فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان عوامل آمادگی جسمانی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مقاطع متوسطه اول و دوم بود. به همین منظور ابتدا 317 نوجوان متوسطه اول (146n=) و متوسطه دوم(171n=) بوشهری با سن 75/1 ± 01/15، قد11/0± 64/1، وزن 80/14 ± 84/54 و شاخص توده بدنی 00/4 ±12/20 انتخاب شدند. عوامل گوناگون آمادگی جسمانی با آزمونهای استاندارد اندازه گیری شد.برای بررسی ارتباط میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای بررسی دقیق تر پیش بینی گرایانه متغیرها از آزمون رگرسیون خطی استفاده شد. همچنین، میزان معناداری نیز در سطح 05/0α< با نرم افزار SPSS محاسبه شد.ارزیابی داده ها نشان داد که نتایج آزمون دوی 540 متر با نتایج آزمون پیشرفت تحصیلی زبان (001/0>p، 222/0-r=) و میانگین هر سه درس ریاضی، زبان و ادبیات(024/0=p، 131/0- r=) ارتباط معنادار دارد. نتایج آزمون انعطاف پذیری نشستن و رسیدن با نتایج میانگین پیشرفت تحصیلی هر سه درس(006/0=p، 156/0-r=) ، درس زبان (003/0=p، 169/0r=) و ریاضی (026/0=p، 127/0r=) ارتباطیمعنادار را نشان داد. آزمون شنای روی زمین نیز تنها با نتایج آزمون پیشرفت تحصیلی زبان (011/0=p، 147/0r=) ارتباط معنادار نشان داد. نتایج نشان داد میان برخی از عوامل آمادگی جسمانی مانند آمادگی قلبی و عروقی و انعطاف پذیری و آزمونهای پیشرفت تحصیلی زبان، ریاضی و ادبیات ارتباط متوسط معنادار وجود دارد. از این رو احتمالاً دانش آموزان با آمادگی جسمانی بالاتر در آزمونهای پیشرفت تحصیلی نیز موفق تر خواهند بود.
تأثیر برنامه دوره تحکیم سواد در تثبیت آموخته های سوادآموزان تحت پوشش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق1 تعیین تأثیر برنامه دوره تحکیم سواد در تثبیت آموخته های سوادآموزان تحت پوشش نهضت سوادآموزی بود. روش تحقیق از نوع آزمایشی بر اساس اندازه گیریهای مکرر بود و طرح تحقیق به این صورت بود که سه آزمون از نمونه آماری گرفته شد. جامعه آماری همه افراد تحت پوشش دوره تحکیم سواد در کل کشور بودند که از آن میان، 891 نفر بر اساس فرمول کوکران به منزله نمونه انتخاب شدند. به این صورت که بر اساس سطح میانگین سواد، استانهای کشور به سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار تقسیم شدند. سپس از همه استانهای کشور، شش استان بر اساس میانگین سطح سواد و شاخص برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمونهای محقق ساخته پیشرفت تحصیلی خواندن، نوشتن، حساب کردن و روخوانی قرآن کریم بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که دوره تحکیم به تثبیت آموخته های مهارتهای اصلی نوشتن، خواندن، حساب کردن و روان خوانی قرآن کریم سوادآموزان تحت پوشش می انجامد، اما تنها در مهارت نوشتن بود که میان میانگین نمرات پیش آزمون با آزمون پیگیری ازلحاظ آماری تفاوت معنادار وجود نداشت.
تأثیر اجرای آزمون های عملکردی در درس علوم تجربی در میزان پیشرفت، نگرش تحصیلی و قدرت یادداری دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر اجرای آزمون های عملکردی بر میزان پیشرفت، نگرش تحصیلی و قدرت یادداری دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان مبارکه انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 94–93 در شهرستان مبارکه بودند. بدین منظور از جامعه آماری مورد پژوهش که 3886 نفر مشغول به تحصیل بودند، دو دبیرستان پسرانه و دخترانه به طور تصادفی انتخاب شد، سپس از هر دبیرستان دو کلاس در پایه هفتم به طور تصادفی انتخاب، که یک کلاس گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهش پیش آزمون، پس آزمون با کنترل و پرسشنامه بود. ابزار پژوهش پیش آزمون و پس آزمون برای قدرت یادداری و پیشرفت تحصیلی و پرسشنامه محقق ساخته ی 30 گویه ای برای سنجش نگرش تحصیلی بود که مراحل لازم جهت سنجش روایی و پایائی آزمون ها و پرسشنامه ها انجام شد. ضریب پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی برابر 88/0 و آزمون یادداری برابر 875/0و پرسشنامه برابر 85/0 می باشد. روایی صوری و محتوایی آن هم مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. داده های حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های اصلی به دست آمده از تحلیل کواریانس(آنکوا) نشان داد که میانگین آزمون های پیشرفت تحصیلی، یادداری و نگرش تحصیلی برحسب عضویت گروهی (گروه آزمایش و کنترل) در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد(01/0>P). نتیجه اینکه بر اساس یافته های تحقیق، اجرای آزمون های عملکردی بر میزان پیشرفت و نگرش تحصیلی دانش آموزان و قدرت یادداری در درس علوم تجربی تأثیر مثبت داشت
هم سنجی تأثیر آموزش مدیریت خشم با آموزش همدلی در پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
185 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: اینپژوهش با هدف هم سنجی اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مدیریت خشم بر تراز پرخاشگری دانش آموزان دختر شهرستان اسلام آباد غرب به انجام رسیده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کار بستن طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری همه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که تعداد 60 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای گزینش و به روش تصادفی ساده در دو گروه هم اندازه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. برای گرد آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و مصاحبه بالینی به کاربرده شد. برای گروه های آزمایش آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در هشت جلسه 70 دقیق ه ای برگزار شد، درحالی که گروه های گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون تحلیل پراکنش یک راهه تحلیل شد. یافته ها : برآیند آزمون تحلیل پراکنش نشان داد آموزش مهارت ه مدلی (001/0>P و 32/157 F=) و مدیریت خش م (001/0>P و 95/21 F=) در سنجش با گروه های گواه بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان موثر بوده است. برآیند آزمون تعقیبی کمینه تفاوت معنی دار نیز نشان داد کاهش متغیر وابسته در گروه های آزمایش در سنجش با گروه های گواه معنی دار (001/0>P) ولی تفاوت تأثیر گروه های آزمایش معنی دار نیست. ازاین رو کارآمدی آموزش مهارت های همدلی و مدیریت خشم برای دانش آموزان پرخاشگر به کارشناسان آموزش وپرورش گوشزد می گردد.
واکاوی اصول حاکم بر اجرای مطلوب برنامه درسی درس پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
127 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه شناسایی اصول حاکم بر اجرای مطلوب برنامه درسی درس پژوهی دوره کارشناسی پیوسته آموزش ابتدایی بود. روش: این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را اساتید درس پژوهی استان خوزستان تشکیل دادند. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع داده ها (10 نفر) ادامه یافت. ملاک انتخاب اساتید میزان موفقیت ایشان در امر تدریس بود که براساس نمرات ارزشیابی تکوینی، کارعملی و آزمون پایانی دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفت و برترین ها جهت مصاحبه برگزیده شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شد و با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت (1995) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: از مجموع یافته های این پژوهش 245 کد مفهومی در زمینه برنامه درسی اجرا شده درس پژوهی استخراج و در 5 مؤلفه اصلی و 37 ریزمؤلفه دسته بندی شد. یافته ها نشان داد که به منظور اجرای موفق برنامه درسی درس پژوهی می بایست اصولی همچون توجه به کار تیمی، تدریس تعاملی، تفکر تعاملی، جامعیت علمی، ویژگی های اساتید و پیگیری مسؤولیت ها بر اجرا حاکم باشد.
شکل گیری سواد زیست محیطی کودکان براساس برنامه درسی راهبردی، برنامه ریزی چندبعدی و بسته یادگیری چندرسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت محیط زیست از ابعاد سواد علمی، هنری و فناورانه و مشارکت مسئولانه در حفظ و آموزش آن، ضرورتی انکار ناپذیر است. آموزش سواد زیست محیطی نیز مانند سایر آموزشها، نیازمند برنامه ریزی از دوران کودکی است. این مقاله براساس پژوهشی در زمینه تأثیر دیدگاه برنامه درسی راهبردی، برنامه ریزی چندبعدی و بسته یادگیری چندرسانه ای مبتنی بر این دیدگاه به نام ""زمین ما و آنچه در آن است""، در شکل گیری و ارتقای سواد زیست محیطی کودکان نگاشته شده است. نتایج تجزیه و تحلیل میزان سواد زیست محیطی کودکان پیش از این آموزش بر اساس ارزیابی دانش، نگرش و رفتار آنها، برخورداری از دوره آموزشی مبتنی بر دیدگاه، کنترل کیفیت و مستند سازی فرآیند آموزش و بررسی شاخصهای سواد زیست محیطی پس از آموزش، بیانگر تأثیر قابل توجه این آموزش بوده است؛ به گونه ای که نسبت میانگینها در مقایسه پیش آزمون و پس آزمون تقریباً رشدی دو برابر در هر چهار فرضیه آزمون داشته است. یافت ه های پژوهش با توجه به تحلیلها و مستندات کمی و کیفی و مرور فرآیند آموزش و کیفیت آن و حضور مستمر نگارنده در مراکز آموزشی استان البرز، نشانگر دستیابی کودکان به آنگونه سوادی بود که دلبستگی آنها را به کلیه عوامل زنده و غیرزنده زمین و مشارکت فعالانه آنها را در حفاظت از محیط زیست نشان می دهد.
تبیین راهبردهای اجرای برنامه درسی در محیط های یادگیری شخصی مبتنی بر وب 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
51 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف واکاوی محیط های یادگیری شخصی مبتنی بر وب 2 و راهبردهای پشتیبان اجرای برنامه درسی در این گونه محیط های یادگیری انجام گرفت. روش : در این تحقیق رویکرد آمیخته اکتشافی، ابتدا روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و سپس روش کمی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران مراکز آموزش الکترونیکی، مدرسان و خبرگان یادگیری الکترونیکی و متخصصان برنامه درسی بودند که تعداد 11 نفر از میان آنها به صورت هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمه ساختمند انتخاب شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی براون و کلارک صورت پذیرفت. مطابق یافته های تحقیق راهبردهای اجرایی در سه مقوله راهبردهای فراسازمانی، سازمانی و پداگوژیک دسته بندی شد. در بخش کمی پژوهش، مدرسان، پرسنل تخصصی مراکز آموزش مجازی و اساتید علوم تربیتی 6 دانشگاه جامع و صنعتی تهران (550 نفر) به دلیل دسترسی محقق به اعضای جامعه، دایر بودن گروه علوم تربیتی در سه دانشگاه جامع و همچنین برخورداری این دانشگاه ها از سابقه و تجربه موفق در راه اندازی دوره های آموزش مجازی به عنوان اعضا جامعه آماری تعیین و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 225 نفر با رعایت نسبت ها در جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این مرحله براساس یافته های بخش کیفی، پرسشنامه ای تنظیم و پاسخ 177 نفر دریافت شد. داده های کمی با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم تحلیل شد. یافته ها : براساس یافته های کمی، شاخص های برازش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول مقوله راهبردهای اجرایی همسو بودن گویه ها با سازه نظری و تأیید تحلیلی عاملی را نشان داد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نشان داد مولفه راهبردهای فراسازمانی به میزان 90، سازمانی به میزان 84 و پداگوژیک به میزان 83 درصد در تبیین واریانس سازه اصلی نقش داشتند. یافته های تحقیق را می توان در تنظیم راهبردها و خط مشی های آموزش مجازی در سطوح خرد و کلان و همچنین طراحی یا بازنگری برنامه درسی بویژه یادگیری مبتنی بر وب 2 مورد استفاده قرار داد.
ترکیب عوامل انگیزشی و کنترل ارادی در آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر یادگیری و انگیزش دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
109 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف ترکیب عوامل انگیزشی و کنترل ارادی در آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر یادگیری و انگیزش یادگیرندگان انجام شد. روش : به منظور بررسی تأثیر عوامل انگیزشی و کنترل ارادی، با به کارگیری یک طرح شبه آزمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 85 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی پردیس شهید مدرسِ دانشگاه فرهنگیان کردستان (جامعه آماری پژوهش) انتخاب، و در دو گروه آزمایش و کنترل همرا با پیش آزمون و پس آزمون جایگزین شدند. آموزش الکترونیکی طراحی شده برای گروه کنترل با استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل (نظریه نمایش اجزاء) و با تلفیق عناصر انگیزشی الگوی کلر، و برای گروه آزمایش با استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل و با تلفیق عناصر انگیزشی الگوی کلر به اضافه پیام ها و راهبرد های کنترل ارادی طراحی گردید. عوامل انگیزشی و کنترل ارادی براساس الگوی انگیزشی کلر(ARCS) برای طراحی انگیزشی و نظریه های کنترل عمل کوهل، کاربردی کردن مقاصد گولویزر و خودتنظیمی زیمرمن برای کنترل ارادی با هم تلفیق شدند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که با وجود عدم تفاوت اولیه بین گروه ها، نمرات یادگیری گروه آزمایش افزایش و همچنین سطح انگیزش دانشجویان به ویژه در دو عنصر ارتباط و اطمینان ارتقاء یافته است.
اثر بخشی برنامه آموزشی بار شناختی بر کارایی یادگیری مفاهیم جبر در دانش آموزان دختر پایه هفتم شهرتهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: کارایی یادگیری مبتنی بر تلاش ذهنی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان است و در سیستم تحصیلی سنتی برنامه های درسیبدون توجه به اثرات بار شناختی طرح ریزی می شوند، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی بار شناختی برکارایی یادگیری مفاهیم جبر در دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر تهران در سال تحصیلی 1395-1394 انجام گرفت. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مدارس دولتی پایه هفتم منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل دادند 56 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دو مدرسه انتخاب شدند. برنامه آموزشی مبتنی براثرات بار شناختی به مدت 4 هفته و درمجموع 8 جلسه اجرا شد. میزان اثربخشی برنامه آموزشی با آزمون مفاهیم جبر، مقیاس درجه بندی ذهنی بار شناختی و اندازه های کارایی پاس و مرینبوئر ارزیابی شد. داده های پژوهش با مدل تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس و آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار Spss-20 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه آزمایشی، پیشرفت تحصیلی بالاتر (0/001> P و 18/71=F ) و بار شناختی پایین تر (0/001> P و 15/70= ( F از دانش آموزان گروه کنترل داشتند. همچنین یافته ها نشان داد کارایی یادگیری گروهازمایشی بالاتر از گروه کنترل می باشد ( 0/07< P و 4/031 =t ) . نتیجه گیری: از آنجایی که ترکیب بار شناختی ادراک شده و پیشرفت تحصیلی تعیین کننده میزان کارایی یادگیری بود، می توان با طراحی برنامه آموزشی مبتنی براثرات بار شناختی، نتایج یادگیری را افزایش و بار شناختی ادراکی را در دانش آموزان به حداقل رساند.
شناسایی ابعاد کمی آموزش خصوصی تکمیلی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی ابعاد کمّی آموزش خصوصی تکمیلی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران صورت گرفته است. پژوهش از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کمّی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیر آزمایشی، از نظر هدف ازتحقیقات کاربردی و از نظر روش، در زمره پژوهشهای توصیفی - همبستگی به شمار می آید.جامعه آماری دانش آموزان پایه چهارم مقطع متوسطه نظری شهر تهران بودند که با شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 800 نفر از میان آنان انتخاب شدند و پرسشنامه بری (2013) در اختیار آنان قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عواملی همچون یادگیری بهتر دروس، افزایش نمره کلاسی و توصیه والدین بیشترین نقش را در شرکت فراگیران در کلاسهای خصوصی داشته است. همچنین رایج ترین شیوه دریافت آموزشهای خصوصی، شرکت در کلاسهایی با شمار بسیار شرکت کننده و تدریس یک معلم در آن است. مهم ترین دروس خصوصی با توجه به اولویت برای دانش آموزان ریاضیات و زبانهای انگلیسی و عربی است. یافته های دیگر پژوهش نشانگر استفاده بیشتردختران نسبت به پسران از آموزش خصوصی، نقش اصلی معلمان در تبلیغ برای دریافت آموزشهای خصوصی،اقبال بیشتر دانش آموزان به استفاده از آموزش خصوصی تکمیلی در مقطع متوسطه دوم و عدم رابطه میان میزان دریافت آموزشهای خصوصی تکمیلی با سطح درآمد والدین است.
واکاوی تجارب اعضای هیأت علمی در ارتباط با شایستگی ها و پویایی های تدریس و پژوهش در فرآیند بین المللی شدن آموزش عالی: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
109 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر، واکاوی تجارب اعضای هیأت علمی در ارتباط با شایستگی ها و پویایی های تدریس و پژوهش در فرآیند بین المللی شدن آموزش عالی در دانشگاه شیراز بود. روش: به منظور نیل به هدف مطالعه از رویکرد کیفی و روش پژوهش در این مطالعه، روش مطالعه موردی بوده است. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی بود که دارای تجربه های آموزشی و پژوهشی مشترک بین المللی و یا دارای تحصیلات از دانشگاه های بزرگ بین المللی در بخش های مختلف دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک معیار و براساس اشباع نظری، تعداد 15 عضو هیأت علمی استادیار، دانشیار و استاد انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختمند با اعضای هیأت علمی است و روش تحلیل داده های به دست آمده نیز براساس روش کدگذاری، تدوین و تحلیل شبکه مضامین انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شایستگی های تدریس اعضای هیات علمی در فرآیند بین المللی شدن دارای 17 مضمون پایه است که برخی از آن ها عبارت است از: داشتن انگیزه علمی، توانایی به کارگیری فناوری نو در تدریس، استفاده از منابع به روز در تدریس، توجه به توسعه حرفه ای خود، توانایی تربیت نیروی متخصص، تعهد و مسؤولیت حرفه ای و ... . شایستگی پژوهشی نیز دارای 8 مضمون پایه بود که برخی از آنها شامل انتشار مقاله و سایر آثار علمی استاد به زبان انگلیسی، تلاش در جهت همکاری برای تولید دانش در عرصه های بین المللی، توانایی علمی و پژوهشی استاد و ... می باشد.
ارزشیابی برنامه درسی کارورزی چهار در دانشگاه فرهنگیان براساس مدل ارزشیابی هدف محور تایلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش ارزشیابی برنامه درسی کارورزی چهار براساس اهداف پیش بینی شده؛ تحقق اهداف اسناد بالادستی، توانایی طراحی و اجرای واحد یادگیری در قالب درس پژوهی و تقویت عمل حرفه ای در برنامه عملیاتی ابلاغی بوده است. روش : روش پژوهش حاضر آمیخته و از نوع طرح مثلث سازی مدل همگرا می باشد. جمع آوری داده های کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدرسان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کرمانشاه بود. با توجه به حجم محدود جامعه آماری، تعداد 52 نفر به عنوان نمونه تحقیق به روش سرشماری انتخاب شدند. همچنین حجم نمونه در بخش کیفی تعداد 12 نفر از مدرسان درس کارورزی با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از روش کمی از طریق آزمون تی تک نمونه ای و داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل کمی در تحلیل مصاحبه انجام شده است. یافته ها : یافته ها نشان داد وضعیت برنامه درسی کارورزی چهار در خصوص دستیابی به اهداف پیش بینی شده در اسناد بالادستی نسبتاً مطلوب بوده است، اما در بخش طراحی و اجرای واحد یادگیری از طریق فرایند درس پژوهی برای تقویت مهارت های عملی و حرفه ای دانشجو معلمان، نامطلوب می باشد، بنابراین براین اساس می توان نتیجه گرفت؛ بازنگری در طراحی آموزشی، فرایندها و محتوای برنامه درسی کارورزی چهار براساس اهداف اسناد بالادستی، جهت تأثیر بر آماده سازی دانشجو معلمان برای ورود به عرصه تعلیم و تربیت در مدارس و جلوگیری از اتلاف منابع مادی وانسانی مؤثر خواهد بود.
تأثیر روش تدریس مبتنی بر «تکالیف مشارکتی» بر یادگیری و یادداری دانش آموزان در درس ریاضیات پایه نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
47 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر به بررسی تأثیر روش تدریس مبتنی بر تکالیف مشارکتی در یادگیری و یادداری ریاضی دانش آموزان پرداخته است. روش: این پژوهش با روش شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون–پس آزمون انجام شد. جامعه آماری آن عبارت بود از دختران مقطع متوسطه پایه نهم شهر تهران با حجم نمونه 60 نفره در دو گروه گواه و آزمایش که به روش خوشه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. طرح پژوهش به مدت 8 جلسه در دو گروه آزمایش و گواه طراحی و اجرا شد. گروه گواه با روش متعارف مبحث حجم و مساحت ریاضیات را آموزش دیدند، که تکالیف به صورت فردی به دانش آموزان داده می شد، اما در گروه آزمایش، پس از آموزش، تکالیف مشارکتی به دانش آموزان در قالب گروه های 5 نفره به آنها ارایه شد. پیش از شروع دوره، یک پیش آزمون و در پایان آن نیز یک پس آزمون یکسان در هر دو گروه گواه و آزمایش اجرا گردید. همچنین پس از 2 هفته آزمون یادداری برای هر دو گروه اجرا شد. آزمون مذکور از نظر روایی صوری و محتوایی توسط دو تن از معلمان ریاضی مقطع متوسطه و استاد راهنما مورد تأیید قرار گرفته بود. همچنین پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 89/0محاسبه شد. در تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی از تحلیل کواریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج بررسی داده های پژوهش نشان داد که روش تدریس مبتنی بر تکالیف مشارکتی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان در درس ریاضیات تأثیر مثبت دارد و استفاده از تکالیف مشارکتی در تدریس نسبت به آموزش متعارف، بر یادگیری و یادداری دانش آموزان در درس ریاضی مؤثرتر است.
بررسی میزان تطابق فعالیت ها و روش های تدریس در دوره های یادگیری الکترونیکی با نظریه های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
17 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف: ظهور فناوری های نوین باعث گسترش یادگیری الکترونیکی شده است با وجود این نباید یادگیری الکترونیکی را یک سیستم آموزشی مجزا دانست که نوع آموزش را تعیین کند بلکه یادگیری الکترونیکی باید انعکاس دهنده نظریه ها و فنون یادگیری و روان شناسی باشد و در جهت تسهیل به کارگیری این نظریات در فرایند یادگیری عمل نماید. بر این مبنا هدف پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به نظریات مهم یادگیری در ارائه دوره های یادگیری الکترونیکی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی تهران می باشد. روش: نوع پژوهش به لحاظ رویکرد، کمی و از نوع تحلیل محتوا و بر مبنای مدل تعیین مقوله های اصلی نظریات یادگیری کنل و همکاران انجام گرفته است. جامعه موردپژوهش 330 جلسه کلاس درس الکترونیک برای 22 ماده درسی قرار داده شده بر روی سیستم آموزش الکترونیکی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی تهران در نیم سال اول سال تحصیلی 96-1395 می باشد. برای انتخاب جامعه نمونه از روش تصادفی منظم استفاده گردید و از این تعداد جلسات، 91 جلسه کلاس درس با استفاده از فرمول کوکران و با پذیرش خطای 01/0 به عنوان نمونه موردپژوهش انتخاب شدند. داده ها به روش تحلیل محتوای کمی بررسی شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر فعالیت ها و فناوری های به کار گرفته شده در این دوره ها بر مبنای نظریات یادگیری رفتارگرایی به میزان (51%) می باشد و فعالیت های اندکی از این دوره ها بر مبنای درگیر نمودن یادگیرنده در جریان تدریس و تئوری های یادگیری مانند ساختن گرایی به میزان (12%) می باشد. بر این اساس لازم است به ضمن طراحی مجدد محیط های یادگیری الکترونیکی با استفاده از فناوری های نوین آموزشی و یادگیرنده محور، و آموزش مدرسان این دوره ها جهت طراحی و به کارگیری فعالیت های یادگیری اشتراکی و همکارانه به غنی شدن محیط های یادگیری الکترونیکی کمک نمایند.
تأثیر ارائه برنامه درسی فرایندمحور بر انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی در سطوح بالا و پایین توانش زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
25 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به این منظور انجام شده است تا تأثیر برنامه ریزی درسی بر انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی در سطوح بالا و پایین توانش زبانی را بررسی نماید. روش : با استفاده از یک مطالعه شبه آزمایشی دو گروه الف و ب از دانشجویان در درس زبان انگلیسی عمومی در مقطع کارشناسی در 14 جلسه مورد مطالعه قرار گرفتند. در ابتد به هر دوگروه به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه 22 سوالی گاردنر AMTB)) مبنی بر انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی داده شد. گروه الف با استفاده از طرح درس و سرفصل های مشخص هم برای کل دوره و هم برای هر جلسه مورد تدریس قرار گرفت، درحالی که در گروه ب تنها طرح درس کل دوره در ابتدای نیمسال برای تدریس ارائه گردید. نمرات در نرم افزار SPSS با استفاده از تحلیل کواریانس مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: پژوهش نشان داد که برنامه ریزی درسی با طرح درس و سرفصل های مشخص هم برای کل دوره و هم برای هر جلسه تأثیر معناداری بر انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی دارد درحالی که در بین دو سطح توانش زبانی انگلیسی در انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی تأثیر معناداری مشاهده نشد. لذا از آن جاکه انگیزش و نگرش دو عامل عاطفی بسیار مهم در امر یادگیری هستند، پیشنهاد می شود برای ارتقای این دو عامل مدرسین زبان عمومی جهت ارتقای یادگیری زبان انگلیسی طرح درس مدون و مشخص نه تنها برای کل دوره بلکه برای هر جلسه به دانشجویان ارایه دهند.
آموزش تاریخ محلی در برنامه ی درسی تاریخ از دیدگاه معلمان تاریخ و دانش آموزان دوره متوسطه (مطالعه موردی استان کهکیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی آموزش ابعاد تاریخ محلی در برنامه ی درسی تاریخ از دیدگاه معلمان تاریخ و دانش آموزان دوره متوسطه، به منظور کاربست آن در برنامه درسی مدارس هست. برای اجرای تحقیق، تعداد 16 معلم به صورت هدفمند در دسترس و 285 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب و داده های تحقیق گردآوری شد. ابزار گردآوری اطلاعات برای داده های کمی، پرسشنامه محقق ساخته که شامل دو پرسشنامه به ترتیب برای معلمان تاریخ و دانش آموزان هست. برای تعیین روایی پرسشنامه ها، از روایی محتوایی و صوری استفاده شد و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است که برای پرسشنامه شماره یک2/68درصد و برای پرسشنامه شماره دو3/97درصد برآورد شده است. داده های کیفی تحقیق علاوه بر سؤالات باز پاسخ پرسشنامه دانش آموزان، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با 8 معلم تاریخ، گردآوری و از طریق نظریه مبنایی تحلیل شدند. نتایج نشان داد، دانش آموزان و معلمان تاریخ نسبت به آموزش ابعاد تاریخ محلی استان، نگرش مثبتی دارند. ازنظر دانش آموزان، تاریخچه سیاسی بیشترین و تاریخچه اقتصادی کم ترین اهمیت آموزشی را نسبت به بقیه ابعاد دارند. معلمان تاریخ، آموزش تاریخچه فرهنگی - اجتماعی را مهم ترین و آموزش تاریخچه اقتصادی را کم اهمیت ترین بُعد از بین ابعاد تاریخ محلی استان برآورد کردند. همچنین در خصوص دیدگاه های معلمان و دانش آموزان درباره اهمیت آموزش تاریخ محلی در برنامه درسی تاریخ می توان به: ضرورت پداگوژیکی، درک و شناخت محیط زندگی خود، برآورده شدن نیازهای روحی افراد، تقویت روح میهن پرستی، بازنمایی و حفظ اصالت و هویت بومی و توسعه ی همه جانبه جامعه اشاره کرد. معلمان تاریخ برای تدریس تاریخ محلی، روش یاددهی–یادگیری مشارکتی، روش یاددهی–یادگیری مشاهده ای، روش یاددهی–یادگیری پژوهش محور، روش نقل حکایات تاریخی توسط معلم(تاریخ شفاهی) و تدریس با استفاده از منابع الکترونیکی را پیشنهاد دادند
بررسی ظرف ذهنی دانش آموزان اول متوسطه در سمفونی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
17 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش واکاوی تجربه زیست شده یادگیرندگان اول متوسطه از یاددهندگان در تجربه تدریس است. روش: این پژوهش با طرح تحقیق آمیخته اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی و با رویکردی پدیدارشناسانه - توصیفی دارد. در بخش نخست داده های این پژوهش از طریق مصاحبه گروهی در میان چهار گروه 10 تا 12 نفر از پایه های مختلف دانش آموزان پسر مدرسه شهید هاشمی نژاد (تیزهوشان) شماره 1 شهرستان مشهد در سال تحصیلی 94-95 استخراج شد. نمونه گیری در این مرحله نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی بود. در بخش دوم پژوهش، جامعه پژوهش 443 نفر بود که براساس جدول گرجسی و مورگان حجم نمونه 201 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق در بخش نخست و در بخش دوم پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در مرحله نخست روش کلایزی و در بخش دوم، آزمون فریدمن بود. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که از منظر یادگیرندگان، مهارت های معلمان را به مقولاتی چون مهارت در تدریس (توضیح کافی و متنوع موضوع درسی، توجه به تکالیف درسی و متناسب، داشتن طرح درس و استفاده از تجهیزات و امکانات موجود جهت تدریس بهتر)؛ مهارت در مدیریت کلاس (استفاده مناسب از زمان و مسؤولیت پذیری معلم)؛ مهارت دانشی (دانش تخصصی رشته تدریس) و صلاحیت های منش شامل مقوله اخلاقی (خوش اخلاقی و صداقت، شوخ طبعی، انصاف و عدم تبعیض میان دانش آموزان) و مقوله تعاملی (نحوه تعامل و احترام به دانش آموز) تقسیم بندی نمودند. همچنین از منظر دانش آموزان صلاحیت های اخلاق و منش بر سایر مهارت ها ترجیح دارد و معلمانی را که در رفتار خود به دانش آموزان احترام گذاشته و به آوا و صدای آنان در این سمفونی گوش فرا دهند، مورد توجه قرار می دهند.
تأثیر آموزش علوم تجربی با رویکرد درس پژوهی بر خودکارآمدی ادراک شده معلمان و نگرش دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
87 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر به بررسی تأثیر آموزش علوم تجربی با رویکرد درس پژوهی بر خودکارآمدی ادراک شده معلمان و نگرش دانش آموزان دوره اول متوسطه پرداخته است. روش : این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون انجام شد. جامعه آماری، دبیران و دانش آموزان دختر پایه هشتم شهرستان های استان تهران به روش خوشه ای چند مرحله ای با حجم نمونه ی120 دانش آموز (چهار کلاس 30 نفره) و 12 دبیر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به روش تصادفی قرار گرفت. پرسشنامه خودکارآمدی ادراک شده معلمان قبل از اجرای پیش آزمون توسط دبیران تکمیل گردید. سپس طرح توجیهی معلمان به مدت 5 جلسه با انتخاب 6 مبحث به مدت 6 هفته در کلاس درس اجرا شد. پیش آزمون نگرش قبل از اجرای طرح درس دوم با استفاده از پرسشنامه نگرش دانش آموزان نسبت به علوم از گروه آزمایش گرفته شد . در پایان اجرای دوره، پس آزمون با استفاده از پرسشنامه گرفته شد. در تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی(میانگین ، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده گردید. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که آموزش علوم تجربی با رویکرد درس پژوهی بر خودکارآمدی ادراک شده معلمان و نگرش دانش آموزان دوره اول متوسطه مؤثر است.
عوامل فرایندی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
51 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف" شناسایی عوامل فرایندی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی" انجام شد. روش : روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه معلمان ابتدایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران به تعداد 347 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. یافته ها : نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که فرایند توسعه حرفه ای معلمان شامل 7 عامل (مؤلفه) است که عبارتند از: تحقیق محوری (تدریس پژوهی، اقدام پژوهی و ...)، یادگیری مبتنی بر فضای مجازی، مربی گری، هدایت گری و بهره گیری از مشاور، دوره های ضمن خدمت مبتنی بر نیازسنجی، کارگاه های آموزشی، کنفرانس ها و سمینارها، انجمن های یادگیری و برنامه های آموزشی مدرسه محور. این عوامل، در مجموع حدود 90 درصد تغییرات توسعه حرفه ای معلمان را تبیین نمودند.
بررسی تاثیر روش تدریس بدیعه پردازی بر خلاقیت و یادگیری درس میکروب شناسی دانشجویان علوم پزشکی ارتش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:روش تدریس یکی از مهم ترین عناصری است که در تحقق هدف های آموزشی نقش مؤثری دارد. یکی ازاین روش های خلاق تدریس، روش تدریس بدیعه پردازی است. لذا پژوهش حاضر به بررسی تأثیر روش تدریس بدیعه پردازی بر خلاقیت و یادگیری دانشجویان علوم پزشکی ارتش می پردازد.