فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
61 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از مهم ترین موضوعات در طراحی معماری، فرم است که در طراحی رایانشی، پیچیده تر از گذشته شده و برای ساخت، احتیاج به بهره گیری از روش های ساخت دیجیتال هم چون ساخت افزودنی (چاپ سه بٌعدی) است. دیرزمانی است که بتن از اصلی ترین مصالح در معماری و مهندسی ساختمان محسوب می شود. در دو سه دهه اخیر، چاپ سه بٌعدی بتن پیشرفت های قابل ملاحظه ای داشته و نمونه های کاربردی مانند پل عابرپیاده، واحد مسکونی و مبلمان شهری با این فناوری ساخته شده است. یکی از مهم ترین مزیت های چاپ سه بٌعدی، ساخت هندسه های پیچیده و دربردارنده سطوح منحنی است. در چاپ سه بٌعدی با مواد بتنی، به علت مقیاس بزرگ، برخی از نقایص سطح چاپ شده هم چون اثر پلکانی آن بیش تر نمایان می شود. یکی از روش هایی که می توان به کار برد تا پرداخت نهایی سطح چاپ شده، صاف تر و به طرح دیجیتال اصلی نزدیک تر باشد، کاربرد لایه زنی منحنی (غیرتخت) در تولید اطلاعات ساخت مورد نیاز چاپگر است. این روش اصلاحی می تواند تنها با مداخله در سطح نرم افزاری و با بهره گیری از سخت افزار موجود، سطوحی با پرداخت نهایی بهتر تولید کند.هدف پژوهش: بررسی روش های ارائه شده در ساخت افزودنی با مواد بتنی و یافتن مزیت ها و محدودیت های آن ها در مقالات منتشر شده است.روش پژوهش: در این پژوهش مروری، به روش توصیفی-تحلیلی، داده های اسنادی گردآوری شده از اسناد علمی منتشر شده مانند مقالات، کتاب ها و پایان نامه ها مورد واکاوی قرار گرفته اند.نتیجه گیری: سه روش اصلی در ساخت افزودنی با مواد بتنی مورد بررسی قرار گرفته و مزیت ها و محدودیت های هر کدام برشمرده شده است. چالش های عمده ساخت افزودتی با بتن در سه دسته خصوصیات بتن قابل چاپ و مواد تشکیل دهنده آن، چاپ قطعات طره دار و سازه پشتیبان برای چاپ بتن و وجود درزهای سرد بررسی شده و در نهایت روش های ارائه شده برای ساخت رویه های (سطوح) منحنی با فناوری چاپ سه بٌعدی بتن ذکر شده است.
مطالعه تطبیقی مورفولوژی بافت قدیم محله سرشور و بافت جدید شهرک اتوبوسرانی شهر مشهد با تأکید بر مؤلفه های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بافت های قدیم و جدید از لحاظ الگوی چیدمان فضایی معابر، میادین و فضاهای باز، قطعه بندی و تیپولوژی ساختمانی دارای تفاوت هایی هستند. عواملی مثل نسبت ارتفاع بین طبقات به عرض معابر، نحوه جهت گیری ساختمان ها، قابلیت نفوذپذیری و ... مواردی هستند که در بافت های قدیم و جدید تأثیرگذارند. عوامل اقلیمی مانند باد، تابش، دما و رطوبت بر الگوی مورفولوژیکی تأثیر می گذارند. هدف پژوهش: بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر مؤلفه های اقلیمی بر مورفولوژی بافت های قدیم و جدید صورت پذیرفته است. حال چگونه می توان از طریق مطالعه موروفولوژیکی بافت قدیم و جدید به بررسی آسایش محیطی با توجه به تأثیر مؤلفه های اقلیمی پرداخت. روش پژوهش: این پژوهش از روش تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی دو بافت قدیم و جدید تحت تأثیر ویژگی های آسایش محیطی افراد با هدف تعیین خصوصیات مورفولوژیکی در رابطه با مؤلفه های اقلیمی در بافت های شهری منتخب پرداخته شده است؛ که درنهایت یک سری تحلیل های حاصل از روش قیاسی جهت مقایسه دو نمونه موردی از ابزارهای متفاوت تحلیل داده ArcGIS10.4. 1 ،AutoCad، UCL Depth-Map و Ray-Man و داده ها و اطلاعات هواشناسی در قالب تحلیل های کیفی و کمّی ارائه می شود.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بررسی تغییرات مؤلفه های چیدمان فضایی و مؤلفه های آسایس اقلیمی در دو بافت قدیم و جدید، ارتباط دو سویه وجود دارد. مورفولوژی شهری تأثیر قابل توجهی بر نحوه مصرف انرژی و ایجاد آسایش اقلیمی دارد. با استفاده از دو روش بررسی مؤلفه های اقلیمی از جمله دما، رطوبت و سرعت باد در بافت متفاوت نمونه های مطالعاتی و با استفاده از روش چیدمان فضا، میزان آسایش محیطی افراد در استفاده از این محلات مورد ارزیابی و قیاس قرار گرفته که دارای تفاوت ها و شباهت های معناداری از نظر عناصر تأثیرگذار اقلیمی هستند.
تحلیل بازنمایی لباس اجتماعی زنان در سینمای ایران دهه 70 و 80
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین حوزه های قابل تغییر و تحول در دنیا، پوشاک است که با اعتنا به عرضه هر روزه سبک ها و طرح ها برای زنان در این بین پوشش زنان نسبت به مردان تغییرات بیشتری داشته است. در هر دوره ای از تاریخ، پوشش نیز دچار تنوع و تحولات بسیاری شده است، اما در طی زمان و دوره های مختلف و با گسترش فناوری در زمینه لباس و پوشش تغییرات بسیاری ایجاد شده است. منظور از رمزگان لباس یا نوع پوشش، توجه به سبک پوشش آن است. دسته بندی که از نوع پوشش ارایه می گردد، مربوط به نحوه نمایش افراد در فیلم ها و سریال های ایرانی است. در دهه هفتاد، تحول دوباره ای در مد ایرانی ایجاد شد و در دهه 80 به دلیل اینترنت و بازگشایی دریچه عظیمی از ارتباطات به روی جوانان، مد شکل غربی به خود گرفت و تحول نامنظم و گسترده ای ایجاد شد. بخشی از هویت طبقه اجتماعی، متعلق به پوشش زنان است. با توجه به مطالعات و بررسی های انجام شده در این زمینه، پوشش زنان در قالب یک هنجار تعریف شده است. در ایران پس از انقلاب، در زمینه فرم لباس اجتماع زنان تحولاتی اتفاق افتاده است. از دهه 70 به بعد، با انقلاب در پوشش زنان کوتاه شدن قد مانتوها، اضافه شدن چاک، استفاده از تزیینات، مدل های کوتاه، حذف کامل دکمه ها و... در دهه های پس از آن، از بیشترین تحولات لباس اجتماع زنان محسوب می شود. این تحولات هم راستا با وقایع اجتماعی مختلفی رخ داد که مهمترین آن ها بعد از انقلاب، جنگ تحمیلی و تغییر دولت ها و روابط سیاسی با غرب و رواج اینترنت و شبکه های اجتماعی و ماهواره ای را می توان نام برد. پژوهش حاضر نشان می دهد که تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی بر نحوه حضور، فعالیت و پوشش زن در سینمای پس از انقلاب تاثیر بسزایی داشته است و هم چنین تاریخ سینما حاکی از آن است که نحوه پوشش و بازنمایی تصویر زن ارتباط تنگاتنگی با نقش آن شخصیت در فیلم دارد و همچنین از عناصر اصلی ساخت فیلم است.
مطالعه امکان وجودیِ پرسپکتیو در نقاشی ایران و اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرگرانِ قرون وسطی در مدتی بسیار طولانی و با سبکی تقریباً ثابت نقاشی هایی را پدید می آوردند که فاقد پرسپکتیو و ژرف نمایی بود. اما از حدود سده پانزدهم میلادی آن سبک کارایی خود را از دست داد و تحول نقاشی ضروری شد. زیرا برآمدن رنسانس، به مرور تقریباً تمام شئون زندگی را دگرگون کرد و هنر نیز نمی توانست از تحول برکنار بماند. در رنسانس با به صدر آمدن اندیشه های اومانیستی، انسان از نو زاده شد و معیارِ همه چیز ازجمله هنر قرار گرفت. هنرِ نقاشی نیز اقتضائات خاص خود را طلب می کرد ؛ تکنیکی که بتوان به واسطه آن انسان و طبیعت را باورپذیر و همانند جهان مرئی (دارای بُعد) نمایش داد. به بیان دیگر، مقتضیات تاریخی رنسانس، ژرف نمایی را برای نقاشی آن دوره به یک مسئله تبدیل کرد و قواعد علمیِ آن نیز توسط جمعی از هنرمندان کشف شد. نقاشی کلاسیک ایران هم فاقد پرسپکتیو است. از این نگاه شاید بتوان نقاشی ایرانی را شبیه نقاشی قرون وسطی دانست. اما برخلاف نقاشی اروپا که با رنسانس متحول شد، در نقاشی ایران چنین تحولی هرگز رخ نداد. پرسش اساسی مقاله آن است که چگونه فضای فکری و ارزش های فرهنگی دو تمدن موجب شده تا حضور تکنیک نقاشانه ای همچون پرسپکتیو، برای یکی به الزام تبدیل شود و در دیگری جایگاهی نداشته باشد. هدف از نگارش مقاله تبیین چراییِ موجه بودن پرسپکتیو در نقاشی غرب و عدم موجه بودن آن در نقاشی ایرانی است. روش مقاله توصیفی تحلیلی است و بر اساس تطبیق مؤلفه های اساطیری، فرهنگی و فکری دو تمدن یونان (اروپا) و ایران، دغدغه مطروحه واکاوی شده است. نتیجه مقاله نشان داد پرسپکتیو با این که در ابتدا مسئله ای کاملاً تکنیکی می نماید، اما اساساً پدیده ای فرهنگی و محصول تحولات فکری است. درواقع اگر پرسپکتیو را ترجمان ارزش های اومانیسم در نقاشی اروپا بدانیم، این تکنیک در نقاشی ایران به دلیل فضای فرهنگی و فکری متفاوت و حتی متضاد با اومانیسم هرگز ضروری نشد.
بررسی هندسه حیاط دبستان های دخترانه شهر اصفهان با هدف تامین بیشترین ساعت آسایش حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
87 - 98
حوزههای تخصصی:
حیاط مدارس مکانی است که دانش آموزان حدود 20 تا 25 درصد زمان حضور خود در مدرسه را در آن سپری می کنند. تأمین آسایش حرارتی، یکی از نیازهای اساسی دانش آموزان در حیاط مدارس است. هدف این پژوهش بررسی نقش هندسه حیاط دبستان های دخترانه شهر اصفهان به گونه ای که بیشترین ساعات آسایش حرارتی را تأمین نماید است. برای دستیابی به این هدف الگوی هندسی آزمون ها تعیین شد، سپس عملکرد حرارتی الگوها با نرم افزار انوی مت شبیه سازی و با قیاس منطقی عملکرد حرارتی الگوها، الگوها با تأمین بیشترین ساعات آسایش حرارتی برای دانش آموزان تعیین شد. بر اساس نتایج، الگوی شکلی، جهت کشیدگی و نسبت اضلاع حیاط بر محدوده زمانی آسایش حرارتی دختران 7 تا 12 سال شهر اصفهان در حیاط مدارس تاثیرگذار است وحیاطهایی با کشیدگی شرقی-غربی و نسبت طول به عرض 2.5 به 1با ساختمان مرکزی از میان مدلهای مورد بررسی عملکرد حرارتی بهتری داشته و بیشترین ساعات آسایش حرارتی را برای دانش آموزان تأمین می نماید.
تحلیل چهره های آثار پیکاسو در نمایش زنده لباس برند ویکتوراندرولف بهار-تابستان 2016 از دیدگاه تاریخی نگری و پدیدارشناسی
حوزههای تخصصی:
برند ویکتوراندرولف در نمایش زنده لباس بهار-تابستان 2016، مجموعه ای را با الهام از آثار پیکاسو به نمایش گذارد. طراحان مجموعه خوانش خود را از آثار پیکاسو به وسیله مجسمه های سفید (به شکل لباس) به نمایش می دهند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی چهره های آثار پیکاسو و بازتولید آن ها در مجموعه لباس، از دو منظر تاریخی نگری و پدیدارشناسی، اول به شناخت بهتری از مجموعه طراحی شده لباس برسد. دوم، تحلیل این آثار از منظر دو رویکرد را با هم مقایسه کند. این پژوهش با رویکردی تحلیلی، توصیفی و تطبیقی، ابتدا به بررسی نمونه های مطالعاتی پرداخته و سپس هرکدام را از دو منظر تاریخی نگری و پدیدارشناسی بررسی می کند. در نهایت، بعد ازمقایسه دو تحلیل معلوم می شود کدامیک از این دو رویکرد تحلیل بهتری از آثار، در اختیار می گذارد که تحلیل با رویکرد تاریخی نگری به فهم و شناخت بهتر از مجموعه ی طراحی شده کمک می کند.
تاملی در باب زیبایی شناسی ایرانی اسلامی
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مهم در ارزیابی نتایج پژوهش ها در زمینه هنر ایرانی اسلامی و در پی آن، زیبایی شناسی ایرانی اسلامی، بررسی روش ها و رویکردهای پژوهش گران و اندیشمندان است. در نظر داشتن یک تلقی خاص از هنر ایرانی اسلامی یا زیبایی شناسی ایرانی اسلامی، می تواند به کلی نتایج و یا ارزیابی پژوهش گران را متفاوت کند. یکی از رویکردهایی مهم در زمینه بررسی هنر ایرانی اسلامی، رویکرد عرفانی است که سنت گرایی یکی از مهم ترین جریان های آن به شمار می رود. مسئله اصلی در این پژوهش این است که معنای زیبایی شناسی ایرانی چیست و نظریه های رقیب در باب هنر ایرانی اسلامی و دیدگاه های مرده و زنده به تاریخ در این باره چگونه است. در ادامه این پژوهش، معنای رمز، نماد و نشانه بررسی شده و در در پایان، در راستای تطبیق مبانی نظری، تجلی نمادین سرو در ادبیات و نگارگری ایرانی مطرح می شود. این پژوهش از نظر ماهیت، کاربردی است. همچنین از نظر نوع، پژوهش توصیفی تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است و تحلیل با روش کیفی صورت می گیرد. این پژوهش نشان می دهد که ضمن وارد بودن انتقادهای مختلف به دیدگاه سنت گرایان در باب تعریف هنرهای سنتی، مقدس و دینی، آن ها نمی توانند پیوند مناسبی بین هنر و عرفان برقرار کنند و در ارایه جایگزین مناسب عملکرد خوبی ندارند. نگاه به تاریخ ممکن است به صورت زنده یا مرده باشد و این امر در نتیجه گیری برای پژوهش های زمان حال و آینده بسیار اهمیت دارد. به عنوان نمونه، در این پژوهش، خطوط ختایی و درخت سرو با منظری جدید به صورت مختصر بررسی شد که نشان می دهد می توان از منظری دیگر نیز به موضوعات هنر ایرانی اسلامی پرداخت. به عنوان آینده پژوهش، می توان مفهوم هنر ایرانی اسلامی را از منظرهای مختلف نظری با یکدیگر مقایسه کرد و همچنین این راهکار را در قبال موضوعات مختلف در هنر ایرانی اسلامی استفاده کرد.
دلالت های نظریه کنشگر-شبکه برونو لاتور در برنامه ریزی شهری با تأکید بر سکونتگاه های غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
28 - 51
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پیچیدگی ها و تنوع مسائل شهری باعث شده که بین نظریه و عمل برنامه ریزی شکاف زیادی حاصل آید و لذا حرکت و تحول در مفاهیم و عمل در برنامه ریزی را ضروری ساخته است. شهر ها به دلیل اینکه جزء سیستم های پیچیده محسوب می شوند لذا نوع برنامه ریزی در آن ها بسیار مهم بوده و رویکرد های برنامه ریزی باید با توجه به تغییرات روزافزون در شهر ها تحول گردیده و افق های نوینی را در این زمینه شناسایی نمایند.
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی دلالت های نظریه کنشگر- شبکه در برنامه ریزی شهری است و همچنین گسترش افق های نوین با استفاده از نظریات فکری – فلسفی جدید در رویکرد های برنامه ریزی شهری است.
روش: پژوهش حاضر، از نظر نوع، بنیادی، از نظر روش کیفی و به لحاظ رویکردی، پیرو نظریه کنشگر-شبکه است. در پژوهش حاضر ابتدا به مرور اجمالی مفاهیم و اصول مهم نظریه کنشگر- شبکه پرداخته و سپس از روش دلالت پژوهی استفاده شده است. روش دلالت پژوهی از رهنمود های یک مکتب فلسفی، رشته پایه، چارچوب، نظریه و یا مدل استفاده کرده و آن ها را در حوزه تخصصی موردنظر به کار می گیرد.
یافته ها: نظریه کنشگر- شبکه با رد ذات گرایی و همچنین دوگانه طبیعت/جامعه از عاملیت کنشگران غیرانسانی به همراه انسان دفاع می کند و معتقد است کنشگران انسانی بر کنشگران غیرانسانی برتری نداشته و تمامیت در دست هیچ کدام نیست. نحوه اولویت دهی به مسائل شهری، برنامه ریزی شهری سیال جایگزین برنامه ریزی شهری ایستا، عدم تفکیک کنشگران انسانی و غیرانسانی در برنامه ریزی شهری و رویکرد مواجهه با مسائل شهری از کاربست های نظریه کنشگر- شبکه در برنامه ریزی شهری است.
نتیجه گیری: نقش عوامل غیرانسانی در مسائل شهری به اندازه عوامل انسانی است و لذا در برنامه ریزی شهری باید به کنشگران انسانی و غیرانسانی به یک اندازه توجه شود. در برنامه ریزی شهری با استناد به نظریه کنشگر- شبکه، شبکه ها که از مفاهیم کلیدی در این نظریه است به صورت یک شیء مستقل بررسی نمی شوند بلکه هدف نحوه ساخت شبکه ها با استفاده از بررسی فرایند ترجمه ها، وساطت ها و پیوند های بین کنشگران انسانی و غیرانسانی است که نحوه تشکیل شبکه ها را مشخص می کنند تا از این طریق بتوان با تغییر و تحول در این مذاکرات و پیوند ها مسائل شهری را حل وفصل نمود. ازآنجایی که شبکه ها ذات ثابتی ندارند لذا رویکرد پویا و انعطاف پذیر باید در برنامه ریزی های شهری اتخاذ شود و برنامه ریزی شهری از حالت ایستا به حالت سیال تبدیل شود.
گونه شناسی خانه های اعیانی کوشکی دوره پهلوی اول در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با تأسیس کارخانجات صنعتی دوره پهلوی اول، طبقه اعیانی اجتماعی جدید کارخانه دار به خانواده های اعیانی سنتی (تجار، روحانیون درباری، ملاکین، وابستگان حکومت) اصفهان افزوده شدند. با توجه به تحولات آن دوره و خواسته های جدید مالکان کارخانه دار و نیز تجار و برخی وابستگان حکومت، سبک جدیدی در خانه های اعیانی اصفهان به صورت کوشکی ایجاد شد. امروزه این خانه ها، بدون هیچ گونه اسناد مکتوب، تخریب شده یا در معرض تخریب قرار دارد.
هدف پژوهش: این مطالعه با هدف تحلیل و مستندسازی میراث معماری مسکونی معاصر اصفهان، به گونه شناسی خانه های مورداشاره، انجام شده است.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش، تاریخی - تفسیری و براساس یافته های میدانی، اسنادی و شفاهی بوده است و گونه شناسی خانه های اعیانی کوشکی شهر اصفهان در دوره پهلوی اول، براساس ترکیب توده – فضا و نحوه قرارگیری در زمین، چیدمان عناصر فضا - ورودی و محورهای اصلی و فرعی بنا، نما و تزیینات انجام شده است.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که خانه های کوشکی شهر اصفهان در دوره پهلوی اول را می توان در سه گونه شناسایی کرد، گونه اول: با سازمان دهی فضایی توسط یک پلکان (غالباً دوطرفه) در وسط پلان و سایر عناصر فضایی که در طرفین آن شکل می گیرد، گونه دوم: در سازمان دهی فضایی این گونه، تالار در مرکز قرار گرفته و بقیه عناصر فضایی در کنار آن جا می گیرند. گونه سوم: در این گونه، فضاهای خدماتی در طبقه همکف توسط یک راهرو از دیگر فضاها، جدا شده است. عنصر راهرو در مرکز پلان قرار گرفته و بقیه عناصر در کنار آن شکل گرفته اند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که در فضاهای داخلی خانه های موردمطالعه، حجم و تنوع تزیینات، نسبت به دوره قاجار کاهش یافته، ولی نماهای رو به حیاط و گذر، تزیینات بیشتری (آجرکاری، کاشی کاری و فلزکاری) دارند؛ مضامین تزیینات، بیشتر هندسی و واقع گراست؛ مصالح سنتی اصفهان در ساخت آنها به کار رفته و سقف های تخت با تیرهای چوبی، جایگزین طاق های سنتی شده است.
جلوه هنرهای تجسمی در آلمان نازی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
70 - 75
حوزههای تخصصی:
This article will discuss the influence of visual art in Nazi Germany from two parts of visual arts, which are political photography and poster propaganda, analyzing the unique social and historical stage of Nazi Germany. And it emphasizes the ideology of the Nazis, which in Nazi Germany inflamed the political sentiment of the masses and took the visual art as their important instrument of political propaganda, while Nazi party used visual art on anti-society and war which is worth warning and criticizing for later generation.This article will discuss the influence of visual art in Nazi Germany from two parts of visual arts, which are political photography and poster propaganda, analyzing the unique social and historical stage of Nazi Germany. And it emphasizes the ideology of the Nazis, which in Nazi Germany inflamed the political sentiment of the masses and took the visual art as their important instrument of political propaganda, while Nazi party used visual art on anti-society and war which is worth warning and criticizing for later generation. This article will discuss the influence of visual art in Nazi Germany from two parts of visual arts, which are political photography and poster propaganda, analyzing the unique social and historical stage of Nazi Germany. And it emphasizes the ideology of the Nazis, which in Nazi Germany inflamed the political sentiment of the masses and took the visual art as their important instrument of political propaganda, while Nazi party used visual art on anti-society and war which is worth warning and criticizing for later generation.
باز اندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نگاره های جامع التواریخِ رشیدالدین فضل الله همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمان ایلخانی به دلیل حضور همراه با جبر در ایران، نیازمند مشروعیت بخشی به خود با هر ابزار ممکن بوده اند. اثبات قدرت و توانایی بالقوه این قوم و حاکمان منتخب آن ها در کشورداری و جنگاوری یکی از وجوه این مشروعیت بوده است؛ بنابراین در این دوره مشروعیت براساس منشأ قدرت شکل می گیرد و «قدرت» در مرکز توجه کتب تاریخی و شاهنامه ها نمایان می شود. بر این اساس نگارش و مصورسازی کتاب های تاریخی به ابزاری برای مشروعیت طلبی مغولان تبدیل می گردد. یکی از این کتب، کتاب جامع التواریخ اثر شیخ فضل الله همدانی است که به عنوان موردمطالعه با رویکرد گفتمانی و با شیوه ی تحلیل گفتمان میشل فوکو بررسی شده است. فوکو علاوه بر قدرت، از طریق اعمال قدرت که از آن به استفاده از زور تعبیر می کند، به اعمال قدرت از طریق کسب مقبولیت نیز اعتقاد دارد. این پژوهش در نظر دارد با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای به این سؤال اصلی پاسخ دهد؛ قدرت و گفتمان حاکمان ایلخانی در نگاره های جامع-التواریخ چگونه نمود پیدا کرده است؟ در این نوشتار قصد داریم با تحلیل نگاره های جامع التواریخ، بازتاب گفتمان قدرت و مقبولیت ایلخانان را در این نگاره ها بررسی کنیم. از طریق انجام این پژوهش می توان چگونگی بهره گیری از هنر برای مشروعیت طلبی توسط حاکمان ایلخانی را بر اساس نظریه ی قدرت و گفتمان فوکو به دست آورد و پی برد که در این دوره تاریخ و هنر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت طلبی در گفتمان سیاسی به کاررفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نمایش قدرت حاکمان مغول که با استفاده از اِلمان های قدرت در نگاره های جامع التواریخ به کاررفته است در راستای مسائل سیاسی و برای مشروعیت طلبی بوده است. حاکمان ایلخانی با بهره گیری از تسامح مذهبی و پذیرش دین، فرهنگ و هنر قوم مغلوب، سعی در موجه نشان دادن حاکمیت خود داشته اند.
معیارهای تحقق پذیری رویکرد بازآفرینی شهری باتاکید بر توسعه فرهنگ جامعه محلی؛ نمونه مورد مطالعه: هسته مرکزی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
33 - 46
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری یک زمینه متقاطع از سیاست های شهری و یک گزینه راهبردی مهم در ارتقای توسعه شهری در سطح جهانی است. بررسی سیر تحول تجارب بازآفرینی شهری و ارزیابی آنها نشان داده است که موفقیت در محدوده های شهری تنها با بهبود کالبدی حاصل نمی شود، بلکه از وجه اجتماعی نیز برخوردار است که بر مبنای آن مردمان ساکن نیز عملاً در فرایند باز آفرینی وارد می شوند. مؤلفه های غیرکالبدی همانند ساختار اجتماعی بافت ها، کمیت و کیفیت روابط و مشارکت ساکنان که تا پیش ازاین در برابر نگاه صرفاً کالبدی طرح ها نادیده انگاشته می شد، می تواند در قالب سرمایه های اجتماعی، ابزار و محرکی برای نوسازی مطلوب تر و مقبول تر ازنظر ساکنان بافت باشد. متأسفانه در ایران بسیاری از رهیافت های بازآفرینی شهری باهدف ساماندهی مناطق فرسوده بانگرش تک بعدی (کالبدی) و کم توجهی به نقش مردم در تصمیم گیری ها و سایر بی توجهی به ساختارهای انسانی زمینه فرسودگی بیشتر را فراهم کرده است. در شهر شهرکرد نیز عدم هماهنگی میان سازمان ها، متولیان و اجراکنندگان طرح ها و نادیده انگاشتن نظر و نیازهای ساکنان و گروه های ذی نفع در تصمیم گیری ها، هسته مرکزی شهر رابا طیف وسیعی از انواع مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی روبه رو کرده است. این تحقیق بر آن است تا با بررسی مؤلفه های مؤثر بر توسعه فرهنگ جامعه محلی، معیارهای تحقق رویکرد بازآفرینی را در محدوده موردمطالعه معرفی و بررسی نماید. به گونه ای که متناسب با زیرساخت ها و بسترهای شهر بهره مندی از ظرفیت نهادی بخش فرهنگ محلی، زمینه های رشد اقتصادی،اجتماعی و سیاسی محقق شود. جامعه آماری این پژوهش، مردم ساکن هسته مرکزی شهرکرد و نمونه های انتخابی 16 نفرازاهالی محل هستند که به کمک روش نمونه گیری هدفمند وراهبردگلوله برفی انتخاب شده اند. رویکرد پژوهش انجام شده کیفی و باراهبردمردم نگاری است و به کمک مصاحبه های عمیق ونیمه ساختارمند و کدگذاری مفاهیم، مقولات نهایی به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برای تحقق موفقیت آمیز رویکرد بازآفرینی شهری، مؤلفه های مؤثر بر توسعه فرهنگ جامعه محلی شامل مؤلفه های معنایی، کالبدی، عملکردی و اجتماعی نقش مهمی در توانمندسازی ساکنان، جلب اعتماد آنان، افزایش تعلق خاطر و به طورکلی تحقق پذیری بازآفرینی شهری در هسته مرکزی شهرکرد دارند.
کاربست مدل معادلات ساختاری در تبیین مولفه های ارتقاء سرزندگی و پویایی در عرصه های پساصنعت (نمونه موردی: کارخانه پارس الکتریک شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 131
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: با توسعه شهرنشینی و ضرورت توجه به ابعاد زیست محیطی، مناطق صنعتی درون شهری رها و تخریب شده اند. کارخانه پارس الکتریک شهر رشت ، در طی نزدیک به دو دهه تعطیلی فعالیت به مکانی برای تجمع زباله و معتادان تبدیل شده و مخاطراتی را برای محدوده ایجاد کرده است .
هدف: مقاله بررسی مولفه های سرزندگی جهت احیا عرصه پساصنعت این مجموعه است.
روش: در تحقیق حاضر با بهره گیری از روش های اسنادی _ کتابخانه ای ، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گرد آوری اطلاعات اقدام شده است . مولفه های سرزندگی مبتنی بر ادبیات نظری استخراج و در قالب پرسشنامه میان 312 نفر به صورت تصادفی توزیع و نتایج حاصل مورد تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در Smart PLS قرار گرفت .
یافته ها : ایمنی و امنیت با ضریب مسیر 878/0 نشان دهنده تاثیر قوی و مستقیم این عامل بر افزایش سرزندگی کارخانه پارس الکتریک رشت است. عوامل حس مکان ، خوانایی ، آسایش اقلیمی ، عدالت اجتماعی و غنای حسی به ترتیب 55 ، 48 ، 44 ، 42 و 36 درصد از تغییرات افزایش پویایی و سرزندگی منظر پساصنعت پارس الکتریک را بیان می کنند.
نتیجه گیری: تعریف عرصه ها، نظارت و کنترل، نورپردازی مناسب، استقرار فعالیت های 24 ساعته، ایجاد فضاهای تعاملی از جمله اقدامات پیشنهادی با الویت بالا جهت تقویت دو عامل ایمنی و امنیت و حس مکان در راستای ارتقاء سرزندگی سایت مذکور است.
بررسی خطاوارگی در تبلیغات و ظرفیت های پوسترهای هنری در توسعه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
681 - 705
حوزههای تخصصی:
تبلیغات اغلب با هدف انتقال پیامی مثبت به مخاطبان و درنتیجه، برای ادراک و همراهی آنان با موضوع صورت می پذیرند؛ اما زمانی که تبلیغ، علیه هدف خود نتیجه می دهد و تأثیر معکوس بر مخاطبان می گذارد، ضدتبلیغ اتفاق افتاده است.پیامدهای ناشی از به وجود آمدن ضدتبلیغ، به ویژه در تبلیغات فرهنگی، ممکن است جبران ناپذیر بوده و آثار مخربی را متوجه جامعه و توسعه فرهنگی در جامعه نماید. ازاین رو است که شناخت ضدتبلیغ و راه های تبدیل شدن یک تبلیغ به ضد خودش، امری بسیار ضروری است. بدین منظور علاوه بر مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، برای فهم این مسئله و جهت گردآوری داده ها، نظر 11 متخصص در حوزه تبلیغات با روش مصاحبه هدفمند و نیمه ساختاریافته (نمونه گیری نظری) و با ارجاع زنجیره ای (روش گلوله برفی) مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت از بین 523 کد اولیه 110 مفهوم کلیدی، 23 تم فرعی و 4 تم اصلی شکل دهی شدند و دستیابی به پاسخ نهایی با روش تحلیل تم انجام گرفت. این پژوهش واژه خطاوارگی را به جای ضدتبلیغ، پیشنهاد می دهد که شامل زیرمجموعه هایی چون مغالطه زبانی، مفهومی، عملکردی و ذهنی می شود. اگر مبلّغ در انتخاب تصویر و شعار به فرهنگ و نگرش حاکم بر جامعه بی توجه باشد، آن اثر از سوی مخاطبان مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت، همچنین عدم رعایت ارزش انسانی، کلیشه های جنسیتی، تبعیض نژادی، در نظر نگرفتن حقوق کودکان، دروغ و فریب و از طرف دیگر عواملی چون زمان اکران تبلیغ، نوع رسانه انتخابی، تعداد تکرار تبلیغ، محل اکران تبلیغ، عناصر هم جوار با تبلیغ اکران شده، بسته بندی از سوی مبلّغ در ساخت خطاوارگی مؤثر خواهد بود.اهداف پژوهش:شناخت خطاوارگی در تبلیغات و چگونگی تبدیل شدن تبلیغ فرهنگی به خطاوارگی در تبلیغات.بررسی ظرفیت پوسترهای هنری در توسعه فرهنگی.سؤالات پژوهش:چه عوامل و دلایلی موجب تبدیل شدن یک «تبلیغ فرهنگی» به «خطاوارگی در تبلیغات» می شود؟پوسترهای هنری در توسعه فرهنگی نقشی دارند؟
رویکردهای زیست پایدار با بررسی مباحث زیبایی شناسی در طراحی مد و لباس
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر بنای آن دارد که با تکیه بر سنخ وجودی تجربه زیبایی شناسی و حکم زیبایی شناختی، رویکرد زیست پایدار را در مقوله لباس، تجربه و حکم را به عنوان محور اصلی تبیین قرار داده و از این طریق، بحث را از چالش های حاکم رها سازد و سپس با پرداختن به جایگاه معرفت در تجربه زیبایی شناختی، به تعریفی متناسب با رابطه امروز بشر با عالم هنر در زمینه طراحی مد نایل شود. زیست پایدار جنبشی است که فعالیتش را برای دفاع از محیط، از قرن هجدهم در اروپا آغاز کرد و با اندیشه برابری طلبی، آزادی خواهی و دفاع از حقوق زیست محیطی از اواخر دهه 1960 به این طرف، به صورت جدی در طراحی مد رایج شد. طراحى منسوجات یک عرصه زیبایى شناسى متغیر و مبتنى بر جایگزینى مداوم طراحى هاى جدید با هدف بهره بردارى اقتصادى است. اما امروزه توجه به حفظ محیط زیست و بهره بردارى از منابع، به یک چالش مهم در مسیر تداوم حیات انسانى بدل شده و در حوزه منسوجات، جایگزین نمودن مواد قابل بازیافت، مواد بادوام و استفاده از شیوه هاى تولید منطبق بر معیارهاى زیست محیطى و... به عنوان جایگزینى براى تولید متداول و به چالشى نوین در حوزه طراحى و زیبایى شناسى مطرح شده است. در این راستا، مجموعه اى از طراحان براى تحقق این امر، به روش هاى نوینى براى طراحى منسوجات همچون بهره بردارى از مواد طبیعى و بازیافتى و استفاده مجدد از منسوجات مستعمل روى آورده اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف دست یابى به معیارهاى زیبایى شناسانه منسوجات زیست پایدار، به بررسى نظریه هاى حاکم بر این حوزه پرداخته و با روش توصیفى- تحلیلى و منابع کتابخانه اى، درصدد ارایه معیارهاى منتج از این شیوه طراحى برآمده است. بررسى تجارب طراحى به این شیوه در دوران اخیر، حاکى از آن است که این راهبرد، با نگرش هاى اخلاقى و طرح پدیدارشناسانه مفهوم زیبایى، درصدد توسعه تجارب شخصى مصرف کننده از طریق آشنایى زدایى، دگردیسى ارزش ها، توجه به ارزش هاى فرهنگى و طرد زیبایى سوداگرایانه است.
اولویت بندی ارزش کریدورهای اکولوژی منظر شهری بر اساس مدل جاذبه (مطالعه موردی: شمال شرق تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
127 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش فعالیت انسانی دنیا را به سمت شهرنشینی سوق داده که این امر باعث بروز اختلال های ساختاری ازجمله تکه تکه شدن سرزمین و اراضی طبیعی شده است. عدم یکپارچگی و پیوستگی منظر اکولوژیک شهری و فقدان کریدورهای مرتبط بین زیستگاه های پراکنده در اکوسیستم شهری، خدمات اکوسیستمی را مختل نموده. با احیای کریدورهای سبز شهری و اتصال بقایای جداشده لکه های سبز شهری می توان زمینه پایداری توسعه را در جهت حفظ تنوع زیستی فراهم نمود. هدف این مقاله سنجش پیوستگی منظر اکولوژیک در پهنه شمال شرق تهران و ارائه کریدورهای بالقوه پیشنهادی با استفاده از تئوری گراف است. این تئوری روش جدیدی را برای کمّی سازی و پایش ساختار شبکه منظر اکولوژیک شهری ارائه می دهد. در همین راستا ابتدا سابقه کاربرد این تئوری در مطالعات پیشین اکولوژیک، روش ها، نرم افزارها و سنجه های مختلف جهت مدل سازی و سنجش شبکه بررسی شده اند. سپس با معرفی مدل بهبودیافته جاذبه در نرم افزار GIS و با استفاده از لایه های هزینه، مقاومت و لکه های اصلی به یک شیپ فایل چندنقطه ای که موقعیت کریدور ها و همچنین تعاملات آن ها را ارائه می دهد، دست می یابیم. در مطالعه موردی ما درمجموع ۱53 کریدور پیشنهاد شد که عمدتاً از میان زمین های بایر، فضاهای سبز عمومی، شبکه های جاده ای و حریم درختان عبور می کند. این کریدورها ابتدا رتبه بندی و اولویت بندی سپس شبیه سازی و درنهایت در چهار گروه طبقه بندی می شوند. خروجی مدل جاذبه که مشتمل بر کریدورهای پیشنهادی و اولویت بندی کریدورهای بین دو جفت گره است؛ به عنوان نقشه راه برنامه ریزان و طراحان شهری برای سناریو بندی چند کاربردی و ترکیبی از اولویت های مختلف، مورداستفاده قرار می گیرد تا به بهترین و کاربردی ترین پیشنهاد اجرایی با کمترین هزینه برسد.
مطالعه کشمکش دراماتیک در نگاره هایِ قربانی کردن حضرت ابراهیم(ع) از دوره تیموری تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
51 - 67
حوزههای تخصصی:
روایت قربانی کردن حضرت ابراهیم از جمله فصول مشترک میان سه مذهب یهودیت، مسیحیت و اسلام است که علی رغم تفاوت های روایی، اما گرانیگاه روایت بر یک محور مهم استوار شده است: «ایثار». این صحنه به دلیل اهمیت روایی اش موردتوجه بسیاری از نگارگران قرار گرفته است و عمدتاً در نسخ مذهبی یا تاریخی دوران تیموری (771 تا 911ه.ق) و صفوی (906 تا 1148ه.ق) می توان این نگاره ها را سراغ گرفت. پرسش بنیادین این نوشتار درباره چیستی ظرفیت نمایشی و کشمکش تصویری موجود در نگاره های قربانگاه است، مبنی بر اینکه چه عناصر نمایشی برای ایجاد کشمکش تصویری در نگاره ها به کار گرفته شده است. این عناصر نمایشی، به فراخور لحظه پرتنش قربانی کردن؛ بر گره افکنی، تعلیق و یا گره گشایی نمایشی متمرکز شده اند. هدف اصلی این نوشتار، بررسی قربانگاه اسماعیل به مثابه محل رویارویی احساسات، شک و تردید شخصیت ها و کشمکش آن ها با یکدیگر است. رویکردهایی از این دست کمک می کنند تا هر نگاره به مثابه یک «متن»؛ خواه تصویری، خواه ادبی و خواه نمایشی، خوانده، تبیین و درک شود. در راستای چنین مطالعه ای از صحنه قربانی کردن ابراهیم(ع)، ابتدا عناصر روایی کشمکش در این صحنه معروف شناسایی شده و سپس هر عنصر در جامعه آماری نگاره های نوشتار، بررسی شده است. روش به کار رفته در نوشتار پیش رو، روش توصیفی-تحلیلی بوده که ضمن آن از منابع مکتوب (اینترنتی و غیراینترنتی) و نگاره ها در سایت موزه ها و کتابخانه های مختلف استفاده شده است. از جمله نتایج این پژوهش، می توان به شناسایی عناصر نمایشی در نگاره های موردبحث این نوشتار اشاره کرد که در آن ها بحران، تعلیق و گره گشایی دراماتیک شناسایی شده اند. به عنوان مثال نگارگر کوشیده است به کمک حالات بدن فیگورها مانند چشمان یا دستان بسته اسماعیل و یا لحظه چنگ زدن کاکل گیسوان اسماعیل توسط ابراهیم(ع)، بحرانی نمایشی را ترسیم کند. ضمن آنکه به کارگیری اشیائی نظیر کارد یا چشم بند، تنش دراماتیک صحنه قربانگاه را دوچندان کرده است. علاوه بر حضور شخصیت های کلیدی؛ ترسیم پیکره شیطان، تمهید نگارگر برای نمایشِ تردید در این صحنه پردلهره بوده است. موقعیت جغرافیایی صحنه قربانگاه که به دو شکل منطقه کوهستانی و یا دشتی با گل و سبزه ترسیم شده، نمودی از صحنه قربانگاه به عنوان یک صحنه نمایشی پردلهره و یا تجلی گاه امر قدسی است.
مطالعلأ تطبیقی نگارلأ موسیقایی «ضیافت فریدون و کندرو» در شاهنامه طهماسبی با متن ادبی شاهنامه فردوسی بر مبنای نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ایران، شاهنامه فردوسی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و طی دوره های مختلف تاریخی بیشترین تأثیر و الهام از آن، در آثار نگارگران و نقاشان دیده شده است. در میان نسخ شاهنامه هایی که به فرمان شاهان صفوی تدوین گردید، شاهنامه طهماسبی از جایگاه مهمی برخوردار است. از بین نگاره های مختلف در شاهنامه طهماسبی، صحنه های بزمی با حضور نوازندگان مرد و زن قابل توجه است. در این پژوهش به مطالعه تأثیرپذیری متن تصویری شاهنامه طهماسبی از متن ادبی شاهنامه فردوسی با موضوع بزم و موسیقی پرداخته شده است. هدف از این مقاله تحلیل صحنه بزم و عناصر موسیقایی در نگاره «ضیافت فریدون و کندرو» از شاهنامه طهماسبی و مقایسه و تطبیق آن با متن ادبی (شاهنامه فردوسی) بر اساس نظریه بینامتنیت است. این مقاله در تلاش است به دو پرسش اصلی پاسخ دهد: 1- نگارگر شاهنامه طهماسبی در مصورسازی صحنه موسیقایی چگونه پایبند به متن ادبی (شاهنامه فردوسی) بوده است؟ 2- چه نوع ارتباط بینامتنی میان صحنه موسیقایی در متن تصویری (شاهنامه طهماسبی) و متن ادبی (شاهنامه فردوسی) وجود دارد؟ روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای است. تجزیه و تحلیل کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد هنرمندِ نگارگر ضمن قرار دادن متن ادبی به صورت کتیبه در متن تصویری و تأثیرپذیری از مضامین آن، در مواردی از خلاقیت های شخصی برای تصویرگری صحنه بزم و عناصر موسیقایی استفاده کرده است. نگارگر در به تصویر کشیدن مجلس بزم به صورت آشکار به متن ادبی شاهنامه اشاره داشته؛ اما در برخی موارد از جمله ارائه نوع سازهای به کار رفته در مجلس بزم تحت تأثیر موسیقی و سازهای عصر صفوی بوده است.
نظام تولید در دوره صفوی (مطالعه موردی: تولید منسوجات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
145 - 156
حوزههای تخصصی:
از ارزشمندترین آثار در دوره صفوی تولید منسوجات هنری است که همانند دیگر هنرها تحت تأثیر عوامل بسیاری، چون سیاست های حاکمان در این دوره تاریخی است. نوآوری و توسعه در تولید منسوجات از بارزترین خصوصیات اصلی صفویان است که باید سیر تولید و شکوفایی آن در جامعه و هنر ایران بررسی شود. تحقیق حاضر در پی دستیابی به نظام صنفی طراحان و بافندگان در تولید منسوجات مطرح دوره صفوی است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که نظام تولید منسوجات صفوی از چه عواملی تشکیل می شده است؟ این تحقیق به صورت کیفی (توصیفی- تحلیلی) صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس رویکرد دنیاهای هنر هوارد بکر شکل گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد شکل بندی اجتماعی ایران دوره صفوی، بر ارائه خدمت (سیاسی، اجتماعی) استوار بوده و هنرمندان طراح و بافنده مطرح، در کارگاه هایی فعالیت می کردند که مستقیماً تحت حمایت درباریان بودند. ثبات اقتصادی و سیاسی، حمایت رجال درباری موجب گردید تا نظام تولید منسوجات، نسل نواندیشی از هنرمندان و طراحان پارچه را به جامعه معرفی نماید که به واسطه نظام های تشویقی و پاداش های مالی، تولیدکننده منسوجات مهم و مطرح مانند مخمل، زربفت و ترمه در این بازه زمانی باشند.
اولویت بندی معیارهای تعاملات فرهنگی - اقتصادی ایرانیان با تأکید بر نقش دو سالانه های جهانی هنر و اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
214 - 238
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، با هدف «اولویت بندی معیارهای تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان با تأکید بر نقش دوسالانه های جهانی هنر و اقتصاد» تدوین شد. تعداد ده نفر از شهروندان شهر قوچان به روش گرندد تئوری و نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته و ابزار سنجش نرم افزار آماری MAXQDA بود. در ابتدا مهم ترین معیارهای احترام و تأیید اجتماعی تعیین و سپس اولویت بندی گردید. در این رابطه، معیارهای اولویت دار احترام به ترتیب شامل «اخلاق، صداقت، پول، عدالت و تظاهر» و معیارهای تأیید اجتماعی به ترتیب شامل «خانواده، پول. پولدار خیر، صداقت، خیر بودن، اخلاق و احترام متقابل» بود. همچنین مقوله اصلی تحقیق با عنوان «احترام و تأیید اجتماعی، در راستای تامین منفعت فردی فارغ از آرمان های موجود» کشف گردید. در مدل نهایی، تعداد 406 کد باز، 88 مقوله (1) و 11 مقوله (2) و تعداد 6 مقوله (3) به عنوان شرایط احاطه کننده (علی، زمینه ای و مداخله، راهبردی، پیامدی و پدیده اصلی) پدیده اکتشافی به دست آمد. ارزیابی تحلیل نهایی نشان داد که فرهنگ شهروندان قوچانی در حد نیمه سنتی بوده و در حال گذار به جامعه مدرن می باشد و تاکنون معیارهای اصیل بومی، به عنوان اولویت های احترام و تأیید اجتماعی محسوب گردیده که بر تعاملات اجتماعی شهروندان اثرگذار است.اهداف پژوهش:اولویت بندی معیارهای احترام و تأیید اجتماعی در تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان.شناسایی شرایط احاطه کننده احترام و تأیید اجتماعی مبتنی بر تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان.سؤالات پژوهش:اولویت بندی معیارهای تأیید و احترام اجتماعی مبتنی بر تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان کدام است؟چه شرایطی بر پدیده اکتشافی معیارهای تأیید و احترام در تعاملات فرهنگی- اقتصادی اثرگذار است؟