مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مورفولوژی
حوزه های تخصصی:
ژئومورفولوژی کاربردی بر سه محور برقراری پایداری مکفی منابع طبیعی، تخفیف خطرهای طبیعی و کاهش و تعدیل تاثیرهای تغییرات جهانی محیط استوار است. یکی از مهمترین چشم اندازهای ناهمواری در مناطق خشک نبکا است. نبکا در اثر عملکرد فرآیندهای بادرفتی و بیولوژیک به وسیله تجمع رسوبات تشکیلمی شود. درک ارتباطات اکوژئومورفولوژیک پیچیده در سیر تکامل چشم انداز نبکا می تواند در مدیریت تغییرات محیطی برای پیش بینی مراحل توالی، تعدیل بیابان زایی و تخریب اراضی، ارزیابی آثار تغییرات اقلیمی، بررسی آثار تغییر در نوع استفاده از اراضی، ایجاد و توسعه شرایط تشکیل پایداری سیستم های مناطق خشک و نیمه خشک موثر واقع شود. در این پژوهش ارتباطات موجود بین خصوصیات رویشی گونه هایTamarix mascatensis ،Reaumuria turcestanica وmannifera Alhagi با مولفه های مورفومتری نبکا با استفاده از نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه در منطقه خیرآباد از محدوده حوضه آبریز کویر سیرجان ارزیابی شده است. عوامل توجیه گر ارتفاع یا مولفه عمودی نبکا در نبکاهای Ta.ma وRe.tu عوامل سه گانه ارتفاع گیاه ،قطر طوقه و تاج پوشش گیاه به ترتیب با ضرایب تبیین 720/0 و 737/0 است. عوامل متاثر در قطر قاعده نبکا یا مولفه افقی نبکا در نبکاهای Ta.ma تاج پوشش گیاه و قطر طوقه گیاه و در نبکاهای Re.tu عوامل تاج پوشش وارتفاع گیاه به ترتیب با ضرایب تبیین 655/0 و 531/0 است. در نبکاهای Al.ma تنها عامل دخیل شده برای توجیه ارتفاع و قطر قاعده نبکا عامل تاج پوشش گونه با ضرایب تبیین 586/0 و 625/0 است. در مورد عوامل مورفولوژِی گیاهی در توجیه عامل شیب دامنه نبکا تنها مدل بدست آمده برای نبکاهای Ta.ma است. در این مدل فقط عامل پوشش تاجی به عنوان متغییر مستقل دخیل شده است با توجه به نتایج تحقیق می توان چنین استنباط کرد برای توجیه تشکیل و تکامل نبکا عامل فرم های رویشی گیاهان موثر است. وجود ارتباطات متفاوت بین مولفه های مورفومتری نبکا و پوشش گیاهی حاکی از عملکرد متفاوت گونه ها در توسعه نبکاست. شدت این ارتباطات حاکی از تکامل مکانسیم های تطابقی گونه های تشکیل دهنده نبکا ست.
ارزیابی عملکرد فعالیتهای تکتونیکی بر اساس مرفولوژی مخروط افکنه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توده کوهستانی میشود داغ در شمالغرب ایران و در ضلع شمالی در یاچه ارومیه واقع است این کوهستانی در ضلع شمالی خود به دشت مرند که در جهت شرقی غربی کشیده شده است منتهی می شود گل مورب لغز شمال میشو و شاخه های فرعی آن مهمترین نقش را در مرفولوژی دامنه شمالی میشود داغ و جبهه کوهستانی مشرف به دست مرند ایفا نموده اند حرکات عمودی گسلهای منطقه علاوه بر آثار خود در داخل کوهستان در پراکندگی تکامل و مرفولوژی سطح مخروط افکنه ها تاثیر عمده ای داشته اند به وجود آمدن مخروط افکنه های چند بخشی در منطقه نتیجه عملکرد گسلها منطقه بوده است اثر فعالیتهای تکتونیکی حتی رسوبات کواترنر آغازین را نیز خمیده کرده وموجب به وجود آمدن مخروط افکنه های تود درتو ( تلسکو÷ی) در منطقه شده است قسمت فعال مخروط افکنه ها در میشو شرقی در راس و در میشو غربی در حاشیه یا پایین دست آنها قرار گرفته که نشانگر عملکرد متفاوت تکتونیک در دو بخش دامنه شمالی میشو می باشد شکل منحنی های میزان سطح مخروط افکنه ها در میشو شرقی و برخی مخروط افکنه های میشو غربی هیچ گونه اثری از عمل فعالیتهای تکتونیکی را نشان نمی دهد و منحنی های میزان آنها بخشی از یک دایره را تشکیل داده که راس مخروط افکنه ها بر مرکز دایره منطبق است در بقیه مخروط افکنه های میشو غربی منحنی های میزان بخشی از یک بیضی را تشکیل می دهند که نوعی کشیدگی در سطح مخروط افکنه در اثر فعالیتهای تکتونیک را نشان می دهد بدین ترتیب اثرات عملکرد تکتونیک در میشو شرقی در جبهه کوهستانی و در بخش غربی در سطح مخروط افکنه ها بیشتر مشهود است و لذا می توان مرفولوژی مخروط افکنه ها را بعنوان شاخصی برای ارزیابی فعالیتهای تکتونیکی به کار برد
بررسی عوامل موثر در فرونشست زمین دشت اشتهارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشست و فرونشینی تدریجی و ناگهانی سطح زمین پدیده ای است که تحت تاثیر تحولات طبیعی و مصنوعی صورت می گیرد. صدمات ناشی از این نوع ریزشها گاهی می تواند فاجعه بار باشد.درمقابل فرونشینی های تدریجی دارای روند کند بوده وعمدتا بر اثر استخراج مایعات (آب ونفت) درون زمین بوقوع می پیوندد. تداوم فرونشینی در درازمدت منجر به خسارتهای قابل توجه به ویژه از نظر اقتصادی خواهد گردید. ازجمله صدماتی که براثر فرونشینی تدریجی زمین بروز می کند صدماتی است که به ساختمانها وراهها وپلها وخطوط لوله وخطوط انتقال نیرو وارد می آید. برداشت بیش اندازه از آبهای زیر زمینی منجر به بروز فرونشینی زمین می گردد. منطقه اشتهارد بدلیل همجواری با تهران و کرج و موقعیت ویژه از چشم اندازهای ویژه ی مورفولوژیکی برخودار است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 7 و نقشه های 1:25000 توپوگرافی و نقشه 1:100000 زمین شناسی و نرم افزارهای arcGISو ILWIS و مطالعات اسنادی ومیدانی و آمار میزان سطح آب زیرزمینی چاههای شهر اشتهارد در دوره زمانی 79 الی 83 وخاکشناسی و جنس سنگ و نوع سازند زمین شناسی منطقه مورد مطالعه ونقشه های مورد نظر تهیه شده است که نتایج حاصل نشان می دهد وجود کوره های قنات و کاهش سطح آب زیرزمینی در اثراستفاده بی رویه و وجود سازندهای تبخیری در این منطقه از مؤثرترین عوامل فرونشست زمین در محدوده مورد مطالعه می باشد. مساله فرونشینی امروزه برای مهندسان و برنامه ریزان از اهمیت زیادی برخوردار است( گودرزی نژاد، شاپور، 1378 ص 310.،) ونتایج مطالعاتی حاکی از این امر می باشد که روند توسعه شهر اشتهارد، مشکلات و معضلات زیست محیطی را به بار آورده اند. با توجه به پویایی منطقه به لحاظ تکتونیکی ساختمانهای مسکونی آسیب دیده در معرض خطر هستند.
بررسی ارتباط مورفولوژی گیاهی با خصوصیات مورفومتری نبکاهای گونه « روماریاتورسستانیکا »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل سازی ارتباطات اکوژئومورفولوژیکی به دلیل کاربردهای متعددی از قبیل پیش بینی روند تغییرات توالی، تعدیل و تخریب اراضی، ارزیابی تاثیرات تغییرات اقلیمی، تغییرات در استفاده اراضی و احیای شرایط پایداری سامانه های مناطق خشک دارای اهمیت است. نبکا یکی از اشکال ناهمواری در مناطق خشک است که از فرایندهای بادرفتی و پوشش گیاهی تاثیر می پذیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباطات موجود بین خصوصیات مورفولوژی گونه گیاهی روماریا تورسستانیکا با عوامل مورفومتری نبکاها و ارتباطات داخلی موجود بین مؤلفه های مورفومتری نبکاست. بدین منظور، پارامترهای ارتفاع و قطر تاج پوشش گیاه و مؤلفه های قطر قاعده، ارتفاع و شیب دامنه 157 نبکا در امتداد 10 ترانسکت در منطقه خیرآباد سیرجان اندازه گیری شد. تکنیک رابطه سنجی بین پارامترهای گیاهی با مؤلفه های مورفومتری نبکا براساس آنالیز رگرسیون ساده و چندگانه تحلیل شده است. نتایج آنالیز رگرسیون ساده، حاکی از وجود ارتباط معنی دار بین مؤلفه های ارتفاع گیاه و ارتفاع نبکا در سطح احتمال خطای کمتر از یک درصد با ضریب تبیین 58 درصد برای رابطه خطی و 60 درصد برای توابع درجه 2 و 3 است. همچنین بین مؤلفه های قطر تاج پوشش گیاه با ارتفاع نبکا ارتباط معنی داری در سطح احتمال خطای کمتر از یک درصد با ضریب تبیین 54 درصد برای رابطه خطی و 58 درصد برای توابع درجه 2 و درجه 3 وجود دارد. نتایج آنالیز رگرسیون چندگانه مبین توجیه 74 درصدی تغییرات ارتفاع نبکا با دو مؤلفه عمودی و افقی پوشش گیاهی است. پارامترهای تاج پوشش و ارتفاع گیاه نیز 53 درصد تغییرات قطر قاعده نبکا را توجیه می کنند. نتایج آنالیز رگرسیون بررسی ارتباطات بین خصوصیات مورفومتری نبکاهای گونه روماریا تورسستانیکا، حاکی از ارتباط معنی دار بین مؤلفه های ارتفاع نبکا و قطر قاعده نبکا در سطح احتمال خطای کمتر از 1 درصد با ضریب تبیین 49 درصد برای رابطه خطی و درجه 2 و 50 درصد برای رابطه درجه 3 است.
نحوه تشکیل و تحول کانال های خود ساخته آهکی و نقش آن ها در مورفولوژی زمین های آهکی (مطالعه موردی: سکوی تراورتنی تخت سلیمان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکوی تراورتنی تخت سلیمان که در اثر نهشته گذاری چشمه های آهک ساز جدید به وجود آمده، در شمال غرب ایران قرار گرفته است. آب چشمه های دریاچه روی سکو که از دو دریچه به بیرون جاری می شود، دارای املاح زیادی است که به صورت نهشتههای دیواری شکل در مسیر آبهای جاری ته نشین شده اند. این توده های باریک کلسیتی، مورفولوژی خاصی را در سطح زمین های آهکی به وجود آوردهاند. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در تشکیل این پدیده ها، دسته بندی و بررسی نقش آنها در مورفولوژی زمینهای تراورتنی محدوده باستانی تخت سلیمان است. در این پژوهش، از کارهای میدانی، مانند: حفر ترانشه برای بررسی اجزای درونی کانالها، اندازهگیری میزان ته نشست نهشتههای کلسیتی، آنالیز شیمیایی آبهای جاری و نمایش مورفولوژی کانالها از طریق GIS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد، پیدایش این کانال ها به عواملی، مانند سرعت آب، افزایش دما، فتوسنتز گیاهی و کاهش فشار جزیی وابسته است. افزایش ارتفاع، فرو ریزی و جابهجایی کانال های خود ساخته، چشم انداز آهکی محدوده را به هم زده است. این کانالها در روند شکلگیری، سه مرحله کودکی، بلوغ و پیری را سپری کردهاند. کانال های سنگی خودساخته در سطح و اطراف سکو از لحاظ مورفولوژی به چهار دسته تقسیم میشوند: نهشتههای توفایی دیوار مانند، کانال سنگی فروریخته، کانالهای خود ساخته روی سکو و کانالهای خود ساخته بیرون از سکو.
پهنه بندی خطر زمین لغزش ها با مدل رگرسیون چند متغیره با استفاده از GIS
حوزه های تخصصی:
شناسایی نواحی مستعد وقوع زمین لغزش ها یکی از اقدامات اولیه در مدیریت منابع طبیعی و کاهش خسارات ناشی از این پدیده ها محسوب می شود. در این راستا با توجه به هدف و شرایط محیطی، مدل های پهنه بندی مختلفی ارایه شده است. در این تحقیق نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره در حوزه آبخیز باغ دشت تهیه و کارایی آن مورد بررسی قرار گرفت. زمین لغزش های موجود شناسایی و نقشه پراکنش آن ها به عنوان شاهد و متغیره وابسته و لایه های اطلاعاتی زمین شناسی، شیب، کاربری زمین، جهت شیب، گسل، فاصله از راه و فاصله از رودخانه به عنوان متغیرهای مستقل تهیه شدند. نقشه پهنه بندی خطر نسبی زمین لغزش با مدل رگرسیون چند متغیره تهیه شد. نتایج تحقیق نشان داد، که بین اعداد و رده های خطر این مدل با مساحت لغزش های موجود همبستگی و ارتباط معنی داری در سطح یک درصد بر قرار است. مدل رگرسیون چند متغیره در این آبخیز مدل مناسب می باشد.
پلاستیک تهران در سه مقیاس
حوزه های تخصصی:
اینجا تهران است. گنجینه ای فراهم آمده از دویست سال مدنیت عصر جدید، که به سختی می توان تصویری مشخص، خاطره انگیز و بیادماندنی از آن را آن گونه که شایسته این شهر باشد به خاطر سپرد. سیمای تهران با معیارهای سودجویانه شکل گرفته است. جسمیت و ترکیب توده های ساختمانی، که بخشی از مورفولوژی شهر است تحت عنوان پلاستیک شهر قابل بررسی است. در این نوشته به ارزیابی چگونگی پلاستیک شهر تهران پرداخته شده و ادراکات برآمده از آن معرفی شده است.
استخراج اشکال متفاوت راه از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک های مختلف مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی قابلیت سیستم پیشنهادی استخراج نیمه خودکار راه از تصاویر ماهواره ای با حد تفکیک های مکانی مختلف به منظور بهنگام کردن نقشه های متوسط و کوچک مقیاس پایگاه داده GIS سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای کشور تهیه گردیده است. هدف پژوهش حاضر حفظ و یا افزایش دقت و سرعت استخراج اطلاعات در مقایسه با عملیات زمینی و استفاده از GPS است. افزون بر این، میزان موفقیت این سیستم در استخراج اشکال مختلف راه اعم از راه مستقیم، مارپیچ، تقاطع و میدان مورد بررسی قرار گرفته است.
داده های ورودی سامانة مورد نظر شامل تصاویر پانکروماتیک و Pansharpened ماهواره های Ikonos و D1-IRS (به ترتیب دارای قدرت تفکیک مکانی 1، 4 و 5 متر) و تصاویر Pansharpened ماهواره 7-Landsat (دارای قدرت تفکیک مکانی 15 متر) است. در روش پیشنهادی، ضمن انجام خوشه بندی FCM در فضای طیفی و بهبود کیفیت راه های کشف شده به وسیله اپراتورهای مورفولوژی با حذف نویز و پوشش گپ ها، اقدام به کشف عارضة راه شده است. روش مذکور با انجام خوشه بندی در فضای تصویر، موقعیت نقاط اصلی شبکة راه ها را شناسایی کرده و در پایان با بهره گیری از الگوریتم MST در تئوری گراف و انتخاب تابع وزن مناسب (فاصله اقلیدسی) اقدام به اتصال این نقاط و تشکیل محور مرکزی راه در فرمت برداری برای ورود به GIS کرده است. رسیدن به میانگین دقت کلی بیش از 98 درصد در طبقه بندی تصویر به دو کلاس راه و غیرراه و حصول میانگین خطای RMS حدود 68/0 پیکسل ـ از مقایسة محور راه استخراج شده با واقعیت زمینی آن ـ نشانگر موفقیت کلی سامانة معرفی شده برای استخراج نیمه خودکار راه به شمار می آید.
بررسی ارتباطات اکوژئومورفولوژِی توده زیستی و حجم رسوبات مخروط نبکاهای گونه Reaumaria Turcestanica در کویر خیرآباد سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات ژئومورفولوژی شکلهای سطح زمین منعکسکنندهی فرآیندها و ساختار سیستمهایی است که در حال فعالیت هستند. بررسی ساختار و عملکرد این سیستمها امکان دستیابی به گذشته آنها و ترسیم روند تحول آینده آنها را هموار میسازد. وجود ارتباطات قوی بین شکل،حجم و پراکنش نبکا با فرایندهای مؤثر بر آنها حاکی از دستیابی این چشماندازها به مورفولوژی تعادلی برای شرایط اقلیمی مناسب میباشد. وجود پوشش گیاهی عامل مهمی است که با کاهش سرعت باد نزدیک سطح زمین باعث تشکیل نبکا در محیطهای خشک و نیمه خشک میشود.
در این پژوهش ارتباطات موجود بین خصوصیات مورفولوژی گونه Reaumaria Turcestanica با عوامل مورفومتری نبکاها مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج آنالیز رگرسیون بهترین عوامل توجیهگر حجم نبکا دو مؤلفهی تاج پوشش و ارتفاع گیاه تواماً با ضریب تبیین 86 درصد و 474/11085- H 347/76 + L 983/262 = V میباشد. همچنین مؤلفه تاج پوشش گیاه به تنهایی با ضریب تبیین 85 درصد و رابطه 297/11141 –L 435/299 = V و مؤلفه ارتفاع گیاه با ضریب تبیین 67درصد و رابطه452/5054 –H 520/488 = V در مرتبهی بعدی از نظر توجیه حجم نبکا قرار میگیرند. بنابراین گونه Reaumaria Turcestanica با داشتن تاج پوششی با تراکم متوسط قابلیت به دام انداختن رسوبات بادی در محدودهی تاج پوشش را دارا بوده و در نهایت منجر به ایجاد نبکا میگردد. ایجاد ارتباطات قوی بین تاج پوشش و ارتفاع گیاه با حجم نبکا شاهد این مدعاست.
واکنش مخروط افکنه های شرق گرمسار بر جا به جایی عمودی و امتدادی گسل ها(با تأکید بر مخروط افکنه ده نمک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی شواهد و آثار گسل های فعال بر مورفولوژی مخروط افکنه های واقع در بخش خاوری گرمسار، به ویژه نحوه تحول مخروط افکنه بزرگ ده نمک می پردازد. روش کار مبتنی بر تحلیل های کمّی و کیفی حاصل از تصاویر ماهواره ای و مدل های رقومی ارتفاعی، ویژگی های مورفومتری مخروط ها، اندازه گیری میزان جابجایی کانال ها، میزان بالاآمدگی رسوبات و تحلیل شیب و نیمرخ های طولی و عرضی است. نقشه های توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰، عکس های هوایی ۱:۵۵۰۰۰، تصاویر ماهواره ای ETM و IRS و Aster، نقشه های زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰ و داده های ارتفاعی رقومی ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. همچنین پیمایش های میدانی جهت بررسی و اندازه گیری شواهد فعالیت گسل ها در دو مرحله صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که گسل های گرمسار، سرخه کلوت و قربیلک اثرات اصلی و عمده ای بر روی مخروط افکنه ها گذاشته اند. فعالیت گسل های مذکور موجب بالا آمدن رسوبات مخروط افکنه ای و رسوبات الیگوسن زیرین شده است. همچنین فعالیت این گسل ها موجب ایجاد سطوح مختلف بالاآمده، متروک ماندن سطح مخروط ها، جابجایی نقطه تقطیع آبراهه، بالاآمدگی رسوبات مخروط افکنه ای و جابجایی افقی شبکه زهکشی سطح مخروط افکنه ها و همین طور تأثیر بر فضای قابل دسترس مخروط افکنه ها شده است. مؤلفه قائم گسل گرمسار و قربیلک موجب شکل گیری سطوح قدیمی و جدید (فعال و غیرفعال) در سطح اغلب مخروط افکنه ها شده است. این مخروط ها درواقع آثار و بقایای مخروط افکنه بزرگ و واحدی به نام ده نمک است که در اثر فعالیت گسل های گرمسار و قربیلک، طی دوره کواترنری، به شکل امروزی درآمده اند.
تحلیل کمّی ژئومورفومتری کلوت های واقع در غرب بیابان لوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلوت های لوت یکی از شگفت انگیزترین عوارض ژئومورفیک هستند که حاصل عملکرد مشترک فرسایش کاوشی آب و باد غالب تک جهته می باشند. این عوارض در مناطق خشک و نیمه خشک به شکل پشته های خطی طویل که توسط دالان های U شکل از یکدیگر جداشده، به صورت موازی نمایان می شوند و دارای قله های گرد و هموار هستند. شناخت مؤلفه های ژئومورفومتری کلوت در تعریف شاخص های شکل شناسی آن از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده و روابط بین آنها می تواند به عنوان زیرساخت مدل سازی شاخص های مورفولوژی، طبیعی و ناهمواری مدّنظر قرار گیرد. هدف از این پژوهش تحلیل کمّی ژئومورفومتری کلوت های لوت در قالب بررسی روابط و ارائه مدل های موجود بین پارامترهای قابل اندازه گیری کلوت ها و گروه بندی آنها با استفاده از روش های آنالیز رگرسیون، و تحلیل واریانس می باشد. بدین منظور ابتدا مهم ترین پارامترهای ژئومورفومتری ۱۰۸ کلوت به روش نمونه برداری طولی در امتداد سه ترانسکت مستقرشده بر روی مدل رقومی ارتفاع با اندازه پیکسل ۳۰*۳۰ متر مورداندازه گیری قرار گرفت. سپس با استفاده از تکنیک های آنالیز رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی به بررسی روابط آماری بین پارامترها و گروه بندی آنها مبادرت گردید. نتایج آنالیز رگرسیون تک متغیره حاکی از وجود حداکثر ارتباط معنی دار خطی طول و عرض با ضریب تبیین ۴۱۵/۰ و ارتفاع و شیب دامنه روبه باد برای روابط درجه ۲ و درجه ۳ به ترتیب با ضریب تبیین ۳۸۶/۰ و ۳۹۵/۰ می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از حداکثر ارتباط معنی دار ارتفاع با سایر پارامترها با ضریب تبیین ۸۶۲/۰ و حداقل ارتباط معنی دار برای مدل سازی طول با ضریب تبیین ۴۲۳/۰ می باشد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان می دهد که ازنظر آماری تفاوت معنی داری در سطح احتمال خطای کمتر از ۰۵/۰ در مؤلفه ارتفاع بین کلوت های مطالعاتی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از همگنی زیرگروه های کلوت ها حاکی از طبقه بندی آنها به زیرگروه های متعدد است.
الگوی مورفولوژیک دره های رودخانه سردر و تفتو در شرق و جنوب شرق طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه های سردر و تفتو در شرق و جنوب شرق طبس واقع شده اند. دره های این رودخانه ها از پدیده های بسیار زیبای ژئومورفولوژی در منطقه محسوب می گردند. این دره ها از مهم ترین کانیون ها در رشته کوه شتری واقع در شرق ایران مرکزی هستند. به منظور بررسی تغییرات مورفولوژی رودخانه های سردر و تفتو از عکس های هوایی سال ۱۹۵۶ و تصاویر ماهواره ای سال ۲۰۱۵ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. با تقسیم رودخانه ها به دو بخش کوهستانی و آبرفتی الگوی جریان رودخانه ها برحسب درجه پیچش، در محدوده کوهستانی به علت محصور شدن در دره های باریک و عمیق و جنس سخت سنگ های کربناته به صورت پیچان رودی (۲-۲۵/۱) و در بخش آبرفتی به علت وجود تشکیلات سست و نرم به صورت پیچان رودی شدید (بیشتر از ۲) است. پیچش ها در مسیر کانیون رودخانه های سردر و تفتو در سال های مذکور تغییرات چندانی نداشته و حالت کلی پیچشی خود را در رسوبات آبرفتی حفظ کرده اند که علت آن احتمالاً ناشی از قرارگیری این رودخانه ها در منطقه گرم و خشک کویری بلوک طبس و عدم وجود جریان دائمی در بخش های آبرفتی است.
شاخص های اَرزیابی تکتونیک فعّال در برآورد وضعیت تکتونیکی در حوضه ی آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری های کمّی به ژئومورفولوژیست ها اجازه می دهد تا بطور منطقی لند فرم های مختلف را با یکدیگر مقایسه کرده و شاخص های مورفولوژیک را محاسبه کنند. مخروط افکنه ها از اشکال متداول مناطق خشک و نیمه خشک می باشند که تحت تأثیر عوامل زمین ساختی و اقلیمی شکل می گیرند. این اشکال به تغیرات تکتونیکی بسیار حساس بوده، آثار آن را در خود ثبت می نمایند. لذا از طریق بررسی این آثار و شواهد می توان به روند تأثیرات تکتونیکی و تحولات مخروط افکنه ها پی برد. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نو زمین ساخت با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی همچنین تحلیل نقش عوامل تکتونیکی در شکل گیری و تحول مورفولوژی مخروط افکنه ی گرمسار می باشد. در این پژوهش نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و مدل رقومی ارتفاعی (DEM) به عنوان داده های اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین مورفولوژی مخروط افکنه های منطقه از نزدیک و به صورت میدانی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از شاخص های ژئومورفیک که شامل شاخص سینوسی جبهه ی کوهستان (Smf)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، عامل عدم تقارن حوضه (Af)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، عامل تقارن توپوگرافی (T) و شاخص ضریب مخروط گرایی (FCI) وضعیت منطقه از نظر میزان فعالیّت های تکتونیکی مورد اَرزیابی قرار گرفت. از ترکیب این شاخص ها با یکدیگر می توان رابطه ی شاخص فعالیّت های تکتونیکی (Iat) را به دست آورد. نتایج بررسی نشان داد که طبق مقادیر شاخص فعالیّت های تکتونیکی (Iat) مخروط افکنه ی گرمسار در کلاس فعالیّت های نئوتکتونیک متوسط قرار دارد، شواهد ژئومورفولوژیکی به دست آمده مانند پادگانه های رودخانه ای ارتفاع یافته، توالی مخروط افکنه ها، تغییر سطح اساس رودخانه حبله رود و وجود تراس های قدیمی و آبراهه های عمیق شده نتایج تحقیق را تأیید می کند.
مطالعه مورفولوژی گنبد نمکی دشتی در جنوب بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گنبد نمکی، دشتی حد فاصل دو گسل پی سنگی کازرون (شمال) و برازجان (جنوب) است. این دو گسل بخشی از سیستم گسلی راستالغز راستگرد قطر- کازرون هستند که بخش شمالی این سیستم گسلی در خشکی ایران زمین واقع است. هدف از این پژوهش، بررسی مورفولوژی کوه نمک دشتی با استفاده از روش های میدانی، عکس های هوایی، ماهواره ای، نقشه توپوگرافی و تهیه نقشه 1:50000 زمین شناسی و سپس بررسی و شناخت پدیده های درونی و بیرونی مؤثر در شکل دهی مورفولوژی گنبدنمکی دشتی است.تعدادی از ساختارهای مورد مشاهده در منطقه، مرتبط با فرایند گنبدزایی به وجود آمده اند و در مقابل برخی از مورفولوژی ها ربطی به فرایندهای تکتونیکی تشکیل گنبد ندارند. از جمله ساختارهای مرتبط با گنبد نمکی می توان به انواع مختلف کارست ها، نمک شارها، گسل های معکوس محیطی که دور تا دور محدوده گنبد دیده می شوند، ساختار سفره (Nappe)، چین های روده ای که در داخل لایه های ژیپسی تشکیل شده اند، چین های در ارتباط با گسل و دیگر ساختارها اشاره کرد و همچنین تعدادی از ساختارها در ارتباط با گنبدزایی نیستند؛ مانند چشمه های نمکی، آبشارها، دره های گل کلمی، ستون های فرسایشی، تنگه ها و... . تعدادی از این مورفولوژی ها در اثر انحلال و تعدادی در اثر تکتونیک منطقه ایجاد شده اند و دلیل تشکیل گروهی دیگر از این مورفولوژی ها هر دو پارامتر انحلال و تکتونیک منطقه است.
بررسی پیامدهای برداشت شن و ماسه بر مورفولوژی رودخانه (مطالعه موردی: رودخانه ده بالا-کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها سیستم هایی کاملاً پویا بوده و مشخصه های مورفولوژیکی آن ها به طور پیوسته تغییر می کند در این پژوهش پیامدهای برداشت شن و ماسه بر مورفولوژی رودخانه ده بالا در استان کرمان با استفاده از روش مقایسه زمانی- مکانی، موردبررسی قرارگرفته است. جهت مقایسه زمانی از عکس های هوایی و جهت مقایسه مکانی، طول رودخانه به چهار بازه تقسیم و پارامترهای هندسی رودخانه مانند طول موج، ضریب خمیدگی، شعاع نسبی و زاویه مرکزی اندازه گیری شد. تغییرات زاویه مرکزی نشان دهنده افزایش پیچان رودی شدن از سال 1367 الی 1384 می باشد. بر اساس شاخص ضریب خمیدگی میزان خمیدگی رودخانه در طول این دوره افزایش داشته است. افزایش طول موج و طول دره در این دوره نشان از افزایش قدرت مانور رودخانه دارد. کاهش زاویه مرکزی در این دوره نشان از تحت فشار قرار گرفتن رودخانه و متعاقباً افزایش ناپایداری، توسعه و گسترش فرسایش کناری می باشد. عرض بستر دارای بیشترین تغییرات نسبت به سایر پارامترها می باشد. درمجموع میزان تغییرات مورفولوژی رودخانه اندک بوده و ممکن است به علت وجود شن و ماسه زیاد اثرات برداشت مصالح کوتاه مدت بوده باشد اما به علت روند کاهشی بارش و کاهش آورد رسوبی لزوم احتیاط بیشتر در میزان برداشت شن و ماسه ضروری می باشد.
مطالعه تطبیقی مورفولوژی بافت های قدیم و جدید شهری بر اساس مدل فراکتالی (مطالعه موردی: محلّات منتخب از بافت قدیم و جدید شهر زنجان)
حوزه های تخصصی:
شهرها پدیده های پیچیده ای هستند. یکی از روش هایی که در طول دو دهه اخیر به عنوان ابزاری کارآمد در شناخت پیچیدگی مورفولوژیکی شهرها در کتاب ها و نشریات مختلف بدان اشاره و پرداخته شده است، مدل فراکتالی می باشد. این مدل که به وسیله بنوئیت مندلبروت ارائه گردید، ابزاری مؤثر در مطالعه مورفولوژی شهرها است. بنابراین در این مقاله به معرّفی این مدل و نقش آن در مطالعه تطبیقی بافت قدیم و جدید شهر زنجان پرداخته شده است. برای این منظور، از دو برنامه نرم افزاری استفاده گردید. از نرم افزار Excel در انجام محاسبات ابعاد فراکتالی بهره گرفته شد و نرم افزار ArcMAP نیز به منظور تولید نقشه های فراکتالی مورد استفاده قرار گرفت تا تصویری مجسّم از عرصه تحقیق و ویژگی های آن ارائه گردد. روش تحقیق این مقاله، تحلیلی و مقایسه ای بوده و اطّلاعات مورد نیاز، از روش-های اسنادی (کتابخانه ای) و اطّلاعات نقشه های طرح تفصیلی شهر زنجان به دست آمده است. یافته های پژوهش مبیّن آن بود که مدل فراکتالی، ابزاری واقعی و دقیق در شناخت فرم شهرها است و همچنین نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بافت قدیم شهر زنجان در قیاس با بافت جدید آن، فراکتال تر می باشد.
بررسی جابه جایی جانبی مجرای رودخانه ارس از سال 1379 تا 1393 (از 15 کیلومتری غرب شهر اصلاندوز تا خروج رودخانه از محدوده سیاسی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها به دلیل برداشت، انتقال و نهشته گذاری رسوبات، یکی از مهم ترین عوامل تغییردهنده سطح زمین هستند. در طول تاریخ، برخی از رودخانه ها به عنوان خطوط مرزی بین کشورها انتخاب شده اند و اهمیت مضاعفی را کسب کرده اند. مجرای رودخانه ها، به خصوص رودخانه های با بستر آبرفتی، پیوسته در حال تغییر هستند و همین امر مسائل مختلفی را موجب می شود. رودخانه ارس در زمره چنین رودخانه هایی به شمار می رود. در این پژوهش، قسمتی از رودخانه ارس از نظر جابه جایی جانبی مجرا در دو دوره زمانی 1379 ه.ش (2000م) و 1393 ه.ش (2014م) بررسی شد. در این راستا، با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای (تصاویر سنجنده های ETM+ وOLI ماهواره های لندست 7 و 8) مجرای رودخانه برای دو دوره زمانی مورد مطالعه حاصل شد. سپس با توجه به مورفولوژی و روند تغییرات مجرا، کل رودخانه به 21 ترانسکت تقسیم شد. پلان فرم رودخانه در هر ترانسکت با استفاده از دو شاخص ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی بررسی شد. با توجه به جابه جایی هایی که در مجرا صورت گرفته است، آهنگ مهاجرت کانال محاسبه شد. همچنین با توجه به تغییرات مساحت ترانسکت ها، مقدار اراضی ازدست رفته یا افزوده شده به هر دو جهت رودخانه محاسبه شد. نتایج نشان می دهد ، رودخانه ارس در بازه مورد مطالعه از نوع مئاندری توسعه یافته است. مقادیر ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی در سال 2014 نسبت به سال 2000، روند افزایشی را نشان می دهد که گویای فعال بودن مئاندرهای رودخانه است. متوسط آهنگ مهاجرت مجرا، رقم چشمگیری درحدود 8 متر را نشان می دهد و از این نظر رودخانه بسیار پویایی محسوب می شود. جابه جایی مجرا در رودخانه مورد مطالعه به دلیل فرسایش و پیشروی کناره مقعر مئاندرها، ایجاد میان بُرها و مخصوصاً تغییر مسیر بوده است. در قسمت هایی از رودخانه که زاویه مرکزی دارای مقادیر بالایی است، مقدار آهنگ مهاجرت مجرا ارقام چشمگیری را نشان می دهد. برعکس، در قسمت هایی که رودخانه گرایش به یک الگوی مستقیم دارد، آهنگ جابه جایی کمتر بوده است. در طی دوره 14 ساله، در حدود 253 هکتار از اراضی ایران درنتیجه تغییرات مجرا از دسترس خارج شده و برعکس در حدود 275 هکتار به اراضی در دسترس افزوده شده است و ازاین رو، نزدیک به 23 هکتار به اراضی طرف ایران اضافه شده است.
استخراج مدل رقومی زمین از ابرنقاط با ارائه یک روش پیش رونده مورفولوژی مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل رقومی زمین ( DTM ) نمایش آماری از سطح پیوسته زمین با استفاده از تعدادی نقطه با مختصات مشخص می باشد. استخراج مدل رقومی زمین به عنوان یکی از مهم ترین محصولات فتوگرامتری و سنجش ازدور که پایه بسیاری از پروژه های کاربردی است، همواره مدنظر کارشناسان بوده است. با فراهم شدن امکان تهیه نقاط با مختصات سه بعدی و دقت بالا از سطح زمین با استفاده از لیدار و یا تناظریابی چگال از تصاویر رقومی هوایی، زمینه دستیابی به مدل رقومی سطحی ( DSM ) با دقت مکانی بالا فراهم گشت. با این حال رسیدن از مدل رقومی سطحی به مدل رقومی زمین همچنان موضوعی پرچالش در نظر محققان است. در این مقاله روشی کاربردی در راستای استخراج مدل رقومی زمین با استفاده از ابرنقاط طراحی و پیاده سازی شد. در این روش طی دو روند مجزا و با درنظرگیری خصوصیات ساختاری محیط، عوارض غیرزمینی استخراج شده و پس از تلفیق آن ها نتیجه نهایی حاصل گشته است. به طوری که ابتدا یک روند مورفولوژی مبنای پیش رونده طراحی شد که در آن طی افزایش تدریجی ابعاد المان ساختاری عوارض غیرزمینی شناسایی شدند. روند دوم بر مبنای ژئودزیک مورفولوژی و افزایش تدریجی المان ارتفاعی بوده است. بهره گیری از دو روند به دلیل پوشش های متنوع، ناهمواری های متفاوت و عوارض بسیار متنوع مناطق مختلف صورت گرفت تا عملکرد روش پیشنهادی افزایش یابد. پس از حذف عوارض شناسایی شده و بازیابی مناطق از دست رفته از طریق درون یابی مکعبی، مدل رقومی نهایی حاصل گشت. جهت ارزیابی از ابرنقاط حاصل از تناظریابی متراکم تصاویر هوایی رقومی و همینطور ابرنقاط لیدار بهره گرفته شد. نتایج ارزیابی در 7 ناحیه مطالعاتی نشان از خطای RMSE متوسط 68/0 متر در استخراج مدل رقومی زمین و متوسط 85/4 % در شناسایی عوارض غیرزمینی داشت.
تحلیل مورفولوژیکی مجرای رودخانه زرینه رود با استفاده از مدل رزگن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
101 - 122
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مورفولوژیِ مجرایِ رودخانه زرینه رود با استفاده از مدل ژئومورفولوژیکی رزگن بررسی می شود. این پژوهش متکی بر نقشه های توپوگرافی مقیاس 1:2000 و کارهای میدانی است. زرینه رود در بازه های بالادست سد نوروزلو عمدتاً از نوع C رزگن است. این رودخانه از پایین دست شهر محمودآباد تا پایاب سد انحرافی نوروزلو به نمونه ای مشخص از رودخانه های نوع C4 با بستر گراولی و مورفولوژی حوضچه- خیزآب تبدیل می شود. بازه های نوع D، به صورت محلی، در مقاطعی دیده می شوند که فرسایش پذیری شدید مواد کناره و کنترل محدود پوشش گیاهی بستری عریض با نسبت های عرض به عمق بالا و پشته های نقطه ای فعال داخل مجرا به وجود آورده اند. بازه های نوع G و F در امتداد سد نوروزلو تا شهر میاندوآب در نتیجه دخالت های انسانی به صورت برداشت بی رویه شن و ماسه و گودافتادگی بستر رودخانه به وجود آمده اند. این روند، به صورت منقطع، در امتداد پایین دست ادامه می یابد و رودخانه به بازه ای در حال گذار از نوع C به نوع F تبدیل می شود. زرینه رود در بازه انتهایی به رودخانه های نوع E تبدیل می شود. دخالت های نسبتاً کمِ عامل انسانی و دشت سیلابیِ هموار و توسعه یافته باعث افزایش نسبتِ گودشدگی شده است. همچنین، چسبندگی بالای مواد کناره به مقادیر پایین نسبت عرض به عمق منجر شده است.
بررسی نقش عوامل مؤثر بر پیچان رودشدن و تغییرات رودخانه دالکی با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره ۲۹ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
165 - 176
حوزه های تخصصی:
تغییرات هیدرولوژیک طبیعت به تدریج موجب تغییر موقعیت و مورفولوژی رودخانه ها می شود. یکی از این تغییرات، پیچان رود شدن رودخانه هاست. فرایندهای متفاوت حاکم بر پدیده پیچان رود شدن به ویژگی های زمین شناسی، خاک شناسی، مورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، هیدرولیکی، پوشش گیاهی و اقلیمی، فیزیوگرافی و بسیاری از عوامل شناخته شده یا ناشناخته دیگر بستگی دارد. رودخانه دالکی از رودخانه های جاری در استان فارس و بوشهر است. این رودخانه، رودخانه ای همیشگی به طول ۲۲۵ کیلومتر و شیب متوسط آن ۸درصد است؛ بنابراین با توجه به ویژگی های منحصربه فرد رودخانه دالکی و فراوانی پیچان رودهای تشکیل شده در طول مسیر آن با بهره گیری از تکنیک سنجش از دور و GIS و تصاویر ماهواره ای در بازه 38ساله و ابزارهای فیزیکی پژوهش شامل نقشه های توپوگرافی 50000 و 250000، نقشه های زمین شناسی، خاک شناسی، نقشه شیب و ارتفاع حوضه، DEM منطقه، تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده های MSS و OLI در مرحله نخست در نرم افزار Arc GIS این نقشه ها تهیه شد؛ سپس با بهره گیری از نقشه های به دست آمده تمام عوامل مؤثر بر پیچان رود شدن رودخانه دالکی بررسی و درنهایت با تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از مراحل پیش، بیشترین جابه جایی رودخانه شناسایی شد؛ نتایج نشان می دهد شیب و جنس سازندها، مهم ترین عوامل تغییرات و پیچان رود شدن رودخانه دالکی است؛ به طوری که افزایش و کاهش شیب و جنس سازندها، طبقه بندی کرونولوژیک - تاریخی این رودخانه را به سه قسمت رودخانه جوان، بالغ و مسن تقسیم می کند. در این رودخانه در بازه زمانی 38ساله تعداد پیچان رودها بیشتر شده و جابه جایی مسیر رودخانه نسبت به قبل بسیار افزایش یافته است.