فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
معماری صنعتی در ایران علی رغم برخورداری از یک پیشینه قوی تاریخی، حسب شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در پروژه های جاری صنعتی چندان مورد توجه قرارنمی گیرد و با وجود صرف هزینه های قابل توجه در ایجاد زیر ساخت های صنعتی، در ساختمان ها و بناهایی که برای فعالیت های صنعتی طراحی می شوند ارزش های معمارانه و مبانی معماری صنعتی مورد توجه قرارنمی گیرد. این پژوهش با هدف شناسایی تنگنا ها و مشکلاتِ نقش آفرینی معماران در پروژه های صنعتی و ارایه راهکارهایی برای ارتقای کیفیت فضایی ساختمان های صنعتی انجام شده است. در این راستا مصاحبه هایی با کارشناسان و مدیران بنگاه های صنعتی انجام شد. تحلیل مصاحبه ها نشان داد یکی از موانع کلیدیِ عدم توجه به معماری صنعتی در ایران برداشت های نادرست است که شفاف سازی در خصوص آنها می تواند زمینه های مناسبی برای نقش آفرینی معماران در پروژه های صنعتی فراهم کند. با تحلیل دغدغه ها و انتظارات دست اندرکاران صنعت و رجوع به مبانی نظری مرتبط، تلاش شده یک تعریف عملیاتی و شفاف برای معماری صنعتی ارایه شود. در نهایت متعاقب آن یک چارچوب ۳ سطحی برای نقش آفرینی معماران در پروژه های صنعتی ارایه شد. یافته کلیدی این پژوهش حاکی از این امر است که معماری صنعتی یک ضرورتِ کسب و کار صنعتی است که می تواند باعث افزایش بهره وری نیروی انسانی و کیفیت محصولات صنعتی شود.
تاب آوری ارزش های خیابان های تاریخی در راستای حفاظت از آنها (نمونه موردی: خیابان چهارباغ اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: خیابان چهارباغ اصفهان با وجود تغییرات کالبدی و کاربری ها در طول تاریخ همچنان به عنوان یکی از خیابان های اصلی تجاری و تفرجگاهی این شهر محسوب می شود. بازخوانی تاریخ و سیر تحول معماری مجموعه های تاریخی می تواند امکاناتی برای گام های بعدی مرمتی فراهم آورده و یافتن عوامل تاب آوری می تواند در برنامه ریزی برای طراحی فضاهای جدید مؤثر باشد. تاب آوری راهی برای تقویت جوامع و شهر با استفاده از ظرفیت های آن است و یکی از ابعاد پراهمیت تاب آوری، بعد فضایی است که به ادامه فضاهای شهری با حفظ هویتشان در طی تغییرات می پردازد. هدف: این پژوهش با تکیه بر فرضیه مؤثربودن برنامه ریزی در جهت بازسازی خیابان های تاریخی با توجه به خواسته های کاربران و ویژگی های تاریخی در تاب آوری آنها به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی است که چه عواملی سبب تاب آوری خیابان چهارباغ در طول تاریخ شده است. روش تحقیق: توصیفی- تحلیلی است و برای دستیابی به این هدف ابتدا با مراجعه به منابع معتبر، چهار شاخص کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان شاخص های مدل مفهومی تاب آوری ارائه شده و با مطالعه میدانی و پرسش از رهگذران این خیابان به بررسی دقیق تر و ارائه زیرشاخص هایی برای هریک از شاخص ها پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که دلایل انتخاب این خیابان تاریخی و انتظارات کاربران از اقدامات حفاظتی در آن با ویژگی های تاریخی قرن های 17 و 19 میلادی هماهنگی دارد و اهمیت شاخص های مختلف تاب آوری از دیدگاه کاربران متفاوت بوده و شاخص های اجتماعی و زیست محیطی در وضعیت مطلوب تری نسبت به شاخص های دیگر قراردارند.
تحلیل تقاضای جریان پیاده، ضرورتی انکارناپذیر در برنامه ریزی جهت بازآفرینی بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
149 - 173
حوزههای تخصصی:
فرآیند بازآفرینی بافت تاریخی، درپی ایجاد توسعه پایدار در جمیع ابعاد کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی بافت است و از این رو، تجدید حیات اجتماعی و اقتصادی به عنوان مهمترین اصول مورد تأکید فرآیند بازآفرینی مطرح می باشد. در این خصوص، نحوه مداخله در عرصه های همگانی در جهت تجدید حیات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی بافت تاریخی در راستای تحقق اهداف بازآفرینی، تبدیل به چالش اصلی امروز دانش مرمت شهری شده است. در راستای پاسخ به این چالش، پژوهش های متأخر در حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری، بر ضرورت تحلیل جریان های حرکتی در بافت های شهری در جهت تبیین میزان بهره گیری شهروندان از کیفیت های محیطی و نقش توزیع متناسب جریان پیاده در اجتماع پذیری، تقویت سرمایه های اجتماعی و رشد اقتصاد محلی بافت های شهری صحه می گذارد. بنابراین، در این پژوهش در راستای بازآفرینی بافت تاریخی و با تمرکز بر عرصه های همگانی و فضاهای شهری بافت، موضوع تحلیل تقاضای جریان پیاده مورد بررسی قرار می گیرد تا بتوان بر اساس نتایج حاصل از این تحلیل، به ارزیابی طرح های پیشنهادی و ارائه راهکارهای کارامد جهت توزیع متناسب جریان پیاده در بافت تاریخی نائل شد. تحقق این هدف عملیاتی، اولاً، منجر به افزایش میزان بهره گیری شهروندان (عابران) از ارتقای کیفیت های محیطی در نتیجه اجرای طرح های مرمتی به عنوان پروژه های محرک توسعه خواهد شد و بنابراین سرزندگی بافت، اجتماع پذیری فضاهای شهری و زمینه های ارتقای سرمایه های اجتماعی در جهت حفظ ساکنان و بومیان و تجدید حیات اجتماعی بافت را پی خواهد داشت و ثانیاً، توزیع متناسب با ظرفیت جریان پیاده در بافت منجر به توزیع متناسب فرصت های اقتصادی شده و رشد اقتصاد محلی و تجدید حیات اقتصادی بافت را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، در این پژوهش، برآورد تقاضا به عنوان نخستین مرحله از مطالعات جامع نگر جریان پیاده به عنوان هدف عملیاتی مطرح است که برآورد حاصل، پایه و اساس توزیع متناسب جریان پیاده در بافت بوده و زمینه های تحقق تجدید حیات اقتصادی و اجتماعی و درنتیجه بازآفرینی بافت تاریخی به عنوان هدف غایی را موجب می گردد. این پژوهش، از نقطه نظر هدف، تحقیق کاربردی و از نقطه نظر روش، تحقیق همبستگی می باشد و شاخص های مورد پژوهش به عنوان متغیرهای مستقل، بر اساس بررسی مبانی و پیشینه تحقیق، حاصل شده است. بخشی از بافت تاریخی- فرهنگی شهر تهران به عنوان نمونه موردی جهت انجام فرآیند پیشنهادی در این پژوهش، انتخاب شده که علاوه بر ارزیابی نقشه های محدوده، با توزیع پرسش نامه، داده های اولیه جهت مدل سازی فراهم گردیده است و درنهایت، از رگرسیون گام به گام جهت تبیین روابط مابین متغیرهای وابسته و مستقل و برآورد تقاضای جریان پیاده به تفکیک اهداف مختلف سفر پیاده استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون، از نقظه نظر معناداری کل فرآیند حاکم بر رگرسیون و معناداری هر یک از متغیرهای مستقل، مورد آزمون قرار گرفته و در نهایت، روابط پیشنهادی جهت برآورد تقاضای جریان پیاده، ارائه شده است. مبتنی بر روابط کمی حاصل از رگرسیون و بر اساس پیشنهادات طرح تفصیلی مصوب محدوده، مشخص گردیده است که پیشنهادات طرح تفصیلی در راستای توزیع متناسب جریان پیاده، کارامد نخواهد بود و درنتیجه بازبینی های اساسی در پیشنهادات طرح تفصیلی به عنوان طرح فرادست، جهت تجدید حیات اقتصادی و اجتماعی و درنتیجه تحقق اهداف بازآفرینی بافت مورد مطالعه، لازم است. بنابراین فرآیند پیشنهادی می تواند در راستای اثرسنجی و غنای طرح های بازآفرینی بافت های تاریخی بسیار موثر و کارامد باشد.
طراحی فضای شهری به منظور ارتقاء امنیت و کاهش بزه و افزایش حضور و مشارکت زنان در بافت های فرسوده شهری (نمونه موردی: محله حسینیه زنجان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
101-116
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش شهر و شهرنشینی در دوران معاصر و هم زمانی آن با تحولات فرهنگی زاده مدرنیسم، جهان شاهد حضور پررنگ تر زنان در عرصه های اجتماعی و اقتصادی بوده است. به تبع این حضور، موضوعات تازه ای در باب فضاهای شهری و زنان مطرح می شود. یکی از این مسائل، وجود فضاهای فاقد امنیت در شهرهاست که باعث ایجاد حس ناامنی در شهروندان، خصوصا زنان به عنوان یک قشر آسیب پذیر می شود. پژوهش حاضر به تاثیر فضای شهری بر ارتقا امنیت و افزایش حضورپذیری زنان در شهر زنجان (محله حسینیه) پرداخته است. گردآوری اطلاعات پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است .در شیوه میدانی با استفاده از روش برداشت و تکمیل پرسش نامه اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده است . پژوهش بر این فرض استوار است که ارتقاء امنیت محیط های شهری تأثیر مستقیم روی زندگی ساکنان شهرها دارد. هدف پژوهش حاضر ارتقاء طراحی فضای شهری به منظور امنیت بهتر، کاهش بزهکاری و افزایش حضور و مشارکت زنان در محیط های شهری بخصوص در بافت های فرسوده می باشد.
بررسی دلبستگی به مکان در میان کودکان (نمونه موردی: محله بازارچه قصردشت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
165 - 179
حوزههای تخصصی:
محله های شهری افراد را در خود در بر می گیرند و زندگی افراد در فضای محله ها تعریف و تنظیم می گردد. همچنین به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها، نقش مهمی در رفع نیازهای کودکان ایفا می کنند. بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم، باید به رفتارهای شکل دهنده این فضاها توجه کرد. از آنجایی که کارایی اغلب محله های شهری در نتیجه عدم انطباق نیازهای کاربران با کیفیت محیطی متناسب با قلمروهای رفتاری، در سطح پایینی می باشد، لزوم توجه به برنامه اصولی و مبتنی بر رفتار استفاده کنندگان در اینگونه فضاها، ضروری می باشد. محله قصردشت شیراز و کودکان 7-12سال به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده است. هدف از این پژوهش مطالعه، بررسی و تحلیل عوامل تأثیر گذار بر ایجاد دلبستگی به محله در میان کودکان است. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی - تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که، عوامل مؤثر و نقش آنها در ایجاد دلبستگی در بافت محله به چه میزان تأثیرگذار است؟ شاخص ها با استفاده از طراحی پرسش نامه و نقشه های رفتاری بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافته های کیفی به مؤلفه های کمی از طریق نرم افزارspss پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، که کودکان حاضر در این پژوهش از قابلیت های محله خود لذت می برند و تحت تاثیر شاخص های مختلفی می باشند، که از میان دلبستگی عاطفی، موجب تعامل حسی انسان و مکان و نقش آن در هویت فردی می شود . همچنین دلبستگی به مکان در میان کودکان محله بازارچه قصردشت با جنسیت و نوع سکونت آنها ارتباطی ندارد و دلبستگی عاطفی، تصویر ذهنی، حس مکان و هویت به مکان از عوامل تأثیر گذار بر ایجاد دلبستگی محسوب می شوند و فضاهای فاقد امنیت و تاریک مهمترین عامل ها برای عدم دلبستگی به مکان در میان کودکان خواهند شد.
توسعه درونزای شهری و باز زنده سازی هویت شهری معماری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1-12
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهرهای بزرگ در کشور های در حال توسعه، دستگاه های مسئول در بخش تامین مسکن را بر آن داشته تا به دنبال راه حل های مطلوب در زمینه تامین مسکن شهری باشند. تجربیات کشورهایی مانند امریکا بعد از جنگ جهانی دوم از جمله اولین تجربیات از این دست هستند.در ایران طرح شهرک اکباتان و طرح مسکن مهر، هر یک در دوران خود در حومه شهرها جانمایی شده اند. مسئله اصلی پژوهش پیش رو بررسی پیامدهای نامناسب اجتماعی،فرهنگی و شهری ناشی از این حاشیه گستری شهری است. هدف اصلی این مقاله بررسی پتانسیل های موجود در بافت های فرسوده و حائز اهمیت کالبدی در قلب شکل گیری شهر ها به منظور تامین مسکن و ایجاد سرزندگی فضایی در قالب شریان زندگی اجتماعی ودر مقایسه با مناطق حومه شهری است پژوهش با تکیه بر روش استدلالی و توصیفی به مقایسه منطقی عوامل مورد نظر پژوهش با طرح های توسعه مسکن مبتنی بر باز آفرینی بافت های فرسوده و حائز اهمیت درون شهری پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهد عوامل نامناسب توسعه مسکن حاشیه شهری عبارتند از:1-عدم مشارکت جمعی ساکنان2-تقابل فرهنگی خانوارها3-مشکلات دسترسی به شهرهای مبدا 4-هزینه بالای تامین زیرساخت ها 5-صعوبت مدیریت کلان6-تقابل الگوهای زندگی7-تاثیرات زیست محیطی نا مناسب 8-نا امنی اجتماعی. همچنین عوامل مناسب انتخاب بافت فرسوده و حائز اهمیت درون شهری به منظور تامین مسکن ارزان قیمت عبارتند از:1- احیای بافت های مولد هسته اولیه شهری2- ایجاد تنوع فعالیت ها در مراکز تک فعالیتی3-بالا بردن سطح امنیت4-تقلیل هزینه طرح و امکان ایجاد طرح مکمل موازی5- سهولت مدیریت کلان6-امکان توسعه طرح 7-رشد ارزش اقتصادی بافت فرسوده8- کنترل رشد نامناسب شهر. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه درونزای شهری در مقابل روش های متداول توسعه شهری در شهر های تاریخی مناسب تر است.
تبیین خردگرایی «ابن سینا» در روند ابداع نقوش هندسی تزیینات وابسته به معماری (مورد مطالعاتی: پنج آرامگاه سلجوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
53 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نقوش سنتی عنصر جدایی ناپذیر معماری سنتی ایرانی_ اسلامی، معناگرا، نمادپردازانه و بهره مند از اصول هندسه و ریاضیات است. اوج شکوفایی این تزیینات در ایران مقارن با سلجوقیان و حاصل توجه روزافزون به علم، فلسفه و هنر بوده است. بی تردید گفتمان علمی و فلسفی متداول در هر دوره تاریخی بر سایر عرصه های اجتماع، از جمله فرهنگ و هنر تأثیرگذار است؛ فلسفه خردگرای اسلامی که با اندیشه های ابن سینا اوج گرفته از این دست است. وی معتقد است «ابداع» به کمک «حواس باطنی» یا «قوای نفس»، به ویژه قوه عقل، صورت می گیرد. لذا در روند خلق نقوش سنتی وجه پنهان خردگرایی می تواند مورد مداقه قرار گیرد.هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال تحلیل و تبیین وجوه پنهان خردگرایی در روند خلق نقوش هندسی در تزیینات وابسته به معماری دوره سلجوقی است؛ تا در نهایت به تبیین نظریه ای در باب ابداع خردگرایانه نقوش هندسی بر پایه نظریات ابن سینا منجر شود. لذا پژوهش با طرح این پرسش که در فرآیند خلق نقوش هندسی در تزیینات وابسته به معماری آرامگاهی دورهسلجوقی، مؤلفه های خردگرایی ابن سینا چگونه قابل تبیین است، آغاز شده است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع بنیادی بوده و گردآورى داده ها به روش کتابخانه اى_اسنادى و مشاهده ای و ارائه یافته ها به طریق توصیفى_تحلیلى صورت گرفته، بدین منظور نقوش و گره های هندسی به کار رفته در تزیینات پنج بنای آرامگاهی دوره سلجوقی به صورت هدفمند انتخاب شده است.نتیجه گیری: طراحی و کاربرد نقوش در تزیینات معماری آرامگاهی دوره سلجوقی، برمبناى نظریات ابن سینا روندی از جنس«ابداع» و «خردگرایانه» است. به عبارتی تعامل قوای نفس با یکدیگر، راهبر طراحی و ایجاد نقوش هندسی از مرحله مشاهده اشیا و اجرام در طبیعت، تجزیه و ترکیب آنها در قوه خیال و سازماندهی و ایجاد طرح و نقش در قوه عقل بوده و چون صور از جنس عقل است، موجب معرفت انسانی و درک متقابل مخاطب می شود. همچنین وحدت و انسجام اجزای تشکیل دهنده بنا، با نقوش و آرایه ها حفظ شده، و با تدبیری عقلانی، هماهنگی و سازماندهی لازم جهت رسیدن به کمال مطلوب انجام پذیرفته است.
بازشناسی ادراکات فضای شهری با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه شناختی (مطالعه موردی: بازار بزرگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
96-73
حوزههای تخصصی:
اهداف: بافت تاریخی شهرها نقش بسزایی در شناخت پیچیدگی ها و ساختار یک شهر دارند که می تواند منجر به شناخت و ادراک افراد شود. بازارهای سنتی نیز به عنوان مهم ترین عنصر تاریخی شهرها محسوب می شوند که علیرغم مطالعاتی که الگویی برای سنجش و ارزیابی ادراک فضایی در بافت بازار ارائه می دهد، این پژوهش به بررسی ادراکات از بازار سنتی تهران با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه های شناختی پرداخته است. ابزار و روش ها: در این پژوهش از روش تلفیقی که ترکیبی از داده های کمی و کیفی و تجزیه و تحلیل آنها می باشد، استفاده شده است. در این راستا ابتدا نقشه بازار تهران در نرم افزار چیدمان فضا بازخوانی و شاخص های نقشه محوری با کروکی های ترسیم شده توسط جامعه آماری شامل کسبه، خریداران یا رهگذران، تطبیق و تحلیل شده است. یافته ها: نظریه چیدمان فضا به تنهایی نمی تواند ابعاد مختلف عینی و ذهنی محیط را برای ما روشن سازد، زیرا این نظریه فقط به ابعاد عینی ناظر می پردازد، لذا برای درک ویژگی های شناختی فضا که متأثر از نوع و نحوه ادراک افراد هست، نیاز به استفاده از نقشه های شناختی برمبنای حضور افراد و تمرکز بر کاربران (اینجا بازار بزرگ تهران) که به شناخت و تجربه محیط می پردازند، است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راهیابی صحیح فضا مؤثر هستند .
شاخص های به کارگیری ظرفیت میراث فرهنگی برای توسعه پایدار اقتصاد محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
195 - 211
حوزههای تخصصی:
اقتصاد فرهنگ، میراث را به عنوان شکلی از سرمایه می بیند که قابلیت ایجاد چرخه اقتصادی و تولید درآمد دارد. این رویکرد قالب جدیدی است که موضوع میراث فرهنگی را در جایگاهی مهم از ملاحظات و تفکر سرمایه گذاری قرار می دهد؛ اگرچه در کشور ما این موضوع مورد غفلت واقع شده و پیامد آن بار روزافزون حفاظت از میراث برای دولت و انفعال جامعه محلی در برابر آثار تاریخی بوده است. بر این اساس، هدف این مقاله ارائه شاخص هایی است که بتواند ظرفیت توسعه ای میراث فرهنگی در اقتصاد محلی را نشان دهد. در این راستا با رویکرد تفسیری و تکنیک تحلیل محتوای کیفی، پنج شاخص باززنده سازی شهری، فرصت های سرمایه گذاری، صنایع خلاق و فرهنگی، گردشگری و ایجاد اشتغال معرفی شده اند. این شاخص ها بر مبنای مطالعه متون و اسناد بین المللی و نظریات مطرح در این حوزه، به مؤلفه های خردتری تقسیم می شوند که راهکارهای تأثیرگذاری میراث برای توسعه اقتصادی پایدار را به دست می دهند. شاخص های معرفی شده در مواجهه با هر اثر میراثی و محدوده پیرامونی اش بر مبنای توجه به اصول بنیادین حفاظت، مناسب سازی شده و مورد بازنگری قرار خواهد گرفت. پژوهش حاضر نشان می دهد ادغام حساس میراث فرهنگی در راهبردها و اقدامات توسعه ای، راهی مناسب برای استفاده متنوع و عاقلانه از میراث است. بر این اساس حفاظت از میراث فرهنگی، دیگر یک اقدام نخبه گرا تلقی نمی شود بلکه به عنوان یک شریک پیشرو و نیروی محرکه توسعه به حساب می آید. به کارگیری این شاخص ها برای سیاست گزاران و ذی نفعان میراث فرهنگی مفید خواهد بود.
به سوی چارچوبی برای مفهوم پردازی از منفعت عمومی در برنامه ریزی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منفعت عمومی مفهومی پرمناقشه در نظریه های برنامه ریزی فضایی بوده است. این مناقشات، با دلالت بر نبود وفاق بر سر چیستی (و بودونبود) مفهوم منفعت عمومی، منجر به توسعه ی نظریه های مختلفی در و درباره ی برنامه ریزی فضایی شده و گاه تا جایی پیش رفته اند که مشروعیت برنامه ریزی را به چالش بکشند. این مقاله با تأکید بر ضرورت پرداختن به این مفهوم بنا نداشته که پاسخی قطعی و غایی به پرسش چیستی منفعت عمومی بدهد، بلکه با مقدم دانستن درک این مناقشات، در پی صورت بندی پاسخ هایی بوده است که به پرسش منفعت عمومی در برنامه ریزی فضایی داده شده اند. به این منظور این مقاله، با به کارگیری روش فراترکیب کیفی، بر درک چشم اندازهای هستی شناسانه ی مختلف درباره ی رابطه ی بین امر اجتماعی و امر فردی تأکید کرده و بر آن بوده است تا رد این چشم اندازها را بر شکل گیری مفهوم منفعت عمومی در نظریه و عمل برنامه ریزی فضایی در دوازده سنت فکری اثرگذار در برنامه ریزی بگیرد. این دوازده سنت نشان از غلبه ی چهار رهیافت فردگرا، جهان شمول، تکثرگرا و انتقادی به منفعت عمومی در برنامه ریزی فضایی دارند. در چارچوب این چهار رهیافت این مقاله به سه پرسش پرداخته است: چه پیوندی میان فرد و اجتماع وجود دارد؛ آنچه مشترک و شکل دهنده ی منفعت عمومی است چیست؛ و چگونه می توان آن را تحقق بخشید؟
نقش و تأثیر عناصر طراحی در کیفیت آسایش حرارتی فضاهای باز شهری بررسی موردی: طراحی پیاده راه طمقاچی ها در کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
59 - 80
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی مباحث مرتبط با آسایش حرارتی که از یک سو با اقلیم به عنوان پدیده ای ناپایدار و از سوی دیگر با انسان مرتبط است، در کنار کمبود مبانی مدون در این زمینه موجب دشواری تشخیص و تأمین نیازهای اقلیمی یک سایت مشخص برای طراحان شهری و عدم توجه کافی به این بخش از عوامل سازنده کیفیت در طرح های اجرایی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری عناصر الحاقی نما، سایبان، پوشش و سطوح آب به عنوان پرکاربردترین ابزار طراحی مؤثر بر کیفیت آسایش حرارتی عابرین پیاده در نواحی گرم و خشک تهیه شده است. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. روش این پژوهش بر تحلیل مقایسه ای گزینه های پیشنهادی از طریق کاربرد تکنیک شبیه سازی رایانه ای (نرم افزار ENVI-met) کیفیت آسایش حرارتی در یک معبر نمونه در شهر کاشان استوار است. شاخص مورد استفاده در ارزیابی کیفیت آسایش حرارتی در این پژوهش شاخص PMV به عنوان یکی از جامع ترین روش های تخمین آسایش حرارتی است. در انتها پس از تحلیل وضع موجود معبر سه گزینه طراحی با استفاده از ابزارهای متداول طراحی اقلیمی طراحی شده و میزان تأثیرگذاری هریک از این عناصر با استفاده از مدل سازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. درمجموع نتایج پژوهش تأثیرگذاری قابل توجه ایجاد سایه را نسبت به سایر روش ها در مقیاس اقلیم خرد شهری نشان داده است.
بررسی تطبیقی میزان رضایتمندی از دو الگوی خانه های ویلایی و مجتمع های مسکونی برج (مطالعه موردی: منطقه2 شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
223 - 239
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از محیط مسکونی خود با مقایسه خانه های ویلایی (مستقل) با برج های مسکونی بود که با مورد نمونه شهر اردبیل انجام گرفته است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. داده ها با استفاده از پرسشنامه به صورت نمونه گیری گلوله برفی با 100 نمونه از ساکنان برج های مسکونی و 100 نمونه از ساکنان خانه های ویلایی تکمیل گردید. داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای میانگین رضایتمندی ساکنان خانه های ویلایی را 2.90، پایین تر از میانگین نظری (3) و میانگین رضایتمندی ساکنان برج های مسکونی را 3.18، بالاتر از میانگین نظری نشان داد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که در متغیر جنیست در مورد رضایتمندی در خانه های ویلایی بین نظرات زن ها و مردان تفاوت معناداری وجود دارد ولی در مجتمع های مسکونی تفاوت معناداری وجود ندارد. در خصوص تاهل نیز تفاوت معنی داری بین این دو نوع خانه ها قابل مشاهده نیست. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که متغیرهای تحصیلات، شغل و درآمد در رضایتمندی از برج های مسکونی به لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج برای متغیرهای سن، تحصیلات، شغل و درآمد در بخش خانه های ویلا ی با رضایتمندی آن ها رابطه معناداری در سطح 95 درصد وجود دارد. به طورکلی، بررسی تطبیقی رضایتمندی از مساکن با الگوی ویلائی و آپارتمان های بلند منطقه 2 شهر اردبیل نشان داد که رضایتمندی از مساکن آپارتمانی بلند شهر در اکثر شاخص ها نسبت به مساکن ویلائی بیشتر است. برج های مسکونی با داشتن امنیت و راحتی، فضاهای عمومی و دسترسی، مدیریت و کنترل از همه مهمتر نزدیکی به کاربری های مهم و دسترسی حمل و نقل عمومی، جزو فضاهای مسکونی مهم و سرزنده شهر محسوب می گردند و برخلاف مسکن سنتی می توانند طیف وسیعی از گروه های اجتماعی از جمله کودکان، بزرگسالان و سالمندان را به خود جلب نماید.
تحلیلی بر کالبد مسکن در شرکت شهرهای شرکت نفت ایران و انگلیس (نمونه موردی محله بریم آبادان)
حوزههای تخصصی:
پس از کشف نفت در شهر مسجد سلیمان در سال 1287 ایجاد یک پالایشگاه نفت برای تصفیه نفت لازم شد و به همین دلیل این پالایشگاه در سال ۱۲۹۱ توسط انگلیسی ها ساخته شد. شرکت نفت ایران و انگلیس1 با حضور خود و کارمندان غربی برنامه ریزی برای تاسیس شرکت شهری مدرن را از سال 1293 شمسی آغاز کردند. به همین دلیل متفاوت ترین شرکت شهر در ایران با دو محله بریم و بوارده و معماری و شهرسازی منحصر به فردی شکل گرفت.هدف این پژوهش شناخت و سپس تحلیل کالبدی این خانه ها است با طرح این سوال که این خانه های شرکت شهری از نظر کالبدی دارای چه ویژگی های خاصی می باشند؟ روش تحقیق ترکیبی، توصیفی و تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و برداشت میدانی می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که این خانه ها عمدتا دارای وحدتی خاص در فرم و عملکرد هستند تفاوت عمده میان کالبد و فضاهای این مسکن ها اختلاف طبقاتی، سطح اجتماعی و جایگاه افراد و حتی نژاد در شرکت نفت ایران و انگلیس که ناشی از ایدئولوژی انگلیسی حاکم در آن زمان بوده است می باشد. موارد دیگری نظیر اقلیم و محیط نیز در مراتب بعدی در فرآیند طراحی و کالبدی آنها تاثیر گذاشته است.
اولویت بندی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری در محدوده های بازآفرینی شده تاریخی (مطالعه موردی: محدوده تاریخی زندیه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
شناخت قابلیتها و جاذبه های گردشگری، در راستای توسعه شهری و ارتقاء حضور گردشگران، حائز اهمیت می باشد. هدف از این پژوهش شناسایی قابلیتها و جاذبه های گردشگری در محدوده های بازآفرینی شده تاریخی، می باشد. در گام اول، جهت شناسایی اصول بازآفرینی گردشگری محور با روش تحلیل محتوا، به ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺘﻮن ﻧﻈﺮی شامل ﺗﻌﺎرﯾﻒ و بررسی دﯾﺪﮔﺎه و نظریات اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان پرداخته شده است. در گام دوم، با بهره گیری از روش میدانی، معیارهای بازآفرینی شهری گردشگری محور، از طریق پرسشنامه گردشگران شهری در محور بازآفرینی شده زندیه شیراز، مورد آزمون واقع شده که پرسشنامه گردشگران شهری با نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون فریدمن تحلیل شده و قابلیتهای تاریخی و یادمانی در اولویت اول و قابلیت های فرهنگی، تفریحی و محیطی در اولویت های دوم تا چهارم قرار دارند. این خود راهنمای مناسبی جهت برنامه ریزی های بازآفرینی شهری در محدوده زندیه با محوریت گردشگری خواهد بود.
تحلیلی بر نمود معماری در شعر شاعران (قرون پنجم تا نهم)
حوزههای تخصصی:
شعر یکی از هنر های ارزشمند است که با معماری دارای جهان مشترک می باشد و معماری و شعر در این سرزمین پیشینه دراز دارند و دارای ارزش های فرا زمانی و فرامکانی می باشند؛ اما باید به این نکته نیز توجه داشت، که به هر جهت با گذشت زمان این ارزش ها نیازمند نو شدن و نوزایی هستند.در این مقاله هدف از بررسی های انجام شده توجه به معماری در آثار شاعران برجسته ای بین قرون پنجم تا نهم همچون فردوسی، مولانا، نظامی، حافظ و ...اهمیت معماری در زمان حیات آن ها است. شعر و معماری هر دو هنر هستند. شعر، هنر کلامی و معماری، هنر ساختاری و سازه ای که این نسبت میان دو هنر تصویری و آوایی باید با احتیاط صورت بگیرد و در تمام موارد این انطباق، نظیر و مانند نخواهد داشت. چارچوب نظری مورد استفاده به صورت کیفی، تحلیلی می باشد. این پژوهش در سطح نظری انجام گرفته که مبتنی بر بررسی مبانی نظری از روش مروری و کتابخانه ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل بررسی های محیطی جهت دست یابی به تحلیل جامع، مطالعه کتب و مجلات، مقالات لاتین موجود، اسناد صوتی و تصویری، شبکه اینترنت و سایر منابع در دسترس زمینه تحقیق اند.نتایج این بررسی ها نشان می دهد که شاعران و اشعار آن ها به وضوح نسبت به فضاهای معماری با جنبه های عمومی و خصوصی توجه بخصوصی داشته اند.
Recognition the Sociological and Architectural Components based on Geographical Segmentation Technique by Value-normative Paradigm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A house, as a primary dwelling is designed according to life style and current values in the life and mind of Residents. House is a cultural element, containing cultural meanings situated in the spirit of a house, distinguish the form of other houses. Special life style and conduct of residents becomes value through time. This value organizes the meaning in the mind and determines meaning of life and appropriate physical space. In this paper, we have tried to study theories of a philosopher concerning meaning issue and meaning ontology, and meaning of life, and then, present components to evaluation the meaning in historical houses of Mazandaran. Indexes and questionnaire were used through the components. Six historical houses were selected to evaluate, filled by ten specialists for each house. This paper describes the theoretical framework by qualitative research approach and analysis method. It assesses qualitative components to quantitative components, based on the evidences and documents. Then, it provides reliable criteria. Research achievement presents the solution to design temporary houses based on linkage of meaning and form.
ارزیابی کیفی ابعاد حسی فضا در بازارهای تاریخی از منظر استفاده کنندگان (مطالعه موردی: بازار قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
15 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ادراک عبارت است از تجربه حسی ما از دنیای پیرامون، که مستلزم شناخت محرک های محیطی و اقدامات واکنشی به این محرک هاست. معماری قلمرو چندگانه از تجارب حسی است که متقابلاً روی یکدیگر تأثیر می گذارند و درون هم آمیخته می شوند و زمینه ادراک از یک فضا را فراهم می آورند. در طول تاریخ، -بازارهای سنتی ایران- با مجموعه ای وسیع از کاربری ها و بناهای جنبی، مرکز جنب وجوش شهرها و تعاملات اجتماعی بودند. این بازارهای سرپوشیده که یادگار باارزشی از دوران قبل از مدرنیته هستند را می توان برخلاف پاساژها و مراکز خرید معاصر، فضاهایی چند حسی دانست که موجب ایجاد حس تعلق مکان در استفاده کنندگان از خود می شدند. اهداف پژوهش: پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ادراک فضایی و نقشی که این ادراک می تواند بر فرآیند شناخت و رفتار بگذارد، به بررسی کیفی ابعاد حسی فضا از منظر مخاطبان در بازار قزوین می پردازد. روش پژوهش: جهت دستیابی به هدف تحقیق در جمع آوری داده ها از روش تاریخی-توصیفی و در تحلیل آن ها از روش تحلیلی-تطبیقی استفاده شده است. همچنین گرداوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی حاصل گشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که پاسخگویی مناسب به ابعاد مختلف نظام حسی در بازارهای تاریخی باعث خلق محیطی چند حسی در عین حفظ تداخل دامنه حسی شده است. شناخت کیفی ابعاد حسی فضا در این تحقیق مشخص کرد که منظر بصری بیشترین نقش را در ادراک محیط داشته و به همراه منظر لمسی در طول روز تقریباً ثابت می باشند. از سوی دیگر منظر صوتی و منظر شیمیایی به عنوان دو محرک تأثیرگذار در غنای حسی محیط مطرح هستند که نسبت به سایر محرک های محیطی تغییرات بیشتری در طول روز دارند.
سیر احیا و تحول هنر نگارگری معاصر ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
37 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگارگری معاصرترکیه وام د ار میراث عظیم نقاشی عثمانی است. هرچند د ر طی مسیر پرفرازونشیبش بعد از شکل گیری جمهوریت ترکیه (1923 م.) د چار افول شد و تا د هه 1940 م. چند ان د ر هنر ترکیه قابل رد یابی نیست، ولی د ر نهایت توانسته است به کمک هنرمند انی که د ر پی احیای نگارگری بود ه اند ، امروزه به سبک های خاص و شیوه های شخصی د ست پید ا کند . این سبک شخصی و نوآوری ها بعد از 1970 م. د ر د و بخش تحول و نوآوری مضمونی نگاره ها و سپس تحول و نوآوری فرمی نگاره ها به وضوح قابل پیگیری است.هد ف پژوهش: این پژوهش د ر نظر د ارد تحولات و نوآوری های نگارگران معاصر ترکیه را مورد مطالعه قرار د هد و د ر طی پژوهش به این د و سؤال پاسخ د هد : «نگارگری ترکیه بعد از استقرار جمهوریت چه ویژگی هایی د ارد ؟» و «چه آثار نوآورانه ای د ر نگارگری معاصر ترکیه شکل گرفته است؟» و د ر همین راستا برای پاسخ به سؤالات مورد نظر د ر این پژوهش آثار د ه نگارگر معاصر که د ارای سبک شخصی هستند ، مورد مطالعه قرار گرفته است.روش پژوهش: این مقاله با استفاد ه از روش توصیفی-تحلیلی و با گرد آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و آرشیوی از طریق مکاتبات با خود هنرمند ان و جمع آوری آثار از مجموعه های شخصی آنها، به مطالعه و تحلیل آثار پرد اخته است.نتیجه گیری: نتایج نشان می د هد گروهی از نگارگران با بهره گیری از سبک و اسلوب مکتب نگارگری کلاسیک عثمانی د ست به نوآوری د ر مضمون زد ه اند و گروه د یگر نه تنها اسلوب رایج نگارگری کلاسیک را تغییر د اد ه اند ، بلکه نگارگری را د ر هنرهای اجرایی و مفهومی نیز اجرا کرد ه اند . به عبارت د یگر نگارگران معاصر د ر کنار حفظ سنت های نگارگری عثمانی توانسته اند مفاهیم معاصر را د ر قالب های بیانی امروزی به مخاطب ارائه کنند .
تحول معنی درباززنده سازی خانه های تاریخی با رویکرد نشانه شناسی
حوزههای تخصصی:
امروزه معنامندی فضایی ا ز مهم ترین راهکارهای کیفیت بخشی به فضای معماری است و طراحان و معماران در این زمینه تلاش میکنند. فضا یا یک ساختار فضایی ،یک متن است.هر بنای مرمت شده ساختاری دارد که نشانه های آن با مخاطبانش سخن میگوید وبرمعنای ویژه ای دلالت میکند. در این مقاله ارتباط میان حفاظت معماری و نشانه شناسی مورد تحلیل قرار می گیرد. هر متن اجتماعی(مانند معماری) حامل مجموعه ای از پیام ها بوده که به وسیله رمزگان ها و روابط درون متنی به مخاطب منتقل می شوند. این نشانه ها توسط خالق کد گذاری شده و خواننده(مخاطب) بر پایه قراردادهای اجتماعی، برداشت های ذهنی و زاویه نگاه خود به رمزگشایی و معنا سازی برای متن( معماری) تلاش می کند. در این مقاله جهت تبیین این مسئله، ضمن تشریح مفاهیم سه دیدگاه نشانه شناسیِ ساختارگرا و پساساختارگرا وفرهنگی معرفی می گردند.در این مقاله پس از بررسی نظریات نشانه شناسان، خوانش معماری متن از دیدگاه های ذکر شده مورد قیاس قرار گرفته است. تمرکز اصلی تحقیق بر بازنمود معنای حفاظت معماری، که از لایه های متعدد معنا تشکیل شده است، می باشد. هدف این پژوهش تحلیل عناصر مهم نشانه ای در باززنده سازی خانه های تاریخی است تا به این سوال پاسخ داده شود: نحوه حفاظت عناصر کالبدی معماری خانه با چه مولفه هایی و درچه راستایی باید صورت پذیرد ؟ نتایج تحقیق نشان می دهدحفاظت واحیاء خانه با توجه به پنداشت های فرهنگی وتوجه به بوم نشانه شناسی، معنی می یابد.
Developing P.P.P Model of Place Attachment for Evaluating Residential Environment (Cases Study: Open Space of Iranzامین and Ekbatan Apartment Buildings)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since the quality of apartment buildings is noted, the way of increasing attachment and discovering its effective variables is challenging subjects for researchers in this field. Person, place and process (P.P.P) model of place attachment as the most precise model of them, evaluate attachment to three parts of person, place and process. What is going to be studied in this research is to evaluate attachment of residents to the open space of such buildings. Then, identifying the effective variables and suggesting practical solutions to improve quality of such environment are the subsequent goals of this research. This is practical research with correlational cases study method.used for Ekbatan and Iran Zامین apartment buildings and SPSS is used to analyze data. The findings show that in both cases, attachment is in high degree while physical and social attachment in Iranzامین apartment building is more than Ekbatan. In addition physical attachment is more than social attachment in both cases. The results show that in personal dimensions, designers should pay attention to the expectations and variety of needs for different ages of residents. In place dimensions, type of territories, accessibility, and flexibility of spaces in designing open spaces are the key points for designers. In addition, the way these types of buildings are managed is so important in the process of place attachment that shows it is needed for their managers to have some special skills to respond to the mobility character of place attachment.