فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۶۲۱ تا ۴۷٬۶۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
21 - 43
حوزههای تخصصی:
یعدّ التصویر الفنیّ أکثر العناصر الفنیّه والجمالیّه تداولاً فی الشّعر ممّا یساعد علی إیصال المعانی إلی نفس المخاطب المتقلی بشکل أعمق وأرسخ. فِی هذه الورقه البحثیّه الّتی أعدّت بطریقه وصفیه - تحلیلیه أراد الباحثون للإجابه علی السؤال التالی، ما هی التصاویر الفنیّه الّتی وظّفها الشّاعران العربی والإیرانی عبدالرحیم محمود و حسین إسرافیلی للتعبیر عن معانی المقاومه والصمود. وإجابه علی هذا السؤال رحنا نتجول فی القصائد الّتی قرضها الشّاعران فی مجال المقاومه بحثا عن الصوّر الفنیّه الّتی رسمها الشّاعران فی کلماتهما. وممّا توصلنا إلیه من نتائج البحث هو أنّ معظم الصور الّتی استخدمها الشّاعران فی أشعارهما محمّله بالرّموز والجمالیات علی الصعید الشّکلی والدلالی والّتی تتمثّل بالتشبیه والاستعاره والکنایه والتلمیح والمفارقه وکلّ ذلک بأنواعه وأقسامه وفیما یتعلق بأوجه التلاقی للشاعرین فیمکننا القول وبناء علی بحثنا هذا أنّ الشّاعرین کلیهما تناولا المزید من صورهما الشّعریه فی مضمار المقاومه والصمود ومنها شده الحریه وبیان آلام ومحن الشعب الفلسطینی المحتلّ وإعطاء صوره کریهه وباعثه علی النفور والاشمئزاز للکیان الصهیونی الغاصب والإشاده بروح التضحیه والفداء لدی الشّهداء وکذلک المعانی الّتی تتعلق بحبّ الشعب والوطن أو ما یمکن تسمیته بالوطنیّه أو الشعبیّه وما إلی ذلک ممّا اِنبجس من مفردات ومکوّنات الأدب المقاوم. هذا بالنسبه إلی القواسم المشترکه للشاعرین وأمّا فیما یتعلّق بما یفرّق بین الشّاعرین من حیث الصور الشّعریه أن صور عبدالرحیم محمود الشّعریه مستمده غالباً ما من نزعه الشّاعر القومیّه بینما أنّ إسرافیلی اِستلهم صوره الشّعریه فی الأغلب من المعانی والشخصیات الدینیّه المرموقه ما یقودنا إلی القول بأنّ التصاویر الشّعریّه لعبدالرحیم محمود تستقی من روح القومیّه والوطنیّه فی حال أنّ الصوّر الجمالیّه الّتی خلقها إسرافیلی تتّسم بالسّمات الدّینیّه البارزه بشکل واحد.
بررسی مفهوم «داد» در شش داستان شاهنامه با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«داد» (عدالت) ازجمله مفاهیم انتزاعی است که در دنیای خارج از ذهن صورت ملموسی ندارد و اندیشمندان در طول تاریخ از دیدگاه های گوناگون به آن پرداخته اند. فردوسی به داد و دادورزی توجهی ویژه داشته و از آن به منزله یکی از صفات برجسته و ضروری پادشاهان یاد کرده است. از دیدگاه زبان شناسان شناختی، ذهن انسان با استفاده از سازوکار استعاره، مفاهیم انتزاعی (حوزه مقصد) را ازطریق مفاهیم عینی (حوزه مبدأ) درک می کند. برای یک مفهوم انتزاعی ممکن است چندین حوزه مبدأ مختلف به کار گرفته شود. تجارب جسمانی، محیط فیزیکی، محیط اجتماعی و فرهنگی و پیشینه شخصی و اجتماعی از عوامل دخیل در تنوع استعاره ها هستند. در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه فردوسی درباره داد با بررسی استعاره های مفهومی به کاررفته در شش داستان شاهنامه معرفی و عوامل مؤثر در تنوع حوزه های مبدأ با تحلیل رابطه استعاره و انواع بافت شناسایی شود. مطابق نتایج حاصل از پژوهش، پادشاه داد را، که به مثابه شیئی ارزشمند و ثروتی ناتمام است، در بین مردم و جهان می گستراند. دادورزی سبب آراستگی و روشنایی پادشاهی و کشور می شود و نگهبانی است که قلمرو حکومت را ایمن نگه می دارد و نیز به مثابه آبی است که آبادانی و تازگی جهان و شادی مردم به آن وابسته است.
تحلیل داستان «طوطی و بازرگان» مثنوی معنوی بر اساس نظریه افشانش ژاک دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
77 - 99
حوزههای تخصصی:
نظریه افشانش معنا الگویی است که زیرمجموعه ساخت شکنی قرار می گیرد و براساس آن می توان زمینه ها و شیوه های تکثّر معنا را در یک متن بررسی کرد. در این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی، حکایت طوطی و خواجه بازرگان از دفتر اول مثنوی معنوی براساس الگوی افشانشی دریدا واکاوی و تحلیل شده است. بنا بر نتایج پژوهش، حکایت طوطی و بازرگان در ده بخش سامان یافته است که چهار بخش آن جستار درون ه ای است و رویکرد روایی، تفسیری و تمثیلی دارد و زیرمجموعه افشانش انتقالی قرار می گیرد، چرا که حکایت دیگری را طرح می کند و ساحت معنا در این جستارها به کلی تغییر می یابد و از ساختار روایی حاکم بر حکایت جدا می شود. علاوه بر این، در شش بخشی که مولانا به بیان ماجرای طوطی و بازرگان می پردازد، تنها چند بیت نخست به بیان روایت اختصاص دارد و باقی ابیات شامل شرح و تفسیر و تأویل مولاناست و ساحت معنایی تغییر می یابد و دقیقاً باتوجه به همین تحوّل معنایی در حیطه افشانش وضعی قرار می گیرد.
آموزش افعال پیشوندی فارسی به ترک زبانان آذری از طریق تطبیق
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نحوه آموزش افعال پیشوندی فارسی به ترک زبانان آذری از طریق تطبیق و مقابله پرداخته است. چون در ساختار زبان ترکی آذری فعل پیشوندی وجود ندارد و این می تواند برای زبان آموز سوال و اشکال ایجاد نماید، از طریق این نوشته می توان تا حدودی اشکالات را برطرف کرد. ابتدا تعریف فعل پیشوندی و تقسیمات سه گانه پیشوندهای فارسی از حیث معنی ذکر شده سپس ساختمان فعل در دو زبان فارسی و ترکی آذری بیان گردیده است. در ادامه ساختار زبان های فارسی و ترکی آذری توضیح داده شده و مختصری در مورد تطبیق و مقابله آمده و به انتقال های سه گانه در فرآیند یادگیری زبان بیگانه در زبان مادری اشاره شده است. سپس نمونه هایی از افعال پیشوندی فارسی و ترجمه و معادل آن ها در ترکی آذری آورده شده که اغلب به فعل ساده یا پیوندی در ترکی آذری تبدیل می شوند. در ادامه به بررسی زمان افعال در دو زبان فارسی و ترکی آذری و شباهت ها و تفاوت های آن ها در این دو زبان پرداخته شده و در پایان آزمونی صورت گرفته که در آن اثبات شده است که انتقال، معادل سازی و ترجمه افعال پیشوندی فارسی در ترکی آذری می تواند مفید واقع شود و اغلب این افعال پیشوندی به فعل ساده یا پیوندی در ترکی آذری تبدیل می شوند؛ غیر از زمان هایی که در آن تفاوت های ریزی وجود دارد که زبان آموز را دچار اشتباه می کند. نتیجه این آزمون نیز نشان می دهد که در 80% زبان آموزان، این انتقال مثبت و تنها در 20% انتقال منفی بوده است. سپس نمودار کلی از این آزمون و نهایتاً نتیجه مقاله ذکر شده است.
بررسی رجز در دو حماسه منثور و منظوم مختارنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
209 - 236
حوزههای تخصصی:
رجز یکی از شگرد های رزمی در جنگ و از عناصر مهم در نوع ادبی حماسه است و از گذشته های بسیار کهن در میدآنهای نبرد مرسوم بوده است. مختارنامه ها به دلیل پرداختن به شرح پهلوانی های قهرمانان و پهلوانانی که در انتقام از خون شهدای کربلا رشادت های بسیار از خود نشان داده اند، جزو آثار حماسی از نوع دینی مذهبی قرار می گیرند. پژوهش حاضر که به شیوه اسنادی- تحلیلی و بر مبنای مطالعه کتابخانه ای انجام شده است، در پی آن است که با بررسی رجز در مختارنامه عطاءالله بن حسام واعظ هروی و نسخه منظوم مختارنامه محمّدحسین خان بیگلربیگی قاجار دولو، به وجوه افتراق و اشتراک رجزهای این دو اثر بپردازد. مسئله اساسی این جستار این است که رجزها در مختارنامه های یادشده از چه جهاتی به هم شبیه اند و در چه زمینه هایی با یکدیگر فرق دارند و چه عناصر بلاغی در آنها به کار رفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تفاخر به نژاد و قدرت و توانایی خویش، تهدید و ایجاد رعب و وحشت، تحقیر حریف، هماوردطلبی، نبرد سران، نام گویی و نام پرسی، ترغیب و تشجیع سربازان از مهم ترین آنهاست که صاحبان اثر با به کارگیری تشبیه، استعاره، کنایه، اغراق و ضرب المثل، سعی در خیال انگیزی و جذب مخاطب نموده اند.
بت تراش نادرپور و سلب عاملیت از سوژه (تحلیل بت تراش نادرپور از نظرگاه فلسفه وجودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
221 - 238
حوزههای تخصصی:
اندیشه های وجودی در عصر جدید، ریشه در سنت فکری- فلسفی غرب دارد و نوعی اندیشیدن در باب انسان و وضعیت انضمامی او در هستی است. این فلسفه در درجه ی نخست نوعی اعتراض به اندیشه های ماهیت گرای کلاسیک است که سهم انسان را در انتخاب سرنوشت خویش کم رنگ ساخته و با اشاعه ی نوعی جبرگرایی به انجماد فکری و انفعال دامن زده اند. در مقاله ی حاضر پس از پرداختن به پیشینه و سابقه ی فکری و محتوای شعر بت تراش از نادر نادرپور، به عنوان یکی از نمونه های موفق ادبیات منظوم معاصر فارسی، نسبت آن با سنت های ماهیت گرای کلاسیک بررسی شده است و سپس خوانشی تازه از این شعر ازمنظر فلسفه وجودی ارائه شده است. در هسته ی مرکزی شعر بت تراش نادر نادرپور، نکته ای بسیار ظریف و مهم قرار دارد چنانچه اصالت نسبی انسان را به عنوان یکی از بنیادی ترین ارکان بنای اندیشه مدرن به شمار آوریم. شعر نادرپور ازین منظر با چنین مفهومی کاملاً ناسازگار و بیگانه است و در تحلیل نهایی می توان کارکرد اصلی این شعر را معطوف به بازتولید اندیشه های ماهیت گرای متعلق به سنت های جبرگرای کلاسیک به شمار آورد که در سطحی از یک رویکرد انتولوژیک تا یک ابزار ایدئولوژیک برای سرکوب و سلب عاملیت از سوژه جریان یافته است.
Le Rôle et la Manifestation de l'Archétype de l'Anima dans les Poèmes d'Ahmad Shamlou(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La femme et la féminité en tant qu'incarnation de la fertilité ont toujours joué un rôle décisif dans les mythes, les religions et les formes primitives de la vie humaine; cette catégorie présente dans la littérature persane sous la forme du culte de la déesse des femmes iraniennes, dont la plus célèbre est l’archétype d’Anahita. Selon Jung, la représentation subconsciente de cet archétype est due à la manifestation de l'anima. Anima est en fait l'aspect féminin de subconscient d'un homme qui provient de l'inconscient collectif. Cette recherche se donne pour tâche de familiariser le lecteur avec la théorie des archétypes de Jung, en particulier l'archétype de l’anima dans les poèmes de Shamlou. Donc, nous analyserons d’abord la totalité des théories de Jung sur la féminité et les archétypes, puis nous examinerons la fonction de l'anima dans les poèmes de Shamlou. En considérant des conditions sociales, culturelles, la personnalité et la vie du poète, la question que se pose cette étude est de savoir comment et dans quelle mesure l’archétype de l’anima est utilisé dans les poèmes de Shamlou et quelles sont les différentes formes de l’archétype de la féminité et ses aspects positifs et négatifs dans ses poèmes.
مطالعه پروتزسازی گفتمانی : چرا دروغ روایتی پروتزی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
269 - 286
حوزههای تخصصی:
برای تبیین چگونگی عملکرد دروغ به عنوان پروتز ابتدا به تعریف پروتز و کارکرد آن در حوزه گفتمان می پردازیم. با استفاده از نظریه امبرتو اکو از پروتز و نقش آن در گفتمان، نشان خواهیم داد که دروغ به عنوان یک نظام گفتمانی، ویژگی های مشترکی با پروتز دارد. مسئله این مقاله این است که ببینیم چگونه گفتمان وجه پروتزی می یابد و به دنبال آن دروغ نیز به عنوان یک پروتز سبب خروج گفتمان از مسیر اصلی خود و ایجاد فضایی رخدادی و تخیلی که فراکنشی است، می گردد. با توجه به توضیحات فوق به بررسی این دو فرضیه می پردازیم ؛ گفتمان با استفاده از دروغ سبب تغییر نظام افقی روایت به نظام عمودی گشته و به این ترتیب برنامه کنشی به جریانی فراکنشی تغییر می یابد. این مهم در سه داستان کوتاه زاغ و روباه ، چوپان دروغگو و دختر شیر فروش و کوزه شیر بررسی می گردد. هدف این مقاله بررسی جایگاه پروتز در گفتمان روایی و همچنین تحلیل کارکرد پروتزی دروغ است.
عرفان مولانا در ساحت تجارب دینی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
123 - 155
حوزههای تخصصی:
دین که یکی از مهم ترین عرصه های معرفتی است، ساحت های مختلفی ازجمله ساحت انفُسی و درونی دارد. در مطالعات عرفانی جدید، از ساحت انفُسی یا همان تجارب شخصی از خداوند به «تجربه دینی و عرفانی» تعبیر می شود. در این پژوهش، دیدگاه مولوی را برمبنای نظریه های جدیدی که در عرصه مطالعات عرفانی مطرح هستند، بازکاوی خواهیم کرد و مسئله اصلی، جست وجو و تحلیل تجارب عرفانی مولوی و انعکاس ادیبانه آن ها در بیان او خواهد بود. به نظر می رسد از آنجاکه مولانا در عرفان خانقاهی، عرفان ذوقی و عرفان نظری صاحبِ سبک و نظر است، خود نیز تجارب عرفانی وسیعی را از سر گذرانیده، و به بازسازیِ هنری این تجارب ناب، پیچیده و حیرت انگیز در قالب زبان و بیان ادبی پرداخته است. تجارب عرفانی و شهودی مولانا در غزل هایش بیشتر به صورت بی واسطه و در لابه لای تمثیلات عرفانی مثنوی، با واسطه و در موقعیت هایی که استمرار کلام، او را به عرصه های ناخودآگاه کشانیده، بروز پیدا کرده است. برخی از تجربه های عرفانیِ مولانا از حیث شکل و ساختارِ بازنمایی در چارچوب تحلیل هایی که ویلیام جیمز از تجارب عرفانی عرضه می کند، قابل تحلیل هستند و ما در این پژوهش، ضمن تبیین اصل تجربه مندیِ آثار مولانا، از جمله داستان پادشاه و کنیزک، تجربه عرفانی مندرج در آن را بر مبنای چارچوب نظریِ جیمز بررسی کرده و شباهت های ساختاری آن را با موضوعاتی که جیمز مطرح کرده است، نشان داده ایم.
افسون درخت میوه در اروپا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1912 م. یک مردم شناس لهستانی به نام «یان استانیسؤاف بیسترون» مقاله ای تحت عنوان «مراسم وادار کردن درختان به زاییدن میوه» چاپ کرد که در آن از جادوگری مخصوص درختان میوه در اروپا و به ویژه لهستان، صحبت می کند. در ادبیات فارسی - چه متون ادبی و چه گزارش های پژوهش های میدانی گوشه و کنار ایران، توصیف از مراسم و باورهای عامیانه همانند آن یافت می شود؛ به خصوص مراسم تهدید کردن یک درخت نازا در اروپای شرقی و ایران دقیقاً عین هم هستند، که این خود از ریشه ها و زیربنای عقاید مشترک این مراسم آیینی در هر دو منطقه دنیا حکایت می کند.
مطالعه تطبیقی عناصر روایی منابع و اثر اقتباسی فیلم پری بر اساس الگوی روایت شناسی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
53 - 83
حوزههای تخصصی:
نظریات روایت شناسی، معیار روش مندی برای تحلیل روایت داستانی به حساب می آیند. در نظریه روایت شناسی گریماس ژرف ساخت روایت ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در این پژوهش الگوی روایت شناسی گریماس معیاری برای مطالعه عناصر روایی در منبع و اثر اقتباسی و مطالعه تطبیقی بین آن ها قرار می گیرد. فیلم پری داریوش مهرجویی با اقتباس از آثار سلینجر ساخته شده است و در میان آثار اقتباسی سینمای ایران جایگاه مناسبی دارد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. به روش کتابخانه ای و با رویکرد گفتمان رشته ای (اقتباسی) انجام گرفته است و در آن از روش استنباطی (کیفی ) و در بعضی موارد از روش کمی استفاده می شود. نتایج ، تغییرات خط روایی داستان و فرایندهای روایی به کار رفته در تبدیل منبع به اثر روایی را نشان می دهد. با استفاده از الگوی کنشی گریماس، فیلم پری را می توان در هشت اپیزود مورد مطالعه قرار داد. تقریبا در بیشتر موارد، هر شش عنصر روایی الگوی کنشی گریماس یافتنی است. اپیزودها درصد انطباق بالایی بین عناصر روایی منبع و اثر اقتباسی را نشان می دهد
بررسی تطبیقی پدیده «خواب هراسی» از دیدگاه لویناس و اندیشه های عرفانی مولانا با تاکید بر غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمام گونه های ادبیّات، خواب و پدیده های مربوط به آن از مهم ترین بن مایه های شاعران و نویسندگان می باشد که از زوایای مختلف، بدان نگریسته شده است. مولانا در بیش تر موارد، پیامش را به صورت طبیعی و بر پایه ساختارِ مبتنی بر عادت های زبانی و نظام فکری صوفیانه بیان نمی کند. او شالوده انتظارات و تصوّرات خواننده را با در هم ریختن اساس تعاریف عرفانی بر هم می ریزد، در نگرش سیّال و قاعده گریز مولانا، هر واژه می تواند برخلاف مصطلاحات و مفاهیم تثبیت شده صوفیانه، رنگ و مفهومی تازه به خود بگیرد. خواب نیز در ذهن مولانا با نگرشی چندوجهی درهم تنیده شده است و هر لحظه نمود دیگر می یابد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه کتابخانه ای با بررسی غزلیّات مولانا و کتاب « از وجود به موجود » لویناس به مقایسه مفهوم شب هراسی و خواب هراسی از منظر مولانا و امانوئل لویناس از دیدگاه مکتب آمریکایی پرداخته شده است. نتایج پژوهش بر آن است که هر دو اندیشمند بر این باورند که خواب هراسی، جزء اوّلین منزل ها در سیر و سلوک و اساس حرکت است. دعوت مولانا و لویناس دعوت به فراسو و فراروی از وضعیت انسان اسیر در دنیا و ترک آداب نظری و پرداختن به سلوک حقیقی با کمک بیداری حقیقی و پرداختن به "دیگری" است. لویناس دیگری را جایگزین خدا در مقام نامتناهی قرار می دهد و در اندیشه مولانا دیگری همان معشوق است و شمس در مقام معشوق برای مولانا آمیزه ای از صفات زمینی و آسمانی است و به آنچه که لویناس درباره دیگری می گوید شباهت دارد.
نقد و معرفی منابع ابیات عربی نامه های عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نامه های عین القضات همدانی با توجه به زبان ساده و ساختار درس گونه آنها در راه یابی محققان و پژوهشگران به مسائل و مبادی عرفان همواره محل تأمل بوده است. عین القضات همدانی در این نامه ها از 204 بیت عربی، بدون شمارش ابیات تکراری، بهره برده است؛ به همین سبب، برای شناخت دقیق تر اندیشه او، بهتر است نام شاعران عربی و دیوان های مأنوس و محبوب وی که ابیات عربی بسیاری را از آنها انتخاب کرده و در نامه ها گنجانده است را شناخت. ابیات عربی مندرج در متن نامه ها در بسیاری اوقات با صورت اصلی آنها متفاوت است و گاهی نیز به صورتی نادرست در متن درج شده است. روش: نویسندگان مقاله درپی آن بوده اند تا با رجوع به متون اصلی عربی، سراینده اصلی ابیات و نیز ابیات تحریف و تصحیف شده را با ذکر صورت های متفاوتشان ذکر کنند. یافته ها و نتایج: عین القضات همدانی در میان متون عربی، به متون نقد و لغت علاقه خاص تری دارد و اطلاع و دانش وی از ادبیات عرب بیشتر به این شاخه و نیز به منابع آموزشی مدارس قدیم محصور بوده است. ابیات عربی که وی در نامه های خود گنجانده، در بیشتر لغت نامه ها و متون نقد برای مثال ذکر شده است و غیر از این، وی در میان شاعران عربی، در کنار متنبی و عمر بن ابی ربیعه، بیشتر به ایرانیان عربی سرا مثل ابیوردی و شاعران مخضرم و صدر اسلام توجه دارد.
بررسی چرایی تمایز اسکاز و جادوی مجاورت در دو غزل از فاضل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
53 - 70
حوزههای تخصصی:
فرمالیسم مکتبی است که آثار ادبی را بدون توجه به تأثیرگذاری های محتمل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و... می نگرد. اسکاز به لحن راویِ یک شعر یا داستان گفته می شود. بدیهی است که با توجه به تفاوت فضای اشعار، لحن نیز باید به اقتضای آن تغییر کند. عواملی مانند انتخاب وزن عروضی شعر، موسیقی قافیه و ردیف و صور خیال از مؤلفه های تأثیرگذار در تغییر لحن شاعر هستند و میزان حضور یا نبود و سادگی یا دشواری این مؤلفه ها در یک متن، توجه شاعر را به اهمیت تفاوت لحن آشکار می کند. با توجه به همین مسائل، فاضل نظری در سروده های عاشقانه از وزنی شادی آور و متناسب با فضای عاشقانه شعر استفاده می کند؛ درحالی که وزن مرثیه او اُفتان و حزن آور است. او در غزل عاشقانه از قافیه و ردیف طولانی برای موسیقی مندتر کردن شعر بهره می برد؛ اما در مرثیه به ردیف کوتاه بسنده می کند. همچنین حضور صور خیال در سروده عاشقانه او نسبت به مرثیه اش بسیار پررنگ تر است. او از جادوی مجاورت برای ایجاد موسیقی در فضاهای تغزلی بهره می برد.
بازآفرینی شعر حافظ در شعر معاصر از منظر آشنایی زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
231-266
حوزههای تخصصی:
آرمینه کاظمی سنگدهی* احمد گلی ** ناصر علیزاده خیاط*** چکیده آشنایی زدایی از مفاهیم کاربردی نقد ادبی فرمالیسم روسی است. بر مبنای این نظریه، کار شاعر یا هنرمند، آشنایی زدایی در کلام و شعر است. ازآنجایی که کثرت کاربرد، به عادی شدن مسائل زیبایی شناسی و بی تأثیرشدن لذت شاعرانه ی مخاطب منجر می شود؛ هنرمند وظیفه دارد با بهره گیری از شگردهای زبان شاعرانه، غبار عادت را از کلام و شعر بزداید و به درک عمیق تر مخاطب از اثر ادبی و هنری کمک کند. بی تردید در عرصه ی شعر و ادب، بدون بهره گیری از اشعار شاعران پیشین، آفرینش شعری نو امکان پذیر نیست. در بازآفرینی سروده های متقدمین، ارتباط اجزای ساختار، جنبه های ادبیت متن، وجه غالب و برجسته سازی موتیف های خاص متون کهن دستمایه ی شاعران قرار می گیرد تا با بیانی دیگر به مضمون آفرینی و ترکیب سازی واژگانی بپردازند. قرن هاست که فرهنگ و ادبیات سرزمین ما، تحت تأثیر غزلیات حافظ است. پیوند شعر معاصر با غزلیات حافظ در تمام انواع شعر، سنتی، نیمایی، سپید و گفتار دیده می شود. در این پژوهش با رویکرد ساختاری و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، آشنایی زدایی های شعر معاصر از غزلیات حافظ بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاعر معاصر در بسیاری موارد با بهره گیری از انواع هنجارگریزی، اشعار خواجه را به سبک و سیاق خویش تغییر می دهد و با توجه به اهداف شاعرانه ی خویش به آشنایی زدایی دست می زند و گاه به ساخت واژگانی تازه می پردازد و گاه به مضامین غزلیاتش از زاویه ای دیگر می نگرد تا ضمن برجسته سازی وجوه غالب اشعار حافظ، مخاطب را به شگفتی وادارد. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان armineh.kazemi@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ah.goli@yahoo.com *** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان nasser.alizadeh@gmail.com تاریخ دریافت مقاله: 15/6/ 1400 تاریخ پذیرش مقاله: 21/1/1401
ملاحظاتی لغوی در باب چند تلفظ پیشنهادی در کتاب تلفظ در شعر کهن فارسی: بهره گیری از شعر در شناخت تلفظ های دیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین تلفظ لغات بر اساس وزن عروضی و قافیه، از دیرباز در میان ادبا و لغت نویسان فارسی، مطرح و محل بحث بوده است، و در دوره معاصر نیز مصححانِ آثار کهن فارسی به این مقوله توجه نشان داده اند. اخیراً وحید عیدگاه طرقبه ای (1399)، پژوهشی جامع در این باب، با عنوان تلفّظ در شعر کهن فارسی، به طبع رسانده که در آن، یافته های فراوانی در زمینه تلفظ های شاذ و گویشی، به همراه برخی پیشنهادهای تلفظی ارائه شده است. در مقاله حاضر برخی حدس های مؤلف کتاب، بر مبنای ملاحظاتی لغوی، رد شده و مورد نقد قرار گرفته است. از آنجا که این ملاحظات، ناظر به تلفظ لغات است، فرای نقد کتاب و در چشم اندازی کلی، می تواند در سایر پژوهش های مشابهِ آتی مورد استفاده قرار گیرد. مرور این شواهد، گویای چند خطا و ضعف روش شناختی در این اثر است: نخست، غفلتِ مؤلف است از پاره ای واژه های زبان های ایرانی میانه و نو. دوم، گرایش وی به نظام سازی، به قیمت چشم بستن بر پاره ای استثناها؛ اشکالی که با ادعای «استقرای تام» و نقد «نگاه یک سان ساز و تعمیم گر» در پژوهش ایشان، در تضاد است. سرانجام، باید به مهم ترین مورد اشاره کرد که غلبه نوعی درک تجویزی از مسائل آواییِ گویشی است.
نقد صوفی (آسیب شناسی تصوف اسلامی)
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
150 - 172
حوزههای تخصصی:
تصوف به عنوان نظام فکری فراگیر، در اعضا و جوارح فرهنگ ما ایرانیان، به رغم این همه دگرگونی و دگرگیسی، ریشه دوانده است و بخش گسست ناپذیری از فکر و فرهنگ ما محسوب می شود؛ به گونه ای که تصور فرهنگ ایرانی بدون این عنصر مسیر نیست؛ اما این تصوف در طول تاریخِ دورودراز خود، دوست و دشمنان زیادی داشته است و البته خواهد داشت. بر این اساس ما در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی نقد صوفیان (درون مکتبی) و با تکیه و تأکید بیشتر غیر صوفیان (برون مکتبی) از جریان تصوف هستیم تا از میان این دو نوع تفکر انتقادی به شناخت بهتر و بیشتری از جریان تصوف دست یابیم. در جریان نقد درون مکتبی ابن جوزی را به عنوان نمایده این گروه برگزیده ایم. در پایان نتیجه ای که حاصل شده است، این است که از همان روزگار آغاز تصوف، این نحله فکری بر پایه تفکر انتقادی ایجادشده است و نقد جزو جدایی ناپذیر آن محسوب می شود.
L’efficacité des travaux en petits groupes dans l’apprentissage des langues à l’école primaire en Iran et en France(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aujourd'hui, les enseignants sont souvent encouragés à varier les activités et donc à utiliser le travail de groupe avec les élèves. Travailler en groupe n'est pas une tâche facile pour les élèves mais cela peut être appris. La place du travail de groupe, tant dans les bulletins officiels de l'éducation nationale que dans les théories pédagogiques, montre déjà son importance. La France et l'Iran ayant intégré des système collaboratifs au sein du structure éducatif, nous baserons nos recherches sur la comparaison de ces deux systèmes éducatifs. Pour comprendre l'efficacité du travail de groupe à l'école primaire, nous avons mis en place des questionnaires afin de savoir si le travail de groupe est plus efficace que le travail individuel dans l’apprentissage des langues. En analysant les réponses des élèves, d’une part, nous constatons que la majorité des élèves s’entendent dire qu’ils sont souvent à l’aise dans le travail de groupe. D’autre part, nous avons constaté que les groupes ne permettent pas toujours d’obtenir de meilleures performances que le travail individuel. Notre recherche nous a permis de comprendre que le travail de groupe demande beaucoup de réflexion, de préparation, de rigueur et d'attention. Autrement dit, malgré le grand intérêt de la part des élèves qu’on a observé, le travail en groupe ne peut pas être considéré comme l’unique forme de travail.
زیباشناسی محتوایی مرثیه های عاشورایی شریف رضی و نصرت اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
21 - 48
حوزههای تخصصی:
اشتراک های متعدّد فکری، فرهنگی، دینی و مذهبی و بهره گیری از منابع مشترک معرفتی و اسلوب اختصاصی کاربرد و ارائه آن ها در ارتباطات کلامی زبان فارسی و عربی، در آثار علمی و ادبی گویندگان آن ها، وجوهی از همانندی ها، ناهمانندی ها و اثرپذیری ها و ویژگی ها و سبک های اختصاصی را به وجود می آورد. یکی از مصادیق بارز این مدّعا موضوع ادبیّات عاشورایی و مرثیه سرایی در این دو زبان است. بر این باور، این مقاله به شیوه تطبیقی و برمبنای روش توصیفی و مبتنی بر کاوش کتابخانه ای به مقایسه سنجشی چندسویه مرثیه های نصرت اردبیلی، از شاعران عارف مسلک عهد قاجار و سیّد رضی پرداخته و به این نتایج کلّی دست یافته است که مرثیه های این دو شاعر شیعی دارای همانندی هایی متأثّر از منابع واحد در بیان ابعاد مختلفی از واقعه کربلا مثل توصیف شجاعت ها، مظلومیت ها، مرارت ها و احوالات امام حسین (ع) و یاران او و ویژگی های سپاهیان یزید هستند و به اعتبار ویژگی های هنری و زبانی و رویکردهای توصیفی و تصویرسازی های فردی، ناهمانندی هایی دارند که از آن جمله اند: نوع قالب های شعری، ترفندهای آرایه ای، صور معانی و فضاهای احساسی حاکم بر اندیشه شاعر و هر یک از آن ها نیز به موضوع های خاص و ویژه ای پرداخته اند که رویکرد فردی و اسلوب هنری و زوایای باوری و عاطفی - اعتقادی هر یک را به نمایش گذاشته است.
نگرشی نو به شاه قاسم انوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیّدمعین الدّین علی تبریزی معروف به شاه قاسم انوار از بزرگان و شاعران بنام دوره تیموری است و از عارفان قرن نهم به شمار می آید.
به جرأت می توان گفت که شخصیّت شاه قاسم انوار بسیاری از معاصران خود را تحت تأثیر قرار داده و اغلب تذکره نویسان معاصر از او به نیکی نام برده اند.
در این مقاله، افزون بر معرفی شاه قاسم انوار، از تحصیلات، مقام و جایگاه علمی وی، شعر قرن نهم، مسافرت ها و دیدارهای وی با بزرگان عصر خود، آثار منظوم و منثور او و واقعه احمد لر و ارتباط وی با حروفیه (ماجرای سوء قصد به جان شاهرخ میرزا به سال 830 هجری قمری) نیز سخن به میان می آید؛ ماجرایی که تاثیر مستقیمی بر زندگی شاه قاسم داشته است. همچنین نکاتی مهم پیرامون مقام عرفانی وی بیان می گردد.