فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹۹٬۴۶۱ تا ۱۹۹٬۴۸۰ مورد از کل ۴۹۵٬۶۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش توانایی حل مسأله و قضاوت اخلاقی در دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهرستان اسلام آبادغرب انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی در سال تحصیلی 94-93 بود. برای این منظور 80 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (40 نفر) و گواه (40 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها ابتدا از پرسشنامه حل مسأله لانگ و کسیدی (1996) و آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) استفاده شد. سپس برنامه آموزش فلسفه به کودکان در طی 12 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. در پایان دوره پرسشنامه های مذکور مجددأ توسط هر دو گروه تکمیل شد. مقایسه میانگین نمره های توانایی حل مسأله و قضاوت اخلاقی در گروه آزمایش و گواه با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تفاوت معناداری را نشان داد (001/0 >p )، به عبارتی اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش توانایی حل مسأله و رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان تأثیر مثبتی داشته است. همچنین، تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش حل مسأله و قضاوت اخلاقی بر حسب جنسیت معنادار نبود.
بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان با متادون در کیفیت زندگی، مقابله با ولع و پریشانی روان شناختی افراد در حال پرهیز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :اختلالات مصرف مواد، یکی از مهم ترین مسایل حوزه سلامت روانی به حساب می آید که می تواند برای افراد مبتلا و خانواده و جامعه ای که این افراد در آن زندگی می کنند، موجب پیامدهای زیانباری گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان با متادون و درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی، مقابله با ولع و پریشانی روان شناختی افراد در حال پرهیز از مواد مخدر بود. مواد و روش ها:پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه اجرا شد. بر اساس ملاک های ورود به پژوهش، ۴ نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه متادون درمانی و درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند. افراد تحت درمان با متادون مطابق با تجویز پزشک، درمان خویش را دریافت نمودند و افراد گروه شناخت درمانی، تحت ۱۲ جلسه درمان شناختی- رفتاری اعتیاد قرار گرفتند. تمامی آزمودنی ها در فواصل معین پرسش نامه های کیفیت زندگی، عقاید وسوسه انگیز، پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) و پرسش نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventor یا BAI) را تکمیل نمودند. یافته ها:با در نظر گرفتن بازبینی دیداری نمودارها، اندازه اثر، شاخص های بهبودی و کاهش نمرات، درمان شناختی- رفتاری در افزایش کیفیت زندگی (اندازه اثر 9/0- در برابر 62/0-) و کاهش علایم افسردگی (اندازه اثر 92/0 در برابر 78/0) مؤثرتر از درمان با متادون بود، اما هر دو روش درمانی در کاهش ولع (اندازه اثر 84/0 در برابر 74/0) و علایم اضطراب (اندازه اثر 86/0 در برابر 87/0) به یک اندازه مؤثر به دست آمد. نتیجه گیری:درمان شناختی- رفتاری از طریق اصلاح چارچوب تفکر موجب کاهش پریشانی های روان شناختی و ولع مصرف و همچنین، بهبود کیفیت زندگی می گردد.
رابطه بین بهره گیری از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس با عدالت و اعتماد آموزشی ادراک شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه بین بهره گیری از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس با عدالت و اعتماد آموزشی ادراک شده بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه مدارس هوشمند شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 شامل 15000 نفر بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 372 نفر به صورت تصادفی و به روش خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل سه نوع پرسش نامه بود که عبارتند از: پرسش نامه محقق ساخته بهره گیری از فاوا در تدریس مشتمل بر 15 گویه (0/89= α)، پرسش نامه نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات (رایانه و اینترنت) بر عدالت آموزشی دارای 40 سؤال (0/92= α) و پرسش نامه محقق ساخته اعتماد آموزشی مشتمل بر 20 گویه (0/94= α). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و درصد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کلموگروف-اسمیرنف، آزمون tتک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چندمتغیره) با نرم افزارSPSS 20 صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، وضعیت بهره گیری از فاوادر تدریسبالاتر از حد متوسط است؛ وضعیت عدالت آموزشی اندکی پایین تر از حد متوسط است. وضعیت اعتماد آموزشی بالاتر از حد متوسط است. هم چنین، نتایج ضریب همبستگی نشان داد، بین بهره گیری از فاوا در تدریس با عدالت آموزشی و اعتماد آموزشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (0/05> P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بهره گیری از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس و ابعاد آن، توان پیش بینی عدالت و اعتماد آموزشی را دارند.
کارکردهای تعین بخش «زمان» در رمان رئالیستی براساس رمان همسایه ها از احمد محمود و کوچة مدق از نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابه تعریف فرمالیستی، عناصر متن باید در خدمت «ادبیت» یعنی بیان غیرمستقیم و غیرهنجاری یا زیباشناختی زبان باشند؛ ازاین رو، زمان نیز باید به این شیوه، کارکرد زیباشناختی بیابد. به منظور تبیین این وجه از کارکرد زمان، در پژوهش حاضر دو رمان رئالیستی، یکی از نویسندة مصری نجیب محفوظ ( کوچة مدق) و دیگری از نویسندة ایرانی احمد محمود ( همسایه ها)، تحلیلِ روایی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد وجوه روایی زمان در نظریة ژنت صرفاً نوعی دستور کاربرد زمان و وجوه روایی آن است و نمی تواند وجه زیباشناختی و دلالت های ثانویة زمان را در راستای کارکرد ادبی آن توضیح دهد. در پژوهش حاضر، این کارکردها در چهار موردِ تعین بخش شناسایی شده است: «حادواقعی سازی» (بیش ازحد واقعی جلوه دادن وقایع داستان)، «تعین بخشی به خوانش» (محدود کردن تفسیرهای ذهنی خواننده به مدلول های خاص)، «لنگرسازی» (ایجاد توهم تطبیق فضای داستان بر فضای واقعی و کنونی جامعه) و «تعین بخشی به کنش» (برانگیختن رفتارهای اجتماعی خاص در مخاطب). همچنین، بالاترین وجه زیباشناختی زمان در جاهایی نمود می یابد که زمان نه براساس نشانه های زمانی مستقیم (ذهنی)، بلکه برمبنای زمان غیرمستقیم (ابژکتیو) و با «تنیدگی زمان و مکان» بیان می شود که باعث آمیزش وجوه مختلف حسی- ادراکی و شکل گیری «عواطف همدلانه» می شود. در این وضعیت ها، چنانچه شتاب منفی در ابتدای روایت قرار گرفته باشد، تابع آن در قالب واکنش های هیجانی انفجاری نمود می یابد و برعکس؛ و این نشان می دهد ارزش معنایی در متن هرگز ازبین نمی رود؛ بلکه همواره از شکلی به شکل دیگر تغییر می یابد.
باورهای ارتباطی و تراز بی ثباتی پیوند زناشویی در زنان و مردان متأهل
حوزههای تخصصی:
شناخت، تفکرات و باورها نقش برجسته ای در زندگی زناشویی و روابط همسران دارند. شناسایی آن ها می تواند در آشکار ساختن پیش زمینه های بی ثباتی زندگی زناشویی کارساز باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی میان باورهای ارتباطی و تراز بی ثباتی پیوند زناشویی در زنان و مردان متأهل به انجام رسید. روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری آن کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه شهید بهشتی تهران بودند و از میان آن ها 150 نفر (74 نفر مرد و 76 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها دربرگیرنده پرسشنامه باورهای ارتباطی (RBI) و شاخص بی ثباتی پیوند زناشویی (MII) بود. داده ها با به کارگیری همبستگی پیرسان و رگرسیون چندگانه، واکاوی شد. برآمدها نشان داد میان باور به مخرب بودن مخالفت با بی ثباتی پیوند زناشویی، همبستگی هماهنگ معنی داری وجود دارد. (0.27 P<0.05 r=). همچنین میان باورهای ارتباطی کل با بی ثباتی پیوند زناشویی، نیز همبستگی هماهنگ معنی داری وجود دارد (r=0.16 P<0.05) افزون بر آن، برآمدهای رگرسیون گام به گام آشکار ساخت که باور به مخرب بودن مخالفت توانست در دو گام نزدیک به 07/0 درصد واریانس بی ثباتی پیوند زناشویی را تبیین کند. برآمدهای این پژوهش می تواند در راستای شناسایی پیش زمینه های فروپاشی، بی ثباتی زندگی زناشویی، یافتن راه حل های کارآمد برای آن، انجام مداخلات بالینی و آموزش های درخور کارساز باشد.
عوامل اجتماعی مؤثر در نمایشنامه ها و نمایشنامه نویسان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی هنرمندان یکی از زیرمجموعه های جامعه شناسی هنر است که هنرمندان را حداقل از دو منظر مطالعه می کند. اول، این شاخه ویژگی های فردی، اجتماعی و فرهنگی هنرمندان و نیز رابطه آن با گرایش آنها به هنرمند شدن را مطالعه می کند. دوم، این شاخه سبک ها و مضامین غالب در آثار هنرمندان در دوره زمانی معین و رابطه آن با شرایط اجتماعی معاصرشان را مطالعه می کند. داده های این پژوهش از مطالعه میدانی 75 نفر از نمایشنامه نویسان گرد آمده است که به دو طریق مطالعه شده اند. اول، آنها به پرسشنامه ای پاسخ داده اند که در آن سوالات کلی طرح شده بود. دوم، دو نمایشنامه از هر نویسنده به انتخاب خودش مطالعه شد و بر اساس نتایج این مطالعه و نیز نظر خود نویسنده و نظر منتقدان، سبک و مضمون غالب در آثار نویسندگان مشخص شد. با تقسیم کلی دوره تاریخی مطالعه به دوره های کوچک تر و مطالعه شرایط اجتماعی در هر دوره، رابطه بین سبک و مضمون غالب نمایشنامه ها و شرایط اجتماعی معاصرشان تحلیل شد. مهم ترین یافته پژوهش این است که برخلاف انتظار و برخلاف یافته های تحقیقات مشابه در ایران و دیگر نقاط دنیا، میان سبک و مضمون نمایشنامه ها با ویژگی فردی و اجتماعی نویسندگان و نیز با شرایط اجتماعی معاصرشان رابطه معنی داری وجود ندارد. این یافته ها در بخش آخر مقاله، تحلیل و تبیین شده است.
تحلیل جامعه شناختی ترس از جرم: آزمون تجربی نظریه های اثربخشی جمعی و پنجره های شکسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد تبیین ترس از جرم در مناطق حاشیه نشین با تکیه بر نظریه های پنجره های شکسته و اثربخشی جمعی است. فرضیات پژوهش با روش پیمایش آزمون شده اند. جامعه آماری را کلیه افراد بالای 15 سال ساکن در شهرک حجت شهر مشهد تشکیل می دهند که از بین آنان 394 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شده اند. اطلاعات با ابزار پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است و میزان آلفای متغیر وابسته 84/0 بوده است. یافته ها نشان می دهد بین متغیرهای بی نظمی اجتماعی تصوری، بی نظمی فیزیکی تصوری با متغیر وابسته (ترس از جرم) رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق محله ای و کنترل اجتماعی غیر رسمی با متغیر وابسته، رابطه معکوس و معناداری برقرار است. همچنین نتایج رگرسیونی بیانگر آن است که متغیر اعتماد اجتماعی، قوی ترین تبیین کننده ترس از جرم است و متغیرهای مستقل این پژوهش توانسته اند 40/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
درآمدی بر اندیشه اقتصادی نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمله ویرانگر مغول، جامعه و اقتصاد ایرانی را با بحرانی جدی مواجه نمود و برای چند دهه فعالیت های اقتصادی را در محاق فرو برد. بازشناخت اندیشه و کنش دولتمردان و اندیشمندان مسلمان در برخورد با وضعیت موجود، ضمن اینکه سهم آنها را در سیر تفکر اقتصادی و اجتماعی این عصر نشان می دهد، فهم بهتر ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران عهد ایلخانان را در خود دارد. نوشتار حاضر با طرح این سوال که مبانی حِکمی و اخلاقی نصیرالدین طوسی شرایط سیاسی و اقتصادی زمانه وی در اندیشه های اقتصادی او چه جایگاهی داشته است؟ دستاورد تحقیق حاکی از این است که نصیرالدین اندیشه های اقتصادی خود را در پرتو اصول اخلاقی و ضرورت تامین محبت، امنیت و عدالت اقتصادی مطرح ساخته است. وی علاوه بر تبیین اقتصاد فردی و خانوادگی، به جایگاه اقتصاد در جامعه پرداخته و سعی در تبیین اقتصاد سیاسی با رویکرد اخلاقی و روانشناختی کرده است. در همین جهت، مقاله حاضر با ابتنای بر تأثیر شرایط زمانی عهد ایلخانان، بازشناخت اندیشه های اقتصادی وی را مورد بررسی قرار می دهد.
تبیین تاریخی- اجتماعی تجزیه سرزمینی ایران در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار حاضر تبیین جامعه شناختی تجزیه سرزمینی ایران در عصر قاجار است. لذا با مطرح کردن این پرسش که تجزیه سرزمینی در عهد قاجار، محصول ضعف دولت مرکزی ایران بود یا تغییر موازنه قدرتِ دولت های مرکز در نظام جهانی سرمایه داری، سعی دارد با نگاهی جامعه شناختی به بررسی این واقعیت اجتماعی - تاریخی بپردازد. بر این اساس نوشته حاضر معتقد است که جدایی بخش هایی از ایران و تغییر جغرافیایی این کشور در عصر قاجار یک تغییر اجتماعی است که این تغییر را می توان همانند والرشتاین در بافت یک نظام جهانی به گونه ای تاریخی در نظر گرفت. بدین منظور در تبیین عوامل موثر بر این جدایی، هم نقش عوامل داخلی و هم نقش عوامل خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق مقاله از نوع موردی تاریخی و روش گرداوری داده ها کتابخانه ای است.
بدین منظور در تبیین عوامل موثر بر این جدایی، هم نقش عوامل داخلی و هم نقش عوامل خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق مقاله از نوع موردی تاریخی و روش گرداوری داده ها کتابخانه ای است.
مبادی فلسفی وحی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
صدرالمتألهین شیرازی در تبیین فلسفی پدیده وحی، از مبادی و پیش فرض های متعددی بهره می گیرد. نگارنده در این مقال کوشیده است تا این مبادی و پیش فرض ها را از متن آثار ملاصدرا استخراج کند و ارتباط هر کدام از آن ها با وحی را توضیح دهد. مبادی فلسفی وحی شناسی ملاصدرا عبارت اند از: «پذیرش خداوند و انتساب برخی از صفات خاص به او»، «ترکیب انسان از نفس و بدن»، «وجود قوای مُدرِکِ معارف وحیانی در انسان»، «نظام طولی عالم و سعه وجودی نبی»، «عقل فعال یا واهب الصور»، «نفوس فلکی و علم آن ها به جزئیات عالم طبیعت»، «اتصال نفس نبی به عالم مثال یا خیال متصل» و «هم سنخی وحی و رؤیا». در مقاله پیش رو، هر کدام از مبادی فوق به تفصیل واکاوی شده و نقش هر کدام از آن ها در نظام وحی شناسی این فیلسوف متأله به بحث گذاشته شده است.
پدیدارشناسی تجربه زیسته زنان مجرد جمعیت مورد مطالعه: زنان مجرد بالای 35 سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناخت دیدگاه ها و احساسات زنان مجرد نسبت به تجرد و تجارب آنان از زندگی مجردی است. بدین منظور 15 زن مجرد به روش نمونه گیری هدفمند در شهر تهران انتخاب شدند و جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه های عمیق فردی صورت گرفت. پس از ضبط مصاحبه ها داده ها مکتوب شدند و به صورت کلمه به کلمه مورد تحلیل قرار گرفتند.
تحلیل داده ها بیانگر آن است که علی رغم تفاوت در علل تجرد (تجرد خودخواسته، تجرد ناخواسته)، بیشتر سوژه ها احساسات دوگانه ای نسبت به تجرد دارند، آن ها از یک سو از استقلال و آزادی ناشی از تجرد راضی و خشنود هستند و از سوی دیگر احساس تنهایی کرده و دیگران را به ازدواج توصیه می کنند. استقلال نیز به دو شکل ذهنی و عینی از گفته های مصاحبه شوندگان استنباط شد. هویت ناقص - با زیر مقولات هویت تکامل نیافته و هویت جنسیتی تحقق نیافته- مقوله دیگری بود که از مصاحبه های صورت گرفته استخراج شد.
تحلیل و توصیف فرایند نرم شدگی در زبان کردی (گویش کلهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرایند های رایج در نظام آوایی گویش کردی کلهری فرایند نرم شدگی است. این فرایند در گویش کلهری هنگامی رخ می دهد که در خوشه های همخوانی پایانة هجا محدودیت حاشیة هجایی رعایت نشده باشد. در این تحقیق با استفاده از نظریة بهینگی نشان داده می شود که محدودیت رعایت توالی رسایی در خوشه های همخوانی نمی تواند عامل تحریک فرایند نرم شدگی در خوشه های همخوانی پایانة هجا در گویش کلهری باشد و این محرک را باید محدودیت حاشیة هجایی دانست. همچنین استدلال می شود که اولویت دادن به محدودیت حاشیة هجایی در این گویش باعث می شود با وجود ارضا نشدن محدودیت توالی رسایی، فرایند نرم شدگی نسبت به فرایند های حذف و اضافه فرایند بهینه تری قلمداد شود.
جغرافیای ادبی و شاخه های آن: معرفی مطالعات نوین بینارشته ای در ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات بین رشته ای در ادبیات مانند دیگر حوزه های علوم انسانی جایگاه ویژه ای یافته است که طبیعتا در پویایی جریان نقد ادبی نیز موثر خواهد افتاد. هدف اصلی مقاله پیش رو، معرفی رشته مطالعاتیِ جغرافیای ادبی است که می توان آن را شکلی از نقد ادبی به شمار آورد. این رشته همانطور که از نامش پیداست حاصل برهم کنش جغرافیا و ادبیات است و پیدایش آن با اهمیت یافتن «فضا» و «مکان» در علوم انسانی ارتباط مستقیم دارد. مطالعات مربوط به «فضا» و «مکان» از دهة 1990 در پژوهش های علوم انسانی برجسته شد و بر همین اساس رشتة «جغرافیای ادبی» (Literary Geography) و شاخه های مختلف آن مانند نقد جغرافیایی (Geocriticism)، گردشگری ادبی (Literary tourism) و «نقشه نگاری ادبی» (Literary Cartography) پایه گذاری گردید.
در این پژوهش ابتدا مبانی نظری جغرافیای ادبی با تکیه بر مفهوم فضا و مکان طرح می گردد سپس چند شاخه مرتبط با آن معرفی و کاربرد و موقعیت کنونی آن ها در ایران و جهان بررسی می شود؛ در این میان «نقشه نگاری ادبی» به عنوان پیش نیاز جغرافیای ادبی بیش از سایر شاخه ها مورد توجه قرار خواهد گرفت. انجام این پژوهش مستلزم جمع آوری و بررسی منابع متعددی بوده است که برخی از آنها طی مقاله معرفی خواهد شد.
جغرافیای ادبی بستر مناسبی را برای تحلیل و بررسی جنبه های متفاوتی از آثار ادبی فراهم می سازد و داده های به دست آمده از آن برای مطالعات ادبی و جامعه شناسی ادبیات سودمند است. بررسی های این مقاله نشان می دهد مکان های جغرافیایی کارکرد ادبی قابل تاملی در آثار ادبی دارند که معمولا از نظر منتقدان ادبی دور می ماند.
نقدی بر کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریة وتطبیقیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی در سال های اخیر، بسیار مورد توجّه محافل علمی و دانشگاهی ایران بوده است. این رویکرد، به ویژه در پژوهش های حوزة فارسی - عربی از اهتمام بیشتری برخوردار است؛ نشر مجلّه ها، برگزاری همایش ها و نگارش کتاب های گوناگون که در این زمینه حاصل شده است، مؤیّد این نکته است. البتّه، همة این تلاش ها نیازمند نقد و بررسی است تا علاوه بر کمیّت گرایی به کیفیّت دستاوردها نیز توجّه شود. نوشتة حاضر، با هدف بررسی کتاب الأدب المقارن دراسة نظریّة وتطبیقیّة اثر خلیل پروینی بر آن است تا ضمن معرّفی اثر، به مواضع قوّت و ضعف آن اشاره نماید. به همین سبب، نگارنده، کتاب را از دو منظر شکلی و محتوایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد، کتاب حاضر از لحاظ شکلی در سطح مطلوبی قرار گرفته است و از لحاظ فنّی و محتوایی، ضمن برخورداری از امتیازات لازم، در برخی موارد، به ویژه در بخش تطبیق، نیازمند بازنگری در چاپ های بعدی است.
بررسی و تحلیل فروش مازاد تراکم ساختمانی نمونه موردی: کوی ولیعصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تراکم را می توان به عنوان معیار یا یک سیستم اندازه گیری تعریف نمود. این سیستم ما را قادر می سازد تا با یک الگوی ریاضی ساده، مقدار زیربنای ممکن در سطح معینی از زمین را محاسبه کنیم و حاصل آن را به عنوان ""تراکم ساختمانی"" در نظر بگیریم. بعد اقتصادی تراکم، شاید مهمترین موضوع این مقوله باشد زیرا اقتصاد ملی، اقتصاد محلی و اقتصاد خانوار به گونه ای مستقیم بر تراکم شهری موثرند. از سویی نسبت قیمت زمین، هزینه ساخت مسکن، هزینه تأمین زیرساخت های شهری و آماده سازی زمین اهمیت زیادی دارند و از سوی دیگر توان مالی عوامل اجرایی و مدیریت شهری در کمک به برنامه های مسکن، توان مالی مردم در تأمین هزینه های زمین، مسکن و نیز خدمات شهری، همگی بر روند شکل گیری و ماهیت تراکم شهری و تحقق تراکم های پیش بینی شده در طرح های توسعه شهری موثر است. در دو دهه اخیر، سیاست فروش مازاد تراکم ساختمانی توسط شهرداریها، موجب ایجاد اختلال در نظام تراکم جمعیتی طرح های مصوب، سازمان فضایی شهرها و سیمای شهری شده است. علاوه بر این همین عامل باعث کمبود کاربریهای خدماتی و افزایش ازدحام شده و تبدیل به بستری جهت سوداگری زمین و مسکن گردیده است. تبعات این سیاست در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و محیطی قابل بررسی است. در این نوشتار، پس از مشخص نمودن اهداف و روش کار، تراکم از دیدگاه نظری و مبانی فروش مازاد تراکم ساختمانی در ایران مورد بحث قرار می گیرد. سپس شهر تبریز و کوی ولیعصر به عنوان نمونه موردی و مصداق کاربرد سیاست فروش مازاد تراکم مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین طرح های توسعه شهری تبریز به اختصار - از نظر تراکم پیشنهادی - مرور می گردد و اثرات گوناگون فروش مازاد تراکم در سطح محلی مورد تحلیل قرار می گیرد و نهایتاً به جمعبندی و ارائه پیشنهادات پرداخته می شود.
وضعیت فقهی حقوقی تعیین اعضای بدن به عنوان مهریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهریه به عنوان یک الزام قانونی در نکاح ، یکی از مسائلی است که تعیین تکلیف نوع و مقدار آن از سوی زوجین و خانواده های آنها از اهمیت بسزایی برخوردار است در برخی از موارد مهریه های نامتعارفی از سوی زوجین تعیین می شود؛ که یکی از مصادیق آن ، تعیین عضوی از اعضای بدن زوجبه عنوان مهریه است. سؤال اساسی که در این پژوهش قابل طرح است این است که وضعیت فقهی حقوقی تعیین عضوی از اعضای بدن به عنوان مهریه چیست؟ در این خصوص نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی آن را مطلقاً باطل می دانند و برخی دیگر در موارد محدود آن را صحیح می دانند. مقاله حاضر با رویکرد فقهی حقوقی ، در صدد اثبات این موضوع است که اگرچه به طور کلی تعیین اعضای بدن به عنوان مهریه صحیح نیست ، ولی در مواردی که فایده ای عقلایی بر آن مترتب باشد ، مثلاً در مواردی که زوجه از مشکل کلیوی برخوردار بوده و نیازمند به پیوند کلیه است و جدا کردن آن عضو ضرر غیر متعارفی را برای زوج به دنبال نداشته باشد ، قرارداد مذکور صحیح و معتبر است. در غیر این صورت مهریه مذکور به علت حرمت اضرار به نفس و عدم قابلیت تسلیم و نامشروع بودن باطل و بلااثر خواهد بود.
تعیین روش مناسب قیمت گذاری آب در بخش کشاورزی: مطالعه موردی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قیمت گذاری مناسب آب، به عنوان یکی از ابزارهای اقتصادی، می تواند نقش مهمی در کاهش اتلاف و بهینه سازی مصرف آب در بخش کشاورزی داشته باشد. بر این اساس، هدف این مطالعه تعیین نرخ مناسب آب آبیاری در شبکه های آبیاری و زهکشی منتخب استان فارس در راستای اجرای قانون هدفمندسازی یارانه هاست. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش برنامه ریزی خطی، قیمت سایه ای آب در مصارف کشاورزی و با استفاده از روش اقتصاد مهندسی و هزینه تمام شده آب از منابع سطحی و زیرزمینی برآورد شد. سپس این قیمت ها با تعرفه شرکت های متولی آب و همچنین هزینه آب بهای پرداختی توسط کشاورزان در وضعیت موجود مقایسه و پیشنهادهایی برای تعیین قیمت مناسب آب کشاورزی ارائه شد. نتایج نشان داد که متوسط هزینه تمام شده هر متر مکعب آب از منابع سطحی و زیرزمینی استان فارس به ترتیب 860 و 544 ریال است درحالی که هر متر مکعب آب در تولیدات کشاورزی استان فارس حداکثر 350 ریال فایده خالص ایجاد می کند. بر اساس یافته های تحقیق، در یک برنامه زمانی بلندمدت، امکان واقعی کردن قیمت آب وجود دارد و پیشنهاد می شود سیاست های مدیریت منابع آب در راستای قانون هدفمند شدن یارانه ها به سمتی هدایت شود که به توازن ارزش و هزینه کامل آب منجر شود. طبقه بندی JEL: Q25، D46، L11، D24
ارتباط حاکمیت شرکتی با عملکرد مالی و ریسک شرکتهای بیمه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمیت ضعیف شرکتهایی نظیر انرون و ورلدکام و سقوط شگفت انگیز بازارهای سهام در آغاز قرن حاضر منجر به تجدیدنظر در بحث حاکمیت شرکتی شده است. منطق حاکمیت شرکتی عموماً دیدگاه جایگزینی را پیشنهاد می دهد و کانون توجه حاکمیت، ایجاد ارزش افزوده برای تعداد زیادی از ذی نفعان سازمانی است. از طرفی دیگر، ریسک یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی واحد اقتصادی است که در بسیاری از تصمیمات مالی، الگوهای ارزش گذاری اوراق بهادار، روشهای ارزیابی طرحهای سرمایه ای و ...، نقش محوری دارد. این مطالعه، به بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی با عملکرد و ریسک شرکتهای بیمه ای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این تحقیق از 4 شاخص حاکمیت شرکتی شامل اندازه هیئت مدیره، ترکیب هیئت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، و تمرکز مالکیت و همچنین از 2 معیار ارزیابی عملکرد شامل نرخ بازده داراییها و حقوق صاحبان سهام و 2 معیار ارزیابی ریسک شرکت شامل ریسک تجاری و مالی استفاده شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات همبستگیِ علی پس از وقوع است. جامعه آماری تحقیق، شرکتهای بیمه پذیرفته شده در بورس تهران هستند که با روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 18 شرکت در طی 7 سال (جمعاً 88 سال- شرکت) در نمونه آماری این تحقیق قرارگرفته اند. بازه زمانی تحقیق شامل سالهای 1386 الی 1392است. برای آزمون فرضیه های صورت بندی شده از رگرسیون چندگانه خطی و روش حداقل مربعات معمولی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین ترکیب هیئت مدیره و عملکرد مالی در هر دو بعد (نرخ بازده داراییها و حقوق صاحبان سهام) ارتباط مثبت و بین ترکیب هیئت مدیره و ریسک در هر دو بعد شامل (ریسک مالی و تجاری) ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد. بین اندازه هیئت مدیره و نرخ بازده داراییها نیز رابطه منفی و معنی داری مشاهده می شود.
بررسی مطلوبیت فضاهای گذران اوقات فراغت شهروندان ایلام (مطالعه موردی: فضاهای سبز شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فضاهای سبز شهری به عنوان بخشی از فضاهای گذران اوقات فراغت و بخش جاندار ساخت کالبدی شهرها که در حفظ و تعادل محیط زیست شهری، تعدیل آلودگی هوا، تفریح، پرورش روحی و جسمی و آسایش روانی شهروندان، نقش عمده ای ایفا می کنند، اهمیت زیادی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مطلوبیت فضاهای گذران اوقات فراغتِ شهروندان شهر ایلام؛ یعنی فضاهای سبز و پارک ها می باشد. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری آن را کارشناسان گردشگری و مدیریت شهری تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، 234 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه، انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه میدانی انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمون T یک طرفه نشان داد که فضاهای سبز و پارک های شهر ایلام به لحاظ داشتنِ امکانات و ویژگی های استاندارد در وضعیت نامناسبی قرار دارند. سرانه فضای سبز شهر نیز به نسبت استاندارد ملی و جهانی در سطح بسیار پایین تری است؛ بنابراین پارک ها و فضاهای سبز شهر از کیفیت مناسبی برای گذران اوقات فراغت برخوردار نیستند.