مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
زنان سرپرست خانواده
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی آسیب پذیری زنان سرپرست خانواده در برابر استرس بر اساس میزان حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله با استرس و منبع کنترل انجام شد. در این راستا از روش توصیفی - همبستگی استفاده شد. به منظور بررسی سؤال های پژوهشی، 250 زن سرپرست خانواده به صورت تصادفی ساده از میان زنان سرپرست خانواده شهر شیراز انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های نشانگان استرس خدایاری فرد، راهبردهای مقابله ای فلکمن و لازاروس، منبع کنترل راتر و حمایت اجتماعی دوک استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش رگرسیون چندگانه در نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که متغیرهای سبک های مقابله ای (گریز- اجتناب، دوری گزینی، رویارویی و جستجوی حمایت اجتماعی) و متغیر حمایت اجتماعی قادر هستند در تعامل با یکدیگر و به طور جدا تغییرات متغیر ملاک (آسیب پذیری در برابر استرس) را به طور معنا دار پیش بینی کنند.
مقایسه اثربخشی رویکرد هیجان مدار و طرحواره درمانگری بر خودکارآمدی والدگری مادران سرپرست خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم تابستان (تیر) ۱۳۹۸ شماره ۷۶
407-415
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های انجام شده نشان از اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر خودکارآمدی والدگری زنان دارد. مرور پژوهش ها نشان از این دارد که برخی از طرحواره های ناسازگار زنان سرپرست خانواده فعال است. بدین ترتیب باید مشخص شود که بین تأثیر طرحواره درمانگری و رویکرد هیجان مدار چه تفاوتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی رویکرد هیجان مدار و طرحواره درمانگری بر خودکارآمدی والدگری مادران سرپرست خانواده انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. از جامعه آماری زنان سرپرست خانواده در موسسات خیریه شهرستان تهران، 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در سه گروه 15 تایی گزینش شدند. ابتدا پرسشنامه خودکارآمدی والدگری دومکا و همکاران (1996) اجرا شد، سپس جلسات هیجان مدار جانسون و گرینبرگ (2005) برای گروه آزمایش 1 و طرحواره درمانگری یانگ (2003) برای گروه آزمایشی 2 اجرا شد، اما برای گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای اعمال نشد. بعد از 2 ماه از اجرای پس آزمون به منظور سنجش ماندگاری اثر طرحواره درمانگری و هیجان مدار، پرسشنامه پژوهش با هدف آزمون پیگیری بین آزمودنی های پژوهش پخش شد و داده های مورد نیاز جمع آوری شد. یافته ها: نتایج تحلیل اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو درمان هیجان مدار و طرحواره درمانگری بر افزایش خودکارآمدی والدگری زنان سرپرست خانواده اثربخش بود (0/001 p≤ ). نتایج مقایسه زوجی، نشان از آن داشت که طرحواره درمانگری نسبت به درمان هیجان مدار تأثیر بیشتری بر خودکارآمدی والدگری زنان داشت. نتیجه گیری: به منظور افزایش خودکارآمدی والدگری زنان هر دو درمان هیجان مدار و طرحواره درمانگری قابل استفاده است اما طرحواره درمانگری بهتر عمل می کند.
اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر شادکامی و کنترل خشم زنان سرپرست خانوارکمیته امداد تبریز
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
10 - 18
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با نام اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر شادکامی و کنترل خشم زنان سرپرست خانوار کمیته امداد تبریز و با هدف سنجش تاثیر این روش درمانی بر افزایش شادکامی و کنترل خشم اجرا گردید. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی بود که با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل عملی گردید. جامعه آماری در این مطالعه 120 نفر از زنانی بودند که سرپرست خانوار بودند و از بین آنان 30 نفر در قالب نمونه آماری با توجه به نمرات پیش آزمون انتخاب و در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین تصادفی شدند. جهت به دست آوردن داده های لازم مقیاس شادکامی آکسفورد نسخه 1989 و پرسشنامه خشم ویلیامز و همکاران نسخه 1996 استفاده شد. داده های به دست آمده به روش کوواریانس و با استفاده از بسته آماری spss24 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی گروهی با 95 درصد اطمینان باعث کاهش معنی دار میزان خشم در بین زنان سرپرست خانواده گردید؛ هم چنین این نتیجه به دست آمد که واقعیت درمانی گروهی با 99 درصد اطمینان باعث افزایش معنی دار میزان شادکامی زنان سرپرست خانواده گردید. بر این اساس نتیجه گیری می شود که برای افزایش شادکامی و کاهش میزان خشم زنان می توان از این روش درمانی بهره برداری لازم به عمل آورد.
اثربخشی واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر فشارهای روانی، سلامت معنوی و راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
61 - 76
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر فشارهای روانی، سلامت معنوی و راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده صورت گرفت. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و انتخاب تصادفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانواده عضو مراکز بهزیستی شهر اهواز بود. نمونه گیری در این پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند صورت گرفت. بدین منظور ابتدا 30 نفر از زنان سرپرست خانواده انتخاب و پرسشنامه اضطراب کرونا را تکمیل نمودند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) تقسیم شدند. مداخله به صورت 10 جلسه و دو جلسه 45 دقیقه ای در هفته بر روی گروه آزمایش صورت گرفت. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار spss-24 و روش های تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر کاهش فشارهای روانی، افزایش سلامت معنوی و بهبود راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده تأثیر معنادار داشته است.
بررسی سهم توانمندی ایگو در پیش بینی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانواده
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
200 - 195
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی سهم توانمندی ایگو در پیش بینی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانواده شهرستان بابل می-باشد. جامعه آماری این پژوهش با استناد از سازمان بهزیستی شهرستان بابل 138 زن سرپرست خانواده می باشد. از این جامعه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده 97 زن به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش عبارتنداز: پرسش نامه مقیاس توانمندی ایگو (من) به وسیله مارکستروم و همکاران (۱۹۹۷) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1996). داده های بدست آمده توسط روشهای آمار توصیفی (جداول فراوانی، درصد، میانگین ها) و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و خی دو) با کمک نرم (spss) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس تحلیل صورت گرفته مشخص گردیده شده که اکثر متغیرها بایکدیگر ارتباط دارند و این ارتباط برای بیشتر متغیرها از نوع مثبت و مستقیم می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که توانمندی ایگو توانایی پیش بینی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانواده را دارد. اگر ایگو از توانمندی کافی برخوردار نباشد، فرد در کشاکش مطالبات و تعارض ها گرفتار می شود و آشفتگی هیجانی را تجربه می کند.
بازسازی معنایی فرهنگ فقر زنان سرپرست خانواده
خانواده در تعامل دو سویه با اعضای خود و اجتماع، باز آفرینی می شود.تحولات زیستی و اجتماعی منجر به پیدایش زنان سرپرست خانواده گردیده است. این گروه به دلیل ضعف و یا عدم سرپرستی مرد با چالش هایی روبه رو هستند. افزایش تعداد این خانواده ها در مقام مقایسه با سال های پیشین مطالعه این موضوع را حیاتی می نماید.هدف این پژوهش بازسازی معنایی از مفهوم فرهنگ فقر و شناسایی ماهیت و ابعاد آن در بین زنان سرپرست خانواده در منطقه 19 تهران در سال 1400 است و نیز دستیابی به شناختی عمیق و بر پایه ی روش امیک به معنای شناخت از درون و آگاهی از تجربه زیست این گروه های اجتماعی می باشد. روش این پژوهش کیفی است. با 23 نفر از زنان سرپرست خانواده در این منطقه مصاحبه عمیق انجام شد. حجم نمونه براساس معیار اشباع نظری 20 تعیین شد. به جهت تنظیم کد های استخراجی از شیوه ی تحلیل مضمونی روایت بر مبنای روش براون و کلارک در نرم افزار Nvivo بهره جسته ایم. تحلیل ها درنهایت سبب ظهور سه مقوله اصلی شد: زیست حداقلی ، ساخت اجتماعی مادرانگی و درماندگی پذیرفته شده. مدل مفهومی فرهنگ فقرِ مضامین استخراجی نیز ترسیم گردید.این یافته ها نشان می دهند فرهنگ فقر با مولفه های اکتشاف شده در خانواده هایی با سرپرستی زنان در حال بازتولید است. وجود وضعیت دشوار و شرایط نامطلوب زندگی این دسته از زنان، فقرفزاینده ای را برایشان به ارمغان می آورد که هر روز خروج از آن بیشتر برایشان نا ممکن می گردد.
اثربخشی طرحواره درمانی در افزایش تاب آوری، سلامت روان و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم آبان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
104 - 124
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی در افزایش تاب آوری سلامت روان و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گلپایگان در سال 1400 بود. روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی در دسترس انجام شد. بدین ترتیب از بین جامعه آماری پژوهش تعداد30 زن سرپرست خانوار بصورت نمونه گیری در دسترس که داوطلب شرکت در دوره و تمایل به شرکت در این دوره درمانی داشتند به عنوان نمونه انتخاب شد. 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار دارند.ابزار اندازه گیری، در این پژوهش به منظور اندازه گیری متغیرهای مورد نظر از ابزارهای زیر استفاده شده است: برنامه آموزشی طرحواره درمانی (2003)، پرسشنامه سلامت عمومی، پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده شده است. نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر تاب آوری، سلامت روان و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد.
مقایسه بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانواده با زنان دارای سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
531 - 542
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مقایسه بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانواده و زنان دارای سرپرست شهر تهران انجام شد. پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان سرپرست خانواده تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و زنان دارای سرپرست در شهر تهران در سال 1391 تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش 280 نفر شامل 140 نفر از زنان سرپرست خانواده و 140 نفر زنان دارای سرپرست بودند که به طور تصادفی از جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها به وسیله روش تحلیل واریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار رایانه ای SPSS18 صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمره های زنان دارای سرپرست در بهزیستی روان شناختی و مقیاس های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، و زندگی هدفمند بیش از میانگین نمره زنان سرپرست خانواده بود که آزمون آماری بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه است. در مقیاس های خودمختاری، تسلط بر محیط و رشد فردی میانگین نمره های زنان سرپرست خانواده بیش از نمره های زنان دارای سرپرست بود، اما فقط در مؤلفه خودمختاری، تفاوت موجود بین میانگین نمره های دو گروه معنادار بود. نتایج دلالت بر این دارد که زنان سرپرست خانوار در مقایسه با زنان دارای سرپرست از خطرپذیری و آسیب پذیری بالاتری برخوردارند. بنابراین، شرکت آن ها در دوره های آموزشی مهارت های ارتباطی و حل مسئله و تصمیم گیری می تواند موجبات افزایش بهزیستی روان شناختی و رشد و تعالی آن ها را در بر داشته باشد.
تحلیل روایت فرهنگ فقر در بین زنان سرپرست خانواده در منطقه 19 شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
۱۸۲-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زیست و حیات زنان سرپرست خانواده به دلیل نبودن یا ضعف سرپرستی مرد با چالشهایی روبه روست. مواردی همچون تحولات زیستی و اجتماعی انسانها، روند صعودی این نوع خاص از سرپرستی زنان را افزایش داده است. بر این مبنا، شناختی بر پایه روش امیک به معنای شناخت از درون و آگاهی از تجربه زیسته این گروههای اجتماعی در برنامه ریزی و مدیریت، گامی تأثیرگذار خواهد بود. هدف این پژوهش تحلیل روایت فرهنگ فقر و شناسایی ماهیت و ابعاد آن در بین زنان سرپرست خانواده در منطقه 19 تهران است. روش: روش این پژوهش کیفی است که از طریق مصاحبه عمیق با 15 نفر از زنان سرپرست خانواده در منطقه 19 شهر تهران انجام شده است. برای انتخاب نمونه موردمطالعه از روش نمونه گیری گلوله برفی خوشه ای استفاده شده است. برای تنظیم کدهای استخراجی از شیوه تحلیل مضمونی براون و کلارک در نرم افزار Nvivo 10 استفاده شده است. یافته ها: در پی آشکارسازی مفاهیم و مضامین فرهنگ فقر در میدان پژوهش از نظرگاه روایت روایت کنندگان، سرانجام تحلیلها سبب ظهور چهار مقوله اصلی بدین شرح شد: زیست فرسایشی، برساخت اجتماعی مادرانگی، طردشدگی و بازتولید فقر. یافته ها نشان می دهند با وجود وضعیت دشوار و کیفیت نامطلوب زندگی این دسته از زنان، کمکهای مالی و حمایتی نهادهای رسمی حتی در سطوحی پایین در کنار کمکهای مردمی نقش مهمی در زندگی آنها دارند اما نکته مهم این است که این حمایتهای رسمی و غیررسمی در بسیاری از موارد تنها به حفظ وضعیت موجودشان کمک کرده و به ندرت سبب توانمندی آنها شده است. بحث: حمایتهای رسمی و غیررسمی، تنها بقای وضعیت کنونی این زنان را تضمین می کند. برای اصلاحات سازنده و تأثیرگذار، به نظر می رسد در کنار برون رفت از تعاملاتی با کیفیت حاشیه ای در جامعه موردمطالعه و رهایی از ارزشهای مردسالارانه و فضای فرهنگی و روانی ویژه آن، هدایت حمایتها به ویژه در حوزه اشتغال آنان، بسیار مؤثرتر باشد.
رابطه بین تاب آوری و مهارت های زندگی زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
125 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناخت رابطه بین تاب آوری و مهارت های زندگی زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان صورت پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان (کمیته امداد امام و سازمان بهزیستی) می باشدروش : پژوهش ازنوع کمی و به روش پیمایشی می باشد ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 2 پرسشنامه (پرسشنامه تاب آوری و پرسشنامه مهارت های زندگی زنان) می باشد . روایی ابزار این پژوهش پس از تدوین نهایی و تأیید استاد راهنما با استفاده از نظرت اساتید محترم در گروه جامعه شناسی دانشگاه، اعتبار صوری انجام شده و اعتبار محتوا هم به قضاوت متخصصان مورد تأیید قرارگرفته است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه تاب آوری 78/0 و برای مهارت های زندگی 75/0 به تأیید رسیده است.حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER spssبرابر با 270 نفر و شیوه نمونه گیری ، سهمیه ای می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل نرم افزار آماری (1968محصول شرکت IBM)SPSS & AMOS بوده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد؛ 37 درصد از عامل تغییرات مهارتهای زندگی مربوط به متغیر تاب آوری و مؤلفه های آن (ظرفیت و توانایی تطبیق، بازتوانی و احیاء، ظرفیت تحمل و جذب فشار، سرعت بازگشت به شرایط عادی) می باشد ومقدار سطح معناداری نیز در خروجی نرم افزار و در کادر وزن های رگرسیونی نیز برابر با 0001/0 گزارش شده است. بنابراین می توان مهارتهای زندگی را بر اساس تاب آوری در جامعه آماری پیش بینی نمود. همچنین با توجه به اینکه تاب آوری مفه ومی چندبعدی اس ت ، فرهن گ کل ی جامع ه، خرده فرهنگها، خانواده ها، مدارس، مراکز آموزش عالی و حمایته ای اجتم اعی مناس ب می تواند در توانایی تاب آوری افراد م ؤثر باشد. بنابراین پیشنهاد می شود از آن جا که تاب آوری به عنوان متغیری کارآمد وموثر برای افزایش سلامت روان، خوش بینی و رضایت از زندگی زنان سرپرست خانوار محسوب می شود، لذا ارگانهای دخیل در این بخش ، آموزش تاب آوری را در دستور کار خود قرار دهند.