مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلسفه ملاصدرا


۱.

نقد نظریه عدمی بودن شرور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی فلسفه دین شرور فلسفه ملاصدرا اَلَم (درد)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۶ تعداد دانلود : ۹۶۱
از موضوعات بسیار مهم و پردامنه در قلمرو فلسفه دین، معضل شرور است که الهیون در طول تاریخ پاسخ های گوناگونی به آن داده اند. نظریه «عدمی بودن شرور»، یکی از پاسخ هایی است که بعضی فیلسوفان الهی غربی و تمام فیلسوفان مسلمان مطرح کرده اند. مقاله پیش رو دو هدف کلی را پی میگیرد: 1.نقد و بررسی نظریه پیش گفته و اثبات این که: اولاً، این نظریه، تأثیر چندانی در حل معضل شرور ندارد؛ ثانیاً، برخی شرور که فیلسوفان مسلمان، آنها را شر بالذّات نامیده اند، وجودی اند، نه عدمی (مانند ظلمت، مرگ و اَلَم). 2.شناساندن نظریه نگارنده که معتقد است امورِ عدمی شرّ بالذّات نیستند، بلکه شرّ بالعرض اند و تنها یک شر بالذّات وجود دارد که آن هم امری وجودی است، نه عدمی.
۲.

در ماهیت اَلَم و آیا اَلَم، شر بالذّات است یا شر بالعرض؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی فلسفه دین فلسفه ملاصدرا اَلَم (درد) معضل شر (مسأله شر) شرور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۵۰۹ تعداد دانلود : ۴۹۲
یکی از پاسخ هایی که فیلسوفان مسلمان به معضلی که در فلسفة دین به معضل شرور (مسألة شرور) معروف است داده اند این است که « شرور یا اموری عدمی اند که شر بالذّات اند- مانند ظلمت، فقر، جهل، مرگ و... و یا اموری وجودی اند که شر بالعرض اند یعنی به خودیِ خود شر نیستند بلکه در تحلیل نهایی و عقلی از آن جهت شر محسوب می شوند که به امور عدمی (شرور بالذّات) منجر می شوند- مانند زلزله، طوفان،میکرب، سیل و... اما چون امور عدمی، علت ندارند پس شرور را نمی توان به خالق منتسب کرد». اما یکی از مصادیق شرور، «اَلَم» است که دربارة ماهیت آن (یعنی وجودی یا عدمی بودن آن) و این که آیا اَلَم شر بالذّات است یا بالعرض، اختلاف نظر وجود دارد و بسیاری از متفکران مسلمان آن را نقضی بر پاسخ بالا تلقی کرده اند. هدف کلی این مقاله دو چیز است: بررسی ماهیت اَلَم با تکیه بر نقد و بررسی نظریه خاص ملّا صدرا در این مورد و پاسخ به این پرسش که آیا اَلَم، شر بالذّات است یا بالعرض؟ و طرح نظر خاص نگارنده مبنی بر این که هیچ یک از شرور عدمی، شر بالذّات نیستند و همگی شر بالعرض اند و فقط یک شر بالذّات وجود دارد که همان اَلَم است و آن هم امری وجودی است نه عدمی.
۳.

فلسفه ای برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی با نگاهی به فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت دینی مبانی فلسفی فلسفه ملاصدرا افراد کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
تعداد بازدید : ۱۴۶۵ تعداد دانلود : ۵۶۹
ارائه مبانی فلسفی پیشنهادی برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی(بر اساس نظرات ملاصدرا) هدف اصلی این مقاله است. تاکید مقاله به طور عمده بر سرنوشت نهایی و سعادت اخروی این افراد، متمرکز است. تحلیل(متون صدرایی) و استنتاج، روش مورد استفاده درتدوین نوشته حاضر بوده است. تشکیکی بودن وجود، خیریت وجود، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس و حرکت جوهری، مبانی فلسفی منتخب برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی است. مراتب سعادت اخروی افراد کم توان ذهنی، وابسته به تربیت دینی آنان است.آنچه تفاوت مراتب وجودی و در نتیجه اختلاف در درجات سعادتمندی افراد کم توان ذهنی را همانند بقیه انسان ها، رقم می زند،کمیت وکیفیت ملکات و صورت های علمی متحد شده با نفسشان است که در فرایند حرکت جوهری کسب شده است. انجام فرایض دینی و خودداری از ارتکاب معاصی(با کمک بزرگسالان) هرچند با فهم اندک و اختیار محدود صورت پذیرد، برای افراد کم توان ذهنی بی نتیجه نیست و موجب ارتقا کیفیت زندگی اخروی آنها می گردد. تربیت دینی افراد کم توان ذهنی به دلیل این برداشت غلط که آنها مکلف نبوده و خداوند آنها را به عذاب دچار نمی سازد، نباید مورد کم توجهی قرار گیرد.
۴.

ارائه نظریه وزن کشی ساحات انسانی در تحلیل الگوی تصمیم گیری بر مبنای آرای فلاسفه متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی تصمیم گیری حکمت متعالیه فلسفه ملاصدرا علامه طباطبایی استاد مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۴۶۹
«تصمیم گیری» از مهمترین محورها در زندگی انسان است؛ ولیکن در مباحث فلسفی، کمتر مورد توجه بوده است. مسئله این پژوهش این است که بر مبنای تحلیل آرای فلاسفه متعالیه (با محوریت ملاصدرا، علامه طباطبایی و استاد مطهری)، چه الگویی از تصمیم گیری، قابل طراحی و ارائه است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. طبق یافته های پژوهش، مؤلفه های مختلف اعم از ساحات سه گانه انسانی (ساحتهای شناختی، عاطفی و رفتاری) و ابعاد آنها در تصمیم گیری انسان تأثیرگذار است، اما تحلیل الگوی تصمیم گیری، باید جامع و با لحاظ همه این مؤلفه ها در معیت یکدیگر باشد. هر کدام از این مؤلفه ها، مطلوب مخصوص به خود را دارد و در «فاعل تصمیم» به سمت آن، کشش ایجاد می کند؛ کشش هایی که بعضی همسو و بعضی غیر همسو (متعارض) است و هم چنین از لحاظ شدت و قدرت متفاوت است. در نهایت، طبق الگو و نظریه پژوهش، موازنه «مجموع کشش ها»، تعیین کننده تصمیم است؛ آن گزینه ای که مؤلفه های حامیِ آن، از قدرت و وزن بیشتری برخوردار، و در نتیجه «مجموع کشش های ایجاد شده مؤلفه های حامیِ آن» بیشتر باشد، تصمیم خروجی خواهد بود. این تحلیل از تصمیم گیری در قالب الگوی مفهومی ارائه شده است که می توان آن را «نظریه وزن کشی ساحات و ابعاد انسانی در تحلیل الگوی تصمیم گیری» نامید.
۵.

نسبت خیال با عمل در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیال عمل عمل جسمانی عمل غیر جسمانی فلسفه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۴۱۵
بررسی رابطه خیال با عمل، و تبیینِ نقش و چگونگی دخالتِ خیال در حوزه عمل انسان ها، هدف مقاله حاضر است. چیستی خیال، ماهیت عمل و نسبتی که خیال با عمل دارد، سه پرسش اصلیِ پژوهش حاضر هستند. از روش تحلیل و استنتاج، برای تبیین موضوع استفاده شده است. نگهداریِ صورت ها پس از ادراک حسیِ پدیده ها(مصوره)، تصرف در صورت های مخزون(متصرفه)، و تبدیلِ صورِ ادراکی(متخیله، متفکره)،کارکرد هایِ اصلی خیال در حوزه فعالیت هایِ ادراکی و تحریکی نفس هستند. از نظر ملاصدرا همان طور که یک شیئ خارجی امکان حضور در نفس را ندارد و لازم است صورتی از آن (حسی و خیالی) در نفس، وجود پیدا کند ؛ حقیقت هر عمل نیز، همان صورتِ نفسانیِ عمل است که قابلیت ارتباط و اتحاد با نفس را دارد، و حرکت اعضا و جوارحِ بدن، صرفا" مقدمه ای برای وجود یافتنِ آن صورت، در نفس است. از نظر او عمل می تواند جسمانی یا غیر جسمانی باشد که البته خیال در هر دو، یعنی هم در انجامِ عمل بدنی و هم در تحققِ اعمالِ غیر جسمانی، دخالتی تام و مؤثر دارد. ملاصدرا خیال را، منشأ اراده برای عمل، مبدأ اعمالِ باطنیِ نفس و نوعی عملِ مستقل برای نفس، می داند.
۶.

بررسی تطبیقی تحوّل جسم طبیعی در فلسفه ملاصدرا با تحول مستمر «ذرات» کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه ملاصدرا حرکت جوهری جسم طبیعی نظریه کوانتوم نظریه میدان های کوانتومی اصل عدم قطعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۳۷۸
در نظریه کوانتوم، اشیاء (ذرّات) مدام در حال تغیر ناشی از اصل عدم قطعیت بوده و حالت ذرّه با یک بسته موج تابع زمان توصیف می شود؛ به طوری که تابع موج منتسب به حتی یک ذرّه آزاد، دارای تحوّل پی در پی است و ذره، حالتی نامعین و دگرگون شونده دارد. همچنین در نظریه میدان های کوانتومی نسبیتی، به جای مفاهیم ذرّه و بسته موج، اصالت به شیْ ء پیوسته ای به نام «میدان» که دارای افت و خیز دائمی در حالت پایه (خلأ کوانتومی) است، داده می شود. از سوی دیگر، موضوع تحوّل جسم، در فلسفه  ملاصدرا هم در قالب حرکت ذاتی و تکاملی جلوه گر شده است. در این پژوهش، برآنیم تا - با استفاده از منابع شناخته شده و استاندارد در حوزه فلسفه صدرایی و همچنین فیزیک مدرن  - به روش مطالعه و تحقیق کتابخانه ای -  در دو حوزه پیش گفته به بررسی تطبیقی بپردازیم. نتیجه کار این است که همان گونه که تحوّل جسم طبیعی در فلسفه صدرایی، دال بر وجود یافتن و وجود باختن فلسفی نیست، تحوّل و تغیّر ذرّات کوانتومی و یا خلق و فنای ذرّات بنیادین، بر اساس نظریه میدان های کوانتومی نیز قابل تطبیق با این معناست؛ هم چنین، این که بر اساس اصل عدم قطعیت کوانتومی، یک ذرّه در دو لحظه پیاپی وضعیت یکسانی ندارد، با نظریه حرکت جوهری ملاصدرا که حرکت را در بستر زمانْ تبیین می کند، قابل تطبیق است.
۷.

فلسفه ملاصدرا و حل چالش "هست" و "باید" تربیتی

کلیدواژه‌ها: فلسفه ملاصدرا تعلیم و تربیت غایت تربیت اعمال نفس «هست» و «باید» تربیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۱۶
هدف این مقاله جستجوی راهکاری است که بتواند چالش "هست" و "باید" را در تعلیم و تربیت حل نماید. از این نظر گاه مربیان تربیتی با یک چالش منطقی روبرو هستند که در مبانی تعلیم و تربیت قابل حل نیست. به این صورت که یک مربی نمی تواند با پیش فرضهای علمی پدیده ها به "باید" تربیتی برسد. لذا در تعلیم و تربیت باید به دنبال تبیینی بود که بتواند ارتباط بین "هست" و"باید" را حل نماید. این تبیین در فلسفه ملاصدرا به شیوه ای تحلیلی –استنتاجی ممکن می شود. از نظر ملاصدرا اعمال نفس را می توان به دو دسته طبیعی و اختیاری تقسیم کرد. در اعمال طبیعی چون جذب و دفع نفس مبدأ اصلی است و صدور عمل از نفس تابع آثار ذاتی نفس است در اینجا پیش فرضهای علمی می تواند کار ساز باشد. اما در اعمال اختیاری که مسبوق به علم و اراده می باشد افعال نفس نیازمند تبیینی غایت نگر است که بتواند "باید" تربیتی را با توجه به جهت مشخص شده تعیین نماید. این مقوله در دیدگاه ملاصدرا با نگاه غایتمندانه به تربیت انسان قابل حل است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
۸.

تحلیل نگاره های دلدادگان مکتب اصفهان براساس مراتب سه گانه عشق درنظام اندیشه صدرایی

کلیدواژه‌ها: هنر صفوی نگارگری مکتب اصفهان فلسفه ملاصدرا عشق صدرایی رویکرد تحلیل گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۲۲
یکی از ادوار درخشان فرهنگ و هنر ایران در دوران اسلامی، حکومت صفوی است. تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی در کنار گسترش روابط با کشورهای خارجی موجب شکل گیری گفتمانی جدید در این دوره می شود که تأثیرات آن را می توان در فلسفه، فرهنگ و هنر این عصر پی گرفت. این مقاله در نظر دارد با پرداختن به ویژگی های گفتمانی عصر صفوی به این پرسش پاسخ دهد که تأثیرات روح دوران در هنر نگارگری و تفکرات فلسفی به چه صورت بوده است و چگونه می توان بر اساس آن خوانشی نو از نگارگری داشت. در میان مکتب های نگارگری دوران صفوی، مکتب اصفهان به لحاظ فرم و محتوا دارای ویژگی های خاصی است که آن را از مکاتب ادوار گذشته جدا می کند؛ این تحول در بستر فرمی، با کاهش رنگ و قوّت گرفتنِ خط همراه است؛ به لحاظ محتوایی نیز استقلال تصویر از متن، موجب رونق گلشن ها و نقاشی دیواری می شود. همچنین تصویرگری از نقش انسان به صورت تک پرسوناژ و یا عشاق و دلدادگان رواج می یابد. هم زمان ملاصدرا بنیان های تفکرات صدرایی را شکل می دهد و در آن به مسأله عشق و مراتب سه گانه آن می پردازد. هرچند نمی توان مدعی شد که نگارگران مکتب اصفهان از اندیشه های صدرایی تأثیر گرفته اند، اما تجلی مفهوم عشق در بنیان های نظری- فلسفی این دوران و هنرهای تصویری کاملاً مشهود است که این مقاله علت آن را در گفتمان حاکم بر دوران می جوید. بر این مبنا این پژوهش به صورت تحلیلی- بنیادی و با استفاده از منابع مکتوب به تحلیل مراتب سه گانه عشق در اندیشه صدرایی پرداخته و سپس عناصر تصویری را در سه نگاره منتخب که مبین عشق حقیقی، عشق انسانی و عشق حیوانی است مشخص می نماید. نتایج تحقیق بیانگر آن است که مراتب سه گانه عشق در فلسفه صدرایی در نگاره های مکتب اصفهان، بٌعد بصری یافته و استقلال از متن ادبی و عرفانی موجب شده در مواردی چون نگاره تمثال شاه عباس با یکی از بانوان، نگارگر به تصویرگری مفهوم عشق فارغ از رویکردهای عرفانی و در مرتبه عشق حیوانی بپردازد و به این ترتیب رویکردهای استعاری و مجازی را به عنوان یکی از اصول کهن هنر به حداقل رسانده و تجسمی از زندگی روزمره و شخصی پادشاه ارائه دهد.
۹.

بازتاب مؤلفه های «فلسفی ملاصدرا» در زیبایی های محتوایی و صوری آثار نقاشی «مکتب اصفهان»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
بیان مسئله: ملاصدرا در مؤلفه های فلسفی خود به گونه ای به بیان زیبایی پرداخته که تأثیر این تفکرات در آثار هنری عصر صفوی به خصوص در «مکتب نقاشی اصفهان» بازتاب یافته است. مهمترین جریان هنری این مکتب را رضا عباسی و شاگردانش شکل دادند که در آثارشان نقشمایه ها و موضوعاتی در ارتباط با جهان پیرامون و جامعه فرهنگی- هنری آن زمان دیده می شود و به لحاظ کاربست عناصر بصری و همچنین محتوا با مؤلفه های فلسفی- عرفانی ملاصدرا به ویژه در آرای مرتبط با زیبایی و عشق مطابقت دارد. نگاره ها و مرقعات قطعی و منتسب به رضا عباسی و پیروانش جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دهند که جهت ارزیابی چگونگی ظهور مؤلفه های «فلسفی ملاصدرا» در آثار نقاشی مکتب اصفهان مورد مطالعه قرار می گیرند. سوال پژوهش این است که چه ارتباطی بین مؤلفه های ملاصدرا در باب زیبایی با نقاشی مکتب اصفهان با تمرکز بر آثار نقاشی مکتب اصفهان وجود دارد؟هدف: کشف زیبایی های نهفته در آثار مصور مکتب نقاشی اصفهان و انطباق آ ن ها با آرای ملاصدرا در باب زیبایی هدف پژوهش حاضر است.روش پژوهش:روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی است و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است. جامعه آماری شامل منتخبی از ممتازترین نگاره ها و مرقعات مکتب اصفهان است که توسط رضا عباسی و شاگردانش خلق شده اند.یافته ها: داده های به دست آمده مبین آن است که عناصُر به کار رفته در نگاره ها و مرقعات منسوب به رضا عباسی و شاگردانش بازتاب زیبایی به دو صورت صوری و محتوایی هستند که در مؤلفه های فلسفی عرفانی ملاصدرا قابل ردیابی است. در این آثار، زیبایی های ظاهری و باطنی که بعضی به گونه رمز و نماد به نمایش درآمده اند، نشان دهنده وضعیت فرهنگی- اجتماعی روزگار صفوی و تفکرات فلسفی- عرفانی آن زمان است. به بیان دیگر، آثار رضا عباسی و شاگردانش، به عنوان نمونه شاخص و برجسته ای از آثار نقاشی مکتب اصفهان، با مؤلفه های ملاصدرا در باب زیبایی ارتباط دارند.