مطالعات برنامه درسی ایران
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار 1401 شماره 64 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تربیت نوین در ایران طی قرن چهاردهم تحت شرایط جهانی و خواست عمومی بدست حکومت های مستقر گسترش یافت. در بررسی جوانب این موضوع، چهار بعد اساسی «مدرسه و موقعیت آموزش»، «محتوا و برنامه آموزش»، «معلم و کنشگر آموزش» و «برنامه ریزی درسی و علم آموزش» تشریح و آشکار شد که این ابعاد دارای وضعیت متفاوتی در دو نیمه قرن در دو حکومت مستقر بوده اند. باوجوداین، در سراسر قرن چهاردهم، با اندک تفاوت هایی در شدت عمل، آنچه محور تمام فعالیت های آموزش و پرورش قرار گرفت، تلاش برای توسعه و ترویج « فرهنگ تبعیت» بود که در نیمه اول مبتنی بر فرایند اطاعت و در نیمه دوم مبتنی بر فرایند حماقت دنبال شد. شواهد نشان می دهد عمل بر آن منطق نمی تواند موثر و مقبول واقع شود؛ هر چند که تحت فشار قدرت حکومت استمرار یابد. آنچه لازم است محترم شمرد «دانایی واقعی» است که برآیند علم می باشد و با بکارگیری علم آموزش بدست می آید.
تجربه زیسته یک متخصص برنامه درسی ریاضی در تلفیق نظریه و عمل، با تمرکز بر ضرورت بازنگری برنامه در دوران همه گیری کووید-19 و پسا کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر تاریخی گری، رویکرد غیرمنتقدانه و عدم مستندسازی وقایع در ایران، آسیب های زیادی به جریان های علمی-آموزشی زده است. این مطالعه، نقدی منصفانه است که به جای مصلحت اندیشی ، اصالت علمی ملاک بوده است. در حالی که آموزش و برنامه درسی در ایران و جهان، به شدت تحت تأثیر سیاست است؛ سیاست هایی که دائم هم در حال تغییرند و امکان اتخاذ رویکردهای غیرایدئولوژیک را به برنامه درسی ریاضی، محدود کرده اند. بدین سبب برنامه های درسی، بیش از آن که به دانش آموزان و معلمان متعهد و پاسخگو باشند، به ایدئولوژی ها و خواسته های حاکمیتی تعهد می سپارند. در ایران نیز تغییرات برنامه های درسی به ویژه در دو دهه اخیر، متأثر از ملاحظاتی بوده که بر برنامه ریزان و مؤلفان تحمیل نشده، ولی به دلایلی که ارتباط مستقیمی با این مطالعه ندارد، برنامه با سرعت چشمگیری «سیاست زده» شده است. این امر، یکی از عوامل جدیِ ناکارآمدی تغییرات برنامه های درسی در این دوره بوده است. در ایران نیز تغییرات برنامه های درسی به ویژه در دو دهه اخیر، متأثر از ملاحظاتی
مطالعه تطبیقی برنامه درسی کشور های منتخب با تاکید بر توسعه سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و مقایسه ویژگی عناصر برنامه درسی نظام تربیت معلم کشورهای منتخب برای توسعه سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجو معلمان است. بر این اساس نوع مطالعه این تحقیق تطبیقی – توصیفی و روش آن توصیفی تشریحی ، مطابق روش و مراحل چهارگانه بردی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای، گزارش های فصلی و سالیانه برخی از سایت های بین المللی چون یونسکو گرد آوری شده است. الگوی مورد استفاده الگوی بردی است. نمونه مورد نظر چهار کشور فنلاند، انگلستان، آمریکا و مالزی است که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.نتایج نشان داد، همگی در ایجاد نگرش مثبت نسبت به فناوری و رویکرد فراگیر محور با هم شباهت دارند ولی کشور های انگلستان، آمریکا و فنلاند در تدوین استاندارد صلاحیت فناوری و فنلاند درگنجاندن موضوع رعایت مسائل اخلاقی در استفاده از فناوری و انگلستان در آماده ساختن دانشجویان برای تغییرات سریع فناوری در انگلستان حساس تر عمل می کنند.
کورره من: روایت هایی از تجربیات تدریس من در بدو معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بازنمایی و روایت تجربیات تدریس پژوهش گر است. این که وی در امتداد دو سال آموزگاری خویش در پایه های چهارم و ششم ابتدایی، فرایند تدریس، عمل معلمی و پدیده مدرسه را چگونه تجربه و فهم نموده است. برای دست یابی به این هدف از روش خودشرح حال نویسی بهره گرفته شده است تا پژوهشگر بتواند کورره خویش را روایت نماید. نتایج تحقیق حکایت از تأثیر عمیق پیشینه زیسته پژوهشگر بر کُنش های جاری و چشم اندازهای تربیتی وی دارد. افزون براین، روایت های پژوهشگر از فراز و فرودهایی پرده برمی دارد که در آن معلم در مدرسه و کلاس درس در زمینهایی باتلاقی قرار میگیرد و نظریه های تربیتی به جای عامل بودن، ناظر باقی می مانند. بنابراین پژوهش حاضر، به مثابه داستان سفری است که محقق با روایت زندگی شخصی خویش، از شکاف بین نظریه و عمل معلمی میگوید و دیگر معلمان را دعوت میکند تا تجربیات تدریس خویش را روایت کنند و با جامعه به اشتراک بگذازند.
ریشه های تفکر برنامه درسی متمرکز: واکاوی دغدغه های سیاسی و اجتماعی نخستین ناظران آموزشی و نقش آن در پیدایش حوزه مطالعاتی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تاریخی واکاوی نقش فعالیت های ناظران آموزشی ابتدای قرن بیستم در پیدایش حوزه برنامه درسی و ترویج اندیشه برنامه درسی متمرکز است. روش این مقاله استناد به اسناد و آثار نخستین ناظران آموزشی و برنامه ریزان درسی است. این مطالعه نشان می دهد فکر برنامه درسی متمرکز با هدف محدودسازی اختیارات مدارس و به عنوان ابزاری برای نظارت مطرح شد. هریس با اندیشه نظارت مبتنی بر کتاب درسی، بابیت با اندیشه برنامه درسی مبتنی بر استانداردها، و راگ با تدوین کتاب راهنمای معلمان، به دنبال اثرگذاری مستقیم بر آموزش در کلاس های درس بودند. اگر چه اندیشمندانی نظیر جان دیویی و ب وید ب ود کوشیدند رویکرد مردم سالارانه ای را که مبتنی بر اصول روان شناختی نیز بود در نظریه و عمل آموزش نهادینه کنند اما ناظرانی نظیر هریس، بابیت و چارترز با بهره گیری از تحقیقات علم گرایانه و قدرت اجرایی توانستند ذینفعان آموزش را در برابر ذهنیت دیوان سالارانه و نظارتی و نیز در برابر اندیشه برنامه درسی متمرکز و یکپارچه متقاعد کنند. پیدایش حوزه مطالعاتی برنامه درسی در واقع شروع تفکر برنامه درسی متمرکز و با نظریه مردم سالاری اهماهنگ نبود.
ارزیابی میزان توجه به گرایش های مختلف زیست شناسی در مباحث زیست شناسی متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاض ر ب ا ه دف بررسی برنامه درسی زیست شناسی در کتاب های دانش آموزان دوره متوسطه عمومی از نظر میزان ارتباط محتوای دانشی زیست شناسی با گرایش های مختلف زیست شناسی از جمله سلولی مولکولی، فیزیولوژی جانوری و گیاهی، بیوسیستماتیک جانوری و گیاهی، میکروبیولوژی، بیوشیمی، ژنتیک و اکولوژی انجام شد. روش تحقی ق توصیف ی و از ن وع تحلی ل محتواس ت. در ای ن مقاله علاوه بر آمار توصیفی، از روش تحلی ل محت وای آنتروپ ی ش انون برای ارزیابی بار اطلاعاتی هر یک از گرایش ها استفاده شد. واح د تحلی ل تعداد خطوط نوشتاری، تصاویر، فعالیت ها و بیشتر بدانیدها می باشد. پایای ی اب زار پژوه ش تأیی د ش د. در مجموع 9307 واحد نوشتاری، 877 واحد تصویری، 197 واح د فعالیت و 252 واحد بیشتر بدانید ثبت شد. بر اساس نتایج بالاترین بار اطلاعاتی مربوط به گرایش فیزیولوژی جانوری و گرایش های سلولی مولکولی و بیوشیمی در رتبه های بعدی قرار می گیرند. کمترین میزان توجه به گرایش های میکروبیولوژی و بیوسیستماتیک گیاهی صورت گرفته است.
بررسی دیدگاه فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان از میزان کارآمدی درس کارورزی در افزایش توان حرفه ای دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان از میزان کارآمدی درس کارورزی در افزایش توان حرفه ای دانشجومعلمان بود. پژوهش از نوع کیفی و با روش پدیدارشناسی اجرا شد. اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شد. بر این اساس، از بین فارغ التحصیلان سال های 1398 و 1399 کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، 20 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها، با الگوی هفت مرحله ای کلایزی (1978) و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته ها در 5 بعد: «محتوای برنامه درسی کارورزی، توسعه دانش ها و مهارتهای حرفه ای»، «تقویت سواد دیجیتالی»، «تقویت اخلاق حرفه ای» و «تقویت ساختار سازمانی » نشان دادکارورزی توان حرفه ای دانشجومعلمان را با مشارکت و تعامل فعال بین مدارس و دانشگاه، همکاری اساتید و معلمان راهنمای مجرب، فعالیت دانشجومعلمان در مدرسه و کلاس، تقویت سواد رسانه ای و فناوری اطلاعات، کسب دانشها و مهارتهای علمی و پژوهشی مورد نیاز معلمی، کسب فضائل اخلاقی افزایش داده و به تدریج آنان را برای ورود به عرصه معلمی در مدرسه تقویت می کند.
شناسایی میزان توجه به مؤلفه های ادبیات پایداری در برنامه درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پایداری و مواجهه خردمندانه با آن از جمله اهداف ساحت تربیتی و سیاسی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که بر این اساس، برنامه ریزان آموزشی با انتخاب متون مربوط به ادبیات پایداری تلاش کرده اند زمینه های رشد و تربیت فردی و اجتماعی را در اندیشه و رفتار کودکان ایجاد نمایند. پژوهش حاضر که با روش تحلیل محتوا و با هدف شناسایی میزان توجه به مؤلفه های ادبیات پایداری در جامعه آماری شامل شش کتاب پایه اول تا ششم مقطع ابتدایی صورت گرفته است، نشان داد مفاهیم وطن دوستی، طرح مفاهیم و نمادهای دینی و معرفی نمادهای ملی بیشتر از سایر مؤلفه ها، و زنده نگه داشتن خاطرات انقلاب و دفاع مقدس، امید به آینده، دعوت به مبارزه و دعوت به اتحاد کمتر از سایر مؤلفه ها مورد تأکید قرار گرفته اند؛ بنابراین بر اساس اهداف مندرج در اسناد تعلیم و تربیت و ویژگی های رفتاری کودکان ابتدایی پیشنهاد می شود این ترکیب مورد بازنگری قرار گیرد.
چارچوب نظری مؤلفه های برنامه درسی کنجکاو محور و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالا دستی آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ح اض ر با هدف شناسایی چارچوب نظری مؤلفه های برنامه درسی کنجکاو محور و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالا دستی آموزش و پرورش ایران صورت پذیرفت. روش پژوهش توصیفی شامل: تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا بوده و رویکرد آن نیز کاربردی بود. جامعه پژوهشی شامل دو بخش: متون مرتبط با برنامه درسی کنجکاو محور و محتوای چهار سند بالادستی نظام آموزش و پرورش ایران بود. با توجه به ماهیت موضوع، از نمونه گیری صرف نظر شده و حجم نمونه برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شد. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود. داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوی با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفت. ع م ده ت ری ن ی اف ت ه ه ا بیانگر آن است که: 1. چارچوب نظری برنامه درسی کنجکاو محور را می توان در ده مؤلفه: ذهنیت باز، اکتشاف، اشتیاق یادگیری، خود جهت دهی، انگیزه، خلاقیت، نوآوری، یادگیری مشارکتی، پرسشگری، خودانگیختگی تدوین نمود. 2. در اسناد بالادستی (سند چشم انداز بیست ساله، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی)، در م ج م وع 366 مرتبه به مؤلفه های برنامه درسی کنجکاو محور توجه شده که میزان تراکم آن در مؤلفه خلاقیت زیاد و در مؤلفه خودانگیختگی بسیار کم بود. در بین اسناد مورد بررسی، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به برنامه درسی ملی و کمترین مربوط به سند نقشه جامع علمی کشور بوده است.