات، منابع و اسناد به ترتیب کل مطالعات مرتبط با کلید واژه ها شامل 89 مورد بدست آمد، پس از بررسی منابع 35 اثر نامرتبط حذف گردید، بنابر این در این پژوهش 54 منبع جهت بررسی انتخاب شد. پس از گردآوری داده ها، یافته ها و نتایج پژوهش ها به تفکیک استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش در رابطه با الگوی مطلوب آموزش ترکیبی در دانشگاه پیام نور به شرح ذیل بدست آمد که شامل 6 مؤلفه و 37 شاخص می باشد که به ترتیب شامل عناصر آموزش ترکیبی 5 شاخص، ویژگی ها 7 شاخص، کیفیت 6 شاخص، نکات قوت 6 شاخص، موانع و چالش 7 شاخص، شرایط عملیاتی 6 شاخص تعیین گردید. فلذا استفاده از مدل ارائه شده در بهبود و اثر بخشی آموزش و یادگیری در دانشگاه پیام نور مؤثر خواهد بود.