فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
157-142
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این پژوهش خاتم کاری به عنوان بخشی از تزیینات معماری مورد نظر بوده که در این راستا به در ورودی امامزاده زید (ع) در شهر تهران و در ورودی محفوظ در موزه ملی ایران پرداخته شده است. هدف از پژوهش، مستندنگاری و تحلیل تخصصی درهای ورودی نامبرده، جهت دستیابی به اطلاعات تخصصی و فنی است. روش ها: خاتم کاری یکی از روش های تزیین سطح اشیای چوبی است که از دوره آل مظفر تاکنون آثار قابل توجهی در گنجینه های هنری از آن بر جای مانده است. از منظر روش شناسی، مطالعات صورت گرفته به صورت ترکیبی بوده و در آن از رهیافت زمینه ای استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت بررسی میدانی و کتابخانه ای بوده است. همچنین دو در ورودی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. یافته ها: بررسی های صورت گرفته حاکی از آنست که پژوهش حاضر نقش مؤثری در واکاوی مؤلفه های نوآوری خاتم کاری دوره ی قاجار در دو اثر مورد مطالعه و جایگاه آن در تزیینات معماری داشته و همچنین مستندنگاری و تحلیل اطلاعات تخصصی حاصله کمک به ارتقای دانش حفاظت و نگهداری اثر دارد. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش حاکی از آنست که درهای ورودی مورد مطالعه از جمله آثار شاخص دوره ی قاجار بوده که مؤلفه های نوآوری همچون خاتم معرق و خاتم به شیوه ی چیدمان گره در آن ها مشاهده می گردد. واکاوی و تحلیل این مؤلفه ها نقش مؤثری در حفظ آثار و همچنین به صورت اطلاعات مفید در راستای حفظ و نگهداری اثر به شمار می آیند.
بهبود سیرکولاسیون بناهای فرهنگی با فرم یابی مدل استریوتومیک و معیارهای پیش بینی کننده نحوفضا (مطالعه موردی: پردیس سینما ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
53 - 64
حوزههای تخصصی:
طراحی پلانهای طبقات و سیستمهای گردشی برای جهتیابی کارآمد، بهعنوان یکی از مسائل مهم طراحی مورد توجه معماران است. در این مطالعه، از روش الگوی حرکت دایرهای مبنی بر سهولت مسیریابی با روش تکنیک نحو فضا، جهت تعیین الزامات طراحی و فرمیابی مدل استریوتومیک استفاده شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و ماهیت با روش تحلیلی و میدانی به شیوه آمیخته طبقهبندی شده است. درگردآوری دادههای پژوهشی از مطالعات کتابخانهای و نرمافزارهای شبیهسازی به کار گرفته شده است. برای تحلیل آزمونهای نقشه محوری، گراف نمایانی نحو فضا، شاخصهای اتصال، و همپیوندی و برای فرمیابی مدل، از نرمافزار راینو استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که طرح حرکت شعاعی با ویژگی شاخص فضای میانی مرکزی با بیشترین مقدار در هر دو آزمون باعث سهولت مسیریابی براساس تحلیلهای نحو فضا است. بنابراین فضای میانی مرکزی بهعنوان پارامتر اصلی طراحی در ارائه مدل استریوتومیک مورد توجه قرار گرفته است.
فراتحلیل چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران؛ چشم اندازی برای مطالعات و اقدامات آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
114 - 137
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران همواره در راستای تحقق بخشیدن به اهداف خود از مرحله ی تهیه تا اجرا با چالش هایی مواجه بوده اند که این چالش ها اغلب مانع اجرای طرح ها می شده و یا اجرای آن ها را با شکست مواجه کرده است. شناسایی و درک صحیح این موانع گامی اساسی در راستای چگونگی رفع آن هاست.
هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناخت چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران به منظور یافتن اولویت های پژوهش های آینده از طریق فراتحلیل مطالعات انجام شده در این حوزه است.
روش: روش پژوهش «فراتحلیل بر مبنای نظریه ی زمینه ای» است. نمونه گیری و غربال مقالات با استفاده از معیارها و در طی چند مرحله صورت گرفته است. در تجزیه و تحلیل نمونه ها، از طریق کدگذاری باز، اشارات مستقیم و غیرمستقیم مطالعات به موانع و علل عدم تحقق برنامه های حفاظت استخراج گردیده است و در گام بعد، با استفاده از کدگذاری محوری و انتخابی، کدها دسته بندی شده، رابطه بین مقوله ها تحلیل و مفاهیم اصلی شکل داده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 9 مقوله ی «چالش نهادی و مدیریتی میراث»، «چالش محتوایی و معنایی طرح ها و برنامه ها»، «چالش رویه ای و روش شناختی»، «چالش فرهنگی و اجتماعی»، «چالش های اقتصادی»، «چالش حقوقی، قانونی، ضوابط ومقررات حفاظت و توسعه»، «چالش قدرت و سیاست»، «چالش زمان» و «چالش دانش و تخصص» استخراج و طبقه بندی شدند. در این راستا مقوله ها و کدهای مربوطه دارای هم پیوندی عمیقی بوده و بعضاً از هم تأثیر گرفته و برهم تأثیرگذارند، به نحوی که برطرف نکردن یک مانع یا چالش، موجب ایجاد یا تشدید مانعی دیگر خواهد شد.
نتیجه گیری: چهار مؤلفه «چالش نظری و ادبیات بومی در حوزه ی مرمت و حفاظت شهری»، «چالش معنایی واژگان مرمت و حفاظت»، «شکاف بین تئوری و عمل» و «نوآوری و تکنولوژی» به عنوان خلأهای اصلی مطالعات پیشین و لزوم در اولویت قرار گرفتن آن ها به منظور بررسی در مطالعات آتی معرفی گردیدند.
People how Preference Places for Leisure and Recreation (Case Study: Tehran, District 2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
25 - 36
حوزههای تخصصی:
Today, spending leisure time has become part of humans' lives which can take on various forms. Spending leisure time, on the one hand, and the priority of selecting a place, on the other hand, differ from each other. The main research question is How are leisure places selected and prioritized in a case study of Tehran's District 2? To answer this question, factors affecting an individual's preference for leisure and recreational places were determined. The statistical population consisted of 384 people. Using a questionnaire, residents' views on their tendency to spend their leisure time and their preference for the use of 18 leisure places across district 2 were evaluated. The theoretical framework of the research expresses that the type and quality of leisure spaces on the one hand (recreation and place aspects) and the individual's lifestyle (individual and cultural features in the geographical and social environment) are influenced by the time factor (access and availability), On the other hand, are influential in leisure time preferences. Research results indicated that individual characteristics, gender, age, and marital status were significantly correlated to selecting the type and leisure-recreation places. Also, Friedman test results suggested that as regards spending leisure time, going to cafés and restaurants held the highest thematic preference, while going to local parks had the highest location-based preference.
تبیین تغییرات رفتار تعاملی در فضای عمومی تحت تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
129-149
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تأمل واقع شده تأثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متأثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تأثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.
تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی تأثیر آن بر توسعه پایدار در حوزه نفوذ شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۳۹-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی یکی از مهمترین چالش های توسعه شهری در ایران است. هدف پژوهش، بررسی روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تأثیر آن بر مؤلفه های توسعه پایدار، و پیش بینی روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی در حوزه نفوذ شهرستان شهریار است. روش ها: این پژوهش نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی _ تحلیلی است. با بهره گیری از تصاویر ماهواره لندست طی دوره زمانی 1375 الی 1395 به بررسی و تحلیل تغییرات سطوح کاربری شهرستان شهریار پرداخته شده و با استفاده از نرم افزار ENVI تصحیح رادیومتریک می شود. برای بررسی تأثیرات تغییر کاربری اراضی بر مؤلفه های توسعه پایدار از روش پرسشنامه استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج اراضی سکونت گاهی در طول زمان مورد مطالعه (1996 تا 2016) روند صعودی را با نرخ رشد سالانه برابر با 117 هکتار در سال تجربه کرده است. همچنین روند کاربری اراضی باغی و زارعی نیز به صورت افزایشی با نرخ متوسط به ترتیب 200 و 37 هکتار در سال است. اراضی کشاورزی ابتدا روند کاهشی را تجربه کرده (8 در صد)، سپس دوباره افزایش یافته (16.7 درصد) و برآیند آن در دوره مطالعاتی افزایشی (8.7 درصد) بوده است. اراضی بایر نیز دارای نرخ کاهشی 30 درصدی در منطقه است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش، بر اهمیت و تاثیر چشمگیر تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی، بر مؤلفه های توسعه پایدار تاکید دارد و به خوبی نشان می دهد که تغییرات کاربری اراضی تأثیرات منفی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضایی در راستای توسعه پایدار را به بار می آورد.
بررسی تطبیقی میزان اثرگذاری مصالح خنکِ حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2، بر دمای هوا به عنوان یک پارامتر میکرواقلیم شهری، در سطوح افقی و عمودی فضای شهری مطالعه موردی: میدان محله جلفا؛ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۸۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: توجه به ظرفیت های سطوح شهری در بهبود میکرواقلیم شهری طی سال های اخیر زیاد شده است. در این میان چالش استفاده از مصالح خنک در سطوح شهری به منظور تغییر در میکرو اقلیم حائز اهمیت است. چون سطوح شهری از دو نوع سطوح افقی (روسازی ها) و سطوح عمودی (جداره های شهری) تشکیل شده است که به دلیل جهت قرارگیری آن ها، اثرات متفاوتی را ایجاد می کنند. این پژوهش به بررسی اثرگذاری مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2در فضای شهری میدان پرداخته است. روش ها: این مطالعه به صورت تجربی، ارزیابی این مصالح را روی سطوح افقی و عمودی شهری را با استفاده از نرم افزارENVI-met(v4) در فضای میدان شهری بررسی نموده است. مطالعات پیشین در این زمینه نشان می دهد تاکنون عملکرد حرارتی این مصالح در سطوح شهری بررسی نشده است و اکثر مطالعات انجام شده در این زمینه به بررسی ویژگی خود تمیز شوندگی آن ها پرداخته اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد با استفاده از این مصالح در روسازی میدان، دمای هوای فضای شهری در ارتفاع 1.5 متر حدود 0.6 درجه سانتی گراد کاسته شده است. چون روسازی میدان حدود 16 درجه سانتی گراد خنک تر شده است. و اگر در جداره های شهری میدان از این مصالح استفاده شود، تغییر محسوسی دردمای هوا ایجاد نمی شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد اگر در سطح افقی میدان از این مصالح استفاده شود، علاوه بر مزیت ارزشمند خود تمیزشوندگی آن، تاثیر بسزایی در کاهش دمای هوای میدان محله جلفا دارد. ولی در جداره های شهری میدان، تنها اثر خود تمیز شوندگی دارد و دمای هوای میدان تغییر محسوسی نمی کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش منجر به افزایش آگاهی در عملکرد حرارتی مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستیTiO2، در دو سطح عمودی و افقی خواهد شد. به عبارتی استفاده از این مصالح در سطوح افقی علاوه بر خاصیت خود تمیز شوندگی برای میکرواقلیم شهری نیز منفعت دارد. بهبود میکرواقلیم شهری منجر به افزایش کیفیت فضای شهری میدان محله جلفا می شود.
مطالعه سه پرده نقاشی بشارت مسیح از مارتینی، داوینچی و روستی با رویکرد آیکونوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
21 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: موضوع بشارت تولد حضرت مسیح (ع) به حضرت مریم (س) توسط جبرئیل، در کنار دیگر روایت ها با موضوعات مذهبی از جمله؛ به صلیب کشیدن مسیح و قیامت، همواره مورد توجه هنرمندان و نقاشان در دوره های گذشته بوده است. در این پژوهش سه اثر در سه دوره زمانی متفاوت با موضوع بشارت تولد حضرت مسیح از سه هنرمند، سیمونه مارتینی، لئوناردو داوینچی و دانته گابریل روستی از منظر آیکونوگرافی، مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرد. آیکونوگرافی، نوعی روش تحقیق کیفی و هم چنین شاخه ای از تاریخ هنر است، که بنیان گذار آن اروین پانوفسکی، چهره برجسته مکتب واربورگ است. تلاش بر این است تا به این سؤالات پاسخ داده شود: در نمایش داستان بشارت، هنرمندان برمبنای معیارهای آیکونوگرافی، به تببین کدامین ارزش های نمادین آن پرداخته اند؟ با توجه به روایات کتب مذهبی چرا در سه تابلو بشارت مسیح، اثری از حضور یوسف نیست؟
هدف پژوهش: توصیف ساختار تصاویر و شناسایی نقش مایه ها و روابط میان روایت و تصویر بشارت مسیح، هم چنین بررسی موضوع و مضمون آن، با تکیه بر منابع تاریخی در نهایت تببین ارزش های نمادین آن، هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش به صورت تاریخی و توصیفی مبتنی بر الگوی چارچوب و رویکرد نظری پانوفسکی است.
نتیجه گیری: با توجه به روایت های متفاوتی که در مورد نحوه و چگونگی خبردادن تولد حضرت مسیح توسط فرشته پروردگار، جبرئیل، صورت گرفته است، قواعد و ارزش های نمادین حاکم بر هر دوره در گذر زمان، موجب قرابت ها و دلالت های معنایی و محتوایی در تجسم این داستان در قالب تابلوی نقاشی شده است که زمینه ساز یافته های این پژوهش است.
Impact of Southern Window-to-Floor Area Ratios on the Thermal Performance of the Settlement in the Hot and Dry Climate (Case Study: Kashan City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
87 - 96
حوزههای تخصصی:
A major party of generated energy is now used for heating and cooling buildings. Hence, it is beneficial to apply solutions that reduce the thermal load of buildings. However, solutions for energy consumption reduction always face barriers. Optimizing window proportions in energy consumption saving is highly influential in this case. The window is one of the main components that receives solar radiation energy but also serves as a thermal bridge transmitting energy from interior to exterior space. This s tudy inves tigates the climate conditions of Kashan. It determines materials as cons tant variables to examine the impact of southern window-to-floor area ratios on the thermal performance of settlements in hot and dry climates to achieve higher efficiency of this element using simulation of different models through EnergyPlus software. This s tudy then examines the cooling and heating load created in interior space considering variable elements of ratios, window elongation, and window-to-floor ratio, using single and double-glazed glass and its analysis considering meteorological data of this city using EnergyPLus software. Finally, the mos t optimum southern window-to-floor ratio was determined. This s tudy aims to achieve efficiency and the highes t impact of the southern side's window of a building on the thermal performance of the building by simulating various models through EnergyPlus software. This s tudy has used the descriptive-analytical method, then analyzed the obtained results, and las tly outlined the priority of application among models as follows:1.38 ratio, 1 ratio, and 1.95 ratio. In contras t, the mos t optimum window ratio is a 15% window-to-floor ratio with 1.38 proportions and eas tern and wes tern elongation using double-glazed glass.
جایگاه هنر حکاکی خطوط و کنده کاری نقوش در فیروزه تراشی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
199 - 218
حوزههای تخصصی:
هنر فیروزه تراشی و حکاکی خطوط روی سنگ فیروزه یکی از هنرهای سنتی و زینتی است که از گذشته های دور در شهر مشهد رواج دارد. شهر مشهد از سوی شورای جهانی صنایع دستی به عنوان شهر جهانی سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی انتخاب شده است. هنر حکاکی یکی از زیرمجموعه های هنر فیروزه تراشی است و هنرمندان حکاک، خطوط و نقوش را با دقت بر روی نگین حک می کنند. هنرمندان فیروزه تراش، با تراش فیروزه به شکل حروف خوش نویسی، موفق به ساخت تابلو های زیبا از این گوهرسنگ آبی فام شده اند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه شکل های تراش، فرم خطی نگین فیروزه، شناخت و تحلیل انواع خطوط و نقوش در هنر حکاکی و فیروزه تراشی مشهد است. پرسش اصلی پژوهش این گونه تبیین می شود: تنوع تراش، انواع خطوط و نقوش، ابزار و روش کار در هنر حکاکی و فیروزه تراشی معاصر مشهد از نظر کیفی کدام است؟ روش انجام این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و جامعهٔ آماری آن، فیروزه تراشی معاصر مشهد بوده و نمونه گیری به شیوهٔ هدفمند انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای تراش نگین در دوره معاصر علاوه بر شکل های پیشین (دایره، بیضی) از مربع، مخروطی، استوانه ای، چندضلعی و نقوش اسلیمی و ختایی نیز استفاده می شود. حکاکی شمایل و کتیبه نویسی اسامی و ادعیه با خطوط ثلث، نسخ و نستعلیق بر نگین فیروزه به صورت سفارشی انجام می شود. با توجه به استفاده از ابزار و روش های نوین، کیفیت تراش فیروزه بیش تر از گذشته شده است. به علت محدودیت تعداد هنرمندان حکاک، کمبود، گرانی و درجهٔ سختی سنگ فیروزه، حکاکی آن به لحاظ کمّی جایگاه مناسبی ندارد. در ساخت تابلو های فیروزه، بیش تر از خط شکسته نستعلیق استفاده شده و جهت تراش حروف، اغلب از فیروزهٔ احیاشده کرمان و فیروزه بدلی استفاده می شود.
سیر تحولات کتیبه نویسی به قلم نستعلیق (با تمرکز بر کتیبه نویسی در معماری) از دوره تیموری تا دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
73 - 86
حوزههای تخصصی:
از عناصر مهم تزئینات معماری پس از اسلام کتیبه نویسی است. پس از پدید آمدن انواع قلم در خوشنویسی اسلامی، شیوه های متنوع کتیبه نویسی و اجرای کتیبه نیز پدید آمد. از کتیبه تعریف های گوناگون ارائه شده است اما ملموس ترین تعریف آن نوشته ای است بر هر سطحی یا شیئی غیر از کاغذ، و تعریف اصطلاحی کتیبه که ساحت ویژه نیز به آن می بخشد نوشتن بر بخش هایی ویژه از بنا است، بنابراین بهتر است بین نوشته بر اشیاء سفالی، فلزی، قالی و ... با کاربرد کتیبه در معماری تفاوت قائل شد. نکته قابل توجه دیگر این است که اگر انواع این نوع نوشته را بر اشیاء و بوم های غیر از کاغذ کتیبه بنامیم در تاریخ گذاری قدمت کتیبه در اقلام گوناگون باید تجدید نظر کرد.در این نوشتار محور بحث کتیبه در معماری به ویژه کتیبه نویسی به قلم نستعلیق است و پرسش اساسی مقاله از چگونگی سیر تحولات کتیبه نویسی به قلم نستعلیق در معماری ایران، از ابتدای پیدایش تا دوره قاجار، در فرم، محتوی، مصالح و ساختار ترکیبی است. البته کتیبه هایی که با هدف و مبتنی بر اصول خوشنویسی و در پیوندی ارگانیک در تزئینات بنا به وجود آمده باشد. ازجمله خطوطی که در کتیبه نویسی کاربرد فراوان پیدا کرد خط یا قلم نستعلیق است. قدیمی ترین کتیبه نستعلیق در قرن نهم ق (840 ق) در آستانه شاه نعمت الله ولی نوشته شد. و پس ازآن در اواخر قرن نهم و به ویژه در نیمه اول قرن دهم در قزوین و اصفهان رواج یافت. اما کتیبه نستعلیق در این دوره به عنوان کتیبه های فرعی و بیشتر با مضمون اشعار فارسی یا لوحه های احداثیه کاربرد دارد. مهم ترین دوره در کتیبه نویسی به قلم نستعلیق دوره فتحعلیشاه قاجار است. تحولات عمده در کتیبه نویسی این دوره در سه مقوله ترکیب در کتیبه، مکان کتیبه و مصالح کتیبه قابل بررسی است. قلم نستعلیق در این دوره مهم ترین قلم برای کتیبه نویسی است و برخلاف دوره های پیشین در دوره قاجار کتیبه های اصلی بنا به قلم نستعلیق نوشته می شود. در این دوره مصالح و روش های کتیبه نویسی نیز دستخوش تحول شده و کتیبه هایی به روش میناکاری روی خشت طلا، نقاشی پشت شیشه و قطاعی نشانگر استفاده از مصالح و روش های نو در کتیبه نویسی دوره قاجار است. این پژوهش با هدف بررسی بنیادین سیر تحولات کتیبه نویسی به قلم نستعلیق از قرن نهم تا پایان دوره قاجار و به روش توصیفی_ تحلیلی انجام می پذیرد.
بازخوانی میراث معاصر تهران و الگویابی برای هویت شهری در معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۱۷۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: شهر تهران به عنوان پایتخت ایران اسلامی، نیازمند برخورداری از هویت اسلامی ایرانی است. تهران در دوره مدرن سابقه ای قوی و ارزشمندی دارد، هرچند این قدمت تاریخی طولانی نیست. شکل گیری تهران جدید در کمتر از سه قرن قبل و تحولات چشمگیر آن در یکصد و پنجاه سال قبل، مشکلات فراوانی را برای آن ایجاد کرده است. مهمترین چالش شناسایی شده، ضرورت بازخوانی میراث معاصر تهران، با هدف الگویابی برای هویت شهری در معماری و شهرسازی آن است. روش ها: پژوهش رویکردی کیفی دارد و از منظر روش شناختی، «فراتحلیل» شناخته می شود. تکنیک انجام پژوهش، تحلیل اسنادی است که از طریق آن پژوهش به بررسی و مداقه در ادبیات موضوع و اسناد بالادستی می پردازد. تکیه به «تمام پژوهی» و «اشباع نظری»، اعتبار ویژه ای به نتایج پژوهش داده است. یافته ها: دستاوردهای پژوهش به مفاهیمی دهگانه اشاره دارد که بازشناسی هویت مدرن شهر تهران، و بازطراحی هویت اسلامی ایرانی شهر تهران از طریق آن ها ممکن است. مواردی چون 1- خیابان، 2- فضای باز شهری، 3- اماکن مذهبی، 4- هندسه شهر، 5- محله های شهری، 6- فضای بینابینی، 7- فضای فرهنگی در شهر، 8- سکونت، 9- میدان های شهری و 10- آموزش و فضاهای آموزشی. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر اهمیت «هویت بخشی شهری»، «مردمی سازی» و «هوشمندسازی» به عنوان ارکان سه گانه هویت اسلامی ایرانی در حوزه وظایف و ماموریت های سازمان زیباسازی شهر تهران تاکید دارد؛ موضوعی که برای تحقق تحقق چشم انداز «تهران؛ کلانشهر الگوی جهان اسلام» و ابعاد مختلف آن لازم و ضروری است.
مطالعه تطبیقی فرم و تزئینات شمشیرهای دوره صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
شمشیر همواره در جنگ های باستانی مورد توجه بوده است. فرم، تزئینات و کاربری آن در طول زمان دچار تغییرات فراوانی گشته است. در دوران صفوی و قاجار تغییرات محسوسی در آن پدیدار آمده که بر همین اساس اصلی ترین سؤال مطرح شده این است که شمشیرهای دوره ی صفوی و قاجار واجد چه ویژگی هایی هستند؟ هدف در مرحله نخست شناخت عناصر تزئینی بکار رفته در شمشیرهای دوره صفوی و قاجار بوده و در مرحله بعد بررسی تفاوت ها و شباهت های نمونه های پژوهش از لحاظ فرم و تزئینات است. ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی و تاریخی با رویکرد تطبیقی، با تکیه بر منابع اسنادی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی (مشاهده ای) به بررسی شمشیرهای دوران صفوی و قاجار پرداخته شده است. روش نمونه گیری مورداستفاده در این تحقیق به شکل طبقه ای است. جامعه آماری بر اساس نام پادشاهان به چند زیرجامعه تقسیم شده و از هرکدام از زیر جامعه ها به شکل تصادفی دو شمشیر انتخاب شده است. از نتایج حاصل چنین برمی آید که جنس تیغه و برخی تکنیک های تزیین همانند طلاکوبی و حکاکی در هر دو دوره ثابت بوده است. در ارتباط با تفاوت ها می توان به این موارد اشاره کرد: افت کیفیت مواد اولیه، تغییر فرم تیغه، افزایش تکنیک های تزیین به خصوص در دسته شمشیرها. در کل شمشیر سازی دوران قاجار را می توان تداوم شمشیر سازی صفویه، با تأثیر از غرب دانست که در آن صنعتگر به قدری در این تأثیرپذیری غرق گشته که به روز کردن کاربری آن، بر طبق نیازهای روز را از یاد برده و همین امر سبب زوال این صنعت گران قدر گشته است.
Intricacy of Architectural Design Process as a Heterogeneous Network(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
15 - 26
حوزههای تخصصی:
Architectural design has grown alongside the expansion of digitalism's aspects, and design initiatives are the product of several collaborations, interactions, and nodes. Focusing on an architectural competition as a case s tudy, this article demons trates how the architectural design process works by highlighting the characteris tics of a network produced by the assemblage between heterogeneous nodes. These assemblages could modify every design phase and outcome according to their s trengths and weaknesses. Therefore, the socio-technical aspect of the design process is used to demons trate the reciprocal relationship between nodes as humans and nonhumans. This paper uses a qualitative approach by using the methodological aspect of actor-network theory to map the intricacies of the design process from three independent narrations to give complementary components to form the design process's multiplex network. Thus, the s tudy proposes a paradigm for exhibiting and grasping the complex data network in architectural design and boos ting the value of unseen data that may significantly impact outcomes.
سیر دگرگونی تصویر بازنمایی شده از بافت تاریخی تهران در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
79 - 90
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به ویژه در بافت های تاریخی، تحولی را از سر گذرانده اند که حاصل فرایندهای معنازدایی و ارائه صورت بندی های جدید از بافت های ناکارآمد شهری است. فرایندی که به افول کیفیت و به تبع آن دگرگونی زندگی روزمره ساکنین در این بافت ها می انجامد. از آن روی که فضاهای سینماتیک به عنوان یک فضای برساخته، به بهترین نحو، منطق سرشت نمای زندگی روزمره شهری را منعکس می کنند، نگاه به فضاهای شهری از دریچه سینما، شاید رهیافتی باشد که شیوه نوینی از مواجهه با فضا و تاریخ را ممکن می کند. از این رو شناسایی و طبقه بندی مضامین شهری و الگوهای غالب زیست روزمره ساکنین بافت تاریخی تهران، از خلال داده های تصویری و روایی فیلم های سینمای ایران هدف اصلی پژوهش است. نوشتار حاضر از روش تحلیل مضمون بهره می برد و می کوشد تا نگرشی نوین نسبت به تحولات فضایی در محدوده تاریخی تهران اتخاذ نماید. برای این منظور تعداد 30 اثر سینمایی داستانی از سینمای ایران بین سال های 1398- 1343 به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. بر اساس یافته های پژوهش، سینمای ایران تصویری واجد معنا از ارتباط میان سیر تحول فضاهای شهری و الگوهای زیست روزمره ساکنین بافت تاریخی تهران، ارائه می نماید. این الگوها در قالب پنج مضمون با عناوین استحاله شهری، تحولات بافت اجتماعی محلات تاریخی تهران، گشتن و کاویدن در شهر، زندگی جمعی در خانه کاروان سراگونه و مقاومت در متن زندگی روزمره محلات تاریخی تهران صورت بندی می گردد. به نظر می رسد که تصویر بازنمایی شده از زندگی روزمره ساکنین این محدوده در فیلم های سینمای ایران، با عبور از دهه های 70 و 80 به شدت دچار خدشه شده و فضاهایی که روزگاری به عنوان جایگاه تعاملات روزمره و شکل گیری کنش و دادخواهی بازتاب می یافتند، امروزه با تزریق معنای جدید به درون بافت و دست کاری تصویر ذهنی شهروندان از این محدوده، به فضاهایی ناامن و جداافتاده از جریان زندگی شهر بدل شده اند.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
195 - 235
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از اساسی ترین مقوله های علوم اجتماعی است که بر ابعاد عینی و ذهنی متمرکز است. محتوا، نوع و کیفیت شبکه روابط و تجربیات مشترک تأثیرات زیادی بر موفقیت افراد در حوزه های مختلف زندگی آن ها و کل کیفیت زندگی شان دارد. در شهر کرمانشاه وجود محورهای عبوری در بخش هایی از شهر تغییرات کالبدی و گسست اجتماعی را در پی داشته است. باهدف سنجش رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه، مفاهیم سرمایه اجتماعی با ابعاد ساختاری، شناختی، هنجاری و کیفیت زندگی با ابعاد عینی و ذهنی بررسی شد. جامعه آماری ساکنان مناطق 1، 2 و 4 شهر کرمانشاه بوده اند و از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در بخش استنباطی و برای سنجش رابطه متغیرهای سرمایه اجتماعی و ابعاد آن و کیفیت زندگی با ابعاد آن از نرم افزار SPSS استفاده شد و رابطه همه متغیرها در فاصله اطمینان 95% معنادار و مثبت بود. با استفاده از نرم افزار AMOS و رسم مدل معادلات ساختاری مشخص شد که سرمایه اجتماعی شناختی بیش از متغیرهای دیگر در تغییرات کیفیت زندگی سهم دارد. درواقع افزایش سرمایه اجتماعی گامی در جهت ارتقای کیفیت زندگی است و روابط و الگوهای پیوندهای اعضای جامعه می تواند در کیفیت زندگی آن ها مؤثر باشد.
مسیریابی و فضاهای درمانی: تحلیل رفتار مسیریابی در شرایط اضطرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
27 - 43
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی مداوم ساختمان ها و شهرهای معاصر- خصوصا در شرایطی که فرد با محیط آشنایی ندارد- روابط انسان- محیط را دچار چالش می کند. بیمارستان ها به لحاظ ماهیت وابسته به عملکردهای خاص، عموما بناهایی پیچیده و بستر ایجاد تنش و اضطراب ارزیابی می شوند. در چنین شرایطی، یافتن مسیر صحیح و رسیدن به مقصدی مشخص در کمترین زمان، مطلوب کاربران فضاست. این تحقیق با مراجعه به متون پیشین و نیز مشاهده و مصاحبه با کاربران، کارمندان و متخصصان حوزه طراحی بیمارستان، ضمن تبیین مفهوم مسیریابی، به بررسی استراتژی های مسیریابی، از طریق مشاهده، ترسیم نقشه های رفتاری و پرسش و پاسخ با 9 نفر از زنان و مردان شرکت کننده در آزمایشی در محیط درمانی پرداخت. نتایج این پژوهش سه حالت رفتار در شرایط اضطرار -از نظر انطباق با استراتژی های مسیریابی- را نشان داد: افراد بر خلاف نتایج حاصل از مبانی تئوریک عمل کردند؛ رفتار افراد منطبق با استراتژی های مسیریابی بود؛ رفتار مسیریابی به جهت انطباق یا عدم انطباق با یافته های قبلی، نیازمند واکاوی بیشتر بود. همچنین، هرچه محیط بر رفتار فضایی افراد سازگارتر باشد، مسیریابی در آن فضا موثرتر خواهد بود. یافته های حاصل از این پژوهش می تواند معماران و طراحان را در طراحی فضاهای پیچیده درمانی یاری رساند.
فرم یابی، ساخت و کنترل هندسه ی سازه های قیچی سان فرم آزاد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
211 - 224
حوزههای تخصصی:
سازه های تطبیقی با یکپارچه سازی سه بخش اصلی حسگر، پردازشگر مرکزی و کنترل گر، خود را با تغییرات محیطی منطبق می سازند. برای مدلی از انطباق با تغییرات محیطی که حرکت کل یا بخشی از سازه را می طلبد می بایست سیستم های سازه ای مناسبی ارائه شده تا قابلت حرکت و گسترش پذیری را فراهم سازند. هدف اصلی مقاله ی حاضر فرم یابی، ساخت و کنترل هندسه ی سازه ی قیچی سان فرم آزاد است که با به کارگیری آن بتوان سایبان تطبیقی نسبت به تغییرات تابش نور روز با قابلیت ایجاد سایه اندازی مطلوب بهنگام برای کاربر تولید نمود. سؤال اصلی تحقیق آنست که چگونه می توان با الحاق عناصر جنبی و یا المان های جدید به اجزاء سازه ی قیچی سان متداول که از دیدگاه کنترلی غیرفعال هستند، نحوه ی گسترش پذیری را در پاسخ به تغییر حرکت خورشید کنترل نموده و به یک سازه ی قیچی سان تطبیقی دست یافت؟ از این رو ابتدا سطح فرم آزاد یک سایبان و شرایط تکیه گاهی آن با توجه به نیاز کاربر و شرایط محیطی فرم یابی شده و سپس با استخراج منحنی های همتراز سطح، مدل خطی از مسیرهای گسترش سازه ی قیچی سان فرم آزاد تعیین گردید. سایبان فرم آزاد در افزونه ی پارامتریک گرس هاپر و پلاگین فایرفلای و همچنین به کمک نرم افزار آردوینو جهت برقراری ارتباط بین حسگرهای نوری، کیت آردوینو به عنوان پردازشگر و سرو -موتور به عنوان کنترل گر شبیه سازی شده است. سپس یک مدل آزمایشگاهی در مقیاس 1 به 20 ساخته شده و عملکرد کنترلی مطلوب سازه ی قیچی سان تطبیقی نسبت به حرکت خورشید از طریق تغییر فرم آن به صورت تغییر خیز در دهانه ی ثابت سایبان نشان داده شده است.
تدوین فرایند مدل سازی شناختی- فضایی در معماری با تأکید بر مدل های محاسباتی و مفهومی– فرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۰
45 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران برای مطالعه بازنمایی های ذهنی از محیط و فهم دقیق دستگاه شناختی انسان از مدل و شبیه سازی بهره می برند. در پژوهش های معماری به دلیل پیچیدگی فرایند، به مدل سازی شناختی-فضایی کمتر توجه شده است. از این رو رویکردی علمی و جامع که ویژگی های گوناگون مدل سازی این حوزه را دربرگیرد، وجود ندارد. هدف این پژوهش تدوین مدل فرایند ایجاد دو گونه رایج از مدل های شناختی-فضایی در معماری است. پرسش این است که چگونه می توان برای فرایند مدل سازی در حوزه شناخت فضایی مدلی تدوین کرد که به طور هم زمان چارچوب های انسانی، محیطی و زمانی را مدنظر قرار دهد؟ روش تحقیق استدلال منطقی است که با تحلیل مباحث علمی در دو حوزه علوم شناختی و مدل سازی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که هنگام ساخت مدل های شناختی-فضایی، در مرحله انتخاب نظریه یا مدل مبنا و یافتن ارتباط بین مفاهیم، پرداختن به چارچوب های زمانی، انسانی و ذهنی-محیطی در اولویت قرار دارد. در مدل سازی محاسباتی، رفتارهای پیچیده فضایی از طریق الگوریتم ها شبیه سازی و امکان بازتولید رفتار بررسی می شود. در مدل سازی مفهومی-فرضی به دلیل اهمیت آگاهی مشترک مردم از محیط، روش های قیاسی-استقرایی رایج در علوم اجتماعی کارایی دارند و استفاده از ابزارهای ترکیبی، می تواند میزان خطای مدل سازی را تقلیل دهد.
بررسی ارائه راهکارهای مبتنی بر مدیریت بحران در بازار تاریخی تبریز با بهره مندی از مولفه های سرمایه اجتماعی با استفاده از روش تحقیق آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که حوادث رخ داده در بافت تاریخی، از نوع آنی بوده و بر این اساس، تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های مربوط به عملیات طراحی و اجرا تحت تأثیر قرار می گیرد، بنابراین نیاز جدی و مبرم به دانشی به نام «مدیریت بحران» دوچندان می شود. هدف از مقاله حاضر، بررسی ارائه راهکارهای مبتنی بر مدیریت بحران در بازار تاریخی تبریز با بهره مندی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی است. تحقیق در قسمت کیفی از نوع توصیفی تحلیلی است و جهت جمع آوری اطلاعات موردنیاز از بررسی های کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است. در بخش کمی ابتدا با استفاده از نظرات کارشناسان، اقدام به وزن دهی عوامل کالبدی با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) گردید. در ادامه، مطالعات حاصل از مبانی نظری منجر به استخراج متغیرهای سرمایه اجتماعی شده که مؤلفه های اثرگذار با توجه به پرسشنامه تدوین شده در نرم افزار SPSS موردسنجش واقع شد و درنهایت برای جمع بندی و ارائه راهکارهای مؤثر، از مصاحبه و کدگذاری آنها استفاده شده که در نرم افزار MAXQDA این خروجی ها تحلیل گردید. نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد که به ترتیب زلزله، تخریب عمدی، آتش سوزی و درنهایت سیل می توانند بیشترین مخاطرات را ایجاد کنند. نتایج تحلیلی بخش آزمون های آماری نشان می دهد که بیشترین تأثیر مثبت در حل مسائل مدیریت بحران، مؤلفه «حس مکان و تعلق خاطر» است. مؤلفه «باورهای اعتقادی» نیز رتبه دوم را بین این پنج مؤلفه برای خود کسب کرده است. خروجی های بخش کیفی مقاله نشان می دهد که می توان به مواردی همچون «آگاهی از وضعیت مطلوب»، «حل مشکلات مربوط به زیرساخت های بازار» و «تأمین گرمایش و سرمایش به نحو مطلوب» و «رضایتمندی بازاریان» به عنوان راهکار افزایش مشارکت در حل معضلات کالبدی (به خصوص چهار آسیب اصلی) پرداخت.