از چهار دهه پیش تاکنون، ظهور و گسترش محله های مسکونی برنامه ریزی شده با محدوده های سخت و قابل کنترل، به نام محله های محصور، توجه نظریه پردازان و پژوهشگران حوزه های مختلف را به خود جلب کرده است. رشد روزافزون محله های محصور، شکل جدیدی از سکونت را نشان می دهد و موجب انجام پژوهش های فراوانی در مورد چرایی و چگونگی پیدایش و گسترش آن ها شده است. علی رغم گسترش مسکن سازی محصور از دهه 1340 شمسی در ایران، مطالعات بسیار اندکی درباره آن ها انجام شده است. مقاله حاضر با هدف انجام یک مرورِ تحلیلی بر روی تئوری ها و نتایج پژوهش های تجربی انجام شده، درصدد بازنگری و تحلیل تعاریف، گونه ها و دلایل گسترش محله های محصور و پیامدهای مثبت و منفی آن هاست. نتایج این پژوهش می تواند به طراحان و سیاست گذاران حوزه مسکن کمک کند تا ضمن بازشناسی محله های محصور به عنوان یک گونه جدید از مسکن سازی، از میزان پیامدهای منفی آن ها کاسته و بر پیامدهای مثبت آن ها بیافزایند.