داوود شادلو

داوود شادلو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

زمینه های اجتماعی و اقتصادی و سیر شکل گیری شرکت های قالی بافی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرش قزوین قالی قزوین شرکت های قالی بافی میرزاصالح خان آصف الدوله شرکت اعتماد کارخانه سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
در اواسط دوره قاجار، شرکت های چندملیتی تولید و تجارت صنعت فرش ایران را در دست گرفتند؛ در پی جنگ جهانی اول فعالیت این شرکت ها متوقف شد. ازاین رو در اوایل دوره پهلوی، شرایط برای خلع ید از شرکت های چندملیتی فراهم شد. در پی آن، با حمایت دولت، تولیدکنندگان ایرانی در شهرهای گوناگون کارخانه های قالی بافی تأسیس کردند. ازجمله در قزوین چند شرکت قالی بافی آغاز به کار کردند که معروف ترین آن ها «کارخانه قالی بافی شرکت اعتماد قزوین» و «سلامت» است. هدف این پژوهش شناسایی زمینه های اقتصادی و اجتماعی و سیر شکل گیری شرکت های قالی بافی در شهر قزوین در مقطع زمانی ذکر شده است. نگارندگان کوشیده اند به این پرسش ها پاسخ دهند که شکل گیری شرکت های قالی بافی در شهر قزوین برآمده از چه زمینه های اجتماعی و اقتصادی بوده است؟ فرایند و شیوه های تولید قالی در شرکت های مذکور چگونه بوده است؟ پژوهش با رویکرد تاریخ اجتماعی و به شیوه تحلیل کیفی با اتکا به داده های شفاهی و اسناد دست اول، با ابزار فیش برداری و مصاحبه به انجام رسیده و تقریباً به همه نمونه ها و اشخاص در دسترس مراجعه شده است. نتایج نشان می دهد بافت قالی های باکیفیت در قزوین در فاصله سال های 1297 تا 1330ش، به سبب نزدیکی به پایتخت و مراکز مهم قالی بافی، تجمع سرمایه داران و پشتیبانی دولت، رونق فراوان گرفت؛ اما رکود اقتصادی در ایالات متحده سپس جنگ جهانی دوم تقاضا را در بازار آمریکا و اروپا کاهش داد؛ پس تولید فرش نیز محدود شد. پس از ورود ارتش شوروی به قزوین، فعالیت شرکت اعتماد تقریباً متوقف شد. روس ها که از پشتیبانی مالی سرمایه داران قزوین از جنبش های سیاسی اجتماعی بیم داشتند در 1321ش، سرپرستان شرکت قالی بافی اعتماد را به باکو تبعید کردند. پس از این، گرچه برخی تولیدکنندگان فرش قزوین تا 1330ش کوشش هایی کردند، اما به سرانجامی نرسید. گفتنی است قالی شهری قزوین در این دوره، در جریان دگرگونی های اجتماعی و سیاسی، از نظر فنون بافت و کیفیت هنری (طرح، نقش و رنگ)، از قالی بافی مناطق هم جوارش مانند کاشان و ساروق تأثیر پذیرفته است.
۲.

واکاوی نقش نمایشگاه های تخصصی هنر اسلامی در شناخت و دسته بندی فرش های صفوی در جوامع علمی غرب (1900- 1910)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایشگاه هنر اسلامی فرش صفوی نمایشگاه پاریس 1903 نمایشگاه مونیخ 1910 نمایشگاه نیویورک 1910

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۶
 از اواخر سده نوزدهم میلادی برگزاری نمایشگاه های تخصصی هنر اسلامی، ازجمله فرش های شرقی در اروپا و سپس در آمریکا فراگیر شد و تداوم برگزاری آن ها در دهه نخست سده بیستم، شناختی تازه از فرش های صفوی را در جوامع علمی غرب ایجاد کرد؛ گرچه نگاه تحلیلی به فرش های صفوی از نمایشگاه های وین 1873 و 1891 آغاز شده بود، اما سه نمایشگاه پاریس 1903، مونیخ 1910 و نیویورک 1910 نقشی بزرگ در تعریف و بازنگری روش های مناسب پژوهش بر فرش های صفوی و اصلاح داده های پیشین درباره آن ها بازی کردند. هدف پژوهش، تجزیه وتحلیل نقش نمایشگا ه های نام برده، در گسترش شناخت فرش های صفوی در جوامع علمی غرب است؛ هم چنین روش هایی که فرش شناسان غربی برای گردآوری، مجموعه سازی، تاریخ گذاری، دسته بندی و نمایش فرش های صفوی به کار گرفته اند تا به شناخت دقیق تری برسند، واکاوی شده اند. سؤالات پژوهش نیز در همین راستاست: 1) نمایشگاه های نام برده چه نقشی در شناخت فرش های صفوی در جوامع علمی غرب داشته اند؟ 2) فرش شناسان غربی در این دوره، چه روش هایی را برای شناخت فرش های صفوی به کار گرفته اند؟ روش پژوهش از نظر اجرا توصیفی   تحلیلی و از نظر هدف بنیادی است. شیوه جمع آوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانه ای) و جامعه آماری، اسناد، عکس ها و کاتالوگ های نمایشگاه های نام برده است. روش نمونه گیری، سرشماری و تجزیه وتحلیل اطلاعات کیفی است. نتایج نشان می دهد که سیر گردآوری فرش های صفوی پیوند تنگاتنگی با گسترش شناخت (زیباشناسی، فنون، تاریخ و دسته بندی) آن ها در غرب داشته است. آن چه گرد آوری شده، موارد مطالعاتی را تعیین کرده و آن چه مورد مطالعه قرار گرفته، به اصلاح الگوهای گرد آوری و شناختی انجامیده است. اصلی ترین روشی که پژوهشگران در تجزیه وتحلیل فرش های صفوی به کار گرفته اند، مطالعه تطبیقی بوده است و پژوهشگران فرش هایی را که در ظاهر به گروه یا ساختاری وابسته نبوده اند، با مقایسه ای مبتنی بر همسانی های عنصری در یک ساختار نَسَبی (تبارشناختی) جای داده اند.
۳.

تحلیل شیوه دسته بندی و انتساب فرش ها به جغرافیای بافت کاشان در مطالعات علمی غرب (1901- 1926م)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۶
 از دغدغه های فرش پژوهان غربی، در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی، تبیین الگوهای شناختیِ فنی و زیباشناختی، برای دسته بندی و انتساب فرش های ایرانی به یک جغرافیای بافت مشخص بوده است و ازآنجاکه داده ها در این دوره، عموماً با اتکا به فرش های موزه ای و روش کتابخانه ای و نه پیمایشی به دست آمده بود، شناختی دقیق از تنوع طرح، نقش و شیوه های بافت و تولید فرش های ایرانی وجود نداشت؛ بنابراین دسته بندی، تاریخ گذاری و انتساب فرش ها به یک حوزه فرش بافی، با معیارهایی گاه نادرست صورت می گرفت. ازجمله حوزه های فرش بافی که در مطالعات غربیان در سال های 1901 1926م به سبب ناآگاهی نادیده گرفته شده یا انتساب ها به آن نادرست بوده، کاشان است. هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل شیوه دسته بندی و انتساب فرش ها به جغرافیای بافت کاشان از 1901 1926م در مطالعات علمی غربی است. نگارندگان کوشیده اند به این پرسش پاسخ دهند که فرش شناسان غربی چه شیوه هایی را برای دسته بندی و انتساب فرش ها به کاشان در این بازه زمانی به کار گرفته اند؟ پژوهش با رویکرد تاریخی و به شیوه تحلیل کیفی با اتکا به داده های کتابخانه ای و اسناد دست اول، با ابزار فیش برداری به انجام رسیده و تقریباً به همه نمونه های در دسترس در بازه زمانی 1901 1926م مراجعه شده است. نتایج نشان می دهد که فقدان الگوهای شناختی از جغرافیای گسترده فرش ایران، سبب شده بود که فرش شناسان در مطالعات اولیه، شناختی دقیق از جغرافیای بافت کاشان نداشته باشند و فرش های نوباف (قاجاری و پهلوی) و عتیقه (صفوی) را که امروزه در انتساب آن ها به کاشان تردیدی وجود ندارد، به دیگر مناطق منتسب کنند. حتی در دسته بندی هایی که نخستین فرش پژوهان از جغرافیای بافت فرش ایران ارائه کرده اند، نام کاشان به عنوان منطقه فرش باف غایب است؛ اما در فاصله سال های 1910 تا 1920، مطالعات و به تبع آن شناخت درباره فرش کاشان گسترش می یابد و با برگزاری نمایشگاه شیکاگو 1926، نام کاشان به عنوان شهری برجسته در جغرافیای فرش ایران که برخی از برجسته ترین فرش های صفوی در آن بافته شده است، تثبیت می شود.
۴.

بررسی عوامل مؤثر در فرش اندوزی اروپاییان در دوره صفوی (سده های دهم و یازدهم ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
قرن های دهم و یازدهم هجری قمری، برای قالی بافی دوره صفویه قرونی «طلایی» محسوب می شوند زیرا در این دوره، صفویان توانسته اند این هنر- صنعت را به جایگاه ارزشمندی برسانند و طی اقداماتی آن را به اروپاییان معرفی نمایند. در این دوره تاریخی، قالی های بسیاری به دست اروپاییان به روش های متعددی جمع آوری شده اند که هم اینک در موزه های سراسر دنیا به نمایش گذاشته می شوند. آشنایی با نحوه جمع آوری این قالی ها و چگونگی حضور آن ها در موزه ها و مجموعه های اروپایی، از مسائل و دغدغه های مهم مطالعات فرش و البته مطالعات موزه است و می تواند به تکمیل دانسته های ما در این حوزه ها بینجامد. بر این اساس، این مقاله بر آن است تا ضمن پیگیری مهم ترین روش ها و استراتژی های اروپاییان در کسب و تصاحب قالی های ایرانی، عوامل مؤثر در دستیابی آنان به این قالی ها و اندوختن آ نها را شناسایی و معرفی کند. درواقع، در این تحقیق می خواهیم بدانیم در شکل گیری فرایند جمع آوری قالی های دوره صفوی به دست اروپاییان، چه عواملی دخیل بوده اند؟ بدین منظور و برای یافتن پاسخ این سؤال، در این مقاله، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده کرده ایم. هم چنین داده های خود را به روش کتابخانه ای گردآوری کرده و برای تجزیه و تحلیل آن ها روش کیفی را به کار برده ایم. یافته ها و نتایج این پژوهش حاکی از آن است که سنت پیشکش و اهدای قالی های صفوی به سفرا و دربارهای اروپایی از یک طرف و صنعت صادرات قالی های این دوره از مهم ترین عوامل مؤثر در فرش اندوزی اروپاییان بوده اند. در این میان و ذیل عامل دوم، نقش روابط تجاری ایران و لهستان به طور ویژه مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. درنهایت، گفتنی است بخش قابل توجهی از اندوخته های مجموعه های فرش اروپایی، حاصل گسترش روابط سیاسی تجاری آنان با ایرانِ دوره صفویه است.
۵.

بررسی عوامل مؤثر در فرش اندوزی اروپاییان در دوره قاجار

کلیدواژه‌ها: قالی ایرانی دوره قاجار فرش اندوزی مجموعه های اروپایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۴۹
شرایط ویژه دوره قاجار امکان دستیابی اروپاییان به قالی های ایرانی را بیش از پیش فراهم نموده است. طی این دوره، اروپاییان علاقه مند به قالی ایرانی از فرصت هایی که در اختیارشان قرار گرفته بود به نحو احسن برای ایجاد، توسعه و تکمیل دارایی مجموعه های قالی خود سود برده اند. آشنایی با زمینه های ایجاد این فرصت ها و آگاهی از راهبرد اروپاییان درخصوص تصاحب فرش های ایرانی این دوره ازجمله دغدغه های مهم معاصر در حوزه مطالعات فرش و البته مطالعات موزه است. براین اساس، این مقاله برآن است تا، ضمن پیگیری مهم ترین روش ها و راهبرد های اروپاییان در تصاحب قالی های ایرانی، عوامل مؤثر در دستیابی آنان به این قالی ها را شناسایی و معرفی کند؛ بنابراین، پرسش اساسی این مقاله عبارت است از این که، در دوره قاجار، چه عواملی امکان دستیابی اروپاییان به قالی های ایرانی را فراهم کرده است؟ فرض بر این است که عوامل داخلی و خارجی متعددی، ازجمله رونق صادرات و برپایی نمایشگاه های جهانی، در توسعه فرش اندوزی اروپاییان دخیل بوده است. در اینجا، برای یافتن پاسخ این پرسش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. همچنین، داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری شده و برای تجزیه و تحلیل آن ها روش کیفی به کار رفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که سنت اهدای قالی به دربارهای اروپایی، از یک طرف، و رونق صنعت صادرات قالی، ازطرف دیگر، نقش مهمی در دستیابی اروپاییان به قالی های ایرانی ایفا کرده اند. در کنار این ها، ایجاد تحولات فرهنگی و تجددخواهی شاهان قاجار، به خصوص «ناصرالدین شاه»، و استقبال ایشان از شرکت در نمایشگاه های بین المللی قرن نوزدهم میلادی، نیز از دیگر شیوه های فرش اندوزی اروپاییان در این دوره به شمار می رود. در این نمایشگاه ها نه تنها قالی های این دوره، بلکه قالی های دوره صفوی نیز موردتوجه قرار گرفته، خریداری شده و به مجموعه ها و موزه های مختلف راه یافته اند.
۶.

طرح و نقش در قالی های نقشه ارمنی بخش خرقان استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالی نقشه ارمنی خرقان استان قزوین طرح نقش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۴۱۱
یان مسئله: شمار بسیاری از قالی های روستایی و عشایری استان قزوین به اقوام و تیره های مختلف ساکن در این منطقه تعلق دارد. از مهم ترینِ این اقوام ارمنیان اند که سنت کهن قالی بافی خود را در این سرزمین نیز ادامه داده اند و می توان انتظار داشت که ویژگی های فرهنگی و قومیتی آنان در دست بافته هایشان نیز بروز یافته باشد. از سویی، تأثیر خصوصیات اقلیمی نیز، پس از یکجانشینی ارمنیان، بر فرهنگ و هنر آنان قابل انتظار است. زمینه های مذکور این پرسش را پیش می کشد که مجموع عوامل نژادی و اقلیمی چه ویژگی هایی را برای بافته های ارمنیان منطقه قزوین رقم زده است.هدف پژوهش: این پژوهش در پی شناسایی و بررسی طرح و نقش قالی های نقشه ارمنی قزوین است که این بافته ها را در میان دیگر بافته های آن منطقه و نیز بافته های همین قوم در دیگر مناطق ایران دارای شناسنامه ای متمایز می سازد.روش پژوهش: بیشتر داده های این پژوهش به شیوه میدانی گرد آمده و برای برخی بررسی های تاریخی به اسناد نیز مراجعه شده است. روش تحقیق براساس شیوه اجرا توصیفی و تحلیلی است. داده ها نیز به صورت کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. براساس جستجوی میدانی صورت گرفته، کلیه قالی های دردسترس نقشه ارمنی خرقان قزوین در جامعه آماری این پژوهش قرار دارد و از این میان، 13 قالی یافت شده در منطقه به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است.نتیجه گیری: وابستگی به طرح و نقش قالی ارمنستان ویژگی کلی قالی های نقشه ارمنی منطقه خرقان است که بیش از قالی های ارمنی باف دیگر مناطق ایران در این منطقه نمود دارد. برجسته ترین ویژگی های طرح و نقش قالی های نقشه ارمنی قزوین ساختار هندسی و شکسته و تأکید بر نقوش شاخصی چون کلیسا، چلیپا و ستاره است که در فرهنگ این قوم ریشه دارد. رایج ترین نقشه های قالی های ارمنی نیز شامل بوته خاری، کاسه بشقابی، گل افشان، ترنج چلیپا و گلدانی است.
۷.

تحولات طراحی فرش با استناد به نگاره های مکاتب هرات و شیراز از نیمهٔ دوم سدهٔ نهم تا آغازین سال های سدهٔ دهم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرش ایران طراحی فرش نگارگری مکتب هرات مکتب شیراز مکتب ترکمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۴۸
در ایران از آغاز دورهٔ اسلامی تا صفویه (سدهٔ یکم تا دهم) فرش سالم و کاملی بجای نمانده است که بر پایهٔ آن بتوان طرح ها و نقوش رایج آن دوران را شناسایی کرد؛ ازاین رو منابع در دسترسی که طرح و نقش فرش های این بازهٔ زمانی را بنمایاند یا نگاره هاست یا منابع مکتوبی چون سفرنامه ها و تواریخ که استناد به آن ها همیشه بحث هایی را میان کارشناسان برانگیخته است. در پژوهش های انجام گرفته نیز بیشتر تمرکز پژوهشگران بر نقوش بوده است و کمتر به سیر تحولات ساختار نقشه یا طرح ها پرداخته اند. موشکافی روند دگرگونی ساختار (فرم) طرح های فرش ایران از نیمهٔ دوم سدهٔ نهم تا اوایل سدهٔ دهم ق هدف این مقاله است. اهمیت این بازهٔ زمانی از آن روست که احتمالاً ساختار نقشهٔ فرش ایران از این تاریخ به بعد اندک اندک از طرح واگیره ای ترکی-مغولی با نقوش شکسته فاصله گرفته و به نقشه های یک دوم و یک چهارم با نقوش گردانِ پیچیده می رسد؛ لذا سؤال های اصلی این مقاله عبارت اند از: 1. مهم ترین تحولات در طرح فرش های ایرانی از میانهٔ سدهٔ نهم تا آغازین سال های سدهٔ دهم چگونه رخ داده است؟ 2. چه کسانی در تحولات طرح فرش ایران از میانهٔ سدهٔ نهم تا آغازین سال های سدهٔ دهم نقش داشته اند؟ این مقاله به روش توصیفى-تحلیلى نوشته شده و روش جمع آورى اطلاعات اسنادى (کتابخانه ای) است. جامعهٔ آمارى عبارت است از نگاره هایی که در فاصلهٔ سال های 849 تا 920ق در ایران تصویر شده و در آن ها نمونه هایی از فرش های آن دوران بازتاب یافته است؛ همچنین به منابع تاریخی (تاریخ نگاری، سفرنامه ) رجوع شده است. داده ها به روش کیفى تجزیه وتحلیل شده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که طراحی فرش در ایران در بازهٔ زمانی ۸۴۹ تا ۹۲۰ ق از قید طرح های واگیره ای ترکی مغولی که دارای نقوش شکسته بوده اند رهایی می یابد و ساختار نقشه از   به نقشه های  و  در تغییر می کند. این تحولات از هرات آغاز سپس در شیراز و تبریز نیز رواج می یابد. بر اساس شواهد موجود کمال الدین بهزاد و فرهاد نقش موثری در این تغییرات داشته اند.
۸.

جریان دینی در رمان فارسی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر شعر و داستان انقلاب و دفاع مقدس
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۱۲۷۵ تعداد دانلود : ۷۴۴
در ادبیات داستانی معاصر، پس از انقلاب و تحت تأثیر آن، جریانی در داستان نویسی پدید آمد که تلاش کرد ثبت ارزش های دینی و مذهبی به مثابة فضیلت های انسانی را در دستور کار خود قرار دهد. هدف این پژوهش، کاوش در فراز و فرودها و دگرگونی های این جریان، ضمن در نظر گرفتن تنوع و تکثر در میان آثار و نویسندگان متعلق به آن بوده است. در این پژوهش، پانزده اثر داستانی از سه دورة زمانی شامل دوران انقلاب اسلامی، دورة سازندگی و دورة اصلاحات، به صورت هدفمند و برای ارائة تصویری همه جانبه از کوشش های نویسندگان ایرانی برای خلق رمان های دینی انتخاب و تحلیل شده است. در بررسی این رمان ها، برای تحلیل متن آثار و نیز تبیین نسبت آنها با بافت تاریخی، اجتماعی و سیاسی شان از روش های تحلیل گفتمان با تأکید بر مؤلفه های روایی استفاده شده است. در نگاهی کلی به این سه دهه می توان در خلق آثار متعلق به جریان دینی، روندهایی کلی و متناسب با گفتمان های غالب سیاسی و اجتماعی مشاهده کرد. در دهة شصت، نویسندگان نوقلمی به جرگة داستان نویسان پیوستند که قاطبه آنها را جوانان پرشور انقلابی تشکیل می دادند. انقلاب، جنگ و ارزش های حاکم بر آنها، اصلی ترین مضامین آثار این نویسندگان جوان را تشکیل می دهد و در غالب آثار آنها، بینش دینی متأثر از گفتمان سیاسی حاکم است. در دورة دوم، رمان های دینی انواع بیشتری از موضوع ها و مخاطبان را هدف می گیرد و می کوشد بینش خود را در قالب های متنوع تر و جدیدتری عرضه نماید. رمان های دورة سوم، دربردارندة توجه جدی نویسندگان به شکل قالب هنری برای انعکاس درونمایه منطبق با رویکرد و جهان نگری نویسندگان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان