فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
The research was conducted with the aim of identifying the drivers and obstacles for the professional development of elementary school principals. The current research is qualitative study. The statistical population was the principals of public elementary schools. Using the purposeful snowball sampling method, 22 school principals from the education districts of Tehran were selected as a sample, and the theoretical saturation of the data was observed in the interview of the 20th person. A semi-structured interview was used as a tool. The data was analyzed by theoretical coding (Open, axial and selective coding) according to the answers provided to the three research questions. In the review of the current situation of the professional development of principals, 5 components were obtained, regarding factors affecting the professional development of Principals, 9 components were obtained, and in the review of obstacles to the professional development of Principals, 3 components were obtained. Based on the results of the research, it was found that the principals of educational institutions are facing issues and problems, which, by solving them, helped the professional development and capabilities of the principals. Finally, professional development indicators were presented in 5 scientific, skill, organizational, personal and cultural-social sectors.
بررسی تطبیقی دوره کارورزی دانشگاه فرهنگیان (ایران) و مراکز تربیت معلم فنلاند
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی دوره کارورزی در دانشگاه فرهنگیان ایران با دانشگاه های تربیت معلم فنلاند است زیرا کیفیت تربیت معلمان به میزان زیادی وابسته به کیفیت برگزاری دوره کارورزی و میزان اهمیت به این دوره می باشد. روش ها : به این منظور با استفاده از روش تطبیقی، تفاوت و شباهت های دوره کارورزی دو کشور بررسی شد. اطلاعات مورد نیاز برای پاسخگویی به پرسش ها از طریق وب سایت رسمی مجموعه های تخصصی، منابع کتابخانه ای و هم چنین اسناد رسمی، مقالات معتبر در دو کشور گردآوری شد. پژوهش از نظر ماهیت کیفی و از نظر روش اجرا تطبیقی و توصیفی است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشگاه های فرهنگیان دو کشور ایران و فنلاند که دوره کارورزی را ارائه می دهند، بود. یافته ها: مقایسه کارورزی این دو دانشگاه در دو بعد ویژگی های دوره کارورزی و محتوای برنامه درسی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از نظر دوره های کارورزی تمام وقت، شباهت هایی بین دو کشور وجود دارد اما برنامه کارورزی این دو کشوربه لحاظ ساختار و سرفصل های برنامه درسی متفاوتند. تعداد دوره های کارورزی در فنلاند و ایران مشابه یکدیگر هستند. همچنین در هر دو کشور دوره کارورزی رویکردی مشابه دارد. اما بین نظام تربیت معلم فنلاند با ایران در مواردی همچون میزان واحدهای کارورزی، اهداف، طول دوره (ساعت وترم)، مکان تفاوت هایی اساسی وجود دارد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان می دهد که از نظر دوره های کارورزی تمام وقت، شباهت هایی بین دو کشور وجود دارد. یافته های پژوهش حاضر می تواند به تصمیم گیران و برنامه ریزان نظام تربیت معلم ایران در رفع نقیصه های احتمالی موجود در اجرای دوره های کارورزی در دانشگاه فرهنگیان کمک کند.
تحلیل محتوای کتاب فیزیک پایه یازدهم رشته ریاضی- فیزیک بر اساس رویکرد ماهیت علم
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
24 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف آموزش درتمام نظام های آموزشی دستیابی به سواد علمی است و درک ماهیت علم یکی ازجنبه های ضروری آن می باشد. ماهیت علم درپی ارائه توصیفی از چیستی علم، سازوکار علم، چگونگی کار دانشمندان به مثابه یک گروه اجتماعی و چگونگی اثر گذاری جامعه بر جهت دهی فعالیت علمی و بالعکس می باشد. این پژوهش با هدف بررسی مولفه های ماهیت علم در ارائه محتوای آخرین نگاشت کتاب درسی فیزیک پایه یازدهم رشته ریاضی-فیزیک بود. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شد. نمونه شامل کل محتوای کتاب فیزیک پایه یازدهم و واحد نمونه گیری شامل پاراگراف بود. برای بررسی چگونگی ارائه محتوا از سیستم امتیازدهی روبریک استفاده شد. دادهها با استفاده از همسوسازی اعتبار یابی شد. یافتهها نشان داد، بیشترین تاکید کتاب درسی فیزیک بر جنبه های خلاقیت ، رابطه علم با تکنولوژی و شواهد و مدارک بوده و به جنبه ی خلاقیت، محدودیت در علم و نظریه و قانون به صورت ضمنی اشاره شده است. همچنین، دو مولفه نفوذ اجتماعی و فرهنگی و روش علمی منحصربه فرد در علم در کتاب فیزیک سال یازدهم رشته ریاضی – فیزیک به خوبی معرفی و تبیین نشده است. میتوان نتیجه گرفت اغلب مفاهیم و نظریه های مطرح شده در کتاب به صراحت مولفههای ماهیت علم را توضیح نمیدهند و اغلب این مفاهیم به صورت ضمنی دیدگاه معیوبی از علم ارائه میدهند.
تحلیل سوال های آزمون ورودی دانشگاه و عملکرد داوطلبان در پاسخ گویی به آنها بر اساس سطوح مختلف حیطه شناختی بلوم
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل سوال های آزمون ورودی دانشگاه و عملکرد داوطلبان در پاسخگویی به آنها براساس سطوح حیطه شناختی بلوم. پژوهش از نوع کاربردی و تحلیلی- توصیفی است. جامعه آماری، داوطلبان آزمون ورودی در سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ بودند که بر مبنای جدول کرجسی- مورگان، 384 نفر از شهر تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، کارنامه آزمون داوطلبان ورودی ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷بود. پس از گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آنها بر اساس کاپای کوهن و آمار توصیفی بود. ابتدا از طریق تحلیل محتوای سوال های آزمون سطح آنها براساس سطوح حیطه شناختی بلوم مشخص شد، سپس، عملکرد داوطلبان در سوال های هر یک از سطوح مورد تحلیل قرار گرفت. بدین منظور از آزمون های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ استفاده شد. یافته ها نشان داد سوال ها بالای 40 درصد در سطح فهمیدن است و عملکرد داوطلبان در هر یک از سطوح نامطلوب بود(کمتر از 50 درصد). از یافته ها نتیجه گیری شد غالب سوال های در حد پائین بود. پیشنهاد می شود سوال ها در سطوح بالای حیطه شناختی بلوم تدوین شود تا بتواند گزینش دانشجو در رشته های مختلف از جمله رشته های دانشگاه فرهنگیان به صورت مطلوب باشد.
چالش های پیش رو دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده پژوهانه مبتنی بر تحلیل اثرات آن و افق ها ی پیشرو در افق 1410
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
87 - 115
حوزههای تخصصی:
نگاشته حاضر با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی مهم ترین چالش های مؤثر بر دستیابی دانشگاه فرهنگیان به اهداف مدنظر خود در تربیت معلمان پرداخته و سعی در ترسیم چشم اندازهای مطلوب آن در افق زمانی 1410 دارد. این پژوهش از منظر ماهیت بر پایه روش های دلفی و تحلیل ساختاری استوار گشته و با استفاده از روش های اسنادی و پیمایشی دارای هدفی کاربردی می باشد. همچنین در پژوهش حاضر از طریق پرسشنامه از 17 نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان طرح مسئله صورت گرفته است که در این چهارچوب روایی پرسشنامه با دو روش اعتبار محتوا و نیز اعتبار سازه ای و پایائی با کمک آلفای کرونباخ (0.967) مورد تأیید قرار گرفت. داده های پژوهش با نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و آزمون های آماری در قالب جداول آماری و تعیین تاثیرات متقابل و موقعیت آنها و با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار داده شده است. یافته های پژوهش بیان می کنند که در میان چالش های اصلی به ترتیب چالش های آموزشی، مدیریتی و زیرساختی و در میان چالش های فرعی دو متغیر جذب اساتید کارآمد و کیفیت خدمات آموزشی نقش کلیدی را در میان دیگر متغیرها دارا می باشند. بر این اساس تأثیرات متغیرها بر یکدیگر و تأثیرپذیری آن ها و همچنین متغیرهایی که دارای تأثیرات غیرمستقیم و دارای پتانسیل بسیاری هستند، تعیین و شناسایی شدند. درنهایت نقشه جامعی در قالب افق پیشرو در سال 1410 ترسیم گشته است تا با بهره گیری از تمام ظرفیت ها، امکان تحقق اهداف استراتژیک دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاهی مأموریت محور در عرصه تعلیم و تربیت را فراهم سازد.
پیش بینی تعهد حرفه ای براساس خود کارآمدی و رفتار نوآورانه معلمان مدارس استثنایی لرستان
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد حرفه ای براساس خودکارآمدی و رفتار نوآورانه معلمان مدارس استثنایی لرستان به اجرا درآمد. روش پژوهش همبستگی از نوع پیش بین بود. جامعه آماری شامل معلمان مقطع ابتدایی مدارس استثنایی استان لرستان (294 نفر) بود. حجم نمونه 170 نفر براساس جدول مورگان و کرجسی (1970) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شد. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه های تعهد حرفه ای (مایر، آلن و اسمیت، 1993)، خودکارآمدی (شرر، 1982) و رفتار نوآورانه (جانسن، 2000) بود. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار (SPSS-20) با استفاده از روش های آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره انجام شد. یافته ها نشان داد که در بین متغیرهای خودکارآمدی و رفتار نوآورانه، بیشترین میانگین مربوط به رفتار نوآورانه (47/3) و کمترین میانگین مربوط به خودکارآمدی (19/3) بود. بین خودکارآمدی و رفتار نوآورانه با تعهد حرفه ای رابطه معنادار و مستقیم وجود داشت. خودکارآمدی و رفتار نوآورانه می توانند تعهد حرفه ای معلمان را پیش بینی کنند. یعنی با افزایش خودکارآمدی و رفتار نوآورانه معلمان مدارس استثنایی، تعهد حرفه ای آنها بیشتر می شود. می توان نتیجه گرفت، بررسی خصوصیات شخصیتی معلمان و انتخاب شایسته آنها توسط مسئولان آموزش و پرورش باید مورد توجه قرار گیرد.
توصیف الگوهای رهبری مدرسه در پیوند با متغیرهای زمینه ای (مورد: مدارس منطقه رضویه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
21 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش توصیف الگوهای رهبری مدرسه در پیوند با متغیرهای زمینه ای مدارس منطقه رضویه شهر مشهد به تفکیک مقطع تحصیلی مدارس (ابتدایی و متوسطه)، جنسیت مدیر مدرسه (مرد و زن)، بافت مدرسه (روستایی و شهری) تخصص و تجربه مدیران می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. کلیه معلمان مدارس ابتدایی و متوسطه، دخترانه، پسرانه و مختلط در مناطق روستایی و شهری رضویه مشهد جامعه آماری موردمطالعه را تشکیل دادند که مشتمل بر 1148 نفر بودند. از این مجموع، 212 معلم به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های موردنیاز از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد به طورکلی، از دیدگاه معلمان مدارس منطقه رضویه، الگوی رهبری مدیریتی با اختصاص بالاترین میانگین، الگوی رهبری غالب به شمار می رود؛ سپس الگوی رهبری اخلاقی، الگوی رهبری آموزشی، الگوی رهبری توزیعی و الگوی رهبری تحولی در مراتب بعدی قرار گرفتند. پیمایش الگوهای رهبری در مدارس موردمطالعه به تفکیک متغیرهای مختلف حاکی از غلبه الگوی رهبری مدیریتی در مدارس شهری و روستایی، به ویژه مدارس متوسطه، مدارس با مدیریت زن و مدارس با مدیران کم تجربه است و درعین حال، الگوی رهبری اخلاقی در مدارس با مدیریت مرد، مدارس ابتدایی و مدارس با مدیران باتجربه برجسته تر بود.
اثرات آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود سازگاری اجتماعی و مدیریت کنترل کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده 8 تا 10 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود سازگاری اجتماعی و مدیریت کنترل کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده 8 تا 10 ساله شهر تهران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با پیش آزمون_پس آزمون و گروه گواه است. بر این اساس از میان کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده بیمارستان لقمان شهر تهران در سال 1398، تعداد 30 کودک به صورت هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در 2 گروه 15 نفره (گروه آزمایش و گروه گواه) جایدهی شدند. از پرسشنامه رفتار سازشی (وایلند، 1968) و پرسشنامه ادراک کنترل (ویز، 1999) برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. بسته آموزش کارکردهای اجرایی برای شرکت کنندگان گروه آزمایش در طی 8 جلسه آموزش داده شد، اما شرکت کنندگان گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را در این زمینه دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر کارکرهای اجرایی بر سازگاری اجتماعی و مدیریت ادراک کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده به طور کلی تاثیر معناداری دارند (05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به اثربخش بودن مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی در کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده می توان این گونه تبیین کرد که مولفه های کارکردهای اجرایی از قبیل حافظه فعال، برنامه ریزی و سازماندهی ذهنی می توانند سازگاری اجتماعی و در نتیجه مدیریت ادراک را نیز افزایش دهند.
شناسایی مولفه های سواد رسانه ای برای دانشجو معلمان با استفاده از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
262 - 299
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های سواد رسانه ای برای دانشجو معلمان براساس روش سنتزپژوهی شش مرحله ای Roberts انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات معتبر داخلی و خارجی چاپ شده در مجلات معتبر، کتب داخلی و خارجی، پایان نامه ها و اسناد مرتبط با موضوع محدود بر 20 سال اخیر و با بهره گیری از پایگاه های اطلاعاتی و مراکز نگهداری منابع مکتوب در زمینه سواد رسانه ای بود که با توجه به جست و جوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، بر اساس معیارهای ورود تعداد 466 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 65 پژوهش برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم چک لیست طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی Roberts (1983) و روش های کدگذاری باز و محوری انجام شد. چک لیست با استفاده از مطالعه مبانی نظری مربوط به موضوع تحقیق تدوین شد. برای اطمینان از نحوه کدگذاری ها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شد. به منظور تأیید پایایی، از فرمول ضریب کاپای کوهن، استفاده شد که در این پژوهش میزان توافق بین ارزشیابان عدد 76 /0 بدست آمد که نشان دهنده 76 درصد توافق بین ارزشیابان در کدگذاری ها بود. براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مولفه های سواد رسانه ای دانشجو معلمان در 5 مضمون سازمان دهنده اصلی شامل هدف، محتوا، مخاطب، هویت و قالب و 16 مضمون سازمان دهنده فرعی و 56 مضمون پایه شناسایی شدند. مضامین سازمان دهنده فرعی هدف شامل تفکر انتقادی و جامعه پذیری؛ مضامین فرعی محتوا شامل شناختی – ادراکی، احساسی، اخلاقی، زیبایی شناسی؛ مضامین فرعی مخاطب شامل خاص، فعال و منفعل بودن؛ مضامین فرعی هویت شامل مالکیت و کنترل، قانون، فناوری، اقتصاد و مضامین فرعی قالب شامل مکتوب، الکترونیکی، دیجیتالی می باشند. مولفه های شناسایی شده برای سواد رسانه ای می تواند مبنایی برای طراحی برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای به دانشجو معلمان باشد.
شناسایی و اولویت بندی فازی چالش های آموزش مجازی در دوره پیش دبستانی در دوران کرونا و پساکرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی چالش های آموزش مجازی در دوره پیش دبستانی حین و بعد کرونا است. این پژوهش، به لحاظ روش گردآوری داده ها، در زمره پژوهش های آمیخته(کیفی- کمی) قرار می گیرد. بخش کیفی پژوهش از طریق سنتزپژوهی (انتخاب هدفمند مقاله های منتخب) و روش پدیدارنگاری (مصاحبه نیمه ساختاریافته با مربیان پیش دبستانی) انجام شد. در بخش کمّی پژوهش، از روش FAHP جهت رتبه بندی آنها استفاده شد. نمونه پژوهش در بخش استخراج چالش ها و شاخص های آن، کلیه مقاله مرتبط با آموزش مجازی پیش دبستانی(حین و بعد ایام کرونا) و مربیان پیش دبستانی است و در بخش کمی، افراد صاحب نظر شامل 21 مربی و 15 کارشناس از سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک به روش هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی و کمی از روش تحلیل محتوای کیفی در سه سطح و روش فازی چانگ استفاده شد. براساس تجزیه وتحلیل داده ها 5 مولفه و 34 شاخص مؤثر در ارتباط با چالش های آموزش مجازی پیش دبستانی شناسایی شد. چالش های شناسایی شده به ترتیب اهمیت عبارتند از: محتوا و آموزش (30.70)، زیرساخت ها (27.54)، مربیان (22.30)، کودک (14.38) و والدین (5.09).
نگرش ساختارگرایی به شخصیت بررسی موردی رمان الطنطوریه، اثر رضوی عاشور
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی با تحلیل ساختارها و توصیف قوانین و ویژگی های حاکم بر روایت استوار است و با واکاوی کلیت متون و ارتباط آن ها با یکدیگر برآن است تا به دستور زبانی دست یابد که در همه متون روایی کاربرد داشته باشد. عنصر شخصیت یکی از عناصر اساسی در ادبیات داستانی است که جهان بینی و اندیشه نویسنده را بازتاب می دهد. ساختارگرایی از جمله مکاتبی هست که به صورت علمی و هدفمند به موضوع شخصیت پرداخته اند. برخی از ساختارگرایان اهمیت شخصیت را در کنش های صورت گرفته توسط آن ها می دانند و عده ای چون ریمون کنان ارزشی فردگونه برای شخصیت قائل است. رمان تاریخی الطنطوریه، اثر رضوی عاشور، نویسنده ی معاصر مصری، گزینه ای مناسب برای مطالعات روایت شناسی (بررسی شخصیت) محسوب می شود. نویسنده در پرداخت به شخصیت از دو روش مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است. روش مستقیم اگر چه سادگی و صرفه جویی در وقت را به دنبال دارد، اما امکان سپیدخوانی وکنجکاوی و لذت کشف را از مخاطب می گیرد. برای این منظور نویسنده از روش غیر مستقیم برای تقویت ساختار و انتقال بهتر معنا بهره جسته است..خواننده در این روش خود از طریق کنش ها، نام-گذاری اشخاص و گفتگوی بین افراد پی به شخصیت و خواسته ها، آرمان ها می برد و می تواند درباره شخصیت ها قضاوت کند و نظر بدهد. این پژوهش با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی وجوه بازنمایی شخصیت در رمان الطنطوریه می پردازد تا با درک و فهم آن عناصر، عرصه برای کشف، شهود و روش تولید معنا از متن وی فراهم شود.
توسعه مهارت های مورد نیاز دانشجویان مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0: رهنمودهایی برای طراحی و اجرای برنامه های درسی جدید دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
101 - 135
حوزههای تخصصی:
امروزه این نگاه نهادینه شده است که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، می توانند رویکردهای آموزشی و یادگیری خود را از طریق برنامه درسی ارتقا دهند. مطالعات اخیر نشان داده است که بسیاری از دانشگاه های جهان در حال انطباق برنامه های درسی و رویکردهای آموزشی خود با نیازهای صنعت 4.0 هستند. هدف از مطالعه کنونی، شناسایی مهارت های دیجیتالی قابل تامل در تدوین برنامه درسی دانشجویان مهندسی و ارائه سازوکارهایی جهت انطباق شایستگی های دانشجویان مهندسی با صنعت 4.0 می باشد. روش مطالعه، فراترکیب یا سنتز پژوهی با استفاده از گام های شش گانه سندلوسکی و باروسو (2006) بوده است. با جستجو در پایگاه های معتبر تعداد 61 مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و مضمون سازی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های موردنیاز دانشجویان مهندسی در برنامه های درسی شامل: 1. مهارت های فناورانه و دیجیتالی؛ 2. مهارت مهندسی و 3. مهارت های پایه می باشد. همچنین یافته های پژوهش 21 سازوکار ازجمله 1. طراحی برنامه درسی منطبق با الزامات صنعت 4.0؛ 2. استفاده و کاربرد عملی فناوری های دیجیتال در برنامه های درسی موسسات آموزش عالی 3. تدوین برنامه درسی همگرا براساس فناوری های نوین و تغییرات بنیادین در ساختار آموزش، محتوای دروس و تدریس 4. آموزش آزمایشگاه محور و عملی در برنامه های درسی آموزش مهندسی؛ 5. آموزش دانشجویان بر اساس یک بستر فناورانه را جهت توسعه مهارت های دیجیتالی در برنامه های درسی مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0 الزامی می داند. در پایان این مقاله، رهنمودهای عملیاتی برای به روزرسانی برنامه های درسی دانشگاهی ارائه می نماید.
ارائه الگوی جاری برنامه درسی با نشاط در دوره ابتدایی: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
184 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری نشاط در برنامه های درسی مقطع ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در نشاط در برنامه های درسی دوره آموزش ابتدایی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته چهارده نفر از معلمان، پنج نفر از مدیران مدارس، هشت نفر از اولیا دانش آموزان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی بیست و یک مفهوم محوری و هشت مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل غفلت از نشاط در برنامه های درسی و تربیتی مدارس به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علّی (ضعف مدیریتی مدارس، ضعف در فرهنگ آموزشی مدارس، ضعف در روابط اجتماعی دانش آموزان)، عوامل زمینه ای (عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل آموزشی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(عوامل شخصیتی و فردی، جذابیت محتوایی کتب درسی، توجه به تفاوت های فردی و ارزشیابی کیفی)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های فردی، چالش های فرهنگی و چالش های مدرسه ای)، راهبردها (تعاملات و ارتباطات دانش آموزان، صمیمی سازی فضای کلاسی توسط معلمان، توجه به روش های فعال تدریس، پویاسازی فضای فیزیکی) و پیامد (افزایش افسردگی و سرخوردگی تحصیلی) سازمان یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به زمینه های فرهنگی- اجتماعی، سازمانی و آموزشی در تلفیق نشاط در برنامه های درسی مورد نیاز است.
عوامل تاثیرگذار بر میزان مشارکت دانشجویان در فرایند ارزشیابی اساتید از دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشارکت حداکثری دانشجویان در ارزشیابی اساتید می تواند منجر به ارتقای کیفیت آموزشی شود. از این رو شناسایی موانع مشارکت دانشجویان در ارزشیابی اساتید قدم اول در رفع مشکلات این فرایند می باشد. .این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه دانشجویان و اعضای هیات علمی دانشکده دندانپزشکی تبریز در مورد عوامل تاثیر گذار بر میزان مشارکت دانشجویان در ارزشیابی اساتید طی سالهای 1398-1399 صورت گرفته است. روش ها: این مطالعه توصیفی مقطعی در دو قسمت اعضای هیات علمی و دانشجویان انجام شد. ابزار اصلی این پژوهش دو پرسشنامه ساخت محقق بود . 108 نفر دانشجو و 84 عضو هیات علمی پرسشنامه ها را تکمیل کردند. سوالات هر دو پرسشنامه با مقیاس لیکرت 5 تایی مورد سنجش قرار گرفتند .داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS17 مورد تجزیه و تحلیل آماری با آمار توصیفی )فراوانی و درصد( قرار گرفتند. یافته ها : از دیدگاه97.6 درصد اساتید مهمترین عامل در میزان مشارکت دانشجویان اطمینان از محرمانه بودن اطلاعات بود و دومین مسئله اطمینان از موثر بودن نتایج ارزشیابی ها با میزان 89.3 درصد بود. از دیدگاه دانشجویان نیز مهمترین عوامل اطمینان از محرمانه ماندن اطلاعات و مرتبط بودن سوالات پرسشنامه با چالشهای آموزشی دانشجویان بود که در هر دو مورد صد درصد دانشجویان بر آن تاکید داشتند. نتیجه گیری: اطمینان دادن موثر به دانشجویان در مورد محرمانه ماندن اطلاعاتشان و دادن بازخورد در مورد نتایج به اساتید و مسئولین دانشکده مهمترین عوامل موثر در تشویق دانشجویان به مشارکت در ارزشیابی اساتید می باشند.
تدوین الگوی مفهومی ارتقا کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی یکی از عوامل کلیدی کیفیت دانشگاه به شمار می رود. ارتقا کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان در بهره گیری بهینه از منابع دانشگاهی و تحقق سند تحول بنیادین و چشم انداز دانشگاه فرهنگیان نقش بسزایی دارد و کیفیت عملکرد را به طور موثر بهبود بخشیده و منجر به ارتقا کیفیت خروجی دانشگاه فرهنگیان (معلمان آینده) خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومی برای ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش شناسی پژوهش: در این پژوهش از رویکرد پژوهش کیفی نظریه داده بنیاد استفاده گردید. مشارکت کنندگان بالقوه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان فارس در سال تحصیلی1399- 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند درمجموع 15نفر از اعضای هیأت علمی در فرایند مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت نمودند.در انتخاب نمونه از اعضایی استفاده شد که در زمینه موضوع پژوهش از دانش و تخصص لازم برخوردار بودند. جمع آوری داده ها تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده های حاصل از مصاحبه طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید.جهت اطمینان از کیفیت یا اعتبار پژوهش، از روش های درگیری طولانی مدت و مشاهده مداوم ، بررسی توسط اعضاء و مثلث سازی منابع داده ها استفاده شد. پس از شناسایی عناصر تشکیل دهنده کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی و عوامل مؤثر بر کیفیت عملکرد، الگوی ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان تدوین گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان به عنوان متغیر اصلی پژوهش تحت تأثیر عوامل مختلفی است. این عوامل مشتمل بر 5 مولفه اصلی: موجبات علی(2 مقوله)، راهبردها (2 مقوله)، شرایط زمینه ای، (6 مقوله)، شرایط مداخله گر(3 مقوله) و پیامد ها (2 مقوله) در سطح فردی و سازمانی می باشد، که در این پژوهش به تفصیل بیان شده است.
بحث و نتیجه گیری: مدل مفهومی ارتقاء کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان چارچوب مناسبی برای در پیش گرفتن رویکردی جامع نگر در سیاست گذاری ها، طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه توسعه دانشگاه فرهنگیان است. ارتقاء کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی این دانشگاه موجب بهبود کیفیت فعالیت ها و خدمات و بویژه ماموریت اصلی دانشگاه در تربیت معلمان آینده به عنوان تربیت کنندگان نسل آینده کشور است.
اثربخشی برنامه بازی رفتار خوب بر مشکلات رفتاری دانش آموزان با کم توانی ذهنی: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه بازی رفتار خوب بر مشکلات رفتاری دانش آموزان با کم توانی ذهنی بود. شرکت کنندگان پژوهش، چهار دانش آموز پسر با کم توانی ذهنی ۹ تا 13 ساله بودند که از مرکز استثنایی ضمیمه شمیم دیل شهر گچساران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ انتخاب شدند. طرح پژوهش تک آزمودنی از نوع ملاک متغیربود. شرکت کنندگان طی شانزده جلسه در مرحله خط پایه مشاهده شدند؛ سپس هریک از آن ها در شانزده جلسه مورد مداخله بازی رفتار خوب قرار گرفت. در این مرحله با توجه به طرح ملاک متغیر، شانزده جلسه مداخله به چهار ملاک تقسیم گردید که هر ملاک شامل چهار جلسه از مداخله بود. ملاک ها نشان دهنده میزان تغییرات مشکلات رفتاری هریک از آزمودنی ها بودند. در نهایت، همه آزمودنی ها به مدت یک هفته مورد پیگیری قرار گرفتند. لازم به ذکر است تمام جلسات ضبط ویدئویی شدند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری و دیداری نشان داد که با اجرای بازی رفتار خوب، مشکلات رفتاری آزمودنی ها کاهش یافته است و بررسی اندازه اثر به روش درصد داده های بیشتر از روند میانه نیز نشان داد که درصد اثربخشی در هر چهار آزمودنی صددرصد است. در نتیجه می توان گفت برنامه بازی رفتار خوب، راهبردی مؤثر برای کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان با کم توانی ذهنی است.
Effectiveness of blended learning on students' academic motivation in multi-grade classes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Multi-grade classes are one of the realities of our educational system. Academic motivation is known as a challenge for educational systems in developing countries. According to the rapid advances in science and technology, the utilization of blended learning seems to solve this challenge. This study aimed to investigate the effectiveness of blended learning on students' academic motivation in multi-grade classes. The study was quasi-experimental with a pre-test-post-test design with the control group. The statistical population was all students of primary multi-grade classes in Ghaen (n=2200 with 160 classes). The statistical sample was 28 multi-grade students selected using the two-stage cluster sampling method. Also, to collect data, Harter's academic motivation questionnaire was used with Cronbach's alpha of 0.92. The SPSS application and covariance test used to analyze the data. The results showed that academic motivation scores in the experimental group were more than the control group (p≤0.05, f (25.1) = 4.23). According to ETA squares, the blended approach explains 37% of the variance of academic motivation post-test scores (p<0.05, ŋ2=37%). According to the findings and the challenges of teaching in multi-grade classes, this method is not just one option but seems to be the best solution for resolving multi-grade problems.
تأثیر خود کار آمدی شغلی بر توسعه حرفه ای و رفتارهای کاری نوآورانه با نقش میانجی نشاط کاری معلمان ابتدایی شهر آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خود کار آمدی شغلی بر توسعه حرفه ای و رفتارهای کاری نوآورانه با نقش میانجی نشاط کاری معلمان ابتدایی شهر آبادان و ارائه مدل معادلات ساختاری بود که با روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان مرد (344) و زن (493 نفر) ابتدایی شهر آبادان با تعداد 837 نفر تشکیل دادند که با استفاده از روش تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 240 نفر از معلمان (137 زن و 103 مرد) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی شغلی معلمان اسچانن، موران و وولفولک (2001)، پرسشنامه توسعه حرفه ای دراموند و یانگ (2010)، پرسشنامه رفتارهای کاری نوآورانه جانسن (2003) و پرسشنامه نشاط کاری کروف (2003) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه براساس روایی محتوایی با روش CVR و CVI مورد تأیید قرار گرفت. همچنین پایایی پرسشنامه ها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 904/0، 873/0، 721/0 و 795/0 برآورد گردید. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای23 SPSS و LISREL8.8 صورت گرفت. یافته های بدست آمده نشان داد که تأثیر غیر مستقیم خود کار آمدی شغلی بر توسعه حرفه ای از طریق نشاط کاری و تأثیر غیر مستقیم خود کار آمدی شغلی بر رفتار نوآورانه از طریق نشاط کاری بیشتر از تأثیر مستقیم آن بوده است.
ارائه الگوی آموزش مهارت محور مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
90 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی آموزش مهارت محور در مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه با استفاده از تئوری داده بنیاد است. برای پاسخ به این سؤال از روش پژوهش نظریه داده بنیاد و با رویکرد کیفی و برای تحلیل داده ها از نرم افزار MaxQDA استفاده شد. روش نمونه گیری، از نوع هدفمند بود که در مجموع با انجام 10 مصاحبه با اساتید و خبرگان حوزه های مدیریت آموزش و آموزش مهارت محور به اشباع رسید. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که پدیده محوری آموزش مهارت محور دارای سه مؤلفه تسهیل کننده زندگی فردی و اجتماعی؛ مهارت ارزش آفرین و مهارت انسان ساز است. شرایط علّی که سبب بروز پدیده الگوی آموزش مهارت محور در مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه می شود، در چهار دسته فشارهای عصر جدید برای تغییر؛ فشار نیازمندی های جامعه؛ عملکرد ضعیف نظام آموزشی غیر مهارتی در برابر نظام مهارت محور؛ باورهای فرهنگی جامعه قرار گرفتند. شرایط زمینه ای دارای 5 مؤلفه اصلی شامل سیاست گذاری برای سیستم های نوین آموزشی؛ ارتقا منابع انسانی مهارت محور؛ تأمین امکانات و زیرساخت های مادی؛ بستر مناسب تکمیل کنندگان آموزش مهارت محور و باورهای فرهنگی جامعه و خانواده ها بود. راهبردهای مناسب برای دستیابی به آموزش مهارت محور بر مبنای نیازهای واقعی جامعه در شش دسته اصلاح فرآیندهای غلط دولتی و حمایت همه جانبه دولت؛ فرهنگ سازی همه جانبه در جامعه؛ تقویت و غنی سازی منابع انسانی مهارت محور در جامعه؛ تغییر در رویه ها و فرایندهای آموزش و پرورش؛ تغییر بنیادی در سیاست های آموزش و پرورش و جذب حمایت مکمل های موثر جای گرفتند. پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها در چهار مؤلفه منافع اقتصادی؛ پیامدهای مثبت اجتماعی و فرهنگی؛ پیامدهای مثبت فردی و پیامدهای آموزشی جای گرفتند.
مقایسه اثر بخشی بسته توا ن بخشی شناختی پارس و پریسا بر انعطا ف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی بسته توان بخشی شناختی پارس و پریسا بر انعطاف پذیری
شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه پژوهش
حاضر دانش آموزان 9 تا 12 ساله پسر سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در سال تحصیلی 1400 - 1399
منطقه شبستر بود. تعداد 33 دانش آموز پسر 9 تا 12 ساله سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به
روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در 3 گروه 11 نفره همتا جایگزین شدند. در 2 گروه آزمایشی با استفاده از بسته های
توان بخشی شناختی پارس یا پریسا مداخلات توان بخشی در 14 جلسه 45 دقیقه ای انجام شد. در گروه گواه هیچ مداخله ای
انجام نشد. در هر 3 گروه پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پی گیری پس از 45 روز انجام شد. برای اندازه گیری انعطاف پذیری
شناختی از آزمون ردیابی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک کروسکال_ والیس انجام گرفت.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کاربرد بسته توان بخشی شناختی پارس بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان
با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی اثربخش بود اما بسته توان بخشی شناختی پریسا بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش
نبود اما بر بهبود زمان وا کنش اثربخش بود. نتایج آزمون پی گیری نشان داد در بیشتر مؤلفه ها اثربخشی بسته های توان بخشی
شناختی ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان داد، بسته توان بخشی شناختی پریسا در بهبود مؤلفه زمان وا کنش
اثربخشی بهتری نسبت به بسته توان بخشی شناختی پارس داشت.