مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
میدان نقش جهان اصفهان
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
149 - 174
حوزه های تخصصی:
موضوعات مکان و فرهنگ را می توان در چارچوب مسائل جغرافیای انسانی و اجتماعی بررسی کرد. ضرورت این پژوهش بررسی مقوله های محوری مکان، ابعاد بینافرهنگی و جایگاه میدان نقش جهان است. هدف این پژوهش، آزمودن مدل ابعاد چهارگانه، مدل یک مکان با رویکرد بینافرهنگی در میدان نقش جهان است. جامعه آماری شامل افراد 18 سال به بالای حاضر در میدان نقش جهان است. تعداد نمونه 350 نفر درنظر گرفته شد که درنهایت 320 نفر به عنوان نمونه نهایی در پژوهش باقی ماندند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. ابعاد چهارگانه در پرسش ها جای گرفت و همه پرسش ها در مقیاس پنج گزینه ای تنظیم شدند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. مطابق نتایج، مکان با رویکرد بینافرهنگی، مفهومی پیچیده با ابعاد مختلف است که در مطالعه پیش رو، مدل چهاروجهی آزموده شد. در این پژوهش، مفهوم مکان با رویکرد بینافرهنگی متشکل از چهار بعد است: توان-ظرفیت ماندگاری (با 7 زیربعد)، توان-ظرفیت تعاملی و تکاملی (با 3 زیربعد)، توان-ظرفیت جذب (با 12 زیربعد) و توان-ظرفیت رویدادی (با 4 زیربعد). مطابق نتایج، عامل توان-ظرفیت ماندگاری به شکلی معنادار بر عامل توان-ظرفیت رویدادی تأثیرگذار است. می توان گفت در صورتی که میدان نقش جهان اصفهان به عنوان مکانی با رویکرد بینافرهنگی مطرح شود، شاید توان-ظرفیت جذب آن مفیدتر باشد.
چوگان و نقش جهان؛ واکاوی دوباره فرهنگ و هویت معماری ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
253 - 273
حوزه های تخصصی:
از آنجا که شناخت صحیح هر فضا علاوه بر تجزیه و تحلیل فنی و معمارانه آن، نیازمند بررسی عوامل پیدایش، کاربران و فعالیت های درون فضا(جنبه های محتوایی) به عنوان مؤلفه های هویت بخش آن می باشد، مطالعه و جستجوی عوامل فوق سبب شناخت جامعتری از هویت هر اثر می گردد. اسناد تاریخی گویای رواج افتخارآمیز چوگان در دوره صفوی – به خصوص در پایتخت دوم (اصفهان) - و اهمیت آن به عنوان بازی رسمی دربار است. تا جایی که سیاحان از میدان نقش جهان با عنوان میدان چوگان و سواری یاد کرده و هر یک به طریقی از چوگان باختن شاه و نظامیان و شهروندان سخن رانده اند. از این رو ضمن واکاوی و ارزیابی جنبه های هویت بخش بازی چوگان، اجزای اصلی درون میدان نقش جهان به روایت سیاحان شناسایی و دسته بندی شده و ضمن بررسی عملکرد و جمع بندی آن ها و پژوهش هایی که در این زمینه انجام شده است، جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهشی ذیل مورد تحلیل قرارگرفته است؛ اول آنکه شناخت دقیق ابعاد پنهان بازی چوگان به عنوان عامل هویت بخش میدان نقش جهان چگونه سبب احیای ارزش های اصیل آن می شود؟ و دوم، حفظ عملکرد اجزای درون میدان نقش جهان (نهر آب، ردیف درختان، کفسازی، دروازه های سنگی)، چگونه کیفیت ها و ارزش های تاریخی و اصیل فضای شهری آن به عنوان یک میراث منحصر بفرد را نظام می بخشد؟ در این راستا با توجه به دلایل مطروحه، از آنجا که برگزاری بازی چوگان در میدان نقش جهان، همراه با روایتگری و موسیقی، مهمترین رویداد مکرر شهری در میدان نقش جهان است، تمامی جزئیات فضای باز درون میدان ازجمله ردیف درختان سایه انداز در مجاورت جداره میدان، نهر آب وکفسازی پیرامونی، با هدف فراهم نمودن بالاترین مطلوبیت و ایجاد آسایش اقلیمی در فضای پیرامون میدان چوگان جهت برگزاری آن، درحکم یک سناریوی واحد سبب نظام بخشی ارزش های اصیل میدان نقش جهان می شود.
آمیخته پژوهی مولفه های موثر بر ادراک حس زمان در مکان شهری مطالعه موردی: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
39 - 54
حوزه های تخصصی:
زمان در طراحی شهری از مباحثی است که در موارد اندکی بدان پرداخته شده است. بعد زمان به ناچار بخش مهمی از فرآیند ادراک در شهر است و در سطوح مختلف از جمله شیوه ادراک شخص در فضا قابل تعمیم و بررسی است. تجربه ذهنی از زمان، متأثر از برخی متغیرهای مکان است. پس از ارائه ایده اولیه پژوهش با اتکا به حوزه های نظری موجود در باب ادراک زمان، هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ادراک زمان در مکان شهری و بررسی ارتباط، میان عناصری است که تحت زمان در مکان تغییر می کنند. برای دستیابی به این هدف پژوهش، میدان نقش جهان اصفهان به صورت موردپژوهی با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته پژوهی اکتشافی) مورد بررسی قرار گرفته است. آمیخته پژوهی به دلیل بهره مندی توأمان از روش های کمی و کیفی و رفع کاستی های آنها امکان درک همه جانبه از موضوع را فراهم می کند. از این رو نوشتار پیشِ رو دو هدف عمده را پیگیری می کند. نخست، سعی نموده تا تجارب زیسته افراد از ادراک حس زمان در شهر را با استفاده از روش پدیدارشناسی(روش پایه پژوهش) که یک رویکرد کیفی است، مورد شناخت و تبیین قرار دهد که براساس آن سه مفهوم(تم) اصلی استخراج شده که در مجموع، ادراک پدیده حس زمان براساس آنها در ذهن مردم شکل می گیرد. این سه مفهوم عبارتند از: «حس آهنگین بودن (ریتم)»، «حس ضرب آهنگ مکان» و«حس تغییر» که تحت تأثیر مضامین و زیرمضمون ها، مؤید مؤلفه های مدل پیشنهادی پژوهش اند. دوم، برای تعمیق در بررسی داده های مرحله نخست، روش کمی پیش گرفته شده است. در نهایت نتایج تحقیق با توجه به تفسیر آمیخته دو روش ارائه گردیده است.
امکان سنجی تأثیرپذیری از فضاهای شهری دوره رنسانس اروپا در میدان نقش جهان اصفهان
حوزه های تخصصی:
در فضاهای شهری ایران که در طول سالیان متمادی تحت تأثیر آموزه ها و الگوهای فکری و هنری این سرزمین شکل گرفته اند. میادین شهری را می توان مهم ترین فضای زندگی شهری و جمعی در فضای شهرها دانست. در عصر صفوی و به ویژه در دوره ی شاه عباس کبیر، با رونق گرفتن فرهنگ و هنر در شهرها، معماران عصر صفوی کوشیدند تا با حفظ ویژگی ها و ارزش های معماری ایرانی، با تبادلات فرهنگی و هنری ای که با دنیای غرب در عهد رنسانس به واسطه ارتباطات تجاری و سیاسی داشتند، نوآوری هایی را در زمینه معماری و شهرسازی به منصه ظهور برسانند. که از این نوآوری می توان به افزایش بار بصری در فضای شهری و دادن نقش نمادین به بناهای همگانی اشاره نمود. میادین دوره رنسانس غالباً به عنوان نماد یا به صورت زمینه ای برای یک مجسمه، دارای بنای یادبود یا یک المان شهری بودند و همچنین بعضاً واجد صحنی مقابل یک ساختمان مهم به کار می رفته اند. میدان نقش جهان اصفهان را می توان از جمله فضاهای شهری تاریخی دانست که تقریباً دست نخورده باقی مانده است. این میدان در ابعادی به عرض 165 و طول 510 متر بنا شده است که بدنه آن دارای دو طبقه می باشد. و از نظر نوع هندسه، تناسبات، محورگرایی، نشانه های شهری و بسیاری از اصول و قواعد شهرسازی و طراحی شهری شباهت های زیادی به میادین اروپا در دوره رنسانس دارد. در این پژوهش سعی شده که ضمن مطالعه میزان تأثیرپذیری فضای شهری میدان نقش جهان اصفهان از فضاهای شهری سنتی ایران، در مورد امکان تأثیرگذاری مفاهیم و عناصر شهری میادین رنسانس اروپا نیز بررسی انجام پذیرد.
بازشناسی و بازخوانی ملاحظات نجومی در طرح اندازی میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات ناشی از توسعه های معاصر، نه تنها موجب دگرگونی بسیاری از شهرهای تاریخی شده است، بلکه باعث از دست رفتن بسیاری از تجربیات علمی و شبه علمی دوره های مختلف تاریخی نیز گردیده است. این تجربیات، امروزه در میراث جهانی به عنوان بخشی از ثروت های فرهنگی و میراث ناملموس، قابل ارزیابی هستند. یکی از وجوه بنیادیِ شکل گیری محصولات معماریِ گذشته در برخی از شهرهای قدیمی، وجه نجومی آن هاست که در کنار علوم دیگر به کار می رفت. این وجه نجومی در فراورده های معماری، از نگاهی فراسازه ای و فرامکانی ست و بخشی از دانش ها و عادات زمانه خویش به شمار می آید که با خود شأن و مرتبه ای را نیز برای بناها و شهرهای با اهمیت فراهم آورده است. بر این اساس بازیابی و بازشناسی ابعاد نجومی مکان ها و محوطه های تاریخی موجب ارتقای آگاهی از لایه های پنهانِ موجود در آن ها خواهد شد و می تواند بازدیدکنندگان را به ابعاد گسترده تری از شناخت رهنمون شود. محوطه میراث جهانیِ میدان نقش جهان، یکی از مهم ترین آثار معماریِ شهری ایران و نماد پایتخت حکومت صفوی در اصفهان است. تا کنون پژوهشگران بسیاری این میدان را از دیدگاه های گوناگون مورد بررسی قرار داده اند. تحقیقِ پیشِ رو کوشیده است برای نخستین بار هم ترازیِ میدان نقش جهان را با اوضاع فلکیِ آسمانه اش مورد بررسی قرار داده و به بازشناسی و بازخوانی ملاحظات نجومیِ اختیار شده در هنگام بنا کردنِ آن بپردازد. نگارندگان با روش تفسیری تاریخی، دو بازه زمانیِ محتمل را برای آغاز به ساختِ میدان نقش جهان و بازار قیصریه از روی وقایع نگاری های عهد صفوی استخراج نموده و سپس بر مبنای احکام نجومی و با استفاده از نرم افزارهای شبیه سازِ آسمان، به بررسی نسبتِ باورهای تنجیمی با معماریِ این فضای شهری پرداخته اند. یافته های این تحقیق، استنتاجی نو از زمان دقیق طرح اندازی میدان و تأثیرپذیری محورِ آن از منظر و چشم انداز آسمانی اش به دست می دهد.
منظر ورودی میدان نقش جهان اصفهان؛ ارزش ها و مسئله ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم مطالعات گسترده پیرامون آثار ایرانی ثبت جهانی، تحقیقات چندانی در رابطه با منظر این مجموعه های باارزش و اهمیت آنها در حفظ هویت میراثی آنها انجام نشده است. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی منظر اصلی ورودی میدان نقش جهان اصفهان به عنوان یکی از ارزش های برجسته این اثر جهانی مورد مطالعه قرار گرفته است. مروری تاریخی در ویژگی های ورودی های میدان نشان می دهد که بازار قیصریه ورودی اصلی میدان در دوره صفوی بوده است. با تکیه بر این موضوع و با عنایت به مطلوبیت های بصری، کارکردی و معنایی این ورودی، می توان نتیجه گرفت که امکان دریافت منظر فرهنگی کل مجموعه تنها از طریق این ورودی امکان پذیر می شود و بنابراین به عنوان بخشی مهم و تاثیرگذار از مجموعه میدان باید مورد توجه قرار گرفته، اصالت و سلامت آن حفظ گردد. با این حال، تحولات گوناگونی که از دوره پهلوی به بعد در میدان، محیط پیرامونی و محدوده بافت تاریخی اصفهان به وجود آمده و همچنان ادامه دارد، اصالت و ارزش های بصری منظر این ورودی را کاهش داده است. پس از بررسی مسئله ها و تهدیدها در وضعیت موجود، مقاله حاضر پیشنهاداتی در راستای برنامه ریزی و مدیریت بصری منظر ورودی اصلی میدان ارائه نموده است.
تبیین مولفه های تاثیرگذار بر شرایط ذهنی و توجه به انعطاف پذیری در حصول رضایت حرارتی کاربران از فضای باز (نمونه موردی : میدان نقش جهان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
۹۳-۷۷
حوزه های تخصصی:
ارتباطی پیچیده میان تعامل افراد و محیط فیزیکی آنها برقرار است. نگاه غالب بر این فعل و انفعالات، عمدتاً شامل مولفه های کمّی قابل درک مانند جریان گرما و دما، همسو با رویکردهای فیزیولوژیکی است، آسایش را به عنوان یک پدیده فیزیکی می داند و به دنبال تشکیل یک «شاخص آسایش» است که از درک چگونگی تأثیر ویژگی های فیزیکی محیط بر وضعیت شخصی ساکنان تعریف گردد؛ در حالیکه این ارتباط ، پیچیده تر از آن چیزی است که صرفاً با چنین شاخصی تعیین گردد. افراد با محیط حرارتی خود به صورت منفعلانه تعامل ندارند و اگر شرایط را ناخوشایند یا خود را در یک تنش شدید حرارتی ببینند، به گونه ای واکنش نشان می دهند که خود را راحت تر و ایمن تر کنند. حداقل، آنها به امید مهار، کنترل یا دوری کردن از تنش حرارتی تلاش بیشتری می کنند. این تلاش از سویی مرتبط با وضعیت فیزیولوژیکی و از جهتی در ارتباط با شرایطی ذهنی افراد است که رضایتمندی از محیط حرارتی را فراهم نماید. به همین خاطر، رویکردهای پژوهشی در این حیطه فراتر از "مطالعات کمّی" برای پیش بینی محدوده آسایش است. از این روی، توجه به فرآیندهایی کیفی در راستای تطبیق انسان با محیط پیرامون و نیازهایش، ضروری به نظر می رسد. هدف کلی این پژوهش، پردازش دیدگاهی جامع به عوامل موثر بر ادراک حرارتی است و به بررسی مولفه های کیفی تاثیرگذار بر حصول آسایش حرارتی در فضای باز می پردازد. چارچوبی از رویکردهای تأثیرگذار بر سازگاری حرارتی شامل عوامل رفتاری، فردی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخچه حرارتی، بستر و همبستگی حواس یا پاسخ لحظه ای به عنوان تأثیرات غیرمستقیم در این پژوهش تبیین میگردد. روش تحقیق بصورت پژوهش موردی و مطالعه میدانی است که در آن با تحلیل برخی از متغیرهای مرتبط با عوامل مذکور، با تکمیل 100 پرسشنامه، مراجعین به میدان نقش جهان اصفهان در بازه های زمانی مختلف زمستانی با اولویت بندی معیارهای پژوهش در نرم افزارSPSS 26 فراهم می گردد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد توجه به این مولفه ها در شکل گیری قضاوت های فردی که منجر به رضایت حرارتی می گردد، نقش بسزایی در افزایش حد بالا و پایین آسایش حرارتی و به تبع آن، مدیریت مصرف انرژی و تقویت پایداری زیست محیطی را به همراه دارد.
بررسی تاثیر الگوی هندسی ساختارشکل میدان نقش جهان و بناهای پیرامونی آن در تبیین گره های اجتماعی از دیدگاه هردگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۵۲-۱۳۶
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ساختارشکل واژه ای است که چارچوب شکل گیری اشکال را معنا بخشیده و منجربه درک نوع ترکیب اشکال می گردد، باید توجه داشت که این ساختارشکل برمبنای نسبت تداخل در الگوی هندسی قابل بررسی می باشد، لذا این الگو می تواند با تعاملات اجتماعی برآمده از لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار وارد موازنه شود به قسمی که هرچه تعاملات اجتماعی منسجم تر ظاهر گردد، لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار نیز به مراتب تطبیق پذیرتر بوده که بابهره از ابزار بصری (نقطه تا حجم) برآمده از دیدگاه هردگ می تواند به نوع دسته بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار و سپس از فصل اشتراک آنها به پیوند گره های اجتماعی حاصله منجر گردد. هدف: گره های اجتماعی می تواند منجر به فصل اشتراک الگوی هندسی موجود در مجموعه و لایه های شکلی- حرکتی اقشار مرتبط به آن شود. به نحوی که اگر این مهم احصا نگردد، جانمایی و نقطه شروع ساختار شکلی- حرکتی هر کدام از اقشار در هم ارزی صحیح با ترکیب شکل مجموعه قرار نگرفته و این خود منجر به عدم خوانش فضایی و ساختارشکنی شکلی در مجموعه نقش جهان می شود. 137 روش تحقیق: سعی شد با بهره از ماهیت تفسیری- تاریخی جستار و تحلیل روابط هندسی تصاویر ترسیمی و به واسطه درک الگوی آن و بهره از استدلال قیاسی به روند ساختارشکلی مجموعه نائل آمد و با طرح فرضیه ؛ «محتمل است که جانمایی گره های اجتماعی در مجموعه نقش جهان اصفهان می تواند دلیلی بر همسویی الگوی هندسی با ساختار شکلی-حرکتی اقشار از منظر شکل گرایی چون هردگ باشد». نتیجه گیری: با این فرض، می توان بر همنوایی الگوی هندسی میدان با ساختار شکلی مجموعه در راستای شناسایی گره های حاصله از هم ارزی ساختار حرکتی اقشار در مجموعه نقش جهان دست یافت. این مهم می تواند در جهت توجیه پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در نحوه پیکره بندی این میدان شهری در زمان احداث آن تا به امروز، موثر واقع گردد.
ارزیابی مؤلفه های انسان محور مؤثر بر عامل سازگاری در بازتعریف حدود آسایش حرارتی (نمونه موردی: میدان نقش جهان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
۱۱۶-۹۹
حوزه های تخصصی:
چنانچه معماری را پاسخی انسان محور برای ایجاد سطوح مختلف آسایشی تعریف نماییم که در سه سطح جسمی، عملکردی و روانی قابل بررسی است؛ آسایش حرارتی زیرمجموعه ای مهم از این پاسخ خواهد بود که از طرفی وضعیت فیزیولوژیکی مهم و از سویی دیگر به عنوان"شرایطی ذهنی که رضایتمندی از محیط حرارتی را ابراز می کند"، توصیف شده است؛ بنابراین، دو جنبه فیزیولوژیکی و روان شناختی در مفهوم آسایش حرارتی قابل بررسی است. بیشتر تحقیقات اولیه در این زمینه صرفاً بر محاسبات فیزیولوژیکی آسایش حرارتی متمرکز بوده است و عموماً یک گزاره مهم را نادیده می گیرد که در دو دهه اخیر بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است و آن اینکه"افراد در شرایط محیطی غیرفعال نیستند". این گزاره، موضوع سازگاری را به میان می آورد و شامل فرآیندهایی کیفی است که انسان جهت تطبیق و متناسب کردن محیط و نیازهایش انجام می دهد و می تواند محدوده حرارتی محیط خود را قابل قبول نماید. در چنین چارچوبی، فرصت های سازگاری را نیز می توان در سه دسته فیزیولوژیکی، روان شناختی و رفتاری متمایز نمود. در این مقاله، متغیرهای انسان محوری همچون تجربه، انتظارات، کنترل درک شده محیط و ...در مقوله سازگاری روان شناختی که منجر به تفاوت در محدوده آسایش حرارتی حاصل از نگاه کمّی می شود، بررسی می گردد. روش تحقیق در مقاله حاضر، پژوهش موردی و مطالعه میدانی است که در آن با تحلیل فرصت های سازگاری در آسایش حرارتی، با تکمیل 100 پرسشنامه، به ارزیابی ظرفیت های موجود در جنبه های سازگاری مراجعین به میدان نقش جهان اصفهان در بازه های زمانی مختلف زمستانی پرداخته می شود. نتیجه تحلیل های این پژوهش با استفاده از نرم افزار Spss26 نشان می دهد پاسخ معماری به آسایش حرارتی متمرکز بر رویکردهای کیفی و انسان محور است و عامل سازگاری، نقش بسزایی در بازتعریف محدوده آسایش حرارتی و تبیین محیط قابل قبول انسانی دارد که الزاماً منطبق بر محدوده های مرتبط با استاندارهای جهانی و محاسبات صرفاً کمّی نیست.
بررسی الگوی شکلی هندسی مجموعه نقش جهان اصفهان به واسطه ساختار حرکتی اقشار مردم از منظر مکتب شکل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
19 - 34
حوزه های تخصصی:
الگوی شکلی-هندسی ترکیب اشکال در مفهوم هندسه پنهان را معنا بخشیده که نیاز اقشار به واسطه حرکت در میدان نقش جهان منجربه شناسایی آن می شود. چنانچه از منظر مکتب شکل گرایی، عناصر اولیه بصری دوراند تا شناسایی اشکال پایه بصری کریر و نیز ابزار نقطه تا حجم هردگ را احصا می نماید. شناسایی این ابزار منجربه دسته بندی و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی اقشار (فرد،اجتماع،حاکمیت) در مجموعه شده که روند ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان را در ادوار مختلف توجیه می نماید. لذا بهره از روش تفسیری-تاریخی، توصیف مدل مفهومی و جداول شکلی-تحلیلی به فراخور استدلال قیاسی-استقرایی منجربه شناسایی الگوی نام برده از طریق ساختار حرکتی اقشار می شود که پرسش:«چگونه می توان ازطریق بررسی الگوی هندسی و روش ساختار شکلی-حرکتی اقشار برآمده از آن به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در مجموعه دست یافت؟» می تواند به ترکیب ابزار بصری و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی از منظر عملکرد لایه ای فرد تا حاکمیت به الگوسازی ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان دست یابد که به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد نیز مبدل می گردد.