فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 135
حوزههای تخصصی:
اغلب شاعران و نویسندگان با توجه به ارتباط گسترده با دربار پادشاهان و حُکام محلی، در آثار خود با بسامد بیشتر یا کمتر، به طرق مختلف به مدح و تعریف آنان می پرداختند و با توجه به میزان یادکردشان، حقوق و مستمری یا وجه نقد، دارایی و... دریافت می کرده اند؛ ازاین رو مسائل مالی به صورت شخصی برای شاعران و نویسندگان مهم بوده است. از سویی دیگر برای اداره هر کشوری، همواره یکی از مهم ترین منابع درآمدی، وضع و جمع آوری مالیات و به کارگیری منابع حاصل شده در کشورداری بوده است؛ لذا نظام های مالیاتی اهمیت قابل ملاحظه ای یافته و به عنوان یک موضوع اجتماعی نقش اساسی در زندگی مردم داشته است. صرف نظر از این که شاعر یا نویسنده را حکومتی یا مردمی بدانیم، شعر و نوشته شان در بسیاری از موارد متأثر از وضعیت جامعه و اجتماع بوده و می توان استنباط کرد که قاعدتاً واژگان و اصطلاحات مالی و مالیاتی در اشعار و نوشته آنان، نمود پررنگی داشته و هر شاعر و نویسنده ای با توجه به دانش و تجربه، به سبک و سیاق خود این واژگان و اصطلاحات را به کار گرفته است. با جست وجو در بوستان سعدی مشاهده شد که 84 واژه مالی و مالیاتی به صورت مجرد و 61 ترکیب ساخته شده از این واژگان، مورد استفاده قرار گرفته که بسامد قابل ملاحظه ای است. همچنین بسیاری از این واژگان و ترکیب ها، به سهولت و تعداد کمی از آن ها با مداقه بیشتر، بر اساس معیارهای مالی و مالیاتی در گروه های جداگانه تخصصی طبقه بندی شد.
تحلیل پژوهش های انجام شده دربارۀ معراج نامه های فارسی با رویکرد بینارشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوّع موضوعات و پراکندگی تحقیقات انجام شده در زمینه معراج نامه ها، چشم انداز گسترده ای در دو دهه اخیر پیش روی پژوهشگران میان رشته ای در ایران گشوده است. در جستار حاضر، به روش فراتحلیل، این پژوهش ها و سیر نگارش آنها را شناسایی، دسته بندی و بررسی کردیم. دستاوردهای این پژوهش آینده پژوهی در زمینه تحقیقات حوزه معراج را هدف مند کرده، مسیر انتخاب موضوع مناسب پژوهشی را برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه روشن تر خواهد کرد. براساس نتایج تحقیق، معراج تا به امروز، در حوزه های ادبی، دینی، تاریخی - اسطوره شناختی، عرفانی، فلسفی، هنری و بینارشته ای، موضوع پژوهش های محض متعددی بوده است. این تحقیقات عموماً با روش توصیفی تحلیلی، رویکرد تطبیقی و مقایسه ای، و بر مبنای ساختارِ مقدمه، بحث، نتیجه و منابع نشر یافته اند؛ با این همه، جای خالی پاره ای از رویکردهای پژوهشی در آنها دیده می شود: بررسی معراج از منظر رویکردهای نوین نقد ادبی و بینامتنی؛ درک عناصر اعتقادی اعصار مختلف؛ پیگیری مباحث نمادین حکمی، عرفانی و مذهبی در معراج نگاری ها؛ درک دیدگاه فقهای ادیان مختلف در باب معراج؛ ردیابی آیات و احادیث معراج در آثار مختلف؛ غنی کردن منابع مطالعاتی در حوزه معراج؛ رسیدن به الگوی جهانی قابل قبول برای بررسی معراج نامه ها و معراج نگاری ها؛ درک بهتر ایدئولوژی معراج نویسان و معراج نگاران؛ و درک انواع فضاسازی ها در معراج نگاری ها بخشی از این رویکردهاست.
بررسی صحت وسقم چند انتساب از سفینه روضة الناظر و نزهة الخاطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
117 - 132
حوزههای تخصصی:
روضه الناظر و نزهه الخاطر سفینه ای است به جامانده از قرن هشتم، مشتمل بر اشعاری با زبان فارسی و عربی. این سفینه را عزالدین عبدالعزیز کاشی گردآوری کرده است. نسخه مد نظر ترقیمه ندارد و در ارتباط با تاریخ دقیق آن به حدس و گمان روی آورده اند. روضه الناظر و نزهه الخاطر ازنظر معرفی و ارائه نمونه های شعریِ شاعران گمنام و شناخته شده، دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است. تمامی اشعاری که در این سفینه آمده، از شاعران پیش از سده هشتم است. سفینه مد نظر ازنظر تاریخی و معرفی شاعران و حل تنازع در انتساب شعرِ شاعران بسیار درخور است؛ بااین حال نباید از این موضوع مهم نیز غافل بود که گاهی خطاهایی در انتساب اشعار شاعران، در آن رخ داده است. پژوهش پیش ِ رو بر آن است تا با مطابقت نسخه های خطی و چاپی بتواند چند انتساب مشکوک این سفینه را بررسی و صحت و سقم آنها را مشخص کند. تقدم و تأخر تاریخیِ نسخه ها و متونی که بررسی و با متن روضه الناظر و نزهه الخاطر مقابله شده اند، در تأئید و رد این انتساب ها از اهمیت بالایی برخوردار است. در این جُستار هشت مورد از انتساب های مشکوک سفینه مزبور بررسی شد که سه مورد با قطعیت تأیید و سه مورد رد شد. در دو مورد دیگر اگرچه با قاطعیت نمی شود نظر داد، اما می توان حدود منطقی انتساب ها را مشخص کرد.
تحلیل ساختار زبانی و نشانه ای شعر «به باغ همسفران» سهراب سپهری بر مبنای نظریه نشانه شناسی پیرس
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
71 - 106
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تمرکز بر ابعاد زبانی و نشانه ای، شعر "به باغ همسفران" از منظر نشانه شناسی پیرس تحلیل شده است. هدف اصلی پژوهش بررسی تعامل ساختارهای زبانی و نشانه های این شعر در سه سطح شمایلی، نمایه ای، و نمادین است تا نحوه بازنمایی پیوند میان زبان، انسان، و طبیعت، و مفاهیم فلسفی و معنوی روشن شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به نقش نظام نشانه ها در ایجاد معنای متن توجه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تصاویر شمایلی نظیر "سبزینه" و "شقایق" علاوه بر بازتاب ویژگی های حسی و بصری، حامل لایه های معنایی پیچیده ای هستند که تجربیات درونی و معنوی شاعر را به مخاطب منتقل می کنند. در سطح نمایه ای، نشانه هایی چون "عقربک های فواره" و "باران و بیابان" از طریق پیوندهای علّی و زمانی، به بازنمایی تجربیات زیسته سپهری و پیوند آن ها با عناصر طبیعی و گذر زمان می پردازند. در نهایت، سطوحِ نمادین، تصاویری همچون "واژه در سطر خاموشی" را شکل می دهند که نشان دهنده عبور از محدودیت های زبانی و جستجوی معنای عمیق تر است. تحلیل نشانه شناختی این شعر نشان می دهد که سپهری با ترکیب سطوح مختلف نشانه ای و بهره گیری از ظرفیت های زبانی، شعری چندلایه و تأمل برانگیز خلق کرده است که علاوه بر زیبایی های بصری و زبانی، به بازنمایی مفاهیمی چون پیوند معنوی انسان با طبیعت، فلسفه عشق، و جستجوی حقیقت وجودی می پردازد.
بررسی بن مایه های اسطوره ای آب در داستان های شفاهی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های عامه سرشار از باورهای اسطوره ای است، به همین دلیل درک و دریافت پیرنگ و علت وقایع در این داستان ها کمی پیچیده است و لازمه درک درست آنها آگاهی از باورهای کهن و آیین های اساطیری است. محتوای بسیاری از داستان های شفاهی مازندران را اندیشه ها و باورهای اسطوره ای تشکیل می دهد. نگارندگان در این جستار سعی دارند به روش توصیفی-تحلیلی، بن مایه های اساطیری مرتبط با آب را در این داستان ها مورد بررسی و تحلیل قرار دهند و به این پرسش پاسخ دهند که عناصر اساطیری مرتبط با ایزدبانوی آب در داستان های شفاهی مازندران چگونه نمود پیدا کرده است. پس از بررسی پنج جلد داستان های شفاهی مازندران روشن شد مؤلفه هایی نظیر گذر از رودخانه، مسدود شدن آب رودخانه ها به وسیله اژدها و نبرد قهرمانان با اژدها، قربانی شدن دختران و به دنبال آن آزاد شدن آب ها، ازدواج قهرمانان با دختران پادشاهان، حسادت نسبت به شخصیت اول داستان و توطئه برای قتل او، حضور اسب آبی یا دریایی، روییده شدن گیاه از خون، خارج شدن شخصیت اول داستان برای یافتن همسری خارج از سرزمین مادری خود، پیوند میان ایزدان نگهبان آب و ایزدبانوی باروری و ارتباط پری و چشمه، از مضامین اصلی داستان های شفاهی مازندران است که همگی ریشه در باور و آیین های اساطیری دارند.
Georgiy Daneliya’s Hopelessly Lost (1973): A Narrative of the Cold War in a Film Adaptation of Twain’s The Adventures of Huckleberry Finn(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
75 - 93
حوزههای تخصصی:
In the twenty-first century, film adaptation studies shifted to the reworking of the literary text within the new sociopolitical situation of the time. Such literary theories as cultural materialism can explicate the film adaptation. Here, Daneliya’s Hopelessly Lost (1973) is investigated focusing on the political orientations of the Soviet-American Cold War. Hence, through cultural materialism a window is opened unto the past literary text of Twain’s The Adventures of Huckleberry Finn to be read within the political presence of the Cold War. Per se, Sinfield’s practice of reading known as a ‘theater of war’ is applied to show the cracks and the faultlines that the director has used to depict his narrative of the Cold War. Therefore, it is demonstrated that Hopelessly Lost (1973) is a film adaptation that has focused on those parts of the novel that contain the dark images of the United States and attempts to develop the types of mutations that are in line with this orientation. Altogether the narrative of the film adaptation promulgates a grim reality that implicates the inevitable downfall of the United States amidst the political alignment of the Cold War through the character of Uncle Sam.
ضمیر ناخودآگاه جمعی و نقش درون مایه ها و تصاویر آن در غنای اثر ادبی با تکیه بر مقایسه موضوع «صبر بر مصیبت» در «کلیدر» و «دا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
151 - 192
حوزههای تخصصی:
برای نقد یک اثر هنری روش های مختلفی وجود دارد که منتقدین با به کارگیری آن ها به نقد و تحلیل آثار هنری و ادبی می پردازند. تا به امروز، نقدهای صورت گرفته بیشتر متوجه دنیای بیرون نویسنده، نفس اثر به تنهایی و همچنین اِعمال نفوذ نویسنده بر داستان بوده است. این پژوهش سعی دارد یافته های مطالعات روان شناختی درباره ضمیر ناخودآگاه جمعی و استفاده از محتویات و امکانات آن در خلق اثر هنری را بررسی کند؛ از این رو، هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این سؤال است که عوامل و عناصر متعلق به ضمیر ناخودآگاه در ادبیت یا بخشیدن حیثیت ادبی به «دا » و «کلیدر» چه نقشی داشته است؟ این پژوهش به شیوه تحلیل اسنادی و روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفته است. نتیجه نشان می دهد که هر متنی با هر سطحی نمی تواند بستر مناسب و شرایط لازم برای ایفای نقش کهن الگوها و اساطیر را در خود فراهم سازد . متونی که تنها پرورده عقل و حواس پنجگانه باشد، نمی توانند پا را فراتر از عقل بگذارند؛ این در حالی است که هر چه حس و تخیل آزادتر گذاشته شود، متنی ادبی تر و از لحاظ اساطیری، غنی تر در اختیار خواهیم داشت.
مطالعه تطبیقی یادگیری تجربی توسط میانجی گرهای انسانی و فناوری: تفکر انتقادی، درک مطلب و افزایش واژگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
24 - 51
حوزههای تخصصی:
مسئولان آموزشی بر این باورند که تجربه و فناوری می تواند پیشرفت تحصیلی کودکان خردسال را افزایش دهد و سطح پنهان تفکر انتقادی آنها را فعال کند. بنابراین، هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر میانجی گرهای انسانی و فناوری بر تفکرانتقادی ، درک مطلب، و توسعه واژگان زبان آموزان کودک با استفاده از تئوری یادگیری تجربی بود. به همین منظور، دو گروه شصت نفری فراگیر (سی دانش آموز در هر گروه) در طی چهار ماه در معرض دو نوع میانجی گر قرار گرفتند: معلم و تکنولوژی. از پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش میزان پیشرفت زبان آموزان در تفکر انتقادی، درک مطلب و تسلط بر واژگان استفاده شد. نتایج نشان داد که فراگیران در گروه آزمایش با واسطه فناوری نسبت به گروه با واسطه معلم در سطح تفکر انتقادی، توسعه واژگان و درک مطلب برتری داشتند. این نشان می دهد که فراگیرانی که به واسطه کامپیوترو فناوری در تعامل هستند، از کسانی که با یک واسطه انسان، یعنی معلم تعامل دارند، پیشی می گیرند. یافته های ما پیشنهاد می کند که واسطه های غیرانسانی (فناوری) از انسان ها قانع کننده تر هستند، احتمالاً به دلیل ویژگی های فریبنده شان که انگیزه و الهام یادگیرندگان را افزایش می دهد.
زن از کوچه مدق تا کافه ستاره دگردیسی زنان کوچه مدق در روایت سینمایی آن ( کافه ستاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی و سنجش شیوه ی روایت در رمان کوچه ی مدق، اثر نویسنده موفق مصری، نجیب محفوظ و فیلم سینمایی کافه ستاره، نخستین اثر اقتباسی سامان مقدم، کارگردان شناخته شده ی ایرانی است. از این رو می توان گفت، این پژوهش بر تبیین چیستی و کیفیت دگرگونی های روایت از ادبیات تا سینما، در دو اثر ادبی و سینمایی متمرکز است. در اثر سینمایی در جدال با فرادست و کشمکش های اجتماعی-اقتصادیِ برساخته ی فرادست، حضور روایت زنانه آشکار است. حال آنکه این شیوه ی روایت در اثر ادبی یعنی کوچه ی مدق به روشنی دیده نمی شود؛ ستیز فرودست با فرادست، نوشتار/روایت فیلم را زنانه تر کرده است. در مجموع روایتگری در فیلم به شیوه ای خلاقانه تغییر یافته است: حضور پررنگ شخصیت های زن، به تصویر کشیدن همدلانه ی وضعیت زنان، تعدد راوی، تجلی رمانتیک عشق، رؤیانگاری شخصیت های داستان، بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی، روایت کافه ستاره را زنانه کرده است، حال آنکه تنها برخی از این مؤلفه ها مانند بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی در کوچه ی مدق دیده می شود. نکته ای که نباید از نظر دور داشت اینکه پدیدآورنده ی هر دو اثر جنسیت مردانه دارند.
Translations and Imitations of the Shahnameh in Turkish Lands(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
9 - 40
حوزههای تخصصی:
Reading and reciting the Shahnameh in Persian was popular not only in Persianate lands, like some parts of the Caucasus and Central Asia, but in Ottoman empire as well. Furthermore, some of the stories of the Shahnameh were known through oral tradition. Copying and making illuminated manuscripts of the Shahnameh was another method of spreading the fame of Ferdowsi. Ferdowsi, like many other poets of Iran, had considerable influence on the Ottoman literature. The present article examines translations and imitations of the Shahnameh in Turkish Lands.
نقش اقلیم در مفهومسازی زبان شعر: بررسی استعاره مفهومی «آه» در اشعار فارسی، انگلیسی و ترکی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 98
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر تأثیر اقلیم بر مفهوم سازی در شعر بررسی تطبیقی می شود. بدین منظور استعاره های مفهومی «آه و ناله» در زبان های فارسی، ترکی و انگلیسی استخراج، و با استفاده از استعاره شناختی لیکاف (۱۹۸۰) تحلیل شد. پیکره زبانی پژوهش حاضر منتخبی از اشعار حافظ، سعدی و عطار در زبان فارسی؛ شهریار، فضولی و واحد در زبان ترکی؛ و شکسپیر، اسپنسر و جان دان در زبان انگلیسی ست. نتایج مطالعه نشان داد که تأثیر اقلیم بر شعر امری زبان محور نیست بلکه موضوعی بین زبانی است . "آه" در ادبیات فارسی «آتش»، در انگلیسی «باد»، و در ترکی «نسیم/آتش» است. با آه فارسی عاشق آتش می افروزد و معشوق را در این آتش می سوزاند. هم چنین، آه و به تبع آن آتش در فارسی ویژگی "بیرونی" دارد؛ ازاین روست که آتشِ آه عاشق دامن معشوق را گرفته و از وی انتقام می گیرد. در مقابل، در ادبیات انگلیسی آه از جنس آب/باد است و عاشق سیل و گاه طوفان به راه می اندازد و معشوق در سیل آه عاشق غرق می شود. هم چنین، باد و آب تولیدشده از آه در انگلیسی ویژگی «درونی» دارد و به دامن معشوق نمی رسد. بنابراین، آه های فارسی آتشین، خشک، سوزاننده و بسیار مؤثرند ولی آه های انگلیسی نمناک و توأم با اشک اند که باعث ایجاد طوفان در دریا می شوند. این خصوصیت منطبق بر اقلیم کشورهای ایران و انگلستان است. همین مسئله در زبان ترکی نیز صدق می کند، با این تفاوت که ادبیات ترکی راهی میانه در پیش می گیرد. آه ترکی گاه ملایم مانند نسیم است و گاه آتشین؛ نه نسیمش طوفان به راه می اندازد و نه آتشش افلاک و کواکب را می سوزاند. از دیگر نکات مهم زمان آه کشیدن شاعر است. در اشعار فارسی و ترکی آه در شب و سحر کشیده می شود اما در زبان انگلیسی زمان خاصی ندارد. شاید بتوان دلیل این کار را در باورها و اعتقادات دینی شعرا جستجو نمود.
دیالوگ به مثابه زبان نمایش (بررسی کارکردهای هنری و خلاقانه دیالوگ در نمایش نامه های بهرام بیضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهرام بیضایی از جمله نمایش نامه نویسانی است که از طریق عنصر گفت وگو دنیای معاصر را به زیباترین صورت ممکن تصویر کرده است؛ مُدرنیزه بودن، پیشرفت، تکنولوژی، صنعت و در نهایت دنیای مُضحک و مسخره ای که برای آدم های جامعه ساخته اند. بیضایی با هنرمندی تمام کلمات و اصطلاحات گفت وگو را به گونه ای در کنار یکدیگر قرار داده است که به راحتی می توان تنش و آسیب پذیری شخصیت ها را در موقعیت های خاص، ارزیابی کرد. تکنیک متفاوتی که بیضایی را از دیگر نمایش نامه نویسان متمایز می سازد، این است که او از شخصیت های نمایش به عنوان راویان اثر استفاده می کند و این کار را با گفت وگوی میان شخصیت ها، حدیث نفس و تک گوییِ نمایشی شخصیت های داستان پیش می برد. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل محتوا، کارکردهای هنری عنصر دیالوگ در نمایش نامه-های بیضایی بررسی و تحلیل شده است. این نویسنده از طریق افشای کاراکترها، تیپ سازی سمبولیک و خلق موقعیت های جدید در نمایش نامه های خود، کارکردهای دیگرگونه به عنصر گفت وگو بخشیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خلاقیّتی که بیضایی در روایت برخی نمایش نامه هایش به کار برده است، در طراحی پیرنگ و طرح داستانی است که نقطه اوج نمایش را در ابتدای داستان قرار می دهد و این مهم را از طریق گفت وگو و کلام شخصیت-های داستان، انجام می دهد. به عبارت دیگر، بیضایی برای گریز از تکرار در روایت به عنصر گفت وگو متوسّل گردیده است تا بسیاری از ویژگی های اعتقادی و درون مایه های نمایش نامه را در فضایی متفاوت تر به تصویر بکشد.
سیر تطور شخصیت روایی روباه در حکایت های حیوانات از قرن 3تا قرن 9 هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد حکایت های حیوانات در طول زمان به دلایل اجتماعی، تاریخی، نظام های گفتمانی یا خلاقیت راویان آنها با تغییر و تطور در مؤلفه های ساختاری همراه بوده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که شخصیت روباه در حکایت های قرن 3 تا 9 چه تغییراتی داشته و این تغییر چه تأثیری بر سیر روایی حکایت داشته است. برای دستیابی به این هدف 33 حکایت از 18 کتاب در بازه زمانی ذکر شده، انتخاب و بر اساس دیدگاه کلی روایت شناسان ساختارگرا به ویژه آراء برمون بررسی شده است. روباه در حکایت ها در مقابل سایر شخصیت ها نقشی فعال و محوری دارد و سیر تحولی را از شخصیت منفی به مثبت طی می کند. در برخی ازکتب قرن ششم با تفاوت هایی در شخصیت روباه روبه رو می شویم. در برخی از حکایت ها روباه حیله گر و منفعت طلب گاهی به چهره ای چاره اندیش، عاقل و فریب خورده تبدیل شده و در برخی مواقع نیز حیله گری ناجی می شود. این حیوان متأثر از جریان عرفان و تصوف بیشتر به ارزش های درونی پی می برد؛ همچنین از صورت حیوانی فاصله گرفته و عهده دار نقش های انسانی مانند وزارت و نگهبانی می-شود.
ادبیات بومی در رمان درخت انجیر معابد احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات بومی نوعی از ادبیات است که شرایط زیستی و بومی یک منطقه، آداب و رسوم و عقاید و باورها، فرهنگ، مناسبات و روابط اجتماعی، مذهبی و غیره را که بر آن منطقه حاکم است، منعکس می کند. گرایش به این نوع ادبیات در میان داستان نویسان معاصر فراوان دیده شده است. احمد محمود نویسنده برجسته رئالیست ایرانی است که توانسته به نحو مطلوبی عناصر بومی منطقه جنوب ایران را در آثار خود بازتاب دهد. آشنایی عمیق وی با فرهنگ مردم سواحل خلیج فارس و بهره گرفتن از عناصر بومی مناطق جنوب ایران، آثار وی را از منظر ادبیات بومی و اقلیمی قابل بررسی و تأمل نموده است، به همین دلیل جستار حاضر به بررسی ادبیات بومی در آخرین اثر این نویسنده که رمان درخت انجیر معابد است، می پردازد. دستاورد پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که احمد محمود در درخت انجیر معابد آداب و رسوم، عقاید و باورها، لهجه و گویش مردم جنوب ایران را در کنار تاریخ و جغرافیای طبیعی و انسانی این منطقه به تصویر کشیده است که این امر بیانگر آگاهی و تسلط عمیق وی بر جنبه ها ی مختلف تاریخ، جغرافیا و فرهنگ مردم ساکن جنوب کشور است.
نظریه آستانگی و اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
247 - 270
حوزههای تخصصی:
سپهری در بسیاری از اشعار خود، از ورود و خروج هایی به عوالم شخصی با فضاهای خاص انتزاعی و تجریدی سخن می گوید؛ این اشعار روایت گر سفری باطنی، متضمن گذار (شکاف/گسست) از فضای اولیه (جامعه متعارف انسانی) و حضور در فضای ثانویه شهودی -به قصد استکمال روح و راحت جان- و سپس بازگشت به عالم اولیه است. این دسته اشعار سپهری، یادآور نظریه های فرهنگ شناسی مناسک و -به گونه ویژه- دیدگاه آستانگی است. مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحلیل تطبیقی نظایر این اشعار در هشت کتاب سپهری با نظرگاه آستانگی بوده است. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیل محتوای قیاسی است و از انجام آن این نتایج به دست آمد: سه مرحله مناسک گذار: پیشاآستانگی (تفکر انتقادی و گسستگی از فضای عادی اجتماعی)، درآستانگی (تمنای ارتقای موقعیت و درک فضایی بالاتر از نظم موجود-عادی اجتماعی) و پساآستانگی (بازگشت به وضعیت متعادل و بهنجار ابتدایی) طی فرایند تشکیل یافته از چهار گام عملیاتی: شکاف، بحران، عمل جبرانی و انسجام در گفتمان شعری سپهری قابلیت رهجویی و انطباق دارد. نیز اغلب ویژگی های درنظر گرفته شده برای آستانگی (نمادین بودن، فضامندی، ریخت مندی، میانگی، تجویزی، ایدئولوژیک، تعلیقی و هم پیوندی با اساطیر) در فضای آرمانی و استعلایی که سهراب آن را در شعر خود مفهوم سازی می کند، یافت می شود.
بررسی کارکردها، شگردها و فواید اطناب در نفثة المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
81 - 100
حوزههای تخصصی:
نفثه المصدور از متون فنی و مصنوع قرن هفتم هجری و یکی از زیباترین آثار نثر فارسی در این دوره است. این اثر از جنبه های بلاغی، ادبی و حتی تاریخی در زمره یکی از والاترین متون قرار می گیرد. از ویژگی های نثر این کتاب می توان به تکرار مترادفات، حشو، جملات معترضه و دعایی، اقتباس و فراوانی لغات عربی و... اشاره نمود. در این اثر «اطناب» بسامد بسیاری دارد. عدم آشنایی خواننده با اطناب و انواع آن، خواننده را در فهم متن این کتاب دچار سردرگمی می کند. این جستار به گونه های مختلف اطناب در نفثه المصدور پرداخته است: اعتراض، انواع حشو، جملات دعایی، بدل، نفرین، ایضاح بعد از ابهام، ایغال، تکرار، تذییل، ذکر خاص پس از عام و... . در این جستار بر اساس پژوهش کتابخانه ای و روش توصیفی – تحلیلی برآن است تا شگردهای اطناب در کلام زیدری را مورد بررسی قرار دهد و در نهایت بدان می رسد که اگرچه نفثه المصدور اثر کم حجمی است، ولی نویسنده به دلایل ادبی و بلاغی، معانی اندک را در جملات بسیار بیان نموده است تا با به کارگیری شیوه های اطناب به توصیف ها، مدح و هجوها بپردازد و بسیاری از استشهادات عربی و فارسی و صنایع لفظی و بدیعی چون سجع، جناس، موازنه و... را نیز با مهارت تمام در ظرف اطناب بگنجاند.
بازنگری در دسته بندی قالب های شعر فارسی و معرّفی برخی قالب های نوساخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالب های شعریِ زبان فارسی در تمامی دوره های تاریخی و ادبی تا به امروز تغییرات و تحوّلاتی داشته اند؛ این تغییرات در دو حیطه محتوا و ساختار بوده است. هنجارشکنی در زبان و مفاهیم اشعار سبب پیدایش شیوه ها و قالب هایی نو در زبان فارسی شده است، امّا با کاوش در بسیاری از آثار این شاعران، روشن می شود که هنوز قالب های جدیدی در آثار بسیاری از شاعران معاصر وجود دارد که ناشناخته مانده اند و در دسته بندی ها نام خاصّی بر آن ها اطلاق نشده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و قالب های جدید در آثار پنج شاعر منتخب معاصر (نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، فریدون مشیری، نادر نادرپور، و محمّدرضا شفیعی کدکنی) برگزیده و سپس نام گذاری و بررسی شده است. قالب هایی جدید شامل ترکیب بند نو، مسمّط نو، سه پاره، قطعه پیوسته، رباعی پیوسته و دوبیتی پیوسته به قالب های «نوکهن» و «نوواره» به قالب های نوین افزوده شد.
تلفیق گفتمان ها در زندگی و شخصیت جلال الدین محمد بلخی (مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲۷
187 - 161
حوزههای تخصصی:
غالباً تصور می شود گفتمان فقهی و عرفانی و به تبع آن، عرفا و فقها نسبت تخاصمی یا متضاد دارند، چنان که گویا فقه و تصوف ذاتاً غیرقابل جمع اند. نیز هر دو گفتمان اموری یک دست و بی منفذ تصور می شود که از هرگونه تداخل با یکدیگر شدیداً پرهیز دارند؛ اما در تاریخ شخصیت های متعددی ظهور کرده اند که در عین ارتقا به مناصب والای فقاهت، دارای گرایش های شدید عرفانی هم بوده اند؛ به طوری که می توان آن ها را عارف – فقیه نامید. تصورات شبیه به این، کمابیش درباره نسبت میان دو گفتمان تصوف و سیاست نیز وجود دارد. حال آن که سه گفتمان سیاسی، فقهی و تصوف در طول تاریخ وابستگی ها، پیوستگی ها و همگرایی های متعددی داشته اند. از دیگر سو، وقتی به عناصر گفتمانی سیاست، فقاهت و تصوف نگاه می کنیم، در مواردی آن ها را غیرقابل جمع می یابیم. ما در پی بررسی چگونگی تلفیق گفتمان های به ظاهر ناسازگار در زندگی و شخصیت مولانا هستیم. رویکرد ما تحلیل متنی و استفاده از نظریه تحلیل گفتمان است و در پایان نشان داده ایم که گفتمان های سیاسی، فقهی، اقتصادی و عرفانی در همه دوره های زندگی مولانا با یکدیگر تلفیق شده اند و تصوراتی که زندگی مولانا را به دو دوره کاملاً منفک و در تقابل با یکدیگر مطرح کرده اند، نادرست است.
تحلیل تیپ و دگردیسی شخصیت قهرمان و اشخاص رمان هستی بر پایه نظریه انیاگرام
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
193 - 220
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات در نقد رمان تحلیل تیپ شخصیتی قهرمان و اشخاص داستان است. گاه شخصیت قهرمان و اشخاص دچار دگرگونی می شود. اگر این دگرگونی سیر تکاملی داشته باشد با الهام از علوم طبیعی دگردیسی شخصیت خوانده می شود که در آن قهرمان یا شخصیتها حائز تیپ برتر می شوند. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی دگردیسی تیپ قهرمان و شخصیت های اصلی رمان هستی اثر فرهاد حسن زاده از دیدگاه انیاگرام تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هستی، قهرمان داستان، پیشفرضهای اجتماعی و هنجارهای کلیشه ای جنس خود را به تعلیق درمی آورد و در چالشی همه جانبه با امداد مادر، خاله و دایی بر مشکلات غلبه می کند و با تکمیل مرحله دگردیسی به قهرمان و ناجی خانواده و اجتماعش تبدیل می شود. با تحلیل عناصر شخصیت شناختی هستی و تطبیق آن با نظریه اینیاگرام، «هستی»، دختری دارای ویژگیهای تیپ 4 است که بعد از حوادث داستان به سمت بال 3 می رود. مادر، خاله و دایی هستی تیپ شخصیتی2 دارند و از آغاز تا پایان داستان تیپ شخصیت خود را حتی با تغییر شرایط و شروع جنگ حفظ می-کنند. پدر هستی فردی دارای تیپ 1 ناسالم است که با آرامش به سمت تیپ 7 خوشخو دگردیسی می یابد.
Nouvelle Épistémologie de l'Imaginaire Littéraire dans l'Histoire de l'Art(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L'écriture littéraire de l'histoire de l'art va au-delà de la simple narration des faits passés en adoptant une approche critique qui valorise l'imagination et la fiction pour comprendre esthétiquement l'art. Cette approche novatrice remet en question les méthodes traditionnelles basées sur des faits avérés, mettant en lumière la puissance de la fiction dans la représentation de l'art et de ses acteurs. La question centrale est comment cette utilisation de la fiction réinvente notre compréhension de l'art et de ses artistes.