فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱۲٬۸۷۲ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
101 - 110
حوزههای تخصصی:
مسجد امام کرمان به دلیل برخورداری از قسمت های مختلف تاریخی از آل بویه تا دوره معاصر، و همچنین داشتن آرایه های گوناگون معماری از آجرکاری، کاشی کاری، گچ بری و غیره، منبع بسیار مناسبی برای مطالعات تاریخی، فرهنگی و هنری است و نقوش به کار رفته در آن، می توانند در طراحی گرافیکی مدرن مورد استفاده قرار گیرند. روش انجام تحقیق بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده است و گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی (کتابخانه ای و میدانی) صورت گرفته است. نگارندگان با رویکرد مطالعه کاربردی، این فرضیه را مبنای پژوهش خود قرار داده اند که: «نقوش گره چینی و تزیینی موجود در اجزای مختلف معماری مسجد امام کرمان، از غنا و قابلیت به روز کردن برخوردارند». پس از بررسی های لازم، مشخص شد که نقوش مجموعه یادشده، در گونه های انتزاعی، حاشیه پردازی، گره چینی، اسلیمی و مقرنس قابل تقسیم بندی است که البته هرکدام از آن ها نیز به دو زیرگونه دیگر تقسیم می شوند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که نقش مایه های موجود در بنا، می توانند با اندک تغییراتی در طرح و ابعاد، بر روی مصنوعات و کالبد معماری مدرن نیز استفاده شوند. این امر می تواند یک منبع غنی فرهنگی را برای هنرمندان و صنعتگران معرفی و شیوه بهره گیری از آن ها را به دیگر بناهای تاریخی، تعمیم دهد.
پیشینه ی همنوازی و چگونگی همنشینی سازها در تاریخ موسیقی ایران (دوره ی اسلامی تا پیش از عصر قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مطالعه ی چگونگی همنوازی در تاریخ موسیقی ایرانِ دوره ی اسلامی است که تعداد و همچنین چگونگی همنشینی سازها را مورد بررسی قرار می دهد. فقدان مبحث همنوازی در رسالات موسیقی، در میان مباحث متنوع نظریه پردازانِ قدیم نکته ای قابل تأمل است که می توان به کم اهمیت بودن مقوله ی همنوازی و برتری تکنوازی در تاریخ موسیقی ایران پی برد. از معدود مواردی که به همنوازی پرداخته شده، کتاب موسیقی کبیر فارابی است که در آن صرفاً مبحث دونوازی بررسی شده و تمرکز اصلی فارابی از تشریح دونوازی ها، تبیین ساختار نغمگی سازها بوده است. با بررسی نگاره ها نیز، به اهمیت تکنوازی در تاریخ موسیقی ایران پی می بریم. در میان تصاویر، بیشترین فراوانی پس از تکنوازی، مربوط به دونوازی است. در دونوازی ها، همنشینی دو نوع ساز زخمه ای و کششی، فراوان ترین ترکیب را تشکیل می دهد و کمترین فراوانی مربوط به ترکیب دو ساز کششی است. در سه نوازی ها، همنشینی دو ساز زخمه ای و یک ساز کششی فراوان ترین ترکیب هستند. تعداد سازهای ملودیک در تصاویرِ همنوازی ها از پنج ساز فراتر نمی رود. از یافته های تحقیق حاضر می توان دریافت قدما علاوه بر ساختار نغمگی، به تعادل سازهای زخمه ای و کششی در همنوازی ها نیز می اندیشیدند. روش تحقیق در مقاله ی حاضر، تحلیلی توصیفی و گردآوری اطلاعات، با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای است.
داستانگویی تعاملی: مطالعه سهم مخاطب، مولف و روایت در انیمیشن های واقعیت مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انیمیشن واقعیت مجازی از یک سوی شبیه بازی و از سوی دیگر شبیه سینماست. از ویژگی های انیمیشن مجازی، اصل پایگاه داده است که برخلاف سینما، قادر است همه اطلاعات را در اختیار مخاطب قرار د هد. در اینجا ارزش گذاری بوسیله ی تدوین نیست. مخاطب می تواند در صحنه ی داستان حرکت و جست و جو کند. دوربین در دستان مخاطب است. مقاله حاضر با تکیه بر آرائ متفکرانی چون کامرون، وسمیر و شوتن، به این موضوع می پردازد که سهم مخاطب و مولف با تولید انیمیشن های تعاملی در فضای مجازی، در مقایسه با گونه های مانند سینما چه تغییری خواهد کرد؟ هدف مقاله حاضر، معرفی روشی برای خلق انیمیشن های روایی با استفاده از فضای مجازی است و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است. بر اساس یافته های مقاله ، انیمیشن واقعیت مجازی، گرچه در محیط رسانه ای تعاملی شکل می گیرد اما در آن، مخاطب "بازیکن" نیست. مخاطب در اینجا نه مشابه سینما به صندلی تکیه داده است و نه مانند بازی رایانه ای، به جلو متمایل است. این خصوصیات، حضور رسانه ی کاملاً ترکیبی و جدیدی را نوید می دهند. این رسانه نوپا، ارجحیت دادن مکان بر زمان و همچنین ارائه آن به صورت منطقی مشابه پایگاه داده را، از رایانه به عاریت گرفته، و روایت را از ادبیات و سینما است.
مطالعه تحلیلی پایان بازنمایی واقعیت در نقاشی پاپ آرت با تکیه بر رویکرد پُست مدرن بودریار
حوزههای تخصصی:
«بازنمایی» یکی از مهمترین نظریه ها در باب ماهیت هنرها است. براساس این نظریه که شکل اولیه آن ذیل طرح پرسش از نسبت هنر با واقعیت در آثار افلاطون نمود یافته است، هر اثر هنری ناگزیر محاکاتی از طبیعت است. پس از اختراع دوربین و امکان بازتولید مکانیکی این رویکرد با چالش جدی مواجه شد و سخن از تغییر ماهیت هنرها به میان آمد. این رخداد منجر به شکل گیری جنبش هایی در نقاشی مدرن شد که از تصویرکردن عناصر آشنا و شبیه سازی آنها اجتناب ورزیدند. با گسترش فن آوری های جدید بحران بازنمایی در عصر پست مدرن تشدید و منجر به طرح مباحثی پیرامون پایان نظام بازنمایی از سوی نظریه پردازی چون بودریار گردید؛ لیکن برخلاف چنین جریانی واقعیت عینی با جنبش پاپ آرت دوباره به بوم نقاشی بازگشت، در نتیجه این پرسش مطرح شد که آیا پاپ آرت تبلور بازگشت نقاشی به سنت بازنمایانه خویش است؟ بر این اساس، مقاله حاضر که با استناد به منابع معتبر و به شیوه کیفی انجام گرفته، درصدد است تا با روش توصیفی-تحلیلی ضمن تبیین اندیشه های بودریار در باب پایان نظام بازنمایی نشان دهد، آنچه در زیر متن سبک پاپ آرت جریان داشت، پذیرش ماهیت تکثیری و تولیدی هنرها و جایگزینی منطق بازتولید نشانه های واقعیت به جای بازنمایی آن است.
نیازشناسی طراحی برای افراد توانیاب جسمی و حرکتی در پارک های عمومی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
123 - 130
حوزههای تخصصی:
از جمله لازمه های توسعه پایدار جامعه، طراحی فراگیر شهرها به منظور دسترسی و استفاده مطلوب تر و بهینه تر بیشترین گروه های اجتماعی از فضاها و عناصر عمومی شهر، نظیر پارک های شهری است. برمبنای مطالعات میدانی و قیاس وضعیت موجود فضاها و امکانات شهری تهران با شهرهای برتر دنیا از منظر طراحی فراگیر، خلاهای بسیاری در این زمینه قابل ردیابی است؛ این پژوهش با تمرکز بر توانیابان جسمی و حرکتی، تلاشی است در راستای استخراج و مستندسازی بخشی از مهم ترین نیازها و مشکلات آنان در پارک های شهری؛ به منظور تحقق این هدف، نگارندگان از رویکرد طراحی مشارکتی و ابزارهای مطالعات میدانی نظیر مشاهده، مصاحبه عمیق، پرسشنامه و شبیه سازی رفتاری استفاده نمودند. نتایج این مطالعه پس از تحلیل استقرایی محتوای اطلاعاتِ میدانیِ جمع آوری شده، درقالب یک نمودار مفهومی ارائه شده است. این مدل مفهومی که بیانگر چهار دسته عمده مشکلات و نیازهای روحی-روانی، مسیریابی، دسترسی و استفاده است، بیانگر شکافی بزرگ بین نیازهای توانیابان جسمی و حرکتی با وضعیت موجود فضاها و امکانات پارک های شهری است. استفاده از تمهیدات طراحانه با تمرکز بر حل مشکلات شناسایی شده در این مطالعه، می تواند فضاهای پارکی شهر تهران را برای توانیابان جسمی-حرکتی قابل دسترس تر و از نظر استفاده بهینه تر، مطلوب تر و در یک کلام «فراگیر» سازد.
مطالعه کتیبه ها و آرایه های تزیینی مسجد جامع خوارزمشاهی گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
77 - 88
حوزههای تخصصی:
مسجد جامع گناباد، یکی از سه مسجد باقیمانده ی دو ایوانی خراسان به سبک رازی و از یادگارهای عصر خوارزمشاهی است. تزیینات این مسجد، شامل آجرکاری در تزیینات هندسی، کتیبه و گچ بری در تزیینات گیاهی است. مقاله حاضر به تببین تزیینات آجری و گچ بری و مطالعه آرایه ها و تحلیل بصری کتیبه های ایوان جنوبی مسجد پرداخته است. حروف و کلمات کتیبه های مسجد جامع گناباد در قالب چه ساختار و نظامی و بر چه مبنایی طراحی شده اند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و در این راستا از منابع میدانی و کتابخانه ای بهره برده شده است. در طراحی این کتیبه ها، یک دستی حروف و آرایه ها در سطح کتیبه نسبت به تزیینات حاشیه وحدت در کتیبه ایجاد نموده است. در این سیر، سادگی عناصر نوشتاری در شکل حروف، حضور عناصر ریزاندام در قسمت بالای کتیبه برای تعادل بهتر در تمام سطوح کتیبه، ضخامت یکنواخت حروف، تناسب حروف با نوار کتیبه، فواصل متناسب حروف در هرسه کتیبه به این وحدت و هماهنگی یاری رسانده است. از سویی دیگر با بررسی کتیبه ها، مجموعه ای از الفبای کوفی مسجد جامع گناباد بدست آمده که هنر معاصر ایران می تواند از این میراث ارزشمند هنری و معنوی، در آثار سنتی و ملی بهره گیرد.
مطالعه تأثیرات جنیست در توجه چشمی مخاطبان سینما با استفاده از ابزار ردیابی چشم: مورد مطالعه فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون مطالعات زیادی در حوزه جنسیت و تفاوت های ادراکی تماشاگران سینما انجام شده است؛ اما بررسی های عینی تری برای اثبات تفاوت های ادراکی جنسیت لازم است که مطالعات سینما عصب شناختی، این امکان را برای تحلیل گران سینما مهیا می کند. هدف مقاله حاضر، مطالعه تاثیرات جنسیت بر الگوهای نگاه به هنگام تماشای بخشی از فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کمک ابزار ردیابی چشم است. در این پژوهش نیمه تجربی که به روش آزمایشگاهی انجام شده است، شرکت کنندگان، 6 نفر مرد و 6 نفر زن 20 تا 30 سال، در حالی که عینک ردیابی چشم بر چشم داشتند، در معرض 3 دقیقه از سکانس ابتدایی فیلم قرار گرفتند که در آن شخصیت اصلی زن و مرد فیلم، رو به دوربین در حال دیالوگ هستند. نقاط تمرکز نگاه و توجه افراد با استفاده از دستگاه ردیابی چشم ثبت شد. نتایج نشان داد علی رغم آن که هر دو گروه مردان و زنان به فرد دیالوگ کننده بیشتر خیره می شدند؛ اما زمانی که یکی از شخصیت ها در حال دیالوگ بود، تماشاگر هم جنس او توجه بیشتری به وی نشان می داد و تماشاگر جنس مخالف درصدی از نگاه خود را نیز معطوف به شخصیت صامت همجنس خودش می کرد. این یافته ها جنبه هایی از تاثیرات تفاوت های جنسیتی در الگوهای نگاه انسان را آشکار می کند.
مطالعه چگونگی اقتباس انیمیشن های کوتاه کمپانی «تانت میو» از اشعار سورئالیستی فرانسه
حوزههای تخصصی:
اقتباس از امر ادبی(شعر) به امر فیلمیک(انیمیشن)از دغدغه های این پژوهش می باشد. هدف از این تحقیق، شناسایی مفهوم شعر و بررسی جنبش شعر سورئالیسم و چهار شاعر مطرح آن در اوایل قرن بیستم فرانسه برای تحلیل چگونگی انتقال کلمات و تعابیر ادبی آنها در شکل تصویری آثار کمپانی «تانت میو» است. بررسی امر اقتباس در گذرگاه سینما و مؤلفه های کاربردی آن جهت درک بهتر موضوع و همچنین نقش کارگردان در این مسیر از اصلی ترین موارد مطرح شده می باشند. بر طبق فرض اولیه، انیمیشن رسانه ای ارجح برای بازنمایی شعر است که دلیل آن قدرت خیال در خلق روایت هایی است که پیش از آن در شعر با زبانی فراتر از معنی معمول واژگان به زبان آمده است. در این پژوهش با تحقیق کتابخانه ای و دریافت چهار فصل از مجموعه انیمیشن های ۱۳ قسمتی کمپانی مذکور از تهیه کننده فرانسوی آن و همچنین ترجمه اشعار و مصاحبه ها از زبان فرانسه به فارسی توسط پژوهشگران، سعی شده است که رابطه ای میان انیمیشن و شعر برقرار کرده و به تحلیل آثار مربوطه پرداخته شود. نتایج به دست آمده، نمایش خصوصیات منحصر به فرد انیمیشن و روند اقتباس بین دو رسانه است که در نهایت به ما تصویری واضح تر از چگونگی اجرای موفق این روند می دهد.
تحول سنت باغشی گری در ترکمن صحرا: موردی خاص از تغییرات موسیقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و تحلیلِ موسیقی باغشی های ترکمن صحرا و رابطه ی آن ها با این موسیقی در تقابل وضعیت گذشته و حال، علاوه بر آن که آشکارکننده ی تغییرات در این سنت موسیقایی است، صورتی خاص از تغییرات موسیقایی را بر ما عیان می کند. همچون دیگر جمهوری های آسیای مرکزی، سنت باغشی گری در ترکمنستان تحت فشار سیاست های توسعه ی فرهنگی که توسط مراجع فراموسیقایی اعمال شده اند، تغییراتی اساسی کرده است. آنچه در وضعیت کنونی در ترکمن صحرا، در غیاب چنین فشار هایی، به صورت تغییراتِ از پایین یعنی بر اساس میل و انتخاب باغشی های منطقه مشاهده می شود، مجموعه ی پیچیده ای از پاسخ های واگرا و همگرای باغشی های ترکمن صحرا به تغییرات روی داده در ترکمنستان و فرآورده های آن است. در این مطالعه که به روش کیفی و مبتنی بر پژوهش میدانی و مطالعه ی کتابخانه ای انجام شده، نشان داده می شود که واکنش های باغشی ها به تحولات اخیر با در نظر گرفتن دوگانه ی باغشی گری حرفه ای/غیرحرفه ای محصولِ تغییرات اجتماعی اخیرِ ترکمن صحرا، سکونت و یکجا نشینی، معنادار می شوند. در این میان، حرفه ای ها حافظانِ عناصر تداوم بخش سنت بوده و غیرحرفه ای ها مهم ترین تحولات را در این سنت موسیقایی در منطقه رقم زده اند. تحولاتی که به صورت تقلید و اقتباس و از آنِ خود کردنْ تغییرات از پایین، بر اساس میل و انتخاب، به نظر می رسند اما در باطن صورتی ویژه از انتقال فرهنگی به صورت غیرمستقیم را تبیین می کنند.
طراحی محصول با تکیه بر کارکردهای پروتوتایپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
113 - 122
حوزههای تخصصی:
پروتوتایپ یکی از شناخته شده ترین ابزارهای پیشبرد فرایند طراحی محصول به حساب می آید. با این وجود کارکردهای این ابزار با کج فهمی هایی همراه گردیده که منجر به کاربری ناقص آن شده است. با این همه، مطالعات داخلی اندکی به تبیین چیستی پروتوتایپ پرداخته اند که بسیاری از وجوه این ابزار را مبهم باقی گذارده است. از این دریچه و با هدف تبیین کارکردهای این ابزار، بازاندیشی کاربری های پروتوتایپ به شیوه ترکیبی ارزشیابی- مطالعه موردی از زیر مجموعه روش تحقیق توصیفی و در قالب تحلیل روند انجام یک پروژه بومی، در دستور کار قرار گرفت. پروژه مذکور، طراحی یک محصول پزشکی را از اولین گام ها تا انتها، شامل می شود. پروتوتایپ در گام های گوناگون این پروژه در اشکالی متنوع و با اهدافی متفاوت به کار گرفته شده است. پس از شرح چیستی و چگونگی پیشرفت پروژه در بخش اول، بحث بر کارکردهای متفاوت این ابزار، در بخش دوم مقاله ادامه یافت که به تبیین برخی زوایای پنهان موضوع انجامید. پروتوتایپ در این مسیر به عنوان ابزاری برای خلق زبان مشترک، اتود کردن راه حل، نمایاندن ایده غلط، تجسم راه حل کلی و نمونه سازی و ارزیابی راه حل نهایی، ایفای نقش نمود. نتایج مقاله در انتها، به جمع بندی گذاره های ناشی از کارکردهای پروتوتایپ پرداخت که هریک می توانند موضوع مطالعات آتی باشند.
مطالعه موضوع نقاشی های دیواری کاخ کنوسوس
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضرمطالعه نقاشی های دیواری کاخ کنوسوس است. این کاخ واقع درجزیره کرت متعلق به تمدن مینوسی، درعصرمفرغ جدید(1400- 2000 پ.م) دارای زیباترین نقاشی های دیواری است. هدف اصلی مطالعه، بررسی موضوع های نقاشی دیواری دراین کاخ ازدیدگاه هنرنقاشی و مسئله اساسی، مطالعه درباره موضوعات گیاه، حیوان و انسان از منظر هنرنقاشی است. پژوهش به روش توصیفی انجام گرفته است. بررسی سوابق گویای آنست که محل قرارگرفتن نقاشی ها با توجه به موضوع آنها در بخش های مختلف کاخ به این ترتیب بوده است: موضوع گیاهی در بخش غربی کاخ، موضوع حیوانی واسطوره ای درضلع شرقی، موضوع انسانی در قسمت جنوبی و نقاشی های ضلع شمالی کاخ کنوسوس مربوط به جشن ها، مراسم روحانی و عبادت بوده است. نقاشی ها، در پُر رفت وآمدترین محله ای کاخ قرارداشته اند و در معرض دید بینندگان زیادی قرارداشته است. نتایج تحقیق نشان دادکه نقاشی ها ازریتم، وحدت و هماهنگی(کمپوزیسیون، خط، رنگ، بافت) برخوردار بوده اند. نقاشی های مینوسی از اولین مواردی است که در آن رهائی از قوانین و مقررات نقاشی درآن زمان اتفاق افتاده، نخستین مرتبه است که روش امپرسیونیسم بکار رفته و می توان گفت آغاز این سبک، از تمدن مینوسی ها بوده است، که تغییر تاریخ این روش نقاشی، در تاریخ هنر می باشد.
خوانشی در باب معاصریت در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تعریف واژه ی معاصر، برخی تنها وجه امروزی بودن (درزمانی) را مورد نظر قرار داده و گروهی دیگر، با نگاهی فرازمانی، به تعریف آن در نسبت با اجتماع پرداخته اند. هدف از این پژوهش، رسیدن به پاسخی برای این پرسش بنیادی است که آیا دوره معاصر شامل بازه زمانی خاصی از هنر یک سرزمین، با تمامی آثار مربوط به آن دوره است و یا این واژه، تنها بر آثاری که با مصادیق آن همخوانی دارند، قابل اطلاق است؛ مصادیقی که گاه از جنبه نو بودن فراتر رفته و دایره تعلقات این واژه را دگرگون می کند. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی_تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است. بنا بر نتیجه، آنچه بیش از سایر دیدگاه ها می تواند به عنوان تعریفی نسبتاً دقیق از معاصریت قلمداد شود، دیدگاه بازمانی است. بر مبنای این دیدگاه، آثار هنری با وجود ساکن شدن در ظرف زمانی و مکانی معین، به آن محدود نگردیده و ممکن است با گذر زمان، با زمینه های هنری آینده خود همایند شوند. در نتیجه معاصریت در قطب دوم اثر هنری، یعنی مخاطب، ظرف زمان را می پذیرد ولی در قطب اول آن، که مربوط به تولید اثر هنری است، پذیرای ظرف و محدوده زمانی نیست.
بررسی رویکردهای عکاسی خیابانی در ایران
حوزههای تخصصی:
عکاسی خیابانی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از هنر عکاسی معاصر، صحنه هایی از زندگی روزمره مردم را سوژه خود قرار می دهد و موضوع اصلی خود را از زندگی مدرن وام گرفته است. این مقاله بر آن است تا عکاسی خیابانی در ایران را در بازه تاریخی سال های 0731 تا 5931 مورد مطالعه قرار داده و چگونگی شکل گیری و سیر موضوعی عکاسی خیابانی در ایران و نیز ویژگی های این ژانر را در آثار عکاسان ایرانی مورد مطالعه قراردهد. این پژوهش در نظر دارد که به اهمیت ثبت حوادث و اتفاقات حوزه ی عکاسی توسط نهادهای مختلفی که با عکاسان و عکاسی در ارتباط اند بپردازد. با توجه به کمبود منابع درباره سیر شکل گیری عکاسی خیابانی در ایران، این مقاله با جست و جو در آثار خلق شده توسط عکاسان ایرانی، عکس ها و مجموعه هایی که در بازه تاریخی مورد نظر این مقاله قرار دارند را انتخاب و به بررسی رویکردها و علت خلق اثر در مجموعه های یاد شده پرداخته است. شیوه ی گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای بوده و برای جمع آوری عکس از مجلات و مقالات مصور و در صورت نیاز از منابع اینترنتی و همچنین آرشیو شخصی نگارنده استفاده شده است. نتایجی که از دسته بندی و تحلیل عکس های مورد نظر حاصل می شود بدین صورت است که در سال های گذشته علاوه بر کمرنگ شدن نقش و حمایت نهادهای دولتی، شاهد افزایش تعداد عکاسانی که به موضوع شهر و خیابان پرداخته اند هستیم و از سوی دیگر تنوع رویکردها و نگاه به عکاسی خیابانی و کاهش حجم تمرکز عکاسی خیابانی در شهر تهران هم از دیگر نتایج بدست آمده در این پژوهش می باشد.
مطالعه تطبیقی نشانه- معنا شناسی مضمون«طلسم و جادو» در«انیمه شهراشباح» و «انیمیشن سفیدبرفی و هفت کوتوله»
حوزههای تخصصی:
تفکر جادویی از زمان انسان های بدویِ ناآگاه و تجربه گرا، تا آدمیان امروزی متاثر از آموزه های علمی، اندیشه و تکنولوژی وجود داشته است. جادو و طلسم از موتیف های فرهنگ و ادبیات جهان شده و کشورهای مختلف هرکدام بر مبنای رسم، سنت و اندیشه شان، نوعی از رفتارهای جادویی را حفظ و به نسل بعدی انتقال داده اند. اسطوره ها و قصه های پریان که از دل این باورها، مناسک و آئین ها عیان می شود، با وجود قدمت، هنوز شنیدینی و باورپذیر هستند. انیمیشین که از ویژگی رویاپردازی، جادوکردن و جان بخشی به اجسام بی جان برخوردار است توانسته تولیدات فراوانی با مضمون سحر و جادو داشته باشد. از دید نشانه شناسان، نشانه ها به شکل کلمات، تصاویر، اصوات و اشیا تولید می شوند و متن را متاثر از خود کرده و به آن معنا می بخشند. مطالعه نشانه ها و تحلیل و کشف ساخته های فرهنگی انسان سبب افزایش درک و آگاهی در علومی نظیر مردم شناسی، فلسفه، جامعه شناسی و به ویژه هنر می شود. این پژوهش با چنین دیدگاهی و با هدفی کاربردی انیمه«شهر اشباح» و «سفید برفی و هفت کوتوله» را مورد مداقه و تحلیل قرار داده است. روش تحقیق این مقاله کیفی، با رویکردی نشانه معناشناسی است و براساس مطالعه منابع آرشیوهای مکتوب کتابخانه ایی، صوتی و تصویری می باشد.
تحلیل بازنمود زال، کودک اسطوره ای (رها شده) در نگاره ی "گفتار اندر داستان سام نریمان و زادن زال" از شاهنامه طهماسبی با استفاده از رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
69 - 78
حوزههای تخصصی:
داستان هایی که دارای قدرت تاثیریِ جهانی هستند، برخوردار از عناصر ساختاری مشترک و جهان شمولی تحت عنوان کهن الگوی سفر قهرمان می باشند که در آنها به مضامینی از جمله مضمون کودکان اسطوره ای (رها شده) پرداخته شده است. مؤید این مطلب کتاب شاهنامه فردوسی است. متنی جامع و سرچشمه ای که بارها و بارها مورد استفاده یِ هنرمندان مختلف از جمله نگارگران قرار گرفته است. بررسی موفقیت نگارگرانِ این نگاره ها در بازنمایی مضمون فوق، هدف محوری این پژوهش می باشد. در همین راستا مقاله ی حاضر، زال را به عنوان نمونه ی مورد مطالعه از کودکان شاهنامه انتخاب و عناصر ساختاری داستان زال را بر اساس مراحل الگوی کمپبل در نگاره ی «گفتار اندر داستان سام نریمان و زادن زال » از شاهنامه طهماسبی، با استفاده از رویکرد بینا متنیت تطبیق می دهد. پژوهش با این روش، به رابطه یِ بین دو متنِ کلامیِ شاهنامه و متنِ تصویریِ (نگاره) می پردازد. فرض اساسی این مقاله بر آن است که شاهنامه طهماسبی، برخلاف بسیاری از نسخه های تصویریِ شاهنامه ها، با توجه به بافت فرهنگی مذهبی صفویه از عناصری نمادین و در جهت تاکید بر معانیِ اسطوره ای باستانی بهره برده و موفق به بازنمایی مضمون کودکان اسطوره ای و همچنین اعتقاد مردم دوره صفویه به متافیزیک و باورهای خرافی گشته است.
حذف مرزهای مکانی در تئاتر عروسکی با توجه به نظریات ریچارد شکنر و نقش آن در گسترش روابط میان عوامل اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر مکان دارای بار معنایی مختص به خود است. در اجراهای تئاتر، انتخاب مکان و شناخت روابط میان عوامل اجرایی در مکان اجرا، می تواند به انتقال معنای موجود در ذهن کارگردان کمک کند. کارگردانان معاصر دست به تقسیم بندی جدید فضا در اجراهایشان زده اند و فضا را به شکل های متفاوتی به کار گرفته اند و رابطه ی میان بازیگران و تماشاگران را تغییر داده و گونه های جدیدی را به تئاتر معرفی کرده اند. از میان آنها می توان به ریچارد شکنر اشاره کرد. توجه او به مشارکت تماشاگر و تاثیر آن بر اجرا، سبب شده است که گونه ی جدیدی را با عنوان تئاتر محیطی معرفی کند. در تئاتر محیطی، مرز تفکیک کننده ی جایگاه تماشاگر و بازیگر حذف می شود و فعالیت تماشاگران بر اجرا تاثیر می گذارد و روابط جدیدی بین تماشاگر و بازیگر شکل می گیرد. حال با توجه به این که در تئاتر عروسکی به واسطه ی حضور عروسک با روابط بیشتری میان عروسک و عروسک گردان و تماشاگران روبرو هستیم، هدف از این پژوهش این است که، با توجه به ساختار اجراهای شکنر بتوان با روش تحلیلی- تطبیقی، مکان را در تئاتر عروسکی بررسی کرد. نتایج نشان می دهد که حذف مرزهای مکانی در تئاتر عروسکی، می تواند روابط جدیدی را میان عوامل اجرایی در تئاتر عروسکی سبب شود.
مطالعه تقابل هویت ایرانی و غیر ایرانی در مجلس «آوردن سر ایرج نزد سلم و تور» اثر محمد زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
57 - 64
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، نگاره آوردن سر ایرج نزد سلم و تور به قلم محمدزمان از شاهنامه شاه عباس بررسی می شود. فرضیه این مقاله آن است که تفاوت این نگاره در عنوان، محتوا و فضا، با متن شاهنامه و نیز دیگر نگاره ها از این مجلس؛ ناشی از تحولات فرهنگی عصر صفوی و نمایانگر مواجهه نقاشی ایرانی با نقاشی غربی است. روش تحقیق، تحلیلی است و برای درک دستور زبان تصویری و نشانه های مستتر در آن، به تحلیل اثر مبتنی بر متن ادبی پرداخته و سپس به تفسیر آن براساس زمینه های اجتماعی و فرهنگی اثر می پردازیم. در این نگاره، برخلاف متن فردوسی، به جای تصویر، فضایی تراژیک و خشونت آمیز از قتل ایرج، قهرمان ایرانی و تاکید بر حقانیتش، فضایی موقّر و باشکوه بازنمایی شده که درآن سلم و تور، که نمایانگر هویت غیرایرانی هستند، باصلابت و با پیکرهایی بزرگ تر از ایرج و سایر افراد تصویر شده اند. محمد زمان از تکنیک های نقاشی فرنگی، پرسپکتیو، حجم نمایی و سایه روشن در نمایش شکوه این دو بهره برده است. باتوجه به تحولات پارادایمی در اصفهان قرن یازدهم و تجربه گذار از سنت به تجدد، ذبح ایرج، قهرمان ایرانی، در بارگاه سلم و تور را می توان استعاره ای از کمرنگ شدن ارزش های نگارگری در برابر پرسپکتیو و دیگر تکنیک های غربی در سبک فرنگی سازی دانست.
خوانش آیکونولوژیک «مجنون» در نگاره های دوران صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
59 - 68
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهایی که برای بررسی محتوای متون تصویریِ غالبا غربی سودمند می باشد رویکرد آیکونولوژی (= شمایل شناسی) است. با در نظر گرفتن پاره ای از ویژگی هایِ خاص نگارگری ایرانی، این رویکرد برای مطالعه برخی نگاره های ایرانی نیز مناسب است. از نگاره های مربوط به داستان عاشقانه لیلی و مجنون، اثر منظوم نظامی گنجوی (۱۲۱۱ ۱۱۴۱م./۶۰۸ ۵۳۵ ه.ق)، می توان به عنوان متون تصویری یاد کرد که رویکرد آیکونولوژی برای بررسی آنها، بدون هیچ پیش شرطی، نتیجه بخش است. در این راستا، تمرکز مقاله پیش رو بر خوانش آیکونولوژیک انعکاس تصویری «مجنون» در نگاره هایی از دوران صفویه (۱۷۳۶ ۱۵۰۱م./۱۱۴۸ ۹۰۷ ه.ق) است که وی را پس از ترک قبیله خود به تصویر کشیده اند. هدف از این پژوهش مطالعه بازتاب ارزش های نمادین در نگاره ها و شرح فرهنگی و اجتماعی آنها می باشد، که به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه، منجر به تولید ویژگی های بصری شخصیت مجنون در نگاره های مورد نظر گردیده است. نتیجه آن که نوع پوشش مجنون در نگاره های مورد نظر نشان از عدم وابستگی او به هرگونه سامانه و یا جایگاه اجتماعی شناخته شده در دوران صفویه دارد. ازاین رو در این مقاله، پس از معرفی اجمالی رویکرد آیکونولوژی، با استفاده از سه لایه درک معنا در این رویکرد به بررسی و مطالعه انعکاس تصویری مجنون در نگاره های دوران صفویه پرداخته می شود.
ارزیابی تطبیقی تأثیر لوگو از منظر نشانه شناسی بر نگرش مشتریان به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
43 - 50
حوزههای تخصصی:
نگرش به برند، یک مفهوم مهم مرتبط با رفتار مصرف کننده است که می تواند به عنوان یک ارزیابیِ نسبتاً پایدار از یک نام تجاری، منجر به تقویت رفتار مصرف کننده بشود. با توجه به اینکه لوگو ازجمله دارایی های ارزشمند یک برند است، در صورت طراحی مناسب، می تواند تاثیری مثبت در نگرش مشتریان به برند ایجاد نماید. هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی تأثیر لوگوها از منظر نشانه شناسیِ چارلز سندرس پیرس بر نگرش افراد به برند با تمرکز بر مشتریان سه بانک مسکن، کشاورزی و پست بانک ایران بوده است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی و جامعه آماری، مشتریان سه بانک مذکور با تعداد 380 نفر و دسته بندی لوگو بانک ها بر مبنای سه گانه های شمایل، نمایه و نماد بوده است. تحلیل داده ها نشان داد که طرحِ لوگوی بانک ها، بر نگرش مشتریان به برند این سه بانک اثربخش است و لوگوی بانک مسکن، با رابطه شمایلی میان دال و مدلولش، بالاترین رتبه را در ایجاد نگرش مثبت کسب کرد. لوگوهای بانک کشاورزی و پست بانک با رابطه های نمایه ای و نمادین میان دال و مدلول خود در مراتب بعدی قرار گرفتند. به عبارتی؛ کاربست نشانه های شمایلی در لوگوهای تجاری، می تواند نگرش مثبت تری نسبت به یک برند ایجاد نماید که عواملی چون وفاداری مشتری به برند، ایجاد حس تمایل در انتخاب و تداوم در بهره مندی از آن برند و... را درپی خواهد داشت.
لوت های نقش شده در پیکرک های سفالین ایلام باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی لوت های تصویر شده در دست پیکرک های ایلامی هزاره دوم پ.م، موضوع نوشتار حاضر است. مطالعه بر روی بیش از 50 مورد از این پیکرک ها، منجر به تفکیک لوت ها به دو گروه لوت های دسته بلند و لوت های دسته کوتاه شد که این دسته بندی، برای نخستین بار در این مقاله صورت گرفته است. انواع لوت های نقش شده در دست نوازندگان از نظر ساختمان ساز، تعداد وترها، علائم موجود بر روی ساز در جهت تشخیص امکان وجود سیم گیر، دستان بندی و خرک بررسی شده است. همچنین ارتباط نوع ساز با پوشیده و برهنه بودن پیکرک ها، ارتباط آنها با خدایان و باورهای مردمان ایلامی و نیز امکان وجود تفکر جنسیت گرایانه در نواختن سازهای خاص در فرهنگ ایلامی، در این مقاله مورد توجه بوده است. از نتایج به دست آمده در این پژوهش، احتمال وجود یک وتر و نقش همراهی کننده آواز برای لوت های دسته کوتاه است. همچنین تقسیم لوت های دسته بلند به دو گروه بر اساس شکل و اندازه کاسه آنها و نیز امکان وجود دستان بندی و انگشت گذاری بر روی این ساز با توجه به شیوه نمایش دست چپ نوازندگان و وجود نشانه هایی مبتنی بر وجود دو وتر، از دیگر نتایج حاصل از این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به روش میدانی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است.