مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
برنامه ریزی فرهنگی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نخست، سند چشم انداز بیست ساله و چالش های پیش روی آن و جایگاه جنبش نرم افزاری بررسی می شود. از آن جا که متغیر ظرفیت های موجود، جایگاهی کلیدی در تحقق سند چشم انداز دارد، وضعیت موجود خود و برخی کشورهای منطقه را بررسی و نتیجه این بحث، آشکار خواهد ساخت که تحقق اهداف چشم انداز از نظر احراز جایگاه اولِ اقتصادی و علمی در میان همسایگان و کشورهای آسیای جنوب غربی، به علت مشکلات جمعیتی و بیکاری ناشی از آن و نیز مشکلات زیرساختی در زمینه های آموزشی و علمی و فن آوری، بسیار دشوار است؛ مگر آن که آهنگ رشد خود را نمائی و غیرخطی نموده تا بتوانیم با توجه به وضع موجودِ خود و کشورهای مورد نظر در سند چشم انداز، به اهداف مذکور در سند برسیم
نقش برنامه ریزی استراتژیک فرهنگی در بقای سازمانها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در راستای نقش برنامه ریزی استراتژیک فرهنگی در بقای سازمانها ابتدا به بررسی نقش بنیادی فرهنگ و سپس به رابطه فرهنگ و استراتژی پرداخته شده است. فرضه های اصلی این پژوهش در سه حوزه انسجام درونی، تطابق بیرونی و فرضیه های میانی مورد بررسی قرار گرفته است. در حوزه انسجام به ماهیت انسان، ذاتا خوب/ ذاتا بد، ماهیت روابط انسان، وظیفه گرایی در مقابل رابطه گرایی، خاص گرایی در مقابل عام گرایی، سلسله مراتب و فردگرایی در مقابل جمع گرایی پرداخته شده است. در حوزه تطابق بیرونی به رابطه با طبیعت کنترل، پرهیز از ناشناخته ها، ماهیت فعالیت انسان، انجام دادن در مقابل بودن، دستیابی در مقابل اعطا و ماهیت واقعیت و حقیقت و در حوزه فرضیه های میانی به حریم شخصی و فیزیکی، زبان، پیچیده و ساده، زمان، یک بعدی و چندبعدی و گذشته، حال، اینده پرداخته شده است و در پایان نیز نتیجه گیری شده است و همه این واقعیت ها نشان می دهد که برای استفاده بهینه از منابع و امکانات مادی و معنوی سازمان ها باید به مقوله فرهنگ در برنامه ریزی استراتژیک فرهنگی به طور جدی توجه کرد.
بررسی میزان ارتباط مدیران وکارشناسان با فرآیند برنامه ریزی فرهنگی و اندازه گیری تاثیر آن بر درجه تمایل به اهداف ذاتی سازمانهای فرهنگی (گزیده مراکز فرهنگی مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی میزان ارتباط مدیران و کارشناسان با فرآیند برنامه ریزی فرهنگی و اندازه گیری تاثیر آن بر درجه تمایل به اهداف ذاتی سازمان های فرهنگی است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ماهیت توصیفی و پیمایشی مبتنی بر همبستگی دارد که محقق در مقطعی از زمان به روش پرسشنامه های محقق ساخته و از طریق تمام شماری، اطلاعات را جمع آوری نموده است.
یافته ها: در بین تاثیرگذاری ابعاد پنجگانه فرایند برنامه ریزی، بیشترین تاثیر مربوط به میزان اطلاع از محتوای برنامه ریزی است و نسبتا تاثیر زیادی بر درجه تمایل مدیران و کارشناسان به سمت اهداف ذاتی سازمان می گذارد. پس از آن میزان مشارکت در تهیه برنامه تاثیر خوبی بر درجه تمایل داشته و در رتبه سوم میزان موافقت با برنامه ریزی مدون تاثیر نسبتا خوبی بر این تمایل گذاشته است.
نتیجه گیری: بر طبق یافته های این پژوهش، برنامه ریزی فرهنگی به عنوان بخشی از دانش فنی سازمان های فرهنگی، به خودی خود، تاثیری بر تمایل کارشناسان برنامه ریزی و مدیران فرهنگی نسبت به اهداف ذاتی سازمان ها ندارد و با ابلاغ برنامه ریزی به یک سازمان نمی توان انتظار تغییر و تحول داشت، چه اینکه مجریان برنامه ریزی سرمایه های انسانی هستند که به لحاظ تحصیلات، سابقه و توان فکری و اجرایی در سطح قابل قبولی از ایده پردازی، طراحی و همکاری در تدوین برنامه قرار دارند و بی توجهی به آنها به منزله عدم همراهی آنها و در نتیجه کاهش میزان تحقق اهداف خواهد بود.
کلید واژه: برنامه ریزی فرهنگی، اهداف ذاتی، سازمان های فرهنگی
فضاهای جمعی در راه جهانی شدن؛ از زندگی مدنی تا منبع اقتصادی
منبع:
منظر خرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۷
حوزههای تخصصی:
تعیین میزان برخورداری مناطق شهری اصفهان از شاخص های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات فرهنگی یکی از ارکان اصلی توسعه فرهنگی محسوب می شوند. هدف از این پژوهش، بررسی چگونگی یا نحوه برخورداری مناطق شهر اصفهان از لحاظ شاخص های فرهنگی، به منظور دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در مناطق مذکور است. جامعه آماری پژوهش را، مناطق چهارده گانه شهر اصفهان تشکیل می دهد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی-کمّی و تحلیلی» است. در این پژوهش 35 شاخص با روش تحلیل عاملی خلاصه شده و به 5 عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارایه گردیده اند. سپس میزان تأثیر هر یک از عامل ها در توسعه خدمات فرهنگی مناطق مشخص و با بهره گیری از مدل TOPSIS به عنوان یک روش تصمیم گیری چند شاخصه و استفاده از روش وزن دهی آنتروپی، مناطق در پنج گروه (بسیار برخوردار، برخوردار، متوسط، محروم، بسیار محروم) سطح بندی و جایگاه هر یک از مناطق در میزان برخورداری از شاخص های مذکور مشخص گردید. سپس از طریق ایجاد رابطه رگرسیونی بین عوامل تأثیر گذار و میزان تاپسیس، عامل هایی که در افزایش سطوح توسعه خدمات فرهنگی مناطق مؤثرند مشخص گردید. یافته های پژوهش مبین آن است که مناطق شهری اصفهان به لحاظ برخورداری از نظر شاخص های فرهنگی یکسان و برابر نیستند و تفاوت آشکار و محسوسی در میزان درجه برخورداری از امکانات و فضاهای فرهنگی در بین مناطق وجود دارد. از مجموع 14 منطقه شهری، مناطق 1 و3 در سطح بسیار برخوردار هستند و مناطق5 و 6 سطح دوم یا برخوردار را شامل می شوند و منطقه 4، 8 و12 سطح نیمه برخوردار(متوسط) را در بر دارند و همچنین مناطق محروم شامل منطقه 2، 11 و9 هستند و پنجمین سطح مناطق 7، 14، 10 و 13 را به خود اختصاص داده اند و نهایتاً با در نظر گرفتن مدل رگرسیون، شاخص هایی که اولویت اول و سوم را دارند، در جهت توسعه خدمات فرهنگی مناطق شهر اصفهان پیشنهاد شده است.
شورای فرهنگ عمومی و تأثیر مصوبه های آن بر سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله جایگاه شورای فرهنگ عمومی استان اصفهان در ساماندهی امور فرهنگی مطالعه شده و بررسی وضعیت سیاست گذاری و برنامه ریزی در مصوبه های شورای فرهنگ عمومی استان اصفهان در سال های 1372 تا 1389 داده های پژوهش را تشکیل می دهد.
روش بررسی، تحلیل محتوای مصوبه های شورای فرهنگ عمومی با استفاده ازآزمون های «خی دو» و «دوجمله ای» رابطة بین نوع مصوبه ها بر اساس آیین نامة شورا و سیاست گذاری و برنامه ریزی با ساماندهی امور فرهنگی سنجیده شده است.
نتایج نشان داد که بین مصوبه های مربوط به سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی با ساماندهی امور فرهنگی رابطة مستقیم وجود داشت؛ همچنین نیمی از مصوبه های شورای فرهنگ عمومی در امر سیاست گذاری فرهنگی، مرتبط و در وظیفة برنامه ریزی، بیشتر مصوبه ها نامرتبط با وظایف شورا بودند.
بررسی تحلیل فضایی کانون های جرم خیز در سطح محله های شهر یزد با تأکید بر برنامه ریزی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم پیش از آنکه پدیده ای جبرگرایانه و ناشی از عوامل تغییرناپذیر محیط طبیعی باشد، پدیده ای اجتماعی و متأثر از شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و مکان جرم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و جامعة آماری آن، 42 محلة شهر یزد براساس تقسیم بندی شهرداری است. یافته های پژوهش براساس آزمون تخمین تراکم کرنل نشان می دهد محله های امام شهر، آزادشهر، کوی فرودگاه، صفائیه و آتشکده، بیشترین میزان جرم را دارند. همچنین نقطة مرکز متوسط نشان می دهد توزیع انواع جرم (اعتیاد، کودک ربایی، شرب خمر، مزاحمت های خیابانی و چک برگشتی) تقریباً از بخش مرکزی شهر (مرز محله های خرمشاد و سر دوراهی) آغاز می شود و به سمت محله های امام شهر و آزادشهر در شمال و شمال غرب و محله های اکبرآباد و کوی راه آهن در سمت جنوب و جنوب غرب خاتمه می یابد. جهت بیضی انحراف معیار نیز برای انواع جرم، شمالی- جنوبی است و براساس شاخص نزدیک ترین همسایه، جرایم اعتیاد، شرب خمر و کودک ربایی به صورت خوشه ای و مزاحمت های خیابانی و چک برگشتی به صورت تصادفی در سطح محله های شهر یزد توزیع شده اند. درنهایت، مقدار F در ضریب رگرسیون در سطح 99 درصد، معناداری رابطة میان عناصر فرهنگی- مذهبی و ارتکاب انواع جرم در محله های شهر یزد را تأیید می کند. برای کاهش میزان جرم، راهکارهایی چون آسیب شناسی فضاهای کالبدی، اطلاع رسانی و برنامه های آموزشی- فرهنگی خانواده ها در زمینة پیشگیری از وقوع جرم و تبلیغ ارزش های اسلامی پیشنهاد می شود.
تدوین الگوی ارزیابی شاخص های فرهنگ عمومی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین الگویی برای ارزیابی فرهنگ عمومی در دانشگاه ها و ارزیابی شاخص های مذکور در دانشگاه های دولتی شهر مشهد انجام شد. رویکرد پژوهشی در این تحقیق، روش آمیخته اکتشافی است. راهبرد پژوهش در بخش کیفی، روش تحلیل شبکة مضامین و در بخش کمی روش توصیفی پیمایشی است. ابزار پژوهش در بخش کیفی تحلیل اسناد و مصاحبة نیمه ساختاریافته با خبرگان مسائل فرهنگی است که نمونه گیری در این بخش به روش هدفمند صورت گرفته است. در بخش کمّی نیز از پرسش نامه ای مبتنی بر یافته های بخش کیفی استفاده شده است. جامعة آماری بخش کمّی این پژوهش شامل کلیة دانشجویان ورودی سال های 88 تا 91 دانشگاه های دولتی شهر مشهد است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه برآورد و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، نمونة آماری انتخاب شد. نتایج بخش کیفی تحقیق موجب شناسایی 44 مضمون پایه به عنوان شاخص های خرد پژوهش گردید که پس از خوشه بندی این مضامین در گروه های مشابه، ده مضمون سازمان دهنده شناسایی و به عنوان شاخص های کلان پژوهش انتخاب شدند. سپس از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی ضریب اهمیت هریک از شاخص ها نیز مشخص شد. نتایج ارزیابی کمّی شاخص ها در دانشگاه های دولتی شهر مشهد نشان داد که میزان شاخص فرهنگی کل در طول حضور دانشجو در دانشگاه رو به کاهش است. همچنین بیشترین میزان همبستگی بین شاخص های هویت ملی و انقلابی وجود دارد و تنها همبستگی های منفی تحقیق نیز بین شاخص خانواده با شاخص سرمایة اجتماعی و مصرف فرهنگی است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای ارزیابی وضعیت فرهنگ عمومی دانشجویان و جهت دهی به سیاست های فرهنگی در دانشگاه ها توسط سیاست گذاران و مدیران فرهنگی حوزة آموزش عالی مورد استفاده و مبنای ارزیابی برنامه ریزی های فرهنگی قرار گیرد.
مدل اصلاح و راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ارائه راهکارهای اجرایی برای ایجاد یا گسترش سبک زندگی در حوزه مدل های اجرایی روش شناختی و مدیریت استراتژی و راهبردی است. مدل های اجرایی روش شناسانه خاص گسترش سبک زندگی نیست و ظرفیت آن را دارند که برای ایجاد یا گسترش هر پدیده ای در جامعه به کار گرفته شوند. این تحقیق درصدد ارائه یک مدل از این مدل ها و انطباق آن با سبک زندگی و در نهایت ارائه راهکاری برای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه است. از این رو سؤال تحقیق این گونه صورت بندی شده است که راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه چیست؟ و براساس چه مدلی می توان به این مهم دست یافت؟ روش تحقیق کیفی است که از تکنیک مصاحبه نیمه متمرکز برای جمع آوری داده و تحلیل محتوا در شیوه کد گذاری های سه گانه برای تحلیل داده ها استفاده شده است. تحقیق به سه نتیجه اصلی رسید که عبارتند از: 1. دو دسته راهکار به دست آمد که در دو مدل ارائه شدند: یکی مدل فرایندی راهکارها و دیگر مدل اجرایی راهکارها؛ 2. راهکارها در هفت دسته کیفیت بخشی نیروی انسانی، برنامه ریزی فرهنگی، راهکارهای تربیتی− اخلاقی، راهکارهای محتوایی، راهکارهای مدیریتی، راهکارهای ساختاری دسته بندی شدند؛ 3. در باب مدل سبک زندگی اسلامی نیز داده های بسیار زیادی در مصاحبه ها وجود داشت که به ساخت مدل سبک زندگی و استخراج نظریه انجامید.
شبکه عوامل، زمینه ها و راه حل های مسأله حجاب در دانشگاه های ایران؛ بایسته های برنامه ریزی فرهنگی با استفاده از نظریه زمین ای(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: وصول به برنامه راهبردی و اتخاذ خط مشی مناسب در حل مساله فرهنگی -اجتماعی از لوازم مدیریت فرهنگی آموزش عالی و تحقق آن در قالب اسلامی شدن دانشگاه در ایران بوده و هست.یکی از مبادی و محیط های زاینده دغدغه های فرهنگی در ایران معاصر،که اتفاقا با طرح مساله حجاب،عجین و متقارن بوده است دانشگاه است. هدف مقاله اکتشافی حاضر، کشف اجماع و استقراء دیدگاه های نخبگان علمی و اجرایی حوزه مساله حجاب و فرهنگ دانشجویی برای امروز و فردای این موضوع حساس بود. روش: روش مورد استفاده تکنیک کیفی نظریه زمینه ای میسور بود. یافته ها: به لحاظ نتیجه مقاله در صدد ارائه الگویی همبسته بوده است که نسبت بین مساله و راه حل را بازسازی نموده ونظام نامه راهبردی ارتقاء حجاب و عفاف در محیط دانشگاه را پشتیبانی نماید. نتیجه گیری: نویسندگان پس از طرح مسأله و چهارچوبی مفهومی، دیدگاه های 16 نمونه انتخابی را در سه سطح عوامل، زمینه ها و راه حل ها بازسازی و در الگویی نظری ارائه کرده اند.
ویژگی های فرهنگی دانشجویان رشته های هنر (شناخت وضع موجود پیش شرط برنامه ریزی فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات دهه ها ی اخیر، دانشگاه های ایران را با تغییرات و تحولاتی همراه کرده است که در نتیجه ی آن تمرکز بر برنامه های فرهنگی از وزن و اهمیت قابل توجهی برخوردار شده است. ورود به حوزه ی برنامه ریزی فرهنگی، همانند هر حوزه ی دیگری، نیازمند در اختیار داشتن شناخت دقیق از ارزش ها، نگرش ها و رفتارهای افراد (دانشجویان) است چرا که هر سیاستی سرانجام با مخاطبانی سر و کار دارد که باید آن را بپذیرند. بنابراین می توان شناخت وضع موجود را به عنوان پیش شرط برنامه ریزی فرهنگی معرفی کرد. مهمترین هدف این مقاله، شناسایی وضعیت موجود و بررسی ویژگی های فرهنگی دانشکده ها و دانشجویان رشته های هنر و در ادامه ارائه راهبردهایی در راستای برنامه ریزی فرهنگی است. مبنای این مقاله، پژوهشی کیفی است که در دو دانشگاه هنر و پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران اجرا شده است. روش مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، انجام مصاحبه های عمیق ساختار نیافته و جلسات بحث گروهی متمرکز بوده است. مهمترین دستاورد این پژوهش، پاسخ مثبت به سوال اصلی طرح است؛ بدین معنی که میان وضعیت فرهنگی دانشجویان هنر و سایر دانشجویان تفاوت معنی دار دیده می شود اما نمی توان با این وجوه افتراق و تفاوت، به صورت سطحی و موردی برخورد نمود. نخستین گام برای مواجهه با این وجه افتراق، ریشه شناسی تفاوت های مشاهده شده است که در این طرح به صورت تفصیلی صورت پذیرفت. نتایج بیانگر این امر بوده است که برخی از این تفاوت ها امری طبیعی و اجتناب ناپذیر و به عبارت دیگر از ویژگی های رشته های هنری است و بخشی نیز غیرطبیعی و امری قابل تامل و پیگیری است که به تشریح آن پرداخته ایم.
شناسایی نشانگرهای برنامه ریزی فرهنگی در شهرهای ایران؛ بازنمایی نقش طراحی شهری در برنامه ریزی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
169 - 194
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و تمایل مردم به سکونت در شهرها، منجر به ظهور گونه های متنوعی از شهرنشینی در سال های اخیر شده است. ساکنان شهرها، امروزه نه به دلیل تناسبات فرهنگی و اجتماعی، بلکه با هدف استفاده از تسهیلات و خدمات شهری دور یکدیگر جمع شده اند. همین دلیل سبب قرارگیری گروه های مختلف فرهنگی و اجتماعی در کنار همدیگر، صرفاً به جهت برخورداری از خدمات و فارغ از تناسبات فرهنگی گردیده و فرهنگ شهروندان را تحت الشعاع قرار داده است. به منظور توقف این روند، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی فرهنگی، تمرکز بر ارتقای فرهنگی شهر ها و دستیابی به پایداری فرهنگی، تنوع فرهنگی و هویت و شخصیت فرهنگی شناخته می شود. هدف این مقاله، ارائه و اولویت بندی شاخص های برنامه ریزی فرهنگی در شهر های ایران در راستای رسیدن به پایداری با تأکید بر بعد فرهنگی در ساختار مفهوم پایداری است. این مقاله که در گروه مقالات توصیفی تحلیلی است، با استفاده از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا، شاخص های برنامه ریزی فرهنگی را استخراج و اولویت بندی کرده است. در گام بعدی پس از استخراج شاخص ها و به منظور اولویت بندی آنها، وزن دهی به شاخص ها به روش «وزن دهی نوسانی» توسط گروه متخصصان صورت گرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که شاخص های «درصد هزینه های اقلام فرهنگی در مجموع هزینه های خانوار»، «درصد درآمد های خانوار از مشاغل فرهنگی»، «میزان استفاده از سمبل ها و نماد ها در شهر» و « تعداد شخصیت های فرهیخته و شناخته شده در شهر» از مهم ترین شاخص های تحقق برنامه ریزی فرهنگی در شهر های ایران به شمار می روند که همین امر خود نشانگر آن است که تا چه میزان، طراحی شهری بر برنامه ریزی فرهنگی شهر ها مؤثر است و پرداختن به امر برنامه ریزی فرهنگی، صرفاً امری برنامه ریزانه نبوده و حوزه طراحی شهری را نیز در بر می گیرد.
ارائه مدلی برای تحلیل محتوای سیاست های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ششم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۲۰
47 - 76
حوزههای تخصصی:
این مقاله، بر آن است که مدلی برای تحلیل محتوای سیاست های فرهنگی بدست دهد. منظور از سیاست های فرهنگی در این مقاله به طور خاص سیاست هایی است که از جانب دولت به صورت مکتوب و مصوب ارائه می شود تا زمینه ای برای مدیریت فرهنگی (برنامه ریزی و سازماندهی و هدایت منابع و نیروها) باشد. مدل باید به دنبال پیدا کردن عقلانیت حاکم بر سیاست فرهنگی باشد. به منظور دستیابی به این مدل، ضمن مطالعه ادبیات موضوع به مسائل دخیل و موثر در شکل دادن به سیاست های فرهنگی مثل تعریف فرهنگ، محدوده ی فرهنگ، ویژگی های اجتماعی فرهنگ، دلایل نیاز به سیاست گذاری برای فرهنگ و علل تدوین آن، و سرمشقهای سیاست گذاری فرهنگی و همچنین اجزای سیاست فرهنگی می پردازیم. در نهایت همه ی این موارد که بر شمردیم به علاوه ی نهاد متولی اجرای سیاست تبدیل به متغیرها و حوزه ای که مورد سیاست گذاری قرار گرفته نهایتا هشت متغیر اصلی برای تحلیل محتوای سیاست های فرهنگی را شکل میدهد. به ازای هر متغیر، مقوله های متناسب با آنها از خلال مطالعه ادبیات موضوع استخراج و مطرح شده است.
جایگاه فرهنگ در برنامه ریزی توسعه شهری برای افزایش امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش فرهنگ و برنامه ریزی فرهنگی در توسعه شهری برای افزایش امنیت اجتماعی می پردازد. امروزه نقش فرهنگ در برنامه ریزی ها به خصوص برنامه ریزی شهری و منطقه ای پررنگ تر شده و برنامه ریزان شهری و منطقه ای نیز این ضرورت را دریافته اند و می بایست فرهنگ را در برنامه کار خود قرار دهند، ازاین رو هر نوع برنامه ریزی شهری و منطقه ای باید بحث فرهنگ و هویت فرهنگی را در برنامه کار خود قرار دهد. فرهنگ به عنوان یک عامل اصلی در برنامه ریزی، در آینده توسعه نقش و جایگاه مهمی را ایفا می کند، که عدم توجه به آن در برنامه ریزی؛ تأثیرات منفی زیادی بر جای می گذارد. جمع آوری اطلاعات بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بوده و به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که روش برنامه ریزی و مدیریت شهری باید تغییراتی را در خود ایجاد کند و به جای روش های صرفاً کمّی و آماری و در نظر گرفتن مؤلفه های صرفاً اقتصادی و سیاسی، روش های کیفی هم به کار برده شود و در امر برنامه ریزی برای شهر و منطقه مؤلفه های فرهنگی (نیازها، ارزش ها و هنجارهای مردم، صنایع فرهنگی و...) در نظر گرفته شود.
تبیین الگوی برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوستان های شهری یکی از مهمترین فضاهای شهری هستند. برای برنامه ریزی بوستان های شهری جهت استفاده انواع گروه های سنی و جنسی، نیاز است تا منابع فرهنگی بوستان های شهری کشف شوند و کشف منابع فرهنگی، با استفاده از برنامه ریزی فرهنگی امکان پذیر است. برنامه ریزی فرهنگی یک رویکرد مکان محور برای استفاده از منابع فرهنگی در برنامه ریزی شهری است. مطالعه حاضر در پی یافتن الگویی برای برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری بوده است. این مقاله، با روش تفسیری به مطالعه مبانی نظری و سوابق تجربی و پیشینه علمی پرداخته و سپس پدیده بوستان شهری، منابع فرهنگی و الگوی رویدادهای آن را مورد بررسی قرار داده و در نهایت با توجه به رویکرد پژوهش و با استفاده از استدلال منطقی، مدل نهایی را برای آن ارائه شده است. یافته ها نشان می دهند که برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری شامل مراحل مختلفی است که لازم است به ترتیب انجام شوند تا نتیجه مطلوب حاصل شود. گام اول انتخاب میدان مطالعه است. لازم است بوستانی انتخاب شود که دارای تعدد و تنوع کافی در زمینه عناصر، رویدادها و همچنین معانی و تداعی ها برای استفاده کنندگان باشد. در گام دوم، یعنی نگاشت فرهنگی، شناسایی منابع فرهنگی موجود در بوستان شهری مورد مطالعه شامل منابع فرهنگی ملموس (عناصر و رویدادها) و منابع فرهنگی ناملموس (معانی و تداعی ها) انجام می شود. در گام سوم، یعنی ارزیابی فرهنگی، تجزیه و تحلیل رویکرد مدیران و سیاست گذاران بوستان شهری نسبت به منابع فرهنگی صورت می گیرد و در گام پایانی، روش خلاقانه برای استفاده بهینه از منابع فرهنگی در جهت بهبود بوستان شهری انتخاب می شود.
اهداف و شاخص های تحقق پایداری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم پایداری، تأمین نیازهای امروز را بدون به مخاطره انداختن نیاز آیندگان، مورد توجه قرار می دهد. توسعه پایدار مشتمل بر چهار بعد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. در این میان بعد فرهنگی در پایداری توسعه، بعدی متأخر و در عین حال مهم است. این مقاله بر آن است تا بعد فرهنگی پایداری را به عنوان رکنی مهم از رویکرد پایداری معرفی کند و ضمن بررسی اهمیت و ضرورت های توجه به این بُعد، به تبیین شاخص های برنامه ریزی برمبنای رویکرد پایداری فرهنگی بپردازد. در عین حال برای تشریح بهتر موضوع، برنامه ریزی فرهنگی در دو نمونه کانادا و امریکا مورد بررسی دقیق و تفصیلی قرار می گیرد و در ادامه در بررسی ای تطبیقی، برنامه ریزی فرهنگی در شهر تهران بررسی می شود. نتایج بررسی ها نشان از آن دارند که محورها و اهداف مورد توجه در برنامه ریزی فرهنگی در نمونه های کانادا و امریکا با تأکید بر تحقق اهداف پایداری فرهنگی است. از آنجا که اهتمام به فرهنگ از مکان محور ترین ابعاد برنامه ریزی است، اهمیت توجه به آن در برنامه ریزی فرهنگی شهر تهران نیز با هدفِ رسیدن به پایداری فرهنگی احساس می شود. در این زمینه ضروری است که شهرداری تهران، به عنوان نهادی اجرایی، رویکرد و شاخص های مورد توجه در تحقق پایداری فرهنگی را با نگرشی جهانی و در چارچوبی محلی مورد توجه قرار دهد.
شهرهای خلاق:رویکردی فرهنگی در توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
1- مقدمه
در عصر جهانی شدن و اطلاعات رقابت اصلی برای دستیابی ایده هاست و شهرها به عنوان مراکز اصلی پرورش و جذب ایده ها نقشی محوری در این رقابت دارند. از این رو شهرها سعی می کنند زمینه را برای بروز ابتکارات، نوآوری ها و خلاقیت ساکنین خود و نیز جذب نیروهای فکری و خلاق فراهم آورند. برای اینکه محیط شهری بتواند منجر به ظهور خلاقیت افراد شده و نیز افراد خلاق را از بیرون جذب نماید باید حائز شرایط و ویژگی های خاصی باشد. در این تحقیق سعی بر آن است که مفهوم، ویژگی ها و ابعاد شهر خلاق مورد بررسی قرار گیرد.
2- روش های مورد استفاده در تحقیق:
این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی رویکرد شهرهای خلاق در برنامه ریزی پرداخته و در این راستا از شیوه های اسنادی و کتابخانه ای جهت جمع آوری اطلاعات استفاده کرده است.
3- بحث و یافته ها:
فلسفه وجودی شهر خلاق این است که همیشه در یک مکان پتانسیل های خلاقی وجود دارد. لیکن باید شرایط به گونه ای باشد که مردم فکر کنند برنامه ریزی نمایند و در استفاده از فرصت های بوجود آمده، ابتکار عمل داشته باشند و مسائل شهری مهار نشدنی را اداره نماید. زیرساخت های خلاق محدود به مواردی چون شبکه راهها ، فاضلاب، ساختمان و... نیست بلکه ترکیبی از سخت افزار و نرم افزار است . نرم افزارهای شهر خلاق شامل نیروی کار ماهر و انعطاف پذیر، متفکران پویا، خالقان آثار و مجریان می باشد. خلاقیت نه تنها داشتن ایده است بلکه ظرفیت کاربرد این ایده ها نیز هست. شهر خلاق، استعداد ها را شناسایی، پرورش و جذب می کند و امکان تداوم آن را نیز فراهم می سازد.
شهر خلاق را می توان رویکردی جایگزین برای احیای شهری دانست.نقطه کانونی شهر خلاق، فرهنگ، آموزش، جو یا فضای خلاقیت است. خلاقیت در احیا و توسعه مجدد شهری بسیار مهم است . در این رویکرد اقتصاد فکری یا اقتصاد خلاق از اهمیت بسزایی برخوردار است. به عبارتی دیگر شهر خلاق تغییر از اقتصاد کارخانه ای به اقتصاد فکری یا خلاق و دوری از رویکرد دولت محوری به حکمروایی یا همکاری مابین دولت، شرکت ها و NGO هاست.
پایه های شهر خلاق را می توان در سه زمینه اقتصاد، فرهنگ و مکان در نظر گرفت. محیطهای قابل اعتماد شهری با آزادی های تفریحی و فرهنگی مدیریت می شوند تا افراد خلاق را جذب و حفظ کنند.این نیروی کار در عوض، ثروت را در اقتصاد دانش بنیان گسترش می دهد. شهرها برای تولید ثروت، باید محیطهای شهری قوی از نظر فرهنگی از طریق برنامه های بهتر که بین مکان، اقتصاد و فرهنگ یکپارچگی، ایجاد نماید، بسازند.
با توجه به اهمیت بالای فرهنگ در شهر خلاق برنامه ریزان شهری باید رویکردی فرهنگی در برنامه ریزی هایشان داشته باشند و از منابع فرهنگی شهر برای توسعه آن استفاده نمایند. «منابع فرهنگی در افراد شامل خلاقیت، مهارت و استعداد می باشد. آنها مانند ساختمانها، شی نیستند بلکه مانند نمادها، فعالیتها و مجموعه ای از تولیدات محلی در هنر، خدمات و صنایع می باشند. خلاقیت شیوه بهره برداری از این منابع و کمک به رشد آنهاست. وظیفه برنامه ریز شهری نیز شناسایی، مدیریت و بهره برداری از این منابع است.
به طور خلاصه شهرهای خلاق را می توان با واژگانی چون تحمل پذیرش گروههای مختلف اجتماعی، قومی وفرهنگی،قدرت حل مسائل مختلف مدنی، ایجاد محیطی برای جذب افراد خلاق و مبتکر، ایجاد فضایی برای پرورش خلاقیت ها و ایده ها به کارگیری ایده های ساکنین در جهت حل مسائل، رشد اقتصادی و توسعه معرفی نمود. همچنین با توجه به اهمیتی که رویکرد شهر خلاق به ایده ها و نوآوری افراد دارد از نظر مدیرتی می توان مدیریت این شهر ها را بر پایه حکمروایی دانست بطوریکه همه افراد می توانند در تصمیم گیری های توسعه شهری شراکت داشته باشند.
4- جمع بندی و نتیجه گیری:
شهرهای خلاق ، مراکزی هستند که ویژگی های منحصر به فردی را در خود جای داده اند و محیطی جذاب برای فعالیت و زندگی افراد متخصص، هنرمند، پژوهشگر و در یک کلام افراد خلاق فراهم می سازند. فرهنگ، نقطه کانونی شهرهای خلاق است؛ به طوری که سایر بخش ها متاثر از این بخش است. اقتصاد این شهرها پیوند خورده با فرهنگ و منابع فرهنگی است اصطلاحاتی چون صنعت هنر، صنایع فرهنگی و صنایع خلاق -که خمیرمایه آن فرهنگ و هنر است- واژگان رایج در اقتصاد این شهرهاست. این شهرها برای رسیدن به خلاقیت باید بتوانند افراد خلاق یعنی نویسندگان، شاعران، پژوهشگران، هنرمندان ، مهندسین و... را جذب کنند. این عده افرادی هستند که به دنبال محیطهای جذاب می گردند و از این رو در مکانهایی مستقر می شوند که شرایط محیطی و فرهنگی و اقتصادی به بهترین شکل فراهم باشد. از این رو باید محیطی جذاب از لحاظ کالبدی، نهادی، اقتصادی و فرهنگی برای بروز خلاقیت افراد ساکن و نیز جذب افراد متخصص و خلاق از بیرون مهیا سازند.
در نهایت، در یک جمع بندی کلی می توان موارد زیر را به عنوان ویژگی های عمده شهرهای خلاق، برشمرد:
الف: قدرت جذب گروههای مختلف انسانی با فرهنگ های مختلف
ب: فراهم نمودن بستری مناسب جهت ظهور ایده های ساکنین و تبادل این ایده ها و در نهایت استفاده از آن ها جهت حل مشکلات و مسائل و نیز توسعه اقتصادی، اجتماعی و شهری
پ: دسترسی شهر خلاق به استعدادها و منابع انسانی و فکری(طبقه خلاق)
ت: دسترسی این شهرها به فناوری های سطح بالا و داشتن اقتصادی خلاق
ث: قدرت و توان ویژه این شهرها در مواجهه با بحران هایی چون فقر، بی خانمانی، بافت های فرسوده و...
ج: وجود حمکروایی خوب در این شهرها: بطوریکه می توان سه عنصر، دولت محلی، NGO ها و بخش خصوصی را در کنار هم و در تعامل با هم دید.
چ:جایگاه ویژه فرهنگ در ابعاد مختلف شهر و نیز سیاستها و برنامه های شهری و استفاده موثر از تمام منابع فرهنگی
ح: وجود رویکردی جهانی-محلی به توسعه در شهرهای خلاق: بدین صورت که برای موفقیت در رقابت اقتصادی در عرصه جهانی به پتانسیل ها و مسائل درونی خود به دیدی جهانی می اندیشند و سعی می کنند حداکثر استفاده را از ویژگی های منحصر به فرد خود داشته باشند. چرا که هر مکان ویژگی هایی دارد که در سایر مکان ها ممکن است وجود نداشته باشد و همین ویژگی منحصر به فرد می تواند مزیتی رقابتی برای یک شهر باشد.
مطالعه نقشه نگاری فرهنگی در فرایند توسعه و برنامه ریزی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
117 - 146
مشارکت اعضای جامعه محلی در شناسایی و ثبت ارزش های فرهنگی محله ، از طریق نقشه برداری فرهنگی حاصل می شود. نقشه برداری فرهنگی، روش های جدیدی برای ثبت امور فرهنگی، مکان ها و جوامع ارائه می دهد. این امر بسیار اهمیت دارد چرا که شناسایی ظرفیت ها و سرمایه های فرهنگی عامل اصلی در بازآفرینی جامعه است. در این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال هستیم که نقشه برداری فرهنگی چه ارتباطی با برنامه ریزی فرهنگی و توسعه فرهنگی جامعه دارد؟ و نقشه برداری فرهنگی چگونه به جامعه کمک می کند؟ این تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و با شیوه ی اسنادی، اطلاعات جمع آوری شده است. هدف تحقیق مطالعه ی نقشه برداری فرهنگی از طریق شباهت ها و تفاوت ها با توسعه فرهنگی و برنامه ریزی فرهنگی است. از منظر رویکرد نظری تمرکز بر نظریه استفان موور دارد که باور دارد با توسعه فرهنگی جامعه و برنامه ریزی فرهنگی در هسته مرکزی، نقشه برداری فرهنگی سبب قدرت جوامع می شود و سپس مضامین و مقولات مرتبط استخراج و سپس تجزیه و تحلیل آنان شکل گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که نقشه نگاری فرهنگی فرایندی از پایین به بالا است و متمرکز بر مشارکت و معنا است. از طریق حس مکان و معانی مکان اطلاعات را مستند سازی می کند و همچنین سرمایه های مشهود و نامشهود مکان برای توسعه فرهنگی را شناسایی می کند.