مطالب مرتبط با کلیدواژه

کنشگر-شبکه


۱.

نقش رهیافت شبکه بر تعامل کنشگرانِ طراحی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری روند طراحی کنشگر-شبکه دیگری گفت وگوپذیری شبکه هم طراحان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۳۳
بیان مسئله: تحولات حوزه فناوری اطلاعات تغییراتی بنیادین در بستر طراحی جمعی ایجاد کرده است. جمیع این تغییراتْ پارادایم جدیدی را تحتِ تحول رهیافت شبکه شکل داده که در پیِ آن درک فردی و عمومی از عمل طراحی جمعی متحول شده است. در چنین شرایطی، طراحی ای با برهم کنش دست کم دو شبکه هم زمان شکل گرفته که در آن مطالعه کیفیت مذاکرات کنشگران و نحوه کنش امری ضروری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین تأثیر هم کنش شبکه ها بر روند طراحی جمعی با تعریف (1) کنشگران، (2) مذاکرات شبکه هم طراحان و (3) ردیابی مسیر کنشگری است، و در این مسیر در جست وجوی پاسخ به مسئله «چگونگی تأثیر رهیافت شبکه بر کنش طراحان در روند طراحی معماری» است.روش پژوهش: این پژوهش، با روش شناسی کیفیِ مبتنی بر نظریه کنشگر-شبکه، به مطالعه کنشگران طراحی جمعی می پردازد. از این رو، ابتدا با مطالعه متون، مقوله های تأثیرگذار بر مذاکرات شبکه تبیین و سپس، با قیاس میان دو سناریو اجرایی، روند کنشگری در طراحی جمعی مشخص شده است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر از منظر نتایج، کاربردی است و با اتخاذ راهبرد استدلال منطقی در قبال داده های کیفی درصدد پاسخ به پرسش خود است.نتیجه گیری: نظریه کنشگر-شبکه، با تغییر نقش طراح، بستری مناسب برای ردیابی کنشگران انسانی و غیرانسانی ایجاد می کند. در این مسیر، شبکه هم طراحان با محوریت چهار مقوله دیگرپذیری، نقدپذیری، باور مشترک و اشتراک گذاری قابل تبیین است. علاوه بر آن، تحلیل دو سناریو اجرایی نشان می دهد که با پذیرشِ کنشگر جدیدْ روند طراحی در مسیری چرخشی میان پیوندهای شبکه تکامل می یابد و تیم ها آزادی عمل بیشتری دارند. ویژگی پویایی لحظه ای در روند طراحی مشهود است و با پیوستن گرهِ جدیدْ شبکه ای جدید شکل می گیرد و روند طراحی همانند چرخه ای درونی با پیوندهای درهم آمیخته ایجاد می شود. در نهایت، رهیافت شبکه با ایجاد تغییرات نه تنها در سطح تکنیکی منشأ اثر است بلکه، به مثابه پارادایمی جدید، الگوی طراحی را متحول می کند و بهره مندی از آن سبب تسهیل خوانش پیچیدگی های روند طراحی می شود.
۲.

آینده پژوهی استفاده از فناوری بلاکچین جهت تسهیل مدیریت اطلاعات در سازمان تأمین اجتماعی با رویکرد کنشگر-شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۹
 تعاملات پیچیده بین بازیگران صنایع، نیازمند یک بستر هوشمند، به منظور ساماندهی کارا و دقیق اطلاعات، می باشد. فناوری بلاکچین، پتانسیل ایجاد تغییرات بنیادی در سازمان ها را دارد. مسئله ای که این تحقیق قصد دارد به آن بپردازد این است که با استفاده از فناوری بلاکچین چگونه می توان پیچیدگی های هماهنگیِ تعاملات سازمان تأمین اجتماعی، در راستای فرایند مدیریت اطلاعات ، تسهیل نمود؟ جوهره منطقی پژوهش نظریه کنشگر_شبکه و استراتژی عملی پژوهش، آینده پژوهی است. داده های پژوهش، بر مبنای روش تئوری زمینه ای، گردآوری و تحلیل شد. نمونه گیری مبتنی بر هدف، بین 36 نفر از خبرگان، تا اشباع نظری، استمرار یافت؛ سپس فرایند ساخت سناریو بر اساس روش ماتریس شبکه جهانی کسب وکار، تا رسیدن به سناریوی ایده آل ادامه یافت. پس از استخراج انواع سناریوهای سازمان پس از پیاده سازی بلاکچین، به روش سناریونویسی، در سناریوی ایده ال سازمان مشخص شد سازمان می تواند به بهترین نحو این فناوری را در ارتباط با سایر بخش های مرتبط با خدمات سازمان، پیاده سازی و از مزایای آن استفاده نماید. با حضور کنشگران شبکه و تشکیل بلاکچین مجاز، تمام سازمان هایی که رویه های کاری اشتراکی دارند، قادرند به اطلاعات لازم برای تسهیل رویه های کاری خود، در حداقل زمان و با حداکثر سرعت، دست یابند. گردش اطلاعات در شبکه به این صورت، بسیار روان می باشد و بسیاری از روال های دست و پاگیر، عملا حذف  می شوند.
۳.

دلالت های نظریه کنشگر-شبکه برونو لاتور در برنامه ریزی شهری با تأکید بر سکونتگاه های غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنشگر-شبکه برونو لاتور برنامه ریزی شهری سکونتگاه های غیررسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۱۷
بیان مسئله: پیچیدگی ها و تنوع مسائل شهری باعث شده که بین نظریه و عمل برنامه ریزی شکاف زیادی حاصل آید و لذا حرکت و تحول در مفاهیم و عمل در برنامه ریزی را ضروری ساخته است. شهر ها به دلیل اینکه جزء سیستم های پیچیده محسوب می شوند لذا نوع برنامه ریزی در آن ها بسیار مهم بوده و رویکرد های برنامه ریزی باید با توجه به تغییرات روزافزون در شهر ها تحول گردیده و افق های نوینی را در این زمینه شناسایی نمایند. هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی دلالت های نظریه کنشگر- شبکه در برنامه ریزی شهری است و همچنین گسترش افق های نوین با استفاده از نظریات فکری – فلسفی جدید در رویکرد های برنامه ریزی شهری است. روش: پژوهش حاضر، از نظر نوع، بنیادی، از نظر روش کیفی و به لحاظ رویکردی، پیرو نظریه کنشگر-شبکه است. در پژوهش حاضر ابتدا به مرور اجمالی مفاهیم و اصول مهم نظریه کنشگر- شبکه پرداخته و سپس از روش دلالت پژوهی استفاده شده است. روش دلالت پژوهی از رهنمود های یک مکتب فلسفی، رشته پایه، چارچوب، نظریه و یا مدل استفاده کرده و آن ها را در حوزه تخصصی موردنظر به کار می گیرد. یافته ها: نظریه کنشگر- شبکه با رد ذات گرایی و همچنین دوگانه طبیعت/جامعه از عاملیت کنشگران غیرانسانی به همراه انسان دفاع می کند و معتقد است کنشگران انسانی بر کنشگران غیرانسانی برتری نداشته و تمامیت در دست هیچ کدام نیست. نحوه اولویت دهی به مسائل شهری، برنامه ریزی شهری سیال جایگزین برنامه ریزی شهری ایستا، عدم تفکیک کنشگران انسانی و غیرانسانی در برنامه ریزی شهری و رویکرد مواجهه با مسائل شهری از کاربست های نظریه کنشگر- شبکه در برنامه ریزی شهری است. نتیجه گیری: نقش عوامل غیرانسانی در مسائل شهری به اندازه عوامل انسانی است و لذا در برنامه ریزی شهری باید به کنشگران انسانی و غیرانسانی به یک اندازه توجه شود. در برنامه ریزی شهری با استناد به نظریه کنشگر- شبکه، شبکه ها که از مفاهیم کلیدی در این نظریه است به صورت یک شیء مستقل بررسی نمی شوند بلکه هدف نحوه ساخت شبکه ها با استفاده از بررسی فرایند ترجمه ها، وساطت ها و پیوند های بین کنشگران انسانی و غیرانسانی است که نحوه تشکیل شبکه ها را مشخص می کنند تا از این طریق بتوان با تغییر و تحول در این مذاکرات و پیوند ها مسائل شهری را حل وفصل نمود. ازآنجایی که شبکه ها ذات ثابتی ندارند لذا رویکرد پویا و انعطاف پذیر باید در برنامه ریزی های شهری اتخاذ شود و برنامه ریزی شهری از حالت ایستا به حالت سیال تبدیل شود.
۴.

کاربست نظریه کنشگر-شبکه برونو لاتور در خوانش مفهوم «فضا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنشگر-شبکه برونو لاتور فضا بنیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۰
فضا همیشه در رشته های مختلف علمی از جمله جغرافیا محل اندیشه ورزی ها و نظریه پردازی ها بوده است و اندیشمندان و صاحب نظران هر یک از منظری به فضا نگریسته اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است تا خوانش مفهوم فضا از منظر نظریه کنشگر-شبکه برونولاتور نگریسته شود تا بتوان خوانشی نوین از مفهوم فضا را به دست آورد. هدف از این پژوهش شناسایی کاربست های نظریه کنشگر-شبکه در خوانش مفهوم فضا و نیز گسترش افق های نوین با استفاده از نظریه های فکری–فلسفی جدید در نگاه به فضاست. پژوهش حاضر جزء پژوهش های بنیادی است که براساس شیوه تحلیلی انجام شده است. مأخذ این پژوهش برای کشف کاربست ها، نظریه کنشگر–شبکه برونو لاتور است. در این مطالعه اطلاعات به صورت رجوع به متون دست اول (لاتور، لاو و کالن) و دست دوم (مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب هایی که در سال های اخیر درباره نظریه کنشگر-شبکه نوشته شده است) و نیز با نمونه گیری از متن به صورت هدفمند گردآوری شد. نظریه کنشگر-شبکه با رد ذات گرایی و دوگانه طبیعت / جامعه از عاملیت کنشگران غیرانسانی به همراه انسان دفاع می کند و معقتد است که کنشگران انسانی بر کنشگران غیرانسانی برتری ندارند و تمامیت در دست هیچ کدام از آنها نیست. کاربست نظریه کنشگر-شبکه در خوانش مفهوم فضا منتج به نتایجی چون پذیرش اصل تعلیق در شناخت فضا، فضا به مثابه سینتگم، تولید جمعی بودن فضا، فازی شدن فضا، چند رگه بودن فضا، فضا به مثابه شبکه و فضا به مثابه جعبه سیاه را به دست داده است.