فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: افزایش وسعت و جمعیت و عناصر فضایی و ساختار شهرها باعث پیچیدگی های کالبدی – فضایی در شهرها شده است؛ به طوری که درک روابط شهری و شناخت ساختار و استخوان بندی اصلی شهرها و ریخت شناسی آن ها بر اساس تحلیل تمام اجزای شهر، به سختی امکان پذیر است. تحلیل ساختار فضایی شهرها نیاز به روش هایی دارد که بتواند به این پیچیدگی ها پاسخ دهد. از جمله نظریه ها و روش هایی که به مطالعه ساختار و پیکربندی فضای شهری می پردازد، نظریه چیدمان فضا است. برای تحلیل مورفولوژیکی شهر، روش چیدمان فضا طیفی از پارامترهای ویژگی فضایی را فراهم می آورد که مؤلفه های بررسی آن در این روش عبارتند از: هم پیوندی، اتصال، عمق، انتخاب، قابلیت کنترل، توزیع، وضوح و رابطه وضوح و نشانه. ضرورت
هدف: هدف این مقاله بررسی تحلیلی و شناخت شهر بندر عباس به عنوان نمونه موردی با استفاده از روش تحلیل ساختار فضایی و ارائه راهکارهای سازماندهی و اصلاح ساختار فضایی شهر براساس آن است.
روش: روش تحقیق مبتنی بر نمونه موردی با تکیه بر تحلیل محتوا براساس ترکیب الگوهای کمی و کیفی است. برای این منظور در ابتدا، با استفاده از روش چیدمان فضا به کشف ساختار فضایی موجود شهر بندرعباس پرداخته شده و در ادامه، بررسی تطبیقی میان خروجی های مستخرج از روش چیدمان فضا با مشاهدات میدانی و مطالعات اسنادی صورت گرفته است.
یافته ها: بررسی انجام شده بیانگر آن است که رشد و گسترش شهر در جهات مختلف و وسیع شدن گستره کالبدی شهر، زمینه ساز تغییرات بسیار در پیکره بندی فضایی شهر شده است. تمرکزگرایی، مشکلات حمل و نقل درون شهری و برون شهری، وجود کاربری های بزرگ مقیاس که باعث عدم انسجام شهری می شوند، ارتباط ضعیف شهر و حومه و عدم توزیع متوازن خدمات از مهم ترین مشکلات در راستای سازماندهی فضایی شهر است. همچنین، تحلیل ها نشان می دهد که عدم شکل گیری ارتباط ساختاری مناسب میان برخی از محلات دارای بافت فرسوده و شهر و همچنین عمق زیاد و نفوذناپذیری بافت از مشکلات اصلی توسعه این بافت ها در کنار کاستی های درون بافتی است.
نتیجه گیری: آسیب شناسی ساختار فضایی شهر برای سازماندهی پیکره بندی فضایی و ایجاد یکپارچگی در کل شهر ضروری است و روش چیدمان فضا ابزاری مناسب در این زمینه می باشد. همچنین، بهسازی محلات کمترتوسعه یافته شهری، بدون شناخت دقیق ساختار فضایی محلات در ارتباط با ساختار کلان شهر باعث شکست پروژه، از دست رفتن توانایی ها و چه بسا منزوی تر شدن آن محلات خواهد شد.
قیدِ معماری؛ وجوه و حدود آن: جستاری در تحول نظام مفهومی معماری متاثر از رجوع به قابلیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
121 - 139
حوزههای تخصصی:
قابلیت مفهومی نوپا در گفتمان معماری است که ضمن پاسخگویی به چالش های مرتبط با مسئله معنا این امکان را فراهم آورده از منظری نو به اثر معماری بنگریم و مبتنی بر اندیشه ای نو درباره آن بیندیشیم. ماحصل این تحول، استحاله نظام مفهومی معماری و زایش و برجسته شدن سلسله ای از مفاهیم دیگر است. تبیین این مفاهیم گام نخست در تضمین کارایی و هوده مفهوم قابلیت در مقام نظر و عمل خواهد بود. این پژوهش با دغدغه بی هوده و ابتر ماندن این مفهوم، متوجه اقتضائات مفهومی حضور قابلیت در گفتمان معماری شده است. بر همین مبنا، ضمن طرح مفهوم قید به عنوان زوج مفهومی قابلیت در تلاش است بستری نظری برای تبیین این مفهوم بگشاید و به ارائه مدلی نظری برای تدقیق فهم آن بپردازد. رویکرد این پژوهش کیفی است که مبتنی بر استدلال منطقی و روش توصیفی_ تحلیلی محقق شده است. در همین راستا نخست برخی اقتضائات نظری مفهوم قابلیت از طریق بسط آن و با تکیه بر مفاهیم کنج و شبکه تعاملی اثر معماری تبیین می شود و مبتنی بر آن وجاهت و اعتبار مفهوم قید معماری عیان می گردد. در ادامه وجوه و حدود قید معماری از طریق ترسیم ساختار مفهومی آن تبیین می شود. این ساختار ماهیتی سه وجهی دارد که با تکیه بر سه مؤلفه مولد، کارکرد و قلمرو قید چارچوب بندی شده است. ساختار ترسیمی مبتنی بر ویژگی هایی طیف گونه همچون همسازی، ماهیت سلسله مراتبی، سختی و حقیقی بودن قیود امکان تمییز گونه های مختلف قید معماری را از یکدیگر ممکن می سازد و بدین طریق فهمی عمیق تر از قید معماری به دست می دهد.
قوانین و مقررات تأثیرگذار بر ماندگاری معماری و شهرسازی دوران صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
141 - 152
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که تاکنون در زمینه مطالعات معماری ایران صورت گرفته، بیشتر کالبد آثار را بررسی کرده و کمتر به بررسی عوامل جانبی، و مسائل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در اجرا و اداره و استفاده از یک بنا پرداخته شده است. از جمله این عوامل می توان به نحوه نگرش شاهان در حوزه ساخت وسازهای معماری در ادوار تاریخی مختلف، و کنترل و مدیریت شهرها اشاره نمود. به نظر می رسد معماری ایران در ارتباط با ماندگاری و طویل بودن عمر مفید بنا اصولی داشته که معماران براساس آن عمل می کرده اند. خلق آثار معماری مطلوب و باکیفیت که ظرفیت ماندگاری و سازگاری با زندگی و گذر زمان را داشته باشند، از دیرباز در پهنه ایران اتفاق افتاده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا مقررات مرتبط با معماری و دستورات شاه صفوی توانسته بر مانایی و افزایش طول عمر آثار مؤثر واقع شود؟ در این پژوهش از نظریه ای زمینه ای برگرفته از داده هایی که در طی فرآیند پژوهش به صورت نظام مند گردآوری و تحلیل شده ، سود جسته شد. براساس این روش، ابتدا کدگذاری باز تا مرحله اشباع نظری صورت پذیرفت و پس از آن دسته بندی و تجزیه وتحلیل کدها تا مرحله کدهای گزینشی انجام شد. هدف از تدوین این نوشتار ابتدا خوانش متون و اسناد و استخراج مقررات موجود در دوره صفوی و سپس سنجش تأثیر آن در افزایش عمر مفید آثار معماری دوره مذکور است. ابتدا مقررات دوران صفوی مرتبط با ساخت های معماری یا فضاهای شهری جمع بندی شده و سپس رابطه این عوامل و عمر مفید ابنیه بررسی شده قرار گرفته است. پس از این مرحله، عوامل مؤثر و مرتبط در چهار دسته کلی 1.عوامل اقتصادی، 2. عوامل فرهنگی و اجتماعی، 3. عوامل امنیتی و نظامی، و 4. عوامل معماری و شهرسازی رده بندی شده و به عنوان عوامل تأثیرگذار معرفی شده اند.
تحلیل تابلوی نقاشی راهی به جُلجُتا اثر پیتر بروگل بر اساس آراء میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 83
حوزههای تخصصی:
پیتر بروگل از نقاشان فلاندر قرن شانزدهم می باشد که در آثارش زمینه های فرهنگی و تاریخی مورد توجه قرار گرفته و ویژگی های جامعه اش را به نمایش گذاشته است. نحوه ی اجرای نقاشی هایش او را به عنوان بزرگترین هنرمند کمیک میان رنسانس و قرون وسطی معرفی می کند. برای رسیدن به درکی عمیق تر و معنایی تازه تر از نقاشی های او باید آنها را در رابطه با زمینه فرهنگی که در آن ایجاد شده اند مطالعه کرد. گفتگومندی از ویژگی های آثار بروگل است. باختین، از شاخص ترین نظریه پردازانی است که به مفهوم گفتگومندی پرداخته است. پژوهش حاضر به هدف بررسی یکی از تابلو های معروف بروگل به نام "راهی به جلجتا" و ارتباط آن با آراء باختین در زمینه گفتگومندی و چندصدایی را به روش توصیفی – تحلیلی مورد مطالعه قرار می دهد. مؤلفه های گفتگومندی و چندصدایی ذکر شده توسط باختین در اثر بروگل شناسایی، معرفی و تطبیق داده می شوند. نتایج بدست آمده نشان می دهد این اثر بر اساس نظریه گفتگومندی باختین عناصر گفتگومندی و چند صدایی بودن لازم را دارا می باشد و به وسیله پنج مؤلفه معرفی شده در مقاله از جمله؛ روایت، تضادهای تصویری، صدا وحرکات و حالات روحی، توانسته شرایط گوناگون جامعه خود را به نمایش بگذارد.
تبیین مؤلفه های «زیباشناسی زشتی» بر اساس کلوایکا اثر ویم دلووی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
17 - 28
حوزههای تخصصی:
برای ارائه مبانی نظری درباره زیباشناسی زشتی، در این تحقیق، زشتی پدیده ای آستانه ای در نظر گرفته شده است. مسئله پژوهش چیستی ویژگی هایی است که اثر هنری را وارد آستانه زشتی می کند. در این تحقیق، روشِ توصیفی-تحلیلی روشن می کند کلوایکا از لحاظ ویژگی های ظاهری و جنبه هایی چون سَبک ناپذیری، به بی فرم پهلو می زند. ازحیث ویژگی زمینه ای دلووی با نمایش بخشی از امر روزمره در هنر از هنر به منزله نهاد و در بستر آن هم حمایت می کند و به آن، هاله می افکند. از لحاظ اصالت تاریخی نسبت به پسماند انسانی طلای مانزونی دیرتر به وجود آمده، لذا اثر مانزونی کلاسیک تر و هنجارشکن تر محسوب می شود. درخصوص ویژگی های ادراکی درجه دوم ناظر به زیباشناسی ماشین می توان گفت، اثر بی روح است. اثر از لحاظ ویژگی های ارزشی ناب، به دلیل هنجارشکنی دارای ارزش سرمایه گذاری است. از زاویه دید ویژگی های بازنمودی به دلیل تمرکز تفسیری بر بخشی از مکانیسم بدن در دسته واقع گرایی نوین قرار می گیرد، درعینِ حال وجه ماشینی آن را تصنعی می کند. ویژگی های رفتاری و واکنشی آن به صورت استعاری ملال انگیز و تکان دهنده و مبهم خوانده می شود. با توجه به طیف درجات بین ویژگی هایی مثبت و منفی ویژگی های زیباشناختی کلوایکا از جمله ملال انگیز، تصنعی، بی روح، هنجارشکن به سمت منفی میل می کند و آن را به آستانه زشتی سوق می دهد.
تبیین گفتمان های غالب در شکل گیری هنر پیشااسلامی عربستان با رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
53 - 63
حوزههای تخصصی:
شبه جزیره عربستان در دوران پیش از اسلام، شاه راهی میان سوریه، مصر، میانرودان و هند بود. این تحقیق در نظر دارد تاریخ اجتماعی شبه جزیره را در سه سطح اقتصادی، سیاسی و مذهبی مورد بررسی قرار داده و گفتمان های غالب را تبیین کند. سوال اصلی آن است که گفتمان های غالب آن دوران چگونه بر شکل گیری آثار هنری تأثیرگذاشته اند؟ این پژوهش از نوع کیفی، و روش توصیفی-تحلیلی است که جمع آوری اطلاعات در آن با شیوه کتابخانه ای و اسنادی بوده و در چارچوب نظری، از آراء نورمن فرکلاف استفاده کرده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که گفتمان های غالب در بستر مذهبی، یهودیت و مسیحیت بودند که توسط امپراتوریهای ساسانی و بیزانس با رویکرد سیاسی تقویت می شدند. هرچند گفتمان اقتصادی غالب، در سه منطقه شمال، شرق و جنوب بر تجارت استوار بود، اما ایجاد تمهیدات کنترل آب در دو شهر یثرب (مدینه) و مکه، موجب استقلال و قدرت یافتن اقوام عرب بومی شد و مکه را به شهری آئینی تبدیل نمود. در گفتمان هنری، می توان تأثیر اشیاء وارداتی از ایتالیا، سوریه، مصر، میانرودان، ایران و هند، و در معماری انگاره های هنری یهودی، مسیحی و خدایان سامی میانرودان را مشاهده کرد، اما با ظهور اسلام و ایدئولوژی ساده زیستی آن، این رویکردها رو به افول نهاد.
نقش پارامترهای مؤثر طارمه در بهبود تهویه طبیعی در خانه های حیاط مرکزی بافت تاریخی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
23 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بوشهر درکرانه شمالی خلیج فارس یکی از بحرانی ترین اقلیم های گرم و مرطوب ایران است. همواره، تهویه طبیعی یکی از روش های متداول تأمین آسایش حرارتی ساکنان بوده است. معماری بافت تاریخی بوشهر به دلیل درون گرایی و برون گرایی توأمان و بهره گیری از انواع فضاهای نیمه باز درونی و بیرونی نمونه ای شاخص در معماری ایران است. یکی از فضاهای نیمه باز مؤثر در تهویه طبیعی، طارمه است. این پژوهش درصدد است با مبنا قرار دادن طارمه و پارامترهای آن به بررسی تهویه، در فضای مسکونی بوشهر بپردازد.
هدف پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی تهویه طبیعی ناشی از پتانسیل های طارمه صورت گرفته است.
روش پژوهش: به منظور تحقق اهداف پژوهش با روش تحقیق ترکیبی، ابتدا با استفاده از بررسی میدانی، مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک بناهای تاریخی، داده های 29 بنای طارمه دار که واجد ارزش تاریخی و ثبت در میراث فرهنگی بوشهر هستند را جمع آوری کرده است. در ادامه، با استفاده از راهبردی تجربی، متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر کیفیت تهویه طبیعی شناسایی و متغیرهای وابسته توسط دستگاه های دقیق دیجیتال در یک نمونه موردی (عمارت دهدشتی) اندازه گیری و سپس داده های آن برای اعتبارسنجی نرم افزار مورد استفاده قرار گرفته است. پس از اعتبارسنجی نرم افزار، شبیه سازی مدل ها در نرم افزار cfd Autodesk 2018 و با تکیه بر روش 1CFD صورت گرفته است. سنجش شبیه سازی مدل های طارمه به صورت درونی، میانی و بیرونی برای مؤلفه های سرعت جریان و عمر هوا و نیز کلیات گردش باد، با لحاظ کردن اجزای پایه ای معماری شامل: ابعاد و اندازه (طول، عمق)، تأثیر اتاق و بازشو (با بازشو و بدون بازشو)، مکان بازشو اتاق، تعداد و فاصله بین ستون ها و فرم قرارگیری آن ها در بنا (خطی،L-شکل ، Uشکل و 4طرفه)، انجام شده است.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد، «طارمه درونی» به فرم خطی در حالتی که جزئی از مساحت حیاط است ، بیشترین و طارمه 4طرفه، کمترین سرعت جریان هوا در حیاط و فضای نیمه باز را دارد. اهمیت و تأثیر تغییرات توده به مراتب بیش از سایر مؤلفه ها است. گردش باد در محدوه میانی کمتر و به سمت جداره ها بیشتر می شود. و طارمه درونی Uشکل بیشترین سرعت را در اتاق ایجاد کرده است. با کاهش تعداد ستون ها و افزایش ابعاد ستون ها در طارمه، سرعت جریان هوا در فضای طارمه کاسته می شود. با افزایش ارتفاع از طبقه همکف به اول و دوم در تمامی حالت ها سرعت جریان هوا در طارمه بیشتر می شود. در «طارمه میانی» عمق مهم ترین عنصر کالبدی مؤثر بر تهویه است و افزایش عرض طارمه سرعت جریان هوا تا حدودی کاهش می یابد. افزودن «طارمه های بیرونی» باعث بهبود قابل توجه در کیفیت هوای فضای نیمه باز بیرونی شده است. از منظر عمق ، عمق متناسب برای طارمه5/ 3 و فرمL-شکل بهینه ترین تهویه را از بابت سرعت جریان و کمترین عمر هوا و فرم خطی بدترین تهویه شامل کمترین سرعت جریان و بیشترین عمر هوا را دارد.
بررسی استفاده از ایموجی در هنر معاصر بر مبنای آرای لیندا هاچن درباره پارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
40 - 57
حوزههای تخصصی:
ایموجی ها تصویر- واژه های استاندارد شده ای هستند که به منظور تاکید بر لحن پیام، کارکردهای احساسی، گفتگوگشایی و انتقال وضعیت ذهنی پیام د هنده مورد استفاده قرار می گیرند. علاوه بر نقش گسترده ارتباطی ایموجی ها در شبکه های اجتماعی مجازی امروزه شاهد ورود تصاویر ایموجی به سایر زمینه های فرهنگی، تجاری و حتی هنرهای تجسمی هستیم. انتقال این تصاویر از متن فرهنگی به متن هنری و تقلید از آن ها چگونه می تواند پارودی ایجاد نماید؟ هدف نوشتار حاضر این است که، با در نظر گرفتنِ «نظریه پارودی لیندا هاچن»، استفاده از ایموجی ها در هنر معاصر و چگونگی ایجاد پارودی توسط آن ها را تحلیل و بررسی نماید. این پژوهش به لحاظ هدف، پژوهشی بنیادین و بر اساس روشِ پژوهشی توصیفی - تحلیلی است. نوع داده و تجزیه و تحلیل آن کیفی است و در گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. این نوشتار به کمک نظریه پارودی لیندا هاچن به بررسی هشت نمونه از آثاری (هنر تجسمی) پرداخته است که از تصاویر ایموجی استفاده کرده اند. بر مبنای آرای هاچن، وجود موقعیت آیرونیک در تقلید شرطی مهم در ایجاد پارودی است. او هم چنین، برای رابطه پارودی با متن اولیه و رمزگذاری و رمزگشایی آن اهمیت قایل است. نتایج بررسی نشان می دهند، انتقال تصاویر ایموجی از متن فرهنگی به متن هنری موقعیت آیرونیک ایجاد کرده است. این آثار رابطه ای شوخ طبعانه، بازی وار یا خنثی با متن اولیه خود دارند. هنرمند در رمزگذاری این آثار از کدهای متفاوت زیبایی شناسانه، فرهنگی، اجتماعی، روان شناسانه و... استفاده کرده است که مخاطب بنا بر پیشینه فرهنگی و اجتماعی خود قادر به رمزگشایی از آن ها خواهد بود.
تحلیل ویژگی های مضمونی و ساختاری نقاشی های مشهدی آقاجان لاهیجانی در بقعه آقا سیدعلی (متعلق محله-لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
42 - 53
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاره های بقاع متبرکه در استان گیلان مجموعه ای مصور از تاریخ و روایات مذهبی شیعیان است. این نقاشی ها که غالباً در ارتباط با واقعه عاشورا بوده و توسط نقاشان محلی و گمنام نقاشی شده اند، حاوی ارزش های تجسمی و بصری فراوانی در حوزه هنر ایرانی- اسلامی هستند. هدف این مقاله، شناخت ویژگی های مضمونی و ساختاری نقاشی های مشهدی آقاجان لاهیجانی در بقعه آقا سیدعلی واقع در روستای «مُتِعَلِّق محله» و مطالعه و بررسی رابطه میان داستان ها با نقاشی ها در این مکان مذهبی است. سؤال این است که ویژگی های مضمونی و ساختاری نقاشی های بقعه مذکور، چیست؟ یافته های این پژوهش که از نوع کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، نشان می دهد که یکی از ویژگی های بارز نقاشی های این بقعه، بیان صریح و بی واسطه هنرمند در نمایش مضامین مذهبی و عامیانه است. در واقع او روایات را آن گونه که مردم کوچه و بازار می اندیشیدند به تصویر کشیده و با ایجاد هماهنگی میان مضمون و ساختار نقاشی، میان مخاطبان و اثر هنری، اشکالی از ارتباط دینی و عاطفی پدید می آورد. وفاداری به سطح دو بعدی همچون نگارگری، خصوصیات قراردادی چهره ها و عناصر تصویری، هماهنگی رنگی با استفاده از چند رنگ، از ویژگی های ساختاری آثار اوست. همچنین شرح داستان مذهبی، توام با احساس فردی نقاش، ایمان و تخیل و همچنین نشان دادن موضع قدرت و پیروزی قهرمانان مذهبی، همچون شاهان از پیش پیروز، علی رغم اینکه آنها به شهادت خواهند رسید، از ویژگی های مضمونی آثار اوست.
ارزیابی رابطه گونه های همسایگی در مجموعه های مسکونی با شیوه تعاملات اجتماعی؛ مطالعه موردی: آپارتمان سیب و شهرک ساحلی، شهرستان نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
103 - 116
حوزههای تخصصی:
پس از انقلاب صنعتی، تغییرات بسیاری در نظام مسکن به وجود آمده است. محله های مسکونی تا حد زیادی منسوخ شده و جای خود را با مجموعه های مسکونی عوض کردند. آنچه که در به وجود آمدن مجموعه های مسکونی و همچنین در فرآیند طراحی آن ها در نظر گرفته می شود غالبا مسائل کلانی مانند شرایط اقتصادی، ارزش اراضی و ...، هستند. بدین ترتیب این گونه نیروهای خارجی بر سیاست های کلان مسکن و در نهایت بر کیفیت زندگی انسان تاثیر می گذارند. از آن جا که خانه یکی از مهم ترین و اصلی ترین مکان های حضور انسان است، بیشترین وظیفه را نیز در تامین نیازهای حداقلی فردی و اجتماعی انسان برعهده دارد. پژوهش حاضر قصد دارد که بر اساس نظریه یان گل، به بررسی تفاوت های موجود در میزان و شیوه تعاملات اجتماعی در دو گونه مجموعه مسکونی، یعنی آپارتمان میان مرتبه و شهرک ویلایی بپردازد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند طراحان و برنامه ریزان را در جهت رفع نقایص موجود و کاربران را در جهت انتخاب مسکن متناسب با نیاز های اجتماعی خود سوق دهد. برای انجام پژوهش، اطلاعات موردنیاز از دو طریق کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. بدین منظور مصاحبه ای با 14 نفر از ساکنین دو مجموعه صورت گرفت و با روش تحلیل محتوا، تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که اساسی ترین تفاوت موجود در دو گونه مجموعه مسکونی مذکور، ناشی از فعالیت های ضروری است و نرخ وقوع آن در آپارتمان های میان مرتبه بیشتر از شهرک های ویلایی است. این در حالی است که مجموعه های ویلایی با در اختیار داشتن فضای میانی فراخ تر و محدودیت های کمتر در طراحی آن، می توانند قابلیت محیطی مناسبی جهت افزایش تعاملات اجتماعی ایجاد کنند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
45 - 70
حوزههای تخصصی:
مسئله ی مهمی که در رابطه با تئاتر در عصر رسانه های مدرن مطرح می شود، تقابل یا تعامل این هنر با رسانه های نوین است. هدف مطالعه ی حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین است. این مطالعه از نظر روش و بازه ی زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی- مقطعی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل فعالان صحنه ی تئاتر کشور است که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 370 نفر برآورد گردید و نمونه گیری با روش تصادفی ساده انجام گرفت. جهت اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است که با روش روایی سازه، روایی هم گرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسش نامه مطلوب ارزیابی شد. نتایج نشان داده است که مؤلفه ی رسانه های نوین از مؤلفه های تکنولوژی، دنیای دیجیتال و جهان مجازی تأثیر می پذیرند. همچنین مشخص گردید نقش دولت ها ، هنرمندان در بستر تاریخ بر شکلگیری «تئاتر سوم» محرز است. تحولات این حوزه باید با درنظرگیری تحولات تاریخی در حوزه تکنولوژی مورد وثوق قرار گیرد. درنهایت نتایج نشان داد به دلیل تغییرات در حوزه ی تکنولوژی های رسانه های نوینْ، که موجب تفکر دیجیتالی، در نسل های آینده خواهد بود. بدین ترتیب امی تواند با درنظرگیری این نوع از تفکر قالب، نسل های آینده را به مخاطبان اصلی تئاتر تبدیل کرده که بقای تئاتر را تضمین نماید.
آفرینش در اساطیر شاهنامه و آیات قرآن (با تأکید بر شاهنامه مصور آل اینجو محفوظ در کتابخانه لینگراد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
428 - 449
حوزههای تخصصی:
موضوع آفرینش از جمله مباحثی است که می تواند میدانی برای جولان افکار مردم هر سرزمین به وجود آورد. معما و مفهوم پیچیده خلقت و ماده اولیه آفرینش در جای جای زندگی و تفکر و تخیل بشر قابل مشاهده است. شباهت ها و تفاوت هایی در بحث آفرینش اساطیر و خلقت جهان هستی در باورهای باستانی دینی و حماسی ایران قبل از اسلام و قرآن کریم وجود دارد که هردو هم فرهنگ سازند و هم تمدن ساز، این نگاه نشانگر نزدیک بودن و هم ریشه بودن فرهنگ و تمدن هر دو دوره است و بیشترین این مهم را می توان در دیدگاه های آیاتی از قرآن کریم و شاهنامه فردوسی مورد کنکاش و بررسی قرار داد، لذا این مقاله بخشی از این شباهت ها و تفاوت ها را در مورد ماده اولیه آفرینش، خلقت جهان هستی و تمام آنچه در آسمان ها و زمین و در نهایت خلقت انسان است بررسی کرده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. نتایج پژوهش حاکی از همخوانی مختصات آفرینش در قرآن و شاهنامه فردوسی است و این حقیقت را در نسخه مصور شاهنامه نیز می توان مشاهده کرد.اهداف پژوهش:توصیف آفرینش در اساطیر شاهنامه در تطبیق با آیات قرآن کریم.بررسی اثرپذیری های فردوسی از قرآن.سؤالات پژوهش:آفرینش در اساطیر شاهنامه چگونه توصیف شده است؟آفرینش در قرآن چگونه توصیف شده است؟
تدوین الگوی نظری کاربست برنامه ریزی فضایی راهبری با رویکرد نهادگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
97 - 110
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی فضایی راهبری در سراسر جهان و در پاسخ به ناکارآمدی روش های برنامه ریزی جامع - سنتی به عنوان راهی برای شکل دهی رشد شهری مورد توجه قرار گرفته است. در کشور ایران نیز با مطرح شدن طرح های ساختاری راهبردی در دهه 70 و همین طور طرح های راهبرد توسعه شهری در دهه 80، تلاش هایی برای تغییر نگرش از برنامه ریزی جامع به راهبردی صورت گرفت؛ این طرح ها هرچند به لحاظ مبانی نظری مبتنی بر برنامه ریزی فضایی راهبری بودند؛ اما به دلایل متعدد ازجمله؛ عدم شناخت درست از محیط نهادی و عوامل مؤثر بر کاربست برنامه ریزی فضایی راهبری و فقدان یک الگوی نظری مناسب، نتوانستند در نظام برنامه ریزی شهری کشور دوام آورده و اثربخش باشند؛ لذا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر کاربست برنامه ریزی فضایی راهبری با رویکرد نهادگرایی و تدوین یک الگوی نظری مناسب برای کاربست این نوع از برنامه ریزی است. در پژوهش حاضر باتوجه به ماهیت سؤال اصلی پژوهش (چگونگی الگوی نظری مناسب برای کاربست برنامه ریزی فضایی راهبری) و جهت گیری فلسفی آن، از روش های کیفی تحقیق بهره گرفته و از بین آن ها نیز روش نظریه زمینه ای با توجه به توانایی تفکر انتزاعی و قابلیت نظریه پردازیِ برخاسته از درون داده ها انتخاب شده است. داده ها ازطریق مرور ادبیات نظری، نتایج پژوهش های انجام شده درخصوص عدم موفقیت تلاش های تجربیِ قبلی در کشور و مصاحبه با خبرگان برنامه ریزی شهری جمع آوری گردید و برای تحلیل آن ها از روش مقایسه مداوم طی سه گام: کدگذاری باز، محوری و انتخابی، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد الگوی نظری پیشنهادی برای کاربست برنامه ریزی فضایی راهبری دارای 21 مقوله اصلی در قالب 5 کلان مقوله شامل: 1. نظم دسترسی باز، 2. خروجی ها، 3. شیوه های برنامه ریزی فضایی راهبری، 4. محتوا و بافتار و 5. ظرفیت سازی نهادی و مشارکت می باشد که تحقق آن درگرو ظرفیت سازی نهادی به منظور ایجاد شرایط نظم با دسترسی باز ازطریق تنظیم راهبردها باتوجه به بافتار و زمینه برنامه ریزی است؛ که پیامد های آن در قالب 5 مقوله اصلی: اثرات اجتماعی، اسناد برنامه، مدیریت شهری، تحقق پذیری و کاهش هزینه های مبادله بروز می نماید.
مطالعه تحلیلی شیوه های اجرا در تشعیرهای خمسه تهماسبی (مکتب دوم تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
211 - 227
حوزههای تخصصی:
هنر تشعیر و کاربردهای گوناگون آن طی مکاتب شیراز و هرات، سرانجام منجر به حضور گسترده بر حاشیه کتب و مرقعات، در پیرامون متون نوشتار و قطعات نگارگری در مکتب دوم تبریز گردید. خصیصه طراحی گونه در کنار ظرافت در اجرای نقش های گیاهی و حیوانی و طبیعت و بعضاً پیکره های انسانی از ویژگی های بارز این هنر شناخته می شود به طوری که می توان گفت برخی از ویژگی های نگارگری ایرانی در آثار تشعیر جلوه آشکارتری دارد. ازجمله مهم ترین مجموعه های دارای تشعیر می توان از اثر نفیس خمسه تهماسبی نام برد که ازنظر تنوع و کیفیت نقش، اثری شاخص محسوب می شود. تشعیرهای خمسه تهماسبی در دوره هایی، توسط هنرمندان مکتب تبریز دوم و مکتب اصفهان ساخته شده است. هدف این تحقیق به دلیل اهمیت مکتب دوم تبریز، شناسایی نحوه ایجاد جلوه های بصری با استفاده از قلم مو و رنگ طلا در بخشی از تشعیرهای خمسه تهماسبی است که در تبریز انجام گرفته است؛ بنابراین پرسش مقاله این است که اجرای تشعیرهای خمسه تهماسبی در مکتب دوم تبریز دارای چه ویژگی هایی است؟ تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی، مؤلفه هایی همچون نحوه قلم گیری، استفاده از مایه رنگ، سواد و بیاض، طراحی پُر، بافت، پرداز و انعکاس طلا و نقره، تشریح می شوند. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و تصاویر در دسترس بر روی تارنمای کتابخانه بریتانیا به دست آمده است. ضرورت و اهمیت تحقیق در افزایش توجه و دانش هنرمندان و محققین و ایجاد بستری برای شناخت بیشتر مبانی هنر نگارگری با توجه به کمبود منابع موجود در این زمینه است. مهم ترین یافته ی این مطالعه نشان می دهد استفاده از مایه رنگ عمومیت داشته، قلم گیری در مکتب دوم تبریز دارای محوریت اصلی بوده، ایجاد تیره روشن به عنوان تغییر رنگ و سواد و بیاض نقش مکمل در شکل و خط دارند. دیگر ویژگی های یافت شده به چگونگی ضربه قلم، پرداز، درخشش طلا و نقره و فام های رنگی اختصاص دارد.
مطالعه بیش متنی میراث هنر اسلامی در بومی سازی طراحی گرافیک - رابط کاربری؛ نمونه موردی: پیش متن نسخه صور الکواکب در بیش متن طراحی تقویم ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه پیرامون بومی سازی طراحی گرافیک و رابط کاربری با درنظرگرفتن میراث بصری اسلامی و فرهنگ ایرانی مخاطب، بر مبنای نظریه بیش متنی ژرار ژنت متمرکز است. استفاده از پیش متن تصاویر نسخه صورالکواکب در طراحی تقویم ایرانی، مصداق کاملی از نمونه های بیش متنی و ارجاع به هنر ایرانی اسلامی است که رابطه برگرفتگی متن دوم (تقویم ایرانی) از متن اول (نسخه صورالکواکب) است. ژرار ژنت فرانسوی بیش از دیگر پژوهشگران مطالعات بینامتنیت را گسترده ساخت و واژه بیش متنی را به عنوان یکی از گونه های ترامتنیت مطرح کرد. مقاله حاضر با شیوه توصیفی - تحلیلی و اطلاعات آن از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهده ای گردآوری شده است. نمونه ها، تصاویر ماه های سال در طراحی تقویم، از پیش متن های منطقه البروج در نسخه صورالکواکب است. این کتاب نجومی را صوفی رازی تألیف کرده و تصاویر نسخه کتابخانه بادلی ین آکسفورد از روی اصل رساله اندکی پس از مرگ مؤلف ایجاد شده است. شیوه طراحی صورت های فلکی باستانی بدون پرسپکتیو و جزئیات لازم ترسیم شده اند و نوعی شرقی سازی (پساساسانی یا پارسی ایرانی) صورت گرفته است؛ و ازاین رو برای طراحی گرافیک تقویم ایرانی انتخاب مناسبی بوده است. نتایج همچنین بیانگر آن است که بیش متن طراحی رابط کاربری- گرافیک برنامه تقویم ایرانی به دو شکل سنتی و مدرن بر پایه سه اصل از شش گونه بیش متنیت صورت گرفته است که به طور هم زمان در گونه پارودی، فورژی و جایگشت قرار می گیرند. از سوی دیگر بومی سازی طراحی تقویم بر مبنای مدل فرهنگی هافستد، شاخص های فرهنگی ایران: فاصله پرقدرت، جمع گرایی، اجتناب از عدم قطعیت بالا، جهت گیری کوتاه مدت و زنانگی - مردانگی متوسط را در برمی گیرد.
دگردیسی بصری خلاق در کتاب های تصویری کودک: بر اساس مدل ایده یابی اسکمپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکمپر SCAMPER مخفف هفت روش ایده سازی خلاق است که از نخستین حروف واژه های «جایگزینی substitute»، «ترکیب combine»، «تطبیق adapt»، «اصلاح modify»، «تغییر کاربرد put to another use»، «حذف eliminate» و «وارونه سازی reverse» اتخاذ شده است. مقاله پیش ِرو در پی پاسخ به چگونگی استفاده از مؤلفه های اسکمپر برای ایجاد دگردیسی خلاق در بازی های تصویری کتاب های کودک است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی؛ گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است. گستره مطالعه آن، کتاب های کودکانه مبتنی بر دگردیسی تصویر است. منظور از «دگردیسی تصویر» تغییر عینی و ناگهانی ماهیتِ سوژه داخل تصویر است. حاق مطلب بیانگر این است که ایده های نوینِ دگردیسیِ تصاویر در کتاب های کودک از طریق به کارگیری یکی از شگردهای اسکمپر یا به کارگیری چند شگردِ همزمان به دست می آید. به عبارتی دیگر، تازه ها چیزی جز تغییر قدیمی ها نیستند. مضاف بر این، مقاله پیش ِرو نشان می دهد، تصویرسازان و طراحان کتاب هایی که از شگرد اسکمپرِ واحدی برای نوآوری های خود استفاده می کنند؛ تمایزهایی از جنبه های مختلف با یکدیگر دارند؛ مثلا از منظر نوع نظام نشانه شناختی، میزان مشارکت طلبی، جایگاه شگرد استفاده شده در سلسله مراتب نوآوری، سطح ابهام و امثالهم. «دگردیسی بصری» از موتیف های تصویرسازی در کتاب های کودک است که می تواند خلاقیتِ نهفته در خود را به مخاطبش انتقال دهد.
خوانش بیش متنی نگاره مثنی برداری شده «نقاش نشسته» کمال الدین بهزاد (فریر، 32.28) از نقاشی «کاتب نشسته» جنتیله بلینی (گاردنر، P15e8)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
27 - 36
حوزههای تخصصی:
مثنی برداری یا مشقِ قلمی در سنت نقاشی ایرانی، از مصادیق بارز رابطه بیش متنی است و یکی از قابل توجه ترین نمونه ها در این زمینه نگاره «نقاش نشسته» به قلم بهزاد است که نوعی طرح برداری از نقاشی «کاتب نشسته» بلینی است. هدف از این مطالعه شناخت چگونگی ارتباط یک پیش متن غیرایرانی با یک بیش متن ایرانی با روش بیش متنیت ژنت است؛ و درصدد پاسخ به دو سؤال است که نگاره مثنی برداری شده بهزاد از نقاشی بلینی بیشتر به کدام گونه از بیش متنیت ها تمایل دارد؟ و در فرآیند کپی برداری، چه تغییراتی در نگاره بهزاد ایجاد شده است؟ مطالعه یکی از نخستین یکه صورت های ایرانی که براساس پیش متنی غیرایرانی ایجاد شده است، از ضروریات این پژوهش است. این پژوهش از نوع توسعه ای است و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مشاهده مستقیم نقاشی هاست. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی و با رویکرد بیش متنیت ژرار ژنت است. نتایج نشان می دهد که مثنی برداری بهزاد از نقاشی بلینی براساس گونه شناسی بیش متنیت ژنت در دسته «ترانسپوزیشن» (تراگونگی با کارکرد جدّی) است. تراگونگی های ایجادشده در بیش متن شامل تغییرات شکلی، موضوعی، ترکیب بندی، رنگی و نوری است. بهزاد در طرح برداری از یک اثر غیرایرانی نگاه تقلیدی صرف نداشته و در خلق یک بیش متن جدید و مستقل، از سنت نقاشی ایرانی و جامعه خود تأثیر پذیرفته و آن را بسیار خلاقانه در اثرش نشان داده است.
زیباشناسی عرفانی در آثار کامران یوسف زاده
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
33 - 40
حوزههای تخصصی:
پرسش از چیستیِ هنر در تفکر شرقی همواره با ماوراءالطبیعه پیوندی قریب داشته است. بر خلاف تصور مدرنیستی از سوژه، موجبات پدیدار شدنِ هنر در تفکر شرقی، ذوقِ هنرمند نیست. در تفکر شرقی، تمثیل اصلی ترین شیوه برای بیانِ محسوسِ معقولات است. هدف این مقاله، بررسی و تجزیه و تحلیل مجموعه آثاری از کامران یوسف زاده است که با عقایدِ عرفانی و متصوفه و همچنین معماری اسلامی پیوندی نزدیک دارد. لذا به روشِ توصیفی، ویژگی های هنر در عرفان، متصوفه و اسلام بررسی شده است و آرای عرفا، صوفیان و حکمای مسلمان در باب هنر و زیبایی، ابزارِ تحلیل بوده است. بررسیِ تحلیلیِ موضوعی که هنرمند می خواهد بیان کند و همچنین تجزیه تحلیلِ رنگ و شکلِ ساختاری آثار او، محور اصلی کندوکاوهای این مقاله است. نتیجه چنین بوده است که رنگ و ساختارِ دایره وار در آثار یوسف زاده بیانی تمثیلی از موضوعِ کائنات است. وی به شدت تحت تأثیر معماری قدسی گنبدِ مساجد اصفهان و نیز مضامین عرفان در اشعار مولوی و همچنین اندیشه صوفیانه بوده است. این که بتوان آثار او را مدرنیستی دانست یا خیر مجادله ای ما بین "فرم–محتوا" و "صورت–معنا" خواهد بود. در نهایت این نتیجه حاصل شد که شیوه هنرمند از نظر تکنیکِ اجرا و سازماندهیِ انتزاعیِ فرمِ آثار، مدرنیستی ست اما در مقابل به دلیل ویژگی بیانگریِ رنگ ها و افلاطون گرایی در ساختارِ دایره وار، با مفاهیم زیباشناسی جدید قابل توصیف نمی باشد. همچنین خوانشِ آثار او از جانبِ مخاطب تلاشی در جهت کشف رابطه بین "محسوس- نامحسوس" و "دال-مدلول" بوده که با تأویل سرو کار دارد.
جلوه هنرهای تجسمی در آلمان نازی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
70 - 75
حوزههای تخصصی:
This article will discuss the influence of visual art in Nazi Germany from two parts of visual arts, which are political photography and poster propaganda, analyzing the unique social and historical stage of Nazi Germany. And it emphasizes the ideology of the Nazis, which in Nazi Germany inflamed the political sentiment of the masses and took the visual art as their important instrument of political propaganda, while Nazi party used visual art on anti-society and war which is worth warning and criticizing for later generation.This article will discuss the influence of visual art in Nazi Germany from two parts of visual arts, which are political photography and poster propaganda, analyzing the unique social and historical stage of Nazi Germany. And it emphasizes the ideology of the Nazis, which in Nazi Germany inflamed the political sentiment of the masses and took the visual art as their important instrument of political propaganda, while Nazi party used visual art on anti-society and war which is worth warning and criticizing for later generation. This article will discuss the influence of visual art in Nazi Germany from two parts of visual arts, which are political photography and poster propaganda, analyzing the unique social and historical stage of Nazi Germany. And it emphasizes the ideology of the Nazis, which in Nazi Germany inflamed the political sentiment of the masses and took the visual art as their important instrument of political propaganda, while Nazi party used visual art on anti-society and war which is worth warning and criticizing for later generation.
بررسی و تبیین الگوی راهبردی تحقق برند شهر اسلامی- ایرانی در نظام شهرسازی ایران
حوزههای تخصصی:
رهیافت برندسازی شهری بنا به دلایلی همچون عدم انتقال صحیح مبانی و تجربیات نظری و فقدان یک الگوی راهبردی برندسازی شهری منطبق بر ساختار، ماهیت و محتوای شهرهای ایران، کمتر در راهبردهای کلان مدیران مورد توجه بوده است. در تحقیق پیشِ رو، به روش توصیفی-تحلیلی و با اهداف کاربردی، با مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، تجربیات برندهای شهری و در نهایت کاوش در محتوا و اجزاء هویتیِ شهرهای ایرانی، سعی در تبیین مؤلفه های مؤثر در ظرفیت های برندسازی شهر اسلامی- ایرانی و نیز تبیین ساختار الگوی راهبردی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی نموده ایم. نتایج این مطالعات نشان از این مهم داشت که رهیافت برندسازی شهر اسلامی- ایرانی، عَملی فرایندی است و نه برایندی. به عبارتی دیگر برندسازی شهری و به تبع آن برندسازی شهر اسلامی- ایرانی شامل چرخه ای از مراحل "برنامه ریزی"، "اجرا"، "ارزیابی" و "اصلاح" است و دارای زمینه پارادایم راهبردی و مشارکتی است که روند تحقق آن را در چهار بازه زمانی تولد برند، بلوغ برند، نفوذ برند و تثبیت برند شهر اسلامی- ایرانی ممکن می سازد. درنهایت، الگوی پیشنهادی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی در بستر پارادایم های راهبردی و مشارکتی، می تواند به عنوان تجلّیِ مسیر توسعه آتی شهر در بردارنده چشم اندازها، راهبردها، سیاست ها و انواع اقدامات مورد نیاز شهر اسلامی- ایرانی باشد.