فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۷٬۶۳۹ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
173 - 194
حوزههای تخصصی:
خانه های دوره قاجار رشت از نمونه های باارزش خانه های سنتی ایرانی بوده که از لحاظ قلمروهای فضایی پیکره بندی متمایزی از سایر نقاط ایران دارد. ارتباط بصری یکی از عوامل مهم در شکل گیری مفهوم قلمرو در فضاهای مسکونی است. خانه ها باتوجه به طرح های کالبدی مختلف، کیفیت های متفاوتی را از لحاظ بصری تأمین کرده و تجربه های متفاوتی از فضا را ارائه می دهند؛ لذا هدف این پژوهش درک بهتر مفهوم قلمرو با تحلیل شاخص های ارتباط بصری در مقیاس روابط درونی این خانه ها است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی با استدلال منطقی داده های نرم افزاری است. جهت رسیدن به هدف پژوهش در مرحله اول خانه ها به لحاظ کالبدی به چهار گروه تقسیم، از هر گروه دو نمونه و در مجموع هشت مورد انتخاب شد. جهت انسجام نتایج و بررسی تطبیقی نمونه ها سه فضای مشترک ایوان، پذیرایی و خواب محور تحلیل ها قرار گرفتند. در مرحله دوم شاخص های سنجش شامل ارتباط بصری، فواصل در معرض دید بودن و خوانایی از مبانی پژوهش استخراج گردید. در مرحله سوم جهت تحلیل نمونه ها از تکنیک های تحلیل گراف نمایانی و نقشه های محوری با ابزارهای مخروط دید، خطوط محوری و نمودار هم پیوندی - اتصال به کمک نرم افزار دپس مپ استفاده شد. یافته ها نشان می دهد ارتباط بصری فضاها متفاوت بوده و باعث ایجاد حریم های ذهنی شده و همچنین تفاوت در میزان دید منجر به ایجاد سلسله مراتب فضایی شده است. با بررسی شاخص های مخروط دید در خانه ها، مشاهده شد بیشتر بودن هم جواری با جداره ها، کمتر بودن پیچیدگی فضایی به دلیل محدب بودن فضا و وجود دسترسی بصری و فیزیکی بیشتر باعث ارتباط بالاتر یک فضا (مانند فضای ایوان) با سایر فضاها و در نتیجه عمومی تر شدن آن را به دنبال دارد. از طرف دیگر کمتر بودن عوامل فوق باعث ایجاد خلوت بیشتر در فضاها (مانند فضای خواب) شده است؛ بنابراین فضای خانه های برون گرای رشت در عین داشتن شفافیت، دارای حریم های بصری بوده که باعث ایجاد مرزبندی های فضایی می شود و سلسه مراتب قلمرویی را به دنبال دارد.
مطالعه تطبیقی اصول معماری در خان ه های سنتی ایران از دیدگاه دکتر پیرنیا و دکتر فلامکی؛ مورد پژوهی: خانه داروغه مشهد
حوزههای تخصصی:
معماری سنتی سبکی از معماری است که در گذشته در هر منطقه یا ناحیه ای رایج و محبوب بوده است. در این سبک، توجه بیشتر درباره مصالح کاربردی در ساختمان و چگونگی عملکرد آنهاست. معماری سنتی ایرانی یکی از بی نقص -ترین معماری های جهان بوده است. زیرا در این سبک از معماری، بدون استفاده از هیچگونه وسایل و ابزارآلات پیشرفته ای خانه های با ظرافت و جذابی ساخته می شد. حتی طراحان امروزی هم از آن الهام می گرفتند. آثار معماری در ادوار مختلف، با هر شکل و کارکرد، بر اصولی واحد استوارند، به عنوان اصول معماری ایرانی از آنها یاد میشود و در گونههای مختلف معماری نمود پیدا کرده است. این اصول به تعبیر دکتر پیرنیا و دکتر فلامکی است که در گونه های مختلف معماری نمود پیدا کرده است. بر همین اساس معمار مسلمان، سعی در متجلی کردن این اصول در ساختار معماری خود داشته و در این باره از راهکارهای مختلفی نیز بهره جسته است. هدف پژوهش مطالعه تطبیقی اصول معماری ایران در خانه سنتی داروغه مشهد از دیدگاه دکتر پیرنیا و دکتر فلامکی است. خانه تاریخی داروغه اولین خانه در مشهد میباشد که علاوه بر معماری سنتی ایران دارای نشانههایی از معماری روسیه است، لذا از این منظر دارای اهمیت ویژهای میباشد. در پژوهش حاضر از روشهای تحقیق کیفی شامل روش توصیفی-تحلیلی و به منظور گردآوری دادهها از مراجع مستند بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که بررسی اصول و عناصر معماری ایران به معنی رجوع به ارزشهای پویا و شکلدهنده هویت ماست و دارای مصادیق کاربردی و روشنی هستند که میتوان با بکارگیری آنها به یک بنا هویتی بر پایه معماری ایرانی بخشید.
نقش حکمی هنر معماری اسلامی در هویت بخشی خانه ایرانی؛ مطالعه موردی:خانه لاری ها یزد
حوزههای تخصصی:
کاربست مدل معادلات ساختاری در تبیین همبستگی امنیت عمومی و سرمایه اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، ماده خامی از جامعه مدنی است که از تعامل روزمره مردم به دست می آید. این گونه از سرمایه مستقیماً قابل مشاهده و اندازه گیری نیست اما مظاهر و پیامدهای آن قابل اندازه گیری هستند. در مطالعه حاضر تعریف پاتنام مد نظر قرار گرفته است؛ چرا که عملیاتی کردن سرمایه اجتماعی از نظر شبکه ها، هنجارها و اعتماد در اجتماع جذابیت شهودی دارد و پیدا کردن ارتباط افراد با این ویژگی ها آسان است. رتبه بندی های جهانی حاکی از این است که یکی از چالش های امروز ما رو به افول نهادن امنیت و سرمایه اجتماعی می باشد. از این رو هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه همبستگی میان سرمایه اجتماعی و امنیت عمومی است. نمونه موردی این مطالعه استان های ایران می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از اطلاعات سالنامه آماری سال 1398، آمار بانک مرکزی و موج سوم پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان گردآروی شد. پردازش داده ها با استفاده از مدل انعکاسی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی ساختاری و شناختی، 55.6 درصد از تغییرات واریانس متغیر امنیت عمومی را تبیین می نمایند. نتایج بدست آمده، فرضیه تحقیق مبنی بر تاثیر مثبت و معنادار سرمایه اجتماعی بر امنیت عمومی را تائید می نماید.
بررسی مفهوم محیط زیست و طبیعت در باغ ایرانی با استناد به رویکرد محیط شناسی تعهدی
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
48-64
حوزههای تخصصی:
دیدگاه معرفتی ایرانیان در طرح ریزی و احداث باغ و پردیس می تواند در بستر رویکردهای گوناگون مورد ارزیابی و بازبینی قرار گیرد که در این میان دو رویکرد «محیط شناسی اقلیمی» و «محیط شناسی تعهدی» از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. از سویی دیگر ایرانیان هرگز تعامل و نحوه برخورد خویش با محیط را جدای از فرهنگ و دین خود ندیده اند و در بستر همین امر است که معماران باغساز ایرانی در صدد برامده اند تا معنایی تمثیلی از بهشت را در باغ و پردیس سازی ایرانی به نمایش درآورند. بر این اساس در این مقاله در رویکردی تحلیلی تطبیقی و با استناد به آیات قرآن کریم و تفاسیر و روایات تلاش شده است تا با اشاره به دیدگاه قران کریم از بهشت و باغ های بهشتی به تاثیرات این مفاهیم علوی در عناصر و مولفه های باغ ایرانی اشاره شود تا بر این امر صحه گذارد که محیط شناسی تعهدی در باغ و پردیس سازی ایرانی اسلامی تاثیرگذار بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که طبیعت باغ ایرانی مفهومی تمثیلی از بهشت دارد که خود را در عناصر باغ های ایرانی بالاخص چهار باغ های عصر صفوی به نمایش می گذارد.
ارزیابی تأثیرات مؤلفه های بهبوددهنده راندمان عملکردی فضا بر ارتقای رضایتمندی افراد؛ مطالعه موردی: خانه های دوره پهلوی اول شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۹۸-۸۷
حوزههای تخصصی:
مفهوم راندمان عملکردی فضا به میزان هماهنگی و هم نشینی عناصر مختلف فضا در کنار یکدیگر مرتبط است تا بتواند به خواست ها و نیازهای استفاده کنندگان از آن پاسخ داده و امکان انجام عملکردهای مختلف در بازه های زمانی متفاوت را داشته باشد که این موضوع در خانه اهمیتی خاص می یابد. از این لحاظ تلاش این پژوهش، دستیابی به طرح معماری و کاربردی است تا با توجه به مفهوم راندمان عملکردی فضا، فرایند کلی طراحی را در قالبی معمارانه هدایت نماید و سبب ایجاد معماری مسکونی مطلوب و درنهایت، ارتقای رضایتمندی افراد گردد. این پژوهش از بعد هدف، یک پژوهش کاربردی و از بعد روش جمع آوری اطلاعات، پژوهشی توصیفی غیرآزمایشی از نوع پیمایشی و موردی است؛ چرا که هدف نخست، اولویت بندی شاخص های معنایی مؤلفه های بهبوددهنده راندمان عملکردی فضا بر ارتقای رضایتمندی افراد در خانه های دوره پهلوی اول شهر شیراز و هدف دوم، مقایسه میزان اهمیت تأثیرات آن ها با حد متوسط است که یک پژوهش مقایسه ای نیز به حساب می آید. بر این اساس با عنایت به نامشخص بودن تعداد دقیق جامعه آماری، از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند بر طبق فرمول کوکران استفاده شده است که 384 نفر مورد پرسش قرار گرفتند. در ادامه، اطلاعات به نرم افزار"SPSS24" برای تجزیه وتحلیل داده ها انتقال یافت که به منظور تعیین نرمال بودن یا نبودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف؛ برای دستیابی به هدف نخست از آزمون ناپارامتریک فریدمن و نیز برای دستیابی به هدف دوم از آزمون T تک متغیره، استفاده گردید. نتایج نشان می دهند که همبستگی معنی داری میان راندمان عملکردی فضا و رضایتمندی افراد وجود دارد. بدین ترتیب باید اولویت بندی شاخص های معنایی مؤلفه های بهبوددهنده راندمان عملکردی فضا بر ارتقای رضایتمندی افراد در خانه های دوره پهلوی اول شیراز مدنظر معماران قرار گیرد تا تمهیدات لازم جهت نیل به معماری مسکونی مطلوب، قابل اجرا گردد. همچنین میزان اهمیت تأثیرات آن ها به طور معنی داری بیش از حد متوسط است.
آمایش دفاعی روستاهای مرزی با نگرش پدافند غیرعامل؛ مطالعه موردی: روستاهای مرزی پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۱۴-۹۹
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای نامطلوب سیاست های توسعه ای کشور در مناطق مرزی گسیختگی در ساختار فضایی است که بازتاب این سیاست ها به صورت برهم خوردن تعادل و توازن در رشد درون زای سکونتگاه ها در سطوح مختلف، نابسامانی در نظام فضایی - مکانی مجموعه های انسانی و گسستگی در روابط فضایی و نابسامانی در عملکردهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اداری و کالبدی و درنهایت انزوای جغرافیایی و توسعه نیافتگی مشهود است. با یک بررسی اجمالی می توان به جایگاه ﺿﻌیﻒ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮﺯی ﻭ حاشیه ای ﺩﺭ ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮکﺰی کﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﻓﺮایﻨﺪ توسعه فضایی، ﺍﻣﻨیﺖ ﻓﺮﺍﮔیﺮ ﻭ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی ﭘی ﺑﺮﺩ. پژوهش حاضر با جامعه آماری سکونتگاه های روستایی شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی از نوع کاربردی عملی است که با روش توصیفی - تحلیلی، نگرش حل مسئله سیستمی و ابزارهای گردآوری اطلاعات کتابخانه ای - اسنادی و پیمایشی - میدانی بر مبنای طرح های توسعه روستایی و تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل به عنوان رویکردی امنیت ساز و دفاع محور انجام گرفته است. تحلیل یافته های فضایی - مکانی به وسیله GIS و با استفاده از ﻓﺮایﻨﺪ تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق فازی صورت پذیرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که از 147 روستای شهرستان، بیش از 60 روستا که بیشتر از 40 درصد جمعیت مناطق روستایی را تشکیل می دهند در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد هستند. همچنین بیشترین میزان آسیب پذیری در سکونتگاه های روستایی سه دهستان لاهیجان غربی، پیران و منگور غربی مشاهده می شود که دهستان های مرزی به شمار می روند.
خوانش تأثیر ساختار خانه بر سبک زندگی ایرانی - اسلامی در گذر زمان (نمونه موردی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان فرد و مسکن همواره یک رابطه دو سویه بوده است اما تاکنون کمتر به تاثیر مسکن بر شیوه زیست ساکنانش پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر خانه بر دوری یا نزدیکی ساکنان از ابعاد زندگی ایرانی- اسلامی است. برای داشتن شاخص های مختلف زندگی ایرانی-اسلامی ابتدا اطلاعات منابع مذهبی و ملی مطالعه شدند و پس از جمع بندی در قالب های تعریف شده از سوی آموس راپاپورت، آلفرد آدلر و ادوارد هال قرار گرفتند. شهر کاشان با پیشینه مذهبی و فرهنگی غنی به عنوان بستر پژوهش انتخاب شد. روش تحقیق مبتنی بر شیوه کیفی است، بر این اساس از سه گونه سکونتی آپارتمان، خانه حیاط دار میانه و خانه های سنتی نمونه هایی انتخاب شد و علاوه بر مشاهده و برداشت نقشه، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خانوارها انجام گرفت. تعداد نمونه ها در هر دسته تا جایی ادامه پیدا کرد که اطلاعات به حد اشباع برسد. تعداد مصادیق در کل 12 مورد شد. هر خانوار انتخابی تجربه زندگی در حداقل یک ساختار خانه متفاوت دیگر در گذشته را داشت، تنوع خانه های موجود نیز به مقایسه بسترهای مکانی متفاوت کمک کرد. خروجی در قالب نمودارهای محیط-رفتار راپاپورت نشان داد آپارتمان ها سکنانشان را از اصول پذیرایی از مهمان، فعالیت های جمعی مثل بازی و تفریح جمعی، نوع تعاملات دور کرده اند. خانه های حیاط دار دوره میانه و آپارتمان ها حریم و خلوت برای کارهای فردی را درست تعریف نکرده اند. اما محیط سکونتی در نحوه ارتباط بر همسایه و جایگاه زن تاثیر مهمی نداشته اند. در سکونتگاه های جدید شرایط برای امور بهداشتی و دسترسی به فضای خدماتی بهتر شده است.
جستاری بر معماری واقعیت گرای مبتنی بر داده پنداری
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
4 - 31
حوزههای تخصصی:
مسئله پیاده سازی تفکر داده بنیاد در ساحت علوم، مفهومی کلان نگر و بنیادینی است که علوم معاصر را، به صورت ضرورتی درون و برون رشته ای، مورد پژوهش قرار داده است. زمینه مهم پیدایش و ورود این شیوه از نگاه به پدیده ها، ناشی از تفاوت نگاه انسان معاصر به ساحت هستی، به عنوان اجزاء و سیستم های مختلف و مرتبط با یکدیگر تحت عنوان کلی «تفکر سیستمی» است. به دیگر سخن، پیاده سازی رویکرد داده بنیادی دارای الزماتی است که به صورت داشتنِ چارچوب علمی در هر رشته ای، و تحت عنوان اکوسیستم داده ای، در متون علمی بیان شده است. این الزامات در معماری، شامل تبیین چرخه ای درون رشته ای از داده های مبتنی بر واقعیت در معماری است که هدف و موضوع پژوهش کیفی جاری قرار دارد. بدین منظور، برای دست یابی به دیدگاهی بنیادین و بین رشته ای، پژوهش کیفی حاضر به روش تحلیل و توصیفی، نظرات موجود در منابع کتابخانه ای را، با استقراء و استفهام، برای ترکیب مقوله «داده پنداری»، با رویکرد «واقعیت گرایی» از منظر معماری معاصر، مورد استفاده قرار داده است. مهمترین یافته پژوهش حاضر در تبیین مبانی نظری داده بنیاد برای حفظ کارایی و هم زبانی بین مبانی نظری معماری با پیشرفت های فنی و پژوهشی معماری معاصر است که نیاز مبرمی بر اساس زبان مشترکی از انواع داده و اطلاعات است. کاربرد مهم این نظریه پردازی بین رشته ای در این است که بدین طریق می توان تمام داشته های نظری معماری را به دیدگاه معماری مبتنی بر داده پنداری، به شیوه پارامتریک و تولید الگوریتم های مختلف برای بیان و حل مسئله واقعیت های معماری، مدیریت کرد. دستاورد پژوهش حاضر ارائه الگویی ساختاری است تا مسیر بهره گیری از هوش مصنوعی در نرم افزارهای فناوری BIM، و به صورت کلی، امر مدیریت دانش در معماری تسهیل گردد.
بررسی تطبیقی نقش پیاده راه ها در ارتقای کیفیت محیط (مطالعه موردی: پیاده راه خیابان 15 خرداد و خیابان صف تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
38-17
حوزههای تخصصی:
اهداف : پیاده راه ها به دلیل ویژگی های خود در ایجاد تعاملات اجتماعی، اهداف عملکردی و زیست محیطی از اهمیت بالایی برخورداراست. هدف اصلی این پژوهش بررسی و سنجش اثرات ایجاد پیاده راه بر ارتقا و بهبود شرایط کیفیت محیط شهری و مقایسه دو پیاده راه پانزده خرداد و پیاده راه صف (سپهسالار) می باشد. روش : به منظور انجام این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی متغیرهای کالبدی، کارکردی (عملکردی) و ادراکی تأثیرگذار بر ارتقا کیفیت پیاده راه استخراج گردید. متغیرهای فوق از طریق شاخص های تعیین شده در دو پیاده راه پانزده خرداد و صف (سپهسالار) ارزیابی شدند. برخی از شاخص ها در پیاده راه ها با استفاده از مشاهده کارشناسی و از طریق نقشه ها و جداول مورد بررسی قرار گرفتند. در مورد برخی دیگر، از پرسشنامه برای سنجش متغیرهای کالبدی، کارکردی (عملکردی) و ادراکی استفاده گردید. پرسشنامه تنظیم شده از نظر پایایی و روایی با روش الفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفته و از طریق تست اولیه ناهماهنگی های درونی مورد بازبینی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و به ویژه آزمونه ای ناپارامتریک تحلیل شد و فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: نتایج مطالعات در حالت کلی، حاکی از آن بود که بین متغیرهای تسهیلات و تأسیسات (کالبدی)، کارکرد اقتصادی و خدماتی (کارکردی - عملکردی) و نظم (ادراکی) با ارتقا کیفیت محیط بیشترین رابطه معنادار وجود دارد. از سوی دیگر بین افزایش حس تعلق به مکان به واسطه ایجاد محور پیاده پانزده خرداد و پیاده راه خیابان صف و افزایش تعاملات اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق مطلوبیت کیفیت محیط شهری که شامل سه بعد کالبدی و کارکردی (عملکردی) و ادراکی می باشد در پیاده راه صف به جز متغیر کارکردی (عملکردی)، در بقیه متغیرها میانه بالاتر از میانه نظری بوده است. ولی در پیاده راه پانزده خرداد فقط در متغیر ادراکی میزان رضایتمندی بالاتر از میانه نظری پژوهش می باشد.
ترجیحات بصری معماران و غیر معماران در ارزیابی عناصر فیزیکی نماهای آپارتمانهای مسکونی میان مرتبه در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
75 - 87
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر فیزیکی مؤثر بر زیبایی نماهای به سبک پست مدرن، نئوکلاسیک و مدرن متأخر سعی دارد تا با شناخت اشتراک نظر دو گروه معماران و غیرمعماران در ادراک زیبایی نماها گامی در جهت طراحی نماهای مسکونی مطلوب بردارد. لذا عناصر فیزیکی حاصل از 15 نما که نماینده سه سبک نما هستند، استخراج شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. مرتبه تأثیر هر عنصر فیزیکی در ترجیح، با محاسبه میانگین فراوانی نسبی انتخابها، به شیوه استدلال منطقی در جداولی تنظیم گردیدند. روش این پژوهش، توصیفی، تحلیل محتوا و مبتنی بر تلفیقی از سامانه های کمی و کیفی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که عناصر فیزیکی در نماهای به سبک پست مدرن مشتمل بر قوس، تقسیمات عمودی نما، حفاظ چوبی بالکنها، آجر چینی دور پنجره ها، طرح های زیر پنجره ها، احجام پلکانی، مصالح غالب آجر، عناصر فیروزه ای رنگ و پنجره های واقع در عمق دیوار؛ و همچنین استفاده از 2-3 مصالح، پیش آمدگی احجام، احجام پلکانی، قاب در نما، قاب دور پنجره ها، پنجره های واقع در عمق دیوار، سایه بانها و احجام شیب دار در نماهای به سبک مدرن متأخر بر ترجیحات دو گروه مؤثر هستند. عناصر فیزیکی سبک نئوکلاسیک صرفاً مورد ترجیح غیر معماران هستند. ترجیحات عناصر فیزیکی حاصل شده در این تحقیق، قابلیت تاثیرگذاری در تصمیم سازی طراحان در طراحی نماهای مسکونی به منظور تطابق با ذائقه اکثریت را خواهد داشت.
شناسایی موانع اجتماعی، فردی و آموزشی پیش روی فارغ التحصیلان معماری جهت ایفای نقش مؤثر در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
33 - 44
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان مرجع تولید علم می تواند نقش مهمی در توسعه جامعه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته باشد. اگر دانشگاه ها و مراکز آموزشی در این امر موفق عمل نکنند، باعث به وجود آمدن شکاف بین آموخته های دانشجویان و نیازهای محیط کار و فضای حرفه ای می شوند. دانش آموختگان معماری دیدگاه مناسبی از آینده حرفه ای خود نداشته و با وجود دانش تئوریک با موانع متعددی در جامعه روبرو هستند. این مقاله سعی در شناخت آن موانع و زیر عوامل مهم مربوط به آن ها دارد. لذا با استفاده از روش تحقیق تحلیلی- اکتشافی، به این موضوع می پردازد. در ابتدا با استفاده از روش دلفی و تحلیل کیفی توسط MAXQDA پرسشنامه ای جهت نظرسنجی از فارغ التحصیلان و متخصصان تهیه گردید، سپس پاسخ ها به روش کمی با استفاده از تحلیل عاملی و تحلیل موازی بررسی شد. یافته ها مشخص می کند که موانع آموزشی، فردی، اجتماعی و زیر عوامل مربوط به آن ها از موانع پیش روی هستند.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق الگوی بهینه اعطای اعتبارات بهسازی مسکن روستایی؛ مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ملارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی باتوجه ب ه ماهی ت خ ود وابس تگی زیادی به مسکن دارد. در این نواحی، مسکن ع لاوه ب ر س رپناه ب ودن دارای کارکرده ای دیگ ری مانن د مح ل نگهداری دام و انبار محص ولات تولیدشده و مک انی برای فعالیت های اقتص ادی مانن د ف راوری محص ولات کشاورزی است. طرح بهسازی مسکن روستایی که از سال 1384 از سوی دولت و با هدف بهبود کیفیت مسکن و بافت روستایی و ارتقای سطح ایمنی، رفاهی و آسایش مسکن، جلوگیری از مهاجرت روستائیان و درنتیجه، مقاوم سازی مسکن روستایی به اجرا درآمد، طی سال های گذشته نتوانسته به توفیقی که باید دست یابد و علت های مختلفی از سوی کارشناسان در این زمینه اعلام می شود. باتوجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به بررسی چالش ها و مشکلات روستائیان شهرستان ملارد در زمینه دریافت اعتبارات بهسازی مسکن روستایی پرداخته شد. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. جامعه و نمونه آماری تحقیق حاضر از دو بخش خبرگان (20 نفر) و افراد جامعه محلی (302 نفر) تشکیل شده است. روش های مورداستفاده در تحلیل داده ها روش تی تست، تحلیل شبکه و ماتریس گولر است. باتوجه به مطالعات میدانی صورت گرفته در شهرستان ملارد به وسیله نمونه های موردبررسی مشخص گردید که با وجود نتایج مثبتی که این اعتبارات داشته ولی موانع و مشکلاتی نیز وجود دارد که مانع تحقق یک الگوی پایدار در ارتباط با اعتبارات بهسازی مسکن در شهرستان و به صورت کلان در سطح ملی گردیده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که بیشتر متغیرهای موردبررسی از حالت ایدئال فاصله دارند، و بیشتر روستائیان از پروسه های اداری تعیین شده و به ویژه بحث تأمین ضامن برای اخذ وام، زمان بر بودن اخذ وام، متناسب نبودن سودهای بانکی وام ها با درآمد روستائیان و... اظهار نارضایتی کرده و انگیزه کافی برای ادامه طرح مقاوم سازی و بهسازی مساکن در روستاها وجود ندارد با وجود آثار مثبت طرح و تخصیص اعتبارات در سال های اخیر، نیمه تمام بودن این طرح در بسیاری از خانه های روستایی شهرستان نشان از وجود موانع ذکرشده و نیازمند بازنگری در قوانین تعیین شده برای اخذ وام از سوی مسئولین است.
بررسی گردشگری سبز و توسعه فرهنگی جوامع محلی با احیای میراث معماری صنعتی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۰۴-۸۴
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش شناسایی راهبردهای بهره گیری مجدد از میراث صنعتی استان مازندران، ثبت شده در فهرست میراث ملی، در توسعه جوامع محلی با رویکرد پایداری است. از این رو پژوهش با شناسایی مؤلفه های مؤثر در توسعه گردشگری سبز آثار میراث صنعتی مازندران، با تاکید بر میراث مشترک ایران و آلمان؛ به تأثیر هر یک بر توسعه پایدار پرداخته، راهکارهایی را برای تغییر کاربری تطبیقی آن ها پیشنهاد می دهد. روش ها: به کمک روش ای.اچ.پی به ارزیابی مؤلفه های اصلی پرداخته؛ و تهیه پرسش نامه و روش دلفی از تجربه متخصصان کمک گرفته شد. سپس با بررسی میراث صنعتی مازندران و با مقایسه موقعیت آن با موارد مشابه، مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب نوع بهره وری، اولویت بندی شد. یافته ها: هریک از آثار میراث صنعتی مازندران مانند کارخانه پنبه بابل با 26.6 در صد، کارخانه نساجی قائم شهر با 21 درصد، راه ناصری با 20.6 درصد، پل فلزی چالوس با 16.8 درصد و پل لار با 15.5 درصد؛ رابطه میان توسعه گردشگری و توسعه جوامعی محلی را نشان می دهند. نتیجه گیری: معاصرسازی میراث صنعتی با اولویت توسعه پایدار اجتماعی و سپس با توسعه اقتصادی و زیست محیطی، سببِ توسعه جوامع محلی می شود. رونق گردشگری سبز با مفاهیم چون ایجاد امنیت دسترسی، امکان فروش، عرصه بندی عمومی و خصوصی، استفاده بهینه از محوطه مخروبه، ایجاد کاربری چندمنظوره و ساماندهی واحدهای تجاری و همچنین توسعه فرهنگی با حفاظت از آثار، توسعه یکپارچه، و برگزاری فعالیت های فرهنگی در توسعه جوامع محلی مازندران نقش مؤثری خواهند داشت.
بررسی تاثیرات رشد هوشمند بر ادراک زیست بوم از نگاه شهروندان در شکل گیری قرارگاه های رفتاری
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
31-48
حوزههای تخصصی:
رشد هوشمند از مهمترین مقوله های دنیای امروز است که برنامه ریزی شهری را بر آن داشته است تا به جستجوی شاخص های جدید و کاربردی برای ارتقای کیفیت زندگی بپردازد. همچنین امروزه برنامه ریزی و مدیریت شهرها به نحوی که پاسخگوی پیچیدگی نیازهای فعلی جامعه شهری باشد، مستلزم برنامه ریزی و طراحی برای ایجاد شهرها و جوامع هوشمند بوده و شا کله این شهرها می بایست بر مبنای ایجاد محیط هایی با هدف تسهیل فرایندهای کاری در کنار ارتقای مهارت های شناختی و توانایی یادگیری و نوآوری پایه گذاری گردند. برای حل این مسئله راهکارهایی مانند شهر هوشمند و شهر پایدار، انسان و ارتقای کیفیت زندگی را هدف قرار می دهد. ازسویی دیگر، اهمیت قرارگاه های رفتاری در شهر در برنامه ریزی و طراحی شهری موضوعی است که از سوی بسیاری از صاحب نظران مختلف همچون جیکوبز، لینچ، زوکر ارائه و بیان شده است. روش تحقیق حاضر به صورت کمی و کیفی می باشد که با توجه به ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به لحاظ هدف در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که قرارگاه های رفتاری به عنوان یکی از مهمترین عناصر ساخت شهر می توانند تاثیر فراوانی در ارتقا کیفیت سکونتی و زیستی شهرها داشته و البته باید بیان داشت که الگوهای رفتاری موثر بر شکل گیری قرارگاه رفتاری خود میتواند تحت تاثیر عناصر تشکیل دهنده فضاهای شهری که هوشمندسازی در آن ها ایجاد شده است، قرار گیرند و این الگوها در خلق قرارگاه رفتاری موثر خواهند بود. با تعمیم مفاهیم و الگوهای مطروحه می توان به مدل مفهومی ارتباط هوشمند سازی فضای شهری و قرارگاه رفتاری دست یافت که در انتهای مقاله مورد اشاره قرار گرفته است.
بررسی پیامدهای شیوع بیماری کووید-19 بر استفاده از حمل و نقل همگانی (مطالعه موردی کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع کووید-19 در جهان اقدامات مختلفی برای کاهش تلفات و هزینه های ناشی از این همه گیری در کشورها انجام شد. برای کاهش شیوع، کاهش سفرهای روزانه و عدم حضور در محیط های شلوغ و بسته توصیه شد که هردو سبب کاهش تقاضای استفاده از حمل ونقل همگانی می شود. با حذف برخی سفرهای شغلی از سیستم حمل ونقل همگانی و تجربه سایر شیوه ها توسط شهروندان بیم آن می رود که روند بازگشت مسافران به سیستم حمل ونقل همگانی کند باشد. این عقب افتادگی در بلند مدت می تواند باعث کاهش سرمایه گذاری در سامانه های حمل ونقل همگانی و درنهایت کاهش دائمی سهم این سیستم در حمل ونقل شهری شود. اطلاعات تراکنش کارت بلیت ها نشان می دهد که باوجود کاهش ابتلا به کرونا همچنان سهم قابل توجهی از تقاضای سابق حمل ونقل همگانی به این سیستم بازنگشته است. این مطالعه با استفاده از توزیع پرسشنامه برخط بین گروه های مختلف شغلی و سنی، تغییر شیوه ی سفر کاری افراد پس از شیوع کووید 19 را بررسی می کند. بررسی نتایج یک نمونه 1050 تایی نشان می دهد هم زمان با شیوع کرونا سهم شیوه ی سفر حمل ونقل همگانی از سفرهای شغلی افراد کمتر از نصف شده است. این کاهش در بین زنان و مردان و بین دسته های متفاوت تحصیلات تقریباً یکسان ولی در گروه های مختلف سنی متفاوت است.
بایستگی بازاندیشی ریشه نگرانه در غیررسمی بودگی شهری با نگاهی نقادانه به اسناد سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
5 - 26
حوزههای تخصصی:
تحلیل دو سند ملی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران در رویارویی با اسکان غیررسمی، نگرش دوگانه پندار رسمی-غیررسمی را برجسته می سازد، بطوریکه ریشه های چنین نگرشی را می توان در مفاهیم «گفتمان توسعه» ردیابی کرد که همواره از استاندارها و شاخص هایی برای رتبه بندی هایی چون جهان اول/جهان سوم، توسعه یافته/توسعه نیافته یا رسمی/غیررسمی استفاده می کند. هدف از این نوشتار، به چالش کشیدن این نگرش غالب در سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران است که با بهره مندی از «پارادایم انتقادی»، بایستگی بازاندیشی در چارچوب های نظری این اسناد مطرح می شود. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از آموزه های برآمده از مرور ادبیات جهانی، نگرش های بدیلی در رویارویی با واقعیت اسکان غیررسمی ارائه شود. الگوواره های فلسفی و اندیشه های برآمده از گفتمان توسعه همچون دوگانه پنداری، از سوی گفتمانی چون «پساتوسعه» به چالش کشیده می شود. آنان برای تولید دانش، جغرافیای جدیدی را تحت عنوان «جهان جنوب» مطرح می سازند تا بدین طریق از دانش اقتدارگرا، مرکززدایی شود. یافته های نظری، بر اهمیت ژرف نگری در سطوح زیربنایی و سازوکارهای مولد رخدادها در سکونتگاه های غیررسمی تاکید دارند که این امر از طریق شناخت و تحلیل زیست روزمره مردم عادی و گذار از گفتمان توسعه می تواند تحقق یابد. براین اساس، چنین شناختی بر مبنای ارتباطات پویا بین کنشگران، نیروهای پیشران و سازوکارهای مولد زیربنایی در رخدادهای زیست روزمره تهی دستان، می تواند سکونتگاه های غیررسمی را نه تنها به عرصه ای برای سکونت و معیشت، بلکه بستری برای نظریه پردازی تبدیل نماید.
کارکرد مولد و صادرات محور مناطق ویژه اقتصادی بندری در توسعه درون زای منطقه ای موردکاوی منطقه ویژه اقتصادی بندرامیرآباد
حوزههای تخصصی:
تعیین مناطق ویژه اقتصادی، بستری برای توسعه درون زای منطقه ای در حوزه های تاثیر آن ها است. برنامه ریزی برای تشکیل مناطق با مزیت نسبی، زمینه توسعه مبتنی بر تولید در خود مناطق است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش و تاثیر تولید درمنطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد و تاثیر آن بر توسعه منطقه ای به عنوان یک بندر نسل سوم است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده است. با استفاده از اسناد کتابخانه ای تعیین شاخص های توسعه، تعیین و با روش های پیمایش، مصاحبه، بررسی داده های گمرک، عکس ها و برداشت های پژوهشگر، شاخص های شش گانه، ارزیابی و تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشتر سرمایه گذاری ها به سمت فعالیت های واردات محور (انبار، مخازن و سیلو) رفته است. درحالی که بیشترین سهم اشتغال در بخش های تولیدی مانند صنایع چوب و مصالح ساختمانی است که این فعالیت ها ظرفیت های بالفعل و بالقوه صادراتی نسبی بالایی دارند و علی رغم ظرفیت مناسب این فعالیت های صادراتی، تعداد کمتری از واحدهای سرمایه گذاری را دارند. برای خروج از وضعیت موجود و رونق تولید در منطقه رویکردهای جذب سرمایه گذاری های لازم در صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات باغی و دامی، ایجاد خوشه های صنعتی پشتیبان، توسعه صنایع تب دیلی و تکمیل ی می تواند دنبال شود و دیپلماسی دریایی درراستای گسترش تعاملات تجاری اوراسیا و برنامه ریزی برای شکوفایی هرچه بیشتر واحدهای مولد صنعتی و کشاورزی مجاور منطقه ویژه را تقویت کند. با اولویت بخشی و تقویت فعالیت های مولد و صادرات محور منطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد توسعه درون زا و تولیدمحور در منطقه بندری شمال کشور می تواند بیش از پیش محقق شود.
موانع و راهکارهای هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری با رویکرد مدیریت بحران (نمونه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
16 - 34
حوزههای تخصصی:
رهبری تکنولوژی با امور مناسب، انجام مناسب و با افراد مناسب ، نمود می یابد. نقش تصمیم سازی و تصمیم گیری بر فرآیند تکنولوژی ها، سبد ایده ها، سبد پروژه ها، تأمین و استفاده از منابع مالی و نیروی انسانی ، روند عملیاتی و تاکتیکی، طبیعتاً بستر ارتقا جایگاه رهبری تکنولوژی را مهیا می نماید. حرکت، عامل اصلی پویایی زندگی شهری و تداوم بخش کلیه فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در سطح شهرها است . همچنین، حمل و نقل و زیرساخت های مرتبط با آن هم به صورت مستقیم و هم با واسطه بر توسعه کالبدی شهرها اثرگذار هستند . "حمل و نقل به راستی سازنده و شکننده شهرها می باشد" همچنان که گسترش شهرها نیز در روندی متقابل بر شبکه ها و سامانه های ترابری تاثیر میگذارد. حمل و نقل شهری یکی از اصلی ترین زیر بخش های توسعه و برنامه ریزی شهری می باشد. شهروندان همه روزه با شبکه های پیاده و سواره و انواع مختلف حمل ونقل تماس داشته و برای پاسخگویی به طیفی از نیازهای شغلی، تحصیلی، خرید، تفریح و غیره از حمل ونقل شهری استفاده می کنند؛ بنابراین حمل ونقل به یکی از مهمترین بخش های کیفیت زندگی شهروندان تبدیل شده است. اما متأسفانه طی سال های اخیر بر اثر توسعه مبتنی برحرکت اتومبیل، مسائل و مشکلات حمل و نقلی متعددی بروز کرده است و تا زمانی که برنامه های توسعه شهری بر مبنای حرکت اتومبیل تهیه و اجرا گردند دستیابی به حمل ونقل پایدار امکان پذیر نخواهد بود. برای غلبه بر چنین مشکلاتی نیاز است که در گام اول حمل و نقل شهری از بعد پایداری ارزیابی شده و سپس راه حل هایی برای بهبود شرایط موجود پیشنهاد گردد. هدف از ارائه ی تحقیق حاضر بررسی و اولویت گذاری عوامل موثر بر کیفیت سیستم حمل و نقل با ارزیابی وضعیت حمل و نقل هوشمند درون شهری در شهر ارومیه می باشد.
متدولوژی متکی بر طراحی در محیط مجازی خاص، جهت تدوین ارتباط کیفیت فضایی و ساختار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
21 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارتباط بین کیفیت فضایی (ترجیحات مکانی) و ساختار فضایی موضوعی پذیرفته شده است و تحقیقات متعددی برای تعیین رابطه دقیق میان دو متغیر مهم علم معماری انجام گرفته است. بااین وجود، به دلیل پیچیدگی درونی هر دو متغیر و همچنین پیچیدگی ارتباط آن ها، نتایج تحقیقات اغلب غیرقطعی است و نظریه ای کمّی و مورد اجماع در مورد رابطه این دو متغیردر دسترس نیست.
هدف پژوهش : مطالعه حاضر شیوه ای جدید برای کشف و تدوین ارتباط بین ترجیحات مکانی و پیکربندی فضایی پیشنهاد کرده و صحت و کارایی این شیوه پیشنهادی را می آزماید.
روش پژوهش: دراین شیوه محیط مجازی مخصوصی ایجاد می شود که در کنار کنترل متغیرهای مداخله گر، امکان تغییرات به صورت مستمر و طراحی در محیط را فراهم می آورد. از متخصصین خواسته می شود در این محیط به طراحی پرداخته و کیفیت فضایی را افزایش دهند؛ سپس روند تغییر متغیرهای ترجمه کننده ساختار محیطی در طول روند طراحی و افزایش کیفیت فضایی بررسی شده و ارتباط این دو شاخص تبیین می گردد.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد متدولوژی پیشنهادی در یافتن ارتباط بین کیفیت فضایی و ساختار فضایی موفق عمل می کند. همچنین نشانگر وجود همبستگی بالای آماری بین برخی تجزیه وتحلیل های ایزوویستی و روند افزایش کیفیت فضایی است. از سوی دیگر براساس نتایج حاصل در برخی چیدمان های فضایی، مکان هایی با دید بیشتر و اتصالات بصری، و دسترسی و پیچیدگی کمتر از کیفیت بالاتری برخوردار هستند.