مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
مهرپرستی
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها با زبانی پیچیده و رازآمیز با انسان سخن می گویند و مفاهیمی عمیق و رازناک را با زبان خاص خود، نماد، بیان می کنند. نمادها علاوه بر بیان مفاهیمی ژرف که کشف آن ها به شناخت بیش تر بشر از خود مدد می رساند، اغلب نشان دهنده ی تضادها و پیوندها در دنیای اساطیری، افسانه ها، قصه ها و حماسه ها هستند. در برخی از اسطوره ها، تضاد و تقابل خیر و شر، روشنی و تاریکی، زمین و آسمان، باران و خشکی، خورشید و ماه و... به گونه ای نمادین، مانند جنگ خدایان و اهریمنان، زاغ و بوم، مار و پرنده، قهرمان و اژدها و... نمایان می شود. تقابل روشنی و تاریکی نمونه ای از این تضادهاست که از اصول بنیادین فرهنگ ایران باستان نیز به شمار می رود.در باب «بوف و زاغ» کلیله و دمنه نیز خویشکاری بوف و زاغ را می توان بر اساس تقابل روز و شب بررسی کرد. با توجه به داد و ستدهای فراوان فرهنگی ایران و هند به ویژه در حوزه ی اساطیر، در این پژوهش با رویکرد اسطوره ای و روش تطبیقی، تفاوت ها و شباهت های عناصر متن بوف و زاغ در اساطیر ایران و هند جست وجو، بررسی و تحلیل شده است. در این باب، بوف می تواند نماد شب، تاریکی و ماه، و زاغ نماد روز، روشنایی و خورشید باشد و حکایت پیروزی زاغان بر بومان، غلبه ی مهرپرستی را بر ماه پرستی، نشان دهد.
تأثیر باورهای میترایی بر تاریخ بلعمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران آریایی مهد دین کهن مهرپرستی است؛ دینی اسرارآمیز که مرزهای فرهنگی- دینی را درهم نوردید و در سراسر جهان گسترش یافت؛ به گونه ای که عقاید رازوارانة مهریان و بسیاری از آداب و رسوم برخاسته از آن باورها به بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران و جهان بدل گردید. بازتاب اندیشه های این آیین دیرینه در آیین زردشتی، مسیحی و حتی عرفان اسلامی به خوبی نمایان است. ردّپای ایزد باستانی مهر یا میترا، ایزد بزرگ ایرانی و پروردگار گرما و فروغ و روشنایی، در متون ادبی- تاریخی فارسی نیز به وضوح مشاهده می شود. تاریخ بلعمی ازجمله آثاری است که در آن، باورهای میترایی با تاریخ بشری گره خورده است. بسیاری از مطالب این تاریخ پژواکی از فرهنگ و تمدن ایرانی و باورهای برخاسته از دین مهر است. هدف نگارندگان این پژوهش این است که با روش تحلیلی، ریشة بسیاری از اعتقادات و داستان های منعکس شده در این اثر را از این منظر شناسایی و بررسی کنند.
پرستش میترا در ایران پیش از ساسانیان
حوزه های تخصصی:
دین مهر، آیین رازآمیز میترا، فرقهٔ میترا یا میتراییسم از اواخر سده نوزدهم میلادی جای مهمی را در پژوهشهای باستانشناسی و تاریخِ دین به خود اختصاص داده است. از آنجا که میترا به عنوان خدای مورد ستایش پیروان این فرقه رومی به نظر اکثریت قریب به اتفاقِ پژوهشگران، یک خدای هندو-ایرانی است، از آغاز این اندیشه به اذهان آمده و هنوز هوادار دارد که نه فقط خدا یا قهرمان آن فرقه، که کل این کیش شاید پیش از انتشار در روم، در کشور همسایه شرقی، یعنی شاهنشاهی ایران که مردمانش از سده ها پیش ایزدی با نام «میترا» را بسیار خوب می شناختند، وجود داشته است. مشکل اینجاست که هرچه قدر در قلمرو امپراتوری با نبودِ متن در مورد خودِ میترا روبرو هستیم، در قلمرو ایران، با کمبودِ مدارک و شواهد هنری و مادی مواجه می شویم. برای شناخت میترا در ایران جدا از شناخت این ایزد در الاهیات مردمان آریایی، باید تحولات دینی ایرانیان با تمرکز بر ستایش میترا را از نظر گذراند. آنگاه می توان به تطبیق آن با فرقه میترا در روم پرداخت.
تقابل جهان شناختی «هنر» با «جادو» در شاهنامه(با تکیه بر داستان فریدون و ضحّاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه هنر، با توجّه به ریشه و معناهایش، فضایلی اخلاقی را تمثیل می کرد که در بستر جهان بینی مردشاهی برآمده بودند. این فضایلِ مردانه، مقابل ویژگی هایی ایستادند که در جهان بینی زن شاهی بودند؛ جادوگری یکی از این ویژگی ها بود که همچون یک ضدارزش در تقابل با هنر تعریف می شد. هنر با این بار معنایی، در همه ادوار، به عنوان خصلت آزادگان تعریف شد که این تکرارها با توجّه به خاستگاه اش (مهرپرستی)، حکایت از رسوخ جهان بینی مهری می کند که واژه در بستر آن بالیده بود. پهلوان آرمانی با تأسّی از ایزد مهر، می کوشید رفتار این ایزد را بورزد و در درونش نهادینه کند که همین هنجارها به اندرزنامه های دوران اسلامی هم درآمدند. این مقاله به شیوه ای توصیفی-تحلیلی، نخست به دگردیسی های معنایی واژه هنر می پردازد؛ سپس با بازخوانی داستان فریدون و ضحّاک، هنر را بازتاب دهنده جهان بینی مردشاهی می داند که در تقابل با جادو، به عنوان ویژگی برآمده از جهان بینی زن شاهی خودنمایی می کند.
کهن الگوی قربانی در آیین های مهرپرستی و زرتشتی با محوریت قربانی شدن گاو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اجرای کهن الگوی قربانی، عنصر قربانی با توجه به نوع فرهنگ، آیین، معیشت و... انتخاب می شده است و در ایران، گاو به منزله اسطوره ای کهن که از آغاز داستان آفرینش در اساطیر آیینی حضور دارد، شاخص ترین چهره برای عمل قربانی است و در آیین مهرپرستی به مثابه یکی از مهم ترین مراسمات اجرا می شده است تا با ریخته شدن خون گاو، زمین به حیات دوباره برسد و با خوردن گوشت آن، پیروان این آیین به جاودانگی و نامیرایی رسند. پس از ظهور زرتشت به دلایلی مانندِ مقابله با نمادهای مهرپرستی، ترویج یگانه پرستی، لزوم یکجانشینی و توسعه تمدن، با قربانی کردن گاو به شدت مقابله می شود و حراست و حمایت از گاو مورد توجه خاص زرتشت قرار می گیرد؛ اما با این همه، حتی در آیین زرتشت نیز روایت های از قربانی کردن گاو گزارش شده است که از لزوم اجرای این عمل حکایت دارد و آن همانا کمک به باروری زمین و احیای چرخه حیات است؛ اما با این همه، برخورد زرتشت با قربانی کردن گاو، اسطوره جاودانگی و مسئله حفظ زمین را وارد عرصه های تازه تری از معنا می کند و مضامین اساطیری را با تعقل همراه می سازد. این جستار به شیوه توصیفی تحلیلی و با توجه به نظریه یونگ، کهن الگوی قربانی گاو را در دو آیین مهرپرستی و زرتشتی بررسی و واکاوی کرده است.
رستم، سرباز مهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه روایت هایی که درحماسه ملّی ایران،شاهنامه، بیان شده اند به سه دوره عمده اساطیری، حماسی و تاریخی تقسیم شده اند.رستم بزرگ ترین پهلوان دوره حماسی شاهنامهاست. کار برجسته او حمایت و پاسداری از شهریاری ایران است.گرچه درباره ابعاد مختلف این شخصیت ژرف و پهلوان محبوب ایرانیان پژوهش های ارزشمند پرشماری انجام شده است، هنوز ابهامات و پرسش هایی در خصوص برخی ویژگی هایشخصیتی رستم، معنی نام او، برخی از صفات او، و همچنین بعضی از ابزارهایش وجود دارد. در مقاله حاضر به شخصیت و برخی اعمال رستم از دید زبانی و اسطوره ای و حماسی می نگریم، و با توجه به این که رستم سکایی است، و در شاهنامه به این نکته تصریح شده است، نام این پهلوان و صفت «تاج بخش» و تن پوش موسوم به «ببر بیان» او را بر اساس گنجینه واژگانی زبان سکایی بررسی می کنیم.همچنین نشان می دهیم که رستم نه با ایندره و اپام نپات، بلکه پیوند نزدیکی با ایزد میثره دارد.
دین ایران در دوره اشکانیان
منبع:
پارسه پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
93-108
حوزه های تخصصی:
سلسله اشکانیان که پس از حمله اسکندر و سلوکیان در ایران به قدرت رسیدند گروهی از سکاهای شرقی بوده که پیش از ورود به ایران دارای دینی ابتدایی شامل پرستش عناصر طبیعی، خورشید، ماه، ستارگان و هم چنین ستایش نیاکان می شد. آنها با آمدن به ایران وارد فضای جدیدی شدند که اقوام مختلفی با اعتقادات مجزا در آن زندگی می کردند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی بر آن است تا با استفاده از اطلاعات موجود به این پرسش پاسخ دهد که دین اشکانیان پس از ورود به ایران چه تغییراتی کرد و اشکانیان چه سیاستی در قبال دیگر ادیان در پیش گرفتند؟ آنها پس از اینکه وارد ایران شدند و در جوار دیگر ایرانیان قرار گرفتند با معتقدات زرتشتی و ادیان غیرایرانی موجود در ایران نیز آشنا شدند. اسناد و منابع موجود بیانگر آن است که آنها معروفترین ایزدان زرتشتی مانند اهورامزدا، آناهیتا، آتش و ایزد مهر را ستایش می کردند. بنابراین یکی از ادیان رایج در عهد اشکانیان دین زرتشتی بوده است. همچنین در این دوره شاهد ترکیب ادیان و مذاهب مختلف در قلمرو اشکانیان هستیم. با توجه به سیاست تساهل مذهبی، نبود دین رسمی در شاهنشاهی اشکانی و حضور اقوام و ادیان مختلف در قلمرو اشکانیان، در این دوره ادیانی همانند یهود، مسیحیت، بودایی و مندایی نیز در ایران مجال گسترش پیدا کرده و صاحب پیروانی شدند.
بازتاب مهرپرستی در نقوش سفال های نیشابور در دوره سامانیان
حوزه های تخصصی:
سفالینه ها، دست ساخته هایی هستند که نقوش شان رازهایی از گذشتگان به همراه دارند. ظروف سفالین، همواره وسیله ای مناسب جهت بیان تخیلات، اعتقادات و آیین های مردم زمان خود با استفاده از نقاشی و پرداخت نقوش بوده اند. در این میان سفالینه های نیشابور در دوره سامانیان از جایگاه ویژه ای برخوردارند. این سفالینه ها به نوعی حلقه رابط میان دو دوره از مهم ترین دوره های تاریخ هنر ایران، یعنی هنر قبل و پس از اسلام، هستند و در بر گیرنده نقوش و تصاویر نمادینی که با آیین و رسوم ادیان پیش از اسلام در ایران ارتباط تنگاتنگ دارند. برخی از نقوش این سفالینه ها واجد مضامینی مأخوذ از آیین مهرپرستی است؛ مهرپرستی یکی از مذاهب آیینی مورد توجه و مطرح در ایران طی قرون متمادی پیش از ظهور اسلام است و در دوره اسلامی ایران نیز به صورتی دیگر تداوم یافته است. در این مقاله، که از جمله پژوهش های کیفی است، به بررسی تأثیرات این آیین کهن ایرانی بر نقوش سفال های نیشابور در دوره سامانیان اشاره می شود. این تأثیرات در برخی از این نقوش به صورت مستقیم و در برخی به صورت رمزی و در پوشش نمادهای برگرفته از آیین مهرپرستی مشهود است. گفتار حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی عهده دار بررسی این تأثیرات است.
خربس؛ غارِ رازآمیز مهر
محوطه باستانی خربس در ده کیلومتری جنوب غربی شهر قشم با فاصله یی اندک از دریا قرار دارد. در این محوطه، آثار و شواهد باستانی و تاریخی همچون قلعه، گورستان و یک آب انبار یافته شده است که دلالت بر مسکونی بودن طولانی مدت این محوطه دارد. در نزدیکی تپه های باستانی خربس و در دل کوه، غار طبیعی خربس (که بشر کندوکاوی در آن صورت داده و الحاقاتی بدان افزوده است) قرار دارد. نقل قولهای متفاوت، این دستکندها را متعلق به دوره های متفاوتی از دوره ماد تا دوران اسلامی میدانند که گاه آن را معبدی مهری و گاه مامن و پناهگاهی در مقابل ناامنی و خطرات احتمالی دانسته و برای آن کارکردهای متفاوت نظامی، مسکونی، دفاعی، مذهبی و... قائل بوده اند. در این جستار به معرفی و بحث و بررسی این غار صخره یی و معماری ویژه آن و همچنین تاریخ سکونت بشر در جزیره قشم به روش پژوهش کتابخانه یی، بررسی مطالعات باستان شناسی و بازدید و بررسی میدانی از محل پرداخته میشود. براساس یافته ها و نتایج حاصل از این پژوهش، به احتمال زیاد این غار، مهرابه یی متعلق به دوران باستان بوده که در دوره های بعد، از آن بعنوان یک پناهگاه و مخفیگاه در برابر خطرات ناشی از ناامنی ها استفاده میشده است.
حافظ و باورهای مهرپرستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
65 - 86
حوزه های تخصصی:
این مقاله، آن گونه که از نامش برمی آید، بررسی و بازتاب راز و رمزهای آیین میترایی بر اندیشه ها و غزلیات حافظ است که تلاش شده از منابع گوناگون اساطیری، تاریخی و ادبی در این زمینه استفاده و با کمک آن زوایای ناشناخته اشعار حافظ شناسایی گردد؛ چرا که دیوان او تنها یک مجموعه ادبی نیست، بلکه ویژگی های قومی، ملی و تاریخی در آن نهفته است که به خاطر آشنایی او با فرهنگ ریشه دار ایران زمین، از بسیاری از مظاهر و نمادهای فرهنگی ایران پیش و پس از اسلام بهره گرفته است. نخست برای آشنایی بیشتر با کیش میترایی به کلیاتی درباره آن اشاره و سپس تأثیر حافظ را از کیش مهر بررسی می کنیم. این مقاله در سه بخش تنظیم و نوشته شده: بخش نخست: کلیاتی در باره میترا؛ بخش دوم: شناسایی راز و رمزهای آیین میترایی؛ بخش سوم: بازتاب نمادهای مهرپرستی در غزلیات حافظ.
نشانه های آیینی در حماسه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی ما از فرهنگ ها و تمدن های گذشته معمولاً از دوره های تاریخی فراتر نمی رود؛ ازاین رو، شگفت نخواهد بود که در ابتدای زندگی برخی ملت ها، با آراء و عقایدی برخورد کنیم که پیشرفته به نظر می آید. این، دلیل هوش و ذکاوت برتر آن ملت نیست، بلکه ما از دوره ای از حیات اجتماعی آن ها اطلاع داریم که ابتدای تاریخ است و در این دوره است که به نظر می رسد آن ها نسبت به هم زمانان خود افکاری پیشرفته تر و تمدن و فرهنگی مشخص تر دارند. زندگی قوم ایرانی چنین است. نگارنده در این مقاله می کوشد از طریق بازیافت نشانه های مکتب های فکری و اخلاقی (کیش توتم، نیاپرستی، مهرپرستی و دوگانگی) در حماسه ملی (شاهنامه فردوسی) این فرضیه را اثبات کند.
باورهای مهرپرستی در آخرالزمان زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهان در اساطیر ایرانی سه مرحله اصلی دارد که عبارتند از بندهشن، گمیزشن، وزارشن. بندهشن مرحله آغاز آفرینش است که هنوز دو اصل خیر و شر جدا از هم هستند، گمیزشن مرحله اختلاط و ستیز این دو اصل است، و وزارشن مرحله جدایی این دو اصل از هم با شکست کامل نیروهای شر. از آنجا که این سه بخش سه مرحله اصلی از یک روند هستند و کاملاً به هم مربوط و پیوسته اند، رویدادهای اصلی هیچ یک از این سه را نمی توان و نباید بدون توجه به دو مرحله دیگر مطالعه و بررسی کرد؛ این امر در خصوص مرحله اول و سوم بیشتر صدق می کند. فرشگرد دربردارنده وقایعی است که در مرحله وزارشن روی خواهند داد. در این مقاله فرشگرد را با توجه به رویدادهای مربوط به بندهشن مذکور در برخی متون پهلوی بررسی کرده ایم، شواهدی از مهرپرستی رومی را از نظر گذرانده ایم، و در پایان به این نتیجه رسیده ایم که آخرالزمان زردشتی بر اساس باورهای مهرپرستی ایرانی تعریف شده است. مهرپرستی دین ایرانیان پیش از دین آوری زردشت بوده، و بسیاری از آموزه ها و باورهای این کیش در اوستا و متون پهلوی و همچنین در مهرپرستی رومی باقی ماند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از روش کتابخانه ای بهره برده شده است، و از شیوه تطبیقی تحلیلی برای تحلیل اطلاعات.
بازخوانی سیر دگردیسی درخت سرو و گیاه هوم در گذر از اسطوره به عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اساطیر ایرانی بحث اعتقاد به منشأ نباتی انسان با بحث جاودانگی در ارتباط است که با وجود تلاش های فراوان اهریمن و پیروانش در نابود ساختن نیروهای نیک و اهورایی، با دگردیسی پادشاهان و پهلوانان در هیأت گیاهان، موجودیت آنان حفظ شده، دگرباره به چرخه اساطیری بازگشته اند. این پژوهش با روش تحلیل محتوا در پی بررسی و تحلیل سیر دگردیسی مهم ترین اساطیر گیاهی- سرو و هوم- است که نتایج بررسی نشان می دهند سرو در پیوند با عنصر خورشید، با خدای مهر در ارتباط است و با آن که در اوستا و متون پهلوی نشانی از آن نیست، به استناد شاهنامه از متن گشتاسب نامه، سرو به عنوان درختی مقدس به دست زرتشت در زمین کاشته شده است. سرو در غزل عرفانی با تأثیرپذیری از غزل عراقی، نمادی از حسن و زیبایی است که در بیشتر دوره ها قداست آیینی و قدسی خود را حفظ کرده و خویشکاری های اساطیری آن تداوم پیدا کرده است؛ اما گاهی نیز دچار دگردیسی تحول شده است. هوم نیز اسطوره ای مهری است که در مراسم قربانی به عنوان نوشابه انوشگی استفاده می شده؛ اما در اوستای کهن با آن مخالفت شده است؛ اما در اوستای متأخر و متون پهلوی تا حدودی به خویشکاری اساطیری خویش بازگشته و حتی تا مقام ایزدی پیش رفته است. این اسطوره در شاهنامه و متون پهلوانی دگردیسی انسانی را تجربه کرده و در متون عرفانی با انتقال خویشکاری های خود به آب حیات و می عرفانی دچار دگردیسی انتقال شده است.