فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای صفحه عنوان فصل های کتاب علوم تجربی دوم دبستان از لحاظ تناسب رنگ ها با ویژگی های روان شناختی دانش آموزان اجرا شد. روش پژوهش بر اساس تحلیل محتوای مقوله ای و کلیه تصاویر صفحه عنوان فصل های کتاب علوم تجربی دوم دبستان به عنوان جامعه پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفت. در این راستا داده ها بر اساس معیارهای ارزیابی تصاویر گردآوری شد. نتایج نشان داد که از لحاظ رنگ غالب به کار رفته در تصاویر مذکور به ترتیب سبز 42%، سفید و قهوه ای هر کدام 21%، سیاه 14%، آبی و بنفش هر کدام 7% را شامل شدند. نتیجه اینکه رنگ های تصاویر صفحه عنوان فصل های کتاب با ویژگی های روان شناختی دانش آموزان در ترجیح رنگ های گرم تناسب ندارد؛ لذا این تصاویر به بازنگری نیاز دارد.
اثربخشی آموزش چندرسانه ای برانگیزش پیشرفت درس تاریخ دانش آموزان نابینا
حوزههای تخصصی:
براساس مشاهدات حضوری در خصوص دانش آموزانی که به دلایل ژنتیکی و محیطی و بیماری، دچار نابینایی گشته اند، یکی از جذاب ترین دروس در دوره های متفاوت تحصیلی، درس تاریخ است. هدف از این پژوهش، اثربخشی آموزش چندرسانه ای برانگیزش پیشرفت درس تاریخ دانش آموزان نابینا دوره اول متوسطه شهر تهران هست. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر نابینای دوره اول متوسطه شهر تهران هست که به شیوه نمونه گیری تصادفی تعداد 20 نفر انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون انگیزش پیشرفت ولدند (1991) بود. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنا داری وجود دارد (P=0/001)؛ همچنین بین گروه ها ازلحاظ انگیزش درونی در خرده مقیاس های انجام کار (008/0 p=) و فهمیدن (006/0 p=)، تنظیم همانندی سازی (p=0/010) و بی انگیزگی (p=0/001) از خرده مقیاس انگیزش پیشرفت، تفاوت معنا دار یافت شد؛ ولی این تفاوت ها در خرده مقیاس انگیزش درونی برای تجربه تحریک و انگیزش بیرونی برای تنظیم درونی شده و بیرونی شده معنا دار نبود. با توجه به ارتباط مثبت معنم دار بین متغیرهای مورد بررسی روش آموزش چندرسانه ای به منظور ارتقای انگیزش پیشرفت پیشنهاد می شود. هنر معلم استفاده از روش ها و دانش های گوناگون تدریس، جهت فهماندن و تلاش حداکثری برای عینی کردن مفاهیم و فصول درس تاریخ به دانش آموزان نابینا می باشدکه بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از تدریس چندرسانه ای همراه بازدید حضوری شده می تواند اثربخشی قابل توجهی در یادگیری درس تاریخ داشته باشد
بررسی و نقد خودبسندگی و اومانیسم انسان معنوی در نظریه عقلانیت و معنویت
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر خوانش انتقادی مبنای اومانیسم و لازمه آن یعنی خودبسندگی انسان معنوی، در نظریه «عقلانیت و معنویت»، مطرح شده توسط مصطفی ملکیان است. در این پژوهش مبنای اومانیسم در معنویت گرایی این نظریه، و نیز مؤلفه خودبسندگی انسان معنوی، به عنوان لازمه این مبنا، مورد بحث و بررسی انتقادی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که فهم نادرست معنویت اومانیستی از جایگاه و کرامت انسان، چالش معنا در معنویت گرایی، عدم توجه به دغدغه جاودانگی، راز نبودن خدا و ماوراء، معنویت ستیزی چنین معنویتی و تنافی آن با آرامش و رضایت باطن، ازجمله مهمترین چالش ها و نقدهای وارد بر این مبنا و لازمه آن هستند.
چالش ها و موانع آموزش در بسترهای مجازی: سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه:آموزش دربسترهای مجازی رویکرد نوین آموزش در نظام های آموزشی رسمی و غیررسمی شناخته می شود. در این میان شناسایی چالش ها و موانع این بستر آموزشی موجب بهبود کارایی و اثربخشی این رویکرد آموزشی می شود. روش : رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند(296 مقاله) در زمینه چالش ها و موانع آموزش مجازی می باشد. نمونه پژوهش 31 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه، گردآوری شده-اند. یافته ها: با تجزیه و تحلیل داده ها، چالش های آموزش مجازی را در 5 بُعد، 18 عامل و 86 مؤلفه سازمان یافت. براساس یافته ها مؤلفه های منتخب چالش های آموزش مجازی شامل چالش های رفتاری، چالش های سازمانی، چالش های آموزشی، چالش های فرهنگی- اقتصادی و چالش های زیرساختی می باشد. نتیجه گیری:شناسایی چالش های آموزش مجازی، بستر مناسبی جهت رفع این چالش ها و از سویی بهبود رویکردهای آموزش مجازی فراهم می آورد. امیداست برنامه ریزان درسی با توجه به نتایج این پژوهش و پژوهش هایی از این قبیل که برآیندی از پیشینه پژوهشی موجود در این زمینه است در راستای تنظیم مناسب برنامه های آموزش مجازی گام های اساسی بردارند.
بررسی تطبیقی شیوه های انتخاب مدیران مدارس ابتدایی (مورد مطالعه: ایران و فنلاند)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، بررسی تطبیقی شیوه های انتخاب مدیران مدارس ابتدایی ایران و فنلاند بود. پژوهش از نظر ماهیت کیفی و از نظر روش اجرا، تطبیقی و توصیفی است و از الگوی بردی استفاده شد. کشورهایی که طی دهه های اخیر اصلاحاتی را در مدیریت مدارس اعمال کرده اند، به عنوان جامعه تحقیق انتخاب شدند. در این راستا، دو کشور فنلاند و ایران بر مبنای نمونه گیری هدفمند براساس اسناد و گزارش ها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مقالات، گزارش های فصلی و سالیانه و سایت های وزارت آموزش و پرورش دو کشور هدف جمع آوری شد. یافته ها نشان داد سابقه و تجربه معلمی، مدرک تحصیلی و آزمون تعیین صلاحیت از شباهت ها و نوع رویکرد به مدیریت مدرسه، استفاده از ظرفیت شوراهای محلی در انتخاب مدیران، استقلال مدارس در انتخاب مدیران، توجه به سابقه، تجربه و مدارج علمی بالاتر، برگزاری دوره های مهارت آموزی تخصصی و داشتن گواهینامه تخصصی مدیریت در گرایش رهبری آموزشی از تفاوت های دو نظام آموزشی در انتخاب و انتصاب مدیران در دوره ابتدایی است. در این راستا، به برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی در وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد می شود در انتخاب و انتصاب مدیران ابتدایی ملاک ها و شاخص های تخصصی برگرفته از این پژوهش را با توجه به چارچوب فرهنگی جامعه به کار گیرند.
تأثیر آموزش ریاضی با رایانه بر منبع کنترل و احساس انسجام در دانش آموزان دختر پایۀ ششم ناحیۀ دو یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
49 - 66
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر آموزش ریاضی با استفاده از کامپیوتر بر منبع کنترل و احساس انسجام در دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه 2 یزد انجام گرفت. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با بکارگیری طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل در این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی ششم ناحیه ی 2 استان یزد بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد منبع کنترل راتر (1966) و احساس انسجام فلنسبورگ (2006) پاسخ دادند. آموزش ریاضی با استفاده از کامپیوتر در طی 8 جلسه 45 دقیقه ای دوروز در هفته به دانش آموزان دختر ارائه شد. ولی گروه گواه هیچگونه مداخله ای را در طول مدت آزمایش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و در سطح معنی داری 01/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش ریاضی با استفاده از کامپیوتر (تکنولوژی های آموزشی) بر احساس انسجام، درک پذیری، توانایی مدیریت و معناداری دانش آموزان تأثیر مثبت دارد.همچنین آموزش با استفاده از کامپیوتر موجب درونی شدن منبع کنترل شده است.
اثربخشی مداخلات کارکردهای اجرایی برانعطاف پذیری شناختی، حافظۀ کاری و یادگیری ریاضی در دانش آموزان دارای هوشی مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
91 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخلات کارکردهای اجرایی بر انعطاف پذیری شناختی، حافظه کاری و پیشرفت تحصیلی ریاضی در دانش اموزان با عملکرد هوشی مرزی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون– پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر با هوشبهر مرزی(70تا 85) پایه سوم ابتدایی شهر یزد بودند که تعداد 40 نفر از انها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و بطور تصادفی در دو گروه ازمایش و کنترل قرار گرفتند. برای آموزش مداخلات کارکردهای اجرایی از بسته آموزشی کارکردهای اجرایی که شامل 10 بازی آموزشی نرم افزاری و 10 بازی آموزشی دستی (مداد-کاغذی) بود استفاده شد. برای بررسی تأثیر این بسته بر انعطاف پذیری شناختی، حافظه کاری و پیشرفت تحصیلی ریاضی از آزمون های ویسکانسین، حافظه دیداری کورنولدی، خرده آزمون فراخنای ارقام وکسلر و آزمون کی مت استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از اجرای این بسته آموزشی نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی توانسته در بهبود انعطاف پذیری شناختی، حافظه کاری دیداری و شنیداری و پیشرفت تحصیلی در ریاضی به طور معناداری مؤثر واقع شود. بیشترین تأثیر از مداخله در بهبود تعداد طبقات کشف شده در آزمون ویسکانسین (انعطاف پذیری شناختی) و سپس حافظه دیداری مشاهده شد. این مداخله نتوانست در کاهش زمان واکنش آزمودنی ها تأثیر معنی داری داشته باشد. درمجموع، این پژوهش اثربخشی مداخلات کارکردهای اجرایی بر انعطاف پذیری شناختی، حافظه کاری و پیشرفت تحصیلی ریاضی در دانش اموزان با عملکرد هوشی مرزی را تأیید کرد.
رابطۀ پیشرفت تحصیلی و شرایط فرهنگ خانوادگی در انگیزه تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
127 - 141
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیشرفت تحصیلی و فرهنگ خانواده بر انگیزه تحصیلی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان منطقه شهداد در شهرستان کرمان بود. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و تعداد نمونه با در نظر گرفتن حجم جامعه و جدول مورگان 353 بود. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه ی انگیزش تحصیلی والرند (1992)، پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1990) و زیر مقیاس فرهنگ خانواده از پرسشنامه شرایط خانوادگی ( نوربخش، 1391) بود. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش اینتر انجام شد. نتایج یافته ها نشان داد که پیشرفت تحصیلی و فرهنگ خانواده رابطه معناداری با انگیزه تحصیلی داشتند و توانستند 69% از انگیزه تحصیلی را تبیین کنند. این نتایج ضرورت توجه جدی اندیشمندان را به غنی کردن فرهنگ خانواده و پیشرفت تحصیلی برای بالا بردن انگیزه تحصیلی را نشان می دهد.
طراحی بسته ی آموزشی ارتباط اصیل مبتنی بر نظریه وجودگرا و اثر بخشی آن بر احساس معنا و احساس تنهایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی بسته آموزشی ارتباط اصیل و بررسی اثر بخشی آن بر معنای زندگی و احساس تنهایی دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس-آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور، از بین کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز که در سال تحصیلی 1400-1401 تحصیل می کردند تعداد40 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای انجام پژوهش ابتدا در شرایط یکسان از هر دو گروه پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه معنای زندگی استیگر و مقیاس احساس تنهایی راسل و همکاران به عمل آمد، سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش 90 دقیقه ای ارتباط اصیل قرار گرفتند و اعضای گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی برای هر دو گروه در شرایط یکسان پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل مانکوا نشان داد که آموزش روابط اصیل منجر به افزایش احساس معنا و کاهش احساس تنهایی در دانشجوبان شده است. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که از آموزش ارتباط اصیل می توان برای افزایش معنای زندگی وکاهش احساس تنهایی در دانشجویان استفاده نمود.
بررسی برنامه درسی رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در توانمندسازی دانشجویان از نظر مهارت های فنی، اجرایی، دانشی و نگرشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برنامه درسی رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در توانمندسازی دانشجویان از نظر مهارت های فنی، اجرایی، دانشی و نگرشی بود. طرح پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر رویکرد، کمی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشجویان رشته های برنامه ریزی درسی در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در هفت سال اخیر به تعداد 122 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی مورگان استفاده شد و 85 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که در چهار بخش مهارت های فنی، اجرایی، دانشی و نگرشی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تائید متخصصان رسید. پایایی کل پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 978/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و...) و همچنین برای پاسخ به سؤال های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشانگر آن بود که میانگین برنامه درسی رشته برنامه ریزی درسی در توانمندسازی دانشجویان برابر با 40/3 بود. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معنادار در سطح 05/0 معناداری بین میانگین برنامه درسی در توانمندسازی دانشجویان از نظر مهارت های فنی، اجرایی، دانشی و نگرشی با میانگین مطلوب (4) وجود دارد و میانگین به دست آمده در هر چهار مهارت کمتر از وضعیت مطلوب (4) می باشد. در این راستا چنین می توان نتیجه گرفت که برنامه درسی رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در توانمندسازی دانشجویان از نظر مهارت های فنی، اجرایی، دانشی و نگرشی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و باید در این چهار مهارت، در برنامه درسی رشته تغییراتی داده شود.
چگونه توانستم مشکلات املایی را در دانش آموزان پایه ششم بهبود بخشم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهبود مشکلات املایی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی دبستان بهار شهرستان الیگودرز صورت پذیرفت. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات توصیفی است که به صورت اقدام پژوهی انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان پایه ششم ابتدایی دبستان بهار شهرستان الیگودرز بودند که در سال تحصیلی 1402- 1401 به تحصیل اشتغال داشتند و کل جامعه آماری که 28 نفر بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات از نوع مشاهده و بررسی املا دانش آموزان است. برای بهینه سازی روش آموزش املا (به عنوان یک ماده درسی که قابل آموزش است؛ نه به عنوان یک درس که همیشه ارزشیابی می شود)، در کنار روش مرسوم دیکته گویی از روش های نوین آموزش املا، ارائه کاربرگ های آموزش املا، روش های تقویت حافظه دیداری و... بهره گرفته شد و کلمات در قالب اسلاید در اختیار دانش آموزان قرار گرفت. بر اساس نتایج، راهکارهای اجرا شده بر خطاهای املایی دانش آموزان پایه ششم ابتدائی تأثیر دارد و مهارت های نوشتاری، دقت و توجه و حافظه دیداری آنها بهبود می یابد و مطالب را بهتر به یاد می آورند.
نقش سواد رسانه ای و الگوی والد- فرزندی در شکل گیری هویت دینی فرزندان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سواد رسانه ای و الگوی والد- فرزندی در شکل گیری هویت دینی فرزندان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع متوسطه دخترانه شهر تهران است. نمونه مورد مطالعه شامل 345 نفر بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه هویت دینی (خوشاوی، 1390)، سواد رسانه ای (فلسفی، 1393) و الگوی والد- فرزندی (باقری، 1392) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه، و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 26 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان سواد رسانه ای و شکل گیری هویت دینی نوجوانان، رابطه معناداری وجود دارد و افرادی که سواد رسانه ای بالاتری دارند، از ثبات بیشتری برخوردارند. همچنین در رابطه با شاخص های سواد رسانه ای، میان میزان مهارت فرد در درک محتوای پیام های رسانه ای، گزینش آگاهانه پیام ها، نگاه انتقادی به پیام ها و تجزیه و تحلیل آنها، با شکل گیری هویت دینی نوجوانان، رابطه وجود دارد. یافته های حاصل از آزمون رابطه والد- فرزندی با شکل گیری هویت دینی نوجوانان، نشان داد که بین رابطه با پدر و رابطه با مادر و شکل گیری هویت دینی، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی کاربردهای بیومتریک در مدرسه
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
227 - 258
حوزههای تخصصی:
چکیدهاین پژوهش با هدف، شناسایی کاربردهای بیومتریک در مدرسه اجرا شده است. پژوهش، از نوع کیفی و روش مورد استفاده کتابخانه ای است؛ از این رو محقق به مطالعه ی منابع دسته اول 10 سال اخیر پرداخته و از فیش برداری برای اطلاعات جمع آوری شده استفاده کرده است و سپس با جداول، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته است. از لحاظ روایی سوال های مورد استفاده در این پژوهش همان مفهومی که پژوهشگر از کابردهای بیومتریک در مدرسه مدنظر داشته است را سنجیده و برای تعیین پایایی این تحقیق از مثلث بندی داده ها استفاده کرده است. یافته های تحقیق نشان داد، که از فناوری بیومتریک، با تایید دانش آموز و دریافت رضایت نامه کتبی از یکی از والدین، می توان در مدرسه، درزمینه ی حضوروغیاب دانش آموزان و بررسی هویت فراگیران در ارزیابی الکترونیکی استفاده کرد، تا دقت و امنیت را در مدارس افزایش داد و از تقلب ها، قلدری ها، شناسایی دانش آموزان بی بضاعت توسط دیگر دانش آموزان و خطاها در هنگام استخراج و گردآوری داده های دانش آموزان کاست؛ از این رو برای این که سطح استاندارد زندگی افراد به خصوص فراگیران با افزایش روبه رو شود، سیستم آموزشی نیازمنداین فناوری است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که آینده ی پیش رو با توجه به مزایای مثبت این تکنولوژی، قطعاً یک آینده ی بیومتریک پسند خواهد بود؛ چرا که این امر به احراز هویت فراگیران کمک می کند و ناهنجاری های احراز هویت کاربر را کاهش می دهد.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 124
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان است.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهرستان فراشبند مقطع متوسطه دوم می باشد که از بین آنها 30 نفر به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند (به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند). ابزار تحقیق حاضر پرسشنامه بهزیستی روانی در سال 1989 توسط ریف، پرسشنامه تعهد شغلی استاندارد شده توسط بلاو (1997)، و پروتکل مثبت اندیشی بر گرفته از نظریه سلیگمن (2005) می باشد. داده های پژوهش به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارتهای مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان تاثیر معنی داری دارد. یافته های این پژوهش ضرورت کاربرد برنامه های آموزش مثبت اندیشی در راستای بهبود بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان را خاطر نشان میسازد.نتیجه گیری: آموزش مهارت های مثبت اندیشی به معلمان تأثیر قابل توجهی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی آن ها دارد. این مهارت ها به معلمان کمک می کنند تا با چالش ها روبه رو شده و با انگیزه، خودکارآمد و امیدواری بیشتری در حرفه ی تدریس عمل کنند.
ارائه مدل علی ادراک ازکلاس درس سازنده گرا واشتیاق تحصیلی باتوجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت درمیان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خشت و کمارج
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
125 - 131
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل علی روابط ادراک ازکلاس درس سازنده گرا و اشتیاق تحصیلی باتوجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت انجام شد.
روش شناسی پژوهش: برای این منظور234 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خشت وکمارج به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسش نامه خودگزارشی شامل مقیاس اهداف پیشرفت (الیوت و مک گریگو، 2008) مقیاس ادراک ازکلاس درس سازنده گرا (منصوری،1389) ومقیاس اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران ،2001)پاسخ دادند.ویژگی های فنی ابزار اندازه گیری شامل روایی و پایایی نیز مورد بررسی و تایید قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ادراک ازکلاس درس سازنده گرا از طریق واسطه گری اهداف پیشرفت اشتیاق تحصیلی را تحت تاثیر قرار میدهند. ضمنا بیشترین اثر مستقیم براشتیاق تحصیلی را مولفه های سازنده گرایی دارا می باشند.
نتیجه گیری: ، واسطه گری اهداف پیشرفت و اشتیاق تحصیلی می تواند رابطه بین ادراک از کلاس درس سازنده گرا و عملکرد تحصیلی را توضیح دهد. این واسطه گری نشان می دهد که ادراک از کلاس درس به طور مستقیم تأثیری بر عملکرد تحصیلی ندارد، بلکه از طریق واسطه گری اهداف پیشرفت و اشتیاق تحصیلی همبستگی با عملکرد تحصیلی را تبیین می کند.
بررسی رابطه ادراک از محیط یادگیری و عشق به یادگیری: نقش میانجی بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی در دانش آموزان دختر شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ادراک از محیط یادگیری و عشق به یادگیری با نقش میانجی بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر مدارس متوسطه اول دولتی و غیردولتی شهر یزد به تعداد 9093 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 بود که بر اساس فرمول کوکرانتعداد 370 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده از پرسشنامه عشق به یادگیری مک فارلن (2003)، ادراک از محیط یادگیری سوئینی، سورنسن و کمیس (1992)، بهزیستی تحصیلی تومینین و همکاران (2012) و خودتنظیمی تحصیلی سواری و کریم زاده (1392) استفاده شد. برای تحلیل داده ها ازنرم افزار SPSS و روش های آمار توصیفی و استنباطی (فراوانی، میانگین، ضریب همبستگی پیرسون و نرمال بودن داده ها و برای برازش مدل از نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ادراک از محیط یادگیری بر عشق به یادگیری تأثیر مستقیم دارد،ادراک از محیط یادگیری بر بهزیستی تحصیلی تأثیر مستقیم دارد، ادراک از محیط یادگیری بر خودتنظیمی تحصیلی تأثیر مستقیم دارد، بهزیستی تحصیلی بر عشق به یادگیری تأثیر مستقیم دارد، خودتنظیمی تحصیلی بر عشق به یادگیری تأثیر مستقیم دارد و متغیرهای بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی در رابطه بین ادراک از محیط یادگیری و عشق به یادگیری نقش میانجی دارد، لذا می توان گفت کهادراک از محیط مدرسه، بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلیاز متغیرهای مهم و موثر بر عشق به یادگیری می باشد.
روایت نگاری فلسفه تربیتی شخصی معلمان با نظر به روایت آنان در خصوص چرایی تربیت و چگونگی مواجه با متربیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
63 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش روایت نگاری فلسفه تربیتی شخصی معلمان شهرستان کنگان بود. این پژوهش از نوع کیفی است که به روش روایت پژوهی انجام شد. جامعه پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کنگان بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به کار بودند. از این جامعه پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع نظری داده ها با 15 نفر از این معلمان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. سپس داده ها با روش تحلیل مضمون و با کمک نرم افزار MAXQDA تحلیل شد و به ترتیب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر استخراج شد. برای پایایی داده ها از روش توافق بین کدگذاران و برای روایی یافته ها از روش بازنگری توسط متخصصان استفاده شد. تحلیل یافته ها 10 مضمون سازمان دهنده و 21 مضمون پایه را نشان داد. مهم ترین یافته های تحقیق عبارت بودند از : توجه به مولفه های اخلاق مداری ، خودکارآمدی ، ارزش مداری و ایجاد مدرسه پویا برای حرفه معلمی، درنظرگرفتن نقش تربیتی(هدایت گری و الگو و اسوه بودن) در کنار تقش آموزشی(تدریس و آموزش) برای معلمان، پی جویی زندگی شاد و آگاهانه به عنوان نتایج تربیت، توجه به نقاط قوت(بیرونی و درونی) و ضعف های (شناختی، اجتماعی و روان شناختی) شاگردان در تربیت و ایجاد محرک های شغلی سازمان محور و شاگرد محور برای معلمان.
تأثیر محتوای الکترونیکی مبتنی بر واقعیت افزوده بر بار شناختی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در درس آموزش علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین تأثیر محتوای واقعیت افزوده بر بار شناختی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان بود که با روش نمونه گیری احتمالی تصادفی خوشه ای تک مرحله ای 126 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سنجش بارشناختی پاس و آزمون پیشرفت تحصیلی بود که اعتبار آنها توسط متخصصان تأیید و ضریب پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ 92% و آزمون با روش دو نیمه کردن 96/0 محاسبه گردید. برای تجزیه تحلیل داده ها از میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد محتوای واقعیت افزوده موجب کاهش بار شناختی و افزایش پیشرفت تحصیلی می گردد. لذا به اساتید و دانشجویان پیشنهاد می شود با کاربرد محتواهای واقعیت افزوده، نسبت به تسریع، تثبیت و تعمیق آموزش و یادگیری اقدام نمایند، چرا که طراحی، تولید و بکارگیری اصولی واقعیت افزوده می تواند تحول بزرگی در آموزش و یادگیری ایجاد کند.
تعامل باورها و عواطف در شکل گیری هویت معلم: روایت پژوهی تجربیات زیسته یک استاد دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به نقش و تعامل باورها و عواطف یک مدرس دانشگاه در تکوین و شکل گیری هویت او پرداخته است. به این منظور، بر پایه رویکرد کیفی با استفاده از روایت پژوهی مبتنی بر زیست نگاری، داده های تحقیق در طی چهار جلسه مصاحبه شفاهی گردآوری شد. برای تحلیل داده ها، با پیروی از اصول روایت پژوهی، روایت های به دست آمده با مشارکت مصاحبه شونده بر پایه سه عنصر زمان، مکان، و تعاملات، بازگویی و بازسرایی شد تا سرانجام روایت های پراکنده به صورت یک روایت منسجم با رعایت تسلسل زمانی و تاریخی در یک بافت معنادار اجتماعی رویدادها تدوین شد. روایت نهایی سیر تحولات باورها و عواطف معلم از کودکی تا دوره اشتغال به عنوان استاد دانشگاه را نشان می دهد و مهم تر از آن، تعامل میان باورها، عواطف و هویت معلم را نیز آشکار می کند. تحلیل روایت نهایی نشان داد فضای فرهنگی و اجتماعی خانواده و نیز عملکرد معلمان در مقاطع مختلف سازندگان اصلی باورهای این استاد درباره حرفه معلمی و تدریس بوده اند. همچنین، مشخص شد عواطف مثبت و منفی که او به عنوان یک معلم تجربه کرده است، به طور مؤثری باورهای او را تحکیم کرده یا تغییر داده اند. هویت معلم نیز به عنوان مفهومی پویا و متغیر تحت تأثیر تعاملات میان باورها و عواطف، و البته عوامل دیگر، دستخوش تغییر می شود.
پدیدارشناسی مفهوم معلمان ماندگار در تجربه زیسته دانش آموزی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پدیدارشناسی مفهوم معلمان ماندگار در تجربه زیسته دانش آموزی دانشجویان است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. بر این اساس 13 دانشجوی دانشگاه شهید باهنر کرمان با روش نمونه گیری داوطلب - هدفمند انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کلایزی انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معلم ماندگار معلمی است که در رعایت سه بعد که در واقع، همان مضمون های اصلی هستند، در خود و یا در تحصیل آن ها بکوشد. این سه بعد یا مضمون اصلی شامل بعد تعلیمی، بعد ظاهری و بعد ارتباطی _ اخلاقی می باشند. در بعد تعلیمی چهار زیرمضمون به دست آمد از جمله، توجه به انگیزش پیشرفت متعلمان، توان افزایی خود، متعهدبودن و بهره گیری از شیوه ها و فنون متعدد و متنوع تدریس. مضمون دوم شامل بعد ظاهری می شد، با یک زیرمضمون حفظ شئونات مرتبط با نقش معلمی، مضمون سوم نیز شامل دو زیرمضمون پذیرابودن و افزایش مهار ت های اخلاقی نیک در آن ها بود. از تحلیل محتوای بیانات دانشجویان محرز شد بیشترین کدهای استخراج شده متعلق به بعد ارتباطی-اخلاقی بودند و این نشان می دهد متعلمان به چگونگی برقراری ارتباط و حفظ شئونات اخلاقی معلمان در رابطه با خود توجه خاص تری دارند. پس از آن بعد تعلیمی از توجه بیشتری نسبت به بعد ظاهری قرار داشت. در نهایت، بعد ظاهری هرچند تعداد کدهای کمتری را در بیانات مشارکت کنندگان به خود اختصاص داده بود، همچنان اهمیت بسزایی داشت.