فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۱۹۲-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
مسجدجامع فرومد، از جمله مساجد دوایوانی خراسان بزرگ است که در منطقه جوین خراسان و در میانه روستای تاریخی فرومد قرار دارد. اگرچه تأکید بر دوره های متعدد ساخت آن، وجه تشابه گزارش های موجود در باب بناست، در تاریخ احداث و توسعه بنا و معرفی حامیان و صنعتگرانی مؤثر بر ساخت بنا، اختلاف نظرهای جدی دیده می شود. آنچه مسلم است وجود دوره های تغییرات کالبدی در مسجد اولیه و دگرگونی آن در دوره های متأخر است که به سبب وقوع زمین لرزه های شدید در منطقه، که شرح آن ها در اسناد مکتوب وجود دارد، تعمیر و بازسازی بنا را اجتناب ناپذیر کرده است. پژوهش حاضر با تأکید بر اهمیت مسجدجامع فرومد و با هدف تدقیق تاریخ احداث بنای اولیه، تحولات ادواری و توسعه های کالبدی و شناخت افراد مؤثر در احداث بنا، به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخته است. راهبرد اصلی پژوهش، بهره گیری از رویکرد توصیفی تحلیلی است و در جهت پاسخ گویی به پرسش ها، پژوهشگران با تأکید بر مطالعات میدانی و مستندسازی جامع بنا و انجام مطالعات پی گردی، ضمن نمونه برداری و مطالعات آزمایشگاهی، اسناد موجود و مکتوبات تاریخی را بررسی و تحلیل کرده اند. بر مبنای یافته های پژوهش، اگرچه تزیینات موجود بازگوکننده شیوه ایلخانی است، پی ریزی بنای اولیه در دوره سلجوقی یا پیش از آن صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، ساختار مسجد اولیه، تک ایوانی بوده که در طی زمین لرز ه های تاریخی منطقه، ویران شده است. در دوره ایلخانی و با ظهور وزیر صاحب مقام، علاءالدین محمد فرومدی و توجه وی به زادگاهش، فرومد ارج وقربی بیش از گذشته یافت و حاکم نشین منطقه شد. علاءالدین در مدت وزارت خود (716 ۷۳۶ق)، علاوه بر احداث عمارت شهرستان (کاخ اقامتگاهی)، دارالشفا و دارالکتاب در زادگاه خود، حامی مالی عملیات بازسازی و نوسازی مسجد کهن فرومد شد. بر اساس کتیبه ای که بر فراز محراب منحصربه فرد ایوان جنوبی قرار دارد، اقدامات نوسازی زیر نظر استاد «علی بن محمد المحمود الجامی الشهرستانی» صورت گرفته است. در طی مداخلات دوره ایلخانی، با حفظ بخش های باقی مانده از تخریب ناشی از زمین لرزه، ایوان جنوبی بازسازی، و ایوان شمالی برای اولین بار احداث شد. همچنین با شکل گیری طاقگان سه چشمه ای در طرفین غربی و شرقی صحن، ساختار کالبدی بنا تکمیل شد و جداره های بیرونی و داخلی با آجرکاری قالبی و گچ بری های پرکار و ظریف، تزیین شد.
مروری بر مفاهیم انتقال، دگرگونی و تغییرات محیط شهری و نسبت و ارتباط آن ها با یکدیگر
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
107 - 88
حوزههای تخصصی:
تغییرات محیط شهری به منظور ایجاد شرایط مطلوب زندگی، فرآیندی همیشگی، مداوم، بلند مدت و دارای اثرات طولانی و وسیع در تکامل شهرها می باشد. شهرها با هدف ایجاد یک محتوا و معنای جدید، بارها دستخوش دگرگونی ها، تغییرات و در-نهایت انتقال به ساختاری دیگر به صورت ارادی و یا غیرارادی می شوند. اما آنچه در مفاهیم انتقال، دگرگونی و تغییر مشخص نیست، مفهوم شناسی و جایگاه و رابطه میان آن ها، انواع، ابعاد و اهداف هر یک از آن ها می باشد. به طوری که مفاهیم مذکور در بسیاری از پژوهش ها به جای یکدیگر استفاده می شوند. بازیابی و معرفی نقش هر یک از اجزای متشکله انتقال، دگرگونی، تغییرات شهری و هم چنین تاثیر و رابطه آن ها بر یک دیگر را می توان به عنوان هدف اصلی پژوهش دانست. براین اساس در این نوشتار به روش توصیفی و تحلیل محتوا و با استنتاج نتایج کاربردی، بر پایه مرور متون و اسناد مرتبط، به بررسی آراء و نظرات صاحب نظران پرداخته می شود. هم چنین برای دستیابی به یافته ها از روش فرا ترکیب به عنوان نوعی از روش فرا مطالعه استفاده شده است. پی بردن به تفاوت ها و جایگاه هر یک از مفاهیم دگرگونی، انتقال و تغییرات شهری و هم چنین به انواع فرآیند تغییرات شهری و روابط آن ها با یک دیگر از یافته های پژوهش می باشد. در نهایت این گونه می توان بیان نمود که انتقال باعث ایجاد دگرگونی های گوناگون شهری در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی می گردد که خود منجر به بروز تغییرات شهری نمایان و نهان وسیع در ابعاد مطرح شده است. پس تغییرات شهری جزء پویا و جدایی ناپذیری از انتقال و دگرگونی شهری می باشند.
بررسی و تحلیل وضعیت شهر شاد و شناسایی تعیین کننده های آن در فضاهای کوچک شهری (مطالعه موردی: شهر روانسر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
15 - 28
حوزههای تخصصی:
تأمین و ارتقای سطح شادی و نشاط شهروندان از مهم ترین ارکان کیفیت زندگی در فضاهای شهری است که طی دهه های اخیر، توجه روزافزون متخصصان و برنامه ریزان شهری را به خود جلب نموده است و به عنوان یکی از مهم ترین اهداف دولت ها و سازمان ملل مطرح شده است. هدف مطالعه کمی و کاربردی حاضر که ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و اکتشافی انجام گرفته است، بررسی و تحلیل وضعیت شهر شاد و شناسایی تعیین کننده های آن در فضاهای کوچک شهری است که به صورت مطالعه موردی در شهر روانسر از توابع استان کرمانشاه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 7122 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از روش های محاسبه حجم نمونه، 364 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید و نمونه ها به روش کاملاً تصادفی انتخاب شده اند. ابزار اصلی پژوهش برای جمع آوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده است. نتایج پژوهش نشان داد در میان شاخص های سه گانه شهر شاد (شاخص های اجتماعی، کالبدی و اقتصادی) میانگین شاخص اجتماعی با مقدار 124/3، به صورت معناداری بیشتر از میانگین مبنا (عدد 3) بوده است و میانگین دو شاخص کالبدی و اقتصادی به ترتیب با مقادیر 608/2 و 587/2، به صورت معناداری کمتر از میانگین مبنا بوده اند. نتایج بررسی وضعیت کلی شهر شاد نشان داد میانگین محاسبه شده با مقدار 788/2 به صورت معناداری، پایین تر از حد متوسط بوده است. در خصوص تعیین کننده های شهر شاد نتایج نشان داد به واسطه چهار عامل کلیدی شناسایی شده 956/61 درصد از وایانس متغیر وابسته تبیین شده است. این عوامل و درصد واریانس مقدار ویژه آن ها به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پایداری فیزیکی کالبدی (041/21)، پایداری اجتماعی فرهنگی (4/16)، پایداری اقتصادی (151/13) و پایداری زیست محیطی (356/11). به نظر می رسد عوامل شناسایی شده زیرمجموعه عامل کلان "مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری" هستند و ارتقای این عامل، به عنوان منشأ اصلی اکثر سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها، می تواند در تحقق شهر شاد در محدوده مطالعاتی تأثیر بسزایی داشته باشد.
بررسی جایگاه فضای سبز در مجتمع های مسکونی آپارتمانی ایران (مورد: برندگان جایزه معمار 99- 1393)
حوزههای تخصصی:
باگذشت قرن ها و تحول شکل زندگی بشر، فضای سبز همچنان همانند عنصری جدایی ناپذیر از زندگی انسان قلمداد می شود. فضاهای سبز در معماری ایران همیشه مورد توجّه بوده و می توان گفت هیچ بنایی احداث نمی شده مگر آن که سامان دهی و شکل گیری صحیح فضاهای سبز آن نیز مدنظر معمار بوده است. اهمیت استفاده از عوامل طبیعی در معماری امروزه و نیاز به ایجاد پایداری اکولوژیک میان طبیعت و مصنوعات بشری حداکثر استفاده از عوامل محیطی و طبیعی در معماری جزء ارکان پایداری در این زمینه می باشد. در این پژوهش توصیفی به بررسی جایگاه فضای سبز به عنوان عنصر حیاتی در زندگی بشر پرداخته شد. در گام نخست به مطالعه و شناخت تأثیرات حاصل از فضای سبز بر زندگی انسان پرداخته شد که نتایج نشان دهنده تأثیرات بسیار تعیین کننده ای است که عبارت اند از: تأثیرات روان شناختی- تأثیرات جامعه شناختی و تأثیرات فرهنگی. در ادامه، برخی مجتمع های مسکونی آپارتمانی در پروژه های موفق در مسابقه معمار از سال 93-1399 مورد پژوهش قرار گرفت.
پژوهشی بر جایگاه طبیعت در حس سرزندگی ساکنان در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر با افزایش روند شهرنشینی و انبوه سازی مسکن در کشور، ایجاد فضای طبیعی در شهرها که از عوامل مؤثر در افزایش سرزندگی ساکنان می باشد رنگ باخته است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی جایگاه طبیعت بر سرزندگی ساکنان در مجتمع های مسکونی است. چهار مجتمع مسکونی اکباتان در تهران، پردیسان در قم، زیتون در اصفهان و مهرگان در قزوین به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شدند. پژوهش به لحاظ هدف شناختی، روش انجام آن توصیفی - تحلیلی و روش پژوهش تلفیقی از روش کیفی و کمی است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و مشاهدات میدانی از محل؛ و روش تجزیه وتحلیل داده ها، استفاده از مدل ANP است. پس از شاخص سازی بر اساس نتایج، سرزندگی در مجتمع مسکونی زیتون و اکباتان وضعیت بهتری نسبت به مجتمع مسکونی پردیسان و مهرگان دارد. در مؤلفه ها نیز، در مؤلفه کالبدی دو مجتمع اکباتان و زیتون، مؤلفه ادراکی دو مجتمع اکباتان و زیتون، مؤلفه اجتماعی مجتمع زیتون و در مؤلفه های بصری و عملکردی نیز اکباتان و مؤلفه زمانی نیز دو مجتمع اکباتان و زیتون بهترین وضعیت را داشته اند. در راستای بررسی شاخص طبیعت و تأثیر آن بر سرزندگی مطالعات میدانی از طریق ساکنین با تدوین پرسشنامه انجام شد، بر اساس فرمول کوکران و جدول مورگان 384 پرسشنامه برای هر مجتمع تهیه، سپس شاخص های مورد بررسی مورد تحلیل واقع شد خروجی تحلیل بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است بر این اساس به ترتیب اکباتان و زیتون، بر اساس میزان فضای سبز و رضایت ساکنین در وضعیت بهتری قرار داند.
کاربست رهیافت پویش مختلط در شهرری از دیدگاه پدافند غیرعامل در برنامه ریزی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
15 - 29
حوزههای تخصصی:
ناکارآمدی برنامه های توسعه که با روشهای سنتی (منطقی) تهیه میشوند و روی آوردن تصمیم گیران به سمت اندک افزایی، ایجاب میکند تا به بررسی روش های برنامه ریزی توسعه در کشور بپردازیم. رهیافت های سنتی با ساختار و الزامات زمینهای کشور منطبق هستند و نمیتوان آنها را به طور کامل مطرود اعلام کرد. اندک افزایی هم محدود به حفظ وضع موجود است و به همین جهت راهکاری مناسب برای پیشبرد توسعه نیست. در این بین پویش مختلط ادعا میکند که با ترکی دو رهیافت پیشین و رفع نقایص آنها به وسیله همپوشانی میتواند برنامه ریزی منعطفتر و موفق تری در سطح اجرا ارائه کند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی امکان به کارگیری و تأثیرگذاری این رهیافت است. پژوهش ازلحاظ هدف ، کاربردی، نوع، توصیفی و ازلحاظ روش، تحلیلی- توصیفی است. ابتدا از طریق مطالعات میدانی، داده ها و اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه پویش مختلط و عوامل ایجاد کننده توسعه منطقه ای توسط مدیران شهرداری شهر ری و برخی ساکنان شهر ری گردآوری شده و سپس به منظور تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روشه ای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در این پژوهش به بررسی مناسبت کاربرد پویش مختلط به عنوان رهیافت جایگزین برای طرح های توسعه شهرها، پرداخته شده است. شهر ری به عنوان نمونه هدف برای بررسی کاربرد این رهیافت، با سه سؤال جداگانه روبه رو بوده است. در بررسی این سه سؤال، پویش مختلط در طراحی و توسعه منطقه ای، در سیاستگذاری توسعه منطقه ای و در بهره برداری از توانمندی های منطقه ای در شهر ری تأثیری مثبت داشته و امکان به کارگیری آن در این منطقه وجود دارد.
خاستگاه تعدد گنبدخانه در مسجد جامع سمرقند (بی بی خانم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد بی بی خانم سمرقند با چهارایوان و سه گنبدخانه در یک میانسرا از آثار مهم دوره تیمور است که کمتر به چند گنبدخانه ای بودن آن توجه شده. برای یافتن ریشه های طرح مسجد که هدف پژوهش است، ضمن بررسی متون تاریخی دوره تیموری با استفاده از روش تفسیری- تاریخی و بررسی پژوهش های معاصر و قیاس آن ها با هم به روش استدلال منطقی، به این سوالات باید پاسخ داد که الگوی مسجد بی بی خانم را در کجا می توان یافت؟ و چه نمونه های دیگری با این ساختار وجود دارد؟ متون تاریخی به بازدید تیمور از مسجد جهان پناه دهلی، حمل مصالح برای ساخت مسجد از هند اشاره کرده اند و ازطرفی وجود تجارب بناهای چهارایوانیِ سه گنبدخانه ای مانند رباط شرف و رباط ماهی در پیش از این، بعلاوه گرایش عظمت گرای به ارث رسیده از دوره ایلخانان و گنبدخانه های رفیع مقابل هم در بناهای آن دوره مجموعا می تواند ایده های اصلی طراحی مسجد جامع سمرقند را تدوین کرده باشد. این طرح برای مسجد در ایران مورد اقبال قرار نگرفت و بجز در جامع عباسی در دوقرن بعد تکرار نشد. عملکرد گنبدخانه های جانبی بی بی خانم و جامع عباسی عبادی و در بنای جهانپناه، همچون جامع یزد که درپیش از آن ساخته شده ارتباطی است.
بررسی محتوای فیلم سینمایی «فرش ایرانی» از منظر جامعه شناسی هنر
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
5 - 22
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی هنر با نگاه بیرونی به آثار ، ابعاد مهمی از دنیای هنر را بر ما آشکار می سازد. در آثار سینمایی، بازتاب بسیاری از موضوعات فرهنگی و اجتماعی را می توان مورد مطالعه دقیق قرار داد. هدف این مقاله بررسی نحوه بازنمایی ابعاد جامعه شناختی فرش دستباف در فیلم "فرش ایران" است که در سال 1385 بصورت یک مجموعه 15 فیلم کوتاه توسط 15 تن از فیلمسازان برجسته ایرانی ساخته شده است. هدف اصلی تحقیق شناخت میزان و ترکیبی است که از ابعاد جامعه شناختی فرش دستباف ایرانی در فیلم « فرش ایرانی» به عنوان یک فیلم شاخص در این زمینه، بازتاب یافته است. نوع تحقیق توصیفی تحلیلی و روش تحلیل کیفی بوده است. شیوه جمع آوری اطلاعات، مشاهده فیلم ، کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی بوده است. نتایج به دست نشان داد که: ابعاد جامعه شناختی فرش دستباف، در فیلم بازتاب متناسبی نداشته است و فقط در چهارمورد از پانزده فیلم تمرکز خوبی بر این زمینه مشاهده شد. در مقابل ، توجه به زیبایی و اهمیت هویتی فرش دستباف و بعد فرهنگی آن در فیلم زیاد وجود دارد. در 4 فیلم با محوریت مسائل جامعه شناختی، در عین حال که به همه عناصر چهارگانه تولید، میانجی گری و توزیع توجه خوبی شده، توجه به حیطه تولید و میانجی گری بیشتر و توجه به حیطه توزیع و مصرف کمتر مشاهده شد که در مصرف نیز بیشتر توجه به مصرف جهانی مشاهده شد.
بررسی رابطه فرهنگ بومی و تن پوش محلی با هدف مردم نگاری تاجمیر
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
23 - 42
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف مستندسازی مردم نگاری تاجمیر با تاکید بر فرهنگ بومی و تن پوش محلی نگاشته شده است. این پژوهش در زمره تحقیقات قوم نگاری، زمینه آن، فرهنگ تن پوش و گروه انسانی مورد مطالعه، اهالی بومی روستای تاجمیر در استان خراسان جنوبی است. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه با 8 نفر از بومیان تاجمیر در خصوص آداب زندگی و شیوه زیست و تاریخچه این قوم با تاکید بر بررسی توصیفی رابطه فرهنگ بومی و تن پوش محلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تن پوش محلی مردمان تاجمیر علاوه بر اینکه به عنوان لباس، عملکرد پوششی مشخصی دارد، همچنین برای برآوردن نیازهای خاص انسان بومی از جمله نشان دادن موقعیت اجتماعی، هویت گروهی، مناسبات آیینی، و همچنین بخشی از تفکر فلسفی زندگی، کاربرد دارد. به نحوی که مردم این منطقه با وجود کنار گذاشتن بسیاری از فعالیت های نسل گذشته اعم از دامداری و کوچ روی عشایری، به دلیل احیای فرهنگ عروسک سازی در خلال پروژه ترسیب کربن، مجددا به یاد پوشش سنتی خود افتاده و دوباره آن را در قالب عروسک دوتوک تاجمیری احیا نموده اند. اینجاست که می توان نمونه موفق تلفیق دو رویکرد کارکردگرایی و آرمان گرایی را در حفظ تن پوش سنتی این منطقه عیان داد. چرا که علاوه بر کارکرد لباس محلی در حفظ آیین های محلی و احترام به شوون قبیلگی، آرمان دوباره این قوم در بازآفرینی عروسک به عنوان منبع درآمد اصلی این روستا، نشانه بارزی از چگونگی انقطاع پذیری این دو رویکرد به شکلی موفقیت آمیز و الگوپذیر است.
تحلیل نقوش مینای سیاه (سیاه قلم) قوم صابئین مندایی اهواز براساس نظریه بازتاب فرهنگی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 73
حوزههای تخصصی:
قوم صابئین مندائی اهواز در استان خوزستان از اقلیت های دینی و منسوب به ادیان توحیدی هستند که نام آنها در قرآن کریم نیز ذکر شده است. این قوم به صنعت زرگری، طلاسازی و بالاخص هنر مینای سیاه شهرت دارند و به این هنر به عنوان صنعت اجدادی اشتغال دارند. نظام دینی این قوم یک نظام بسته و بدون ویژگی تبلیغ می باشد. از آن جا که بین هنر اقوام و عقاید ایشان در همه فرهنگ ها ارتباطات و پیوستگی وجود دارد؛ بنابراین اهمیت فرهنگ و هنر قومی و ضرورت مطالعه ی این دو مورد در بستر اجتماعی موجب شناسایی ویژگی های خاص هنری اقوام می گردد، همین امر ضرورت انجام پژوهش هایی در این خصوص را طلب می کند. چگونگی بازتاب فرهنگ بومی در نقوش به کار رفته در هنر مینای سیاه (سیاه قلم) قوم صابئین مندائی اهواز نیز زمینه ساز شناخت فرهنگ بومی و عقاید مرسوم قوم صابئین مندایی و معرفی هنر بومی مینای سیاه در بین ایشان می گردد. شناسایی نقوش هنر مینای سیاه و ارتباط این نقوش با فرهنگ قومی صابئین به عنوان هدف پژوهش حاضر است. بر این اساس مسئله تحقیق نیز بر چگونگی ارتباط بین نقوش تزئینی هنر مینای سیاه مندائیان و فرهنگ بومی ایشان استوار است. اطلاعات و داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای و داده های اسنادی و میدانی گردآوری شده است و تحقیق بر اساس ماهیت با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه ی مستقیمی بین هنر مینای سیاه قوم صابئین مندائی و فرهنگ بومی ایشان وجود دارد و موضوع هجرت و جغرافیای زیستی (در کنار آب های روان و محیط بیابانی) از مهم ترین مضامین در ایجاد نقوش در هنر ایشان است.
اشیاء روزمره یا اسباب تجمّل: دوگانگی مفهوم اشیاء صناعی در متون دوران اسلامی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
75 - 86
حوزههای تخصصی:
دست ساخته های صناعتگران دوران اسلامی که امروز از آثار اصیل هنر اسلامی به شمار می آیند، در منابع متقدم از دو منظر متفاوت یاد شده اند؛ یکی ناظر بر وجه کاربردی آنها در زندگی عموم مردم و دیگری به اعتبار وجه زینتی و تجمّلی آنها در گنجینه های اغنیا. این تعابیر دوگانه در نوشته های بعضی از متفکران پیشین جهان اسلام اساس دسته بندی صناعات دستی به دو گروه ضروری و تجملی شده است. هدف از این نوشتار نزدیک شدن به فهم گذشتگان از آثار صناعی، از راه جست وجوی این اشیاء و صناعات سازنده آنها در متون کهن است. نتیجه کار نشان می دهد اشیائی که امروز آثار هنرهای صناعی شناخته می شوند، از گروه دوم اند؛ اما این شأن هنری برآمده از نگاه امروزی نیست، بلکه آنها نزد سازندگان و صاحبان اصلی خود نیز ارج و اعتباری فراتر از وجه کاربردی شان داشته اند و در جایگاه شاهکارهایی نفیس قدر می دیده و به نیکی نگهداری می شده اند. از سوی دیگر، اشیاء روزمره نیز منزلت خود را داشته و هرگز از کانون توجه اهل تفکر دور نبوده اند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقای حیات جمعی فضاهای عمومی شهری با تأکید بر عامل محصوریت و اجتماع پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۴۸-۳۳
حوزههای تخصصی:
در ایران با توجه به تسلط حرکت سواره بر فضاهای شهری، روزبه روز از میزان مقیاس انسانی و ارزش های اجتماعی فضاهای شهری کاسته شده است. متأسفانه در بسیاری از شهرهای ایران، تلاش هایی در راستای انسان محور بودن فضاهای شهری صورت نمی گیرد که میدان مرکزی شهر بم نیز یکی از این فضاها می باشد، در پژوهش حاضر با توجه به اهمیت حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی شهر و عرصه همگانی، به شناسایی عوامل مؤثر در ارتقای حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری با تأکید بر عامل محصوریت و تحلیل نقش و اهمیت هر یک از عوامل شناسایی شده در انجام و شکوفایی فعالیت های اجتماعی پرداخته شد. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، با استفاده از روش گروه خبرگان و نمونه گیری در دسترس، 83 نفر موردبررسی قرار گرفتند و مرحله تکمیل پرسش ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آماری تحلیل عاملی و مدل سنجش جذابیت استفاده شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که از مجموع 35 معرف مستخرج از ادبیات تحقیق و مشورت با اساتید، 3 عامل اصلی کالبدی-فضایی، فعالیتی-عملکردی و ادراکی-معنایی با 29 معرف شناسایی شدند که با تأکید بر عامل محصوریت و اجتماع پذیری در ارتقای حیات جمعی فضاهای عمومی شهری نقش دارند. همچنین مشخص شد درصورتی که عوامل شناسایی شده در فضاهای عمومی شهری ایجاد یا احیا شوند، در ارتقای فعالیت های اجتماعی و اختیاری نقش مهمی دارند، ولی بر فعالیت های اجباری تأثیری ندارند. سخن آخر اینکه محصوریت فضا اصل بنیادین در طراحی معماری و فضای شهری به حساب می آید و فضا درواقع با محصوریت شروع می شود و رعایت عوامل شناسایی شده در مقاله ی حاضر می تواند فضاهای عمومی شهری را در پیوند با سایر اصول طراحی معماری برای افراد جامعه اجتماع پذیر نماید.
ارزیابی معیارهای مکانی و مکانیابی مراکز اقامتی در شهر رشت (نمونه موردی: هتل کادوس)
حوزههای تخصصی:
گردشگری بخش عمده ی اقتصاد جهانی را تشکیل می دهد و یکی از بزرگ ترین صنایع جهان می باشد. در دهه های اخیر، اهمیت گردشگری در سطح بین المللی هم از لحاظ تعداد گردشگران و هم از لحاظ درآمد ارزی همواره و به طور بی سابقه در حال افزایش بوده است. ازمهم ترین عواملی که می تواند موجب جذب گردشگران بین المللی و داخلی شود تأسیسات و تجهیزات مربوط به صنعت گردشگری می باشد. از میان این تأسیسات، مراکز اقامتی به عنوان مبدأ و مقصد گردش های روزانه در شهر از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. از این رو توزیع بهینه و مکانیابی صحیح آنها از درجه اهمیت بالایی برخوردار است زیرا مکانیابی صحیح این مراکز می تواند باعث آرامش خاطر گردشگران و رفع نیازهای آنها در زمینهی اقامت، رونق گرفتن هرچه بیش تر صنعت گردشگری و همچنین موجب رشد اقتصادی و افزایش درآمدهای گردشگری شود.روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی -تحلیلی بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهده میدانی، مصاحبه، مطالعه طرحهای صورت گرفته در رابطه با شهر رشت و نقشه 1.2000 این شهر به دست آمده است. این مقاله ابتدا با استفاده از ماتریس ها وضع موجود هتل کادوس را مورد بررسی قرار می دهد و پس از ارزیابی مکانی آن به عنوان یکی از هتل های اصلی شهر رشت و پی بردن به نقاط قوت و ضعف آن، با توجه به عوامل موثر در مکان یابی هتل ها، مکان مناسب برای هتل را از طریق مدلAhP و نرم افزار GIS پیشنهاد می دهد. در این تحقیق مکان مناسب برای ساخت مراکز اقامتی در شهر رشت با توجه به شاخص های موثر در مکان یابی بر روی خروجی های نرم افزار GIS نمایش داده شده است.
تحلیل مفهوم منظر و رویکرد منظر از سطح نظری تا عرصه اجرایی: مرور ادبیات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
22 - 37
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر رویکرد منظر در کنار سایر رویکردها، به سبب دیدگاه جامع و تبیین پارادایم های نو در باز تعریف رابطه انسان و محیط به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است. با این حال مفهوم واحد و دقیقی از چیستی و ماهیت آن ارائه نشده و وجود ادبیات نظری گسترده در رابطه با تعاریف منظر، ابهام در مفهوم و دشواری درکاربست آن را در پی داشته است. هدف این پژوهش تبیین ماهیت و ابعاد مختلف رویکرد منظر از طریق تدوین مدل مفهومی با روش تحلیلی و مرور سیستماتیک از دو دیدگاه نظری و عملی است. براساس یافته های این پژوهش، منظر از دیدگاه نظری و برمبنای آرای صاحب نظران درقالب یک پدیده عینی، کلیت عینی-ذهنی، پدیده زمانی-مکانی، تعامل میان طبیعت و فرهنگ و یا یک سیستم پیچیده تعریف شده است. همچنین منظر از دیدگاه عملی که رویکرد منظر خوانده می شود، بینش کل نگر و وجه کاربردی شده از مفاهیم نظری است. بر مبنای مرور سیستماتیک پژوهش های پیشین رویکرد منظر بر سه مؤلفه ماهیت مفهومی، اصول و ویژگی ها و فرایندهای مدیریت استوار است. ماهیت آن مرکب از وجوه کالبدی-معنایی و تفسیری از چارچوب مفهومی منظر در سیستم انسانی-محیطی است. اصول و ویژگی های برآمده از این ماهیت، کل نگری، چندعملکردی، چندمقیاسی وجود ذینفعان متعدد، فرارشته ای، مشارکت، پویایی (اکولوژیکی-اجتماعی)، پیچیدگی و مبتنی بودن بر مکان است. همچنین مدیریت و برنامه ریزی های یکپارچه، انطباقی، مشارکتی، زمینه گرا و تاب آور از استراتژی های اصلی رویکرد منظر در سطح مدیریت بوده که به واسطه دو فرایند برنامه ریزی-سیاست گذاری و تصمیم-پیاده سازی منجر به ایجاد دستورالعمل های اجرایی می شود. این رویکرد از طریق نظارت و کنترل موردارزیابی قرار گرفته و به منظور بسط و توسعه به صورت فرایندی چرخه ای و پیش رونده تحول می یابد.
تحلیل ساختار لحظه در آثار رزمنده-عکاسان جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
45 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نظریه لحظه قطعی هانری کارتیه برسون کشف و شهودی ادراکی از آموزه های بودیسم است. در این نظریه برسون معتقد است که عکاس برای عکس گرفتن باید جذب واقعه شود و در مرکز وقایع قرار گیرد. در این صورت، واقعه همه ضرباهنگ ساختار همان شکل را به خود می گیرد و اگر عکاس بتواند این لحظه را دریابد، لحظه قطعی را دریافته است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر به آن می پردازد که تأثیر نظریه لحظه قطعی در آثار رزمنده-عکاسان جنگ تحمیلی به چه نحو به نمایش درآمده است. بنابراین بازتاب نظریه لحظه قطعی برسون در آثار سه تن از رزمنده-عکاسان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هدف این مقاله است.روش پژوهش: روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اسناد به شیوه کتابخانه ای و نیز مصاحبه میدانی با سه تن از رزمنده-عکاسان برجسته و صاحبنظر، علی فریدونی، سعید صادقی و مهرزاد ارشدی، به عنوان شاهدان عینی وقایع جنگ تحمیلی، با تأکید بر نظریه لحظه قطعی برسون است. گزینش افراد مورد نظر به واسطه خودآموختگی این افراد بوده که برحسب نیاز و اقتضا، مبادرت به عکاسی از فضای جبهه و جنگ کرده اند و در این مقاله با عنوان رزمنده-عکاس از آنان یاد شده است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مقاله حاکی از آن است که کشف و شهود عکاسانه، ذهن ناخودآگاه، ادراکات ذهنی، دیدن و زمان سنجی که از مؤلفه های محوری این نظریه است در آثار رزمنده-عکاسان مذکور نیز موجب شکل گیری جریان خودآموزی و کشف و شهود عکاسانه شده و در آثار آنان قابل مشاهده و تحلیل است.
بررسی نقش دیوارها در خوانش دیالکتیک گسست و پیوند خانه های معاصر مبتنی بر تجربه زیسته کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
25 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از وظایف اصلی معماری تنظیم ارتباط بیرون و درون است. عدم توجه به چگونگی ارتباط بیرون و درون و هم زیستی موجود بین آنها از جمله مشکلاتی است که معماری امروز با آن مواجه است و نتیجه آن کم بهره ماندن محیط زندگی از کیفیت لازم و نارضایتی افراد از فضاهای سکونتی است. دیوارها به عنوان اولین واسطه بیرون و درون، تنظیم کننده دیالکتیک گسست و پیوند انسان و محیط هستند که در ادوار گوناگون، اشکال متفاوتی به خود گرفته اند. چگونگی تأثیرگذاری دیوارها بر ادراک کاربر فضا از دیالکتیک گسست و پیوند پرسشی است که پژوهش حاضر به دنبال فهم آن است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دیوارها در دیالکتیک گسست و پیوند، به دنبال ارائه مدلی برآمده از ادراک کاربر فضاست تا شرح دهنده چگونگی تقابل عوامل گوناگون در این فرایند باشد.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کیفی با پارادایم تفسیری و به روش داده بنیاد صورت گرفته است. با نمونه گیری نظری هدفمند، به روش گلوله برفی، مطلعان کلیدی جهت انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. جمع آوری داده ها تا مرحله اشباع نظری پیش رفت و در نرم افزار «مکس کیو.دی .ای.» مورد تحلیل و کدگذاری سه مرحله ای با روش سیستماتیک اشتراوس و کوربین قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی کرسول ارائه شد.نتیجه گیری: مدل به دست آمده نشان داد که تغییر دیالکتیک گسست و پیوند وابسته به بستر زمانی و مکانی بوده و حاصل تقابل عوامل گوناگون است. در این راستا پدیده مرکزی مدل به دست آمده، به نام مونولوگ دیوار، بیان کننده ادراک فازی کاربر فضا از نقش دیوارها در دیالکتیک گسست و پیوند بود. به این معنی که در طیف گسست تا پیوند بناهای عصر حاضر، نحوه ادراک افراد متمایل به محدوده «بیشتر گسست تا پیوند» بود، ضمن اینکه مؤثرترین پارامتر در نحوه ادراک، پارامترهای فردی شناخته شد.
بررسی عوامل موثر بر ایجاد سرزندگی در فضاهای شهری(نمونه موردی: بلوارطاقبستان کرمانشاه)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
238-250
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل تاثیر گذار بر کیفیت فضای شهری امری ضروری است زیرا در دنیای صنعتی امروز انسان ها بخش عمده ای از زمان خود را در طول شبانه روز در محیط های شهری می گذرانند و کیفیت این فضاها زندگی و سلامت شهروندان را تحت تاثیر قرار می دهد. سرزندگی در فضای شهری فاکتوری است که می تواند به ارتقای کیفیت محیط و زندگی کاربران فضای شهری کمک کند. در همین راستا این پژوهش به بررسی عوامل تاثیر گذار بر سرزندگی در بلوار طاقبستان شهر کرمانشاه به وسیله مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه می پردازد. یافته ها حاکی از آن است که 75% افراد استفاده کننده از این فضا بلوار را فضایی سرزنده می دانند. مهم ترین عوامل موثر بر سرزندگی در فضای شهری از دید کاربران این بلوار سبزینگی در محیط ، وجود درختان و گیاهان، تنوع کاربری، عدم وجود محورهای سواره و اتومبیل گرایی، رضایت فرد از محیط ، میزان استفاده افراد از خیابان مذبور ، وجود سطوح آبی مانند حوض، فضاهای ارتباط جمعی، مکان بازی برای کودکان، استفاده از رنگ های شاد در محیط، استفاده از نورپردازی مناسب و عدم وجود صداهای ناهنجار می باشند. بر طبق یافته ها پیشنهاد می شود برای افزایش سرزندگی و حضور مردم در فضای این خیابان از عناصر شهری متنوع ، انعطاف پذیر و قابل تغییر استفاده شود تا اثر روز مرگی را کاسته و نشاط را به فضا القا کند. از دیگر راهکارها کاهش نقش اتومبیل و افزودن محورهای پیاده و دوچرخه سواری در راستای بلوار است. همچنین وجود کاربری های متنوع مانند مراکز خرید، خرده فروشی ها و مراکز تفریحی در حاض می تواند بلوار را سرزنده تر کند.
مقایسه تفکر واگرا و هم گرا در فرآیند طراحی معماری با تأکید بر آموزش معماری
حوزههای تخصصی:
طراحان و معماران به واسطه فرآیند طراحی به ایده پردازی و طراحی معماری می پردازند و استادان معماری در این راه، نقش بسیار حائز اهمیتی را ایفاء می کنند، زیرا خط فکری و مسیر طراحی را برای طراحان و معماران مشخص می کنند و آزادی عمل آن ها را برای ایجاد طرح های خلاقانه تعیین می کنند. بنابراین، بی شک خروجی و محصول نهایی هر یک از طراحان و معماران بی ارتباط به تفکر اساتیدی که تحت آموزش آن ها بوده اند و یا خواهند بود، نیست. با توجه به اینکه انتخاب هر یک از دو نوع تفکر هم گرا و واگرا در فرآیند طراحی نتایج متفاوتی را در پی خواهد داشت و سیمای شهرها و معماری کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین تفکر واگرا و تفکر همگرا در فرآبند طراحی با تأکید بر آموزش معماری سعی در مشخص کردن راهی برای آموزش معماری به دانشجویان این رشته داشته تا بتواند با رویکردی معاصر، یعنی با در نظر گیری صنعت و تکنولوژی در عصر حاضر و همچنین نگاه به گذشته، بسترساز رشد و پرورش خلاقیت دانشجویان باشد و با آموزش طراحان، شهرسازان و معماران آینده این مرز و بوم، سیمای شهرها و معماری کشور را در یک مسیری بهتر هدایت نماید. روش به کار گرفته در پژوهش پیش رو از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای با استفاده از بررسی منابع موجود در حیطه موضوع مورد بررسی انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که استفاده از تفکر واگر موجب افزایش خلاقیت دانشجویان و ارائه دستاوردهای جدید خواهد شد و توجه به تفکر همگرا نیز، وجود هماهنگی و تناسبات در سیمای شهری، وجود قوانین و ضوابط اجباری و سفت و سخت برای طراحی و هماهنگی و تناسبات در سیمای شهری را در پی خواهد داشت. بنابراین آموزش مطلوب معماری هر دو تفکر واگرا و هم گرا را مورد توجه قرار می دهد.
طراحی فضاهای آموزشی با رویکرد سرزندگی در محیط
حوزههای تخصصی:
امروزه در فضاهای آموزشی با پیشرفت علم و تکنولوژی علاوه بر یادگیری علم و دانش، نیاز ها و خواسته های دانش آموزان از لحاظ بصری و روانشناختی نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. فضاهای آموزشی علاوه بر زیبایی بصری باید عملکرد گرا باشند و با توجه به نیازهای دانش آموزان طراحی شوند که در این راستا باید به عوامل مختلفی از جمله نور، رنگ ، ابعاد کلاس و همچنین شاخصه های آموزشی دانش آموزان،عواملی که در سرزندگی محیط های آموزشی تاثیر بسیاری دارند. بررسی تمامی موارد موجود در فضا و بررسی ادراک و نیازهای دانش آموزان و دانشجویان در رابطه با فضای آموزشی می باشد تابتوانیم ساختمان های فضای آموزشی را هر چه بهتر و دقیق تر منطبق با نیاز ها و روحیات دانش پژوهان طراحی کنیم . با امید به اینکه فضاهای آموزشی برای نسل های آینده جذابتر و کاربردی تر و قابل ارتقاء باشند. هدف از این تحقیق ،بررسی راهکار های مناسب برای طراحی بهتر و باکیفیت در محیط های آموزشی میباشدکه علاوه بر تامین نیاز های بصری افراد،نیاز های ادراکی و احساسی آنان را تامین کندتا بتوان از همه ی جنبه های فیزیکی و روانی دانش پژوه را تحت تاثیر محیط و فضای آموزشی قرار دهیم .تا بتوانیم علاقه به یادگیری را در فضاهای آموزشی بالا ببریم ودانشجویان را به سمت یادگیری و حرکت در فضاهای آموزشی سوق دهیم. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و جمع آوری مستندات و مقالات علمی صورت گرفته است. یافته ها حاکی از آن بود که تاثیر این شاخصه ها و مولفه ها از لحاظ زیبایی شناختی و روانشناسی و همینطور تعیین کیفیت عناصر کاربردی در فضاهای آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است . مقاله پیش رو به صورت جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع و مقالات و تحقیقات علمی می باشد .
چشم انداز پساکرونا و زندگی دوباره پایدار برای کارخانه قند و شکر کهریزک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۹۵-۷۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: مهمترین هدف از پژوهش، معرفی قابلیت ها، ظرفیت ها و جایگاه ویژه آثار میراث معماری معاصر و صنعتی ایران، در معماری و شهرسازی در دوران پساکروناست. ادبیات موضوع نشان می دهد که احیای زندگی دوباره پایدار، برای این ساختمان ها، بخشی از تلاش برای حفظ این بناها در مقیاس فرهنگی، و انتقال آن به نسل های آینده است. روش ها: تحلیل مهمترین تحولات دوره کرونا و همچنین نیازهای پساکرونا، نوعی چارچوب مفهومی ژرفانگر، بر اساس روش تحقیق توصیفی و تحلیلی را ایجاد می نماید. مدل مفهومی پژوهش بر اساس نظریه معماری سرآمد و استاندارد اجرایی ساختمان سالم طراحی شده است. راهبرد اصلی پژوهش، تبدیل عوامل ضعف به عوامل قدرت، و تبدیل تهدیدها به فرصت های موثر، با رویکرد آینده پژوهانه است. کارخانه قند کهریزک به عنوان نمونه ای از میراث مشترک ایران و بلژیک، به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. یافته ها: تحلیل بایسته های طراحی هماهنگ با نیازهای دوران پساکرونا، براساس هفت مفهوم استاندارد در تحلیل و طراحی ساختمان سالم مانند 1- هوا، 2- آب، 3- نور، 4- ذهن، 5- آسایش، 6- تناسب اندام و 7- تغذیه؛ نشان می دهد که کارخانه قند کهریزک از پتانسیل های بالایی برای تبدیل شدن به الگوی معاصرسازی، متناسب با اولویت های معماری و شهرسازی در دوران پساپاندمی برخوردار است. نتیجه گیری: مفهوم سلامت در بازکاربست سبز همساز، مفهومی کلیدی است و با عنایت به آن، پروژه های معاصرسازی آثار میراث معماری معاصر و صنعتی می توانند به ظرفیت هایی رقابت پذیر، در راستای اهداف توسعه پایدار، دست یابند.