فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
محمدحسن علوان، یکی از نویسندگان برجسته ادبیات عربی و عربستان سعودی است که تاکنون رمان های متعددی از وی به زیور طبع آراسته شده که تعدادی از آن ها برنده جوایز معتبر ادبی شده اند. در میان آثار او، رمان «موت صغیر» که سرگذشتی توأم با تخیّل از زندگی عارف مشهور، محی الدین ابن عربی است، در سال 2017 م برنده جایزه معتبر بوکر عربی شده است. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- حلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در این رمان مشهور بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که علوان به خوبی با فضای داستان نویسی آشنا بوده و با استفاده از تکنیک خاص این فن، توانسته است مخاطب را با داستان همراه سازد. علی رغم حجم بالای رمان، نویسنده توانسته با استفاده از دو نوع پیرنگ: پیرنگ اصلی که زندگی نامه آمیخته با تخیّل ابن عربی است و پیرنگ فرعی که حوادثی پیرامون حفظ و نگهداری کتاب خطیِ "فتوحات مکیه" ابن عربی است، مخاطب را به خواندن ادامه داستان ترغیب سازد. از دیگر نقاط بارز توجه در هنر داستان نویسیِ علوان، دقت فراوان وی در توصیف فضا و صحنه و مکانی است که متن در آن جاری گشته یا حادثه ای در آن روی داده است.
مؤلفه های بهزیستی و درد روان شناختی از طریق عامل هیجان در نوجوانان از نظر متخصصان؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
161 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، مؤلفه های متغیرهای بهزیستی و درد روان شناختی ازطریق عامل هیجان (عاطفه مثبت و منفی، تنظیم شناختی هیجان برای فعالیت روزمره) در نوجوانان از نظر متخصصان است. نوع تحقیق هدف اکتشافی با رویکرد کیفی است. جامعه آماری، متخصصان حوزه هیجان، نوجوانی و سلامت می باشند. انتخاب نمونه به روش هدفمند بود که ده نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بازپاسخ استفاده شد و برای تحلیل داده ها از روش دلفی فازی استفاده گردید. تحلیل داده ها نشان داد که از شاخص های اولیه به دست آمده از متغیر تنظیم شناختی هیجان، مؤلفه های ارزیابی مجدد مثبت، ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، دیدگاه پذیری، فاجعه سازی و ملامت دیگران تأیید شد و رفتارهای متقابل، شیوه تنظیم رفتارهای قلدرم آبانه و تمرکز بر خود حذف شد. از متغیر درد ذهنی مؤلفه های تغییرناپذیری، فقدان کنترل، خودشیفتگی/بی ارزشی، آشفتگی هیجانی، خشک زدگی (بهت)، ازخودبیگانگی، سردرگمی، فاصله گیری اجتماعی و پوچی (بی معنایی) تأیید شد و توانایی کنترل ذهنی، تقابل های ذهنی وآشفتگی ذهنی حذف شد. برای متغیر بهزیستی روان شناختی مؤلفه های تسلط برمحیط، رشد شخصی، پذیرش خود، خودمختاری، روابط مثبت با دیگران و هدفمندی در زندگی تأیید گردید و برنامه ریزی زندگی، تعامل سازنده وتوجه به ویژگی های شخصی حذف شد و برای متغیر عاطفه، دو مؤلفه عاطفه مثبت و منفی تأیید شد و درگیری عاطفی و تأثیرپذیری هیجانی حذف گردید
تبیین شاخصهای توسعه حرفه ای معلمان بر مبنای اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و مبانی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
توسعه حرفه ای معلمان نقشی مهم در پویایی سیستمهای آموزشی دارد. از سویی شناخت شاخصهای اثرگذار بر توسعه حرفه ای زمینه طراحی الگوهای جامع توسعه حرفه ای را فراهم می سازد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه ها و شاخصهای توسعه حرفه ای معلمان در اسناد بالادستی نظام آموزشی کشور و مبانی دینی انجام شده است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا بر اساس رویکرد گال و همکاران (1994) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و مبانی و کتابهای دینی بودند که نمونه موردنظر با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و پایش متنی اسناد انتخاب شده و شامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390)، برنامه درسی ملی (1391)، سیاستهای کلی تحول در آموزش و پرورش (1392)، سند تربیت معلم و تأمین نیروی انسانی تعلیم و تربیت (1398)، کتاب التوحید (1398)، کتاب عیون الاخبار الرضا(ع) (1372) و کتاب الأرشاد (1413ق) بوده است. تحلیل اسناد مورد مطالعه شاخصهای توسعه حرفه ای را در سه بعد اصلیِ رفتاری (مشتمل بر ویژگیهای معلمان و مدرسان دوره های ضمن خدمت)، ویژگیهای برنامه های توسعه حرفه ای (مشتمل بر محورهای ویژگیهای اهداف دوره های توسعه حرفه ای، راهبردها و رویکردهای نوین توسعه حرفه ای، ویژگیهای برنامه ها و ارزشیابی توسعه حرفه ای معلمان) و ویژگیهای سازمانی (مشتمل بر محورهای نظارت و ارزیابی، مدیریت منابع انسانی و پشتیبانی) مورد سازمان دهی قرار داده است. از این رو، به منظور طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان، باید ابعاد انسانی، سازمانی و برنامه ای مورد توجه قرار گیرند.
بررسی کتابهای مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه برمبنای نظریه بهزیستی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۲۱۲-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
بهزیستی اجتماعی به عملکرد فرد در جامعه و کیفیت روابط با دیگران می پردازد و توجه برنامه درسی مدارس به آن حائز اهمیت است. از این رو هدف پژوهش پیش رو تحلیل کتابهای مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه برمبنای نظریه بهزیستی اجتماعی است. روش پژوهش، تحلیل محتوا، دامنه پژوهش سه جلد کتاب درسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 و ابزار پژوهش فرم تحلیل محتوا باتوجه به مؤلفه های بهزیستی اجتماعی کیز بود. براساس نظریه کیز، بهزیستی اجتماعی شامل پنج مؤلفه انسجام، همبستگی، پذیرش، مشارکت و شکوفایی است که پس از مشخص کردن واحد تحلیل، فراوانی هر مؤلفه در کتابهای مورد نظر محاسبه و با روش آنتروپی شانون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به صورتی که پس از بهنجار کردن فراوانی مؤلفه ها، مقدار بار اطلاعاتی را محاسبه کرده و درنهایت ضریب اهمیت به دست آمده است. یافته های پژوهش حاکی از این بود که در کتابهای مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه انسجام، پذیرش و مشارکت و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه همبستگی و شکوفایی است. با وجود این می توان گفت توزیع مؤلفه های بهزیستی اجتماعی در کتابهای یادشده تاحدودی متعادل و متوازن است اما باتوجه به نقش اساسی آموزش و پرورش در پیشرفت جامعه و توسعه بهزیستی اجتماعی پیشنهاد می شود که ضمن بازنگری برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه به مؤلفه هایی که کمتر پرداخته شده است توجه بیشتری شود.
طراحی و تدوین مدل اجرای مطلوب جشنواره الگوهای برتر تدریس درس تربیت بدنی با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۶۴-۴۷
حوزههای تخصصی:
یکی از سازوکارهای کیفیت بخشی و تقویت درس تربیت بدنی در مدارس اجرای جشنواره الگوهای برتر تدریس است. ﻫﺪف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ طراحی و تدوین مدل اجرای مطلوب جشنواره الگوهای برتر تدریس درس تربیت بدنی و ارائه راهکارهایی برای بهبود اجرای جشنواره بود. روش پژوهش کیفی است که با روش داده بنیاد رویکرد اشتراوس و کوربین انجام شده است. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. ﺟﺎمعه آﻣﺎری ﺗﺤﻘیﻖ شامل همه معلمان تربیت بدنی شرکت کننده در چهاردهمین جشنواره کشوری الگوهای برتر تدریس درس تربیت بدنی، اساتید دانشگاه، سرگروههای آموزشی، داوران و مسئولان برگزاری جشنواره بودند. ﻧﻤﻮﻧﻪﮔیﺮی ﺑﻪﺻﻮرت هدفمند انجام ﺷﺪ. پس از اﻧﺠﺎم دادن 25 ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و رسیدن به اﺷﺒﺎع ﻧﻈ ﺮی، ﺑ ﻪ ﻣﺼ ﺎﺣﺒﻪﻫ ﺎ ﭘﺎیان داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با به کارگیری نرم افزار اطلس تی انجام شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات مشخص شد که شرایط علی شامل سازوکار استفاده از نخبگان تربیت بدنی، توجه به اسناد بالادستی و شیوه برگزاری است. برنامه های معاونت تربیت بدنی و موانع و مشکلات موجود به عنوان شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر جشنواره شناخته شدند. شرایط اقتصادی و سیاستهای وزارتخانه عامل مداخله گر و توسعه اهداف آموزشی، تغییرات اجرایی و تغییرات ساختاری به منزله راهبرد عنوان شدند. نهایتاً ارتقای خلاقیت و انتقال تجارب معلمان، توانمندسازی همکاران، استمرار جشنواره، تعامل میان همکاران سراسر کشور، ایجاد کلاسهایی شاد و فعال در مدارس، رویکرد مشارکت حداکثری و افزایش عملکرد سازمانی به منزله پیامدهای فردی و سازمانی اجرای مطلوب جشنواره شناخته شدند.
بررسی تطبیقی مؤلفه های برنامه درسی تعالی حرفه ای مدرسان تربیت معلم فنلاند، سنگاپور و ایران: نقاط اشتراک و تمایز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۲۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
مدرسان خبره نقش اساسی در کیفیت بخشیدن به فرایند تربیت معلم دارند و توجه به بازاندیشی و تدوین برنامه های درسی تعالی حرفه ای مدرسان امری ضروری است. بهره گیری از شیوه پژوهش تطبیقی برای دسترسی به تجارب آموزشی کشورهای پیشرو در آموزش می تواند مفید واقع شود. بر این اساس، مطالعه ای تطبیقی درباره مؤلفه های برنامه درسی تعالی حرفه ای مدرسان تربیت معلم فنلاند، سنگاپور و ایران در قالب یک طرح پژوهش کیفی انجام شده است. برای تحلیل داده ها، الگوی چهار مرحله ای بردی به کار رفته و نقاط اشتراک و تمایز برنامه ها استخراج شده اند. نقاط اشتراک برنامه درسی تعالی حرفه ای مدرسان ایران با فنلاند و سنگاپور در بخش اهداف، محتوا و شیوه اجرا به ترتیب شامل آینده پژوهی، دانش پداگوژی محتوا، تولید محتوای الکترونیکی و استفاده از روشهای کلاسیک و سنتی بوده است. وجوه تمایز برنامه های ایران در بخش اهداف و محتوا به ترتیب شامل تأکید بر حفظ ارزشهای تربیت اسلامی، تأکید بر تولید مقاله، کتاب و ابزارهای آموزشی تقاضا- محور بوده و در شیوه اجرا کمتر از رویکردهای یکپارچه سازی، پژوهش و پرسش- محوری، میان- رشته ای، پرورش تفکر چندبعدی و روشهای تعاملیِ به اشتراک گذاری و همکاری، شبکه سازی، روشهای یادگیری ترکیبی مبتنی بر محیط کار و در تعامل با جامعه استفاده شده است. برنامه های فنلاند و سنگاپور بیشتر در محتوا و شیوه اجرای برنامه ها نقاط مشترک داشتند و برنامه ها در جهت یکپارچه سازی و توسعه ملی با حفظ فرهنگ سرزمین شان عملیاتی شده اند.
بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه بین پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه میان پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودک کم توان ذهنی سا کن شهر اصفهان در سال 1399 بودند که 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، براساس نسبت تعداد نمونه به تعداد متغیرهای مستقل، انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه تأثیر مثبت کودک بر خانواده )بهر، مورفی و سامرز، 1992 (، مقیاس تحول زندگی ) LTS ( )لی، هانگ و جو، 2014 ( و مقیاس پذیرش-عمل )بوند، هایز و زیتل، 2011 ( بود. داده ها با تحلیل همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART_PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پذیرش روان شناختی هم به صورت مستقیم و هم از طریق تأثیر مثبت کودک بر خانواده بر پذیرش کودک کم توان ذهنی اثر مثبت معنادار دارد ) 05 / P>0 (، همچنین تأثیر مثبت کودک بر خانواده با پذیرش کودک کم توان ذهنی رابطه مثبت معنا دار دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت، مربیان مرا کز نگهداری از کودکان کم توان ذهنی با برگزاری جلساتی برای والدین به منظور افزایش پذیرش روان شناختی به پذیرش کودک کمک نمایند.
نقد و بررسی دانش های ادبی در کتب فارسی متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
کتاب های فارسی دوره متوسطه اول یکی از مهمترین منابع این دوره است؛ به نحوی که می توان این کتب را پیشاهنگ و مقدمه فهم برخی از دروس دیگر نیز به حساب آورد. در کتاب های فارسی بخشی تحت عنوان دانش های ادبی گنجانده شده است که هدف اصلی آن کمک به دانش آموزان در جهت فهم نکات ادبی و ظرافت های زیباشناختی است. پژوهش حاضر این بخش از کتاب های فارسی را با روش تحلیل محتوایی، بر پایه منابع کتابخانه ای بررسی کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این بخش به دلیل پاره ای از کاستی ها و نقایص نتوانسته است زمینه را برای تحقق اهداف مورد نظر برنامه ریزان برای درس فارسی دوره متوسطه اول فراهم آورد. عمده این نقایص عبارتند از عدم توجه کافی به بخش دانش های ادبی در پایان دروس و ایجاز و فقدان توضیحات لازم و همچنین پیروی نکردن از یک شکل پیوستار در ترتیب قرار گرفتن این دانش ها و نیز ارتباط نسبتاً ضعیف محتوای درس با دانش ادبی مطرح شده. مرتفع ساختن این تقص ها در راستای حرکت از وضع موجود و نیل به وضعیت مطلوب خواهد بود.
جستاری بر مؤلفه های سازنده دانش محتوایی تربیتی(PCK) در آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف مطالعه حاضر تأملی بر دانش محتوایی تربیتی در آموزش جغرافیا بوده است تا نظر به نوپا بودن این نوع دانش در ادبیات تعلیم و تربیت، مؤلفه های سازنده آن دانش را با مروری بر ادبیات علمی مربوطه شناسایی و تبیین نماید. روش ها این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بوده و روش پژوهشی مورد استفاده در این مطالعه جستار نظرورزانه است. در مطالعه جستار نظرورزانه پژوهشگر جمع بندی شخصی خود از دانش و تجربیات در یک حوزه را به دیگران منتقل می نماید؛ از این رو در این مطالعه نیز پژوهشگر پس از مطالعهٔ کتابخانه ای، جستار نظرورزانه ای در خصوص دانش محتوایی تربیتی داشته و مؤلفه های سازندهٔ آن را شناسایی و آن ها را در حوزه آموزش جغرافیا تبیین و تشریح نموده است. تأییدپذیری یافته ها از طریق مرور همکاران انجام پذیرفته است. یافته ها: نتایج این مطالعه برشماری مؤلفه های سازنده دانش محتوایی تربیتی در چهار بخش دانش مخاطب، دانش تخصصی، دانش برنامه ریزی درسی و دانش شخصی است. نتیجه گیری: برای دانش تخصصی 5 پرسش، دانش مخاطب 7 پرسش، دانش برنامه ریزی درسی 5 پرسش و برای دانش شخصی 3 پرسش و مسأله شناسایی شده است تا با معرفی مسائل و سؤالات پژوهشی بالقوه مؤلفه های سازنده دانش محتوایی تربیتی آموزش جغرافیا، زمینه پژوهش های بیشتری در این حوزه فراهم گردد.
پداگوژی گفتمانی و کنشی هابرماس در آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: کنش مفاهمه ای ارتباطی است مبتنی بر تعامل چندسویه مفهوم و محتوا که ساختار آن با تفاهم اشتراکی چندجانبه مبتنی بر تخصص (نه انحصار)، اساس می یابد. در این کنش افراد در میزواره ای آزاد با مشارکت همدیگر و خارج از فرایندهای انحصار و قدرت به تبادل نظر پرداخته و در روی مفاهیم به درک مشترک رسیده و مفهوم واحد ارائه می دهند. روش ها: این پژوهش به بررسی نقش کنش ارتباطی مبتنی بر نظریه هابرماس در آموزش های مکان و فضاپایه جغرافیا پرداخته است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات سامان مند مبتنی بر مرور و توسعه ادبیات نظری و مدل سازی تبیینی است که گردآوری داده های آن مبتنی بر ادبیات کتابخانه ای می باشد. یافته ها: یافته ها نشان می هد فلسفه مبتنی بر کنشگری پداگوژیک می تواند در تبیین مفاهیم جغرافیا به ویژه تحلیل فضایی عوامل و عناصر جغرافیایی مؤثر عمل نموده و با عملکرد اکتشافی یادگیری مفاهیم جغرافیایی را پایدار نموده و مفاهیم تحلیلی جغرافیا را با کنش تفاهمی ساختار مشترک می دهد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت که آموزش های مبتنی بر کنشگری ارتباطی در ساختار دروس میان رشته ای جغرافیا ضمن ایجاد ارتباط تعاملی، هم افزایی آموزشی میان رشته ای را نیز توسعه می دهد.
تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان: فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
213 - 232
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی 2020 الی 2023 انجام شد. نوع مطالعه کاربردی و کیفی بود و از روش فراترکیب استفاده شد. حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سال های 2020 الی 2023 بود. با استفاده از رویکرد هدفمند و تا رسیدن به اشباع و بهره گیری از نگرش یکپارچه سازی و مدل سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) 140مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی 44 مقاله نهایی انتخاب شد. داده های کیفی در قالب مقولات، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی شدند. نتایج نشان داد تعیین کننده های روانشناختی (ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی)، تعیین کننده های شغلی (ابعاد مرتبط با کار، محیط کار، دانش آموز و جوروانشناختی)، تعیین کننده های خانوادگی (همسر، جوخانواده، وظایف خانوادگی)، تعیین کننده های بافت آموزشی (جومدرسه، دانش آموز، همکاران، درس) تعیین کننده های اجتماعی (ابعاد جامعه، وابسته به دیگران) تعیین کننده های محافظتی (مراقبت کننده های اجتماعی، روانشناختی، شغلی و شخصیتی) تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی بود. همسو با یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت مجموعه عوامل روانشناختی، شغلی، خانوادگی، آموزشی، اجتماعی و محافظتی به عنوان تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی شناسایی شده اند. که لزوم برنامه ریزی های موثر جهت کاهش عوامل افزایش دهنده خستگی عاطفی و تقویت عوامل کاهنده خستگی عاطفی معلمان واقع بینانه به نظر می رسد.
تأثیر روش ارزشیابی همتاسنجی بر کارکردهای اجرایی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پنجم ابتدایی شهرستان پیرانشهر در درس املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر روش ارزشیابی همتاسنجی بر کارکردهای اجرایی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پنجم ابتدایی شهرستان پیرانشهر در درس املا بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل ب ود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم شهرستان پیرانشهر در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که از بین آن ها 30 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل ( هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اشتیاق تحصیلی دانش آموزان ویگا (2016) و کارکردهای اجرایی -BRIEF فرم معلم استفاده شد که ضریب پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 78/ 0 و 84/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) به کمک نرم افزار Spss نسخه 27 استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از استفاده از روش ارزشیابی همتاسنجی، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در میزان اشتیاق تحصیلی ( 52/815 F = ، 05/0≥ p ) و کارکرد اجرایی (9/159 F = ، 05/0≥ p ) وجود دارد. اندازه اثر برای اشتیاق تحصیلی 968/0 و برای کارکردهای اجرایی 856/0 به دست آمد که نشان دهنده تأثیر روش ارزشیابی همتا سنجی است. بر اساس نتایج پژوهش می توان بیان نمود که همتاسنجی باید به عنوان استراتژی مؤثر و مکمل در تدریس دروس و مهارت های مختلف، از جمله درس املا، گنجانده شود. این رویکرد با فراهم کردن فرصت های یادگیری متقابل، می تواند به شکل گیری جامعه ای یادگیرنده در کلاس های درس کمک کرده و بستری را برای یادگیری همیشگی ایجاد نماید.
وضعیت جاری آموزش وپرورش در جهت پرورش شایستگی های فراگیران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
97 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت جاری آموزش وپرورش در جهت پرورش شایستگی های فراگیران دوره ابتدایی بود. به این منظور از روش داده بنیاد و رویکرد اشتراوس و کوربین (2006) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، معلمان و سایر اطلاع رسان های کلیدی مرتبط با حیطه موضوعی بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 27 نفر از مدیران و معلمان بودند که به شیوه نظری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که کاریکاتوری شدن شایستگی فراگیران نظام آموزشی، به مثابه پدیده محوری عمل می کند و زمینه های فردی، آموزشی و اجتماعی در این بخش تأثیرگذارند. همچنین عوامل مؤثر بر وضعیت جاری، تمرکزگرایی نظام آموزشی، ضعف در اجرای ارزشیابی کیفی، خودآگاهی فراگیران عنوان شد. راهبردهای مدنظر مشارکت کنندگان در پژوهش نیز در سه محور شبکه سازی درزمینهٔ پرورش شایستگی ها، ارتقا مهارت ها و شایستگی های عوامل دخیل در نهادینه سازی شایستگی، توجه تفاوت های فردی و بومی درزمینهٔ شایستگی عنوان گردید.
طراحی و تبیین مدل معلم رهبری در مدارس دوره ابتدایی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
81 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مدل معلم رهبری در مدارس دوره ابتدایی است و به روش کیفی از نوع فراترکیب با استفاده از رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه معلم رهبری طی سال های 2012 تا 2023 تشکیل می دهد. در این راستا، کلیدواژه های مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مطالعات و مقالات بدست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیارهای پذیرش مورد برر سی قرار گرفت که در نهایت 48 مقاله به عنوان نمونه انتخاب شدند که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند. مقالات منتخب با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری، انتخابی از طریق نرم افزار مکس کیودی اِی (maxqda) تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا (kappa) در نرم افزار اِس پی اِس اِس (spss) با مقدار 763/0 تایید شد و جهت بررسی روایی پژوهش، از نظرات پنج نفر از متخصصین و مفسران تحقیق کیفی استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها، 186 کد باز برای معلم رهبری نشان داد که براساس ارتباطات مفهومی و یافته های پژوهشی در قالب 15 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی قرار گرفتند که در نهایت منجر به ترسیم مدل معلم رهبری برای مدارس دوره ابتدایی شد. ابعاد اصلی این مدل عبارتند از: رشد و بهبود مستمر، فرهنگ مشارکتی، ظرفیت سازی، رفتار رهبری و شایستگی ها. ساسیت گذاران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت می توانند از این مدل به عنوان کاتالیزوی برای ایجاد تحول و بهبود وضعیت مدراس دوره ابتدایی استفاده نماید.
طراحی و اعتباریابی بسته یادگیری داستان سرایی دیجیتال برند شخصی برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
210 - 232
حوزههای تخصصی:
زمینه: در دنیای پر رقابت کسب وکار هر کس بتواند روایتی جذاب تر از خود و توانایی های حرفه ای اش به اشتراک بگذارد، آینده شغلی خویش را تضمین کرده است. حال، داستان سرایی دیجیتال برند شخصی می تواند این مهم را تحقق بخشد. هدف: هدف این پژوهش طراحی بسته یادگیری مبتنی بر مدل داستان سرایی دیجیتال برند شخصی برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و اعتباریابی آن بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شد، گردآوری داده ها از طریق مصاحبه صورت گرفت و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه پژوهش تمامی متخصصان و اساتید در حوزه برندسازی شخصی بودند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی بود. اعتباریابی بسته یادگیری از طریق بررسی روایی محتوایی انجام گرفت و ابزار گردآوری داده ها جهت اعتباریابی پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب بسته یادگیری مبتنی بر مدل یادگیری داستان سرایی دیجیتال برند شخصی شامل 8 جلسه می باشد که 4 بعد و 15 مؤلفه مدل یادگیری داستان سرایی برند شخصی را پوشش داده است. این بسته مبتنی بر پرسشنامه CVR و CVI تکمیل شده توسط متخصصان از روایی محتوایی مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری:نتایج نشان داد که بسته یادگیری داستان سرایی دیجیتال برند شخصی برای دانشجویان به عنوان ابزاری جامع و قدرتمند می تواند در اشتغال یابی و توسعه حرفه ای دانشجویان آموزش عالی مورد استفاده قرار گیرد.
اثر بخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در دانش آموزان دارای اختلال اختصاصی یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات یادگیری از جمله مشکلات خواندن یکی از بحث های مهمی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی بسیار تأثیرگذار است از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر بخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی دارای اختلال اختصاصی همراه با نقص در خواندن بود. روش ها: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه می باشد و شامل دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری اختصاصی دختر پایه چهارم بودند. حجم نمونه برابر با 30 نفر در دو گروه بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها سه پرسشنامه (عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) استفاده شد. آزمون مورد استفاده در این پژوهش، آزمون تحلیل کوواریانس ترکیبی یا اندازه های مکرر (GLMRM) بود. پروتکل مورد استفاده برنامه بازی درمانی شناختی بود که شامل تمرین ها و بازی های تکمیلی برای افزایش مهارت خواندن، درک مطلب، ضعف های حافظه دیداری و شنیداری، دقت و توجه و عادت کودکان به مطالعه که به مدت 18 جلسه 45 دقیقه ای در 9 هفته متوالی به صورت حضوری اجرا گردید. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه بازی درمانی شناختی موجب افزایش و بهبود عملکرد خواندن، کاهش مشکلات مربوط به خواندن و بهبود تحمل ناپذیری بلاتکلیفی می گردد. بنابراین به کارگیری آموزش بازی درمانی به مربیان، معلمان و درمانگران حوزه تعلیم و تربیت در مراکز اختلال یادگیری و آموزشی و بالینی بهره گیرند پیشنهاد می شود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد روش بازی درمانی در افزایش عملکرد خواندن، کاهش مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی کارآمد است.
جستاری بر تجارب پزشکان از نیاز به آموزش مهارتهای رهبری در مدیریت سلامت، مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه : مدیریت همه سازمانها و بویژه سطوح مختلف نظام سلامت در ارائه خدمات مؤثر و کیفی تعیین کننده هست و در این ارتباط آموزش مهارتهای رهبری به پزشکانی که در رده های مختلف مدیریت اشتغال دارند، جایگاه ویژه ای دارد. پژوهش حاضر، ضمن واکاوی در تجربه زیسته پزشکان مدیر، ادراک آنان از رهبری و مهارتها و شایستگیهای لازم، را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش : این مطالعه مبتنی بر رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی، با مطالعه تجارب پزشکان مدیر ( بیمارستان، کلینیک، ستادی) در سطوح مختلف می باشد. بر این اساس تجارب زیسته 12 نفر از پزشکان مدیر از مشکلات رهبری و نیاز آموزشی در مراکز درمانی و با استفاده از مصاحبه نیم ساختار یافته بررسی شده است. به منظور احراز صحت و دقت اطلاعات تحقیق از معیار اعتماد پذیری با دو روش بازبینی مشارکت کنندگان (10 نفر) و مرور خبرگان غیر شرکت کننده (4 نفر) در پژوهش استفاده شده است. این تحقیق با روش نمونه گیری هدفمند موارد بارز انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی صورت پذیرفت. یافته ها : از تحلیل داده ها، 123 کد ، یک مضمون اصلی و 12 زیر مضمون به دست آمده است. مضمون اصلی نشان داد: آموزش مهارت در تعاملات انسانی، به عنوان عصاره مهارت رهبری در نظام سلامت نیاز آموزشی پزشکان مدیر هست. زیرمضمونهای این نیاز آموزشی عبارتند از: ادراک و مدیریت برداشت ، اخلاق حرفه ای ، مدیریت تعارض و حل مسأله ، آگاهی از سازمان غیر رسمی ، مهارتهای ارتباطی ، مدیریت فرهنگی، خلاقیت، انگیزش، هوش هیجانی، مدیریت تغییر، مدیریت احساس، مدیریت مشارکتی. نتایج : بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت؛ توجه به مهارتهای رهبری و آموزش آن، در برنامه درسی آموزش پزشکی و نیز دوره های بازآموزی پزشکان مدیر، اثربخشی مدیران را ارتقاء خواهد داد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر رویکرد هنری دیسیپلین محور بر بهبود شایستگی هیجانی-اجتماعی و سازگاری با مدرسه دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر رویکرد هنری دیسیپلین محور بر بهبود شایستگی هیجانی-اجتماعی و سازگاری با مدرسه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران بود. روش پژوهش با رویکرد کمّی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان جامعه آماری تعداد 36 دانش آموز 8 تا 12 ساله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور همسان سازی آزمودنی ها در گروه ها، ابتدا مهارت های اجتماعی آن ها با پرسش نامه مهارت های اجتماعی سنجیده شد و براساس نتایج حاصله، دانش آموزان در دو گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) به شیوه تصادفی جایگماری شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های سازگاری با مدرسه و شایستگی هیجانی اجتماعی استفاده شد. آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر رویکرد هنری دیسیپلین محور به صورت 21 جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد. این برنامه ی هنری براساس اصول هنری و از ترکیب چندین برنامه موجود تهیه و تدوین شده است. نتایج تحلیل های کواریانس چندمتغیری و تک متغیری نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر رویکرد هنری دیسیپلین محور سبب بهبود شایستگی هیجانی-اجتماعی و ابعاد آن و همچنین سازگاری با مدرسه و خرده مقیاس های آن در دانش آموزان ابتدایی شده است. براساس این رویکرد مفید، به مدیران آموزشی و معلمان پیشنهاد می شود برای افزایش این ویژگی های مثبت در کودکان، آموزش مهارت های اجتماعی با رویکرد هنری دیسیپلین محور را در برنامه درسی خود قرار دهند.
طراحی و اعتباریابی الگوی سواد دیجیتال برای معلمان استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
49 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی و اعتباریابی الگوی سواد دیجیتال برای معلمان استان خراسان جنوبی بود. روش پژوهش، ترکیبی بود و از طرح اکتشافی در دو مرحله کیفی و کمی استفاده شد. در مرحله کیفی با استفاده از روش داده بنیاد و بر مبنای نمونه گیری هدفمند، به مصاحبه با 22 نفر از متخصصان، دبیران و آموزگاران پرداخته شد و ویژگی های مدل در قالب الگوی پارادیمی و بر اساس نظریه داده بنیاد استخراج شد. در مرحله کمّی پرسشنامه استخراجی، بر اساس نمونه گیری خوشه ای و بر مبنای جدول مورگان در بین 375 نفر از دبیران و آموزگاران استان توزیع شد. داده های کمّی در دو بخش 1) آمار توصیفی و 2) آمار استنباطی (تحلیل عاملی تأییدی) تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه مؤلفه های مدل در سطح 05/0 معنا دار و از برازش کافی نیز برخوردارند. یافته ها نشان داد که نیازهای فردی و جمعی زندگی باعث می شود که معلمان به توسعه سواد دیجیتال خود گرایش پیدا کنند. محور اصلی این گرایش انگیزه های شغلی و سازمانی است. ازجمله عوامل مداخله گر می توان به زمان کم آموزش، محتوای حجیم و سطح سواد معلمان اشاره کرد. تجهیزات مربوط به مدرسه و سازمان می تواند شرایط محیطی لازم برای رشد سواد دیجیتال را فراهم کند. با استفاده از راهبردهای یادگیرنده محور و گروه محور معلمان می توانند به رشد سواد دیجیتال خود کمک کنند، رشد حرفه ای معلمان، رشد همه جانبه شاگردان و ایجاد مدرسه نوآور ازجمله پیامدهای شکل گیری سواد دیجیتال است.
نقش تشخیصی خودبازداری، معنا در زندگی و افسردگی در احتمال خودکشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
131 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف متمایز ساختن دانش آموزان با احتمال خودکشی بالا و پایین از یکدیگر، بر اساس مؤلفه های خودبازداری، معنا در زندگی و افسردگی انجام شد. روش پژوهش حاضر علی_ مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان اسکو در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 766 نفر از آنها با دو روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و روش هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس خودبازداری وینبرگر و شوارتز (1990)، مقیاس معنا در زندگی استگر و همکاران (2006)، پرسشنامه افسردگی بک (1966) و پرسشنامه احتمال خودکشی کال و گیل (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 22spss و آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های تحلیل تشخیصی، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع متغیر افسردگی و مؤلفه های کنترل تکانه و مسئولیت پذیری دارای بالاترین توان تمایز بودند. مؤلفه های بعدی متمایزکننده گروه ها به ترتیب مؤلفه های کنترل خشم، وجود معنا، جست وجوی معنا و مراعات دیگران بودند (01/0< p). همچنین نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که بیشتر دانش آموزان با احتمال خودکشی پایین با بالاترین درصد تشخیص (8/89 درصد) به درستی از دیگر دانش آموزان متمایز شده بودند و 9/84 درصد از افراد دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شده بودند. نتایج این طبقه بندی مجدد نشانگر توان متغیرهای یادشده در تمایز میان دانش آموزان با احتمال خودکشی بالا و پایین بود؛ لذا به متولیان عرصه تعلیم و تربیت پیشنهاد می شود که برنامه هایی را در راستای ارتقای مهارت های خودبازداری و معنابخشی به زندگی دانش آموزان در نظر بگیرند.