مطالب مرتبط با کلیدواژه

سکونت گاه های انسانی


۱.

نگرشی محتوایی به مقوله زندگی و ارتباط آن با شکل سکونت گاه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندگی شکل سکونت گاه های انسانی نظریه هنجاری لینج زندگی روزمره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۲۶۸
هدف این نوشتار تبیین ارتباط بین نگرش به مقوله زندگی و باز نمود آن در محتوای شکل سکونت گاه های انسانی است. به طور کلی زندگی مسئله بنیادین گونه بشر است و هر پرسش و مسئله دیگر، از جمله محتوای شکل سکونت گاهی انسان، در پرتو مقوله زندگی معنا یافته و ارزش پیدا می کند. با توجه به این ضرورت و اهمیت، انسان در طول تاریخ تلاش کرده در قلمروی جهان بینی خود به مسئله اساسی زندگی در ارتباط با شکل سکونت گاهی خود پاسخ دهد؛ پاسخ هایی که بر اساس نیازهای هر دوره تاریخی از زندگی متفاوت بوده و هست. روش به کار رفته در این پژوهش ترکیبی از روش های تفسیری و استدلال منطقی با راهبرد فرهنگی-گفتمانی است. نظریه اصلی استناد شده، نظریه لینچ در خصوص سه «نظریه هنجاری شکل شهر» است. در بخش تفسیر، با نگرشی تحلیل محتوایی در زمینه شکل سکونت گاه های انسانی شکل گرفته از دوران باستان تا دوره معاصر، تلاش شد تا نگرش به زندگی در آن ها مورد وارسی و تحلیل قرار گیرد؛ بخصوص برخی از دیدگاه هایی که بعد از نشر کتاب «نظریه شکل شهر خوب» رواج یافته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد سه نظریه هنجاری لینچ تا حدی می تواند زندگی و ارتباط آن با شکل سکونت گاه های انسانی را توضیح دهد. به طوری که می توان این سه نظریه را حتی به نگرش های متأخر بعد از انتشار این کتاب بسط داد. این در حالی است که برخی نظریه های جدید مانند نظریه های ارائه شده در مورد مباحث مربوط به «اجتماع» نمی توانند در قالب این نظریه ها گونه بندی شوند. نظریه جدیدی که بتواند نگرش به زندگی را در طراحی شهری اخیر توضیح دهد، نظریه «زندگی روزمره» است؛ دیدگاهی که نقطه تمرکز خود را بر وقایع زندگی روزمره بنا می کند. بنابراین زندگی و فهم از آن در شکل سکونت گاه های انسانی تا دوره معاصر و حتی نظریه های ارائه شده بعد از لینچ را می توان در قالب سه نظریه هنجاری لینچ و نیز نظریه چهارمی تحت عنوان «زندگی روزمره» گونه بندی کرد.
۲.

تحلیل نقش عوامل محیط طبیعی در نظام استقرار سکونتگاه های باستانی (نمونه موردی: محوطه های عصر آهن 3 دشت مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توزیع فضایی سکونت گاه های انسانی دشت مهاباد عصر آهن 3 تحلیل سلسله مراتبی(AHP)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۵
ارزیابی نقش عوامل طبیعی در مکان گزینی سکونت گاه های باستانی به شناخت و درک ما از نحوه ی شکل گیری و پراکنش این زیست گاه ها یاری می رساند. پژوهش حاضر باهدف شناخت، ارزیابی و درک تأثیر عوامل طبیعی در توزیع زیستگاه های باستانی و تعیین میزان ارتباط میان انسان و محیط او در محدوده ی بخش مرکزی این شهرستان انجام گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی و با روش بررسی توصیفی - تحلیلی می باشد. در این پژوهش جهت تحلیل های لازم از نرم افزارهای Arc GIS،SPSS وExpert Choice بهره گیری شده است و سکونت گاه های باستانی از دوران عصر آهن ۳ (800 – 550 پ.م ) منطقه نسبت به مهم ترین عوامل زیست محیطی شامل دسترسی به منابع آب، ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت شیب زمین، پوشش گیاهی، خاک، کاربری زمین، لندفرم و آب وهوا که تأثیرگذار در شکل دهی و توزیع فضایی زیستگاه های انسانی هستند، موردبررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که بین تمام عوامل مذکور با توزیع فضایی سکونتگاه های انسانی عصر آهن 3 همبستگی قوی وجود دارد؛ به گونه ای که شدت همبستگی برای تمامی عوامل عددی بین 50/0 تا 1 بوده است، که حاکی از همبستگی قوی بین عوامل محیطی با توزیع فضایی سکونتگاه ها است. همچنین طبق نظر متخصصین و کارشناسان به ترتیب دسترسی به منابع آب، پوشش گیاهی، لندفرم، آب و هوا، کاربری اراضی، خاک، ارتفاع، شیب زمین و جهت شیب زمین به ترتیب بیشترین تا کمترین تاثیر را در توزیع فضایی سکونتگاه های باستانی در دشت مهاباد داشته اند.
۳.

تعهد دولت ها به ایمن و پایدارسازی سکونت گاه ها در مقابله با تغییرات اقلیمی در چارچوب حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکونت گاه های انسانی ؛ تعهد دولت ها ؛ تغییرات اقلیمی ؛ حقوق بین الملل ؛ ؛ توسعه پایدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۷۲
پژوهش حاضر به موضوع تعهد دولت ها به ایمن و پایدارسازی سکونت گاه های انسانی در مقابله با تغییرات اقلیمی در چارچوب حقوق بین الملل می پردازد. هدف از نگارش این پژوهش تبیین تعهدات حقوقی دولت ها به ایمن و پایدارسازی سکونت گاه ها در مقابله با تغییرات اقلیمی در چارچوب حقوق بین الملل است. این پژوهش به صورت کیفی، تحلیلی، توصیفی و به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است. تغییرات اقلیمی از جمله عواملی است که از دهه ها قبل پایدارسازی سکونت گاه ها را با چالش رو به رو ساخته و خسارات بسیاری را به محیط زیست بشر وارد آورده است. بنابراین دولت ها در قالب معاهدات و کنوانسیون های زیست محیطی سعی در کنترل این پدیده نموده اند. گرچه کنوانسیون ها و اسناد حقوقی بسیاری به تعهدات دولت ها به پایداری سکونت گاه ها در مقابله با تغییرات اقلیمی و همچنین کاهش بلایای طبیعی که همگی سکونت گاه های انسانی را دچار چالش می سازد، تاکید نموده اند و هر یک از دولت های عضو تعهداتی را جهت مقابله و کنترل تغییرات اقلیمی و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و از طرفی سازگاری محیط زیست بشری با پدیده تغییرات اقلیمی همچون ایمن سازی سکونت گاه ها و اماکن بشری عهده دار شدند، اما به دلیل ویژگی غیرالزام آوری شان چندان مورد توجه دولت ها نیستند. اما در هر صورت می توانند به عنوان سازوکاری موثر در کنترل تغییرات اقلیمی و ایمن نمودن سکونت گاه ها مثمر ثمر باشند.
۴.

بررسی و تبیین وضعیت تاب آوری ابنیه بافت فرسوده شهر مرند با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۳۸
قرارگیری اکثر شهرها در حریم گسل های فعال، باعث افزایش آسیب پذیری ابنیه شهری در مقابل زلزله شده است. شهر مرند در پهنه بندی زلزله، در حریم 15 کیلومتری خط گسل فعال آذربایجان قرار گرفته است. وجود بافت های حاشیه ای و فرسوده، باعث آسیب مضاعف این بافت ها در برابر زلزله خواهد شد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریسک زلزله در سکونتگاه های انسانی شهر مرند با روش شناسی توصیفی _ تحلیلی پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق بافت های فرسوده شهر مرند می باشد. برای ارزیابی ریسک زلزله در منطقه مورد مطالعه، ابتدا مدل ارزیابی و ریسک زلزله در بافت فرسوده شهر مرند، ارائه گردیده و سپس با وزن دهی به شاخص ها با استفاده از نظر متخصصان علوم شهری و پردازش اطلاعات در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، از طریق مدل همپوشانی وزن دار، نقشه پهنه بندی آسیب پذیری بافت فرسوده شهر مرند استخراج گردید. از شاخص های کیفیت بنا، قدمت بنا، نوع سازه، فاصله از معابر، نوع نما، تراکم ساختمانی و تراکم جمعیتی برای ارزیابی میزان آسیب پذیری بافت فرسوده استفاده شده است. بر اساس نقشه های مستخرج از مدل همپوشانی وزن دار، 40 درصد از مساحت بافت فرسوده شهر مرند با مساحت 372958 متر مربع (2/37 هکتار) در معرض آسیب پذیری خیلی بالا و بالا در برابر زلزله قرار گرفته اند.