ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۳۹۷ مورد از کل ۳۹۷ مورد.
۳۸۱.

نگاه خیره مردانه در سینمای دهه نود ایران: مسئله ای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگاه خیره مردانه زنان مردسالاری سینمای ایران مسئله اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
واقعیت در سینمای ایران توسط مردان و برای مردان شکل می گیرد و در سینمای غالب، مردها همیشه به عنوان نگاه کننده و زن ها به عنوان ابژه نگاه تعریف می شوند. این امر در سینمای پیش از انقلاب ایران مشاهده می شده است. با وقوع انقلاب 1357، قوانین جدیدی تصویب شد که ظاهراً سعی داشت از نگاهی جلوگیری کند که در این قوانین «نگاه ابزاری» نامیده می شد. این موضوع در دهه اول پس از انقلاب موجب غیاب ساختاری زن شد؛ بااین وجود، با گذشت زمان، نگاه خیره مردانه مجدداً به سینمای ایران بازگشت. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که نگاه خیره مردانه در سینمای دهه نود ایران چگونه صورت بندی شده است؛ بدین منظور نظریه لورا مالوی به عنوان چارچوب مفهومی برگزیده شده است و نگاه خیره در سه سطح درون روایتی، دوربین و تماشاگر مطالعه خواهد شد. حجم نمونه شامل 15 فیلم از سینمای ایران در این دوره است که به شیوه هدفمند انتخاب شده اند و روش تحلیل، نشانه شناسی جان فیسک است. نتایج نشان می دهد که زنان در سینمای دهه نود در انقیاد نگاه مردانه بازنمایی می شوند؛ در سطح درون روایتی نگاه حامیانه، نگاه مشتاقانه، نگاه قدرت محور، نگاه مستأصل، نگاه خودبرتربینانه، نگاه متعجب و در سطح دوربین و در سطح تماشاگر نگاه خنثی، نگاه خودبرتربینانه و نگاه ابزاری تشکیل دهنده این نگاه هستند. نگاه خیره مردانه، مسئله ای اجتماعی در سینمای دهه نود محسوب می شود.
۳۸۲.

فشارهای ساختاری و برنامه ریزی هدفمند برای مهاجرت: کاوشی کیفی در بین دانش آموزان یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت دانش آموزان برنامه ریزی هویت مهاجرتی شهر یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۹
مهاجرت در سال های اخیر به یکی از دغدغه های مهم نوجوانان تبدیل شده و در میان دانش آموزان به عنوان یک مسیر فردی برای آینده ای مطلوب، معنا و جهت مندی تازه ای یافته است. این پژوهش، با هدف واکاوی فرآیند برنامه ریزی دانش آموزان برای مهاجرت انجام شده است. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد بوده و به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شده است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری، 25 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه یزدی که در مسیر مهاجرت قرار داشتند، به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. سپس با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی یافته های پژوهش تحلیل شد. مقولات استخراجی شامل بی ثباتی اقتصادی، فوبیای ناکامی شغلی، سیاست نخبه گریز، هرز رفتن آرزوها، گسترش مهارت های زبانی، اقدامات اولیه مالی و در مسیر اپلای است. با توجه به یافته ها، دانش آموزان مهاجرت را به عنوان بخشی از برنامه آینده خود در نظر گرفته اند و با تقویت مهارت های زبانی، افزایش آگاهی درباره مقصد، تحقیق در مورد مسیرهای مهاجرت و گسترش توانمندی های فردی، گام هایی عملی و هدفمند در این مسیر برمی دارند. این اقدامات نه تنها بازتابی از شکل گیری یک هویت مهاجرتی در میان نوجوانان است، بلکه نشان می دهد تصمیم آن ها در بستر شرایط ساختاری خاص و تجربه شده، شکل گرفته و جهت یافته است.
۳۸۳.

تحلیلی بر توسعه پاندولی صنعت و سبک زندگی در یزد

کلیدواژه‌ها: حرکت پاندولی چندگانگی زیستی سبک زندگی صنعتی شدن یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه: الزام به توسعه صنعتی در قالب نظریه نوسازی در ایران با چالش های زیادی همراه بوده و در درونِ پیوستاری از «الزام به توسعه» تا «توسعه و تضاد» قرار داشته است. از طرفی، فرایند صنعتی شدن در ایران با شرایط و مختصات زمانی- مکانی هر استان متفاوت بوده است. این مسئله در یزد با سبک زندگی یزدی، که با سختکوشی و تولیدمحوری همراه بوده، به شکوفایی توسعه صنعت بومی انجامیده است. مداخلات دولتها در طول دوران بعد از انقلاب پیامدهای ناخواسته به دنبال داشته است که به چندگانگی «روایتی» از توسعه صنعتی با پیامدهای خاص، منجر شده است. هدف این تحقیق، مطالعه ماهیت الگوی توسعه در یزد بر اساس تقابل سنتی- مداخله ای توسعه صنعتی در یزد است.روش:روش مورد استفاده در این پژوهش روش کیفی، از نوعِ مردم نگارانه بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه، و تکنیک تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمون بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش، شامل 12 نفر از کارشناسان خبره و یزدشناسان بوده است که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. قابلیت اعتماد تحقیق در اعتبار، انتقال و تأییدپذیری محقق شد.یافته ها: توسعه صنعتی نامتوازن در یزد، تجربه زیسته خاصی را در این شهر رقم زده و در سه دوره الگویی، قابل تفکیک است. الگوی اول، «الگوی توسعه صنعتی تطبیق پذیر با سبک زندگی یزدی»، که با ویژگی هایی چون تمدن کاریزی، صنعت حناسابی، صنعت شیرینی ، نساجی، شعربافی، دارایی بافی، ترمه و صنایع سازگار در مقیاس کارگاهی مشخص می شود. الگوی دوم، «الگوی توسعه صنعتی عاریتی با مداخلات رانتی» در صنایع فولاد، کاشی، معدنی و صنایع سرمایه بر و آب بر است که با زمینه های تضادآفرینِ مهاجرت بی رویه، گسترش بی قواره صنایع آلاینده سودآور و گسترش فرهنگ مصرفی، همراه شده است. و الگوی سوم، «الگوی الزام به توسعه صنعتی پایدار» است که با ثبتِ جهانی یزد همسو است. این الگو برخاسته از نوعی بازاندیشی در توسعه صنعتی و آمایشِ سرزمینی است و انتظار می رود از پیامدهای منفی توسعه عاریتی دور بوده و چشم انداز روشنی از توسعه صنعتی را ترسیم کند. محورهای سه گانه، ذیل مفهوم «توسعه صنعتی پاندولی» برساخت شده است.نتیجه گیری: ماهیت توسعه صنعتی در یزد به تبعیت از الگوی توسعه صنعتی در ایران، و با برخی ویژگی های اختصاصی و ممتاز، توانسته است تجربه خاصی از توسعه را رقم زند. اما چشم انداز توسعه در یزد در قالب «توسعه پاندولی صنعت» دلالت بر تعارضاتی دارد که بین وجود صنایع آب بر و صنایع مرتبط با گردشگری و صنایع تبدیلی، در نوسان خواهد بود.
۳۸۴.

جنبش دانشجویی و غیریت سازی سیاسی؛ چگونه دانشجویان در دهه پایانی سلطنت پهلوی دوم از دوقطبی کردن فضای دانشگاه به عنوان ابزاری برای مبارزه با رژیم استفاده می کردند؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنبش دانشجویی دوقطبی سازی آنتاگونیسم سیاسی انقلاب اسلامی مطالبه صنفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۹
ترسیم مرز بین دوست و دشمن یکی از سازوکارهای برساخت هویت های جمعی و انسجام گروهی و ملی است و این حاکم یک نظم سیاسی است که از اختیار چنین مرزکشی ای برخوردار است. در یک وضعیت انقلابی مردم معترض چنین مشروعیتی را برای حاکم قائل نیستند و خود در پی ترسیم مرزی اند که حاکم را به عنوان «آن ها» و مردم را به عنوان«ما» قلمداد می کند. این مقاله با بهره گیری از روش اسنادی و مطالعه پژوهش ها، مصاحبه ها و اسناد مربوطه، در پی پاسخ به این سؤال است که دانشجویان شهر تهران در دهه پایانی سلطنت پهلوی دوم به چه شیوه هایی به این غیریت سازی سیاسی دامن می زدند و چگونه فضای دانشگاه را بر اساس دوقطبی های سیاسی بین دانشجویان و رژیم سیاسی مستقر سازماندهی می کردند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ترجمه امور صنفی به امور سیاسی نقش مؤثری در برساخت، تثبیت و بازتولید این دوقطبی داشته است. خلط مرزهای امر صنفی و سیاسی باعث سیال و مبهم شدن علت اعتراض و نارضایتی می شد و این ابهام، سیاسی شدن و سیاسی ماندن فضای دانشگاه ها را تشدید می کرد. به واسطه چنین شکلی از تشدید تضادها و تنش های سیاسی، هر عملی که نشان از کوچک ترین ارتباطی با رژیم مستقر یا مسئولین امر داشت، به سازش کاری یا خیانت تعبیر می شد. آن چه در چنین شرایطی مغفول می ماند پرداختن به این سؤال است که آیا باید همه اختلافات را معضلی آنتاگونیستی دانست و یا می توان بخشی از نارضایتی ها را در چارچوب موجود حل و فصل نمود. پرداختن یا نپرداختن به این سؤال، تأثیر پایداری بر فرهنگ سیاسی جامعه خواهد داشت. 
۳۸۵.

تجربه فعالیت تشکلی دختران دانشجو در دهه های هشتاد و نود شمسی با تأکید بر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشکل های دانشجویی جنبش دانشجویی نظریه دیدگاه روش شناسی فمینیستی دختران دانشجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۳
مقاله حاضر به مطالعه تجربیات دخترانی می پردازد که در دهه های هشتاد و نود شمسی عضو انواع تشکل ها و انجمن های دانشجویی بوده اند. در این پژوهش با استفاده از نظریه دیدگاه و استراتژی فمینیستی، به طور هدفمند با 27 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه های تهران، امیرکبیر و الزهرا که از اعضای تشکل های انجمن اسلامی، بسیج دانشجویی، شورای صنفی و انجمن های علمی بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. تحلیل تماتیک داده ها نشان می دهد که ساختارهای از پیش موجود تشکل ها مقوم جنسیت زدگی است و زنان در برهمکنش های تشکلی عمدتاً نادیده گرفته می شوند، در حالی که لابی های مردانه دانشجویان پسر با استادان و مسئولان دانشگاه برسازنده موقعیت فرادست و آینده ساز برای آنان است. با آن که رانت عضویت در تشکل ها برای مردان بیشتر است، اما تجربه عضویت در انجمن ها و تشکل های دانشجویی برای دختران، حتی در محافظه کارترین آنها، تجربه ای توانمندساز است و به رغم کلیشه ها و تبعیض های جنسیتیِ همچنان موجود، فعالیت تشکلی و نیز تصدی سمت ها در میان دختران در دهه نود بیشتر شده است. با وجود افزایش آگاهی های جنسیتی در گذر زمان، در سال های انتهایی دهه نود فضای کار تشکلی محدودتر و بسته تر شده است. یافته ها نشان می دهند که رکود و انفعال در حیات انجمنی دانشگاه دختران را بیش از پسران در معرض تجربه فشار و طرد قرار می دهد. 
۳۸۶.

انتخاب و مصرف پوشاک به مثابه عنصر تمایز اجتماعی بین نسلی؛ تفاوت ها و شباهت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشاک معیارهای انتخاب پوشاک نسل ها تغییرات پوشش تغییر فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۲
زمینه و هدف: پوشاک یک نماگر مهم تمایز اجتماعی و یک نماد فرهنگی برجسته است. انتخاب و مصرف پوشاک، هم به عنوان یک جزء فرهنگی و هم یک عنصر نمادین، در طول نسل ها به طور مستمر در حال تکوین است. هدف این مطالعه بررسی تفاوت ها و شباهت ها در انتخاب پوشاک در میان گروه های سنی مختلف و چگونگی تغییرات نسلی آن است. روش و داده ها: روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری شامل افراد بالای 18 سال شهر تهران است. حجم نمونه برابر با 388 نفر است که از طریق فرمول کوکران تعیین شده است. روش نمونه گیری تصادفی مطبق براساس اختصاص سهمیه به هر سه گروه نسلی است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه محقق ساخته است. یافته ها: گروه های نسلی در نوع خرید و مقدار خرید با یکدیگر تفاوت معنادار دارند. در معیارهای خرید، تفاوتی در اهمیت قیمت و اهمیت نیاز بین گروه های مورد بررسی مشاهده نشد؛ ولی بین گروه های نسلی، در معیارهای اهمیت کیفیت، اهمیت برند و اهمیت پوشیده بودن تفاوت معنادار وجود دارد. البته در معیار اهمیت کیفیت بین جوانان با میان سالان و در معیار اهمیت برند نیز بین جوانان و میان سالان تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ ولی این دو گروه در اهمیت برند تفاوت معناداری با بزرگ سالان دارند. بحث و نتیجه گیری: مطالعه حاضر از وقوع آرام و تدریجی تغییر در معیارهای انتخاب پوشاک در بین گروه های نسلی حکایت دارد که نشان دهنده وجود تفاوت در نظام معنایی، ترجیحات اجتماعی و سرمایه فرهنگی گروه های نسلی است. این تشابهات و تمایزات معنایی از یک سو باعث ایجاد ترجیحات فرهنگی و اجتماعی ویژه شده که انسجام اجتماعی و تداوم فرهنگی را تداوم می بخشد و از سوی دیگر به استقلال گروهی و تمایز هویتی گروه های نسلی کمک کرده و با ایجاد تمایزات رفتاری، راه را برای تغییرات فرهنگی و اجتماعی در بلندمدت باز کرده است. پیام اصلی: پوشاک به مثابه ابزار انتقال معنا و نشانه فرهنگی، تحت تأثیر رخدادهای فرهنگی و تحولات اجتماعی است و افراد از سبک پوشش به عنوان ابزاری برای نشان دادن هویت فردی و گروهی استفاده می کنند. نتایج حکایت از تغییرات اجتماعی آرام و تدریجی در معیارهای انتخاب و خرید پوشاک در بین نسل های مورد بررسی دارد. 
۳۸۷.

زمینه های تغییر در بازنمایی جنسیت از فرهنگ تا سیاست: تحلیل محتوای فیلم سینمایی باربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا سینما فیلم سینمایی بازتولید باربی بازنمایی جنسیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۱
زمینه و هدف: سینما نقش مهمی در فرهنگ سازی، سرگرمی و تفکر دارد و می تواند مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را در خود و جامعه مخاطب بازتاب دهد و همچنین به بازتولید ارزش های فرهنگ جامعه کمک نماید. این پژوهش سعی دارد زمینه های تغییر در بازنمایی مفاهیم جنسیتی در فیلم باربی را مورد مطالعه قرار دهد. روش و داده ها: این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی، پیام های فرهنگی فیلم سینمایی «باربی» را به عنوان یکی از پرفروش ترین فیلم های سال 2023 مورد مطالعه قرارداده است. به منظور گردآوری اطلاعات، فیلم سینمایی چندین بار به صورت فردی و گروهی مشاهده شد و پس از پیاده سازی دیالوگ و روابط به تصویرکشیده شده در فیلم، دسته بندی و استخراج یافته ها انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فیلم از طریق تقابل مفهوم قدرت با موضوعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، به ویژه بحران مردانگی و نمادهایی مانند اسب قهوه ای به عنوان نمادی از قدرت مردانه، پیام های مهمی را ارائه می دهد. همچنین فیلم از عناصر بصری و مفهومی برای برجسته کردن ایده باربی به عنوان نمادی ماندگار استفاده کرده و پیوستگی آن با ایجاد نظم نوین جهانی و احیای بازاریابی را نیز به تصویر می کشد. بحث و نتیجه گیری: تحلیل محتوای فیلم نشان داد که این اثر در ابعاد مختلف از جمله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هویتی، اجتماعی و ایدئولوژیک پیام های قابل توجهی را در خود جای داده است. باتوجه به اینکه گاهی سینما تغییرات اجتماعی را پیش بینی می کند و گاهی تغییرات اجتماعی درسینما بازگویی می شود، پیام های نهفته درسینما حاوی رویکردهای جدیدی است و ظرفیت های متفاوتی در بازنمایی کلیشه های جنسیتی و نگاه خیره مردانه ایجاد کرده و به احیای فرهنگ و سنت های آمریکایی با تأکید بر مؤلفه جذابیت کمک می کنند. این فیلم برخی تغییرات اجتماعی را بازنمایی می کند وگاها هدفمند آینده اجتماعی و سیاسی را از منظر روابط قدرت و جنسیت تفهیم می نماید. پیام اصلی: نتایج پژوهش نشان داد که سازندگان باربی علاوه بر این که از ظرفیت باربی برای انتشار مفاهیم فرهنگی آمریکایی بهره برده اند، اما با در نظرگیری اقتضائات و تحولات فکری دنیای جدید، سعی دارند بازنمایی مفهومی باربی به گونه ای باشد که با نگرش های دنیای جدید سازگار باشد.
۳۸۸.

رمزگشایی پدیدارشناسانه دیابت در جامعه صنعتی معاصر

کلیدواژه‌ها: دیابت سبک زندگی زیست سلامت محور زیست معیشتی بهزیستی روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۸
مقدمه: دیابت به عنوان یک بیماری مزمن، در جامعه صنعتی معاصر به سرعت رو به افزایش است. برخی از ویژگی های جامعه صنعتی مانند شهرنشینی، و بی تحرکی، به طور مستقیم به تشدید این بیماری کمک کرده اند. برآورد می شود در سال 2050 تعداد مبتلایان دیابت به رقم شگفت انگیز 3/1 میلیارد نفر برسد. این بیماری در جامعه نوین ایران نیز که شهرنشینی و بی تحرکی در آن رو به فزونی است، به سرعت درحال افزایش است. شیوع گسترده دیابت در ایران از یک سو و پیامدهای زیان بار این بیماری از سوی دیگر باعث شده است بیماری دیابت به طور گسترده مورد توجه قرار گیرد. در این راستا، هدف این پژوهش، مطالعه جامعه شناختی تجربه زیسته دیابت، نزد بیماران دیابتی است.روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی شوتز انجام شده و از مصاحبه عمیق و متوالی به عنوان ابزار کسب توصیفات تجربه زیسته استفاده شده است. در مجموع، 21 فرد دیابتی ساکن شهر جهرم به روش نمونه گیری هدفمند در طولِ یک دوره هشت ماهه مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش شوتز تحلیل و در قالب برساختِ مرتبه اول، مرتبه دوم، و سنخ بندی، طبقه بندی شد.یافته ها: در زیست سلامت محور، یافته ها مشتمل برشش مضمون اصلی شاملِ خود مراقبتی، خواب، کنترل وزن، سلامت جسمانی، سلامت جنسی، و سلامت روانی و 21 برساختِ مرتبه دوم بود. در سبک زندگی، یافته ها مشتمل برچهار مضمون اصلی شاملِ پرورش جسمی، الگوهای تغذیه، زیست دینی، زیست فراغتی، و 17 برساختِ مرتبه دوم بود. در بهزیستی روانی، یافته ها مشتمل بر چهار مضمون اصلی شامل زیست سازگارانه، زیست شادی آفرین، نگرش، زیست امیدوارانه و 17 برساخت مرتبه دوم بود. و بالاخره، در زیست معیشتی، یافته ها مشتمل بر چهار مضمون اصلی یا سنخ بندی شاملِ رفاه اقتصادی، نوسانات اقتصادی، حمایت مالی، تاب آوری اقتصادی، و 9 برساخت مرتبه دوم بود.نتیجه گیری: خود مراقبتی، سلامت جسمی، سلامت روانی و سلامت جنسی در تجربه زیستِ سلامت محور بیماران دیابتی نقش دارند. زیست فراغتی، زیست دینی، الگوهای تغذیه و پرورش جسمی در سبک زندگی بیماران دیابتی حائز اهمیت اند. رفاه اقتصادی، رفاه خانواده، مصرف گرایی و پیشرفت مادی در زیستِ معیشتی تاثیر دارند. و بالاخره، زیست سازگارانه، زیست شادی آفرین، نگرش و زیست امیدوارانه در بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی در کنترل بیماری موثر می باشند. یافته ها نشان می دهند بین دنیای صنعتی و دیابت پیوندهای نزدیکی وجود دارد.
۳۸۹.

بازاندیشی در علوم اجتماعی: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش بازاندیشی منطق دوگانگی منطق دوگانه انگاری منطق رابطه ای تولید علم در جامعه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
زمینه و هدف: تحقیق و گفتگو پیرامون انسان همواره در طول تاریخ محل بحث و مناقشه بوده است. علوم اجتماعی در این میان مسئولیت مطالعه و بررسی رفتارها و کنش های انسانی را داشته است. به دلیل قابلیت کنشگری خلاقانه انسان در کنار فعالیت های عقلانی وی، حصول شناخت کامل در این حوزه بسیار مورد تردیداست. از جانب دیگر علوم اجتماعی نیز به نوبه خود محدودیت ها و اریب هایی در خود نهفته دارد که مربوط به نقش محقق در تحقیق است. به همین دلیل اندیشمندان زیادی به این روند انتقاد کردند و سعی نمودند انواع متفاوتی از روش های سنجش اعتبار علم در جامعه شناسی را ابداع نمایند. روش و داده ها: روش بازاندیشی از جمله کارآمدترین و جدیدترین روش ها در عرصه جامعه شناسی به شمار می رود. با کاربرد این روش محقق علوم اجتماعی علاوه بر مطالعه افراد تحت مطالعه خود، خودش را نیز مطالعه می کند. برای معرفی این روش، به اصلی ترین منابع از طریق یک مطالعه اسنادی مراجعه شد و سعی شد شیوه ها و مراحل بازاندیشی در مطالعات میدانی ارائه شود. یافته ها: در این بخش سعی شد با استفاده از نظریه بوردیو و پژوهش ماثنر و دوثت تکنیک های اصلی بازاندیشی در پژوهش های میدانی تشریح شود. دراین مسیر سعی شد نشان داده شود که پژوهشگر علوم اجتماعی با استفاده از روش بازاندیشی چگونه می بایست 1. علائق اش، 2. عواطف اش، 3. زمینه های سازمانی و نهادی که بر وی تأثیر می گذارند و 4. زندگی نامه شخصی و دانشگاهی اش را در رابطه با موضوع تحقیق مورد بررسی قرار دهد و اجازه ندهد که این بسترها و علل بر اعتبار پژوهش وی خللی وارد کند. بحث و نتیجه گیری: در روش بازاندیشی پژوهشگر علوم اجتماعی تلاش می کند تا پژوهش اجتماعی خود را پیش از هر چیز کنترل کند، قوی تر سازد و بر اریب هایی که به صورت بالقوه بر آن حاکم اند، فائق آید. درواقع محققان در اینجا سعی می کنند اعتبار پژوهش خود را ارتقا بخشند. امروزه اکثر رشته های علوم اجتماعی سعی می کنند در پژوهش های کیفی از این روش استفاده کنند. پیام اصلی: روش بازاندیشی به عنوان یکی از جدیدترین روش های اعتباریابی در پژوهش های کیفی است. در این روش محقق سعی می کند اعتبار پژوهش خود را با زیرسوال بردن پیش فرض های شخصی، سازمانی و ساختاری ارتقا دهد و پژوهشی یا یافته های معتبرتر ارائه کند. 
۳۹۰.

گذار شهری و عوامل مؤثر بر پویایی آن در آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرنشینی گذار شهری قاره ی آسیا تحلیل پیشینه واقعه رگرسیون کاکس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۲
زمینه و هدف:  شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری به طور چشمگیری در قاره ی آسیا پویا و در جریان است، به طوری که رشد بی سابقه ای در نسبت جمعیت شهری آن طی چهار دهه ی اخیر روی داده است. مقاله ی پیش رو برآن است تا الگوهای مکانی و زمانی، روندها و همچنین عوامل پویایی گذار شهری را در 48 کشور آسیایی طی دوره ی 2020-1960 مورد تحلیل قرار دهد. روش و داده ها: روش تحقیق، تحلیل ثانویه و از نوع پژوهش کمی و تحلیل ریاضی است که در آن با استفاده از داده های باز بانک جهانی و روش آماری تحلیل پیشینه واقعه به تجزیه و تحلیل موضوع مورد بررسی پرداخته شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که تا سال 2020 نزدیک به 64 درصد کشورها (30 مورد) در مناطق مختلف قاره ی آسیا از لحاظ سطح شهرنشینی به مرحله ی گذار شهری رسیده اند. همچنین بررسی عوامل محرک شهرنشینی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره کاکس نشان داد که شاخص های مرگ ومیر، مهاجرت و سرانه ی تولید ناخالص داخلی بر احتمال رسیدن کشورها به گذار شهری مؤثر هستند. بحث و نتیجه گیری: در طول دوره مورد بررسی، سطح شهرنشینی به طور گسترده در آسیا متفاوت بوده است. به طوری که شاهد سطوح بالای شهرنشینی در شرق و غرب آسیا و سطوح پایین آن در آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی هستیم. درحالی که بیشتر کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس به همراه کشورهای واقع در شمال و شمال غرب آسیا و همچنین کشورهای ژاپن و سنگاپور قبل از سال 1960 وارد مرحله ی گذار شهری شده بودند، آسیای غربی، مرکزی، شرق آسیا و همچنین جنوب شرق آسیا طی دوره ی 2020-1960 وارد این مرحله از شهرنشینی شده اند. پیام اصلی: نظام شهرنشینی و روند سریع آن در بیشتر کشورهای آسیایی و ادامه ی این روند در سال های آینده می تواند تغییرات جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی بی سابقه ای را به همراه داشته باشد و چالش های مهمی را در زمینه ها ی تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن و رشد پایدار شهری ایجاد کند.
۳۹۱.

تبیین جامعه شناختی کیفیت روابط زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی بر مبنای حمایت های اقتصادی با تأکید بر نقش میانجی سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت روابط حمایت اقتصادی IVF اهدایی زوج های نابارور سلامت روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
هدف پژوهش حاضر، تبیین کیفیت روابط اجتماعی و خانوادگی زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی بر مبنای حمایت های اقتصادی نهادی و غیرنهادی با تأکید بر نقش میانجی سلامت روانی بود. روش پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زوج های نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر اصفهان بود. حجم نمونه برای سطح اطمینان 95درصد و توان آزمون حداقل 80درصد برابر با 147 نفر تعیین شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد در بازه زمانی شهریور تا اسفند 1402 انجام شد. کیفیت روابط خانوادگی، کیفیت روابط اجتماعی و سلامت روانی به ترتیب با استفاده از پرسش نامه های گلومبوک- راست (1985)، پیرس و همکاران (1991)، مقیاس گلدبرگ (1972) سنجش شد. همچنین، متغیر حمایت اقتصادی نهادی و غیرنهادی با استفاده از مقیاس محقق ساخته عملیاتی شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار SmartPLS4 تحلیل شد. براساس نتایج پژوهش، سلامت روانی عمومی در تأثیر حمایت اقتصادی نهادی و غیرنهادی بر کیفیت روابط خانوادگی اثر میانجی کامل داشت. اثر میانجی کامل سلامت روانی عمومی در تأثیر حمایت اقتصادی نهادی و غیرنهادی بر کیفیت روابط اجتماعی نیز تأیید شد. اثر مستقیم حمایت نهادی و غیرنهادی بر کیفیت روابط در هر دو مدل با حضور متغیر میانجی سلامت روانی عمومی تصادفی و غیرمعنادار به دست آمد. این نتیجه بیانگر آن است که حمایت اقتصادی، مستقیماً بر کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی تأثیر نمی گذارد، بلکه ازطریق بهبود سلامت روانی تأثیر خود را اعمال می کند.
۳۹۲.

آینده پژوهی رواداری اجتماعی در ایران: کاربرد روش تحلیل لایه ای علّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی تحلیل لایه ای علّی جامعه ایرانی رواداری اجتماعی مطالعات ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۰
زمینه و هدف: رواداری اجتماعی، به مثابه اساسی ترین پیش شرط تعامل سازنده میان افراد و گروه های گوناگون، از چنان اهمیتی برخوردار است که نقش آن را باید در تضمین همزیستی مسالمت آمیز و درک متقابل جستجو نمود. امروزه، این موضوع در جامعه ایرانی به مسأله مهمی تبدیل شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر آینده پژوهی رواداری اجتماعی جامعه ایرانی در افقی بیست ساله است. روش و داده ها: روش پژوهش حاضر آینده پژوهی مبتنی بر تحلیل لایه ای علّی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و صاحب نظرانی است که در حوزه رواداری اجتماعی صاحب نظر بوده اند. شرکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه براساس معیار اشباع نظری، 15 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه باز و برای تحلیل داده ها از تحلیل تِماتیک استفاده گردید. یافته ها: یافته ها در چهار سطح تحلیل لایه ای علّی مورد بررسی قرار گرفت. در سطح لیتانی دو مقوله اصلی جامعه عصبانی و شکاف اجتماعی، در سطح علل اجتماعی عوامل اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و جهانی شدن، در سطح گفتمان، جهان بینی و ایدئولوژی مقوله هایی چون اسلام سیاسی، مدرنیته، ملی گرایی و رواقی گری و در سطح اسطوره ها و استعاره ها، مقوله هایی چون بنی آدم اعضای یک پیکرند، دیگی که برای من نجوشد، خواهم سر سگ در آن بجوشد و کلاه خودت را سِفت بچسب باد نبرد از مهم ترین یافته های این پژوهش است. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با نگاهی آینده پژوهانه و اتخاذ افقی 20 ساله، رواداری اجتماعی در جامعه ایرانی ضعیف تر از گذشته خواهد شد و رواداری در جامعه ایرانی، در آینده دچار تغییر و تحولاتی خواهد شد که نیازمند مطالعات بیشتر است. پیام اصلی: براساس یافته های بدست آمده از پژوهش حاضر، انتظار می رود که رواداری اجتماعی در ایران طی ۲۰ سال آینده کاهش یابد. این روند تحت تأثیر عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، همراه با گفتمان های غالب و نگرش های فرهنگی است. برای بهبود وضعیت، تقویت همبستگی اجتماعی، کاهش دوقطبی سازی و ترویج فرهنگ گفت وگو ضروری است.
۳۹۳.

بازآفرینی فردی و اجتماعی زنان متأهل در بازگشت به تحصیلات دانشگاهی: مطالعه ای کیفی در دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازگشت به تحصیل بازآفرینی توسعه فردی و اجتماعی دانشگاه زنان متأهل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۹
اهداف: پژوهش حاضر به تبیین درک و تجربه فرآیند بازآفرینی فردی و اجتماعی زنان متأهل با بازگشت به تحصیل در دانشگاه یزد می پردازد. بازآفرینی فردی و اجتماعی زنان از طریق تحصیلات دانشگاهی به فرآیندی گفته می شود که در آن زنان با بهره گیری از تحصیل به بازنگری در توانایی ها و نقش های خود دست می زنند که رشد و توسعه فردی و اجتماعی آن ها را به همراه دارد. این پژوهش به این دلیل حائز اهمیت است که در شرایطی که بسیاری از زنان با ازدواج و به دلایل گوناگون تحصیل را رها می کنند و فرصت های پیشرفت آن ها محدود می شود بازگشت به دانشگاه به زنان این امکان را می دهد تا ضمن بازتعریف خود، به تقویت جایگاه اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی فردی دست یابند. روش مطالعه: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی، راهبرد نظریه داده بنیاد و رهیافت ساخت گرایانه چارمز است. مشارکت کنندگان 26 نفر از زنان متأهل در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری که پس از چند سال دوباره به تحصیل بازگشتند، از طریق نمونه گیری گلوله برفی با حداکثر تنوع انتخاب شدند. داده ها توسط مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته در سه مرحله اولیه، کانونی و نظری در قالب چهارده کد اولیه، شش کد کانونی و یک کد نظری دسته بندی شد. یافته ها: در فرآیند تحلیل و کدگذاری به کدهای کانونی خویشتن باوری، تحقق منزلت اجتماعی و اقتصادی، بهبود کیفیت زندگی و معنابخشی، تجربه دانشگاهی به عنوان زمینه تحول، استقلال فکری و تعادل در ارزش ها، مدیریت زندگی در بستر نقش های چندگانه رسیدیم. بازآفرینی فردی و اجتماعی به عنوان کد نظری ساخته شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها زنان متأهل با تجربه دانشگاه به عنوان زمینه تحول از طریق تحصیل به خویشتن باوری رسیده اند که برای آن ها بهبود کیفیت زندگی و معنابخشی همچنین مدیریت زندگی در بستر نقش های چندگانه را به همراه داشت. این زنان توانسته اند با استفاده از تحصیل در افکار و اعمالشان در زندگی به استقلال فکری و تعادل در ارزش ها دست یابند و در کنار فراگیری دانش انتظار تحقق منزلت اجتماعی و اقتصادی از تحصیل دارند.
۳۹۴.

بازیگران پدیده قاچاق مواد مخدر در جنوب استان کرمان و بازتولید نظم غیررسمی بر پایه هم افزایی و منافعِ مشترکِ بازیگران: یک کاوش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مواد مخدر قاچاق اعتیاد بازیگران مواد مخدر جنوب کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، بازیگران پدیده مواد مخدر را در جنوب استان کرمان مورد بررسی قرار می دهد. این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و نزدیکی به مرزهای شرقی کشور، از مهم ترین مسیرهای قاچاق مواد مخدر از نوع تریاک است. مواد مخدر بر نظام اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی منطقه به شدت تاثیر نهاده است. پژوهش حاضر، بازیگران و نیروهایی که در پیدایش و تدوام این وضعیت نقش دارند، را مورد مطالعه قرار می دهد. روش و داده ها: روش انجام این پژوهش کیفی بوده است و در میان روش های کیفی از نظریه زمینه ای استفاده شده است. براساس روش نمونه گیری هدفمند، استراتژی نمونه گیری نظری و معیار اشباع نظری، با 30 نفر مصاحبه عمیق صورت گرفته است. داده های گردآوری شده در نهایت با روش کدگذاری در نظریه زمینه ای که شامل سه مرحله است مورد تحلیل قرار گرفتند. چارچوب روش شناختی پژوهش روش تحلیل لایه لایه علت ها است. این پژوهش برمبنای سطح دوم این چارچوب انجام شده است، که بر نقش بازیگران در به وجود آمدن شرایط موجود تاکید دارد. یافته ها: یافته ها این تحقیق شامل نه مقوله محوری و یک مقوله هسته به شرح زیر هستند: چالش های اقتصادی، جذابیت مواد مخدر، موقعیت ترانزیتی منطقه، دولت، مصرف کنندگان، قاچاقچیان، تولیدکنندگان، تغییر قشربندی اجتماعی و مصرف فراگیر است. همچنین مقوله هسته پژوهش هم افزایی بازیگران و بافتار است. بحث و نتیجه گیری: این تحقیق، چهار بازیگر مهم و کلیدی را نشان می دهد. این بازیگران عبارتند از: دولت، قاچاقچیان، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان. این بازیگران در جنوب استان کرمان با یکدیگر برمبنای منافع مشترک تعامل و تبادل دارند و این تعامل در نهایت موجب تقویت فرایند قاچاق مواد مخدر می شود.  پیام اصلی: برپایه یافته های مطالعه، در پدیده قاچاق مواد مخدر بازیگران مختلفی وجود دارند که براساس منافع خود دست به اقدام می زنند. هم راستایی و اقدام بر پایه همین منافع مشترک، موجب پایداری و ثبات ارتباط این بازیگران بوده است. تولیدکنندگان با تولید مواد مخدر، قاچاقچیان با حمل و عرضه آن، مصرف کنندگان با خرید و مصرف مواد مخدر و در نهایت دولت با قصور و کوتاهی در انجام وظایف اساسی خود— مانند اشتغال زایی و سرمایه گذاری در زیرساخت ها— موجب تقویت فرایند قاچاق مواد مخدر (از نوع تریاک) شده است. این شرایط شکل گیری یک نظم اجتماعی- اقتصادی وابسته به درآمدهای حاصل از مواد مخدر در این جامعه را موجب گردیده است. 
۳۹۵.

تأثیر فقر و محرومیت اجتماعی بر جرایم علیه اموال در استان لرستان: تحلیلی مبتنی بر نابرابری های منطقه ای

کلیدواژه‌ها: جرایم علیه اموال فقر محرومیت اجتماعی نابرابری منطقه ای لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
مقدمه: جرایم علیه اموال اگرچه همیشه وجود داشته اند اما در دنیای صنعتی معاصر به دلایل مختلف، تشدید شده و ابعاد پیچیده تری یافته اند. فناوری های نوین علاوه بر اینکه جرایم علیه اموال را کاهش داده اند، به تشدید آن نیز کمک کرده اند. جرایم علیه اموال، در ایران نیز به دنبال تحولات صنعتی و نوسازی کشور به سرعت گسترش یافته و به ویژه در مناطق محروم، شکل حادتری به خود گرفته اند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه فقر و نابرابری بین منطقه ای با جرایم علیه اموال در یازده شهرستان خرم آباد، بروجرد، دورود، کوهدشت، الشتر، نورآباد، الیگودرز، ازنا، پلدختر، رومشکان، و چگنی در استان لرستان انجام شده است.روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد کمی و تحلیل ثانویه داده های رسمی نیروی انتظامی و مرکز آمار ایران در سال های ۱۴۰۰-1396 انجام شده است. متغیر وابسته پژوهش، جرایم علیه اموال شامل کلاهبرداری، خیانت در امانت، سرقت، و صدور چک بی محل است که با نرخ وقوع سالانه سنجش شده اند. به علاوه، جهت سنجش محرومیت و فقر از ۳۰ شاخص در پنج بعدِ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی، و بهداشتی استفاده گردید.یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهند، رابطه مثبت و معناداری بین محرومیت اجتماعی و جرایم علیه اموال وجود دارد. به علاوه، فقر مطلق و نسبی عوامل کلیدی در افزایش جرایم هستند. یافته ها نشان می دهند، شهرستان های رومشکان و چگنی با محرومیت شدید، بالاترین نرخ سرقت های ساده مانند سرقت احشام را دارند، در حالی که خرم آباد و دورود با نابرابری نسبی، جرایم پیچیده تری مانند صدور چک پرداخت نشدنی را نشان دادند. تحلیل واریانس یک طرفه، تفاوت معناداری در جرایمی مانند سرقت منازل و اماکن خصوصی و سرقت اتومبیل و موتورسیکلت بین گروه های محرومیت نشان داد، اما برای کلاهبرداری، سرقت احشام و سرقت اماکن دولتی رابطه معناداری مشاهده نشد. این امر نشان دهنده تأثیر عوامل محلی یا فرصت محور مانند دسترسی به اموال یا فناوری بر این جرایم است. و بالاخره، تحلیل فضایی با GIS نشان داد، جرایم در مناطق مرکزی شامل خرم آباد و دورود، متمرکزتر و محرومیت در مناطق غربی شامل رومشکان و چگنی، شدیدتر است.نتیجه گیری: با استناد به یافته های پژوهش، تضعیف کنترل های اجتماعی و فشار روانی ناشی از نابرابری درک شده، به افزایش جرایم علیه اموال منجر می شود. تخصیص منابع به مناطق محروم، تقویت زیرساخت های صنعتی، ایجاد فرصت های شغلی و آموزش در مناطق با نابرابری بالا و نظارت بر فرصت های جرم می تواند جرایم را کاهش دهد. با این حال، تمرکز بر سطح شهرستان، نادیده گرفتن تفاوت های درون محله ای و کمبود داده های کیفی برای تحلیل عوامل فرهنگی، محدودیت های این پژوهش بود که لازم است در مطالعات آتی مورد توجه قرار گیرد
۳۹۶.

نحوه مواجهه مددکاران اجتماعی با مسائل ناشی از کار حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران شایستگی چالش های سازمانی فرسودگی شغلی مددکاران اجتماعی مسائل ناشی از کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
زمینه و هدف: فعالیت مددکاران اجتماعی با توجه به گستردگی جامعه هدف و پیچیدگی هایی که دارد— به عنوان یکی از مهم ترین حرفه های یاری رسان در مسیر تغییر و بهبود کیفیت زندگی گروه هدف— همواره با موقعیت های تنش زا رو به رو بوده است. در این شرایط، مددکاران اجتماعی برای مقابله با این چالش ها، اقداماتی انجام می دهند که شناسایی آنها اهمیت دارد. لذا هدف پژوهش حاضر، مطالعه نحوه مواجهه مددکاران اجتماعی با مسائل ناشی از انجام کار مددکاری اجتماعی است. روش و داده ها: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. به همین منظور، با روش نمونه گیری نظری و هدفمند 20 نفر از مددکاران اجتماعی شاغل در سه موسسه شامل سازمان بهزیستی، کمیته امداد و بیمارستان در شهر همدان انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. سپس داده های به دست آمده به شیوه کدگذاری نظری در سه سطح کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از تحلیل داده ها شش مقوله اصلی شامل بحران شایستگی، موانع بین فردی مداخله مؤثر، موانع سازمانی، چالش های رفتاری مددجویان، راهبردهای کنش و فرسایش روانی و حرفه ای استخراج شد. در نهایت مقوله نهایی کنش انفعالی/غیرحرفه ای به عنوان پاسخ و واکنشی از سوی مددکاران اجتماعی به مسائل مرتبط با انجام کار مددکاری اجتماعی به دست آمد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد مددکاران اجتماعی بایستی در مواجهه با مسائل ناشی از کار، حرفه ای تر برخورد کرده و از پیامدهای منفی فرسایش روانی و حرفه ای اجتناب نمایند. نتایج این مطالعه می تواند در راستای فراهم ساختن بستری جهت پیشگیری از آسیب های ناشی از کار برای حرفه های یاورانه و مسئولین، کاربردی باشد. پیام اصلی: فرسایش روانی و حرفه ای یک مسئله جدی در حرفه های یاورانه به ویژه مددکاری اجتماعی است که بایستی مورد توجه نظام شغلی قرار گرفته و در جهت تغییر و تحول در رده ها و جابجایی های شغلی در محیط های کاری اقدام لازم از سوی کاربران و مدیران انجام شود. 
۳۹۷.

تعیین کننده های قصد سزارین در زنان باردار: مقایسه ای قومیتی در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باروری سزارین زایمان طبیعی قومیت اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
زمینه و هدف: یکی از تغییرات قابل توجه در الگوی رفتارهای فرزندآوری زنان، تغییر در نحوه زایمان از طبیعی به عمل سزارین است. شیوع گسترده این عمل جراحی، با وجود عوارض منفی متعدد آن بر سلامت مادر و کودک، نشان دهنده تبدیل شدن این نوع زایمان انتخابی به یک مساله اجتماعی و فرهنگی است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قصد انجام سزارین در میان زنان عرب و فارس شهر اهواز اجرا شده است.روش و داده ها: روش مطالعه، کمی و به صورت پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل زنان باردار ۱۵ تا ۴۹ سال است که در سال ۱۳۹۸ در طول دوره بارداری برای دریافت خدمات بهداشتی به یکی از بیمارستان های شهر اهواز مراجعه کرده اند. داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد.یافته ها: نتایج نشان داد که تقریباً ۱۶ درصد از زنان عرب و ۳۴ درصد از زنان فارس قصد سزارین دارند. در هر دو گروه قومی، زنان دارای تحصیلات دانشگاهی و زنان شاغل درمقایسه با سایر زنان، بیشتر قصد سزارین داشتند. تحلیل چندمتغیره، تاثیر معنی دار سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، قومیت، نگرش نسبت به سزارین، فردگرایی، تصویر بدنی و هنجارهای ذهنی را بر قصد سزارین نشان داد.بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تصمیم به انجام سزارین تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی است. زنان با تحصیلات بالاتر و زنان شاغل بیشتر به سزارین تمایل دارند و نگرش ها و هنجارهای اجتماعی نیز نقش مهمی در این تصمیم گیری ایفا می کنند. این نتایج می تواند به سیاست گذاری های بهداشتی در راستای کاهش میزان سزارین و بهبود آموزش های مرتبط با زایمان طبیعی کمک کند.پیام اصلی: انتخاب زایمان به شیوه سزارین، صرفا یک مسأله پزشکی نیست، بلکه پدیده ای اجتماعی و فرهنگی است که با وقایع، فرایندها و تحولات اجتماعی- فرهنگی متعددی پیوند دارد. برای کاهش شیوع و مقابله با پیامدهای منفی سزارین، نیازمند مداخلاتی فراتر از قلمرو پزشکی و الگوسازی های ذهنی و رفتاری جدیدی هستیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان