مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هم پیوندی
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی کاربرد هم پیوندی به عنوان شاخصی نوین در ارزیابی مشابهت های موضوعی میان سایت های علمی، و دلایل هم پیوندی وب سایت های مراکز تحقیقاتی علوم زیست شناسی پرداخته است. روش: جامعه مورد مطالعه پژوهش را تعداد 24 وب سایت مراکز تحقیقاتی داخلی علوم زیست شناسی که از طریق وب سایت های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قابل ردیابی بوده اند، تشکیل می دهد و به منظور کشف رابطه هم پیوندی از تحلیل پیوندها که بخشی از روش وب سنجی است، استفاده گردیده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد حدود 68 درصد وب سایت ها به صورت دوزبانه فارسی- انگلیسی، 20 درصد انگلیسی، 8 درصد صرفاً فارسی و 4 درصد (یک وب سایت) چندزبانه فارسی-عربی- فرانسه و انگلیسی ظاهر شده اند. بررسی رتبه بندی وب سایت ها از نظر میزان هم پیوندی نشان می دهد که وب سایت های مرکز ملی مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی، انستیتو پاستور ایران و پژوهشکده رویان در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. از پایین ترین رتبه ها نیز می توان به مراکزی چون بیولوژی سلولی و مولکولی بهشتی، تحقیقات سرطان شناسی شیراز، تحقیقات بیوتکنولوژی مشهد و بوعلی، اشاره نمود.
وب سایت های هسته دانشگاه های جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات (علوم و فناوری اطلاعات سابق) دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه های جهان اسلام در گذر از دنیای فیزیکی به دنیای مجازی و برای ارائه خدمات به پژوهشگران جهان اسلام ناگزیر از طراحی وب سایت هستند. اکنون تقریباً تمامی دانشگاه های پایتخت های جهان اسلام دارای وب سایت هستند، اما مشخص نیست که وب سایت هر یک از این دانشگاه ها تا چه حد توانسته در راستای رسالت اطلاع رسانی خود گام های مؤثری بردارد. تعیین وب سایت های هسته و بررسی میزان تأثیرگذاری، رتبه ، همکاری میان آنها و پیوندهای ارائه شده به آنها اهداف این مقاله است. در انجام این پژوهش، از فرمول های مربوط به تعیین وب سایت های هسته، هم پیوندی، پیوندهای دریافتی، عامل تأثیرگذار وبی تجدیدنظرشده و از روش های تحلیل خوشه ای و تحلیل چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که وب سایت دانشگاه King Saud University کشور عربستان دارای بیشترین میزان رؤیت و به عبارتی معتبرترین وب سایت در میان وب سایت های مورد مطالعه محسوب می شود. همچنین، یافته های تحلیل هم پیوندی ها نشان داد که وب سایت های دانشگاه های پایتخت های جهان اسلام با روش تحلیل خوشه ای در 12 خوشه و با روش تحلیل چندمتغیره در 11 خوشه با هم همکاری دارند که دو مورد از خوشه های مورد بررسی در روش تحلیل خوشه ای، خوشه های ملی (کشورهای ایران و ترکیه) بودند. تحلیل نتایج این مقاله بیانگر این امر است که مدیران و طراحان وب سایت های دانشگاه های مورد مطالعه باید با شناخت عواملی که بر جذب پیوند توسط وب سایت تأثیر دارند، برای ارتقاء کیفی و محتوایی وب-سایت خود برنامه ریزی نمایند. به هر حال، موفقیت نهایی یک وب سایت به عواملی چون کیفیت، اندازه، زبان، قدمت، شمول و برخی عوامل دیگر بستگی دارد و نمی توان یک یا دو عامل محدود را به عنوان تنها دلایل موفقیت یک وب سایت قلمداد کرد.
ارزیابی طرح کارل فریش بر پیکربندی ساختار فضایی بافت قدیمی شهر همدان (با استفاده از تکنیک چیدمان فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با روی کارآمدن رضاخان، تفکرات شبه مدرنتیه در ایران شکل گرفت. و اجرای خیابان کشی ها به عنوان اولین نمودهای شهرسازی مدرن بر بافت های شهری قدیم اجرا شد. این امر نه تنها بر نظام محله ای و بازار به عنوان عمومی ترین فضای شهری تأثیرات منفی گذاشت. بلکه بر ساختار فضایی و سلسله مراتب هم پیوندی(دسترسی) شهری نیز آسیب رسانید. در دوره های قبل اگر بازار به عنوان ستون فقرات شهری نقش بازی می کرد با اجرای طرح های خیابان کشی، بازار به حاشیه رانده شده و خیابان به عنوان لبه قدرتمند جایگزین بازار شد.
طرح کارل فریش (میدان مرکزی شهر و شش خیابان منشعب و کمربندی های آن) در دوره پهلوی اول یعنی از اواخر سال 1310 به بعد بر روی بافت قدیمی شهر همدان احداث شد. نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از نقشه محوری شهر در سال های 1297،1332و1393و نرم افزار Depthmap و تکنیک اسپیس سینتکس به تحلیل ساختار و هم پیوندی شهر در دوره قبل و بعد از خیابان کشی ها (که خود به دو مرحله قابل تقسیم است) پرداخته ایم. طبق نتایج، ساختارمندی و انسجام بافت شهری نسبت به دوره قبل از خیابان کشی ها تضعیف شده و از طرفی میزان هم پیوندی (دسترسی) در قسمت بازار به شدت کاهش و از سوی دیگر، مقدار هم پیوندی (دسترسی) خیابان افزایش یافت. از این دوره به بعد خیابان به عنوان ستون فقرات شهری معرفی می شود.
نقش ساختار هندسی در هم پیوندی نظام حرکتی از ورودی به محراب در مساجد تاریخی بازار بزرگ اصفهان (الگویی راهبردی در برنامه ریزی و توسعه صنعت گردشگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری و سفر، پدیده ای اجتماعی است که در شکل دهی به واقعیّت ها و شناساندن ارزش های نهان فرهنگی سهم به سزایی دارد. در نگرش سنتی، گردشگری عمدتاً دارای ماهیّتی مکان محور بوده که بر اساس تجربه انسانی از مکان، شکل می گیرد. بررسی هم پوشانی جاذبه های تاریخی-فرهنگی، طبیعی، تفریحی و مراکز اقامتی در شهر اصفهان، تمرکز آن ها را در هسته تاریخی شهر نشان می دهد؛ که با توجّه به گسترش جغرافیایی، سازمان شهر نیازمند بازنگری در راستای ایجاد مکان های جدید و مطلوب است. بدین منظور، این مطالعه با هدف تشخیص نظام حاکم بر لایه های پنهان کالبد مساجد ارزشمند تاریخی محدوده بازار بزرگ اصفهان، از دیدگاه سازمان شکلی مترتب بر فضاها و مراتب رابط، در پی خوانش ویژگی های هندسی نهفته در ساختار پلانی مسیر حرکتی نمازگزاران در مساجد بوده است. در ادامه این روند و بر مبنای داده های کتابخانه ای و میدانی، سنجش هندسی و شکلی اجزاء مسیر از درگاه به محراب صورت گرفته است. یافته های تحقیق، بر استفاده مکرّر از نسبت عددی مشخص و فرم تکرارشونده مربع در مراتب شکلی مسیر حرکتی، تأکید نموده و از آن به عنوان عاملی اثربخش در ایجاد هم پیوندی در مراتب حرکتی، یاد کرده است. همچنین، با پیشنهاد بهره از این ساختار در کالبد مساجد نوین، افزون بر آن که بر پیوند میان هندسه و مفهوم «قَدر» به مثابه عاملی در راستای پیوستگی در مراتب تأکید می کند؛ به سبب پیوند تصور ذهنی گردشگران میان میراث کهن و جاذبه های جدید شهری، موجب رونق صنعت گردشگری در این شهر خواهد شود
ارتقا و ساماندهی ساختار راسته بازارهای سنتی با تأکید بر پیکره بندی و هم پیوندی فضایی نمونه پژوهش: بازار کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابسامانی ها و ناهنجاری های ایجادشده در ابعاد مختلف کالبدی، عملکردی و معنایی که پیامد بی توجهی به ساختار و سازمان فضایی شهرهای کهن و استخوان بندی اصلی آنهاست، لزوم بازنگری و کنکاش را در روش های مطلوب تر طراحی و ساماندهی فضاهای شهری قطعی می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پیکره بندی و هم پیوندی فضایی به مثابه مشخصه های رابطه ای در شناخت فضایی بازارهای سنتی است. در این پژوهش از برنامه گراف استفاده شده است؛ نرم افزاری تکمیلی و مناسب با آیتم هایی که نقش مهمی در شناخت فضایی دارد. در این نرم افزار که توانایی مشخص کردن ریزترین خطوط محوری را دارد، نقشه ها با فرمت JPEG وارد می شود. در پژوهش پیش رو، محدوده، بازار اسلامی و بازار زرگرهای شهر کرمانشاه در ایران انتخاب شده است. محدوده پژوهش به 4 محدوده تقسیم شده است که با توجه به نتایج به دست آمده در محدوده 2 و 4، فضای سبز کاربری های شاخص را تشکیل می دهد. با توجه به مطالعات انجام شده براساس نظریه چیدمان فضایی، بخش های شمالی بدنه این مناطق نسبت به سایر نقاط این منطقه، عمق فضایی بیشتر و هم پیوندی کمتری دارد. ایجاد هم پیوندی و انسجام بخشی در سازمان فضایی شهرها، هم برای باززنده سازی بافت قدیم به ویژه استخوان بندی قدیم شهر کارایی دارد و هم برای رفع نابسامانی های بافت های شهری معاصر مناسب است.
مقایسه تطبیقی تحولات ساخت کالبد و ساخت معنا با تأکید بر تحلیل هم پیوندی فضایی (مورد شناسی: بازار همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
131 - 156
حوزههای تخصصی:
با ورود تفکر مدرنیته به شهرسازی ایرانی، اجرای طرح خیابان کشی ها به عنوان اولین نمودهای شهرسازی مدرن بر بافت های شهری قدیم اجرا شد. این امر ضمن تأثیرگذاری بر ساختار فضایی و هم پیوندی شهری به خصوص در بازارهای ایرانی، موجب شد که خیابان ها به عنوان لبه های قدرتمند در دل بافت های قدیم شهری سیطره پیدا کنند. این تحقیق با رویکردی زبان شناسانه و ساختارگرایانه و با استفاده از نرم افزار Depthmap و تکنیک اسپیس سینتکس، به تحلیل ساختار و میزان تغییرات هم پیوندی بازار قدیمی شهر تاریخی همدان در ایران در دوره قبل و بعد از خیابان کشی ها پرداخته و تأثیر این امر نیز بر کیفیت فضایی و معنای راسته ها و محورهای بازار مورد تحلیل قرار گرفته است. مطابق با نتایج، ساختارمندی و انسجام بافت سنتی شهری نسبت به دوره قبل از خیابان کشی ها تضعیف شده و این خود عامل اصلی مشکل خوانایی و معنای موجود در متن شهر شده است.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر پایداری کسب وکارهای اینترنتی (با تأکید بر نقش میانجی قصد کارآفرینانه در شرکت های اینترنتی درگاه بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
23 - 46
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه در دنیای رقابتی امروز، افزون بر عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی نیز می تواند بر کسب وکارها تأثیرگذار باشند؛ شبکه های اجتماعی به منزله یک مشخصه اجتماعی، نیرویی محرکه و پایه ای، برای انسجام اجتماعی در فعالیت کسب وکارهای اینترنتی نقش بسیار مهمی دارند. هدف این مقاله بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی بر پایداری کسب وکارهای اینترنتی با میانجی گری شاخص قصد کارآفرینانه است. روش این پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت هایی است که از درگاه بانک ملت خرید و فروش اینترنتی انجام می دهند که با محاسبه فرمول کوکران، 150 شرکت با روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک با ابزار پرسش نامه ارزیابی شدند. برپایه نتایج به دست آمده، پایداری کسب وکارهای اینترنتی تابعی از ابعاد اجتماعی است که نیازمند نوعی شرایط اجتماعی است. در میان شاخص های سه گانه شبکه های اجتماعی، شاخص منابع اجتماعی اطلاعات بیشترین تأثیر را بر پایداری کسب وکارهای اینترنتی دارد؛ در حالی که شاخص محتوای روابط اجتماعی بیشترین تأثیر را بر قصد کارآفرینانه دارد.
رویکردی ریخت شناسانه در بررسی جایگاه بافت های فرسوده در ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
19 - 28
حوزههای تخصصی:
در طرح ویژه نوسازی مصوب 1386، درنظرگرفتن بافت های فرسوده در کل سازمان فضایی شهر و تعیین نقش آنها در نظام شهری، به عنوان راه حلی برای خارج کردن این فضاها از نواحی بسته به عنوان یک راه حل در نظر گرفته شده است. اما در مطالعات انجام شده هیچ روش و راهکار کاربردی برای درک پیچیدگی سازمان فضایی شهر و نقش بافت های فرسوده در آن ارائه نشده است. این مقاله، خصوصیات فضایی بافت های فرسوده را از طریق روش چیدمان فضا و براساس تئوری حرکت طبیعی مورد بررسی قرار داده است. همچنین برخی از خصوصیات فضایی شهر تهران در جهت شناخت پیچیدگی سازمان فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق ارائه مدارک مستدل درباره جایگاه بافت های فرسوده در ساختار شهر تهران و رفع نقص روایی بودن مطالعات تاریخی می باشد. همچنین نتایج تحقیق تفاوت بین جدا افتادگی فضایی اجباری و انتخابی را در بافت های مختلف شهری پررنگ کرده است.
مطلوبیت بخشی کیفی پیاده راه های شهری، مطالعه موردی: پیاده راه سبزه میدان شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
فضای شهری با راهبردهای اجتماعی درگیر است و همین عامل آن را بیش از جوانب کالبدی–فیزیکی اش، به یک پدیده اجتماعی مبدل کرده است. در این راستاست که برنامه ریزی و طراحی فضاهای شهری مردم مدار از ابتدای شکل گیری دانش برنامه ریزی شهری از لابلای اظهار نظرهای صاحبنظران این رشته قابل ردیابی بوده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان مطلوبیت پیاده راه سبزه میدان شهر زنجان از منظر همپیوندی بین مردم و فضا و تعیین مولفه های موثر بر مطلوبیت بخشی همپیوندی پیاده راه سبزه میدان شهر زنجان می باشد. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی انجام یافته است. نمونه آماری پژوهش متشکل از 120 نفر از شهروندان در حال پیاده روی در محدوده پیاده راه سبزه میدان شهر زنجان می باشد. آماده سازی و پردازش داده های مورد نیاز نیز از طریق نرم افزارهایSPSS ,ArcGis و lisrelانجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که غالب شاخص ها به سمت ناپایداری و نسبی بودن در حال حرکت هستند و مهمترین راهبرد برای مطلوبیت پیاده راه سبزه میدان، ایجاد رفاه و آسایش محیطی بواسطه توسعه بهداشت و ایمنی در محور پیاده راه سبزه میدان می باشد.
بررسی تحولات ساختار فضایی در مورفولوژی شهر طی ادوار تاریخی. نمونه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
51 - 70
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهر زنجان در گذر زمان و تحت شرایط مکانی و زمانی و سایر عوامل اقتصادی و اجتماعی به تدریج توسعه و شکل یافته است. اما در این میان برای این که بتوان درک درستی از چگونگی تاثیر تغییرات ساختار فضایی بر مورفولوژی شهر به دست آورد ضرورت شناخت پیشینه و سیر تحول کالبد فضایی آن تاکنون بوده است؛ تا از این طریق بتوان عوامل موثر بر بروز تحولات فضایی را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با هدف بررسی دگرگونی های ساختار فضایی در طی ادوار تاریخی با استفاده از روش تحلیل نقشه بر اساس تحلیل تغییرات میزان هم پیوندی انجام پذیرفت بدین منظور با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تغییرات مورفولوژی شهر زنجان پرداخته که در آن بخشی از اطلاعات مربوط به دوره های مختلف تاریخی نیز به کمک روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. روند تحلیل طی دوره های مختلف رشد و توسعه شهر به کمک نرم افزار Atocad، Arc GIS، تهیه و میزان هم پیوندی و تفاضل هم پیوندی در دو سطح بافت مرکزی و شهر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل های انجام گرفته در قالب جدول و نقشه استخراج شد. بدین ترتیب با بررسی تغییرات پارامتر هم پیوندی، در دوره های مختلف این نتیجه حاصل شد که تغییرات ارزش هم پیوندی مرتبط با دگرگونی های کالبد - فضایی در ساختار شهر است. چنانچه خیابان کشی های دوره سوم، عدم برقراری اتصال رینگ های حلقوی بین بافت قدیم و جدید و یا عدم پیوند محورهای واسطه به استخوانبندی اصلی شهر (در دوره پنجم)، تمرکززدایی از مرکز شهر (در دوره ششم)، اوج افزایش میزان میانگین هم پیوندی در شهر و بافت مرکزی به ترتیب (358/1، 372/1) و همچنین تفاضل هم پیوندی به ترتیب (212/2، 994/1) در دوره پنجم، گسترش الگوهای شطرنجی در دوره های پنجم و ششم، اجرای طرح های ترافیکی در دوره هفتم، عامل اصلی تغییر ارزش های هم پیوندی بوده است که مجموعه این عوامل دگرگونی های فضایی را در شهر طی گذر زمان پدید آورده است. همچنین در این پژوهش با انجام مقایسه نتایج به دست آمده با نمونه مشابه آن در شهر مشهد این نتیجه حاصل شد که بافت مرکزی شهر زنجان برخلاف شهر مشهد از میزان میانگین هم پیوندی بالاتری نسبت به شهر برخودار بوده است بطوریکه در شهر زنجان میانگین هم پیوندی بافت مرکزی نسبت به شهر به ترتیب (245/1 و 209/1) و برعکس در شهر مشهد به ترتیب (95/0 و 007/1) بوده است. نتایج دو تحقیق نشان داد که معضلات فضایی در بافت مرکزی این دو شهر به گونه متفاوت از یکدیگر بوده است که در این تحقیق بدان پرداخته شده است. بر اساس این تحلیل می توان گفت که ویژگی های ساختاری هر شهر منحصر بفرد بوده و الزاما قابل تعمیم به سایر شهرها نخواهد بود. بنابراین در این تحقیق پیشنهاد می شود که تغییرات ساختار فضایی هر شهر بنا بر ویژگی های خاص خود مورد مطالعه قرار گیرد.
تحلیل ارتباط میان جداافتادگی کالبدی و محرومیت چندگانه در مناطق شهری بررسی موردی: محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
29 - 46
حوزههای تخصصی:
بر اثر توسعه پراکنده شهرها، ساختار اصلی آنها دگرگون گردیده و موجب انزوای فضایی بخش های مختلف شهرها و در نتیجه انزوای اقتصادی- اجتماعی آنها شده است. بر این اساس به تازگی شهرسازان در حوزه های ریخت شناسی و ساختارگرایی مدعی شده اند که تغییرات سطح جداافتادگی ساختار فضایی نقش بسزایی در تغییرات سطح محرومیت اجتماعی و اقتصادی مناطق شهری دارد. در این زمینه این مقاله به دنبال آزمون فرضیه ارتباط میان جداافتادگی کالبدی و محرومیت چندگانه در شهر اصفهان و 155 محله این شهر را مورد آزمون قرار داده است. در این آزمون جداافتادگی فضایی محلات به روش چیدمان فضا و محرومیت اجتماعی- اقتصادی به روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی مورد بررسی قرار گرفته و سپس ارتباط میان این دو ویژگی به روش همبستگی تحلیل شده است. در تحلیل جداافتادگی فضایی از شاخص هم پیوندی و در تحلیل محرومیت از شاخص محرومیت چندگانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ارتباط معنادار قوی و مستقیمی میان جداافتادگی فضایی و محرومیت چندگانه محلات شهر اصفهان وجود دارد، به طوری که با کاهش جدافتادگی، سطح محرومیت محلات نیز کاهش می یابد و بالعکس. همچنین ابعاد اجتماعی – اقتصادی محرومیت بیش از ابعاد کالبدی با جداافتادگی فضایی- کالبدی محلات همبستگی دارند. بنابراین ارتباط میان این دو متغیر می تواند نقش مهمی در توسعه و یا عدم توسعه محلات شهر اصفهان داشته باشد.
تحلیلی بر ساختار کالبدی-فضایی خانههای بافت میانه شهرها در تبیین مفهوم همپیوندی با زمینه بر پایه نظریه نحو فضا (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
196 - 215
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین معماری و زمینه آن ارتباطی نقش گرفته از یک تأثیرپذیری متقابل است. نبود چارچوب نظری بومی برای بازشناخت مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری باعث گردیده است، روز به روز معماری و شهرسازی از هم نشینی با زمینه فاصله گرفته و تأثیرات این عدم تعامل مناسب زمینه و معماری را می توان در سیمای امروزی شهرهای ایران مشاهده کرد. هرچند باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری وجود داشته، لکن شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های بنیادی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. همواره مفهوم زمینه با پیچیدگی هایی همراه است که نیازمند تعریف و بررسی این مفهوم در بستر بومی معماری شهرها است. یکی از روش هایی که کالبد فضا را از منظر مطلوبیت عملکردی و ساختار کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار می دهد، تکنیک نحو فضا است. این رویکرد که بیش از هر چیز به بررسی ساختار چیدمان فضا می پردازد، میزان راندمان یک ریز فضا بر پایه ساختار کالبدی پلان معماری را در یک نظام پیکره بندی فضایی معرفی می کند. در این پژوهش که هدف آن بررسی ساختار کالبدی خانه های بافت میانه شیراز در تبیین مفهوم هم پیوندی با زمینه است؛ به صورت نمونه موردی ساختار فضایی پنج خانه بافت میانه شهر شیراز در نرم افزار نحو فضا (<em>Deptmap ) مورد بررسی قرار گرفته است. مفاهیمی همچون خوانایی و ارتباط فضایی که از عوامل زمینه گرایی کالبدی محسوب می شود از طریق روش نحو فضا قابل بررسی بوده، لذا می توان شاخصه های هم پیوندی با زمینه کالبدی را در خانه های مورد نظر تحلیل نمود. به عبارتی، مطالعات نحو فضا، خوانایی یک پلان معماری را مولود سازمان فضایی آن در نهایت قرارگیری فضاها در مجموعه فضایی پیکره بندی شده می داند. به طور خلاصه می توان گفت، هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از بررسی ساختار کالبدی-فضایی خانه های بافت میانی شهر شیراز در کنش متقابل با زمینه با استفاده از روش چیدمان فضا است. یافته های پژوهش گویای نقش پیکره بندی فضایی در بازیابی تأثیرات اصول هم پیوندی با زمینه در فرهنگ سکونتی به لحاظ مبانی کالبدی است.
بررسی پایداری و ساختار فضایی محلات و بافت های فرسوده و ناکارآمد شهر اصفهان با استفاده از روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
11-18
حوزههای تخصصی:
نفوذپذیری و مشکل دسترسی ازجمله مشخصههایی است که برای بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری ب رشمرده م ی شود ، با این وجود در کمتر مطالعهای این موضوع به گونه ای روشمند و غیر روایی مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر، با بررسی ساختار فضایی شهر اصفهان به کمک روش چیدمان فضا، تلاش کرده است تا ضمن معرفی رو ش ی مناسب در مطالعه و تحلیل شرایط ساختاری عرصههای سکونتی شهرها، جایگاه محدودهها و محلات فرسوده و ناکارآمد اصفهان را میزان قابلیت حرکت و ارتباط در « هم پیوندی » نیز در ساختار فضایی شهر موردبررسی قرار دهد. در این رابطه با استفاده از شاخص شهر اصفهان، همچنین محدودههای هدف، به صورت کمی در سطح کلان، میانی و محلی مدل سازی شده و میزان ارزش هم پیوندی محدودههای هدف در قیاس با کل شهر با استفاده از پنج آماره میانگین، کمینه، بیشینه، انحراف معیار و اختلاف میانگین هم پیوندی شهر و محدودههای هدف، تحلیل شد. یافته ها نشان میدهد که ارزش هم پیوندی ساختار فضایی محدوده های هدف در هر سه سطح ذکرشده پایین تر از سایر محلات شهر است، که این مسئله مؤید ناپایداری، ضعف دسترسی و نفوذپذیری این محدوده ها در شهر می باشد. لذا نتایج حاصل از تحلیل با روش چیدمان فضا به شکلی روشمند ارتباط معنی دار و مستقیمی را بین ساختار ف ضایی محلات دارای بافت فرسوده و سایر محلات، با وضعیت آن ها نشان می دهد که این نکته حکایت از کارآمدی روش مذکور در مطالعهی موضوعات مشابه دارد.
بررسی و مقایسه کهن الگوی خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک و معتدل شمال ایران با استفاده از ریاضیات گسسته
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها در تمام علوم ازجمله معماری نقش مهمی در شناسایی و بازشناسی نظم موجود در دیدگاه های اندیشمندان به عنوان چراغ راه آیندگان ایفا کرده است. اهمیت گونه شناسی در معماری به گونه ای است که از حدود دو هزار سال پیش در آثار معماران مشهور ازجمله ویترویوس دیده می شود. بررسی کهن الگوها درگذشته بر اساس مقایسه پلان خانه ها و به صورت تحلیل دیداری صورت می گرفت ولی اکنون مقایسه کهن الگوها را می توان به صورت کمّی بررسی و تحلیل نمود که این کار با استفاده از ترسیم گراف پلان توجیهی و محاسبات ریاضیاتی انجام می گیرد. به عبارت دیگر با استفاده از تفکیک و کدبندی فضاها و مشخص نمودن ارتباط فضاها با یکدیگر می توان به پلان محدب دست یافت و بدین وسیله گراف پلان توجیهی ترسیم می شود و با محاسبه درجه هم پیوندی، اهمیت و نقش فضاها در هر پلان مقایسه شده و درنهایت می توان به یک کهن الگو دست یافت که پلان ها فارغ از اندازه و فرم از یک الگوی واحد تبعیت می کنند. مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه کهن الگوی خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک کاشان با خانه های سنتی معتدل و مرطوب شمال ایران با استفاده از نحو فضا و ارتباط آن ها با یکدیگر می پردازد و این پرسش را پاسخ می دهد که چه تفاوتی در کهن الگوی این خانه ها با توجه به تفاوت اقلیم زیستی در آن ها وجود دارد. نتایج مطالعه نشان می دهد که بیشترین هم پیوندی و یکپارچگی فضایی در حیاط و ایوان خانه های موردمطالعه مشاهده می شود و کم ترین هم پیوندی مربوط به پستوها و بیرونی هست. بدین ترتیب افق فکری معماران در این دو اقلیم بدین گونه بوده است که از حیاط و ایوان به عنوان فضایی که مرکزیت دسترسی به فضاهای دیگر را فراهم می کند استفاده می شود و پستوها به عنوان خصوصی ترین فضا بکار گرفته شده است. در این تحقیق نمونه های موردی خانه های اقلیم گرم و خشک کاشان (نشاسته پور، کارخانه چی، بنی احمدی و قریشی) و خانه های اقلیم معتدل و مرطوب شمال ایران (شفاهی، دارویی، کاشانی، قدیری، کیا و فاطمی) مورد مطالعه قرار گرفته اند و نمونه کهن الگوهای پیشنهادی هر دو اقلیم، بررسی و مقایسه شده است.
تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی و رفتار حرکتی کاربران به روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: پردیس مرکزی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷شماره ۴۳
215 - 234
حوزههای تخصصی:
طراحی فضای معماری، به طور خاص در این پژوهش فضای دانشگاهی، بی توجه به ساختار فضاییِ منسجم، باعث ایجاد تراکم بالا و یا متروکه شدن بخش های مختلف فضا می شود. این مقاله ارتباط میان ساختارِ فضایی و حرکت کاربران در مسیرها در پردیس مرکزی دانشگاه تهران را بررسی می کند. به این منظور فضای دانشگاه با هفت دانشکده و سایر ساختمان های مربوطه مورد آزمون قرار گرفت که برای تحلیل ساختار فضایی آن از روش «چیدمان فضا» استفاده شده است. روش انجام این پژوهش شبیه سازی از طریق نرم افزار دپت مپ می باشد، و نیز برای انجام آن از نمونه موردی استفاده شده است. در این تحلیل تعداد چهار شاخص در زیرگروه های اجتماعی، کالبدی و رفتارشناسی مورد بررسی قرار گرفته است که در نهایت با شاخص حرکت طبیعی مورد مقایسه قرار می گیرد. نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، همچنین جداول مربوط به این شبیه سازی استخراج و مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد ارتباط معنادار قوی و مستقیم میان ارزش هم پیوندی فضاهای حاصل از تحلیل چیدمان فضا و رفتارهای حرکتی کاربران برقرار است که بصورت گرافیکی نشان داده می شود. بنابراین یکی از دلایل مهم تراکم و ازدحام کاربران در بعضی نقاطِ فضا و همچنین متروکه بودن و خلوتی بعضی نقاط دیگر، وجود ساختار کالبدی معماری در سایت مورد نظر می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، می توان تغییراتی را در تحرکات کاربران، باتوجه به طرح های پیشنهادی مربوط به کالبد معماری در فضای دانشگاه، پیش بینی کرد. این پژوهش همچنین بر روی روش تحلیل و ارزیابی به روش چیدمان فضا بر روی یک نمونه موردی تمرکز دارد.
باز اندیشی نظریه «نحو فضا»، رهیافتی در معماری و طراحی شهری؛ مطالعه موردی: خانه بروجردی ها، کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بازخوانی اصول و مبانی فکری نظریه "نحو فضا" و به روزسازی توسعه هایی است که درسال های اخیردر مفاهیم و ابزارهای این نظریه رخ داده است. پس از یک بازنگری تاریخی و مبادی ورودی نظریه به دانش معاصر معماری و شهرسازی در ایران، خاستگاه نظریه و مباحث آغازین و مبانی منطق اجتماعی فضا،مورد بحث و بازتعریف قرار گرفته اند.اساس و مبنای مباحث مطروحه، نظریه زیربنایی هیلیر و هانسون در 1984و پس از آن بسط و بررسی نظریه در دانشکده معماری بارتلت است.در ادامه، روش شناسی و فرایندهای روشمند در تجزیه و تحلیل فضای معماری مورد مدّاقه قرار گرفته و به صورت کاربردی با نرم افزار روز دپت مپ، شبیه سازی گردیده است. همه این مراحل بر روی یک نمونه معماری سنتی ارزشمند، خانه بروجردی های کاشان، پیاده گردیده است و جداول مربوط به این شبیه سازی استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.در میانه بحث ها گریزهایی کاربردی به روش و نحوه پرداختن به مفاهیم و تکنیک ها در مقیاس شهری نیز زده شده و کاربرد نظریه در طراحی شهری نیز بحث و بررسی گردیده است. در نهایت، مسایل مرتبط با نظریه "نحو فضا" و در برابر سوال ادراک فضایی مورد مباحثه قرارگرفته است.
بررسی توانمندی نحو فضا در شناخت نظام فضایی-اجتماعی مسکن معاصر نمونه موردی: خانه های تک واحدی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۱۱۹
5 - 22
بیان مسئله: نحو فضا به عنوان مجموعه ای از نظریات و تکنیک های مرتبط با شناخت پیکره بندی فضا و تأثیر آن بر شکل گیری روابط اجتماعی در محیط های شهری و معماری به کار گرفته می شود. در این پژوهش با بررسی نمونه هایی از مسکن معاصر اصفهان ضمن پی بردن به ساختار کلی مسکن معاصر این محدوده به این سؤال پاسخ داده می شود که آیا تحلیل های نحو فضا توانسته اند در درک رابطه میان پیکره بندی فضا و الگوهای رفتاری مؤثر بوده و ساختار فضایی-اجتماعی مسکن معاصر اصفهان را تشریح کنند؟ به نظر می رسد نحو فضا در درک روابط میان فضای مصنوع و رفتار ساکنین به طور کلی بسیار مؤثر بوده، اما نمی توان از نقش مهم ویژگی های منحصربه فرد هر فضا صرف نظر کرد. هدف پژوهش: این مقاله به میزان توانمندی نحو فضا در پیش بینی تعاملات اجتماعی مبتنی بر تحلیل نحو فضا در مسکن معاصر می پردازد. روش پژوهش: به منظور تحقق اهداف پژوهش، ابتدا پنج نمونه از خانه های تک واحدی که در دهه اخیر احداث شده اند به وسیله ترسیم گراف توجیهی و تحلیلVGA مورد بررسی قرار گرفته اند. پس از آن به وسیله مصاحبه با ساکنین این خانه ها، نقشه الگوی های رفتاری بر مبنای مؤلفه های ایجاد تعامل تهیه شده و سپس به وسیله استدلال منطقی مورد قیاس قرار گرفته و نحوه ایجاد ارتباط میان پیکره بندی فضا و تعامل افراد در شکل گیری نظام فضایی-اجتماعی مسکن معاصر تدوین شد. نتیجه گیری: تحلیل نحو فضا در مقیاس کلان و به طور کلی می تواند در تعیین حریم و عرصه ها و شکل گیری رفتار بر مبنای روابط میان اجزای مسکن معاصر به درستی عمل کند. اما در مقیاس خردتر و زمانی که رفتار مخاطب در رابطه نزدیک تر با اجزای فضا قرار می گیرد، از کارایی آن کاسته شده و تحلیل های محیطی مؤثرتر واقع می شوند.
تبیین رابطه فضاهای بینابین با خوانایی محیط در مساجد جامع دوران سلجوقی به روش نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
249 - 274
حوزههای تخصصی:
مساجد جامع، همواره مهم ترین فضاهای آئینی-اجتماعی در جهان اسلام بودند. احیا و بهره برداری از این فضاها بدون شناخت این میراث فرهنگی و توجه به دوره های تاریخی و زمانی آن ها میسر نمی شود. ساختار و پیکره بندی فضایی مساجد ایرانی در زمان سلجوقیان شکل گرفته است و فضاهای بینابین، اجزای اصلی این قالب هستند. با توجه به اینکه کیفیت خوانایی در مساجد جامع بر پیوند عاطفی میان انسان و کالبد معماری أثر گذاشته و بر کیفیت حضورپذیری و تجمع پذیری این فضاها می افزاید، لزوم شناخت ارتباط این فضاها و خوانایی مساجد جامع دوران سلجوقی ضروری به نظر می رسد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چه رابطه ای میان مؤلفه های پیکره بندی فضاهای بینابین و کیفیت خوانایی در مساجد جامع سلجوقی وجود دارد؟ پژوهش حاضر جزو مطالعات تاریخی-تفسیری و از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) و به روش استدلال استنتاجی است. نتایج تحقیق نشان داد که فضاهای بینابین اعم از حیاط مرکزی، ایوان و ورودی با سامان بخشی و توزیع متوازن سایر فضاها حول مرکز ثقل مسجد بر افزایش خوانایی مساجد جامع سلجوقی أثر می گذارند.
چیدمان فضایی خانه های تاریخی با زمینه های اجتماعی و فرهنگی (مورد مطالعه: خانه های تاریخی کاشان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی انجام پژوهش، سنجش شاخص عمق و ارتباط آن با منطق اجتماعی- فرهنگی است که در نرم افزار (Ucl depth map) جهت مدلسازی 10 خانه تاریخی کاشان در بررسی مولفه های عمق کلی، عمق نسبی و میانگین شاخص آرایش فضایی برای کل بناها استفاده شده است. به منظور بررسی نقش مکان یابی اجزای خانه ها در ارتقای راندمان عملکردی، شاخص عمق در این خانه ها (رزاقیان، ابریشمچی، الماسی، رضوانیان، فخره ای، مظفری، آب ماهی، عادل، لاجوردی، بهی) در ارتقای راندمان عملکردی مورد مطالعه قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان داد ارزش فضایی در راستای منطق اجتماعی-فرهنگی معماری ایرانی اسلامی در شهر کاشان در رابطه با شاخص عمق نظام می یابد. در رابطه با سه دری یا پنج دری، مشاهده می شود که در خانه های ذکر شده، این فضا ًاولا به تعداد ًنسبتا زیادی (بیش از دو فضا) موجود است ثانیاً جایگاه ثابتی به لحاظ میزان عمق ندارد و موقعیت آن در هر خانه متفاوت است. براساس نتایج حاصل از این بررسی، مشاهده شد خانه های منطقه، در کل دارای عمق کم بوده و سلسله مراتب فضایی آن چندان پیچیده نمی باشد ومعانی اجتماعی فرهنگی مشابهی در هر یک از خانه ها وجود دارد و خانه ها دارای یک هسته مرکزی حیاط بوده که مرکز عرصه های سرویس دهنده و سرویس گیرنده است.
تأثیر پسازبان در تغییر ساختارهای زبانی و فرهنگی دوره پست اومانیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان صنعتی سعی دارد با ورود به عصر دیجیتال و آگاهی ازیک سونگری اومانیسم، نگاه خود را نسبت به جهان گسترش دهد و در این راه نیاز به تغییر زبان دارد. آلستر پنی کوک در کتاب زبان شناسی کاربردی پسا انسان گرا (2016) تعریف تازه ای از مفهوم زبان ارائه داده است که در ایران تازگی دارد و متأثّر از نگرش پسااومانیستی و ریشه های پدیدارشناسانه و مباحث شناختی به ویژه بدن مندی است. در این نگاه، زبان تنها ابزار ارتباطی و خاصّ انسان نیست، بلکه انسان با دخالت تمام حواسّ پنجگانه در تعامل با انسان های دیگر و حیوان و گیاه و اشیا به سر می برد و همه آنها در درک و دریافت و شناخت او اثر می گذارند. پژوهش حاضر که با هدف تغییر زبان به منزله تغییر نگرش به روشی توصیفی-تحلیلی انجام شده در پی پاسخ به این دو پرسش اساسی است که پسازبان چه تغییری در مفهوم سوسوری زبان ایجاد کرده است و این تغییرات چه تأثیری بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی دارد. نتایج حاصله مبتنی بر آن است که پسازبان در زبان شناسی کاربردی پساانسان گرا، تعریف جدیدی از زبان ارائه می دهد که مانند زبان شناسی سوسور مبتنی بر رابطه بین الاذهانی اشخاص و اتّکا به زبان معیار نیست، بلکه سعی دارد ارتباط زبانی بین انسان و اشیا و غیرانسان را به گونه ای برقرار کند که منجر به درک و تعامل عمیق تر و نوعی هم پیوندی بین همه موجودات کره زمین شود تا از این راه به جبران خسارت های زیست محیطی ناشی از عصر صنعتی سرمایه داری اومانیستی و برقراری عدالت بین گونه های انسانی، زبانی و غیر انسانی بپردازد.