مطالب مرتبط با کلیدواژه

تاریخی گری


۱.

رئالیسم انتقادی و مدل «دوری» در تاریخی گری ابن خلدون

کلیدواژه‌ها: ابن خلدون عصبیت رئالیسم انتقادی تاریخی گری مدل دوری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ نگری
تعداد بازدید : ۱۵۵۴ تعداد دانلود : ۷۳۱
هدف تحقیق حاضر، ارزیابی رئالیسم انتقادی در تاریخ گری ابن خلدون و معرفی مدل «دوری» وی در مورد تاریخ است.روش این پژوهش نیز در چارچوب مطالعه ای اسنادی است و نتایجی که از آن حاصل شد این است که دیدگاه ابن خلدون از یک سو دارای وجهی انتقادی و از سوی دیگر، رئالیستی است.وجه انتقادی آن بر انتقاد از اخبار رایج و مطابقت آن با واقعیات تاریخی برای نیل به تاریخ درست و معتبر تأکید دارد و وجه رئالیستی آن بر عبور از سطح ظاهر و ورود به سطوح زیرین تاریخ برای کشف«طبایع» تاریخ تمرکز دارد. طبایع تاریخ، همان قواعدی است که تغییر و تحولات اجتماعات بشری بر اساس آن انجام می گیرد.ابن خلدون با این رویکرد، مدلی دوری از تحولات تاریخی ارائه می دهد.«عصبیت»، نیروی پویای این مدل است.بادیه و شهر نیز شکل های این مدل هستند.نقد خبر تاریخی با تکیه بر ارزیابی کیفیِ مستندات تاریخی برای رسیدن به واقعیت و کشف طبایع تاریخ، وجه برجسته ی دیدگاه ابن خلدون است که در مقاله مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.بر اساس این رویکرد، ابن خلدون معتقد است، تاریخ را باید از اعوجاجات/جعلیات، پالایش کرد تا بتوان بر پایه ی آن، به ارائه ی تحلیلی درست از وقایع دست یافت.
۲.

فقر ضد تاریخی گری در مواجهه با تاریخ؛ یک ارزیابی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردگرایی لیبرالیسم پوپر تاریخی گری ضد تاریخی گری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ نگری
تعداد بازدید : ۲۱۹۱ تعداد دانلود : ۹۴۴
هدف این مقاله، ارزیابی انتقادی رویکرد ضدتاریخی گری است.رویکردی که نیم قرن است در حوزه علوم انسانی فعال است و کارل پوپر از سرشناس ترین اندیشمندان این نحله است.روش کار، مطالعه اسنادی است.نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه انتقادات ضدتاریخی گری از تاریخی گری در مارکسیسم ارتدوکس موفق بوده، اما بسط نقاط ضعف تاریخی گری مارکسیستی به تاریخی گری در شکل عام آن، از ایرادهای مهم ضدتاریخی گری است.همچنین، تقلیل دادن منطق علم تاریخ، به منطق علوم طبیعی با ویژگی«ابطال پذیری»، دیگر اشکال ضد تاریخی گری است.این امر باعث شده در مطالعه تاریخ ارزش ها جایگاهی نداشته باشند، تقلیل گرایی منطقی به وجود آید، فردگرایی روش شناختی حاکم شود، و مدلی جایگزین برای مطالعه تاریخ ارائه نشود.لذا، ضدتاریخی گری از آن جایی که مخالف مطالعه تاریخ با چشم اندازی گذشته نگر، تبیینی و تحلیلی است، و به علت نقد سلبی و نه ایجابی نسبت به تاریخی گری، خود مبتلا به فقر نظری است.
۳.

مطالعه تطبیقی سنت گرایی و تاریخی گری در تبیین معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت خالده سنت گرایی تاریخی گری تیتوس بورکهارت الگ گرابار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۴ تعداد دانلود : ۲۰۵
پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی دو شیوه فلسفی-حکمی سنتگرایی و تاریخی گری در باب معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار میپردازد. با مفروض دانستن اینکه اختلاف بنیادهای نظری سبب می شود یک امر واحد علی-رغم داشتن مبنای خاصِ یکسان در شکلگیری، به شیوه های متفاوت تعریف و تبیین شود، باوجود تفاوت مبانی فکری دو رویکرد سنت گرایی و تاریخی گری، بورکهارت و گرابار هر دو به نقش مبانی حکمت اسلامی در شکل گیری هنر و معماری منسوب به آن توجه ویژهای دارند. حال که شکل گیری هنر و معماریاسلامی در کامل ترین نمونه آن یعنی مسجد مدّنظر است، سئوال پژوهش این است که ایشان اصول معماری مسجد را از منظر خاص خود چگونه تعریف کرده و حکمت اسلامی را منشأ کدام عناصر در شکل گیری آن دانسته اند؟ یافته ها نشان میدهند با اینکه هر دو، آثار سنن پیشین را مبنای شکلگیری مسجد بیان می کنند؛ بورکهارت توسعه معماری مسجد را براساس جوهره و تعالیم اسلام و تمام عناصر آن را واجد ماهیت معنوی و نمادین و تجلی عینی اسلام میداند؛ در حالی که گرابار نیازهای عملکردی را عامل توسعه اجزای شناختی مسجد میداند و با ردّ تأکید انحصاری بر نقش اسلام، اظهار می دارد که برخی عناصر عاریتی آن، بعدها تحت تأثیر مبانی اعتقادی اسلام، ماهیتی نمادین و هویتی یافته اند. شیوه تحقیق توصیفی - تحلیلی با رویکرد مطالعه تطبیقی است.
۴.

امتناع سیاست در پروژه فکری هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تأویل افراطی فراتاریخ تاریخی گری عالم مثال سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
هانری کربن در تداوم پروژه فکری خود که از جمله با الهام از مارتین هایدگر آغاز کرده بود، به حکمت و فلسفه اسلام مخصوصاً تشیع در ایران توجه نموده و در این مسیر افزون بر پی گیری دغدغه های هستی شناسانه خویش، در احیاء و شناساندن منابع مربوطه و تفسیر و تأویل آنها همت بسیاری به خرج داد. تمرکز کربن بر وجوه رمزگونه و تأویل باطنی معارف اشراقی، سبب برجستگی وجوه معنوی خاصی از جمله عالم مثال و فراتاریخیت در اندیشه وی گردید. در عین حال کربن با ردّ هرگونه وابستگی آموزه های حکمی و عرفانی با امور اجتماعی و سیاسی، عملاً موضعی سلبی و حتی انکاری درباره سیاست اتخاذ می کند. اهتمام وی نه تنها بر وجوه غیر سیاسی است، بلکه در موارد متعددی به نادیده گرفتن همبستگی های سیاسی ناگزیر در این سنت فکری که در تاریخ نمودار گردیده، می پردازد و لذا سیاست در منظومه وی موقعیتی تبعی، فرعی و حاشیه ای می یابد به گونه ای که ضرورت و تطابقی بین موفقیت سیاسی و شکوفایی مضامین و مفاهیم معنوی قائل نیست. در کل کربن به رغم توجه به رویکرد پدیدارشناسی، در عمل از به رسمیت شناختن بخشی از آموزه های ایرانی و شیعی آن گونه که در امور اجتماعی و سیاسی پدیدار گردیده است، اجتناب می ورزد.
۵.

مطالعه تطبیقی عناصر و مولفه های شکل دهنده مسجد با تمرکز بر آراء هانری استیرلن و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسجد هانری استیرلن الگ گربار پدیدارشناسی تاریخی گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۳
مطالعه و بررسی معماری اسلامی توسط نحله های فکری متفاوت نظیر سنت گرایی، تاریخی گری و پدیدارشناسی، اهمیت موضوع را در نگاه محققان غربی نشان می دهد. هر یک از این جریان های فکری، تلاش می کنند تا نتیجه مطالعاتشان را درباره معماری اسلامی از وجه و منظر ویژه خود بیان نمایند. سؤال این است که هر یک از این روش ها چه تعریفی را از معماری اسلامی به دست داده اند و نیز تفاوت شیو خوانش آنها در شناخت معماری اسلامی چه کمکی به فهم موضوع می کند؟ پژوهش حاضر با مطالعه تطبیقی آراء شیوه پدیدارشناسی (هانری استیرلن) و تاریخی گری (الگ گرابار) به دنبال آن است که نشان دهد هر یک از این دو دیدگاه، چه تعریفی برای معماری اسلامی به دست داده اند و وجوه افتراق و اشتراک میان آنها چیست و احیاناً چه نقدهایی به یکدیگر داشته اند. با این فرض که هر یک از دو پژوهشگر تعریف متفاوتی از نسبت اسلام و معماری ارائه می دهند، یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر گرابار معماری اسلامی، معماری ای است که ربطی به دین اسلام ندارد و نسبت اسلام با معماری از نظر مذهبی بار معنایی خاصی نمی تواند داشته باشد و صفت اسلامی در معماری اسلامی بر آثار دین خاصی دلالت نمی کند. در حالی که استیرلن معماری اسلامی را برگرفته از جوهر و تعالیم دین اسلام در نظر می گیرد و مؤلفه دینی را عامل شکل گیری بنای مسجد و بیشتر عناصر آن را واجد ماهیت نمادین و ازلی می داند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی به مطالعه عناصر و مؤلفه های شکل دهنده مسجد از دیدگاه پدیدارشناختی هانری استیرلن و تاریخی گری الگ گرابار پرداخته است.