فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
558 - 577
حوزههای تخصصی:
خوانش شعر از منظر نشانه- معناشناسی و با بهره گیری از مفاهیم زیباشناختی هنر شعری، در روشن کردن لایه های پنهان و معنای نامکشوف شعر به خواننده کمک می کند. گاه معنا در شعر، دنیایی ناشناخته است و هسته معنا، ماتریسی ساختاری در شعر پدید می آورد و معنای شعر از تعامل خواننده، الگوی دریافت معنا و فرایند خواندن شعر، ساخته می شود. ماتریس ممکن است یک واژه خاص باشد و یا یک جمله را دربر گیرد و هر شعر با چند روایت خاص به صورت تداعی های قراردادی با ماتریس خود در پیوند باشد که به این روایت ها، هیپوگرام می گویند؛ هیپوگرام ها وظیفه وحدت بخشی به شعر را برعهده دارند. در این پژوهش با نگاهی زیباشناختی به تحلیل نشانه- معنا شناسی شعرِ «جاده آن سوی پل» احمد شاملو برپایه الگوی نشانه شناسی مایکل ریفاتر می پردازیم؛ سه منظومه اصلی این شعر یعنی «شاعر»، «دِه» و «بی تحرّکی و ایستایی جامعه» سبب روشن شدن معنا می شود و دیگر عناصر شعری، معنابن «مرا دیگر انگیزه سفر نیست» را تبیین می کند. شاعر در این شعر، در جامعه گرفتار شده است و برای رهایی از این جامعه همه جوانب را می سنجد امّا در میانه راه احساس می کند تمامی اشیاء و اطرافش را، ایستایی و سکون فرا گرفته است؛ شاعر چاره ای برای رهایی از این سکون نمی یابد و او را به معبد تنهایی خود فرامی خواند. یکی از دستاوردهای این پژوهش این است که مایکل ریفاتر از رویکرد نشانه شناسی به کشف لایه های پنهان متن می پردازد و ازاین رو، رویکرد او را می توان در چارچوبِ نشانه- معناشناسی جای داد. به طور کلی می توان بیان کرد که عناصر به کار رفته در این شعر سبب پیدایش سه منظومه حضور دارند و در مجموعه نخست، شش ترکیب، در مجموعه دوم، ده ترکیب و در مجموعه سوم، 9 ترکیب به ترتیب هسته را تشریح و همین امر، راهی درست برای رسیدن به درک عمیق و دریافت پیام و رمزگان نهفته در شعر ایجاد کرده است.اهداف پژوهش:بررسی زیباشناسی ساختاری معنا در شعر.حلّ معمای معنا در شعر شاملو.سؤالات پژوهش:با توجّه به الگوی مایکل ریفاتر، چگونه می توان به تحلیل زیباشناختی و نشانه شناختی شعر احمد شاملو پرداخت؟رویکرد نشانه- معناشناسیِ مایکل ریفاتر، چه کاربردی در کشف لایه های پنهان شعر معاصردارد؟
رابطه پدیدارشناختی بدن و فضا در تئاترهای بدن محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۹)
25 - 54
حوزههای تخصصی:
بدن بازیگر به عنوان عنصر قالب و بستر اصلی فرایند خلق رویدادها به شمار می رود شاخه های مختلف تئاتر معاصر خصوصاً رویکردهای متنوع تئاترهای بدن محور، پرفورمنس آرت، بادی آرت، هنر محیطی و هنر تعاملی به کار می رود و فضاسازی و درک مفهوم فضا و شیوه ارتباط بازیگران با فضای پدیداری تمرین یکی از مهم ترین پارامتر های این شیوه های اجرایی به شمار می رود؛ برای پرداختن به سویه های پنهان مانده مفهوم فضا با توجه به اهمیت روزافزون رویکردهای میان رشته ای، می توان از پدیدارشناسی به مثابه رویکردی روش شناختی برای فهم فضا و مواجه بازیگران با فضای پدیداری در تئاترهای بدن محور بهره جست. مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی می توان مواجه محض و بدون پیش فرض قبلی بازیگران با روند تمرین ها برای درک فضای زیسته تمرین را تبیین کرد. این مقاله با روش پدیدارشناسی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی، درصدد پاسخ به این سؤال است که پدیدارشناسی چگونه رابطه بازیگران با فضا در تئاتر های بدن محور را صورت بندی می کند؟ مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی مواجه بازیگر با فضا در تئاتر های بدن محور کیفیت های فضایی و ادراک بدنمند بازیگران را به شکل خاص و ویژه ای با یکدیگر درهم تنیده توصیف می کند. به بیان دیگر نمی توان رویدادها به دست آمده در فرایند تمرین را در محیطی جدا از جهان پیرامونی اجراگران و مکان تمرین موردبررسی قرارداد. درنتیجه تجربه زیسته اجراگران خارج از حیطه اختیار و فهم خردمند آنها متناسب با درک بدنمند اجراگران و احساسات چندگانه و چندوجهی آنها در نسبت با فضای پدیداری و اتمسفر شکل گرفته پیرامون آنها در محیط تمرین مورد توجه قرار می گیرد.
تبیین شاخص های مطلوب برای طراحی شهرهای اسلامی با تاکید بر فرهنگ اسلامی (مورد مطالعه: شهر جدید سهند)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز،شهرها به عنوان مرکزهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نقش حیاتی دارند. با افزایش جمعیت شهری، طراحی شهرها باید با ارزش ها و اصول فرهنگی جامعه سازگار باشد. شهرهای اسلامی نیازمند طراحی و ساختاری است که با اصول و ارزش های اسلامی هماهنگ باشد، اما هماهنگی طراحی شهری با ارزش های اسلامی چالش های خاصی را برای معماران و شهرسازان ایجاد می کند. در این پژوهش، به بررسی و تبیین شاخص های مطلوب برای طراحی شهرهای اسلامی با تأکید بر فرهنگ اسلامی پرداخته شده است. با تحلیل و ارزیابی شاخص های فرهنگی، اجتماعی، محیطی و اقتصادی شهر جدید سهند، چارچوبی عملی برای طراحی شهرهای اسلامی ارائه شده است.
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، تحلیل طراحی شهری با الگوی توده فضای مطلوب در فرهنگ اسلامی در شهر جدید سهند از طریق شناخت معیارهای تأثیرگذار است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی در دسته تحقیقات کاربردی انجام شده است. هدف این مطالعه تدوین چارچوب عملی برای طراحی شهرهای اسلامی با توجه به اصول فرهنگی و ارزش های اسلامی در شهر جدید سهند بوده است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی است. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه از 80 نفر از کارشناسان شهرداری شهر جدید سهند جمع آوری شده اند. روش تاپسیس برای تحلیل داده ها بکار گرفته شده است.
یافته ها و بحث: نتایج نشان می دهد که ساخت خانه ها و کاربری مسکونی براساس الگوی شهر اسلامی، مهم ترین معیار در طراحی شهری با تأکید بر فرهنگ اسلامی است. همچنین، دو متغیر طراحی شهری با «الگوی توده و فضا» و «فرهنگ» اسلامی به طور همزمان در نظر گرفته شده اند که منجر به ارائه پیشنهاداتی با رویکرد تلفیقی کالبدی-فرهنگی منطبق بر ارزش های اسلامی-ایرانی شده است.
نتیجه گیری: معیارهای ارائه شده در این پژوهش، از جمله استفاده از اصول اخلاقی اسلامی در طراحی فضاهای عمومی و ایجاد فضاهای اجتماعی مطلوب، می تواند به ایجاد محیط های شهری مناسب در شهرهای اسلامی کمک کند.
تحلیل معماری داخلی مسجد سنگی تَرک
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
34 - 52
حوزههای تخصصی:
مسجد سنگی ترک، واقع در شهر میانه به دلیل ویژگی های معماری داخلی آن از جمله قرارگیری مقبره درون مسجد، محراب های متعدد و نقش مایه ی نیلوفر که در تعداد زیاد و ابعاد و انحاء گوناگون درون محراب، مقبره و ستون ها کار شده است، فضای داخلی متفاوتی نسبت به دیگر مساجد ایرانی دارد. علاوه بر چیدمان فضایی و عناصر داخلی، آرایه های این مسجد نیز نقش شایان توجهی در شکل گیری ماهیت آن ایفا می کنند. به دیگر سخن در این مسجد آرایه ها عناصری مازاد بر اصل اثر نیستند و نه تنها مایه ی تکمیل بلکه مایه ی تشکیل آن شده اند چرا که در معماری ایرانی زیبنده بودن از همان ابتدا با ساختن همراه بوده است. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش تبیین ماهیت مسجد سنگی ترک با توجه به ویژگی های معماری داخلی آن است. به بیانی دیگر این پژوهش بر آن است تا از طریق تحلیل معماری داخلی مسجد سنگی ترک و آرایه های آن، مفاهیم نهفته در این مسجد را آشکار سازد. به همین دلیل این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، نخست به بررسی تاریخی مسجد سنگی ترک پرداخته و به شکلی جامع آن را توصیف کرده است، سپس معماری داخلی این مسجد را از طریق بررسی چیدمان فضایی، عناصر داخلی و آرایه های آن با رویکردی نمادشناسانه تحلیل کرده است. و در نهایت به این نتیجه رهنمون شده است که این بنا یک مسجد-مدرسه-مقبره است، و هدف بانی یا بانیان از ساخت آن، ایجاد فضا-مکانی برای فرهمندی، فرازروی و تکامل بوده است، چنان که از فضای داخلی، آرایه ها و نقش مایه های آن چنین برمی آید که مقبره ی درون مسجد متعلق به قطب آنان بوده باشد و به نظر می رسد محراب های گوناگون آن مدرس چنان اساتیدی است که موجب فرازروی و تکامل شاگردان خود می شوند و خیر و برکت را برای همگان به ارمغان می آورند.
خوانش انتظام فضایی خانه ی ایرانی به مثابه ارتباط کالبد با الگوی زیستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
35 - 55
حوزههای تخصصی:
تبیین اصول معماری مسکن هوشمند با هدف کاهش بهره گیری از انرژی های تجدید ناپذیر در جهت حفظ محیط زیست
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، افزایش جمعیت کره زمین، گسترش شهرنشینی و توسعه صنعتی، بهره برداری غیراصولی و بی حد از منابع طبیعی به شدت بر محیط زیست تأثیر گذاشته و منجر به بروز آسیب های جدی زیست محیطی شده است که تهدیدی جدی برای حیات آینده بشر و اکوسیستم های طبیعی به شمار می روند. این وضعیت نشان دهنده ضرورت تغییر در رویکرد و نگرش ها در معماری و لزوم حرکت به سوی پایداری شده است. با افزایش چالش های زیست محیطی و نیاز به بهینه سازی مصرف منابع، ساختمان های مسکونی هوشمند به عنوان یک عاملی مهم برای ارتقاء معماری پایدار و حفظ محیط زیست مطرح شده است. این مقاله به بررسی راهکارهای نوین، جهت دستیابی به ساختمان های مسکونی هوشمند می پردازد که می تواند به کاهش مصرف انرژی، بهینه سازی منابع طبیعی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان منجر شود. ازاین رو این پژوهش که از نوع کیفی است، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای به صورت هدفمند و همچنین جست وجوی منابع موجود در این حوزه اعم از مقالات، کتب و غیره نتایج مهمی حاصل گردیده است. نتایج پژوهش گویای آن است امروزه ساختمان های هوشمند، در رسیدن به معماری و توسعه پایدار و در نتیجه حفظ محیط زیست نقش مؤثری را ایفا می کنند، ازاین رو، روش هایی همچون بهره گیری از سیستم های اتوماسیون خانگی، پیاده سازی فناوری اینترنت اشیاء (IOT)، استفاده از انرژی های تجدید پذیر، طراحی فضاهای سبز و باغ های عمودی، توسعه مصالح ساختمانی پایدار، مدیریت هوشمند آب به عنوان برجسته ترین و مهم ترین عوامل که در این حوزه مؤثر می باشند، پیشنهاد می گردد.
مؤلفه های مؤثر بر شادمانی کودکان در فضای معماری: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شادمانی به عنوان یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر، در زندگی اغلب نادیده گرفته شده است و تأمین آن در محیط، یکی از دغدغه های اصلی معماری و شهرسازی معاصر است. زیرا خواسته های شادی افراد با توجه به اقتضای سنی آنان متفاوت است. کودکان عامل پیوند نسل های گذشته و آینده جوامع محسوب می شوند و باید به آن ها در رفع خواسته ها و نیازهایشان اولویت داد. امروزه، شادمانی کودکان به موضوعی میان رشته ای بدل شده و در سطح دنیا تحقیقات متنوعی انجام شده است. چگونگی حصول شادمانی کودک و عوامل مؤثر بر دستیابی به این نیاز در معماری به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ایجاد شادمانی در انسان، امری ضروری است. هدف: بنابراین، هدف اصلی این پژوهش ارزیابی مطالعات و اولویت بندی مؤلفه های شادمانی کودک برای اصول طراحی معماری است. روش تحقیق: این پژوهش کاربردی با استفاده از روش مرور سیستماتیک، با هدف پاسخ به سئوال اصلی پژوهش یعنی"مهم ترین مؤلفه های شادمانی کودکان در فرآیند طراحی مع م اری شامل چه مواردی می شود؟"، به بررسی ۱۸ مقاله منتخب از پایگاه های اطلاعاتی Scopus و Magiran پرداخته است. در این پژوهش، داده های کمی با نرم افزار VOSviewer و داده های کیفی با نرم افزار MAXQDA تحلیل شده اند. یافته ها و نتیجه گیری: تحلیل علم سنجی نشان می دهد ارتباط بین کشورها، مجلات و محققان در این حوزه کم رنگ بوده است و از لحاظ زمانی گسستگی ایجاد شده است. در تحلیل محتوایی با رویکرد استقرائی، م ؤلفه های شادمانی کودکان در چهار بُعد کالبدی، فرهنگی- اجتماعی، کارکردی و اقلیمی پیشنهاد شدند. تحلیل محتوا نشان داد که م نابع فارسی بیشتر بر مؤلفه ف ضای بازی از بُعد ک ارکردی و م نابع لاتین بیشتر بر م ؤلفه رنگ از بُعد کالبدی تأکید داشته اند. درحالی که کمترین توجه به م ؤلفه ها از بُعد اقلیمی شده است. بُعد کارکردی در هر دو منبع فارسی و لاتین، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده به مثابه کلیدی برای درک سه بُع د دیگر برای تحقق شادمانی کودک است. همچنین، انسجام محتوایی قوی بین شاخص های هر بُعد در ساختار سلسله مراتبی مشهود است که در طراحی معماری باید مورد توجه قرار گیرد
تحلیلی بر بحران های میراث فرهنگی افغانستان (چالش ها و اقدامات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۵)
141 - 179
حوزههای تخصصی:
براساس گزارش هایی که از ارگان های مسئول در زمینه میراث فرهنگی در افغانستان، ازجمله وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، مؤسسه باستان شناسی افغانستان، مؤسسه فرهنگی آقاخان، سازمان یونسکو و... ارائه کرده اند در طول این سال ها با به تاراج رفتن و غارت شدن موزه های این کشور، هزاران قطعه از آثار باستانی آن به سرقت رفته و در بازارهای مختلف جهان به فروش رسیده اند. پس از سقوط رژِیم طالبان در دهه 70 م. حضور نیروهای خارجی در دهه 80م. و هجوم سیل آسای ارزش های غربی در قالب دموکراسی با سلاح رسانه، بخش دیگری از میراث فرهنگی این کشور (میراث فرهنگی ناملموس) را هدف قرار داده است. این همه درحالی صورت گرفته است که اسناد بین المللی متعدد در رابطه با میراث فرهنگی به تصویب رسیده و درحال اجرا می باشند. پرسش پژوهش حاضر این است که چگونه بحران های متعدد، میراث فرهنگی افغانستان را تحت تأثیر قرار داده اند و چگونه می توان به مدیریت بهینه این میراث برای حفظ هویت ملی و توسعه پایدار دست یافت؟ هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر بحران های میراث فرهنگی افغانستان می باشد. این پژوهش در طبقه بندی تحقیقات برمبنای هدف، از نوع پژوهش کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادند؛ مدیریت میراث فرهنگی در افغانستان یک فرصت برای تقویت هویت ملی و توسعه پایدار است. با توجه به چالش های موجود، این پژوهش نشان می دهد که مدیریت ضعیف، کمبود آگاهی عمومی و تخصصی، و قبیله گرایی از عوامل اصلی تهدید میراث فرهنگی افغانستان هستند. برای حفاظت مؤثر از این میراث، نیاز به تقویت جامعه مدنی و ملی گرا، به دور از قبیله گرایی و با تمرکز بر آموزش و آگاهی بخشی وجود دارد. این امر نه تنها برای حفظ هویت فرهنگی کشور، بلکه برای ترویج صلح و ثبات نیز حیاتی است. لازم است دولت افغانستان به همراه جامعه جهانی و سازمان های بین المللی، در راستای حفاظت و مدیریت این میراث، گام های مؤثری بردارند.
کاربرد فتوگرامتری برد کوتاه در آسیب نگاری سقف چوبی مرجوئک خانه تاریخی کازرونیان شیراز
حوزههای تخصصی:
بناهای تاریخی ساخته شده در ایران دارای ویژگی های گوناگونی بوده و از آرایه های مختلف در تزئینات این بناها استفاده شده است. یکی از بهترین نمونه این تزئینات سقف های چوبی است که در بناهای تاریخی به خصوص در دوره قاجار در شیراز مورد استفاده قرار گرفته است و دچار آسیب های مختلفی شده اند. هدف از انجام این پژوهش آسیب نگاری دقیق تغییرات اعمال شده در سقف های چوبی موسوم به مرجوئک در خانه کازرونیان شیراز است که با نقاشی تزیین شده اند. سؤال اصلی مطرح شده این است که بهترین شیوه مستندسازی در آسیب نگاری این دسته از آثار کدام است و آیا فتوگرامتری برد کوتاه می تواند در این زمینه مؤثر باشد. روش تحقیق به صورت کاربردی تجربی است که با استفاده از تحقیقات پیمایشی و میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل شده بیان می دارد که استفاده از روش فتوگرامتری یک روش بی خطر بوده که در آسیب نگاری بسیار مؤثر است و می تواند میزان تغییرات ایجاد شده در ساختار اصلی چوب را به نمایش بگذارد. در این روش میزان خمیدگی و تغییر حالت تیرهای چوبی سقف خانه کازرونیان ارزیابی و آنالیز گردید و در ادامه آن بهترین روش جهت استحکام بخشی و بازگرداندن به حالت اولیه اثر انتخاب و مورد استفاده قرار گرفت.
بهینه سازی چند هدفه فرم پارامتریک بنای مسکونی بومی بر پایه آسایش در اقلیم گرم و خشک شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۸۴-۴۷
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه به سهم حدود ۳۵ درصدی مصرف انرژی توسط ساختمان ها، مدیریت مصرف انرژی توجه ویژه ای از سوی معماران خواستار است. فرم بنا یکی از تأثیرگزارترین پارامترها بر میزان مصرف انرژی است و شهر یزد به عنوان نمونه اقلیم گرم و خشک در جهان که دارای تابستان های گرم و طولانی است مورد توجه پژوهش حاضر است. هدف از این پژوهش ارائه راهکاری برای تولید فرم بهینه ساختمان بومی مستقل به عنوان سیاست پایه ای در فاز طراحی مفهومی در شهر یزد است. روش ها: با استفاده از مدل سازی پارامتریک و شبیه سازی انرژی توسط ابزار رایانه ای مناسب، بهینه سازی چندهدفه فرم ساختمان با در نظر گرفتن دو شاخص آسایش حرارتی و آسایش بصری توسط الگوریتم ژنتیک برای اقلیم گرم و خشک شهر یزد انجام گرفت. چند مقدار مساحت زیربنا به عنوان ورودی در نظر گرفته شد و نتایج در قالب چهار نوع فرم کلی مکعب، L، U و O ارائه شد. یافته ها: در این پژوهش گزینه های بهینه مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت و مدلی کلی برای فرم و جهتگیری بهینه ساختمان ارائه شد. نتایج پژوهش نشان داد که بهینه ترین فرم با در نظر گرفتن شاخص آسایش حرارتی به عنوان شاخص دارای اولویت برای تمامی مساحت های مورد بررسی، فرم مکعب مستطیل با فاکتور شکل حدود ۸/۱ و جهتگیری شمالی-جنوبی است. نتیجه گیری: استفاده کردن از فرم و جهتگیری بهینه ساختمان به عنوان سیاست غیر فعال که پایه ای برای سیاست های فعال و غیر فعال دیگر است می تواند تأثیر مناسبی بر ایجاد آسایش و کاهش مصرف انرژی به صورت توأمان داشته باشد.
روایتی از شکل گیری بنای پیربکران در عهد ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
179 - 203
حوزههای تخصصی:
بنای تاریخی پیربکران، به عنوان یکی از نمونه های برجسته مجموعه مزارات شکل گرفته در دوره حکومت ایلخانان است. این بنا را می توان بازتابی از پیچیدگی های فرهنگی، مذهبی و اجتماعی آن دوره دانست. این پژوهش با هدف تبیین عوامل فرهنگی مؤثر در شکل گیری، سیر تکامل و تحولات این بنا، در بستری از تاریخ نگاری فرهنگی انجام شده است. روش تحقیق مبتنی بر رویکرد تاریخ فرهنگی و بر مبنای رویکرد کیفی و روش تاریخی است و داده ها ازطریق منابع مکتوب، مادی، شفاهی و تصویری، به شیوه ای تلفیقی از دور روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا نقش و تأثیر انسان به عنوان مهم ترین عامل در شکل گیری فرهنگ بررسی شده و سپس، با استناد به تقسیم بندی فرهنگ به دو ساحت مادی و غیرمادی، عوامل مؤثر بر شکل گیری و تداوم بنای پیربکران مورد واکاوی قرار گرفته است. در این چارچوب، برخلاف رویکردهای سنتی که عمدتاً به ذهنیت نخبگان جامعه توجه دارند، این تحقیق بر بنیان های فکری و ذهنیت عامه مردم در دوران ایلخانی متمرکز است. یافته ها نشان می دهد که ذهنیت عامه، باورهای دینی و انگاره های مردمی در زمینه و زمانه تاریخی بنا، نقشی تعیین کننده در فرایند شکل گیری، سیر تکامل و تحولات معماری آن داشته اند. این پژوهش، بنای پیربکران را نه صرفاً به عنوان یک اثر معماری، بلکه به مثابه تبلوری از جهان نگری مردم عامه در دوره ایلخانان تحلیل می کند.
Revisiting the concept of contentment with the aim of optimizing space in the architecture (Case study: the contemporary and old architecture of Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۳ - Serial Number ۵۳, Summer ۲۰۲۴
91 - 101
حوزههای تخصصی:
Optimization is a prevalent topic in today's scientific forums, and the field of architecture is no exception. Optimization in architecture aims to optimize available resources and reduce construction costs. What makes it necessary to address this issue in the current situation is the widespread use of inefficient patterns in the design, implementation, or operation of modern buildings, which leads to waste resources. The present study examines architectural samples in Isfahan, referring to the Iranian-Islamic concept of "Ghana'at," which conveys the concept of "satisfaction with less." By extracting instances of contentment in the use of space, the research aims to define effective strategies for optimization in the architectural process. So, this research has been conducted in three steps: Brainstorming sessions to identify instances of optimization in architectural samples, categorization of similar topics to explain effective strategies for optimization using Maxqda software, and finally, prioritization of the solutions based on the opinions of 30 experts in architecture and urban planning who are active in the construction industry in Isfahan through pairwise comparison of criteria. As a result, 15 solutions for optimal use of space in the architectural process were introduced in the form of 5 strategies: "efficiency," "multifunctionality," "environmental friendliness," "self-sufficiency," and "recyclability." The most effective solutions under each strategy were identified as "build as required," dimensional adaptability of architectural spaces," "preventing ground destruction in the construction process," "fixing Unfavorable dimensions and angles with the help of architectural elements," and "developability of the building."
بررسی انتساب زمان و مکان تولید کاشی رومیزی محفوظ در موزه ملی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع تولیدات سفال و کاشی در مواردی با کاربرد های جدید و غیرمعمول برای آن ها همراه می شود. استفاده از قطعات بزرگ کاشی به عنوان صفحه میز را می توان یکی از این موارد برشمرد. کاشی رومیزی هشت گوش محفوظ در موزه ملی کاشان که به دوره قاجار منسوب شده است، مورد توجه پژوهش حاضر قرار دارد. این تحقیق در تلاش است تا با توجه به ویژگی های ظاهری این اثر و اطلاعات تاریخی موجود در خصوص نمونه های مشابه آن از دوره قاجار و هم چنین بررسی تولیدات سفال در یک سده اخیر، اطلاعات مرتبط با این کاشی را با ارائه شواهد و اسناد، کامل تر نماید. پرسش اصلی پژوهش از این قرار است: این کاشی رومیزی در چه زمانی و در کدام شهر تولید شده است؟ در این تحقیق که به روش تاریخی تحلیلی انجام پذیرفته، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. کاشی رومیزی موردمطالعه، از نظر فرم و مضمون شباهتی با نمونه های غالباً مدوّر دوره قاجار ندارد. نمونه های مشابه دورنماسازی مرکزی این اثر در برخی از کاشی های دیواری دوره قاجار دیده می شوند، پالت رنگی و کاربرد شیوه زیرلعابی در این کاشی نیز به آثار قاجاری شباهت دارد و احتمالاً به همین دلیل در دسته آثار این دوره جای گرفته است. تکرار عبارت «صنایع قدیمه» در لچکی های به کار رفته در تزئین این کاشی، کلید تشخیص دوره و مکان تولید آن است. با جست وجوی این رقم در سایر تولیدات کاشی، به نمونه هایی از دوره پهلوی دست یافتیم که جملگی محصول کارگاه کاشی سازی مجموعه صنایع قدیمه بودند. بخشی از کاشی های این کارگاه، به طور سفارشی برای دربار و ادارات دولتی تولید می شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که این کاشی رومیزی ازجمله تولیدات سفال دوره پهلوی در کارگاه کاشی سازی صنایع قدیمه است که به دلیل شباهت ظاهری آن با برخی تولیدات زیرلعابی سفال قاجار، در گروه نادرستی جای گرفته است.
اصل مهدویت در ادیان الهی از دیدگاه ملاصدرا و انعکاس آن در خط نگاره های ظروف فلزی صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
211 - 224
حوزههای تخصصی:
اندیشه مهدویت و ظهور منجی عالم بشریت باور سترگی است که ریشه در اعماق تاریخ دارد. این باور نه تنها در اسلام بلکه ریشه در ادیان و مذاهب قبل از اسلام هم دارد و هرکدام به نوعی بر این باور بوده اند. حتی مکاتب غیرمذهبی و دینی مثل زرتشت، بودایی، هندو و غیره هم به یک منجی و نجات دهنده در آخرالزمان اعتقاد و باور دارند. جریان خروشان این تفکر در بستر ادیان و مذاهب و فرهنگ بشری، انبوهی از آگاهی ها- پیشگویی ها- آرمان ها، افسانه ها و تخیلاتی را فراهم آورده است. اما شیعیان، دیو یاس و ناامیدی را از خویش دور رانده و به عاقبت و سرنوشت روشن بشر خوشبین هستند و آینده جهان را پیروز می دانند، ولی عقیده دارند که احکام و قوانین بشری برای اصلاح و اداره جهان، کافی نیست. بلکه فقط قوانین و دستورات جامع ومتین اسلام را که از منبع وحی و الهام سرچشمه گرفته را برای تامین سعادت بشر صالح می دانند. در این پژوهش، مهدویت در اندیشه ملاصدرا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و از حیث مبانی مهدویت، جایگاه مهدویت، اثبات مهدویت از نظر ملاصدرا و معرفت شناسی و ... حضرت را با روش توصیفی و تحلیلی تبیین شده است. از سوی دیگر با شکل گیری حکمت شیعه مذهب صفوی، باورهای شیعی به شکلی فراگیر در ابعاد مختلف نظام اجتماعی تبلور یافته است. هنرهای این دوره نیز از این اندیشه و انگاره های مذهبی برکنار نمانده است و هنری چون فلزکاری تبدیل به یکی از جلوه گاه های اندیشه مذهبی در این دوره تاریخی شده است.اهداف پژوهش:بررسی اندیشه مهدویت و ظهور منجی در منبع وحی و اندیشه ملاصدرا.بررسی اندیشه های مذهبی در فلزکاری دوره صفویه.سؤالات پژوهش:مهدویت در منبع وحی و اندیشه ملاصدرا چگونه می باشد؟اندیشه های مذهبی چه بازتابی در فلزکاری دوره صفویه دارد؟
هنر و شاخصه های زیبایی شناسی از دیدگاه کانت و نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
290 - 305
حوزههای تخصصی:
کانت و نیچه از فلاسفه صاحب نظر در حوزه زیبایی شناختی هستند. در فلسفه دکارت انسان از آن جهت که سوژه است، اصالت پیدا می کند؛ یعنی مرجع هستی و حقیقت، سوژه می شود؛ پس زیبایی نیز تابع احساس و ادراک انسانی بوده و لذا سوبژکتیو خواهد شد. کانت اصول و مبانی سوبژکتیویسم دکارتی را تحکیم نموده و معنای سوبژکتیویسم دکارتی در ظهور مفاهیم اصلی، در هنر و زیباشناسی کانت تأثیر به سزایی داشته است. کانت با فلسفه استعلایی اش، بنیان گذار رویکرد سوبژکتیو در تجربه امر زیبا و داوری ذوقی است. اهتمام نویسنده این مقاله، بیان سیر تطور در تعریف و مفهوم زیباشناسی (استتیک) و ارتباط آن با علم، فلسفه و هنر در عصر روشنگری است تا افتراق و اشتراک مؤلفه های نظری آن ها را مشخص نماید. این تحقیق با استفاده از ابزار کتابخانه ای و با روش توصیفی - تحلیلی، به تأمل و بازخوانی متون کانت و نیچه و نیز آثار مفسرانشان می پردازد و ریشه زیباشناسی مدرن را در آرای دکارت و مبانی سوبژکتیویستی او می یابد. از نظر کانت زیبایی آن است که لذتی بیافریند، رها از بهره و سود، بی مفهوم و همگانی که غایتی بی هدف باشد، اما نیچه این تعریف کانت از زیبایی را نمی پذیرد، نیچه به طعنه از جدایی انداختن کانت میان زیبایی، با قلمرو فایده، لذت و خوبی، با عنوان «زیبایی فی نفسه» یاد می کند و آن را کلمه ای تو خالی می خواند و می گوید زیبایی مبنی بر نگرش بی غرضانه، یعنی اختگی هنری؛ زیرا از دید نیچه، هنر، انگیزش گر بزرگی در زندگی است. هنر در برابر پوچی زندگی می ایستد.اهداف پژوهش:بررسی تلقی کانت و نیچه از سوبژکتیوبودن امر زیبا.بررسی شاخصه های هنر در اندیشه کانت و نیچه.سؤالات پژوهش:ﻋﻨﺎﺻﺮ زﯾﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ در دیدگاه کانت و نیچه ﮐﺪام اند؟هنر در دیدگاه کانت و نیچه دارای چه مشخصاتی است؟
گونه شناسی ویژگی های کالبدی مجتمع های مسکونی در بازه زمانی 2000 تا 2020 (اقلیم، تناسبات و شرایط محیطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
408 - 434
حوزههای تخصصی:
به دنبال رواج تولید انبوه پس از انقلاب صنعتی و افزایش جمعیت در شهرها و نیاز به فضاهای مسکونی، انبوه سازی در مسکن مور توجه قرار گرفت. بررسی تأثیر خصوصیات اقلیمی بر مسکن می تواند جهت انتخاب نمونه موردی مناسب از دید طراحی اقلیمی راهگشا باشد. هدف از این پژوهش شناخت گونه های مجتمع های مسکونی و معرفی تیپ غالب و بررسی اقلیمی آن هاست. این پژوهش ترکیبی از روش تحلیلی و مقایسه ای و ابزار گردآوری داده ها، کتابخانه ای و مبتنی بر منابع معتبر همچون سایت archdailyو ... می باشد. با بررسی 1448مجتمع های مسکونی ساخته شده در سال های 1960 تا 2020و نمونه گیری تصادفی و سیستم کوکران پس از شناسایی ویژگی های مجتمع مسکونی تعداد نمونه ها به 95 رسید و پنج نوع گونه منفرد، نواری، محیطی و مختلط شناسایی شد. نتایج نشانگر تمایل به ساخت مجموعه های منفرد در اکثر اقلیم ها بیش از دیگر گونه ها و همچنین فراوانی این تیپ در مناطق مرطوب دارای بیشترین اختلاف با دیگر نمونه هاست. همچنین فراوانی نسبت محیط به ارتفاع2 به 1و طول به عرض2 به 1 در ابعاد همه اقلیم ها و تیپ ها دیده می شود و دارای بیشترین فراوانی است.اهداف پژوهش:تعیین تیپولوژی های مختلف مجتمع مسکونی.تعیین تناسبات ابعاد ساختمان برای تیپولوژی های مختلف مجتمع های مسکونی در انواع اقلیم ها.سؤالات پژوهش:انواع تیپولوژی های مختلف مجتمع مسکونی کدامند؟تناسبات ابعاد ساختمان تیپولوژی های مختلف مجتمع های مسکونی به چه صورت هستند؟
مطلوبیت سنجی عوامل موثر بر احساس امنیت در بافت های تاریخی و ارائه راهکارهای مناسب (مطالعه موردی: محله زرتشتیان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی شهرها جزئی از سرمایه ملی و فرهنگی کشور هستند که نه تنها از لحاظ زیباشناختی، تداوم خاطرات جمعی و هویت بخشی به شهرهای ما ارزشمند هستند، بلکه محل سکونت و معیشت میلیون ها نفر محسوب می گردند. با این حال، این بافت ها دارای خصوصیات منفی همچون آشفتگی سیما و منظر، ناامنی، عدم دسترسی مناسب، کمبود تاسیسات و تجهیزات شهری، آشفتگی در ساختار اقتصادی و اجتماعی و فرسودگی کالبدی-سازه ای نیز هستند که منجر به تخلیه جمعیت زیادی از این بافت ها شده است. هدف پژوهش: هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تبیین عوامل موثر بر بهبود امنیت در بافت تاریخی محله زرتشتیان کرمان می باشد. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی به شمار می رود. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با چهار شاخص اصلی و ۲۳ گویه از طریق مرور اسناد معتبر پژوهشی استخراج شده است و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران برابر با ۱۲۰ نفر محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از مطالعات میدانی از روش های آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محله زرتشتیان در شهر کرمان محور مطالعاتی تحقیق حاضر را تشکیل می دهد که بخش مرکزی شهر که همان بافت کهن می باشد در غرب این شهر واقع شده است. یافته ها: نتایجی که از آزمون تی به دست آمد نشان می دهد که بیشترین رضایت عمومی از سوی شهروندان مربوط به مولفه نظارت با میانگین ۵۳/۳ می باشد. همچنین مولفه دسترسی با مجموع میانگین امتیاز ۹۹/۲ (پایین تر از حد متوسط ۳) کم ترین رضایت مندی را به خود اختصاص داده است؛ در دو مولفه دیگر پژوهش یعنی کالبدی - فضایی و اجتماعی - رفتاری نیز رتبه های متوسطی حاصل شده و میانگین این مولفه ها به ترتیب ۰۸/۳ و ۳۵/۳ به دست آمده است. همچنین در این پژوهش، چهار عامل دارای مقادیر ویژه بالاتر از یک استخراج گردید که عامل اول با مقدار ویژه ۸۲۷/۴، به تنهایی ۲۱ درصد از واریانس متغیرها را در بر می گیرد و بیشترین تاثیر را در بین چهار عامل موثر دارد. بعد از آن عامل دوم با مقدار ویژه ۳۶۱/۳ و ۱۵ درصد واریانس، عامل سوم نیز با مقدار ویژه ۶۶۸/۲ و ۱۱ درصد واریانس و عامل چهارم با مقدار ۹۲۳/۱ و ۸ درصد از واریانس کل را تبیین می کند. نتایج: در کل باتوجه به نتایجی که حاصل شد در می یابیم که فضاهای عمومی شهری محله زرتشتیان از امنیت چندان بالایی برخوردار نمی باشد؛ لذا در این پژوهش می توان با ارائه راهکار و پبشنهادهایی، زمینه و بستر لازم را به جهت برقراری و بهبود امنیت در بافت تاریخی محله زرتشتیان فراهم آورد.
در جست وجوی چگونگی «تجسم معنای تعالی» در پیکر و صورت آسمانه های مرتفع معماری ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
15 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری به عنوان یک اثر هنری، می تواند تداعی گر معانی عینی و ذهنی برای انسان باشد و از این طریق ارتباطی عمیق با احساس او برقرار کند. «تعالی» یک معانی عاطفی است که پرداختن به آن در آراء نظریه پردازان معماری غرب دیده می شود و برخی از سفرنامه نویسان نیز از ادراک این معنا در بناهای تاریخی ایران سخن گفته اند. این معنا به ویژه در برخی گنبدخانه ها و میان تالارهای معماری سنتی ایران و در گستره عملکردی از بناهای مقدس مانند مسجد و مقبره تا بناهای روزمره مانند تیمچه و حمام قابل درک است.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش جست وجوی نحوه تجلی معنای تعالی در بناهای معماری ایرانی و ارائه ساختاری است که بتواند برای نحوه پدیداری معنای تعالی، توسط طراحان و دانشجویان استفاده شود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و با روش توصیفی- تحلیلی براساس استدلال منطقی است و تحلیل نمونه های منتخب با رویکرد نقد فرمالیستی صورت گرفته است. نتیجه گیری: معماری حاوی معنای تعالی، فضایی برای تمرکز ذهن خلق می کند و انسان را در درون آن فضا قرار می دهد. در این فضا، کشش روبه بالا، رهاشدن از وزن احساسی ماده و پیوند با امری بیکران به صورت ذهنی تداعی می شود و از این طریق، زمینه برای ادراک تجربه تعالی در انسان مهیا می شود.
ارزیابی پایداری طرح توسعه دانشگاه تهران با ملاحظه معیارهای سیستم رتبه بندی LEED-ND(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
79 - 88
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسئله پایداری در طراحی و توسعه مجموعه های دانشگاهی تبدیل به یکی از مسائل مورد توجه شده است. امروزه دانشگاه ها به دنبال طرح و برنامه هایی هستند که هم به لحاظ زیست محیطی و فیزیکی در زمره طرح های سبز باشند و هم از جهت برنامه های بلندمدت اجتماعی در راستای پایداری گام بردارند. طرح توسعه دانشگاه تهران طی سال های اخیر با تغییرات و چالش های متفاوت مواجه شده و نظرات موافق و مخالف بسیاری را در زمینه مسائل پایداری خصوصاً پایداری اجتماعی به همراه داشته است. لذا بررسی و ارزیابی پایداری این طرح از وجوه مختلف توسط یک سیستم ارزیابی پایداری متناسب با شرایط طرح و محدوده آن حائز اهمیت است.هدف پژوهش: این پژوهش به بررسی و ارزیابی مؤلفه های پایداری به ویژه پایداری اجتماعی در طرح توسعه دانشگاه تهران می پردازد.روش پژوهش: به منظور بررسی پایداری در طرح توسعه از سیستم رتبه بندی LEED-ND استفاده شد. همچنین برای بررسی مؤلفه های مختلف این سیستم رتبه بندی، اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و برداشت های محلی جمع و طی چند دوره کارگاه درس طراحی شهری و انرژی در دانشگاه تهران و سپس مجدداً توسط گروه نویسندگان با استفاده از ضوابط مشخص شده در LEED-ND امتیازدهی و ارزیابی شد. نهایتاً یافته های بخش ها و مؤلفه های مختلف کسب شده از LEED-ND مطابق با نیازها و اولویت های محدوده طرح و در مقایسه با پروژه های موفق دیگر در این زمینه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.نتیجه گیری: طرح توسعه دانشگاه تهران در برخی مؤلفه ها همانند مؤلفه های مرتبط با مکان و دسترسی ها موفق عمل کرده و برخی مؤلفه ها همانند مؤلفه های اجتماعی و زیست محیطی را مورد بی توجهی قرار داده است. همچنین به طور کلی این طرح نتواسته است حداقل امتیاز لازم جهت دریافت گواهینامه LEED-ND را به دست آورد.
تحلیل نقش رخش در ساختار روایت نگاره های هفت خوان رستم با تأکید بر روایتگری (نمونه موردی شاهنامه قرچغای خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
6 - 15
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که روایت شناسی مبحثی بینارشته ای محسوب و د ر زمینه های متنوع استفاد ه می شود ، می توان آن را جهت بررسی آثاری که د ر حیطه هنرهای تجسمی می گنجند نیز به کار گرفت. همان طور که از مطالعه آثار نگارگری مشخص است، نگاره های ایرانی نشان د هند ه ویژگی هایی هستند که تحلیل روایت شناسانه را امکان پذیر می کنند . د ر واقع ارتباط مستحکم نگارگری با متن و به ویژه اد بیات، موجب تحقق هرچه بیشتر این امر می شود . چنین به نظر می آید که اشعار حماسی شاهنامه، نقشی چشمگیر د ر پد ید آمد ن نگاره های ایرانی ایفا کرد ه اند و این اثر د ر طول د وران متفاوت مصور شد ه است. د ر این راستا، پژوهش حاضر با این سؤال روبه رو است که نگارگری ایران تا چه حد براساس سلیقه نگارگر و د رک او از روایت کار شد ه یا سفارش د ربار چه میزان د ر شکل گیری آثار نگارگری مؤثر بود ه است؟ هد ف پژوهش حاضر، مطالعه سیر زایشی معنا د ر نگاره های مرتبط با موضوع هفت خوان رستم د ر شاهنامه از منظر روایتگری و تبیین نقش نگارگر د ر این زمینه است و روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. د ر این پژوهش، د و نگاره با عناوین «خوان اول رستم: سرزنش رخش» و «خوان سوم رستم: کشتن اژد ها با کمک رخش»، از شاهنامه قرچغای خان (وینزور) به عنوان نمونه مورد ی انتخاب شد ه و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گرد آوری و د ر جهت پاسخگویی به پرسش پژوهش ساماند هی شد ه اند . د ر انتها، چنین به نظر می رسد که از قلمرو ظاهری نگاره ها و همچنین تحلیل روایتگری، می توان به سیر زایشی معنا د ست پید ا کرد . به علاوه، می توان به این نکته د ست یافت که د ر نقاشی ایرانی، فرد یت نگارگر نقش پررنگی ایفا نمی کند و نمی توان با قطعیت مشخص کرد که تا چه حد سلیقه نگارگر و یا سفارش سفارش د هند گان د ر شکل گیری آثار د خیل بود ه است.