مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تنیدگی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی وضعیت عوامل سازمانی و ارتباط آن با تحلیل رفتگی شغلی کارکنان به صورت توصیفی تحلیلی(از نوع همبستگی) در سازمان بنادر و کشتیرانی بندرانزلی انجام شده است.در این پژوهش 135 نفر از کارکنان شاغل در این سازمان با استفاده از روش گزینش تصادفی شرکت داده شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی(مسلچ) و پرسشنامه پژوهشگر ساخته عوامل سازمانی می باشد.نتایج پژوهش نشان می دهند بیش از کارکنان از نظر تحلیل رفتگی شغلی در کلیه ابعاد اعم از تحلیل عاطفی، فقدان موفقیت شخصی و مسخ شخصیت در حد بالا قرار دارند. نتایج آزمون آماری پیرسون نیز حاکی از این است که عوامل سازمانی موردنظر شامل ساختار، حقوق و دستمزد، سبک رهبری، امنیت شغلی، فرهنگ، بهداشت محیط کار، فن آوری و استراتژی سازمان با تحلیل رفتگی شغلی ارتباط دارند.
اعتبار یابی مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی(DASS-21) برای جمعیت ایرانی
حوزه های تخصصی:
"
چکیده هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی فرم کوتاه مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی(DASS-21)برای جمعیت ایرانی بود. 1070 مرد و زن به این پرسشنامه پاسخ دادند. قابلیت اعتماد این مقیاس از طریق همسانی درونی و اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی و اعتبار ملاک با اجرای همزمان آزمونهای افسردگی بک، اضطراب زانگ و تنیدگی ادراک شده بررسی شد. در کل ضرایب قابلیت اعتماد و اعتبار به دست آمده بسیار رضایتبخش و در سطح001/0p< معنادار بود. همبستگیها بین زیر مقیاس افسردگی DASS با آزمون افسردگی بک 70/0، زیر مقیاس اضطراب DASS با آزمون اضطراب زانگ 67/0 و زیر مقیاس تنیدگی DASS با آزمون تنیدگی ادراک شده 49/0 بودند. نمرههای مردان و زنان در این آزمون به گونهای معنادار تفاوت داشت. بنابراین برای دو جنس هنجارهای جداگانهای ارائه شد. براساس نتایج این تحقیق، DASS-21 واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی و موقعیتهای بالینی است.
"
نقش خودشناختی در تنیدگی، سبکهای دفاعی و سلامت جسمانی
حوزه های تخصصی:
"
زن و 69 مرد دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگـاه تهران در شرایط تنیدگیزای امتحانها با تکمیل پرسشنامههای خودشناسی انسجامی (قربانی، 1385)، آگاهی عینی (براون و رایان، 2003)، خودهشیاری شخصی (فنیگشتیان و دیگران، 1975)، سبکهـای دفاعی (اندروز و دیگران، 1993)، تنیدگی ادراک شده (کوهن و دیگران، 1983)، سرزندگی (رایان و فدریک، 1997)، بیماری (واتسن و پنبیکر، 1989) و فهرست نشانههای مرضی (بارتون، 1995) در این پژوهش شرکت کردند. فرضیه اصلی این بود که فرایندهای خودشناختی به صورت منفی با بیماری و سبکهای دفاعی ناسالم مرتبطاند و در این میان خودشناسی انسجامی قویترین نقش را دارد. براساس یافتههای پژوهش حاضر، بین فرایندهای خودشناختی، تنها خودشناسی انسجامی توانست بیماری، نشانههای مرضی، سرزندگی و سبکهای دفاعی سـالم را پیشبینی کند. خودشناسی انسجامی و آگاهی از حالتهای درونی، سبک دفاعی رشد یافته و تنیدگی ادراک شده را پیشبینی کردند و ارتباط آگاهی عینی با سبک دفاعی رشد نایافته منفی بود. دادهها بر مبنای اهمیت انسجامی فرایندهای خودشناسی مورد بحث قرار گرفتند.
"
سبکهای دلبستگی و مقابله با تنیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
هدف پژوهش حاضر مطالعة نوع رابطة سبکهای دلبستگی ایمن، اجتنابی و دو سوگرا با راهبردهای مقابله با تنیدگی در قالب سه سبک مقابلة مسئله محور، هیجان محور مثبت و هیجان محور منفی بود. 223 دانشجو (120 دختر، 103 پسر) با تکمیل فهرست دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1384؛ هازن و شیور، 1987) و مقیاس سبکهای مقابلة تهران (بشارت، 1385؛ کارور، شییر و وینتراب، 1989) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج وجود رابطه معنادار بین سبکهای دلبستگی و راهبردهای مقابله با تنیدگی را نشان دادند. همبستگی بین سبک دلبستگی ایمن با سبکهای مقابله هیجان محور مثبت و مسئله محور، مثبت بود، در حالی که با سبک منفی هیجان محور، همبستگی منفی به دست داد. سبک دلبستگی اجتنابی با سبک مقابلة مسئله محور و سبک مقابلة هیجان محور منفی و سبک دلبستگی دو سوگرا با سبک مقابلة هیجان محور مثبت، همبستگی مثبت داشت. براساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابلهای تحت تأثیر سبکهای دلبستگی قرار میگیرند.
"
تأثیر آموزش تنشزدایی تدریجی بر مدیریت تنیدگیهای ناشی از رویدادهای زندگی روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
چکیده
این پژوهش بهمنظـور بررسی اثربخشی آموزش تنشزدایی تدریجی در ارزیابی تنیدگی رویدادهای زندگی روزمره انجام شد. 100 دانشجوی دختر رشته مشاوره بهطـور تصادفی انتخاب و براساس زمینهیابی دیدگاههای شخصی (PVS؛ مؤسسه سرسختی، 1985)، فهرست حرمت خود (کوپر اسمیت، 1967) و مقیاس اضطراب کتل (کتل، 1958) ارزیابی شدند. پس از جایگزینی تصادفی آزمودنیها در دو گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمـایشی بهمدت 10 هفتـه در معـرض آموزش تنـشزدایی تدریـجی (جاکوبسون،1934) قرار گرفت. سپس مقیـاس رویدادهای دردسرآفرین و خشنودکننده (دلانگیس و دیگران،1982) در دو گـروه اجرا شد. یافتهها نشان دادند که با کنترل سطوح سرسختی، حرمت خود و میزان تنش، گـروه آزمایشی پس ازآموزش توانسـت رویدادهـای زندگی روزمـره را نسبت به گروه کنترل کمتر تنیدگیزا ارزیابی کند.
"
بررسی رابطه بین سطح برخورداری از مهارت های مدیریتی، شخصیت و تنیدگی (بررسی یک مورد خاص)
حوزه های تخصصی:
مروزه تنیدگی ،زندگی انسان را بسیار تهدید کرده و تأثیرات ویرانگر آن بر زندگی فردی و اجتماعی کاملاً نمایان است. تنیدگی سبب رسیدن آسیب های فراوان به کارکنان و سازمان می شود. انسان وظایفی را که در وضعیت عادی به سادگی انجام می دهد در وضعیت تنیدگی با دشواری به اجام می رساند. این پژوهش به بررسی رابطه بین سطح بر خورداری از مهارت های مدیریتی، شخصیت و تنیدگی و میزان تنیدگی در مدیران آموزشی مقطع متوسطه شهر همدان می پردازد. در انجام این پژوهس از روش میدانی – پیمایشی استفاده شده است و اطلاعات لازم از طریق سه پرسشنامه مهارت، شخصیت و تنیدگی جمع آوری شده است. نتایج حاصل از اطلاعات ، بیانگر وجود رابطه بین سطح برخورداری از مهارت های مدیریتی، شخصیت و تنیدگی است.
تأثیر مقابله درمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تأثیر مقابلهدرمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر انجام شد.
روش: جامعه آماری، شامل همه بیماران زن مبتلا به این اختلال بود که در سال 1387 به کلینیک تخصصی قلب فرمانیه تهران مراجعه کردند. پرسشنامه رویدادها و تغییرات زندگی مککابین توسط 100 نفر از زنان بیمار در فاصله سنی 35 تا 55 سال تکمیل شد. سپس، 40 نفر که بالاترین نمره تنیدگی را داشتند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهها بهطور تصادفی به دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، 10 جلسه با استفاده از روش مقابلهدرمانگری تحت درمان فردی قرار گرفتند. دادهها بهروش تحلیل واریانس با اندازههای مکرر تحلیل شدند.
یافتهها: نمرات کل تنیدگی و تنیدگی با سرچشمه تعارضات و مشکلات درونخانوادگی در گروه آزمایش بهطور معنیداری کاهش یافتند. اجرای پردازشهای آماری با روش تحلیل کوواریانس نیز نتیجه یکسانی داشت.
نتیجهگیری: مقابله درمانگری می تواند تنیدگی زنان دارای اختلالات عروق کرونر را کاهش داده و مطابق مدل نظری مربوطه پیش بینی می شود در دراز مدت سهم تنیدگی در تشدید این اختلالات را کاهش دهد."
ارتباط علایم جسمانی و روان شناختی با تنیدگی در کارکنان نظامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پیوستگی تنیدگی با شغل, بهخصوص مشاغل نظامی، نیاز روزافزون به بررسی و تحقیق علمی درباره پیامدهای ناشی از محیط کار و نوع شغل را طلب میکند. هدف اصلی این مقاله بررسی و رتبهبندی علایم جسمانی و روانی ناشی از تنیدگیهای زندگی در افراد نظامی بود.
روش: این تحقیق از نوع توصیفی- مقطعی است. جامعه مورد مطالعه گروهی از کارکنان یکی از مراکز نظامی بودند. ابزار تحقیق متشکل از پرسشنامه محققساخته و پرسشنامه رویدادهای زندگی هلمز و راهه بود که توسط 766 نفر از کارکنان نظامی تکمیل شد. .
یافتهها : میانگین نمرات جسمانی افراد موردمطالعه بر حسب نمره رویدادهای زندگی معنیدار بود. بهعلاوه، افرادی که نمره رویدادهای زندگی آنها بالاتر از 250 بود نسبت به افرادی که نمرات پایینتری داشتند بهطور معنیداری میزان بیشتری از علایم جسمانی تنیدگیزا نشان دادند؛ همچنین افرادی که نمره آنها کمتر از 200 بود نسبت به افرادی که نمره آنها زیر 100 بود، علایم جسمانی تنیدگیزای بیشتری نشان دادند.
نتیجهگیری: در نیروهای نظامی، بین تنیدگی ناشی از رویدادهای زندگی و علایم جسمانی و روانشناختی تنیدگی رابطه معنیداری وجود دارد. با افزایش نمره رویداد زندگی، علایم جسمانی و روانشناختی تنیدگی نیز افزایش مییابد."
رابطه سازههای روان شناختی مقیاس DASS با راهبردهای مقابله با تنیدگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سه سازه روانشناختی افسردگی، اضطراب و تنیدگی با راهبردهای مقابله با تنیدگی در دانشجویان اجرا شد.
روش: نمونهای مشتمل بر 251 نفر از دانشجویان (194 زن و 57 مرد) بهطور تصادفی انتخاب شد و با استفاده از مقیاس DASS و پرسشنامه راهبردهای مقابله کارور مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی دادهها ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گامبهگام و نیز تحلیل واریانس یکطرفه بهکار گرفته شد.
یافتهها: بین راهبرد مقابلهای مسالهمدار و افسردگی و اضطراب و تنیدگی رابطه منفی معنیدار و بین راهبرد مقابلهای هیجانمدار منفی و افسردگی و اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت معنیدار وجود داشت.
نتیجهگیری: مقابلههای مسالهمدار و هیجانمدار مثبت میتواند در درازمدت نقش موثری در کاهش سطح اضطراب و افسردگی و تنیدگی فرد ایفا نماید."
مقایسه کیفیت زندگی، تنیدگی و سلامت روان در معتادان و غیرمعتادان مبتلا به HIV و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه : هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مقایسهای کیفیت زندگی، تنیدگی و سلامت روان در معتادان و غیرمعتادان مبتلا به HIV و افراد سالم بود. روشها: 30 معتاد مبتلا به HIV و 30 غیرمعتاد مبتلا به HIV از مراکز مراقبت از بیماران HIV و 30 فرد سالم از پارکهای شهر تهران از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. نمونهها با پرسشنامه محققساخته، پرسشنامه کیفیت زندگی، پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) ارزیابی شدند. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس تکمتغیری و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. یافتهها: کیفیت زندگی و سلامت روان در معتادان مبتلا به HIV پایینتر از غیرمعتادان مبتلا به HIV و در غیرمعتادان مبتلا به HIV پایینتر از افراد سالم بود. همچنین، میزان تنیدگی در معتادان مبتلا به HIV بالاتر از غیرمعتادان مبتلا به HIV و در غیرمعتادان مبتلا به HIV بالاتر از افراد سالم بود.
نتیجهگیری: تشخیص عفونت HIV در کنار اعتیاد، به دلایل مختلفی همچون برچسبهای اجتماعی، نامعلوم بودن وضعیت بیماری و عدم درمان قطعی، میتواند مشکلات جسمانی، روانی و اجتماعی شدیدتری را به مشکلات و دردهای بیمار بیافزاید."
نستوهی، تنیدگی و راهکارهای مقابله با تنیدگی در زوجین نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: ناباروری بحرانی است که بر ابعاد مختلف زندگی زوجین نابارور تاثیر می گذارد و یکی از عمده ترین وقایع استرس زا در زندگی افراد است. نستوهی به عنوان یک ویژگی شخصیتی خاص بر روی مقاومت افراد در برابر استرس موثر می باشد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین نستوهی، تنیدگی و راهکارهای مقابله با تنیدگی در زوجین نابارور صورت گرفت.روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی که به صورت مقطعی اجرا شده است، با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 50 زوج نابارور مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسش نامه ی نستوهی اهواز، پرسش نامه ی استرس ناباروری نیوتن، راهبردهای مقابله ای 40 بیانیه ای جالویس و مقیاس حمایت اجتماعی می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه میانگین و انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، مجذور خی و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.نتایج: بین سطح نستوهی (بالا، متوسط، پایین) با مولفه های تنیدگی ارتباط معکوس و معنی داری وجود داشت (05/0=P). بین سطوح نستوهی و راهکارهای مقابله با تنیدگی نیز ارتباط معنی داری وجود داشت (001/0>P). به طوری که افراد با نستوهی بالا بیشتر از راهکارهای متمرکز بر مسئله و افراد با نستوهی پایین تمایل به استفاده از راهکارهای متمرکز بر عاطفه در مواجهه با استرس ناشی از ناباروری داشتند. یافته ها هم چنین نشان داد که بین سطوح نستوهی و حمایت اجتماعی ارتباط معنی داری وجود دارد (001/0>P).بحث: براساس نتایج تحقیق در بررسی پدیده ناباروری، عوامل روان شناختی و ویژگی های شخصیتی مانند نستوهی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و نیازمند است با تدوین برنامه های آموزشی و مشاوره ای، نستوهی را در زوجین نابارور به سطح مطلوب ارتقا داد، به این ترتیب با افزایش سطح نستوهی میزان تنش ناشی از ناباروری را به طور موثری کاهش می یابد.
"
رابطه جهت گیری مذهبی با میزان تنیدگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین جهت گیریهای مذهبی با میزان تنیدگی در دانشجویان دانشگاه تهران می پردازد. برای بررسی فرضیه فوق ابتدا از بین دانشجویان دانشگاه تهران به روش نمونه گیری تصادفی ساده 100 نفر انتخاب شدند. در نهایت 30 نفر که جهت گیری مذهبی درونی و 30 نفر که جهت گیری مذهبی برونی داشتند به عنوان دو گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش «پرسشنامه تنیدگی مسلیچ» و «مقیاس جهت گیریهای مذهبی آلپورت» می باشد به منظور آزمون فرضیه تحقیق، از آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسن و آزمون z استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهند که بین جهت گیری مذهبی درونی با کاهش تنیدگی و بین جهت گیری مذهبی برونی با افزایش تنیدگی همبستگی معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که جهت گیری مذهبی به عنوان یک تعدیل گر تنیدگی عمل کرده و افراد با جهت گیری مذهبی درونی تنیدگی کمتری را تجربه می کنند
بررسی رابطه تفاوتهای فردی در الگوی رفتاری ریخت A و پاسخ های قلبی عروقی در یک موقعیت تنیدگی زا
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تبیین یافته های ضد و نقیضی که از اوایل دهه 1980 در مورد ارتباط اولیه بین الگوی رفتاری ریخت A و بیماریهای کرونری قلب مطرح شده است، با روی آوردی چند مولفه ای به بررسی مولفه های تشکیل دهنده این سازه پیچیده شخصیتی و ارتباط آن با فعالیت تشدید یافته سمپاتیکی پرداخته است. به دلیل اینکه بررس مفهوم ریخت A به عنوان یک سازه چند بعدی مستلزم داشتن یک ابزار ارزشیابی دقیق که بتواند تمام ابعاد این مفهوم را اندازه گیری کند می باشد، مقیاس چند بعدی الگوی رفتاری ریخت A تدوین و از لحاظ اعتبار و روایی سازه مورد تحلیل قرار گرفت. 108 دانشجوی پسر بعد از تکمیل این پرسشنامه یک تکلیف تنیدگی زا را تجربه کردند و پیش و پس از این تجربه، پاسخهای قلبی عروقی آنها مشتمل بر ضربان قلب و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک اندازه گیری شد.
پاسخهای آزمودنیها از لحاظ بررسی اعتبار و روایی سازه پرسشنامه از طریق روش آلفای کرونباخ و تحلیل عوامل به شیوه مولفه های اساسی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحلیل نشان دهنده میزان دقت و اعتبار مطلوب پرسشنامه و استخراج چهار مولفه اساسی تشکیل دهنده سازه ریخت A به نامهای ناشکیبایی / احساس تنگنای زمانی، خشم خصومت، رقابت جویی و تلاش برای پیشرفت بود. بعد از مقایسه میانگین پاسخهای قلبی عروقی آزمودنیها قبل و بعد از تجربه تکلیف تنیدگی زا که نشان از تفاوت معنی دار میانگین پاسخها داشت، به بررسی ارتباط عوامل تشکیل دهنده ریخت A با تغییرات پاسخهای قلبی عروقی بعد از تجربه تکلیف تنیدگی زا در گروهی از آزمودنیها که نمرات بالایی در مقیاس ریخت A داشتند (n=73) پرداخته شد. نتایج تحلیل رگرسیون جهت بررسی این ارتباط نشان از سهم متفاوت عوامل تشکیل دهنده ریخت A در تبیین پاسخهای قلبی عروقی – ضربان قلب و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک – به مولفه خشم / خصومت تعلق داشته و عوامل دیگر نیز هر یک در ترکیبی خطی با این عامل سهم متفاوتی در تبیین این تغییرات داشتند. در مجموع یافتهای پژوهش تاییدی بر ماهیت چند بعدی سازه شخصیتی ریخت A، تفاوتهای فردی افراد دارای این الگو و ارتباط متفاوت مولفه های تشکیل دهنده الگوی ریخت A با پاسخهای تشدید یافته سمپاتیکی (قلبی عروقی) می باشد و می تواند پاسخی برای مطالعات ضد و نقیض این حیطه محسوب شود.
بررسی تغییرات فشارخون بر اساس سرسختی در موقعیت شکست
حوزه های تخصصی:
بسیاری از پژوهشها، نقش تنیدگی را به عنوان عاملی در برپایی فیزیولوژیک مورد تایید قرار داده اند. یکی از متغیرهایی که می تواند ارتباط بین تنیدگی و تغییرات فیزیولویک را تعدیل نماید سرسختی است. سرسختی یک متغیر شخصیتی است که از سه مولفه تعهد، مهار و مبارزه جویی تشکیل شده است. همچنین، مطالعات دیگر نقش تنیدگی را در افزایش فشارخون مورد تایید قرار داده اند. پژوهش حاضر با پیگیری روند مطالعات مربوط به سرسختی و توجه به نتایج به دست آمده در مورد تغییرات فیزیولوژیک افراد سرسخت در موقعیت های تنیدگی زا، به بررسی نقش تعدیل کننده سرسختی در ارتباط بین تنیدگی و تغییرات فشارخون می پردازد. در این پژوهش، 60 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی در دو گروه دارای سرسختی زیاد و کم در وضعیت شکست مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان فشارخون سیستولیک و دیاستولیک افراد مورد آزمایش در مرحله قبل و بعد از مواجهه با وضعیت شکست اندازه گیری شد. نتایج حاکی از آن بود که میانگین تغییرات فشارخون سیستولیک و دیاستولیک گروه دارای سرسختی کم به نحو چشمگیری بالاتر از گروه دارای سرسختی زیاد است. در مجموع، یافته های پژوهش به نقش محافظت کننده سرسختی در برابر تنیدگی اشاره می کند
رابطه کیفیت دوستی و راه های مقابله با تنیدگی در نوجوانان دختر بررسی نقش واسطه ای جایگاه اجتماعی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با هدف بررسی رابطه بین کیفیت دوستی و راه های مقابله با تنیدگی تعداد 328 دانش آموز دختر پایه سوم راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از مناطق جغرافیایی جنوب مرکز و شمال شهر تهران انتخاب شدنحد تحلیل یافته ها با استفاده از روش تحلیل عاملی و ضریب همبستگی چنحد متغیری پیرسون انجام گرفت نتایج نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنا داری میان مجاورت فیزیکی با مقابله اجتنابی خود فاش سازی با مقابله هیجان مدار رضایتمندی با مقابله مسئله مدار و صمیمت با مقابله اجتنابی بود همچنین در آزمودنی هایی که دارای جایگاه اجتماعی اقتصادی پایین و متوسط بودند رابطه معنا داری بین مجاورت فیزیکی و مقابله اجتنابی خود فاش سازی و مقابله هیجان مدار رضایتمندی و صمیمیت با مقابله مسئله مدار مشاهده شد درحالیکه در آزمودنی هایی که دارای جایگاه اجتماعی اقتصادی بالا بودند هیچگونه رابطه معنا داری میان عامل های کیفیت دوستی و راه های مقابله با تنیدگی مشاهده نگردید عامل اعتماد در دوستی در هیچ یک از سه گروه فوق رابطه معنما داری با راه های مقابله با تنیدگی نداشته است.
شناخت دانشجویان پرستاری از عوامل تنش زای محیط کار بالینی
حوزه های تخصصی:
اهداف. استرس یکی از مهمترین پدیدههای زندگی در قرن حاضر است که میتواند تاثیر مهمی بر سلامت روانی و جسمانی افراد داشته باشد. بر اساس تجارب بالینی، عمدهترین مشکل دانشجویان پرستاری عوامل تنشزای محیطی است. هدف این پژوهش بررسی میزان شناخت دانشجویان پرستاری از عوامل تنشزای محیط کار بالینی بود.
روشها. این پژوهش روی 120 نفر از دانشجویان کارشناسی دو دانشکده پرستاری به اجرا درآمد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای مشتمل بر 114 سئوال در خصوص میزان تنشزایی مراقبت جسمانی از بیمار، تماسهای فردی با بیمار و خانواده وی، کادر آموزشی و درمانی و برخورد با عوامل محیطی بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS 13 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها. بیشترین درصد تنیدگی (100%)، مربوط به مراقبتهای جسمانی از بیمار در دانشجویان ترم سوم بود که آزمون مجذور کای تفاوت معنیداری را بین ترمهای مختلف نشان داد (05/0 > p ). ضمناً برخورد با عوامل محیطی، تماس با کادر درمانی و آموزشی در محیطهای کارورزی و تماسهای فردی با بیمار و خانواده وی، عوامل تنیدگیزا را تشکیل میداد. البته از این نظر تفاوت معنیداری بین ترمهای مختلف وجود نداشت.
نتیجهگیری. بهمنظور آموزش بهتر دانشجویان پرستاری در زمینه برخورد با عوامل تنشزای محیطی، لزوم بازنگری و ارتقای سطح کیفی دروس ارایهشده احساس میشود.
مقایسه سطح تنیدگی ورزشکاران و غیرورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با هدف اندازه گیری تنیدگی در دانشجویان، تعداد 200 دانشجـوی (100 زن و 100 مرد) ورزشکار با میانگین سنی 19 سـال و 300 دانشجوی (150 زن و 150 مرد) غیرورزشکار با میانگین سنی 18 سال از دانشگاه آزاد اسلامی منطقه پنج انتخاب شدند و به پرسشنامه تنیدگی (دایر، 1987) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس نشان دادند که دانشجویان غیرورزشکار تنیدگی بیشتری را نسبت به گروه ورزشکار تجربه میکنند. تفاوت تنیدگی در دو جنس معنادار نبود. نتایج براساس نقش فعالیت جسمانی در کاهش سطوح تنیدگی دانشجویان تفسیر شدند.
مقایسه پرخاشگری و تنیدگی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و غیر عقب مانده ذهنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه پرخاشگری و تنیدگی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و والدین دانش آموزان غیر عقب مانده ذهنی پرداخته است . نمونه مورد بررسی شامل 40 زوج از والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر که در مدارس استثنایی شهر اصفهان شاغل به تحصیل بودند و 40 زوج از والدین دانش آموزان غیر عقب مانده دختر و پسر که در مقطع دبستان در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند ، می باشد . روش نمونه گیری برای والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی ، به شیوه تصادفی - خوشه ای و در والدین دانش آموزان غیر عقب مانده ذهنی به شیوه تصادفی ساده بود ...
بررسی تاثیر آموزش مهارت های حل مسئله در کاهش تمایل به فرار دختران نوجوان در معرض فرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله درکاهش تمایل به فرار، میزان تنیدگی، عزت نفس و راهبردهای مقابله ای دختران نوجوان در معرض فرار می باشد. نمونه اولیه شامل 760 دانش آموز دبیرستانی بود که به وسیله نمونه گیری تصادفی خوشه ای از شهر تهران، مناطق 19،16،15،14،4،2، انتخاب و با پرسشنامه تمایل به فرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. از بین این افراد تعداد 54 نفر از افرادی که دقیقاً بالای برش با تفاوت دو انحراف استاندارد بودند، انتخاب و در گروه های کنترل و آزمایش به صورت تصادفی قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش به طور میانگین 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفت. بعد از اجرای آموزش ها، پس آزمون روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تحلیل نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله در کاهش میزان تنیدگی و افزایش عزت نفس دختران در معرض فرار تاثیر داشته است. در مورد کاهش تمایل به فرار و راهبردهای مقابله ای اگرچه کاهش وجود داشته ولی از نظر آماری معنادار نبود.
بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنیدگی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنید گی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران دارای کودکان عادی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند شهر تهران می باشد.
نمونه آماری شامل 72 مادر (36 مادر دارای کودک مبتلا به اتیسم و 36 مادر دارای کودک سالم) بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس رتبه بندی اتیسم گیلیام، فهرست مشکلات رفتاری کودک/ نوجوان، پرسشنامه منابع تنیدگی، فهرست مهارت های مقابله ای استفاده می شود. یافته ها نشان می دهند که بین مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مادران کودکان سالم از لحاظ متغیرهای تنیدگی، راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار تفاوت معناداری وجود دارد، اما از لحاظ راهبرد مقابله ای غیر مفید و غیرمؤثر تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین میان تنیدگی مادران کودکان مبتلا به اتیسم با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و غیر مفید و شدت علائم کودک مبتلا به اتیسم رابطه معناداری وجود دارد، اما بین تنیدگی مادران و راهبرد مقابله ای مسئله مدار، رابطه معناداری به دست نیامد. در مجموع اکثر مادرانی که کودک مبتلا به اتیسم داشتند راهبردهای مقابله ای هیجان مدار داشته و شدت علائم اتیسم با افزایش میزان تنیدگی مادران همراه بوده، به نحوی که شدت علائم اتیسم کودک، 66 درصد تنیدگی مادران را تبیین می کند.