مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
سکونتگاه غیر رسمی
حوزه های تخصصی:
چکیده مسکن به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای انسان است و تأمین مسکن مناسب برای انسان همواره از مشکلات اساسی پیشروی انسان و نیازهای او می باشد. امروزه با گسترش سریع شهرها و افزایش تقاضا برای مسکن، تأمین این نیازها با مشکلاتی روبرو می-باشد که باعث می شود عده ای از مردم با ایجاد مساکن غیر استاندارد و خارج از چارچوب قانون علاوه بر ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی در مساکنی زندگی کنند که مطابق با اصول و استانداردهای شهرسازی نباشد. بنابراین بررسی مشکلات مربوط به مسکن در سکونتگاه های غیر رسمی و برنامه ریزی صحیح برای حل این مشکلات از مهم ترین مسایل رویاروی مدیران شهری می باشد.
این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن توصیفی- تحلیلی میباشد و 19 شاخص، شامل شاخص های کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و پرسش نامه و همچنین به روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. داده ها و اطلاعات به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است.
نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که یکی از دلایل اصلی ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی در حریم 5 تا 10 کیلومتری نیروگاه اتمی بوشهر اسکان افراد کم درآمد و فقیری می باشد که به دلیل عدم توانایی برای تأمین مسکن به صورت قانونی و در چارچوب طرح جامع شهر، به ساخت و سازهای غیر رسمی در این محدوده اقدام نموده اند. بنابراین، با توجه به روحیه مشارکت پذیری ساکنان این سکونتگاه ها و امید به آینده بهتر این سکونتگاه ها بهترین راهکار برای کاهش مشکلات و بهبود وضعیت سکونتگاه ها ایجاد هماهنگی بین سازمان های مختلف و مسؤول شبکه زیر ساختی و تشویق و ترغیب ساکنان به همکاری جهت حل مشکلات این سکونتگاه ها می باشد.
تحلیل فضایی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیر رسمی منطقه کلانشهری تهران (مطالعه موردی: اسلام آباد، صالح آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعه کیفیت زندگی در نواحی شهری مورد توجه گسترده بوده است. متأسفانه در بیشتر کلانشهرهای ایران، شاهد معضلی به نام سکونتگاه های غیر رسمی هستیم که دارای کیفیت زندگی چندان مناسبی نیستند. در این پژوهش، کیفیت زندگی در دو سکونتگاه غیر رسمی کلانشهر تهران (صالح آباد و اسلام آباد) با رویکرد ذهنی بررسی شده است. برای انجام پژوهش، دویست نمونه از بین ساکنان شهر اسلام آباد و صالح آباد به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و با استفاده از شاخص های ذهنی، کیفیت زندگی در این دو شهر مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش با مراجعه حضوری به مناطق مورد مطالعه (اسلام آباد و صالح آباد)، داده های مورد نیاز به شیوه های مشاهده، مصاحبه و مهم تر از همه، تکمیل پرسش نامه، جمع آوری شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان سرانه های مختلف و برخورداری از امکانات مورد نیاز در این سکونتگاه ها وضعیت چندان مناسبی ندارند که این موضوع، پایین بودن میزان رضایتمندی ساکنان را به دنبال داشته است. همچنین اثبات شد میزان رضایتمندی از وضعیت کیفیت زندگی در بین ساکنان دو منطقه صالح آباد و اسلام آباد، تفاوت معنادار دارد و سکونتگاه اسلام آباد کیفیت زندگی بالاتری از صالح آباد دارد. ضمن اینکه در صالح آباد، مهم ترین عامل مؤثر بر کیفیت زندگی، عامل اقتصادی و امنیتی و متغیرهای آن بوده، اما در اسلام آباد، عامل وضعیت بهزیستی با متغیرهای مربوطه، مهم ترین عامل اثرگذار شناخته شد. درنهایت با توجه به نتایج پژوهش، در راستای راهبرد توانمندسازی این سکونتگاه ها و ارتقای کیفی آنها، پیشنهادهایی مطرح شده است.
بررسی شاخص های کیفیت زندگی مؤثر بر میزان رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله فرحزاد تهران- فرحزاد شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سکونتگاه های غیر رسمی، وجود نابسامانی های فراوان در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و... سطح زندگی ساکنان را کاهش داده است و مهم ترین هدف توسعة پایدار، یعنی بهبود کیفیت زندگی و رضایتمندی ساکنان را با تهدید جدی روبه رو ساخته است. با توجه به اینکه توسعة پایدار با برآوردن نیازهای بشر، متضمن دستیابی به کیفیت زندگی و رضایتمندی در ابعاد مختلف برای همگان است، به نظر می رسد توجه به ابعاد کیفیت زندگی و ارتقای آن ها، یکی از راه های بازیابی رضایتمندی و تحقق اهداف توسعة پایدار در این سکونتگاه هاست. هدف پژوهش حاضر، تعیین و بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی مؤثر بر رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی در چارچوب اهداف توسعة پایدار است. روش تحقیق، پیمایشی است و داده ها براساس پرسشنامه گردآوری شده اند. برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش کرونباخ و درجهت تعیین روایی، از روایی صوری استفاده شده است. جامعة آماری با حجم نمونة 110 نفر، شامل ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی محلة فرحزاد تهران است و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است. براساس نتایج، رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی، در حد متوسط 5>72/2>1 با میانة نظری 3 ارزیابی شد. همچنین مطابق یافته ها، رابطة معناداری بین متغیر های مشارکت اجتماعی (467/0r=)، همبستگی اجتماعی (477/0r=)، امنیت اجتماعی (458/0r=)، بهداشت محیط (212/0r=)، ایمنی محیط (247/0r=)، فضاهای گذران اوقات فراغت (209/0r=)، سازماندهی کالبدی فضایی ساختمان ها (211/0r=) و تراکم ساختمانی (205/0r=)، با رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر وابسته، به طور مستقیم، از متغیرهای مشارکت اجتماعی، بهداشت محیطی، سیمای کالبدی، تراکم ساختمانی و وجود فضاهای گذران اوقات فراغت تأثیر می پذیرد و درمجموع، این متغیرها توانسته اند مقدار 533/0R2= از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.
تبیین گستره فقر شهری و شناسایی سکونتگاه های غیر رسمی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: نسیم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر مبحث عدالت فضایی، از منظر تبیین فقر شهری و گستره سکونتگاه های غیر رسمی در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. بی عدالتی در نحوه ی توزیع اعتبارات و تسهیلات تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهرها می گذارد. این امر بر نابرابری و عدم تعادل فضایی شهرها و گستره فقر شهری و شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی دامن می زند. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورها است. مناطق فقیر شهری در ابعاد اجتماعی – اقتصادی و کالبدی دارای شاخص هایی هستند که این مناطق را نسبت با سایر مناطق شهری دچار رکود و انزوا می سازد و به نوعی به شکل سکونتگاه های غیر رسمی نمود عینی می یابد. این مقاله به تبیین فقر شهری و سکونتگاه های غیر رسمی نسیم شهر از دیدگاه عدالت فضایی پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، و از نوع تحقیق بنیادی - کاربردی است. برای تبیین فقر شهری از روش AHP و تحلیل اطلاعات جغرافیایی به صورت نرم افزاری بهره گیری شده، که با استفاده از نرم افزار GIS توزیع و پراکندگی فقر از منظر عدالت فضایی در نسیم شهر تحلیل گردید. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با ابزار پرسشنامه و مصاحبه به دست آمده است. نتایج نشان می دهد محدوده های حصارک پایین، وجه آباد، محدوده جنوبی احمد آباد و کلمه به لحاظ شاخص های مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی از جمله محدوده های آسیب پذیر نسیم شهر هستند. این محله ها دارای بیشتر سکونتگاه غیررسمی و بالاترین میزان فقر شهری است. و محله اسماعیل آباد و هسته مرکزی شهر از نظر شاخص های مورد بررسی در وضعیت مناسب تری قرار دارند.
ارزیابی سیستمی عوامل شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گستردگی و پیچیدگی موضوع اسکان غیر رسمی در شهر مشهد این پژوهش به شناسایی عوامل شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در قالب تفکر سیستمی که لازمه موضوعات چند بعدی و پیچیده می باشد پرداخته است. این پژوهش از نظر روش تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی ( کمی-کیفی) و رویکرد کمّی پژوهش متکی بر استفاده از نرم افزارهای SPSS برای تجزیه و تحلیل آماری و VENSIM برای رسم دیاگرامهای علّی و معلولی می باشد. همچنین داده های این نرم افزارها از طریق تکمیل و گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه گرد آمده است. پرسشنامه ها برای دو جامعه متفاوت کارشناسان مرتبط با امر اسکان غیر رسمی(کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی و شرکتهای مهندسین مشاور: 55 پرسشنامه) و ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی شهر مشهد(384 پرسشنامه) می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که هیچ کدام از زیرسیستم های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، مدیریت و کلان جدا از هم عمل نمی کنند. همه این زیرسیستمها چرخه های علّی و معلولی را تشکیل می دهند که خود باعث تقویت و تشدید چرخه های زیرسیستمهای دیگر می شود و بنا به مطالعات و داده های این تحقیق چرخه های اقتصادی یا چرخه هایی از زیرسیستمهای دیگر که به متغیرهای اقتصادی مرتبط می شوند قویتر عمل می کنند. در نهایت این چرخه ها با همراه شدن شاخص های کلانِ محرک اسکان غیررسمی و غفلت های مدیریتی منتهی به بروز متغیرهای اجتماعی(افزایش مهاجرت، نرخ رشد سکونتگاه ها و ...) و گسترش اسکان غیررسمی می شوند.
پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد افقی و پراکنده رویی شهری پدیده ای است که در بیشتر شهرهای جهان رخ داده و به عنوان یکی از مهم ترین مسائل نیمه دوم قرن بیستم مطرح شده است. یکی از مهم ترین پدیده های ناپایدارکننده توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه نیز گونه ای از پراکنده رویی شهری با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی است که به دلایل مختلفی به ویژه در حریم شهرهای بزرگ اتفاق می افتد. این سکونتگاه ها علاوه بر آن که جلوه ای از فقر هستند، از جمله چالش های توسعه فضایی نیز می باشند که به صورت گسترش پراکنده و کم تراکم، با فاصله زیاد از مراکز شهری و معمولاً با عدم اختلاط کاربری نمایان می شوند. توسعه فضایی سکونتگاه های غیر رسمی در حریم شهرها موجب اتلاف منابع، از بین رفتن اراضی کشاورزی و فضاهای باز و هم چنین آسیب به محیط زیست می شود. در کلانشهر مشهد نیز نبود کنترل لازم برای رشد بی رویه و نامتعادل، تخریب منابع تولیدی پیرامون، تغییر در ساختار فعالیت ها، افزایش جمعیت در سکونتگاه های پیرامونی و غیره به گسترش افقی آن تداوم بخشیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربری می باشد و به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سکونتگاه های غیر رسمی به صورت شتابان و بدون برنامه در محدوده حریم کلانشهر مشهد در حال رشد و گسترش هستند. بیشترین تمرکز این سکونتگاه ها همواره در شمال، شمال غرب و غرب محدوده این کلانشهر بوده است. شکل گیری سکونتگاه های جدید و گسترش آن ها در سال های قبل، عمدتاً در حاشیه کشف رود و حد فاصل جاده جدید و قدیم قوچان صورت گرفته و تراکم آبادی ها در محدوده حد فاصل محدوده های منفصل شهری قرقی و توس تا شهر مشهد، یک پهنه یکپارچه و منسجم سکونتگاهی را تشکیل داده است.
توانمندسازی سکونتگاه غیر رسمی شهرک شهید رجایی مشهد
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رشد شتابان شهرنشینی و افزایش میزان مهاجرت به شهرها، کمبود و گرانی مسکن در کلان شهرها پدیده ناهنجار سکونتگاه های غیر رسمی را به وجود آورده است، که همراه با رشد بیکاری ، زمینه آسیب های اجتماعی را فراهم می سازد. در مقاله حاضر ، راهبردهای اساسی توانمندسازی سکونت گاه غیر رسمی شهرک شهید رجایی مشهد مشخص شده است. روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی _تحلیلی می باشدو از روش کتابخانه ای و میدانی درانجام پژوهش استفاده شده است. ابتدا برای شناسایی وضعیت شهرک شهید رجایی مشهد در سال 1400 با جامعه آماری 232616نفر از فرمول کوکران استفاده نموده و 383 نفر از ساکنان محدوده به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.سپس با استفاده از این اطلاعات نقاط قوت،ضعف، فرصت و تهدید محدوده را به منظور طراحی ماتریس SWOT شناسایی کردیم. در نهایت برای امتیازدهی به هریک از موارد ماتریس SWOT به منظور شناسایی راهبردها و اولویت بندی آن ها با استفاده از ماتریس QSPM، تعداد 50 پرسشنامه بین سازمان های مسئول و نخبگان دانشگاهی که دارای تخصص کافی پیرامون مسائل حاشیه نشینی می باشند به روش هدفمند توزیع گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد راهبرد کلی در محدوده برای اجرای توانمندسازی تدافعی بوده و راهبردهای ساماندهی کالبدی، محیطی و جمعیتی با ایجاد زیرساخت ها و تسهیلات شهری ،استفاده بهینه از زمین های موقوفه آستان قدس رضوی برای کاهش آسیب های اجتماعی و کالبدی محدوده، توسعه متعادل عناصر شهری، تامین مسکن مناسب و زیباسازی در طراحی، ضمن حفظ هویت فرهنگی محدوده با بهره گیری از مصالح بومی و تلفیق آن با مصالح جدید، راهبردهای مهم توانمندسازی شهرک شهید رجایی محسوب می شوند.
عوامل مؤثر بر میزان افزایش جرم در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: شهر پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷شماره ۴۱
139 - 160
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی پدیده ای است که مدیریت شهری را با چالش بزرگی مواجه کرده است، زیرا که از یک سو، بستر ارتکاب به انواع جرایم را فراهم می کند و از دیگر سو به واسطه رشد قارچ گونه سکونتگاه های غیر رسمی و نامناسب منظر شهر را زشت و نازیبا می کند، از این رو می توان گفت حاشیه نشینی شهر را از لحاظ زیبا شناختی و امنیتی به واسطه بروز رفتارهای نابهنجار ناشی از بارگذاری بحرانی جمعیت، دچار چالش می کند. پژوهش حاضر به دنبال شناخت عوامل مؤثر بر میزان افزایش جرم در سکونتگاه های غیر رسمی در شهر پاکدشت است. روش انجام پژوهش، به شیوه توصیفی - تحلیلی است و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و مصاحبه می باشد.
نمونه آماری 62 نفر متشکل از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی در شهر پاکدشت، صاحبنظران و برخی از مسؤلین شهر پاکدشت بوده است که از این تعداد 13 نفر که دارای تحصیلات بالای دیپلم می باشند شامل صاحبنظران و مسؤلین می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزارspss انجام شده و از آزمون های پارامتری (واریانس یک طرفه و t تک نمونه ای و رگرسیون گام به گام) جهت سنجش معناداری عوامل مؤثر بر افزایش جرم در سکونتگاه های غیر رسمی در شهر پاکدشت استفاده شده است. نتایج آزمون رگرسیون گام به گام نشان می دهد که بین تمام مولفه های تحقیق (زیربنایی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ساختاری –کالبدی، حقوقی، نهادی- سازمانی و امنیتی) با افزایش میزان ارتکاب به جرم رابطه معنادار وجود دارد و عامل اقتصادی با 974/0 بیشترین و عامل حقوقی با 935/0 کمترین تاثیر را بر میزان جرم در مناطق حاشیه نشین داشته اند.
ارزیابی شاخص های کمی مسکن در سکونتگاه های غیر رسمی (نمونه موردی:منطقه 5 شهرداری مشهد)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
23 - 43
حوزه های تخصصی:
رشدشتابان شهرنشینی و افزایش مهاجرت به شهرها، کمبود مسکن درکلانشهرها؛پدیده ناهنجارسکونتگاه های غیررسمی را پدید آورده است.دراثر مهاجرت،ترکیب جمعیتی شهرهای بزرگ به کلی جنبه طبیعی خود را از دست می دهد ، پویش شتابدارشهرنشینی،و تنگناهای زندگی شهری به ویژه کمبود مسکن مایه پدیداری سکونتگاه های غیررسمی می شود از این رو برای دستیابی به برنامه ریزی مطلوب مسکن باید ابعاد و شاخص های مسکن مورد بررسی قرار داد.پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی _تحلیلی می باشد.بابررسی شاخص های کمی مسکن درمنطقه قلعه ساختمان مشهد به عنوان جامعه آماری ابتدا شاخص های کمی مسکن در محدوده مورد مطالعه با نقاط شهری کشور مقایسه شده همچنین هر دو این نقاط با شرایط شهر سالم مورد ارزیابی قرار گرفته اند.اطلاعات مورد نیاز از طریق روش های کتابخانه ای و اسنادی اعم ازکتب،مقاله ها،پایان نامه ها سرشماری عمومی نفوس و مسکن1395 ، طرح جامع و تفصیلی،پرسشنامه و مطالعات میدانی و برای نمونه گیری از روش تصادفی استفاده شده است.در این پژوهش تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده که با توجه به تعداد 54359 واحد مسکونی مستقر در ناحیه قلعه ساختمان طبق آمار بلوک بندی شهرداری منطقه 5 در سال 1400 حجم نمونه معادل ،381واحد مسکونی برآورد شده است. یافته ها و نتیجه گیری در این پژوهش،سعی شده تا به پرسش"وضعیت موجود مسکن در قلعه ساختمان به لحاظ شاخص های کمی چگونه است؟" پاسخ داده شود همچنین این شاخص ها با شرایط شهر سالم مقایسه شود. با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی و مقایسه شاخص های کمی مسکن, وضعیت شاخص های مسکن در قلعه ساختمان درحالت کلی نسبت به شاخص های مسکن سالم نامطلوب ارزیابی می گردد
پایداری فضاهای بازعمومی در بازآفرینی سکونتگاه های غیر رسمی مبتنی بر اولویت های ساکنین (مطالعه موردی: محله خط چهار حصار، شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: در سال های اخیر توجه به سکونتگاه های غیر رسمی و معکوس کردن چرخه زوالی آنها، به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده و سازمان ها و جوامع علمی را به تکاپو در راستای بازآفرینی و ساماندهی این بافت های شهری واداشته است. در رویکرد حاضر ارتقاء پایداری فضاهای عمومی از جایگاه ویژه ای برخوردار است چرا که تنزل شاخص های کیفیت فضاهای عمومی یکی از بزرگترین معضلاتی است که بافت های مذکور با آن دست به گریبان هستند. این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط برنامه بهبود شاخص های پایداری فضاهای عمومی در سکونتگاه غیر رسمی، با برنامه بازآفرینی محله در زمینه فضاهای باز عمومی آنها و پایداری محیطی، مدلی نظری متشکل از شاخص ها و معیارهایی جهت دستیابی به فضاهای باز عمومی با کیفیت در محدوده محله مورد مطالعه ارائه داده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی از نوع توصیفی-تحلیلی است. در بخش نخست، با استفاده از روش کتابخانه ای، مطالعه اسناد و مبانی نظری، به کند و کاو و شناسایی شاخص های کیفیت محیط و سپس استخراج الگوهای رفتاری مطلوب در فضاهای باز عمومی اقدام شد. شیوه ارزش گذاری سؤالات پرسشنامه مبتنی برروش طیف 5 گزینه ای لیکرت طراحی و براساس فرمول کوکران 368 نفر از جمعیت 9012 نفری محله به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که 60 درصد از پاسخگویان را گروه مردان و ما بقی گروه زنان هستند. نتایج حاکی از وجود رابطه معناداری بین معیارها و شاخص های واقع در مدل سنجش فضاهای باز عمومی با متغیرهای وابسته پایداری محیطی است. یافته ها و بحث : فضاهای باز عمومی در محلات ناکارآمد غیر رسمی این شانس را به مردم می دهند که در اوج تنش ها و تنگناهای محیط زندگی با گروه های دیگر معاشرت کنند و به شهر پیوند بخورند. این بررسی نشان داد که شاخص های «راحتی، آسایش و قابلیت اجتماع پذیری»، «قابلیت دسترسی درونی و بیرونی فضاها»، «زیبایی و منظر فضاها» و «قابلیت انجام فعالیت ها» مواردی هستند که باید نقطه تمرکز برنامه های پایداری فضاهای عمومی سکونتگاه های غیر رسمی و محلات کم درآمد شهری را به خود اختصاص دهند. همچنین نتایج نشان داد که در نمونه های تحقیق، افزایش قابلیت انجام فعالیت ها، میزان دسترسی های درونی و بیرونی فضاها، توانایی اجتماع پذیری فضاها و در نهایت ارتقاء زیبایی و کیفیت منظر فضاهای باز عمومی محله حصار بالا، به ترتیب اولویت های ساماندهی فضاهای باز عمومی محله از منظر ساکنان آن است. لذا توجه به تأمین کیفیت های برتر فضاهای عمومی مبتنی بر نیاز سنجی و ترجیحات کاربران فضا امر مهمی است که متخصصان نباید از آن غافل شوند. نتیجه گیری: نتایج بررسی های آماری بیانگر این است که فضاهای باز عمومی محله مورد نظر از سطح پایین کیفیت محیطی رنج می برند و با تحلیل های آماری نظرات ساکنین محله، سطح پایداری کاربری و فعالیت، دسترسی، راحتی و اجتماع پذیری و در نهایت منظر فضاهای باز عمومی، به ترتیب اولویت های در دستور کار مدیریت شهری کرج جهت ساماندهی این فضاها هستند. همچنین، ایجاد اختلاط و مطلوبیت در کاربری ها، سازگاری عملکردی، تقویت آسایش و راحتی در پاتوق های رفتاری، تقویت ایمنی محیط و ساماندهی منظر ذهنی از اهم راهکارهای آتی برای ساماندهی فضاهای باز عمومی محله حصار بالا هستند.
بررسی شاخص های مؤثر بر سکونتگاه های غیر رسمی سنندج
اسکان غیر رسمی همراه با بزرگتر شدن شهرها در ایران پدیده ای رو به رشد است اکنون سرعت توسعه شهری از ظرفیت و توانایی شهرداری ها و دولت در گسترش زیرساخت ها و ایجاد اشتغال سبقت گرفته است. در نتیجه پدیده اسکان غیر رسمی به سرعت و به صورتی بی قاعده گسترش یافته است. با توجه به بررسی های انجام شده در سکونتگاه های غیر رسمی سنندج در استان کردستان، مشخص می گردد که اکثر مهاجرت ها به بافت های حاشیه ای شهر سنندج از روستاها بوده و به دو دلیل اقتصادی و امنیتی (در طول مدت زمان جنگ ایران و عراق و ناامنی های درون استان) صورت گرفته است. و در بررسی طرح های جامع و تفصیلی شهر سنندج، مشاهده می گردد که برای اقشار کم درآمد شهری جایگاه مناسبی دیده نشده است و به عبارتی جای آنان در مطالعات انجام شده خالی است. لذا یکی از علت های به خارج راندن اقشار کم درآمد شهری به حاشیه شهرها و ساکن شدن در خارج از محدوده را می توان عدم توجه به نیاز مسکن این قشر در طراحی برنامه های رسمی دانست.
در این مقاله ضمن شناسایی مهم ترین مشکلات کالبدی موجود در سکونت گاه های غیر رسمی سنندج با استفاده از روش ماتریس همبستگی میزان ارتباط شاخص ها با یکدیگر بررسی شده است و نتایج نشان می دهد که اصلی ترین مشکل موجود در محلات حاشیه ای سنندج، درصد بالای استفاده از مصالح کم دوام و غیرمتعارف در ساخت و ساز ساختمان ها است و مشکل بعدی پایین بودن متوسط مساحت قطعات مسکونی می باشد.و سپس با استفاده از تکنیک SWOT، بخش مسکن غیر رسمی سنندج مورد ارزیابی قرار گرفته است.
خانواده بزرگ در مقابل رقابت و تناقض: بررسی موردی سکونتگاه غیر رسمی مرتضی گرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
5 - 28
حوزه های تخصصی:
مفهوم سکونت پیچیده و پویاست. از این رو نظریات و دیدگاه های موجود در زمینه مفهوم سکونت که اغلب در شرایط و ساختارهای سکونتگاه های رسمی ارائه شده اند، در سایر سکونتگاه ها اثربخشی لازم را ندارند. با توجه به گسترش سکونتگاه های غیر رسمی، مطالعه و شناخت دقیق آنها می تواند تأمل برانگیز باشد. هدف از این پژوهش، شناخت ادراک و تجربه ساکنان از سکونت و چگونگی معنا و مفهوم بخشی به آن در زمینه سکونتگاه غیر رسمی مرتضی گرد واقع در منطقه کلانشهری تهران است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد و از جنبه شناخت شناسی، تأکید بر کنش و تعامل پژوهشگر با مورد پژوهش و حداقل فاصله عینی با مشارکت کنندگان پژوهش دارد. در این پژوهش از موردکاوی به عنوان روش پژوهش و از تحلیل محتوای کیفی استقرایی آشکار به عنوان شیوه تحلیل و به منظور تفسیر داده های متنی به دست آمده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته و مشاهده های میدانی، استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در سکونتگاه غیر رسمی مرتضی گرد، مفهوم سکونتِ پویا و مؤلفه های تعریف گر آن همچون آرامش، سکون و امنیت در مراحل گوناگون از سکونت دیگرگونه معنا یافته و دگردیسی آن مشاهده می شود. یکبار از رهگذر زندگی در چارچوب خانواده ای بزرگ و احساس تعلق جمعی و بار دیگر، از طریق رقابت و تنازع درون گروهی، ارتقاء سرمایه ها و تصرف فضا. وجه بداعت نوشتار نمایش تفاوت معنایابی سکونت در سکونتگاه غیر رسمی و تدقیق مفهوم و مؤلفه های تعریف گر آن در مراحل مختلف اسکان غیر رسمی است.
تبیین ساختار مفهومی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی پیرامون شهر یاسوج با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
105 - 118
حوزه های تخصصی:
مهم ترین اثر رشد و گسترش شهرنشینی مهاجرت عظیم به شهرها، پیدایش بحران حاشیه نشینی و ظهور سکونتگاه های غیررسمی است. فقر، بی سوادی، سطح پایین آگاهی، نرخ بیکاری، سکونت غیررسمی، اشتغال غیررسمی و ... از مشکلات بنیادین سکونتگاه های غیررسمی به شمار می روند. آسیب پذیر بودن زیستی این محیط ها در برابر بحران نیز از دیگر ویژگی های بارز این سکونتگاه ها می باشد.هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی می باشد که در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد و با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. جهت تحلیل داده های کیفی از روش فراترکیب و تحلیل محتوا به صورت توأم استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند از افراد متخصص و صاحب نظر، اساتید دانشگاه در رشته شهرسازی (با بیش از 15 سال سابقه کار) و مدیران و تصمیم گیران در امور مسائل شهری می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش 6 مؤلفه اصلی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی عبارت اند از: حکمروایی، مشارکت و اعتماد، فرهنگ و اجتماع، هویت، ادراک محیط و سرزندگی. بر اساس سؤالات مطرح شده در فرایند مصاحبه، 937 ارجاع ارائه گردید. با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 19 زیر درون مایه استخراج گردید. بر اساس کشف روابط علی و معلولی بین مؤلفه ها، مدل اسپیرال به عنوان مدل مفهومی نهایی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی ارائه گردید که دارای 6 چرخه می باشد. درونی ترین چرخه با سه مؤلفه «برنامه ریزی نهادینه و تخصص گرا»، «تقویت نقش و وظیفه های محلی» و «تشکیل ستاد بین بخشی» مؤلفه حکمروایی می باشد. به ترتیب سایر چرخه ها مشارکت و اعتماد، فرهنگ و اجتماع، هویت، ادراک محیط و چرخه خارجی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی مؤلفه ایجاد سرزندگی در فرایند طراحی و برنامه ریزی سکونتگاه های غیررسمی می باشد.
برآورد میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در برابر خطر وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
285 - 304
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن مناسب ترین روش به منظور ارزیابی میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در برابر زلزله محتمل، دو مدل ELECTRE FUZZY و مدل WASPAS نسبت به 13 معیار (عرض معبر، کیفیت ابنیه، جنس مصالح، تعداد طبقات، فاصله از فضای باز عمومی، فاصله از تأسیسات شهری، فاصله از مراکز درمانی، تراکم جمعیت، تراکم ساختمان، فاصله از گسل، جنس زمین شناسی، مساحت قطعات، کاربری اراضی) با هم مقایسه شدند. بدین منظور تمامی سکونتگاه های غیر رسمی موجود در شهر تبریز مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از هر دو مدل به وسیله مطالعات میدانی نویسندگان مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس مناسب ترین روش انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس مدل WASPAS سکونتگاه های غیر رسمی واقع در منطقه 5 با کسب رتبه 1 کمترین و منطقه 10 با کسب رتبه 6 بیشترین آسیب پذیری را خواهند داشت. همچنین بیش از 57 % از مساحت سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و 05/11 % زیاد و 03.27 % متوسط و فقط 01/4 % در معرض آسیب پذیری کم قرار دارند. نتایج حاصل از محاسبات مدل ELECTRE FUZZY حاکی از آن است که سکونتگاه های غیر رسمی واقع در منطقه 3 با کسب رتبه 1 کمترین و مناطق 1 و 10 با کسب رتبه 5 بیشترین آسیب پذیری را تجربه خواهند کرد. همچنین بیش از 34 % از مساحت سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و بیش از 27 % زیاد و بیش از 25 % در متوسط و تنها 69/12 % در معرض آسیب پذیری کم قرار دارند. بر اساس مطالعات میدانی نویسندگان نتایج حاصل از روش ELECTRE FUZZY نسبت به روش WASPAS دقیق تر و واقع بینانه تر است.
تحلیل سکونتگاه های غیررسمی منطقه 19 شهرداری تهران با تأکید بر معیارهای تأثیرگذار بر آن
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه جهان امروز دستخوش دگرگونی ها در عرصه های مختلفی شده است، رشد و گسترش اسکان غیررسمی و پیامدهای آن نیز دچار تغییر شده است. امروزه فرآیند شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی متحول شده است و این تغییر، خود ضرورت تحلیل عوامل تأثیرگذار بر این پدیده را روشن می کند. هدف این پژوهش تحلیل عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی منطقه 19 شهرداری تهران است. همچنین از میان رویکردهای متعدد در راستای ساماندهی این سکونتگاه ها، رویکرد توانمندسازی با تأکید بر سه محور افراد ساکن، ساختار مدیریتی و ارتقاء محلات انتخاب شده است. این تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ روش مبتنی بر روشی توصیفی - تحلیلی (ترکیبی) است. جامعه آماری را کارشناسان شهرداری منطقه نوزده شهرداری تهران تشکیل داده است و توزیع نمونه به صورت خوشه ای تصادفی است. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه از نوع بسته است. برای تحلیل معیارهای تأثیر گذار بر شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی از مدل TOPSIS استفاده شده است. تفاوت پژوهش حاضر با سایر پژوهش ها بررسی معیارها در همه ابعاد کالبدی، محیطی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی است. تحلیل یافته ها نشان می دهد از معیارهای ارزیابی شده مهاجرت زیاد به محلات منطقه 19 شهرداری تهران، با کسب امتیاز 0/504 توانسته است در صدر معیارهای مورد بررسی قرار بگیرد.
آشفتگی حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی معضلی در مدیریت حوادث غیر مترقبه (زلزله)
حوزه های تخصصی:
افزایش بی رویه جمعیت شهرها به ویژه نخست شهرهای کشورهای درحال توسعه ناشی از رشد طبیعی و مهاجرت، باعث ایجادپدیده اسکان غیررسمی شده که این پدیده معضلات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی را در این شهرها به وجود آورده است. مردم ساکن در این محدوده ها بیشتر به گروه های کم درآمد و میان درآمد پایین تعلق دارند. جمعیت ساکن در بافت های حاشیه ای که در حال حاضر در اولویت بهسازی و توانمندی شرکت بازآفرینی شهری ایران قرار گرفته اند. مشخصات اصلی این سکونتگاه ها که باعث شده به نام سکونتگاه غیررسمی اطلاق شوند هم وضعیت سند رسمی مالکیت و هم اشتغال و اقتصاد غیررسمی است. منظور از اقتصاد غیررسمی، فعالیت مجرمانه و غیرقانونی نیست؛ بلکه منظور، آن گروه های شغلی است که زیر پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار ندارند و بیشتر، کارگران ماهر روزمزد و کارگران فصلی و شاغلان بخش خدمات ساده را شامل می شوند. علاوه بر این وضعیت، امکانات مسکن و کیفیت ساخت نیز در این محدوده ها مسائل جدی دارد. هدف مقاله حاضر بحران حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی معضلی در مدیریت زلزله با روش توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد آنچه در مدیریت بحران و کاهش بلایا در مراحل مختلف لازم و ضروری است همکاری های بین بخشی در بین دستگاه های متولی می باشد؛ و در تعیین استراتژی های مربوط به مدیریت بحران سکونتگاه ها، عوامل درونی و بیرونی شاخص اجتماعی، تهدیدات و نقاط قوت و ضعف شاخص محیط زیستی، عوامل بیرونی (فرصت و تهدید) و نقاط ضعف شاخص اقتصادی، باید در اولویت قرار گیرد. در نتیجه تشکیل کارگروه هماهنگی مدیریت بحران در مناطق حاشیه و سکونتگاه های غیررسمی و سایر مناطق هدف می تواند کارساز باشد.
واکاوی عوامل مؤثر بر آسیب پذیری کالبدی سکونتگاه های غیر رسمی، مطالعه موردی: محله اسدآبادی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیر رسمی، نماد ناپایداری در نظام های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه شهری است که پیامد آن، افزایش میزان آسیب پذیری در ابعاد مختلف، ازجمله در زمینه کالبدی است. این مناطق با انبوهی از مشکلات، کیفیت زندگی شهروندان را تحت تاثیر قرار داده و از طرفی مدیریت بر این بخش از شهر با سایر مناطق شهری متفاوت و دشوار است. بنا بر اهمیت تهدیدات سکونتگاه های غیر رسمی در مقابل مخاطرات محیطی، هدف این مقاله شناخت عوامل مؤثر در آسیب پذیری کالبدی و مدل سازی آن در محله اسدآبادی شهر خرم آباد است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت و روش، تحلیلی توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل رگرسیون چند متغیره، مدل ماشینبردار پشتیبان (SVM-ԑ) و الگوریتم جنگل تصادفی (RF) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که محله اسدآبادی، در تمام شاخص های کالبدی در وضعیت نامناسبی قرار دارد و از منظر ساکنان محله اسدآبادی، شاخص خدمات عمومی با ضریب رگرسیونی 429/0 بیشترین اثر گذاری را بر آسیب پذیری کالبدی دارد. بر اساس معیارهای ارزیابی، مدل کرنل سیگموئید ماشین بردار از سایر روش ها نتایج بهتری را ارائه می دهد و این مدل، توانایی پیش بینی آسیب پذیری کالبدی مجتمع های سکونتی غیر رسمی در برابر مخاطرات را تا بیش از 60 درصد موارد، صحیح پیش بینی می کند.
ارزیابی طرح توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی از بعد کیفیت محیطی از منظر ساکنان ( نمونه ی موردی: محلات حاشیه نشین شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
255 - 279
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت شهری،گسترش فقر و مهاجرت، شکل گیری پدیده حاشیه نشینی در شهرها را گسترش داده است. در مواجهه با این پدیده، فعالیت ها و اقدامات مختلفی در کشورهای گوناگون از نادیده گرفتن، تخلیه، تخریب و تا نهایتاً ارتقاء و توانمندسازی این محلات صورت گرفته است. این پژوهش بر آن است تا از منظر کیفیت محیطی و براساس نقطه نظرات ساکنین، نسبت به ارزیابی طرح پیشنهادی و اجراء شده توانمندسازی محله حاشیه نشین خضر شهر همدان، اقدام نماید . براساس مطالعات نظری و میدانی مهمترین شاخص ها و معیارهای مورد سنجش در ارتباط با کیفیت محیطی شامل: ابعاد کارکردی، انسانی، کیفیت مراقبت، سلامت محیطی و مکانی می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها به روش پیمایشی بوده و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. از طریق فرمول کوکران، تعداد 360 نفر با توجه به جامعه آماری درنظر گرفته شده است. برای بررسی سطح معناداری معیار های پنج گانه و زیر معیارهای آن ها و همچنین تحلیل یافته ها با روش تحلیل آماری از دستگاه SPSS و آزمون های فریدمن، همبستگی اسپیرمن، واریانس یکطرفه، آزمون تی و همچنین من ویتنی استفاده شده است. ارزیابی ساکنان نسبت به طرح توانمدسازی محله نشان از رابطه مستقیم بین ابعاد کارکردی، انسانی و کیفیت مراقبت با کیفیت محیطی سکونتگاه های غیر رسمی حکایت دارد. درحالی که وجود خدمات تجاری متنوع در سطح محله و همچنین ارتباطات اجتماعی بالای افراد در محله از جمله رویکردهای مثبت طرح توانمندسازی محله خضر اشاره شده است، لکن، ایجاد فضاهای عمومی مناسب، ارتقاء خدمات تفریحی و فرهنگی و همچنین ایجاد زیرساخت های فضای سبز، از جمله مواردی می باشد که معمولا در طرح های توانمندسازی سکونت گاه های غیر رسمی کمتر بدان توجه شده است.