مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مهارت نوشتن
حوزه های تخصصی:
"هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه مهارت نوشتن دانشجویان و عوامل مرتبط با آن در دو نظام آموزش حضوری و آموزش از راه دور در مولفه های املا، نگارش، به کار گیری صحیح قواعد دستوری، نگارشی، علایم سجاوندی، کاربرد صحیح خط و میزان نوشته دانشجویان انجام شده است.
روش: جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان سال های سوم و چهارم دوره کارشناسی دانشگاههای شهید باهنر و پیام نور مرکز کرمان به عنوان نمونه ای از دو نظام آموزش حضوری و آموزش از راه دور بود. برای نمونه گیری، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری گزینشی، 10 رشته مشترک تحصیلی در دو دانشگاه مورد بررسی انتخاب شد. سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 400 دانشجو (200 دانشجو در هر یک از دو نظام آموزشی) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطّلاعات آزمون سنجش عملکرد تحصیلی بود، که پس از سنجش روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون T مستقل، برای مقایسه نمرات دانشجویان دو دانشگاه و رگرسیون چند متغیره، برای بررسی رابطه ها (تاثیر) تحلیل شدند.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که بین نمرات دانشجویان دو نظام آموزشی در زمینه های نوشتن (p<0.000)، املا (p<0.000)، به کارگیری صحیح قواعد دستوری (p<0.041) و بیان عقاید و افکار متناسب با موضوع (p<0.049) تفاوت معنی دار وجود دارد؛ یعنی دانشجویان دانشگاه پیام نور (آموزش از راه دور) در هریک از مولفه های یاد شده، نسبت به دانشجویان دانشگاه شهید باهنر (آموزش حضوری) عملکرد ضعیف تری داشته اند. افزون بر آن، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره، برای بررسی رابطه بین متغیرها نشان داد که متغیرهای دانشگاه و رشته تحصیلی بر متغیر املا، متغیرهای دانشگاه و جنسیت بر متغیرهای نگارش و قواعد دستوری، متغیر جنسیت بر متغیرهای کاربرد هنجار خط، علایم سجاوندی و میزان نوشته، متغیرهای دانشگاه و جنسیت و رشته تحصیلی بر بیان اندیشه و افکار متناسب با موضوع، تاثیر می گذارند. اما هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی بر متغیر قواعد نگارشی تاثیری نمی گذارد.
"
مقایسه مهارت نوشتاری در میان دانش آموزان پایه اول دبستان با و بدون تجربه ی پیش از دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه مهارت نوشتاری کودکان با و بدون تجربه پیش دبستانی در پایه ی اول دبستان و ارائه راهکارهای مناسب می پردازد. در این پژوهش علّی- مقایسه ای، جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول دبستان در شهر تهران است که از طریق نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده است؛ بدین صورت که نمونه ای با حجم 60 دانش آموز کلاس اول دبستان که 30 نفر را دانش آموزان دارای تجربه پیش از دبستان (15 نفر دختر و 15 نفر پسر) و 30 نفر دیگر را دانش آموزان بدون تجربه پیش از دبستان تشکیل می دادند. برای مشخص کردن دانش آموزان با و بدون تجربه پیش از دبستان به پرونده تحصیلی آنان مراجعه شد که به تأیید معلمان رسید، همچنین برای آزمون مهارت نوشتاری دانش آموزان از آزمون پیشرفت نوشتن (راغب، 1384) استفاده شد. در تحلیل داده ها، مشاهده گردید که در تمامی فرضیه های پژوهشی بین دانش آموزان با تجربه پیش از دبستان نسبت به دانش آموزان بدون تجربه پیش از دبستان از نظر مهارت املاء و انشاء تفاوت معناداری وجود دارد. مهارت نوشتن در دو زمینه املاء و انشاء بهتر از دانش آموزان بدون تجربه پیش از دبستان است و عامل جنسیت نیز در این تفاوت ها مؤثر واقع شده است. بر این اساس، بر نقش تجربه های پیش از دبستان بر مهارت های نوشتاری تأکید می شود.
تأثیر بازخورد به زبان بومی و رسمی بر پیشبرد خواندن و نوشتن دانش آموزان دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازخورد هر گونه اطلاعاتی است که در مورد صحت و تناسب یک پاسخ ارائه می شود. جهت تعیین تأثیر بازخورد به زبان مادری و فارسی بر پیشرفت خواندن و نوشتن دانش آموزان دوزبانه (کردی- فارسی)، از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی یک مجتمع آموزشی در شهرستان اشنویه، 45 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. دانش آموزان در سه گروه مجزا قرار گرفتند: گروه آزمایشی اول که بازخورد به زبان مادری دریافت کردند، گروه آزمایشی دوم که بازخورد به زبان فارسی دریافت کردند و گروه کنترل که هیچگونه بازخوردی دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها، از یک آزمون پیشرفت تحصیلی که توسط محقق طراحی شده بود، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کواریانس نشان دادکه ارائه بازخورد به زبان مادری تأثیر معنی داریی بر پیشبرد خواندن و نوشتن دانش آموزان دوزبانه دارد و بین گروه آزمایشی اول (که بازخورد به زبان مادری دریافت کردند) و گروه کنترل (که بازخورد دریافت نکردند)، تفاوت معنی داریی مشاهده شد. اما بین گروه آزمایشی دوم (که بازخورد به زبان فارسی دریافت کردند) و گروه کنترل تفاوت معنی داریی وجود نداشت. این یافته ها نشان داد که ارائه بازخورد به زبان فارسی تأثیر چندانی بر پیشرفت خواندن و نوشتن دانش آموزان دوزبانه نداشته است. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که ارائه بازخورد به زبان بومی به دانش آموزان دوزبانه می تواند در بهبود عملکرد آنان مؤثر باشد
تأثیر برنامه دوره تحکیم سواد در تثبیت آموخته های سوادآموزان تحت پوشش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق1 تعیین تأثیر برنامه دوره تحکیم سواد در تثبیت آموخته های سوادآموزان تحت پوشش نهضت سوادآموزی بود. روش تحقیق از نوع آزمایشی بر اساس اندازه گیریهای مکرر بود و طرح تحقیق به این صورت بود که سه آزمون از نمونه آماری گرفته شد. جامعه آماری همه افراد تحت پوشش دوره تحکیم سواد در کل کشور بودند که از آن میان، 891 نفر بر اساس فرمول کوکران به منزله نمونه انتخاب شدند. به این صورت که بر اساس سطح میانگین سواد، استانهای کشور به سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار تقسیم شدند. سپس از همه استانهای کشور، شش استان بر اساس میانگین سطح سواد و شاخص برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمونهای محقق ساخته پیشرفت تحصیلی خواندن، نوشتن، حساب کردن و روخوانی قرآن کریم بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که دوره تحکیم به تثبیت آموخته های مهارتهای اصلی نوشتن، خواندن، حساب کردن و روان خوانی قرآن کریم سوادآموزان تحت پوشش می انجامد، اما تنها در مهارت نوشتن بود که میان میانگین نمرات پیش آزمون با آزمون پیگیری ازلحاظ آماری تفاوت معنادار وجود نداشت.
راهبردهای حافظه ای، شناختی و جبرانی: بررسی ارتباط بین به کارگیری راهبردها با میزان موفقیت فارسی آموزان غیرایرانی در مهارت نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبردهای یادگیری به طور گسترده به عنوان تکنیک ها یا روش هایی معرفی شده اند که دانش آموزان اغلب برای بهبود پیشرفتشان در یادگیری مهارت های زبان دوم مورد استفاده قرار می دهند. از این رو، با توجه به تأثیر به کارگیری راهبردها بر تسریع و اثربخشی فرایند یادگیری، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر راهبردهای حافظه ای، شناختی و جبرانی بر میزان موفقیت فارسی آموزان غیرایرانی در مهارت نوشتن می پردازد. نمونه آماری پژوهش متشکل از 42 فارسی آموز عربی زبان غیرایرانی زن و مرد بود که در بازه سنی 18-20 سال قرار داشتند و در ترم پاییز سال 1395 در دوره پیشرفته مشغول یادگیری زبان فارسی بودند. ابزار پژوهش جهت سنجش میزان به کارگیری راهبردها ، پرسش نامه راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (1990) است و برای تعیین رابطه به کارگیری راهبردهای یادگیری زبان فارسی با میزان موفقیت فارسی آموزان در مهارت نوشتن، از نمراتشان در درس نگارش استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین به کارگیری راهبرد حافظه ای و راهبرد جبرانی با موفقیت در مهارت نگارش رابطه معنی دار مثبتی وجود دارد . این در حالی است که طبق یافته های پژوهش، بین به کارگیری راهبرد های شناختی و موفقیت در مهارت نگارش رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین، تحلیل رگرسیون در دو گام نشان داد که بین راهبردهای مستقیم یادگیری زبان فارسی، دو نوع راهبردهای حافظه ای و جبرانی، باعث موفقیت فارسی آموزان در درس نگارش شده است و از بین این راهبردها، به کارگیری راهبرد جبرانی نسبت به راهبرد حافظه ای تأثیر بیشتری بر موفقیت در مهارت نگارش فارسی آموزان دارد. درنهایت، پیشنهاداتی جهت آموزش راهبردها در کلا س های آموزش زبان فارسی ارائه شد.
مهارت های تولیدی زبان در برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
43 - 60
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر عبارت است از «مقایسه تأثیر کتاب های فارسی بخوانیم و بنویسیم و کتاب های فارسی خوانداری و نوشتاری در تقویت مهارت های تولیدی زبان». روش تحقیق از نوع علّی- مقایسه ای است و جامعه مورد مطالعه دانش آموزان چهارم ابتدایی دبستان های مناطق نوزده گانه شهر تهران در سال تحصیلی 93-92 (زبان آموزان نظام بخوانیم و بنویسیم) و 94-93 (زبان آموزان نظام خوانداری و نوشتاری) هستند. در نمونه گیری، منطقه 9 به صورت هدفمند انتخاب شد که منطقه ای گسترده و شامل مدارس دولتی در سه گروه برخوردار، نیمه برخوردار و محروم است. با نمونه گیری خوشه ای از هر گروه، یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه انتخاب شد و از هر مدرسه یک کلاس به عنوان نمونه پژوهش تعیین گردید و از آزمون های سنجش مهارت های زبانی نیز به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در مهارت های تولیدی زبان، دانش آموزانی که با فارسی «خوانداری و نوشتاری» آموزش دیده اند نسبت به دانش آموزانی که با فارسی «بخوانیم و بنویسیم» آموزش دیده اند، به طرز معناداری عملکرد بهتری دارند. تبیین نتایج همچنین نشان داد که مشخص بودن اهداف برنامه و پرهیز از کلی گویی در بیان آن ها، دستیابی به اهداف را میسر کرده است. به بیان دیگر با طراحی آمورشی مشخص، بر مبنای مدل های علمی و آموزش گام به گام در برنامه فرایند-محور، مهارت های زبانی در دانش آموزان بهبود یافته است.
شناخت فاکتورهای موثر تربیتی و آموزشی در افزایش مهارت نوشتن
حوزه های تخصصی:
انسان با نوشتن باعث می شود که کلمات بر روی کاغذ نقش بگیرند و جاودانه شوند و چشمان آدمی را بار دیگر وادار به تحریک کنند و به دنبال آن ، نگاه ها به حرکت در می آیند و چرخه ای از نگاه ها سکوت تفکر و نوشتن شکل بگیرند . اگر انسان بخواهد به افکار نو برسد باید بنویسد و لحظاتی از عمر خویش را (چه روز و چه شب) به نوشتن اختصاص دهد. او با نوشتن ، درست فکر می کند و با ظهور افکار جدید، چرخی را به حرکت وا می دارد که انتهایش رسیدن به کلمات جدید است انسان با نوشتن تلاش می کندبا خود صحبت کند. زمانی را که آدمی صادقانه با خود شروع به صحبت کردن می کند و ارتباطی با درون خود بر قرار می کند، سبب بیداری درونش می شود. تکامل بشر از طریق کشف و ثبت تجربیات صورت پذیرفته است. زمانی که انسان با نوشتن به افکار خویش وسعت می دهد این اقدام زمینه ساز جهت وجود دیگری در انسان می شود. در چرخه نگاه سکوت تفکر محصول زیبایی بنام هنر نوشتن نهفته است . نوشتن می تواند زمینه ساز شکو فایی افکار نو در انسان شود.
تأثیر شیوه آموزشی ژانرمدار بر مهارت نوشتن دانش آموزان دوزبانه پایه پنجم ابتدایی در درس زبان فارسی در شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
241 - 257
حوزه های تخصصی:
آموزش مهارت های نوشتاری به دانش آموزان دوزبانه همواره یکی از مهم ترین وظایف نظام آموزشی در مقطع ابتدایی بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شیوه آموزشی ژانرمدار بر مهارت نوشتن دانش آموزان دوزبانه پایه پنجم ابتدایی در درس زبان فارسی مدارس ابتدایی شهر ارومیه انجام شده است. روش تحقیق آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 98-1397 بودند که ابتدا مدرسه مورد نظر با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب، سپس در این مدرسه بعد از کسب نظر موافق مدیر و معلم، یک کلاس به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید. دانش آموزان این کلاس (30 نفر) به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. قبل از شروع برنامه مداخله، آزمون محقق ساخته مهارت نوشتن با تأیید روایی و پایایی، شامل (شرح حال نویسی، خلاصه نویسی، خاطره نویسی و گزارش نویسی) برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجرا شد. سپس متغیر مستقل (شیوه آموزشی ژانرمدار) در 10 جلسه 45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل با استفاده از روش سنتی آموزش دیدند. پس از پایان آموزش ها، آزمون فوق مجدداً برای هر دو گروه به عنوان پس آزمون اجرا گردید. داده های گردآوری شده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت نوشتن با استفاده از تدریس به شیوه ژانرمدار در مقایسه با روش معمول کلاسی به طور معناداری باعث افزایش مهارت نوشتن در دانش آموز شد. با توجه به یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که شیوه آموژشی ژانرمدار می تواند به طور مثبت و معنا داری مهارت نوشتن دانش آموزان دوزبانه را بهبود بخشد.
ارزشیابی مهارت و خرده مهارتهای نوشتن در آزمون اَمزا در مقایسه با نظامها ی آموزشی متوسطه امریکا و بریتانیا و بررسی دست نوشته های دانش آموختگان نظام متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۹
35-61
حوزه های تخصصی:
بررسی خرده مهارتها ی نوشتن در آزمون اَمزا در مقایسه با دو آزمون ارزیابی برنامه درسی ملی بریتانیا NCA و ارزشیابی تحصیلی ملی امریکا NAEP و تحلیل ارزشیابی مهارت نوشتن و ارائه الگویی برای ارزشیابی این مهارت باتوجه به خرده مهارتهای آن، هدف این مطالعه است. مقایسه خرده مهارتها در این سه آزمون نشان داد ارزشیابی تحصیلی ملی امریکا NAEP به خرده مهارت های بیشتری نسبت به دو آزمون دیگر در بریتانیا و ایران توجه کرده است. نمونه آماری موردمطالعه، 270 نفر از دانش آموختگان دوره متوسطه تهران هستند و تصحیح و تحلیل نوشته های آنان براساس جدول ارزشیابی محقق ساخته شامل شش خرده مهارت و هفده شاخص مبتنی بر برجسته سازی خرده مهارتهای نوشتاری انجام شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که متغیر جنسیت در تمام خرده مهارتهای ششگانه مهارت نوشتن معنادار است و مهارت نوشتن دختران از پسران و دانش آموختگان تجربی از دو رشته دیگر بهتر بوده است. برتری نسبی دانش آموختگان رشته انسانی در بخش «محتوا»، رشته تجربی در «انسجام» و رشته ریاضی در «دستور زبان» بوده است. هم چنین ضعف «دستور زبان» در رشته علوم انسانی، و «محتوا» و «شکل» در علوم ریاضی و تجربی قابل توجه است. این نتایج تأکیدی بر این ضرورت است که برای آموزش صحیح نوشتن و ایجاد مهارتهای لازم، نیاز است هرساله ارزشیابیهای استاندارد در تمامی مقاطع سنی و تحصیلی انجام، و از نتایج برای اصلاح و تکمیل برنامه درسی آموزشیِ «نوشتن» استفاده شود.
تحلیلی بر آموزش بزرگسالان: تعیین نرخ پایداری سواد در قبول شدگان دوره انتقال نهضت سوادآموزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
85 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق تعیین نرخ پایداری سواد در قبول شدگان دوره انتقال بود. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون برای یک گروه بود. طرح تحقیق به این صورت بود که از بین افراد قبول شده در دوره انتقال در شهرستانهای قروه، دیواندره، ناحیه 2 سنندج و کامیاران که تعداد آنها 290 نفر بود براساس جدول مورگان تعداد 165 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و نمرات قبولی این افراد به عنوان پیش آزمون و آزمونهای گرفته شده به عنوان پس آزمون در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها شامل آزمون های پیشرفت تحصیلی ریاضی، انشاء و جمله نویسی و املاء بود. محتوی آزمونها از بین آزمونهای استاندارد برگزار شده برای سوادآموزان دوره انتقال انتخاب شد و در ضمن روایی محتوایی آزمونهای ساخته شده توسط چند نفر متخصص سنجش و اندازه گیری تائید شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در دوره انتقال تفاوت معنی داری وجود داشت و سوادآموزان تقریباً 15٪ مطالب فراگرفته شده را فراموش کرده بودند. سایر نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در درس ریاضی تفاوت معنی داری وجود داشت و سوادآموزان تقریباً 38٪ مطالب فراگرفته شده را فراموش کرده بودند. همچنین بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون درس املاء تفاوت معنی داری وجود دارد و سوادآموزان تقریباً 8٪ مطالب فراگرفته شده را فراموش کرده اند اما بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون درس انشاء و جمله نویسی تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتایج این تحقیق لزوم برنامه ریزی و استراتِژیهای مناسب به طوریکه سوادآموزان بعد از دوره رها نشوند را ایجاب می کند.
آموزش مهارت نوشتن به فراگیران زبان فارسی، به عنوان زبان دوم، از نگاه نظری
حوزه های تخصصی:
یکی از دشوارترین مهارت های آموختنی در آموزش زبان دوم که بسیاری از مدرسان زبان نیز بر آن هم نظرند، مهارت «نوشتن/ نگارش» است. یادگیری این مهارت، نیازمند تسلط بر توانایی های گوناگون زبانی، شناختی و اجتماعی فرهنگی است. بیشتر تحقیقات صورت گرفته درباره نگارش به زبان دوم، وابستگی بسیاری به تحقیقات زبان اول داشته است. این امر نشان می دهد که توانایی زبان آموز در نگارش، خلاصه کردن یا تحلیل یک متن به زبان مادری، الزاماً به این معنا نیست که خواهد توانست همین کار را به زبان دوم نیز انجام دهد. با این حال، مهارت در نگارش زبان اول، بر نگارش به زبان دوم نیز تا اندازه ای مؤثر است. این مقاله دو هدف را پی گرفته است: نخست: بررسی یافته های مهم در مورد نظریه آموزش مهارت نوشتن و تحقیقات مربوط به ویژگی های آموزش این مهارت، که فارسی آموزان با افزایش آن، خواهند توانست به شیوه های قابل قبول، به زبان فارسی بنویسند. دوم: دستیابی به این هدف که این آموزش ها چگونه می تواند به آنان کمک کند تا به این مهارت ها دست یابند. در این مقاله، علاوه بر بررسی گرایش ها و راهبردهای گوناگون در آموزش نگارش به زبان دوم، پژوهش های مرتبط با نگارش به زبان اول و دوم، الگو های آموزش نگارش به زبان دوم با اهداف دانشگاهی و همچنین تجربه ای عملی برای کلاس های آموزش نگارش زبان فارسی پیشنهاد شده است.
مقایسه هوش هیجانی و یادگیری زبان فارسی (خواندن و نوشتن) بین فارسی آموزان دانشگاه مجازی جامعه المصطفی قم و دانشگاه حضوری علوم پزشکی تهران
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۶شماره ۴
117 - 139
حوزه های تخصصی:
اخیرا تحقیقات متعددی بر روی هوش صورت گرفته است. یکی از حوزه های جدید که توجه محققان را به خود جلب کرده، هوش هیجانی است. هوش هیجانی تأثیرات بسیاری بر روی کار، تحصیل، آموزش، یادگیری و زندگی افراد دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این مقاله، رابطه هوش هیجانی افراد فارسی آموز دانشگاه مجازی جامعه المصطفی قم و دانشگاه علوم پزشکی تهران که به صورت حضوری فارسی را آموخته اند، بررسی و مقایسه شده است. بدین منظور، از 52 دانشجوی فارسی آموز سطح پیشرفته از ملیت های مختلف و از دانشگاه های مجازی و حضوری خواسته شد به پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ پاسخ دهند. همچنین، از آنها آزمون مهارت نوشتن و خواندن گرفته شد. سپس، t مستقل نمرات هوش هیجانی آنها با هر دو مهارت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که هیچ تفاوتی در یادگیری زبان فارسی در بین دانشگاه های مجازی و حضوری وجود ندارد و هر دو به یک میزان یاد می گیرند. در پایان نتایج مورد بحث و بررسی قرارگرفته است.
طراحی فرایند نوشتن در سطح پایه با بهره گیری از رویکرد تکلیف محور در ﭼﺎرﭼﻮب روﯾﮑﺮد ارﺗﺒﺎﻃﯽ
حوزه های تخصصی:
نوشتن مهارتی تولیدی است که دشواری ها و چالش هایی جدی دارد. سؤال مهم تحقیق این است که چگونه زبان آموزان می توانند مهارت نوشتن را از همان ابتدا فرا بگیرند؟ در برخی از آموزشگاه ها به نوشتن در سطوح پایه زبان آموزان توجه نکرده ، بلکه آنها را از نوشتن منع کرده اند و به مهارت های دیگر آموزشی پرداخته اند. چالش دیگر در مهارت نوشتن، آن است که طرحی از نوشتن در این سطوح ارائه نشده و هیچ فعالیت و مهارتی برای کسب مهارت نوشتن در سطح پایه در برنامه آموزشی نیست و گاهی تنها به دادن موضوع و درخواست یک انشا خاتمه می یابد و استاد، تنها نقش ارزیاب متن را ایفا می کند. یکی دیگر از چالش های نوشتن، نبودن متون متناسب با سطح پایه (از ساده به مشکل) است که اساتید نوشتن را در فرایند آموزش دچار سردرگمی می کند. یکی از راه حل های تقویت نوشتن در این سطح، توجه به نیاز زبان آموزان در دوران زبان آموزی و بعد از آن است؛ بدین منظور کلاس فرایند محور با آموزش مهارت های لازم، زبان آموزان را در رسیدن به نیازهای واقعی خود کمک خواهد کرد. در این مقاله با بهره گیری از روش تکلیف محور، طرحی را جهت فرایند نوشتن تبیین کرده ایم که در سطح پایه شامل آموزش، تمرین و تکلیف، کارگاه تولید محصول، ارزیابی و دستور است.
مشکلات نوشتاری زبان آموزان ایرانی: ایجاد یک چارچوب بافت- حساس برای تمرین مهارت نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کیفی به بررسی مشکلات نوشتاری زبان آموزان ایرانی پرداخته و چهارچوبی بافت-حساس (Context-sensitive Framework)را با توجه به این مشکلات، برای دانشجویان زبان برای تمرین نوشتن ارائه داده است. برای دستیابی به اهداف مطالعه، بر اساس نمونه گیری آسان (Convenience sampling)، 14 دانشجوی کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن در این پژوهش شرکت کردند. هر کدام از آنها مقاله ای پنج پاراگرافی نوشتند و در مصاحبه ای نیمه-ساختاری(Semi-structured interview) شرکت کردند تا مشکلات خود را در زمینه نوشتن بیان کنند. محققان مقاله ها را با توجه به سر فصل پنج مؤلفه ای جکوب(1981) Jacob, 1981)) ارزیابی کردند تا نوع مشکلات نوشتن را شناسایی کنند. علاوه بر این، مصاحبه ها رونویسی شدند و داده ها بر اساس مراحل سیستماتیک کوربین و استراوس(2014) &Strauss (Corbin, 2014) که شامل کد گذاریهای باز، محوری و انتخابی (Open, Axial and Selective Coding)می باشند کدگذاری شدند. یافته ها نشان داند که دانشجویان ایرانی بیش ازهرچیزی در مکانیک نوشتار مشکل داشتند.پس از آن، گرامر، سازماندهی درایجاد مؤلفه های مقاله ، انسجام ، محتوا و واژگان به ترتیب به عنوان بیشترین تاکمترین میزان فراوانی مشکلات شناسایی شدند. علاوه بر این، احساسات منفی مانند اضطراب و عدم انگیزه باعث برخی مشکلات نوشتاری شدند. بر این اساس، محققان یک چارچوب سه مرحله ای بافت- حساس برای تمرین نوشتن ایجاد کردند. در این چارچوب فعالیت های مراحل پیش از نوشتن، حین نوشتن و پس از نوشتن با توجه به مشکلات نوشتاری دانشجویان مشخص شدند تا به آنها کمک شود بر مشکلات نوشتاری خود غلبه کنند.
تاثیر بازی های آموزشی در آموزش مجازی بر افزایش یادگیری الفبای فارسی دانش آموزان پایه اول ابتدایی
حوزه های تخصصی:
دنیای کودکان سرشار از شادی ،تازگی ها، شادابی و شگفتی است. بازی بزرگترین پشتوانه شخصیتی و روانی کودک و همچنین رشد هوشی و جسمی کودک است. بازی، پل دوستی کودکان و فرصت کسب مهارت های ذهنی و عاطفی آنهاست؛ هدف: هدف از این پژوهش تاثیر بازی های آموزشی در فضای مجازی بر افزایش یادگیری الفبای فارسی در دانش آموزان پایه اول ابتدایی بوده است؛ روش: با توجه به موضوع پژوهش، پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است؛ جمعیت تحقیق شامل دانش آموزان پسر پایه اول منطقه 8 شهر تهران می باشد 60 نفر از دانش آموزان پایه اول ابتدایی مدرسه فخامی 1 در دو کلاس 30 نفری بر اساس روش پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده است که دو کلاس از بین همه کلاس های اول ابتدایی انتخاب شده اند و به صورت تصادفی یک کلاس 30 نفری به عنوان گروه کنترل و کلاس 30 نفری دیگر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون محقق ساخته الفبای فارسی استفاده شد. همچنین بازی آموزشی توسط محقق طراحی وبر روی گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج: بر اساس نتایج، بازی های آموزشی در آموزش مجازی بر افزایش یادگیری الفبای فارسی در دانش آموزان پایه اول اثرگذار است.یافته ها نشان داد که بازی های آموزشی در آموزش مجازی بر افزایش مهارت خواندن و نوشتن الفبای فارسی در دانش آموزان پایه اول اثرگذار است
مطالعه موردی شیوه های تدریس نگارش در مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی جامعه المصطفی(ص) العالمیه
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
255 - 281
حوزه های تخصصی:
آموزش «نوشتن» از جمله مهارت های مهمی است که می توان از آن به عنوان اولین تلاش های انسان برای آموزش «زبان» نام برد. مهارت «نوشتن»، در بین مهارت های زبانی، یکی از دغدغه های جدّی در امر آموزش بوده و نیازمند توجّه به نیازهای مخاطبان در طول تحصیل و بایسته های نوشتن است. یکی از مراکز مهم آموزش زبان فارسی، جامعه المصطفی(ص) العالمیه است که زبان آموزان غیر ایرانی برای کسب معارف اسلامی وارد مرکز می شوند و پس از گذراندن زبان فارسی در رشته های تخصصی مشغول به تحصیل می شوند. از آنجاکه بیشتر زبان آموزان، در زمان حضور در جامعه المصطفی فرایند آموزشی را باید به زبان فارسی ادامه دهند، نگارنده در این تحقیق در نظر دارد با مطالعه موردی شیوه های تدریس نگارش در مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی، نقاط قوت و ضعف شیوه آموزشی نگارش را در آن مرکز بررسی کند. برای این منظور 30 کلاس آموزش نگارش به غیرفارسی زبانان به صورت حضوری و از طریق مصاحبه با اساتید بررسی گردید. شیوه تحلیل کلاس ها بر اساس رویکرد کانینگورث (1995) است که رویکردی توصیفی بوده و تلاش می کند با طرح چند سؤال و پاسخ به آن، جایگاه و روش یک کتاب را از نظر آموزشی مشخص نماید. پس از بررسی داده ها با نرم افزار spss نتایج تحلیل نشان داد که استادان عموماً به شیوه سنّتی و محصول محور در کلاس نگارش تدریس می کنند، به نیازهای زبان آموزان توجّه جدّی نمی شود و محتوایی به صورت مکتوب یا استادساخته در کلاس عرضه نمی شود. تأکید استادان زبان، بیشتر تصحیح نوشتار و نه آموزش نوشتار است؛ به همین دلیل دستور و دانش زبانی در اولویت آموزش قرار دارد.
تأثیر اجرای بسته تحولی مدرسه خوانا بر مهارت های خواندن، نوشتن و آداب و مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
173 - 198
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر اجرای بسته تحولی مدرسه خوانا بر مهارت های خواندن، نوشتن و آداب و مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر پیرانشهر انجام گرفت. روش پژوهش، شبه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهر پیرانشهر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، چهار کلاس (140 نفر) یعنی دو کلاس گروه آزمایشی (70 نفر) و دو کلاس گروه کنترل (70 نفر) انتخاب شدند. در جمع آوری داده های آماری، از آزمون محقق ساخته تشخیصی سطح خواندن و نوشتن و پرسشنامه محقق ساخته یادگیری مهارت های زندگی استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه ها توسط اساتید و صاحب نظران مهارت های زندگی و علوم تربیتی تأیید گردید. پایایی دو آزمون خواندن و نوشتن به روش موازی یا آزمون های همتا به ترتیب 87/0 و 82/0 و ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه مهارت های زندگی 78/0 بدست آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و با نرم افزار SPSS نسخه ۲6 تحلیل شد. یافته ها نشان داد دانش آموزانی که بسته تحولی مدرسه خوانا را دریافت کرده بودند، در مهارت های خواندن، نوشتن و مهارت های زندگی در مقایسه با گروهی که بسته تحولی مدرسه خوانا را دریافت نکرده بودند، نمره بیشتری کسب کرده اند. بنابراین بهتر است معلمان با بکارگیری رویکرد تلفیقی، اهتمام به تقویت مهارت های زبانی و مهارت های زندگی به فراخور در برنامه های درسی مختلف داشته باشند.
اثربخشی روش دیداری-حرکتی کپارت بر بهبود مهارت نوشتن دانش آموزان دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی روش دیداری-حرکتی کپارت بر مهارت های نوشتن دانش آموزان با مشکل یادگیری نوشتن بود. روش: روش پژوهش نیز از نظر طرح پژوهش شبه آزمایشی- بالینی با پیش آ زمون-پس آزمون و پی گیری بود. مداخله ی درمانی بر مبنای روش دیداری-حرکتی کپارت انجام شده است. آزمودنی های این مداخله از بین دانش آموزانی انتخاب شده اند که در مدرسه با مشکل نوشتن بودند و به مرا کز اخت اللات یادگیری ویژه شهر رفسنجان در سال تحصیلی 1398 - 1399 ارجاع و بر مبنای آزمون های انجام شده در مرا کز نیز با مشکل نوشتن تشخیص داده شده بودند. در پژوهش حاضر 10 نفر به عنوان نمونه به شکل در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها در 10 جلسه )هر هفته یک جلسه( مورد مداخله قرار گرفتند. برای ارزیابی مهارت نوشتن از نسخه ی ترجمه و متناسب سازی شده ی پرسش نامه ی ارزیابی نوشتن اورتون گلینگهام استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس )نسخه ۲۲ ( و آزمون ناپارامتریک فریدمن تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش دیداری-حرکتی کپارت بر بهبود تمیز دیداری ) 00 / pvalue =0 (، تکمیل دیداری pvalue = 0/018( (، شکل و زمینه ی دیداری ) 018 / pvalue = 0 ( و یادگیری غیرفعال ) 002 / pvalue = 0 ( اثربخش بود اما در 12 خرده مقیاس دیگر اثربخش نبود. مقایسه ی زوجی میانگین ها در آزمون ویلکا کسون دوام اثر این بهبود مداخله را در ا کثر مقایسه های زوجی پس آزمون با پیش آزمون، پی گیری با پیش آزمون در سطح معنا داری 05 / 0 نشان داد، ولی تداوم اثر با بررسی مقایسه ی زوجی پی گیری و پس آزمون در سطح 05 / 0 معنا دار نبود.
چگونه توانستم مهارت نوشتن را در دانش آموزان پایه دوم کلاسم تقویت کنم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 9
حوزه های تخصصی:
نوشتن ، پیچیده ترین مهارت زبانی است که در آموزش آن نیاز به فراگیری مهارت های شناختی و فراشناختی بسیاری است که با توجه به بعد عاطفی و اجتماعی محقق می شود.هدف پژوهش حاضر بررسی مشکلات نوشتن دانش آموزان پایه دوم ابتدایی است. نمونه مورد بررسی دانش آموزان کلاسم بود که به این نتیجه رسیدم که در طول سال گذشته به دلیل وجود کرونا و عدم حضور در کلاس درس دانش آموزان به آسانی نمی توانستند بنویسند و افکار خود را بیان نمایند و نوشتن برای آنها جذابیتی نداشت . نارسایی حتی بر نحوه ی پاسخ دادن آنها در دروس کتبی نیز اثر گذاشته بود.در این تحقیق نوشتن و مشکلات آن را بررسی و راهبردهایی برای مواجهه به آن ارائه دادم.یافته ها حاکی از آن بود که روش های به کاربرده ( خلاصه نویسی ، خاطره نویسی ، گزارش نویسی و داستان نویسی) برای بهبود نوشتن موثر بوده است.
طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
67-83
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه" صورت گرفت. روش پژوهش شامل 6 مرحله بود. در مرحله اول اطلاعات لازم جهت ساخت بسته از طریق کتاب ها و پیشینه پژوهشی بر پایه رویکرد شناختی جهت بهبود مهارت نوشتن و کارکردهای اجرای گردآوری شدند. در مرحله دوم بر اساس پیشینه پژوهش عمده مشکلات نوشتن در اختلال نوشتارپریشی شناسایی شدند. در مرحله سوم و چهارم، بازی های مربوطه طراحی و ساخته شدند. در مرحله پنجم، بسته جهت اعتبارسنجی در اختیار متخصصان حوزه روان شناسی شناختی و اختلالات یادگیری خاص (1 روان شناس حوزه شناختی، 2 روان شناس حوزه اختلالات یادگیری و 2 معلم پایه ابتدایی باتجربه در حوزه اختلال یادگیری خاص) قرار گرفت. به این منظور از پرسشنامه با طیف 4 درجه ای استفاده شد. نتیجه اعتبارسنجی نشان داد که بسته از اعتبار قابل قبول (85/0 =CVI ) برخوردار است. در آخر، بسته که شامل 40 تمرین بازی محور بود جهت کارآزمایی مقدماتی در اختیار 3 دانش آموز عادی و 2 دانش آموز نوشتارپریش دوره ابتدایی قرار گرفت. از این طریق مشکلاتی که در هنگام اجرای بازی ها وجود داشتند شناسایی و برطرف شدند. بسته پیشنهاد می شود بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش همراه در مراکز درمانی توسط متخصصین حوزه اختلالات یادگیری، در کنار روش های درمانی دیگر به منظور بهبود مهارت نوشتن و ارتقا کارکردهای اجرایی برای دانش آموزان نوشتارپریش استفاده شود.