فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
51 - 72
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف معلم، محور اصلی مدیریت کلاس درس است که با برقراری ارتباط با دانش آموزان می تواند در تحول روانی و اجتماعی آنان نقش مؤثری ایفا کند. یکی از ابعاد این تحول، خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه نقش حرفه ای معلمان در سبک مدیریت کلاس و شبکه حمایت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بود. روش ها : روش پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه معلمان (150 نفر) و دانش آموزان (2761 نفر) مدارس پسرانه متوسطه اول شهرستان بیجار در سال 1402-1401 می باشد حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای دانش آموزان 339 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای معلمان 113 نفر استفاده شده است. داده ها از طریق پرسش نامه شیوه سبک مدیریت کلاس ولفگانگ و گلیکمن (1986) و پرسش نامه حمایت اجتماعی واکس فیلیپس و همکاران (1986) و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999) به دست آمده است. جهت بررسی فرضیه ها از آزمون T، آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 16 Spss انجام گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد: بین متغیرهای حمایت اجتماعی و مدیریت کلاس درس با خودکارآمدی، رابطه معنادار مستقیم وجود دارد؛ همچنین بین متغیرهای ملاک با متغیر پیش بین همبستگی معنادار و مثبتی در سطح 05/0≥P مشاهده شد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین حمایت اجتماعی و مدیریت کلاس درس با مقدار ضریب رگرسیون 19/0 و ضریب رگرسیون استاندارد 43/0 به صورت معنادار می توانند خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی کنند. مدیریت کلاس درس با مقدار آماره بتا 33/0 از سهم بیشتری برای پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به رابطه حمایت اجتماعی و مدیریت کلاس درس معلمان با خودکارآمدی، باید برنامه ریزی لازم را در زمینه ایجاد فضایی امن، حمایتی و پویا برای اثربخش نمودن کلاس و ارتقای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان انجام داد.
بررسی چالش های پیش روی آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان شهر کرج
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مدارس تیزهوشان باهدف رشد و توسعه توانمندی های دانش آموزان تیزهوش تأسیس شده و در مسیر خود با چالش های متعددی مواجه است و شناسایی این مشکلات و ارتقای کیفیت آموزشی این مدارس به عنوان پیش قراولان آموزش مدارس کشور حائز اهمیت است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف آسیب شناسی آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان دوره متوسطه اول و دوم شهر کرج از دیدگاه دبیران جغرافیا انجام شده است. روش ها: این مطالعه به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش، شامل دبیران جغرافیای مدارس متوسطه تیزهوشان شهر کرج بودند که تعداد 11 نفر از ایشان به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و همچنین اشباع نظری انتخاب شدند. داده های مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کدگذاری و استخراج مضمون های فرعی و اصلی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده های کیفی منجر به شناسایی 4 کد اصلی، 13 کد فرعی و 60 کد مفهومی (کدباز) شد. آسیب های اصلی شناسایی شده در آموزش جغرافیای مدارس متوسطه تیزهوشان از دیدگاه دبیران شامل؛ نگرش ها و باورها به درس جغرافیا، مصوبات و سیاست گذاری ها، چالش های آموزشی و چالش های محیطی بودند. نتیجه گیری: آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان با چالش های متعددی مواجه است که رفع آن مستلزم حمایت های همه جانبه مسئولان، دبیران و خانواده ها است.
اثربخشی روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: افراد با اختلال طیف اُتیسم در انعطلف پذیری شناختی دچار مشکل هستند به طوری که زندگی روزمره آنها نیز
تحت تأثیر عواقب این مشکل قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر
انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد.
مواد و روش: پژوهش نیمه تجربی و مطابق با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل تمامی
کودکان 7 تا 10 ساله ای بود که با اختلال طیف اُتیسم بودند و به مرا کز و کلینیک های درمانی شهر ارومیه 1401 - 1402 مراجعه
کرده بودند. سی کودک با اختلال طیف اُتیسم به صورت هدفمند انتخاب و به 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر (
به صورت تصادفی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایشی، تحت تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای آنُدی )قطب
مثبت( به مدت 15 دقیقه روی سر قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیص اُتیسم گیلیام، آزمون دسته بندی
کارت های ویسکانسین بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوورایانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه
23 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است و
به طور قابل توجهی باعث بهبودی انعطاف پذیری شناختی شده است.
نتیجه گیری: با توجه به مشکلاتی که کودکان با اختلال طیف اُتیسم در حوزه انعطاف پذیری شناختی دارند، روش تحریک
جریان مستقیم فراجمجمه ای می تواند به عنوان مکمل سودمندی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی آنان باشد.
پیش بینی سبک دلبستگی کودک بر اساس روش فرزندپروری ترکیبی مثبت و ایمن و میانجی گری سبک دلبستگی ایمن مادر در کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی سبک دلبستگی کودک بر اساس روش فرزندپروری ترکیبی مثبت و ایمن با میانجیگری سبک دلبستگی ایمن مادر در کودکان مبتلا به نقص توجه / بیش فعالی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری و به لحاظ هدف از نوع کاربردی بود. جامعه این پژوهش شامل تمام کودکان مبتلا به نقص توجه / بیش فعالی ساکن استان چهارمحال و بختیاری و مادران آنها است که تعداد 165 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس شرایط ورود به نمونه، انتخاب شده اند. داده های به دست آمده در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. در بخش آمار توصیفی از شاخص های آماری میانگین، انحراف معیار و جدول توزیع فراوانی استفاده شد. در بخش استنباطی با توجه به ماهیت فرضیه ها و اهداف پژوهش نیز داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون بوت استرپ و مدل معادله های ساختاری تجزیه و تحلیل شد. لازم به ذکر است برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری 24-SPSS و PLS نسخه 3 استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان از برازش مدل های پژوهش بود و نشان داد روش فرزندپروری ترکیبی مثبت و ایمن با میانجی گری سبک دلبستگی ایمن مادر بر سبک دلبستگی کودک اثر غیر مستقیم دارد. همچنین روش فرزندپروری ترکیبی مثبت و ایمن، رابطه مستقیم با سبک دلبستگی کودک و سبک دلبستگی مادر دارد. نتیجه گیری: نتایج و یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که بین روش فرزندپروری ترکیبی مثبت، ایمن و سبک های دلبستگی کودکان مبتلا نقص توجه / بیش فعالی با میانجی گری سبک دلبستگی ایمن مادر، ارتباط معنادار وجود دارد. بنابراین می توان انتظار داشت که تلاش والدین در جهت رشد دلبستگی ایمن و همین طور رشد جنبه های مثبت رفتاری- هیجانی در فرزندانشان با استفاده از روش فرزندپروری ترکیبی مثبت و ایمن می تواند به طور مؤثری منجر به ایجاد دلبستگی ایمن در کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی (ADHD) شود.
تبیین مدل تاب آوری بر مبنای چشم انداز زمان آینده و ذهن آگاهی با تأکید بر نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۸۷-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین مدل ساختاری تاب آوری بر اساس چشم انداز زمان آینده و ذهن آگاهی از طریق میانجی گری انعطاف پذیری شناختی در والدین کودکان کم توان ذهنی شهر قم بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی والدین کودکان کم توان ذهنی شهر قم در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه آماری برابر 220 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (FFMQ)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (CFI)، مقیاس چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI) و مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RISC) بود. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است. طبق یافته های مدل حال خوشگذران، آینده و انعطاف پذیری دارای اثر مثبت و معنی داری بر تاب آوری بودند؛ همچنین ذهن آگاهی و آینده دارای اثر مثبت و حال منفعل دارای اثر منفی بر انعطاف پذیری بودند؛ همچنین نقش میانجی انعطاف پذیری در رابطه بین ذهن آگاهی، آینده و حال منفعل با تاب آوری تأیید شد؛ براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که از میان ابعاد چشم انداز زمان دو بعُد آینده و حال منفعل و سازه کلی ذهن آگاهی از طریق اثرگذاری بر انعطاف پذیری شناختی به صورت غیر مستقیم منجر به افزایش تاب آوری والدین کودکان کم توان ذهنی می شوند.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر سلامت روان و بهزیستی عاطفی دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس روش ABC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۶۱-۱۴۰
حوزههای تخصصی:
مشکلات موجود در حیطه شناسایی راهبردهای مؤثر به منظور بهبود سلامت روان و بهزیستی عاطفی کودکان کم شنوا و مشکلات هیجانی و روانی که اکثر این کودکان در زندگی روزمره با آن روبرو می باشند، لزوم تحقیق و افزایش توجه به این حیطه را روشن می کند. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر سلامت روان و بهزیستی عاطفی کودکان کم شنوای ابتدایی بر اساس روش ABC بود. پژوهش حاضر طرح نیمه تجربی از نوع مورد منفرد و با طرح خط پایه، مداخله و پیگیری بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 3 کودک کم شنوای دبستانی از مرکز توانبخشی خانواده و کودک دارای اختلال شنوایی پژواک در شهر تهران انتخاب شدند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه سلامت روان کودکان جلینک و همکاران، پرسشنامه بهزیستی ذهنی دینر و همکاران و برگه ثبت داده ها بود. ابتدا 3 بار پرسشنامه ها با فاصله زمانی 3 روز در میان به عنوان خط پایه اجرا شد. مشخص شد ثباتی نسبی در نمرات وجود دارد. سپس مداخله در 8 جلسه اجرا شد. بعد از هر جلسه یک بار مشارکت کنندگان، ارزیابی و 2 هفته بعد، همان پرسشنامه 3 بار با فاصله زمانی 2روز در میان به عنوان مرحله پیگیری اجرا شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار اکسل وSPSS26 و به روش تحلیل درون موقعیتی و بین موقعیتی شدند. نتایج حاکی از آن بود که سلامت روان و بهزیستی عاطفی در هر یک از آزمودنی ها بعد از مداخله افزایش داشته است. 8 جلسه مداخله صورت گرفته است که پس از آن در جلسه فراوانی متغیرها ثبت شده است. با توجه به نمودارها می توان روند افزایشی متغیرها را مشاهده نمود و در قسمت پایانی نمودار، 3 جلسه پیگیری که دو هفته پس از آخرین مداخله در نظر گرفته شده است، همچنان روند ثبات تقریبی متغیرها را نشان می دهد.
رد پای سطوح طبقه بندی نظریه سولو در کتاب ریاضی پایه هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی محتوای کتاب ریاضی پایه هشتم براساس نظریه سولو است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. جامعه آماری، تمامی مسائل کتاب ریاضی پایه هشتم بود و نمونه با جامعه برابر در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش، فرم های تحلیل محتوایی بود که روایی صوری و محتوایی آن به تأیید اساتید آموزش ریاضی و معلمان باتجربه رسید و پایایی ابزار نیز به کمک فرمول هولستی86/0 تعیین گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شد. نتایج نشان داد که حدود 29 درصد مسائل کتاب ریاضی پایه هشتم به سطح تک ساختاری، حدود 38 درصد به سطح چندساختاری، حدود 31 درصد به سطح رابطه ای و حدود 2 درصد به سطح انتزاع تعمیم یافته سولو اختصاص یافته است. طبق نتایج، فصل پنجم دارای بیش ترین مسائل در سطح تک ساختاری، فصل دوم دارای بیش ترین مسائل در سطح چندساختاری و فصل سوم دارای بیش ترین مسائل در سطح رابطه ای هستند. همچنین، فصل نهم دارای بیش ترین مسائل در سطح انتزاع تعمیم یافته است و فصل های اول، دوم، پنجم، هفتم و هشتم هیچ مسئله ای در سطح انتزاع تعمیم یافته ندارند. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذاران آموزشی و مولفان و برنامه ریزان کتب درسی، کمک نماید تا به بهبود کتاب درسی براساس سطوح شناختی دانش آموزان بپردازند.
چالش های معلمان برای آموزش مجازی در دوران پاندمی کرونا: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا باعث تعطیلی آموزش حضوری و روی آوردن اجباری سیستم آموزشی کشور به آموزش مجازی شده است. پس از دوسال که رفته رفته آموزش مجازی پایان پذیرفته و آموزش حضوری برقرار شده، لازم است چالش ها و مشکلات آموزش مجازی از دیدگاه معلمان به عنوان رکن اصلی آموزش مطالعه شود. این پژوهش با هدف مطالعه چالش های آموزش مجازی و ارزیابی معلمان از این سبک آموزش صورت گرفته است. این مطالعه در چارچوب رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شده است که در آن داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته گردآوری شده است. مصاحبه شوندگان 12 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند ملاکی انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد.تحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که ادراک معلمان از چالش های آموزش مجازی، شامل4 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی است که مضمون های اصلی شامل چالش های مادی و تکنولوژیکی و چالش های حکمرانی آموزش و چالش های ارکان نهان آموزش و چالش های سیستم تربیت معلم میباشد.
پیش بینی صلاحیت های حرفه ای معلمان بر اساس خودکارآمدی معلم در مدیریت کلاس
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی معلم در مدیریت کلاس و صلاحیت های حرفه ای معلمان دوره ابتدایی بود.روش شناسی پژوهش: جامعه آماری مورد مطالعه شامل معلمان دوره ابتدایی شهرستان اردل بود که از میان آن ها، تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد خودکارآمدی معلم در مدیریت کلاس و صلاحیت های حرفه ای معلمان استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. این یافته ها نشان می دهد که خودکارآمدی معلم در مدیریت کلاس، یک عامل مهم و تعیین کننده برای صلاحیت های حرفه ای معلمان است. بر این اساس، سرمایه گذاری در زمینه ارتقای خودکارآمدی معلمان در مدیریت کلاس می تواند یک راهبرد مؤثر برای بهبود صلاحیت های حرفه ای آنان و در نتیجه، کیفیت و اثربخشی نظام آموزش و پرورش باشد.بحث ونتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی معلم در مدیریت کلاس و صلاحیت های حرفه ای معلمان شامل صلاحیت شناختی مهارتی، صلاحیت نگرشی رفتاری، صلاحیت مدیریتی و صلاحیت حرفه ای کل، همبستگی مثبت و معناداری در سطح قوی وجود دارد. همچنین خودکارآمدی معلم در مدیریت کلاس توانست به صورت معناداری صلاحیت های حرفه ای معلمان را پیش بینی کند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد تعلیم و تربیت مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
145 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد تعلیم و تربیت مثبت انجام یافته است. روش پژوهش، کاربردی توصیفی از نوع سنتزپژوهی و تحلیل محتوای اسنادی است. منابع مورد تحلیل در این پژوهش، متون و منابع مرتبط با رویکرد تعلیم و تربیت مثبت بود که از میان آنها چهل منبع داخلی و سی منبع خارجی شناسایی و تحلیل شدند. برای گردآوری داده ها از روش گزارش و ثبت اطلاعات و سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته با فهرست وارسی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش و روش کدگذاری باز و محوری استفاده شد. برای روایی از فرمول اسکات و برای اطمینان از نحوه کدگذاری یافته ها از دو ارزشیاب نظرخواهی شده است. براساس فرمول ضریب کاپای کوهن میزان توافق، 0/78 به دست آمد. در تحلیل محتوا، میزان فراوانی هر مؤلفه در منابع تعیین و درصد آن از کل مشخص شد. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه درسی دوره ابتدایی با رویکرد تعلیم و تربیت مثبت شامل چهار بعد زیبایی شناختی، عقل، اخلاق و فطرت است. هر یک از این ابعاد، مرکب از مؤلفه هایی است که بعد زیبایی شناختی با 13، بعد اخلاق با 12، بعد فطرت با 12 و بعد تعقل با 10 مؤلفه، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان توجه را داشتند. بنابراین می توان گفت برنامه درسی دوره ابتدایی به مؤلفه های تعلیم و تربیت مثبت توجه دارد.
ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی فراگیر در روابط کاری و استخدامی معلمان با قرارداد کاری موقت مدارس دولتی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: در سازمان های امروزی کم و بیش استفاده از کارکنان با قرارداد کاری موقت، مشاهده می شود که چالش های جدیدی را برای مدیریت منابع انسانی در روابط کاری و استخدامی این قبیل کارکنان به دنبال می آورد. مدارس دولتی ایران نیز از معلمان با قرارداد کاری موقت برای دست یابی به اهداف آموزشی و پرورشی بهره می برند که در همین راستا مسئله اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مسائل کاری و استخدامی معلمان با قرارداد کاری موقت مدارس دولتی در نظر گرفته شد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی فراگیر در روابط کاری و استخدامی معلمان با قرارداد کاری موقت مدارس دولتی است. روش ها : این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام پذیرفت. پس از بررسی مبانی نظری و حصول شناخت نسبت به ادبیات موضوع، 16 نفر از معلمان با قرارداد کاری موقت و مدیران و کارشناسان منابع انسانی آموزش وپرورش به روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس تحلیل داده ها، 102 مضمون پایه و 38 مضمون سازمان دهنده شناسایی شد که در قالب 4 مضمون فراگیر نیازها و انتظارات سازمانی، ادراک مدیران و کارشناسان منابع انسانی از روابط کاری و استخدامی، قرارداد روان شناختی معلمان و ادراک معلمان از روابط کاری و استخدامی دسته بندی شدند و سپس الگوی نهایی پژوهش صورت بندی و ارائه شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، به مدیران آموزش وپرورش پیشنهاد می شود ضمن لحاظ نیازهای سازمانی، انتظارات معلمان با قرارداد کاری موقت مانند عدالت سازمانی، حمایت سازمانی، تفاهم و درک متقابل، امنیت شغلی و نظام ترجیحات آن ها را در برنامه های کاری خود مورد توجه قرار دهند و به درستی اجرا نمایند.
عوامل مؤثر بر کارآفرینی آموزشی در نظام دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی در نظام دانشگاهی انجام شد. این پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهش های کاربردی است که به روش کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، شامل کلیه خبرگان و فعالان بخش کارآفرینی دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1399-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 19 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. اعتبار ابزار اندازه گیری داده ها با استفاده از روش توافق کدگذاران مورد تأیید واقع شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA12 استفاده شد. نتایج پژوهش، بیانگر این بود که عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی در نظام دانشگاهی در دانشگاه فرهنگیان را می توان در قالب 4 عامل (زمینه ای، عوامل علّی، استراتژی ها و عوامل مداخله گر) و 11 مؤلفه (عوامل اجتماعی- فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل نهادی، راهبردی، مدیریتی، حمایت و پشتیبانی، جذب و بکارگماری، توانمندسازی، انگیزشی، تقویت اکوسیستم کارآفرینی و دانشگاهی) و 223 شاخص طبقه بندی کرد.
تبیین سرزندگی تحصیلی بر اساس مهارتهای ارتباطی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
157 - 173
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین سرزندگی تحصیلی بر اساس مهارتهای ارتباطی با میانجیگری خودکارآمدی انجام شده است. روش پژوهش از نوع همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم مدارس دولتی منطقه 16 شهر تهران بود که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 262 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارتهای ارتباطی بارتون (1990)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2002) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مهارتهای ارتباطی بر خودکارآمدی تحصیلی (p< 0/01; β= 0/62) و سرزندگی تحصیلی (p< 0/05; β= 0/23) اثری مستقیم و معنادار دارند. نتایج نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی در رابطه میان مهارتهای ارتباطی و سرزندگی تحصیلی نقش واسطه ای معنادار دارد(p< 0/01; Z= 4/40). بر اساس یافته های پژوهش و با توجه به اینکه این متغیرها از اهمیتی قابل توجه در محیط تحصیلی برخوردارند، پیشنهاد می شود که محیط تحصیلی و آموزشی شرایطی بهتر برای بالا بردن مهارتهای ارتباطی، درگیر کردن افراد به بیان مشکلات و شرکت دادن آنها در فرایندهای تصمیم گیری فراهم کند که منجر به بالا بردن سطح خودکارآمدی آنها می شود تا در محیط تحصیلی سرزندگی بیشتر شود و در نهایت عملکرد محیط آموزشی بالاتر رود.
طراحی چارچوب سلامت روان به منظور ارزیابی داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
91 - 133
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی چارچوب سلامت روان به منظور ارزیابی داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم در ایران انجام شد. روش پژوهش مورد استفاده، کیفی از نوع نظریه داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه (مشارکت کنندگان) این پژوهش، شامل کلیه اعضای هیأت علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان در رشته های مشاوره و روان شناسی بوده که از بین آنها نمونه ای به تعداد 17 نفر به روش نمونه گیری هدف مند (از نوع خبره) انتخاب شدند. از ابزار مصاحبه (نیمه ساختاریافته) برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شد. با استفاده از شیوه تحلیل داده های کیفی مبتنی بر سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی یافته های پژوهش تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب سلامت روان داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم شامل دو مقوله اصلی و هفده مقوله فرعی بود. مقوله اصلی ابعاد مثبت (شامل مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، هوش هیجانی، مهارت های ارتباطی، علاقه اجتماعی، اعتماد به نفس و خودکارآمدی) و منفی (شامل مؤلفه های اختلالات روان پریشانه، اختلالات اضطرابی، اختلالات وسواسی-اجباری، اختلال دوقطبی، اختلالات افسردگی، اختلالات شخصیت، اختلالات رفتارهای ایذایی و سلوک، اختلالات اعتیادی، اختلالات رشدی عصبی، اختلالات پارافیلیک و عواطف منفی) را در برمی گرفت. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که چارچوب سلامت روان داوطلبان حرفه معلمی، شامل دو بعد مثبت و منفی است که دارای مؤلفه ها و شاخص های مرتبط می باشد؛ لذا باید در فرایند مصاحبه داوطلبان ورود به حرفه معلمی به آن ها توجه نمود تا ضمن جلوگیری از ورود داوطلبان دارای اختلالات روانی به دوره تربیت معلم، داوطلبانی برخوردار از مؤلفه های مثبت سلامت روان در دانشگاه فرهنگیان پذیرش شوند.
Exploring and Classifying Critical Challenges of E-learning through a Systematic Approach at the University of Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of current study is to explore the critical challenges of e-learning in higher education institutions. The data for this research were collected through a qualitative approach using a descriptive phenomenological method and semi-structured interview tool, then the findings were analyzed by Colaizzi's (1978) 7-step method. The research field included 12 academic experts in E-learning at the University of Tehran through purposeful Sampling. The validity of qualitative data, based on the four criteria of Lincoln and Goba (1985) including; credibility, transferability, dependability, and confirmability and also reliability by re-coding and two coders have been examined and confirmed. The results of the analysis led to exploring142 main concepts, then in the form of 10 critical challenges related to the most components of the educational system including; learner, teacher, technology, financial and information resources, ethical considerations, university culture, classroom leadership, support system, learning effectiveness, and satisfaction of internal stakeholders. Finally, using a systematic approach, the mentioned challenges have been classified into three main dimensions of learning-teaching system such as; input, process, and output.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب جدایی کودکان به عنوان یکی از اختلال های شایع دوران کودکی و نوجوانی می تواند منجر به از دست دادن سلامت روان و پریشانی روان شناختی مادران شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر افسردگی، اضطراب، و تنیدگی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی در سال 1401 - 1400 در شهر قائم شهر انجام شد. روش: در این پژوهش از روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل مادران کودکان دختر با اختلال اضطراب جدایی و نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از آنها بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به تصادف در 2 گروه آزمایشی و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی درمانی شفقت ورزی به صورت گروهی شرکت داده شدند ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. هر 2 گروه در 2 مرحله پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه افسردگی، اضطراب، و تنیدگی ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت اثرات مثبت معناداری بر نمره افسردگی، اضطراب، و تنیدگی مادران داشته، بدین ترتیب که در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، نمرات افسردگی، اضطراب، و تنیدگی به طور معناداری کاهش یافته است ) 001 / .)p>0 نتیجه گیری: بنابراین، با توجه به نتایج مثبتی که شفقت ورزی در کاهش افسردگی، اضطراب، و تنیدگی مادران دارد و می تواند با بهبود رابطه والد کودک، نقش مؤثری در کاهش اضطراب این کودکان نیز داشته باشد، می ت
برنامه ریزی آموزشی در دانشگاه فرهنگیان با تاکید بر انتظارات دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
112 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: تضمین کیفیت خدمات و طراحی برنامه ریزی های منسجم جهت نیل به پیشرفت برای ذی نفعان از رسالت های اصلی نظام های آموزش عالی می باشد. لذا پژوهش حاضر به منظور بررسی انتظارات دانشجویان جهت برنامه ریزی آموزشی موثرتر در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و رویکرد کیفی از نوع راهبرد تحلیل محتوا است. نمونه گیری با شیوه هدفمند ملاک محور تا حد اشباع داده ها انجام شد. ابزار گرداوری اطلاعات گزارشات مکتوب دانشجویان بود. 36 گزارش تحلیل و کدگذاری شد. روایی یافته ها با ارایه مقولات توصیف شده به 10 نفر از نویسندگان گزارشات، بررسی و دقت کد گذاری ها تایید شد. پایایی با کدگذاری مجدد داده ها و همگرایی مناسب بین کدگذاری های قبلی و مجدد حاصل شد.یافته ها: انتظارات دانشجویان شامل 165 مقوله معنادار بود. عبارت های به دست آمده شامل انتظارات دانشجویان در ابعاد اداری- سازمانی و آموزشی و مضامین فضا و تجهیزات، نحوه ارتباط با دانشجو، حمایت های علمی ، وضعیت آموزش، برنامه درسی، سرفصل دروس و ارزشیابی آموزشی است.نتیجه گیری و پیشنهادات: برآوردن انتظارات دانشجویان با تنظیم برنامه های آموزشی مناسب از رسالت های دانشگاه است. نتایج تحقیق حاضر ضرورت توجه به آن ها را نشان می دهد. لذا توجه به انتظارات دانشجویان در برنامه ریزی دانشگاه ها پیشنهاد می گردد. نوآوری و اصالت: شناسایی انتظارات دانشجویان به شیوه تحلیل محتوا با استفاده از متن نوشتاری، بازنگری سیستم آموزشی و سازمانی دانشگاه، تدوین استانداردهای به روز، تنظیم برنامه های آموزشی مناسب و نظارت بر حسن اجرای آن است.
شناسایی عناصر مطلوب آموزش های سازمانی مهندسان صنعت آب و برق برمبنای رویکرد حرفه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
25 - 50
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی الگوی مطلوب آموزش های سازمانی مهندسین صنعت آب و برق، بر مبنای آموزه های رویکرد حرفه گرایی پرداخته است. هدف پژوهش، شناسایی عناصر مطلوب آموزش های سازمانی مهندسین، از منظر برنامه ریزی درسی و بیان ویژگی های عناصر مذکور است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شده است. داده های تحقیق با رعایت اصل اشباع نظری، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 مدرس و کارفرمای صنعت، به روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری هفت مرحله ای کلایزی استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است، الگوی مطلوب آموزش های مهندسان در چهارعنصر اساسی تعیین هدف (واضح و مبتنی بر ابعاد شایستگی؛ قابل دستیابی؛ مبتنی بر علاقه و نیاز شغلی و مدیریتی و نگاه آینده نگرانه به تکنولوژی های روز)، طراحی و تدوین محتوا (جامعیت محتوا؛ مبتنی بر نیاز و مهارت های شغلی؛ جذابیت و سازمان دهی مناسب و مبتنی بر اصل سودمندی)، راهبردهای تدریس و یادگیری (روش تدریس فعال؛ استفاده از بسترهای فناورانه؛ مشارکت در یادگیری و تناسب با شرایط یادگیرندگان) و ارزشیابی و بازنگری برنامه (استاندارد بودن ابزار ارزشیابی، تأکید بر انواع هدف و تنوع ارزیابان و بازخورد اصلاحی و طراحی برنامه ترمیمی) قابل انتزاع است؛ به طورکلی عناصر الگوی آموزش های سازمانی، به ترتیب اهمیت، شامل تعیین هدف، ارزشیابی و بازنگری برنامه، طراحی و تدوین محتوا و راهبردهای تدریس و یادگیری است و توجه به ویژگی های عناصر مذکور می تواند در طراحی و تدوین برنامه های آموزش سازمانی حرفه گرایانه مهندسان مورداستفاده قرار گیرد.
تأثیر شیوه های ارائه مسائل کلامی حسابی ساده بر کارآمدی پردازش دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تعیین تأثیر شیوه های ارائه متفاوت مسائل کلامی حسابی ساده بر کارآمدی پردازش دانش آموزان و مقایسه اثرات متفاوت این شیوه های ارائه در کارآمدی پردازش دانش آموزان قوی و ضعیف در ریاضی پرداخته است. این پژوهش از نوع طرح های آزمایشی است که طی آن تأثیر شیوه های ارائه مسائل حسابی ساده (تصویری، شنیداری و ترکیبی) بر روی کارآمدی پردازش دانش آموزان قوی و ضعیف در ریاضی بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر یاسوج به تعداد 4049 نفر در سال تحصیلی 1403-1402 بود. مشارکت کنندگان پژوهش به تعداد 58 نفر (دو گروه 29 نفره) از میان دانش آموزان داوطلب انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری از مسائل کتاب ریاضی پایه اول اقتباس گردید و به هر شرکت کننده 24 مسئله ارائه شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که کارآمدی پردازش هم در دانش آموزان قوی و هم در دانش آموزان ضعیف در مسائل افزایشی در هر شیوه ارائه نسبت به مسائل کاهشی بیشتر است؛ همچنین کارآمدی پردازش هم در دانش آموزان قوی و هم در دانش آموزان ضعیف در ارائه ترکیبی نسبت به ارائه تصویری و در ارائه تصویری نسبت به ارائه شنیداری بیشتر بود. دیگر نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه دانش آموزان قوی و ضعیف ازنظر مسائل شنیداری افزایشی و کاهشی، مسائل تصویری افزایشی و کاهشی و همچنین مسائل ترکیبی افزایشی و کاهشی تفاوت معنی داری قابل مشاهده است. به علاوه نتایج نشان داد که دانش آموزان قوی، کارآمدی پردازش بیشتری نسبت به دانش آموزان ضعیف در مسائل مختلف با ارائه های متفاوت دارند. با توجه به نتایج این پژوهش معلمان و دبیران ریاضی می توانند در آموزش های خود با استفاده از روش های متفاوت ارائه مسائل حسابی ساده، فرایند یادگیری دانش آموزان را تسهیل نمایند.
طراحی و تبیین مدل تاثیر عناصر برنامه ریزی درسی و تفکر خلاق بر مولفه های فراشناختی در دانش آموزان دختر متوسطه نظری شهرستان خوی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
78 - 99
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیق حاضر، در راستای طراحی و تبیین مدل تاثیر عناصر برنامه ریزی درسی و تفکر خلاق بر مولفه های فراشناختی در دانش آموزان دختر متوسطه نظری شهرستان خوی انجام گردید. از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت پژوهش از نوع توصیفی و به روش همبستگی است. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه، به تعداد 2398 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. با تطابق جامعه آماری در جدول مورگان، 327 نفر، حجم نمونه آماری تحقیق را تشکیل می دهند، انتخاب این حجم از نمونه آماری از طریق نمونه گیری خوشه ای از مدارس شهرستان خوی صورت گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عناصر برنامه درسی برزآبادی فراهانی(1392)، فراشناخت شاطریان(1386) و تفکر خلاق سلطانی(1389) استفاده گردیده شد، روایی پرسشنامه های مذکور توسط اساتید متخصص تایید و پایایی آن-ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ بالای7/0 بدست آمد. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (معادلات ساختاری) استفاده شد. با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده ها از تحلیل از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار pls استفاده گردید. نتایج نشانگر این بود که مدل تاثیر عناصر برنامه ریزی درسی و تفکر خلاق بر مولفه های فراشناختی در دانش آموزان دختر متوسطه نظری شهرستان خوی از برازش مطلوبی برخوردار است، به علاوه، نتایج نشانگر این بود که عناصر برنامه ریزی درسی بر مولفه های فراشناختی در دانش آموزان دختر متوسطه نظری شهرستان خوی تاثیر مثبت و معنی داری دارد، به علاوه، تاثیر تفکر خلاق بر مولفه های فراشناختی در دانش آموزان دختر متوسطه نظری شهرستان خوی مثبت و معنی دار می باشد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش تاکید دارد که با داشتن شناخت از عناصر برنامه ریزی درسی و تفکر خلاق، اطلاع از انواع رویکردهای برنامه درسی و بکارگیری آن ها در یادگیری، منجر به بهبود فراشناخت می شود.