فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
28 - 41
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه یکی از دل انگیزترین انواع شعر فارسی است که در آن مضامین متنوع به کار می رود. شاعر در ساقی نامه ابیاتی را خطاب به ساقی، مغنّی و مطرب می سراید و از او طلب باده و نواختن ساز و سرود می کند. این پژوهش، به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای نوشته شده است. در این مقاله به تعریف و تبیین ویژگی های ساقی نامه معین الدین احمد بن محسن فیض کاشانی پرداخته شده است. از این جهت که این پژوهش دربردارنده تعبیرات و توصیفاتی درباره ساقی، باده، میخانه، مطرب، آلات و نغمات موسیقی و همچنین مضامین عرفانی است اهمیت دارد. بررسی مضامین طرح شده در شعر معین الدین احمد نشان می دهد که وی در مهم ترین بخش ساقی نامه که نکوهش روزگار و مذمت اهل آن است، در جایگاه عارف و واعظ، با نگاهی اعتقادی بیشتر از ناپایداری و زودگذر بودن هستی سخن می گوید، تا مخاطب خود را متوجه عالم آخرت کند که دست از بدکاری و مال اندوزی صرف بردارد. شراب هم در ساقی نامه معین الدین احمد، مِی عرفانی و محبت الهی است و شاعر آن را همان حس سرخوشی وصل با محبوب ازلی می داند. نکته دیگر حضور تفکر خیامی در ساقی نامه این شاعر است. .
بررسی شخصیت های تمثیلی در باب اول بوستان سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سعدی در بوستان که از تاثیرگذارترین مثنوی های تعلیمی_اخلاقی زبان فارسی است، به درستی از ابزار تمثیل برای بیان اهداف تعلیمی خود بهره برده است. در این پژوهش به منظور آشکار شدن اهمیت تمثیل و چگونگی کاربرد این آرایه ادبی در بوستان سعدی، به بررسی انواع شخصیت های تمثیلی در باب اول بوستان پرداخته شد سعدی با زیرکی و هوشیاری تمام خود، نام باب اول بوستان را به درستی " در عدل و تدبیر و رای" انتخاب کرده است و بیشترین شخصیت های تمثیلی که برای بیان حکایات این باب در نظر گرفته، چه مثبت و چه منفی، از طبقه شاهان و حاکمان و وزیران انتخاب کرده، زیرا قطعا می دانسته خواننده ی اثرش خوانش بوستان را از این باب آغاز می کند، پس می بایست تاثیرگذارترین بخش سخن خود را در این باب بیاورد.در مجموع از 26 شخصیت این باب، 21 شخصیت شاه و وزیر و حاکم هستند که نشان دهنده ی اهمیت رفتار طبقه ی حاکم با مردم است.
تبارشناسی خانقاه از دیدگاه میشل فوکو
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
135 - 165
حوزههای تخصصی:
خانقاه به عنوان یک نهاد اجتماعی در تاریخ اندیشه و ادبیات فارسی نقش بسزایی داشته است و تاثیر آن در رشد و اشاعه فرهنگ و ادب ایران انکار ناشدنی است. درباره تاسیس نخستین خانقاه در جوامع اسلامی و علل ایجاد آن، در میان محققین اختلاف نظر وجود دارد. روی گردانی فقهای دنیاجو از آموزه های اسلام راستین و عمل به دستورات آن، بیزاری از زهد خشک و وجود عالمان بی عمل زمینه های شکل گیری وگسترش خانقاه را در ممالک اسلامی بیشتر کرد و همین عامل، باعث جدایی خانقاه از مسجد شد و نوعی گسست معرفتی ایجاد کرد که پیش از آن در جامعه اسلامی سابقه نداشت. این نوشتار، در پی آن است ضمن پرداختن به تاریخ و چگونگی تولد خانقاه، ضرورت، انگیزه و علل تشکیل این نهاد اجتماعی را آشکار کند و جهت روشنگری ذهن خواننده، اشاره ای به چگونگی پیدایش و تجلّی آیین تصوف در میان مسلمانان داشته باشد. سپس با در نظرگرفتن اهمیت و جایگاه خانقاه در شناساندن فرهنگ اسلامی، با نگاهی جامعه شناختی، خاستگاه، نقش و کارکرد آن را از دیدگاه اصول روش شناختی و رویکرد تبارشناسانه فوکو بررسی کند. نتایج حاکی از آن است که تقابل خانقاه با اندیشه های دینی باعث شکل گیری این نهاد شد و هر گروه برای پایبندی های خود ادلّه خود را ارائه داده اند و در نهایت، پیوستن بزرگانی مانند امام محمد غزّالی به آیین و مسلک تصوّف، شکل گیری خانقاه را رسمیّت بیشتری بخشید.
مقایس هویت جنسیتی (زنانه-مردانه) در حسب حال های فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
82 - 98
حوزههای تخصصی:
هویت جنسیتی، نشانگر تصویر ذهنی راوی از «من» اوست که متضمن اوصاف زنانگی یا مردانگی است. مسأله اصلی این تحقیق، مقایسه هویت جنسیتی، در حسب حال های منظوم شاعران زن و مرد پارسی گو بوده است، تا موضع گیری هویتی- جنسیتی راوی را استخراج کند. برای انجام این پژوهشِ بینارشته ای و مؤلف محور، از روش تحقیق ترکیبی (توصیفی-تحلیل قیاسی-آماری) براساس آرای ساندرا بم استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، حسب حال چهار شاعر مرد (سهراب، اخوان، شهریار، عماد خراسانی) و چهار شاعر زن (سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد، طاهره صفارزاده و سپیده کاشانی) است. از انجام این تحقیق، نتایج زیر حاصل شد: در حوزه واژگان، صفت هایی؛ مانند: دفاع از باورهای خود و پرخاشگری به عنوان ویژگی های مردانه و صفاتی همچون: خون گرمی و حساسیت در برابر نیازهای دیگران، اعتقاد به باورهای خرافی، تعهد در انجام رسومات فرهنگی و مطیع بودن به عنوان ویژگی های قوی زنانه نمود دارد. در حوزه ساخت دستوری صفاتی؛ مانند: قاطعیت در کلام، خوداتکایی، قدرت تحلیل گری و عقل گرایی به عنوان ویژگی های غالب مردانه و در حسب حال زنان، خصوصیاتی؛ هم چون: عدم صراحت، مؤدب بودن، ساده گویی و علاقه به مشارکت انعکاس بیشتری دارد. در انواع کنش های گفتاری، ویژگی هایی؛ همچون: ثبات فکری، قدرت بیان و تقیّد در دفاع از باورها برای مردان و صفاتی مانند: پوشیده سخن گفتن و لحن صمیمانه و عاطفی برای زنان غلبه دارد.
نقش آگاهی های بلاغی (استعاره مکنیه) در جمال شناسی قصاید ظهوری ترشیزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی شعر از آغاز تا روزگار ما اغلب در دو محور موسیقی زبان و شیوه ارائه مطلب در شعر یعنی تخیلِ شاعر صورت گرفته است. تخیل از مهم ترین عناصر شعر به شمار می آید که حاصل آن صور خیال است. از میان انواع صور خیال، استعاره مهم ترین بحث بلاغت است که در این جستار، نوع پنهان آن یعنی استعاره بالکنایه یا مکنیه در قصاید ظهوری ترشیزی که یکی از پیشگامان سبک هندی است و تذکره نویسان و حتی شاعران و ادیبان هم عصر شاعر به برتری او در طرز تازه (سبک هندی) خستو شده اند، از زاویه تنوع موضوعی و تأثیر آن در سبک سازی قصاید وی مورد بررسی قرار گرفته است. سبک ادبی ظهوری تا اندازه زیادی مرهون نگاه استعاری او به واژگان کلام است. آگاهی شاعر به ارزش های معنوی و عاطفی واژه ها که بر اساس روحیه و احساسش صورت می گیرد، به ظهور هنری زنده و پویا منجر شده است. در شعر ظهوری، آنچه واژه ها را به هم پیوند زده و در کنار هم گرد آورده است، نه وزن بلکه تشخصی است که به واسطه استعاره مکنیه و تشخیص به کلمات اعطا شده است.
مطالعه آئین ازدواج در دو حماسه جهانی شاهنامه و رامایانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
69 - 90
حوزههای تخصصی:
ازدواج از موضوعات بحث برانگیز در آثار حماسی جهان است. ازدواج در آثار حماسی دارای فرجامی خوش و گاهاً غم انگیز است که موجب شورش، جنگ و خونریزی، نابودی پادشاهان می گردد. ازدواج سنگ بنای هر جامعه ای است که تأمین کننده نیازهای روانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی انسان است و در عین حال یک پدیده فرهنگی است که نزد هر ملّتی رنگ خاصّی به خود گرفته است. پژوهش حاضر با روی کردی توصیفی- تحلیلی و خوانشی تطبیقی به روش آمریکایی به بررسی بن مایه ها و آیین ازدواج در شاهنامه و رامایانا پرداخته است. با توجّه به اهمیّت نتیجه اسطوره ها و حماسه ها در دنیای کنونی و انتقال آداب و رسوم و فرهنگ هر جامعه ای، ضرورت این پژوهش احساس شد. حاصل از این پژوهش دست یابی به بن مایه های همانند آزمون ازدواج، آداب و رسوم ازدواج، پیشگامی و آزادی دختر در ازدواج و برون مرز همسری است. در شاهنامه بسامد برون مرز همسری بیشتر از رامایانا مشهود است که همین امر باعث سفر و جستجوی پهلوانان شده است. در واقع آئین ازدواج در ایران با توجه به نوع آن موقّتی یا پایدار بودن آن شامل رسومات مختلفی است. و در فرهنگ مردم هند بیشتر با آئین های مذهبی همراه است. به طور کلی بن مایه ها و اساس اولیه ازدواج در شاهنامه و رامایانا دارای وجوه مشترک و متفاوتی است که در میان آن برون مرز همسری و آزمون ازدواج دارای اشتراکات فراوانی در این دو فرهنگ است. هر دو فرهنگ تلاش داشته اند تا هدف از سفرهای پهلوانان خود را توجیه کنند و از جانب دیگر بر انتخاب همسر توسط زن اصرار داشته اند.
الدیمقراطیه الأدبیه فی فکره محمدعلی جمال زاده ومیخائیل نعیمه على ضوء نظریه المقارنه المرتکزه على ماقبل التخصصات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
139-166
حوزههای تخصصی:
آراء محمد علی جمال زاده اللغویه والأدبیه کرائد القصه القصیره الفارسیه فی مقدمه مجموعته القصصیه المعنونه ب یکی بود یکی نبود(کان یاماکان)تحتوی على مفاهیم أهمها مفهوم الدیمقراطیه الأدبیه، والتی اعتبرها کثیر من النقاد بیان الأدب الفارسی الجدید. سهوله الفهم لعامه الناس واستخدام اللغه العامیه واختیار الشخصیات القصصیه العادیه من اهل الشارع والسوق و من مختلف الطبقات المجتمع، ووصف عادات الناس وتقالیدها، بساطه الکتابه وسلاستها وتعزیز اللغه الفصحى والحفاظ على التراث اللغوی وإلخ، أهم مظاهر الدیمقراطیه الأدبیه التی أشار جمال زاده إلیها فی هذا البیان. یمکن استنباط مثل هذه الآراء فی أعمال الکاتب العربی الکبیر ورائد القصه القصیره العربیه میخائیل نعیمه وآراءها اللغویه والأدبیه. نسعى من خلال الورقه البحثیه إلى دراسه المفاهیم المرکزیه لمقدمه مجموعه جمال زاده القصصیه فی وجهات النظر الأدبیه واللغویه لمیخائیل نعیمه بناءاً على المنهج الوصفی التحلیلی وفی ضوء نظریه المقارنه المرتکزه على رؤیه ماقبل التخصصات لسزار دومینغز وهان ساسی وداریو فیلانو. أظهرت نتائج البحث أنّه بإمکاننا استنباط المفاهیم المرکزیه للدیمقراطیه الأدبیه فی آراء میخائیل نعیمه اللغویه والأدبیه مع اختلاف أنّ آراء نعیمه لم یتم جمعها فی عمل بعینه بل تشتّتت فی معظم أعماله ویمکن استنباطها من خلال قراءه أعماله المختلفه. تتجلّى ذروه هذه المفاهیم فی مجموعتی یکی بود یکی نبود(کان یاماکان) وکان ماکان القصصیه تطبیقیاً. فإنّ اختلافهما الرئیسی فی هذا الصدد، ینضوی فی التفاصیل ویرتبط بطبیعه اللغه الفارسیه والعربیه وآدابهما.
مفهوم «وحدت» در مثنوی های مولانا و بیدل دهلوی بر اساس استعاره ها ی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
143 - 183
حوزههای تخصصی:
مفهوم «وحدت» یکی از مفاهیم انتزاعی، مبهم و بنیادی در حوزه عرفان و فلسفه است و استعاره عمده ترین و مهم ترین محملی است که شعرای عارف، از جمله بیدل دهلوی و مولانا، برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعیِ عرفانی همچون «وحدت» از آن بهره برده اند. در این پژوهش تلاش شده است تا بر اساس نظریه استعاره شناختی، مفهوم «وحدت» در مثنوی های این دو شاعر بزرگ (عرفان، طلسم حیرت، محیط اعظم، طور معرفت و مثنوی معنوی) بررسی و تحلیل شود و پس از شناخت انواع و کارکردهای شناختی استعاره ها، دیدگاه و اندیشه بیدل و مولانا از خلال آن ها تبیین شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مولانا بیشتر از استعاره های مربوط به امور طبیعی، در دسترس و مذهبی استفاده کرده است؛ اما بیدل از استعاره های مربوط به مصنوعات بشری بیشتر بهره برده است. بر این اساس هدف اصلی مولانا مطابق با اغراض تعلیمی او از به کارگیری استعاره، بیشتر تفهیم «وحدت» به مخاطب است؛ اما بیدل در کنار آن به دنبال هنرنمایی و مضمون پردازی نیز بوده است. هر دو شاعر تحت تأثیر محیط جغرافیایی، شیوه زندگی و تجربیات زندگی خود تأکید بیشتری بر استفاده از برخی استعاره ها داشته اند.
مقایسه تطبیقی دو کتاب انیس الطالبین و مقامات خواجه بهاءالدین نقشبند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
35 - 64
حوزههای تخصصی:
دو کتاب انیس الطالبین و مقامات خواجه نقشبند، ازجمله قدیم ترین و مهم ترین منابع درباره بهاءالدین نقشبند (718 -791) و اصول طریقت اوست. اطلاعات بیشتر منابع درباره بهاءالدین نقشبند اغلب از کتاب انیس الطالبین گرفته شده و بسیاری از مضامین موجود در مقامات وی با کتاب انیس الطالبین مشترک است. در این مقاله سعی شد، بهاءالدین و طریقت او از منظر نگاه مؤلفان دو کتاب معرفی شود و سپس ضمن تحلیل و مقایسه تطبیقی دو اثر، سبک نگارش، میزان اشعار، عقاید و مضامین مشترک، جایگاه زن، کرامات و همچنین نوع و جهت کرامات موجود در آن ها، موردبررسی قرارگیرد. مقایسه تطبیقی دو کتاب نشان داد که بخش های زیادی از مقامات نقشبند با انیس الطالبین مشترک است و این امر نشان دهنده این است که احتمالاً انیس الطالبین یکی ازجمله منابع عمده مؤلف مقامات نقشبند بوده است. همچنین در انیس الطالبین درصد کرامات معنوی و در مقامات نقشبند، کرامات مادی بیشتر است. در هر دو کتاب آگاهی از آنچه برای دیگران رخ داده در میان کرامات معنوی، و از هوش بردن و باز به هوش آوردن افراد در میان کرامات مادی، بیش از سایر کرامت ها است.
بازنمایی استعاره های مفهومی در داستان «سیاوش» شاهنامه فردوسی: براساس رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
313 - 337
حوزههای تخصصی:
استعاره یکی از ابزارها و عناصری است که در شاهنامه فردوسی به عنوان اثری فاخر، اسطوره ای و حماسی برای انتقال و عینی سازی مفاهیم والای انسانی مورد استفاده قرار گرفته است. برهمین اساس، ماهیت ساختاری داستان های شاهنامه فردوسی به صورت روایتی استعاری بازنمایی شده است. در شاهنامه شخصیت های گوناگونی حضور دارند که هر کدام نمادی از خصایص مختلف نوع بشر را به تصویر می کشند. در میان شخصیت های تاثیرگذار در شاهنامه فردوسی، «سیاوش» به عنوان فردی «خردمند» با رویدادهایی مواجه می گردد که می تواند استعاره و نمادی از مفاهیم زندگی انسان باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی بازنمایی انواع استعاره های مفهومی یعنی 1) استعاره جهتی؛ 2) استعاره های هستی شناختی شامل (2-1) استعاره مادّی؛ (2-2) استعاره ظرف؛ (2-3) استعاره تشخیص؛ و 3) استعاره ساختاری براساس الگوی لیکاف و جانسون (1980) در «داستان سیاوش» شاهنامه فردوسی است. نتایج بررسی داده ها نشان داد استعاره هستی شناختی و، به طور خاص، نوع مادّی در «داستان سیاوش» به طور معناداری (05/0>p) بیشتر از دیگر استعاره ها مورد استفاده قرار گرفته است؛ درحالی که استعاره جهتی کمترین کاربرد را در این داستان به خود اختصاص داده است.
تبیین کارکرد استدلالی- اقناعی فن بدیعی «اقتباس» براساس تکنیک احتجاجی «حجت سلطه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
71 - 92
حوزههای تخصصی:
فن بدیعی اقتباسْ فرایند ستاندن کلام مقدس (کلام الهی/ کلام بزرگان دینی) و کاربست آن در کلام بشری است. این فن مانند بسیاری دیگر از فنون بدیعی به سبب سیطره رویکرد زینت انگارانه نسبت به علم بدیع، عموماً ابزاری تزیینی تلقی می شود و درباره کارکردهای اساسی آن غفلت شده است. پژوهش حاضر کوشیده است تا با روشی توصیفی تحلیلی، در مقام نظری و نیز در مقام عملی، از این رویکرد فاصله بگیرد. بدین منظور، ازسویی با طرح و بررسی اندیشه های بلاغیان درباره فن اقتباس و ازسوی دیگر با ارائه و تحلیل نمونه هایی بلیغ از دو زبان عربی و فارسی کوشش شده است تا کارکرد استدلالی اقناعی این فن برجسته شود؛ به همین سبب براساس یکی از حجت های مطرح شده در نظریه «احتجاجِ» پرلمان و تیتکا، تحت عنوان حجت «سلطه»، تصویری روشن از اینگونه کارکرد فن اقتباس ارائه خواهد شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در فرایند فن اقتباس می توان آیات قرآن کریم و احادیث و روایات را حجت و دلیلی موثق و معتبر برای تأیید و تقویت ادعای خود دانست و با استفاده از سلطه و نفوذ این متون مقدس اسلامی، مخاطبِ معتقد را به اقناع واداشت. گفتنی است چنین اقتباسی بهترین راه مقابله با فردی است که با تضمین کلام بشری درپی تأیید و تقویت ادعای خود برآمده است. همچنین بهترین راه مقابله با ادعای فردی که به سلطه متون مقدس متمسک شده، تمسک به همین نوع مرجع مقدس است. البته باید در نظر داشت همه اینها تنها زمانی میسر خواهد بود که طرفین فهم مشترکی از متون مقدس داشته باشند؛ در غیر این صورت، این سازوکار احتجاجی راه به جایی نخواهد برد. ارائه الگویی فراگیر از کارکرد استدلالی اقناعی فن اقتباس برای حجت سلطه یکی دیگر از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر است.
توصیف و تحلیل شبکه آموزشی شاد از منظر زبان شناسی
حوزههای تخصصی:
با گسترش ویروس کرونا در تمام نقاط کشور و اجتناب از تجمع افراد در مکان های شلوغ، مدارس به عنوان اولین مکان ها پیشگام این امر شدند که از تجمع افراد جلوگیری کنند. آموزش از راه دور در فضای مجازی توسط معلمان و با هماهنگی مدارس، دانش آموزان را از حضور فیزیکی در مدارس بی نیاز کرد. وزارت آموزش و پرورش نوعی سیستم آموزشی را برای دانش آموزان طراحی کرد. این سیستم «شاد» نام دارد که مخفف «شبکه آموزشی دانش آموز» است و یک نرم افزار کاربردی می باشد. این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های توصیفی است که به روش کیفی به تحلیل داده ها می پردازد و ضمن آسیب شناسی آن، راهکارهای مناسب برای ارتقاء کیفیت آموزشی این شبکه ارائه می دهد. هدف از این پژوهش، تحلیل شبکه آموزشی شاد از منظر اصول زبان شناختی و ارائه راهکارهای مناسب برای ارتقاء کیفیت آموزشی این شبکه است. در این پژوهش تعداد 100 جمله از سه مقطع ابتدایی، دوره اول و دوره دوم متوسطه براساس چارچوب نظری الگوهای غیرمعیار زبانی ذوالفقاری (1385) در سه حوزه فنی، زبانی و بلاغی بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که بیشترین الگوهای غیرمعیار در حوزه فنی مربوط به املای نادرست به میزان (30%)، در حوزه زبانی مربوط به اسم به صورت استفاده بسیار زیاد از واژه های قرضی به میزان (20 %) و مربوط به فعل در شکل ناهماهنگی نهاد و فعل به میزان (15%) و در حوزه بلاغی مربوط به جابه جایی ارکان جمله به مقدار (19%) است. این نتایج نشان می دهد که خطاها به دلیل بی اطلاعی دانش آموزان نسبت به زبان فارسی و نقص سخت افزاری یا لغزش و خطای دست یا انگشت رخ می دهد.
ادبیات فراتر از جهانِ صفر و یک؛ بررسی ادبیات از دیدگاه منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
21-50
حوزههای تخصصی:
دانستن این موضوع که ادبیات دارای سرشتی فازی است و نه ارسطویی، کمک می کند تا مخاطبان و تحلیلگران در مواجهه با متون، نگاه بازتری داشته باشند. ادبیات مانند هر دانش و هنر دیگری، قابلیت ارزیابی دارد و با توجه به منطق حاکم بر آن می توان درباره ادبی بودن یا نبودن یک متن داوری کرد. ازاین رو، در این پژوهش ابتدا مفاهیمی چون: ادبیات، ادبیات عرفانی، منطق ارسطویی و منطق فازی تبیین شده اند و سپس رابطه ادبیات با منطق ارسطویی و فازی بررسی شده است. در این سنجش، با روش تحلیلی، چهار عنصر اصلیِ ادبی بودن یک متن (عاطفه، تخیل، چندمعنایی و فرم) در نموداری فازی همراه با شواهد مثالی از ادبیات فارسی تحلیل شده اند. در هر چهار مورد، نتیجه حاصل شده نشان می دهد که یک متن می تواند با دربرداشتن درجه ای از هر یک از این چهار عنصر، در دایره ادبیات قرار بگیرد و متناسب با درجه برخورداری از این عناصر، نسبت ادبی آن مشخص می گردد؛ در نتیجه لزومی ندارد که به شکل منطق دوارزشی و مطلقِ صفر ویک در منطق ارسطویی، همه عناصر را در بالاترین درجه ممکن دارا باشد. به این ترتیب ثابت می شود که منطق حاکم بر ادبیات، منطق فازی است.
تکمله ای بر دیوان بسحاق اطعمه ی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
149 - 164
حوزههای تخصصی:
تکمله ای بر دیوان بسحاق اطعمه ی شیرازی شهره معرفت * چکیده شیخ جمال الدّین بسحاق اطعمه ی شیرازی، از شاعران و نویسندگان نقیضه سرای قرن های هشتم و نهم هجری است. تنها اثری که از بسحاق اطعمه به یادگار مانده است، کلّیات اوست که شامل دیوان و چند رساله در توصیف انواع خوراکی هاست. این اثر برای آگاهی از اصطلاحات اطعمه، از منابع دست اوّل پژوهشگران است و اطّلاعات فرهنگی، اجتماعی و ادبی مفیدی را نیز دربردارد. این مجموعه بارها چاپ شده است. نخستین چاپ آن همراه با دیوان البسه با تصحیح میرزاحبیب اصفهانی در سال 1302ق چاپ شد و همین چاپ را کانون معرفت در سال 1360 چاپ کرد و در سال 1392 نیز آزرم همان را بازچاپ کرد. در سال 1382 بار دیگر منصور رستگارفسایی تصحیح دیگری از آن انجام داد و میراث مکتوب آن را منتشر کرد. هر یک از این چاپ ها امتیازهایی دارد؛ امّا یافته های نویسنده ی این مقاله نشان از آن دارد که حجم دیوان بسحاق اطعمه بسیار بیش از آن است که در آثار چاپ شده از او وجود دارد و ازسوی دیگر بسحاق تنها شاعری نقیضه سرا نیست و اشعار دیگری هم دارد که محور آن ها اطعمه نیست. در این مقاله بر اساس نسخه ای از کتابخانه ی ملک (شماره ی 4842)، به این اشعار تازه می پردازیم. در این نسخه قریب 700 بیت تازه (اعم از فارسی و فهلوی) از بسحاق هست که در چاپ های موجود از این کتاب نیست. در این اشعار قراینی است که انتساب آن ها به بسحاق اطعمه را تأیید می کند. این اشعار نشان از چهره ی تازه ای از بسحاق اطعمه ی شیرازی دارد که تاکنون کسی بدان نپرداخته است. * استادیار زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی(گروه تصحیح متون) shohratmarefat@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 29/5/1401 تاریخ پذیرش مقاله: 16/9/1401
معناشناسی رابطه «مالکیت » در قرآن کریم با تکیه بر نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مالکیت» رابطه ای یک سویه است که میان مالک و مملوک وجود دارد و در آن مملوک همواره قائم به مالک است. گستردگی بحث پیرامون این رابطه سبب شده است که دانشمندان علوم مختلف از دریچه های متفاوتی به آن بپردازند. یکی از علومی که می تواند در این زمینه راهگشا باشد، معناشناسی شناختی است که با کمک الگوهای شناختی زبان می تواند فرایند فهم این رابطه را تسهیل نماید. به نظر می رسد مالکیت در زبان قرآن از الگوی استعاری تبعیت می کند؛ الگویی که در آن، مفهومی عینی، ویژگی های خود را بر مفهومی انتزاعی منطبق می کند تا درک آن را تسهیل نماید. بدین منظور از چارچوب نظریه استعاره مفهومی برای تحلیل روابط مالکیت در زبان قرآن بهره برده شده است. هدف از به کارگیری استعاره مفهومی، سنجش و ارزیابی کارکردِ استعاری واژگان حوزه مبدأ در مفهوم سازی و توصیف حوزه انتراعی مالکیت در قرآن کریم می باشد تا از این رهگذر، از یک سو کارکرد شناختی و تبیینی استعاره را در درک رابطه مالکیت نشان دهد و از سوی دیگر فرایند ساخت معانی ثانوی و همچنین اَبعاد این رابطه انتزاعی را در قالب استعاره ترسیم نماید . برای دستیابی به این هدف، تمامی آیه ها با کلیدواژه های مربوط به مالکیت در واحد واژگانی و دستوری شناسایی، استخراج و در قالب نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون و در چارچوب زبان شناسی شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت با توجه به معانی واژگان و تفاسیر، مفهوم آیات مربوطه، تبیین و تحلیلِ شناختی به دست آمده ارائه گردیده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که استعاره ها کارکردی تبیینی دارند، نظامند هستند و بر پایه مجموعه ای از تجربیات بشر شکل گرفته اند؛ از جمله می توان به روابط تجربی، بنیان های فرهنگی اشاره کرد. با کشف لایه های معنایی جدید در پرتو استعاره مفهومی می توان به فهم دقیق تری از حوزه مفهومی مالکیت رسید که دستیابی به آن بدون بهره گیری از تحلیل شناختی امکان پذیر نیست.
گزین گویه های نیچه درباره زنان
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴
4 - 10
حوزههای تخصصی:
آنچه در پی می آید تمامی گزین گویه هایی است که نیچه درباره زنان گفته است. ما این گُزین گویه ها را ازسراسر آثارش استخراج کرده و یکجا آورده ایم. درآغاز به آن بودم تا این گٌزین گویه ها را با مقاله ای درباره دیدگاه نیچه درباره زنان همراه کنم اما دریافتم که حجم مطلب بیش از حوصله خواننده خواهد شد، از این رو آن مقاله را حوالت به فرصتی دیگری می دهم و به باز گفت کلام نیچه بسنده می کنم؛ با دو توضیح: نخست آنکه ممکن است بسیاری از گٌزین گویه ها با همدیگر در تناقص به نظر آیند. این از چند روست یک اینکه نیچه استاد پارادوکس است و ذم شبه مدح ومدح شبه ذم را بار ها به کارمی گیرد به همین دلیل می باید مراقب کنایه های او باشیم. دیگر اینکه او با تناقض های خود تعمداً برآن است تا نسبی بودن حقایق را متذکر شود و سرانجام اینکه برخی از تناقض های نیچه نیز نه آگاهانه بلکه ناخودآگاهانه در اندیشه و شخصیت او سرشته است. و توضیح دوم اینکه رسم الخط و اصولاً شیوه سخن گفتن نیچه گاه نامه سوم و غریب است. من در ترجمه این غرابت را حفظ کرده ام. پس بسیاری از نقطه گذاری های غیر معمول و نثر و زبان پرپیچ و خم متن نه لغزش های ترجمه بلکه سبک و سیاق کلام نیچه است.
تعبیرهای عربی افتاده در شعر اخوان ثالث: تأملی در مفهوم تأثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهدی اخوان ثالث در میان نسل اول شاعران نوسرای معاصر ایرانی بیش از همه با ادبیات عربی آشنا بوده است و این آشنایی به شکل های مختلف هم در نگاهش به شعر و ادبیات نمود یافته است و هم مستقیماً در شعر او، چه در انتخاب قالب و فضای شعری، چه در انتخاب واژگان و چه حتی در آفریدن واژگان و تعابیر بدیع در فارسی. در این مقاله، نمونه هایی از تأثیرپذیری اخوان از واژگان و تعابیر عربی در سطح واژگان و تعبیرات بررسی می شود اما هدف اصلی از این بررسی تأکید بر این نکته است که این تأثیرپذیری را نباید از نوع «تقلید» یا «ترجمه» و چیزی مذموم دانست بلکه اخوان، دانسته یا نادانسته، این واژگان و تعابیر عربی را همچون عنصر یا ماده خامی به کار برده است و همانند دیگر عناصر یا مواد خامِ شعرش آنها را در فارسی بازآفرینی کرده است و با این تأثیرپذیریِ «مثبت» بر غنای زبان شعر خود افزوده است.
معرفی منظر اسلامی و شیعی صائب تبریزی در بازنمایی مفهوم شهادت
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
85 - 104
حوزههای تخصصی:
با گستردگی و رسمیت مذهب تشیع در ایران، جهان بینی این مذهب نفوذ کم نظیری را در باورها، منش ها و کنش ها نمایان ساخت و بازتعریف جالب توجهی برای بسیاری از ارزش ها عرضه کرد. هرچند شهادت و مفاهیم برخاسته از آن پیوسته مورد توجه و استفاده بسیاری از شاعران در طول تاریخ ادب فارسی بوده است و کشته شدن در راه ارزش ها، خواه این ارزش، دفاع از دین و تمامیت ارضی ایران باشد و خواه عشق و پاک باختگی در برابر معشوق، از نگاه شاعرانی که به این مفاهیم پرداخته اند از جایگاهی والا برخوردار بوده، اما باورهای شیعی برخاسته از روایات، احادیث، زیارت نامه ها و ادعیه نیز مفاهیم نظام مندی را در این حوزه عرضه کرده است. در این میان، صائب تبریزی که در جامعه ای شیعی زاده شده و زیسته است، نگرشی شیعی را در مفاهیم جاری در آثارش گسترش داده که مفهوم شهادت نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. جایگاه شهید و شهادت در منابع شیعی و اشعار صائب تبریزی دارای وجوه اشتراک قابل تأملی است که این مقاله در راستای واکاوی و تبیین این قرابت ها و مقوله بندی آن ها گام برداشته است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که مفاهیم برخاسته از روایات، احادیث و زیارت نامه ها در منابع شیعی تأثیر انکارناپذیری در ترسیم چهره شهید در اشعار صائب تبریزی داشته است. اشتراکاتی که گاه، نه تنها در حوزه معنا و مفهوم بلکه در استخدام واژگان نیز آشکار است.
بررسی تطبیقی ارجمندی آیین مَیَ زد در شاهنامه فردوسی و متون پهلوی ساسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
149 - 172
حوزههای تخصصی:
مهمان نوازی و پذیرایی از میهمان از ویژگی های مشخّص و نشانگر هویّت فردی و اجتماعی ایرانیان است. مَیَ زد (myazad) به معنای سور و سفره پذیرایی از میهمان یا همان آیین خوان نهادن است. ارجمندی خوان گستردن برای میهمان، یکی از بارزترین نمودهای مهمان نوازی در میان ایرانیان باستان می باشد که در متون پهلوی ساسانی، بدان اشاره و در مورد چند و چون و ارجمندی آن، موضوعاتی عنوان شده است. از طرفی شاهنامه فردوسی، اثری گران سنگ است که می توان در آن، بازتاب آیین های کهن و باستانی زرتشتیان از جمله خوان نهادن را به مطالعه نشست. در این نوشته، سعی کرده ایم با بررسی تطبیقی سنّت باستانی مَیَ زد در متون پهلوی و شاهنامه فردوسی، وجوه ارج داشت میهمان و ارجمندی این آیین باستانی را نشان دهیم. گُشاده رویی میزبان، قربانی کردن حیوان به ویژه گوسفند و برّه برای میهمان، پُختن دانه های گیاهی با شیر در هَرَکاره، انداختن نان بر سفره، آوردن شیر و سرکه بر سرخوان؛ فراخواندن مهمان بر سر خوان و همراهی با میهمان برای غذا خوردن، مهربانی کردن با میهمان، گرفتن بَرسَم به دست و خواندن باج (=واژ: باژ) یا همان نیایش در کنار آتش مقدّس، هنگام غذا خوردن، بستن دهان هنگام غذا خوردن و شُستن دست ها و خواندن زمزم بعد از خوردن غذا از نشانه های بارز بزرگ داشت مهمان در آیین باستانی مَیَ زد می باشد که در جای جای شاهنامه و متون پهلوی ساسانی بدان ها اشاره شده است.
واکاوی غزلیات ایهام آمیز حافظ در طرح مسائل انتقادی
حوزههای تخصصی:
در جوامع استبدادی و حکومت های اقتدارگرا، ایهام بهترین شیوه برای بیان دردهای اجتماعی و مجرای فریاد اعتراض آمیز و البتّه محتاطانه است؛ به این معنی که شرایط نامناسب اجتماعی و فضای خفقان آمیز سرزمین ها، هنرمند را به سوی پوشیده گویی و بیان اعتقادات در لفافه آرایه ادبی ایهام سوق می دهد: بیانی غیر مستقیم و تأثیرگذار که آگاهی مخاطبان را در پی دارد و به نوعی می توان آن را شگرد مبارزه قلمی نویسنده یا شاعر علیه حاکمان جور و مردم ظاهرفریب و ریاکار به شمار آورد. در قرون هفتم و هشتم هجری قمری که یکی از سیاه ترین دوره های تاریخ ایران است سرزمین ما گرفتار یورش قوم مغول و سلطه آنان شد. استبداد حاکمان در طول این دو قرن، خفقان سنگین اجتماعی را در پی داشت؛ چنان که بر شعر فارسی و به ویژه قالب غزل، بسیار تأثیرگذار بوده است و موجب درون گرایی شاعران سبک عراقی شده است. در پژوهش حاضر که به بررسی صنعت ادبی ایهام و رابطه آن با مسائل انتقادی در غزل های حافظ می پردازد داده ها از طریق سندکاوی جمع آوری و به شیوه کیفی توصیف شده است. برآیند این تحقیق نشان می دهد که کاربست ایهام به قصد انتقاد از عملکرد پادشاهان ستمگر و صوفیان و زاهدان ریاکار در دیوان خواجه، خصیصه سبکی شاعر است و در میان انواع ایهام، بسامد ایهام تناسب و ایهام مجرّد بیش از گونه های دیگر آن است.