مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
پروژه های محرک توسعه
حوزه های تخصصی:
پروژه های محرک توسعه می توانند نقش تاثیرگذاری بر ارتقاء کیفیت های محیطی فضاهای شهری داشته باشند و زمینه تقویت ابعاد اقتصادی، هویتی و اجتماعی این گونه فضاها را فراهم آورند. از این رو هدف اصلی این پژوهش تحلیل تطبیقی ادراک شهروندان از کیفیت های محیطی فضاهای شهری در دو بازه زمانی قبل و بعد از انجام یک پروژه محرک توسعه است. به این منظور پروژه احداث زیرگذر در خیابان کریم خان زند شیراز و فضاهای شهری شکل گرفته در محدوده مجموعه بناهای تاریخی زندیه (بازار وکیل، ارگ کریم خان و باغ نظر) به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. در این پژوهش از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کسبه، شاغلین و ساکنان بالای 18 سالی بودند که از فضاهای شهری موجود در محدوده پروژه زیرگذر احداث شده به صورت مداوم استفاده می کردند. با توجه به نامشخص بودن تعداد دقیق جامعه آماری، حجم گروه نمونه 384 نفر بوده و تعداد آن با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است. به منظور پیشبرد پژوهش، مولفه های محیطی دسترسی، امنیت، خوانایی، هویت، جذابیت، انطباق پذیری، تعامل اجتماعی و کارایی اقتصادی در قالب ابعاد چهارگانه عملکردی، ادراکی، زیباشناختی و زیست محیطی معرفی شده اند و ادراک شهروندان از وضعیت هر کدام از این مولفه ها در دو بازه زمانی قبل و بعد از احداث پروژه با استفاده از تکنیک پرسشگری بررسی و تحلیل شده است. برای مقایسه گویه های مرتبط با هر کدام از کیفیت ها در قبل و بعد از اجرای پروژه از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون Wilcoxon استفاده شده است. نتایج حاصل از این آزمون نشان می دهد که از نظر پاسخگویان بیشترین اثرگذاری در مولفه دسترسی با میانگین 1.78 رخ داده است و پس از آن مولفه های خوانایی و کارایی اقتصادی با میانگین1.87 قرار دارند. همچنین در این پژوهش راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت های محیطی فضاهای شهری ارائه شده است که با پروژه های محرک توسعه در ارتباط هستند.
ارزیابی اثرات پروژه های محرک توسعه در محله های شهری (نمونه مورد مطالعه: محله گودال مصلی، شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
57 - 70
حوزه های تخصصی:
توسعه شهری با رویکرد توسعه محله های درونی، سعی در بازگرداندن حیات شهری به بافت های رو به زوال در شهرها دارد. به منظور تسهیل این روند، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از سیاست های به کار گرفته شده در جهت بازآفرینی محله های شهری و فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و توجه به ابعاد مختلف توسعه، مورد توجه قرار گرفته است. در فرایند بازآفرینی شهری، از مرحله تشخیص مسئله تا اجرای پروژه ها و بازنگری برنامه، پی ریزی و تقویت تصمیم سازی ها از طریق ارزیابی امکان پذیر می شود. در این راستا، مقاله حاضر با تدوین شاخص های تحرک و توسعه، تلاش کرده است تا به یک ساختار مناسب و قابل تعمیم برای ارزیابی پس از اجرای پروژه های محرک توسعه در سطح محله دست یافته و اثرات یک نمونه از این پروژه ها را در محله گودال مصلی در بافت تاریخی شهر یزد مورد ارزیابی قرار دهد. پس از استخراج شاخص های ارزیابی در ارتباط با بازآفرینی محله های شهری و پروژه های محرک توسعه از متون معتبر جهانی و تجارب عملی، تحلیل داده های ثانویه مربوط به بلوک های شهری محله گودال مصلی در محیط نرم افزار SPSS21 انجام شده و نتایج نهایی به دست آمده است. به عنوان روش تحقیق در این مقاله، از روش Regression Analysis برای تحلیل اثرات هر شاخص بر هر عامل و از ماتریس ارزیابی اثرات لئوپولد _ مخدوم برای ارزیابی پس از اجرای پروژه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد پروژه دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد به طور متوسط و به ترتیب بر بعد کالبدی، سپس بر بعد سکونتی و نهایتاً بر بعد فعالیتی در سطح محله گودال مصلی اثرات محسوس داشته و این پروژه با ارائه گزینه های اصلاحی به عنوان یک محرک توسعه با اثرات مثبت، قابل تأیید است. همچنین نتایج حاکی از بیشترین ارتباط میان شاخص میزان بومیت با شأن سکونتی بافت، شاخص میزان دسترسی به خدمات با وضعیت محیط مسکونی، شاخص های میزان جمعیت در سن فعالیت و درصد فعالیت کاربری های تجاری با وضعیت فعالیتی و اقتصادی محله بوده و درصد ابنیه نوساز، میزان تراکم جمعیت، میزان اداری بودن و پایداری ابنیه بر تحرک و توسعه کالبدی محله مؤثر است.
تأثیر پروژه های محرک توسعه بر ارتقاء گردشگری شهری مطالعه موردی: منطقه 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
127 - 140
حوزه های تخصصی:
ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهری در مناطقی که پتانسیل و ظرفیت درونی گردشگری دارند توسط پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از رویکردهایی که در مناطقی که نشانه هایی از زوال در آن ها مشاهده می شود ضروری است. پژوهش حاضر با بررسی شاخص های پروژه های محرک توسعه با کمک مبانی نظری، به بررسی و تحلیل این شاخص ها در راستای توسعه فضاهای گردشگری پرداخته است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش اجرا توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان که شامل اساتید و دانشجویان دکتری رشته های جغرافیا، برنامه ریزی شهری و شهرسازی است، می باشد که بر مبنای نرم افزار Sample Power، تعداد 30 نفر که در دسترس بودند به عنوان نمونه تخمین زده شد. به منظور جمع آوری داده های میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شد، که روایی آن ازنظر محتوایی و ظاهری به تأید خبرگان رسید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ابعاد اقتصادی، کالبدی- فضایی، اجتماعی و زیست محیطی بر پروژه های محرک توسعه و در نهایت پروژه های محرک توسعه با ضریب مسیر 63/0 بر توسعه گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. به گونه ای که هر تغییری به صورت مثبت در ابعاد موردنظر باعث ارتقا کیفیت فضای گردشگری شهری خواهد شد و می توان گفت اجرای پروژه های محرک توسعه تأثیر بسزایی بر توسعه گردشگری خواهد داشت.
تحلیل تأثیر اجرای پروژه های محرک توسعه بر بهبود وضعیت کالبدی محیط های مسکونی مطالعه موردی: محله لیمجیر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
147 - 164
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم جدید در برنامه ریزی شهری، بازآفرینی با رویکرد محرک توسعه است و به عنوان ابزاری برای احیاء ساختار موجود شهرها مورد استفاده قرار می گیرد. بازآفرینی شهری و رویکرد محرک توسعه دارای ابعاد مختلفی است که تمرکز این پژوهش بر بعد کالبدی می باشد و پس از بررسی خصوصیات و ویژگی های کلی پروژه های محرک توسعه، به شناسایی شاخص های کالبدی پرداخته و سپس میزان تغییرات کالبدی محیط مسکونی محله لیمجیر واقع در منطقه 11 شهر اصفهان را قبل و بعد از احداث خیابان لیمجیر به عنوان پروژه محرک توسعه مورد هدف در بازه زمانی 1388-1395، با استفاده از انواع روش های اندازه گیری کتابخانه ای و میدانی ارزیابی و تحلیل می کند. سپس با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی، امتیازدهی و محاسبه شاخص تلفیقی در دو وضعیت قبل و بعد از اجرای پروژه محرک پرداخته می شود. محاسبه و مقایسه شاخص تلفیقی نشان می دهد که وضعیت کالبدی محله لیمجیر در سال 1395 نسبت به وضعیت قبل از احداث پروژه محرک در سال 1388 به مقدار 308/0 بهبود یافته است. در مجموع عواملی مانند بهبود وضعیت دسترسی با احداث خیابان لیمجیر، سرمایه گذاری در بخش مسکن وساخت و سازهای گسترده، افزایش خدمات و اختلاط کاربری های رفاه عمومی بیشترین سهم را در ایجاد تغییرات مثبت در محله لیمجیر دارا می باشند.
واکاوی نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی (مورد مطالعه: محدوده ی مرکزی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
196 - 211
حوزه های تخصصی:
یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های ناکارآمد و نابسامان به طور خاص، اجرای پروژه های محرک توسعه با هدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از ظرفیت های محلی است. در این بین پروژه های محرک و توسعه بازآفرینی شهری مولدهایی هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر، تا چرخه فعالیتِ زنده و پویا را در این مناطق به راه اندازند. هدف این تحقیق بررسی نقش پروژه های محرک توسعه اجرا شده در دستیابی به اهداف و سیاست های بازآفرینی در ناحیه ی مرکزی شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت تحقیق، در رده تحقیقات کاربردی قرار دارد و از روش کیفی و کمی (آمیخته) به منظور گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کرده است. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه و تحلیل کیفی (استخراج شاخص ها) و از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب ابعاد فرهنگی – اجتماعی با ارزش عددی (38/3)؛ اقتصادی با ارزش عددی (95/2)؛ کالبدی - فضایی با ارزش عددی (9/2)؛ زیست محیطی با ارزش عددی (35/2) و مدیریتی با ارزش عددی (02/2) بیشترین تاثیرگذاری پروژه های محرک توسعه را بر تحقق سیاست های بازآفرینی محدوده مرکزی شهر سنندج داشته اند. همچنین رضایت مندی ساکنان از اثرات پروژه های محرک توسعه بر تحقق اهداف بازآفرینی ارزیابی گردید، که در برخی ابعاد نگرشی مثبت و در برخی ابعاد نیز نگرشی ضعیف داشتند.
نقش پروژه های محرک توسعه در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری، نمونه موردی: منطقه 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
145 - 164
حوزه های تخصصی:
از زمانی که توجه متخصصان و مدیران شهری به سمت حفظ و احیای بافت های مرکزی و تاریخی شهرها منعطف گردیده، نظریات و رویکردهای متعددی در این راستا، تبیین شده است. از مهم ترین این رویکردها که امروزه مورداستفاده قرار می گیرد، بازآفرینی بافت های فرسوده شهری است. یکی از مهم ترین مسائل در رابطه با بازآفرینی بافت های فرسوده خلق ارزش جهت ایجاد نقش های مکمل برای این بافت ها از طریق سایر پتانسیل های موجود و مزیت های مکانی محدوده از طریق اجرای پروژه های محرک توسعه است. بدین منظور این پژوهش پس از معرفی رویکردهای بازآفرینی، سعی در تلفیق اصول بازآفرینی با مؤلفه های خلق ارزش در بافت شهری در قالب چارچوب نظری تحقیق داشته است. در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به دنبال پاسخ این سؤال است که، نقش پروژه های محرک توسعه در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری (منطقه 11) چگونه است؟ جامعه آماری گروه خبرگان شامل اساتید و دانشجویان دکتری در رشته های جغرافیا، برنامه ریزی شهری و شهرسازی بوده و حجم نمونه آماری موردنظر در این پژوهش که از طریق نرم افزار Sample Power به دست آمدند تعداد 30 نفر می باشد. سپس، با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس نسبت به ارزیابی شاخص ها اقدام شده است. نتایج به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی حاصل از نرم افزار ایموس، حاکی از وجود رابطه معنادار و با اثرگذاری مثبت پروژه های محرک توسعه در بعد کالبدی– فضایی با ضریب مسیر 56/0، اجتماعی با ضریب مسیر 49/0.، اقتصادی با ضریب مسیر 40/0 و زیست محیطی با ضریب مسیر 35/0 و درمجموع پروژه های محرک توسعه با ضریب مسیر 63/0 بر بازآفرینی بافت های فرسوده می باشد.
بررسی تأثیرات پروژه های محرک توسعه بر کیفیت محیط محله های بافت مرکزی شهر تهران (مطالعه موردی: محله هرندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین سیاست های مداخله ای در بافت مرکزی شهر تهران که با چالش های متعددی مواجه است، بکارگیری پروژه های محرک توسعه با رویکرد بازآفرینی در جهت ارتقای کیفیت محیط شهری است. شناخت و تبیین اثرات پروژه های محرک توسعه با رویکرد بازآفرینی بر کیفیت محیط بافت مرکزی شهر تهران و همچنین مکانیسم و سازوکارهای چنین تأثیراتی، مهمترین هدف این مقاله بود. مبنای نظری و چارچوب مفهومی این پژوهش مبتنی بر رویکرد بازآفرینی و رویکرد کیفیت محیط شهری پایدار بوده است. ساختار متدولوژی این مقاله بر روش کمّی و بطور خاص روش پیمایش استوار بوده است. محله هرندی به عنوان نمادی از یک محله بافت مرکزی که با معضلات متعددی از جنبه های مختلف حوزه شهری مواجه بوده و مداخلات مختلفی نیز در آن صورت گرفته، برای بررسی ها و کسب نتایج دقیق تر برای این مطالعه انتخاب شد. جامعه آماری پیمایش شامل ساکنان 15 سال به بالای محله هرندی بود که بر اساس فرمول کوکران، 378 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد اما به منظور استحکام نتایج پیمایش این تعداد به 400 نفر افزایش یافته و توزیع پرسشنامه انجام یافت. روش نمونه گیری به این منظور، نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات کمی از آمارهای توصیفی مانند شاخص های مرکزی و آمارهای استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج این مقاله نشان داد که علیرغم انجام اقدامات متعدد در بافت مرکزی شهر تهران، تغییرات چندان مثبتی در کیفیت محیط زندگی و فعالیت آن ایجاد نشده است. به گونه ای که محله هرندی در وضعیت فعلی با چالش های مختلفی در حوزه های کالبدی- فضایی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی از جنبه های رویکردی و ساختاری مواجه است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین کیفیت اجرای پروژه های محرک توسعه و کیفیت محیط زندگی و فعالیت ساکنان در بافت مرکزی رابطه معناداری وجود دارد. مقدار همبستگی بین آن دو نیز رقم 0.447 را نشان داد که همبستگی نسبتاً قوی محسوب می شود. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که اقدامات مداخله ای در حوزه های مختلف بر کیفیت محیط محله های بافت مرکزی شهر تهران مؤثر بوده و در این بین متغیر «کیفیت اقدامات کالبدی» دارای بیشترین مقدار تأثیرگذاری با ضریب بتای (0.277) و متغیر «کیفیت اقدامات زیست محیطی» دارای پایین ترین ضریب بتا (0.140) بوده است. همچنین نتایج نشان دادند که کیفیت اجرای اقدامات کالبدی- فضایی توسط سازمان ها و نهادهای زیربط تحت تأثیر مؤلفه هایی مانند کیفیت در تصمیمات، سیاست گذاری، مشارکت و اجرای اقداماتی در عرصه محیط زیست و عرصه اجتماعی فرهنگی قرار دارد. بیشترین تأثیرپذیری کیفیت اقدامات زیست محیطی نیز از نحوه تصمیم گیری ها و کیفیت اجرای اقدامات در حوزه اجتماعی و فرهنگی بوده است.
تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
189 - 207
حوزه های تخصصی:
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.