مطالب مرتبط با کلیدواژه

عناصر ادبی


۱.

بررسی مدایح شیعی در دوره عباسی با ملاحظه شرایط سیاسی و مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل عوامل دوره عباسی مدح شیعی عناصر ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۹ تعداد دانلود : ۹۶۹
مدح یکی از مهمترین اسالیب شیعه در دوره عباسی است،زیرا آینه تمام نمای دیدگاهها و احساسات پیروان این مذهب است که در ردیف مستندات تاریخی،استشهادات قرآنی و روایی قرار گرفته و وجه تمایز آن با دیگر مدایح شده است. اما بدون ملاحظات سیاسی و مذهبی نمی توان مدایح شیعی را مورد ارزیابی همه جانبه قرار داد،زیرا با برداشتهای انحرافی عباسیان از مفاهیم و مصادیق مذهبی و سوء استفاده سیاسی ازآن،براین نوع از شعر شیعی از جهت محتوا و مضمون،سبک ،عاطفه،خیال و اهداف،تاثیر گذاشت. محوراصلی این اشعار،خاندان پیامبر(ص)و دفاع مستند از حقانیت شیعه است که در آن عطوفت به اهل بیت(ع)جایگزین گریه بر اطلال شده و از آنجا که گستره خیال نمی تواند درباره ممدوح،افاده غرض کند ، وصف شاعربین حقیقت و مجاز،مردد است.در این مدایح،عاطفه حب و بغض ،امتزاج و ظهوری توامان یافته و اهداف شاعران در طیفی گسترده و ژرف ،لحاظ گردیده است. این مقاله،حاوی تلاشی است تا بانگاهی نو به تحلیل عناصر ادبی،مفهوم،موضوع و اهداف مدایح شیعی در عصر عباسی بپردازد تادریافتی جامع و عمیق از لطایف و دقایق آن را آشکار سازد.
۲.

عناصر نمایشی و ادبی داستان حضرت شعیب (ع) در قرآن

کلیدواژه‌ها: قرآن حضرت شعیب داستان عناصر هنری عناصر ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۳۶۸
هر داستان دارای عناصری است که کالبد آن را به وجود می آورد؛از جمله داستان حضرت شعیب (ع)که به زندگی این پیامبر در شش سوره قرآن در سه چشم انداز کلی؛در ارتباط با مردم شهر مدین؛ اصحاب ایکه و خانواده می پردازد. هدف قرآن، داستان پردازی نیست ؛ولی در این سوره بسیاری از جنبه ها و عناصر داستانی متعارف ادبیات داستانی وجود دارد، هم چنین با تصاویر زنده و بدیعی که به وسیله الفاظ و تعابیری چند خلق شده اند، صحنه های شگفت و جذابی در پیش روی بیننده قرار داده چندان که گویی در زمان حال اتفاق افتاده است. مقاله حاضر به بررسی و تحلیل عناصر نمایسی و ادبی داستان حضرت شعیب (ع) از جمله طرح، کشمکش، شخصیت پردازی، زمان، مکان و گفتگو و همچنین عناصر ادبی آن نظیر عنصر عاطفه،خیال ، اسلوب و فکر می پردازد تا ملاحظه شود قرآن در بیان داستان های خود تا چه اندازه از شیوه هنری و ادبی بهره جسته، چگونه زبان هنر و ادبیات را وسیله ای مناسب و شایسته در خدمت اهداف تربیتی و هدایتی خود قرار داده است.
۳.

بررسی عناصر ادبی در اشعار مدح و رثای اهل بیت(ع) در دیوان زاهی بغدادی

کلیدواژه‌ها: زاهی دیوان عناصر ادبی مدح ورثای اهل بیت (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۳۲۹
ابوالقاسم علی بن اسحاق بن خلف قطان بغدادی مشهور به زاهی از شاعران شیعی و ولایتمدار قرن چهارم بوده که در محلّه کرخ در قطعه زمین ربیع سکونت می کرده است. زاهی در وهله ی اول شاعری مدیحه سراست و پیوسته با دشمنان اهل بیت (ع) در حال مبارزه بوده، تا جایی که او را در زمره ی شعرای مجاهد به شمار آورده اند. صور فنّی اشعار، حسن تشبیه، زیبایی تصوّرات و وصفها و روان و بدون تکلّف بودن اسلوب شعری او، تذکره نویسان را به تمجید و تعریفش وا داشته است. در این مقاله سعی بر آن بوده که با روش تحلیلی – توصیفی به بررسی و تحلیل عناصر ادبی دیوان زاهی مانند: عنصر عاطفه، خیال، اسلوب و اندیشه بپردازیم تا ملاحظه شود که شاعر در بیان اشعار خود تا چه حدّ از اسلوب و شیوه ی ادبی بهره جسته و چگونه توانسته با به کارگیری این عناصر و با ذکر حوادث بسیار مهم ائمه (ع) در شعرش، از آنها دفاع کند. سبک شعری او، سبک شاعران قدیم بوده و شاعری مقلّد است، امّا ناگفته نماند که او از طبعی دلنشین و مهارت و تبحّر در فنون شاعری برخوردار بوده است. علاوه بر آن، وصفها و تصاویر شاعرانه ی زاهی، حکایت از قدرت خیال و عاطفه ی عمیق او دارد.
۴.

ادبیات فراتر از جهانِ صفر و یک؛ بررسی ادبیات از دیدگاه منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات و منطق منطق فازی منطق ارسطویی عناصر ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۳
دانستن این موضوع که ادبیات دارای سرشتی فازی است و نه ارسطویی، کمک می کند تا مخاطبان و تحلیلگران در مواجهه با متون، نگاه بازتری داشته باشند. ادبیات مانند هر دانش و هنر دیگری، قابلیت ارزیابی دارد و با توجه به منطق حاکم بر آن می توان درباره ادبی بودن یا نبودن یک متن داوری کرد. ازاین رو، در این پژوهش ابتدا مفاهیمی چون: ادبیات، ادبیات عرفانی، منطق ارسطویی و منطق فازی تبیین شده اند و سپس رابطه ادبیات با منطق ارسطویی و فازی بررسی شده است. در این سنجش، با روش تحلیلی، چهار عنصر اصلیِ ادبی بودن یک متن (عاطفه، تخیل، چندمعنایی و فرم) در نموداری فازی همراه با شواهد مثالی از ادبیات فارسی تحلیل شده اند. در هر چهار مورد، نتیجه حاصل شده نشان می دهد که یک متن می تواند با دربرداشتن درجه ای از هر یک از این چهار عنصر، در دایره ادبیات قرار بگیرد و متناسب با درجه برخورداری از این عناصر، نسبت ادبی آن مشخص می گردد؛ در نتیجه لزومی ندارد که به شکل منطق دوارزشی و مطلقِ صفر ویک در منطق ارسطویی، همه عناصر را در بالاترین درجه ممکن دارا باشد. به این ترتیب ثابت می شود که منطق حاکم بر ادبیات، منطق فازی است.