چکیده

هدف از انجام این پژوهش تاثیر یادگیری معکوس بر تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران بود.روش پژوهش از طرح نیمه آزمایشی و زمینه یابی تاثیر روش تدریس وارونه بر تفکر خلاق، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده نمود. جامعه آماری در این تحقیق ، شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه 4 شهر تهران بود.نمونه این پژوهش شامل 30نفردانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی 15 نفرگروه آزمایش 15نفرگروه گواه بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد خلاقیت تورنس(1979) بود. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و در آمار استنباطی، با توجه به اینکه مقیاس اندازه گیری فاصله ای و با پیش فرض نرمال بودن داده ها از آمار پارامتریک و با توجه به اینکه داده ها پیوسته بوده از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس (آنوای یک راهه) استفاده می گرددیافته ها:. یادگیری معکوس موجب بهبودسیالی ، انعطاف پذیری ، بسط و تفکر خلاق تفکردانش آموزان می گردد. نتیجه گیری: یادگیری معکوس از نوع یادگیری فعال می باشد و با روش های متفاوت آموزشی به سیالی تفکر دانش آموزان منجر می شود. دانش آموزان به صورت فعال در فراگیری و ایجاد دانش مشارکت می کنند و همچنان دانش خود را آزمایش و ارزیابی می کنند.

The effect of reverse learning on the creative thinking of fifth grade male students in the course of experimental science District 4 of education in Tehran

The purpose of this research was the effect of reverse learning on the creative thinking of male students of the fifth grade of elementary school in the course of experimental science in the 4th education district of Tehran.The research method used a semi-experimental design and the context of the effect of the upside-down teaching method on creative thinking, pre-test-post-test with a control group. The statistical population in this research included all fifth grade male students in district 4 of Tehran city. The sample of this research included 30 fifth grade male students of elementary school, 15 experimental groups and 15 control groups, who were selected by available sampling method. The instrument of data collection in this research was Torrance's standard creativity questionnaire (1979). In this research, in order to analyze the data using descriptive statistics and inferential statistics, considering that the measurement scale is interval and with the presumption of normality of the data, parametric statistics and considering that the data is continuous, statistical test dependent t and analysis of variance (one-way ANOVA) are usedfindings:. Reverse learning improves the fluidity, flexibility, expansion and creative thinking of students.Conclusion: Reverse learning is a type of active learning and it leads to students' thinking fluidity with different educational methods. Students actively participate in learning and creating knowledge and continue to test and evaluate their knowledge.​

تبلیغات