مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
گنبدخانه
حوزه های تخصصی:
در زمینه های متفاوتی مورد ارزیابی که بررسی قرار گرفته و معماری به عنوان کالبدی برای زندگی انسان می تواند یکی از مهم ترین زمینه های بروز آن باشد. معماری ایران که یکی از غنی ترین نمونه های معماری بومی با دستاوردهای فرمی و نیارشی قابل ذکر در جهان است، در گذر از دوران اسلامی به یکی از نمونه های موفق معماری مفهومی، معناگرا و عرفانی بدل شد. در عین حال تأثیر کالبد و فرم معماری به عنوان ظرف مکانی که معلولی از فرهنگ جامعه است در بازنمایی این مفاهیم و معانی تأثیر بسزایی دارد. در دوران اولیه ورود اسلام به ایران، شرایط سیاسی و اجتماعی از سویی و الگوی جدید جهان بینی که اسلام به ارمغان آورده بود از سوی دیگر باعث شد تا فرم هایی از معماری به خصوص در مساجد ایران شکل بگیرد که با کالبد معماری ایران تناسب چندانی نداشت، لذا در برهه های زمانی و شرایط مناسب به تدریج این کالبد تغییر شکل یافت و جای خود را به فرم های آشنا و تجربه شده واگذارد. این پژوهش بر آن است تا با محوریت قرار دادن عامل فرهنگ و معماری در این دوره گذار، تأثیر آن را در استفاده مجدد از سه اندام معماری ایرانی یعنی گنبدخانه، ایوان و میان سرا، که به ترتیب نمونه هایی از فضاهای بسته، نیمه باز و باز هستند، و در قالب معرفی و بررسی اندام ها در ابنیه قبل و بعد از اسلام، رهیافتی بر دلایل پایداری آنها پیدا کند.
بازشناسی معماری دوره اتابکان یزد از متون تاریخی؛ نمونه موردی: مجموعه دولتخانه اتابک قطب الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
123 - 138
حوزه های تخصصی:
آثار معماری دوره اتابکان از جمله آثار سرزمینی ایران است که در سیر مطالعات تاریخ شناسانه (کرونولوژیک) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اتابکان ابتدا از سوی سلجوقیان به عنوان مباشر و کمک کار شاهزادگان سلجوقی برگزیده شدند و در نهایت، در زمان افول قدرت مرکزی تبدیل به سلسله های محلی شدند. اینان در هنگامه حمله مغول، آرامش نسبی را در نواحی مرکزی ایران که تحت تسلط آنها بود حفظ کردند. حاصل این اقدام گسترش شهرها و آفرینش آثار معماری فراوان با ویژگی های سرزمینی بارز بود. این مقاله با رجوع به متون تاریخی، به بازشناسی و تحلیل مجموعه دولت خانه اتابک اسفهسالار ابی منصور، معروف به سلطان قطب الدین (615 تا 624) شامل خانه و مقبره و مدرسه، به منزله نمونه ای از آثار دوره اتابکان می پردازد. روش تحقیق، تفسیری تاریخی با رجوع به متون تاریخی و مقایسه و تطبیق بناهای مرتبط است. این مطالعه نشان می دهد که در ترکیب بناهای دوره اتابکان، مدرسه با گنبدخانه به عنوان مدفن در کنار خانه های بزرگ افراد متمول یا حاکمان که معمولاً با عناصر مهم شهری مانند میدان و یا بازار هم جوار بودند، وجود داشته است. در این میان عناصری چون دو منار در دو طرف ورودی بناها، گنبدهای یک پوسته بر روی پلان مربع، گردن هشت گوش گنبد، استفاده از رنگ لاجورد در ترکیب با طلا برای تزئین داخلی بنا در معماری این دوره رایج بوده است.
راهیابی گنبدخانه به مساجد ایران، روایتی از گسست و پیوست فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهارطاق یا گنبدخانه از دوره ساسانی همواره در معماری ایران، نقشی پررنگ ایفا نموده است؛ به طوریکه پس از ورود اسلام نیز با وجود رواج مساجد شبستانی، به طور کامل کنار گذاشته نشده و به حیات خود ادامه می دهد. با این وجود، راهیابی تمام عیار گنبدخانه به مساجد ایران، در عصر سلجوقی صورت می گیرد. معماران ایرانی در سده پنجم، گنبدخانه را در قلب مسجد شبستانی جای داده و با استقرار ایوان ها در چهار سوی حیاط، مسجد چهار ایوانی را به عنوان الگوی رایج در ادوار بعدی شکل می دهند. البته این دستاورد، گسست فضای یکپارچه مسجد شبستانی و بروز برخی تعارضات کارکردی را نیز به همراه دارد؛ که سیر تکامل مسجد در دوران های بعد، تا حدود زیادی معطوف به حل آن می باشد. این مقاله می کوشد پس از تبیین چگونگی راهیابی گنبدخانه به مساجد ایران به روش تفسیر تاریخی، با تطبیق و تحلیل نمونه هایی از دوران سلجوقی تا قاجار، نشان دهد که چگونه معماران، علی رغم برخی دشواری های پیش آمده، سرسختانه کهن الگوی گنبدخانه را حفظ نموده و موفق می شوند از طریق ابداعات سازه ای و هندسی، گسست پدیدآمده را برطرف نموده و ضمن معرفی الگوی ایرانی مسجد، به یک دستگاه فضایی یکپارچه و متنوع دست می یابند. واژه های کلیدی
گونه شناسی شبستان محور مسجدهای تاریخی ایران با بهره وری از سامانه اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، گونه شناسی مسجدهای تاریخی ایران بر مبنای شبستان آنهاست. بدین منظور با بررسی کالبد مسجدها، انواع شبستان تعریف و مسجدهای ایران بر این اساس دسته بندی شدند؛ سپس داده های گونه شناختی رقومی و به صورت توصیفی تحلیل شدند. در گامِ بعدی، اطلاعات گونه شناختی با استفاده از GIS بررسی شده و نقشه های پراکندگی و تراکم و پهنه بندی گونه شناختی مسجدهای تاریخی ایران حاصل شد. اگر انواع کنارِ هم نشینی شبستان ها در کالبد مسجدها را در نظر بگیریم، مسجدهای ایران را می شود در ده گونه ی مختلف جای داد: ستون دار (۵۹.۱۳٪)؛ طنبی (۱۴.۵٪)؛ طنبی و ستون دار (۶.۰۲٪)؛ ستون دار و مرکب (۵.۷٪)؛ ستون دار و گنبدخانه (۳.۷٪)؛ طنبی و گنبدخانه (۳.۰۶٪)؛ مرکّب (۲.۹۶٪)؛ گنبدخانه (۲.۸۵٪)؛ ستون دار و گنبدخانه و طنبی (۱.۶٪)؛ طنبی و مرّکب (۱.۳۷٪). گونه هایی که در کالبد خود از شبستانِ مرکّب یا شبستان گنبدخانه بهره برده اند، عمدتاً در نواحی مرکزی ایران و، به تعدادی کمتر، در خراسان حضوری پررنگ دارند؛ حال آنکه در نواحی غربی و جنوبی و شمالی ایران، گونه ی غالب گونه مسجد ستون دار است. گونه مسجد طنبی هم در برخی شهرستان های جنوب شرق ایران غالب است و نیز در دیگر نواحی هم حضوری قابل توجه دارد. همچنین تنوع گونه بندی مسجدها، عمدتاً مربوط شهرستان های مرکزی ایران است و در بیشتر شهرستان های ایران، تنوع گونه ها اندک است یا غالب بودن یک گونه (عمدتاً ستون دار)، چشمگیرتر است.
بررسی ظرافت شکل در گنبدخانه های ایرانی (سده های نهم تا دوازدهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت گنبدخانه در معماری ایران سبب گردیده تا از نظر تأثیرگذاری زیبایی شناختی، همواره موردتوجه طراحان باشد. هدف از پژوهش حاضر، بازشناسی ویژگی های شکلی، هندسی و تناسباتی بناهای گنبدخانه ای با پوشش نار در دوره ی اسلامی با توجه به کیفیت بصری ظرافت است. به این منظور، ابتدا به شناخت ساختار و گونه های مختلف و روند تحولات شکلی گنبدخانه ها اقدام گردید. سپس 18 بنای گنبدخانه ای از میان آرامگاه ها در بازه ی زمانی سده های نهم تا دوازدهم هجری انتخاب و با استفاده از روش مدل سازی و طراحی ابزار تحلیل هندسی بر پایه ی پنج ضلعی منتظم، خصوصیات هندسی بررسی و در گام بعد بر اساس تعریف چهار شاخص (سنجه)، تحلیل گردید. یافته ها نشان داد طرح گنبدخانه ها در بازه ی زمانی موردبررسی، از چارچوب مشترکی برخوردار است به طوری که در اغلب نمونه ها، کشیدگی ارتفاعی گنبد بیش از دو قسمت ساقه و پایه بوده و بخش فوقانی، بیش از نصف ارتفاع بنا را به خود اختصاص می دهد. درعین حال تفاوت هایی در نمونه های این دو دوره به خصوص از نظر شکل و تناسبات بخش فوقانی دیده می شود؛ به طوری که ظرافتِ کشیدگی در دوره تیموری و نیز اوایل صفوی؛ و ظرافتِ هماهنگی در دوره صفوی نمود بیشتری دارد. الگوی مشترک هندسی و شاخص های ارائه شده در این مقاله به عنوان دو روش مکمل یکدیگر می توانند در ارزیابی زیبایی شناختی گنبدخانه های مشابه به کار گرفته شوند.
خاستگاه تعدد گنبدخانه در مسجد جامع سمرقند (بی بی خانم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد بی بی خانم سمرقند با چهارایوان و سه گنبدخانه در یک میانسرا از آثار مهم دوره تیمور است که کمتر به چند گنبدخانه ای بودن آن توجه شده. برای یافتن ریشه های طرح مسجد که هدف پژوهش است، ضمن بررسی متون تاریخی دوره تیموری با استفاده از روش تفسیری- تاریخی و بررسی پژوهش های معاصر و قیاس آن ها با هم به روش استدلال منطقی، به این سوالات باید پاسخ داد که الگوی مسجد بی بی خانم را در کجا می توان یافت؟ و چه نمونه های دیگری با این ساختار وجود دارد؟ متون تاریخی به بازدید تیمور از مسجد جهان پناه دهلی، حمل مصالح برای ساخت مسجد از هند اشاره کرده اند و ازطرفی وجود تجارب بناهای چهارایوانیِ سه گنبدخانه ای مانند رباط شرف و رباط ماهی در پیش از این، بعلاوه گرایش عظمت گرای به ارث رسیده از دوره ایلخانان و گنبدخانه های رفیع مقابل هم در بناهای آن دوره مجموعا می تواند ایده های اصلی طراحی مسجد جامع سمرقند را تدوین کرده باشد. این طرح برای مسجد در ایران مورد اقبال قرار نگرفت و بجز در جامع عباسی در دوقرن بعد تکرار نشد. عملکرد گنبدخانه های جانبی بی بی خانم و جامع عباسی عبادی و در بنای جهانپناه، همچون جامع یزد که درپیش از آن ساخته شده ارتباطی است.