فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۴۱ تا ۸٬۸۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
۱۳۵-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
معراج پیامبر اسلام (ص) از مهم ترین موضوعات دینی است که بازنمایی آن در نسخ خطی ممالک اسلامی به ویژه در ایران، از اوایل دوره اسلامی حائز اهمیت بوده است. در دوره های تیموری و صفوی، نگارگران بسیاری هنر خود را در این حیطه آزمودند و افراد صاحب نامی همچون کمال الدین بهزاد و سلطان محمد، آثاری فاخر در این زمینه خلق نمودند. در دوره صفوی، به واسطه روابط فرهنگی دربار صفوی و گورکانی، این هنرنمایی به کشور هند انتقال یافته و از آن دوره معراج نگاری در این کشور رواج یافت هدف از این پژوهش، مطالعه سیر تحول بازنمایی نگاره های معراج ایرانی، بعد از ورود به کشور هند از طریق مطالعه عناصر تصویری معراج نگاره های شاخص دو کشور است. پرسش اصلی این مقاله عبارت است از: عناصر تصویری معراج نگاره های گورکانی، چه تأثراتی از معراج نگاره های صفوی پذیرفته و چه تأثیراتی بر معراج نگاری های ایران داشته است؟ این مطالعه از نوع تطبیقی عرضی با برش تاریخی و مبتنی بر رویکرد تأثیر و تأثر است که به شیوه توصیفی - تحلیلی و به استناد منابع کتابخانه ای انجام یافته است. یافته ها بیان گر آن است که عناصر تصویری معراج نگاری های اوایل دوره گورکانی به دلیل نسخه برداری مستقیم از کتب خطی ایران، بسیار متأثر از معراج نگاره های دوره صفوی است و سبک معراج نگاری های سلطان محمد و کمال الدین بهزاد در این آثار مشهود است؛ ولی به تدریج با استقلال نگارگران هند از تعلیمات هنرمندان ایرانی، این عناصر، تحت تأثیر فرهنگ بومی هند، متحول شده اند و در اواخر دوره گورکانی، عناصر تحول یافته معراج نگاره های گورکانی، در برخی معراج نگاره های دیگر کشورهای اسلامی ازجمله ایران نیز ظهور می یابند.
بررسی سیر تحول معراج نگاری عثمانی در قرن های 9-11ه.ق
حوزههای تخصصی:
معراج به عنوان یکی از مهم ترین روایات مذهبی، در تاریخ هنر اسلامی بر اساس رویکردهای تاریخی و فرهنگی متفاوت، تصویرسازی شده است. ازجمله موضوعاتی که در تصویرگری نسخه های ادبی و مذهبی در هنر عثمانی بدان توجه شده است، زندگی پیامبر و حادثه ی معراج ایشان است. نسخه ی اسکندرنامه ی آماسیا مربوط به سال 798ه.ق ازجمله نسخه های اولیه ای است که دارای صحنه ی معراج است. از نسخه های دیگری که بعد از اسکندر نامه ی آماسیا، در فاصله ی قرن های 11-9 ه.ق تصویرسازی شده و دارای صحنه ی معراج پیامبر می باشند، می توان به نسخه های اسکندرنامه ی احمدی به تاریخ 843-854 ه.ق، زبده التواریخ به سال991ه.ق و سیرالنبی به تاریخ 1003ه.ق اشاره کرد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، در راستای بررسی سیر تحول تصویرسازی پیامبر و معراج نگاری در هنر عثمانی، به معرفی معراج نگاری این سه نسخه متأخر پرداخته و سیر تحول نگاره های معراج و نشانه های بصری آن، در این نسخه ها را موردبررسی و تحلیل قرار می دهد. بررسی نتایج حاصله نشان می دهد که نگارگری عثمانی واجد عناصر مشترک تصویری در تمام معراجیه ها است. بااین حال در برخی نگاره ها، عناصر بصری و نشانه های خاصی نیز تصویر شده که این عناصر گاه از احادیث و قرآن نشات گرفته و گاه برخاسته از سنت تصویرسازی دینی در کشورهای اسلامی همسایه، ازجمله ایران، است.
بررسی جلوه های بصری و محتوایی حکایت شیخ صنعان در هنرهای تصویری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
75 - 100
حوزههای تخصصی:
از میان انواع ادبی داستان ها به واسطه خیال پردازی، توصیفات شاعرانه و محتوای خود همواره محرک قدرت خیال و حس زیباجویی هنرمندان بوده اند. هنرمند با مطالعه، تشخیص و ارزیابی ظرفیت هنری و قابلیت محتوایی این آثار به اقتباس از آنان دست می یازد. در این مقاله به روش توصیفی– تحلیلی با تکیه بر حکایت شیخ صنعان عطار به بررسی و تطبیق جلوه های بصری و محتوایی آن در آثار هنری پرداخته شده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی داستان شیخ صنعان در حوزه هنر تصویری (دوره قاجار) نشان دهد که هنرمندان در اقتباس از این داستان بیش از همه به صحنه مربوط به اوج آن توجه داشته اند و فارغ از شرح آغاز و انجام داستان به مصور ساختن صحنه اصلی پرداخته اند. نتایج نشان می دهند، هنرمند با توجه به ذهن تصویرساز و با التفات به مضمون داستان و با هدف القای پیام، از صحنه مربوط به اوج داستان بیش از همه بهره گرفته و در بازآفرینی بصری از ویژگی های تصویرسازی عصر خود بهره گرفته است.
یادداشت فنی: سرمایه های اجتماعی در حفاظت شهری شهر تاریخی نراق
حوزههای تخصصی:
کاربست نظریه نوشهرگرایی در شهرسازی: موافقان و مخالفان
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
101 - 117
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه اخیر نوشهرگرایی به عنوان موضوعی بحث برانگیز در مقابل الگوهای سنتی و رایج شهرسازی تبدیل شده است و به عنوان یک جنبش پیشرو در پاسخ به شکست شهرها و حومه ها در اواسط قرن بیستم توسعه یافت. نوشهرگرایان، همانند حامیان باغ شهرها و پیش از آن ها مدرنیست ها، کار خود را با امید بسیار به برطرف کردن نیاز های اقشار آسیب پذیر و بازگرداندن زیبایی و شخصیت به شهرها آغاز کردند. در این راستا این پژوهش درپی پاسخ به این سؤالات می باشد که نوشهرگرایی تا چه حد توانسته به برنامه ریزی یک اجتماع خوب منجر شود؟ چگونه نوشهرگرایی نظریه مرتبط با خود را توسعه داده و به درک ما از این نظریه کمک می کند؟ در این پژوهش با روش تحلیل محتوا به بررسی دیدگاه ها و ایده های مختلف درزمینه نوشهرگرایی و شکل گیری آن از نظریه تا کاربست و انتقادات وارد بر آن پرداخته می شود و درنهایت در رابطه با معایب و مزایای اجرای آن در ایران بحث می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد اگرچه نوشهرگرایان خواستار تغییر وضعیت پیرامون خود بودند و تصور شهرهایی بدون حومه را در سر داشتند، اما در عمل هنوز نتوانسته اند اصول ارزشی ای را که این نظریه هنجاری بر آن پایبند بود به گونه ای مناسب در ساخت جوامع خوب به کاربندند و منتقدان آن ها می گویند نوشهرگراها به جای نجات شهرها، درنهایت در خدمت منافع فرآیند توسعه در آمدند و انتخاب هایی که فرم های نوشهری پیشنهاد می کنند بیش از آن که مرتبط با خواست مردم باشند، به فکر تولید و پایداری فعالیت های اقتصادی در بازار فروش هستند. طراحان نوشهرگرا به منظور رعایت تنوع شهری از گوناگونی اشکال طرفداری می کنند، اما تاب تحمل دیدگاه های مخالف درباره ی شکل و ویژگی محیط های شهری را ندارند و رویکرد نوشهرگرایی مشارکت دموکراتیک را در تضاد با تصمیم های تخصصی طراحان واجد شرایطی قرار می دهد که اصول فرمی اجتماع خوب را می دانند. از نظر آن ها دموکراسی ممکن است کیفیت طراحی شهری را تقلیل دهد.
مروری بر توصیف ویژگی الیاف کاغذهای دوره سلجوقی و تیموری و بهره گیری از روش ها و ابزارهای دستگاهی در شناسایی الیاف آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
67 - 76
حوزههای تخصصی:
نسخ خطی دوره سلجوقی و تیموری، از نفیس ترین آثار کتاب آرایی و نسخه پردازی محسوب می شوند و بسیاری از محققان به توصیف کاغذهای اولیه در نسخه پردازی ایرانی- اسلامی پرداخته اند. نتایج حاصل از مطالعات تاریخی نشان می دهد کاغذهای دست ساز دوره سلجوقی و تیموری، کاغذهایی به نام سمرقندی، بغدادی و خراسانی بوده اند و عموماً شامل گیاهان غیرچوبی می شوند. در این میان، الیاف گیاهی کتان، کنف و شاهدانه بیشتر استفاده شده اند. با این حال، اطلاعات دقیقی درباره ساختار این کاغذها وجود ندارد. هدف اصلی در این پژوهش، گردآوری اطلاعات در زمینه نحوه شناسایی الیاف در کاغذهای تاریخی دوره سلجوقی و تیموری است تا با انطباق بر روش های تجربی کیفی، کمی و دستگاهی، شناخت این کاغذها میسر شود. براساس نتایج، روش های بسیاری علاوه بر کاربرد معرف های شیمیایی که روشی کیفی است، وجود دارد؛ به طوری که با استفاده از میکروسکوپ های الکترونی، بررسی سطحی الیاف در کاغذها امکان پذیر شده است و ویژگی هایی همچون تاب و اندازه الیاف، برجستگی ها و خطوط متقاطع آنان را آشکار می نماید. همچنین استفاده از میکروسکوپ پلاریزان نه تنها با تغییرات رنگی بر سطحِ الیاف، آنها را متمایز می کند، بلکه وجود اگزالات کلسیم در الیاف را تصدیق می کند و نقش مؤثری در شناسایی الیاف کاغذهای تاریخی اولیه دارد.
مفهوم خلوت و چگونگی تحقق آن در زیست-جهان خانه ایرانی مطالعه تطبیقی آن در خانه ایرانی ماقبل مدرن و خانه مدرن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلوت به معنای فرآیندی که طی آن انسان به تنظیم حوزه رابطه خود با دیگران و تجربه خویشت ننگری نائل می شود بیش از هر مکان دیگری در "" خانه "" مجالِ بروز می یابد. این مقوله و تحقق پذیری آن در زیست-جهانِ خانه در این مقاله مورد بررسی و چالش قرار م یگیرد. این پرسش مطرح است که آیا شناسایی و ترسیم مدل های متعدد از نیاز انسان به خلوت، به تأمین همه جانبه آن در محیط خانه ایرانی - به خصوص در دوره معاصر - منتهی شده است؟ هدف تحقیق ارزیابی نحوه و میزان تأمین خلوت در خانه پیشامدرن و مدرن ایرانی برای بازشناسی الگوی تحقق آن در هر یک از این خانه هاست. این تحقیق با رویکردی کیفی و بر اساس روش تفسیری- تاریخی، تحقق طیف خلوت را در دو گروه خانه های پیشامدرن و مدرن ایرانی مورد ارزیابی قرار داده است. فرضیه محوری این تحقیق آن است که عدم توجه به ماهیت طیف گونه خلوت در طراحی فضاهای زیستی و به خصوص "" خانه "" ، سبب شده است تا در بسیاری از موارد این فضاها با عطف به تنها یک وجه از این مفهوم سامان یابند. "" خلوت فردی "" و "" خلوت جمعی "" در دو سوی طیف خلوت و دو وجه هم تراز از یک ماهی تاند و ضروری است توأمان برای تحقق خلوت بهینه مورد توجه قرار گیرند. اولوی تبخشی به هر یک از این سطوح یا نادیده گرفتن هر کدام، می تواند به آسیب های روانی یا اجتماعی بیانجامد و فضای خانه را به محیطی ناکارآمد در تأمین نیازهای ساکنان تبدیل کند. بر اساس نتایج حاصله، در بسیاری از موارد برخورد تک بعدی و یک جانبه با ماهیت طیف گونه خلوت در هر یک از این دو گروه خانه ها، به حذف بخشی از قلمروها منجر شده است. همین امر سبب شده است تا هویت فردی و هویت جمعی ساکنان خانه، هر کدام در یک گروه از این خان هها مجالِ بیشتری برای بروز بیابند؛ لذا جهت تأمین همه جانبه نیازها و ایجاد تعادل میان این دو، توجه همه جانبه به طیف خلوت و اهتمام به تحقق همه وجوه آن، م یتواند به عنوان رویکرد فراگیر مورد توجه قرار گیرد.
مطالعه ستون و سرستون های مقرنس کاری چوبی مسجد ملامعزالدین مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
۳۳-۱۹
حوزههای تخصصی:
به کارگیری تزئینات چوبی، همواره جایگاه ویژه ای در معماری سنتی و بومی ایرانی داشته است. از پرکاربردترین آنها، تکنیک مقرنس سازی است که اغلب به شکل سرستون بر روی تیر و ستون های چوبی به کار گرفته شده است. به لحاظ محدودیت های ذاتی چوب، این نوع از آرایه ها بیشتر در فضاهای داخلی بناها دیده می شود. مسجد تاریخی ملامعزالدین در شهر مراغه، از جمله بناهایی است که در آن سرستون های مقرنس کاری به عنوان اصلی ترین آرایه ی چوبی بنا است. بنا بر آنچه بیان گردید هدف از انجام این پژوهش، علاوه بر شناسایی و معرفی، بررسی نحوه ساخت و دسته بندی فرمی سرستون های مقرنس کاری چوبی مسجد معزالدین، است. مطابق هدف فوق، می توان این پرسش ها را مطرح نمود: تنوع در سرستون های چوبی مسجد ملامعزالدین مراغه از لحاظ شکل و اجرا چگونه است؟ چه دلایلی برای این تنوع قابل فرض است؟ جهت رسیدن به هدف مذکور، با مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای، جمع آوری اطلاعات و تصاویر شروع گردید. در ادامه با روش توصیفی - تحلیلی، اهداف فوق موردبحث و بررسی قرارگرفته و تحلیل ها در قالب جدول، به همراه تصاویر خطی ارائه شده است. پس از مطالعه سرستون های مسجد ملامعزالدین مراغه مشخص گردید که روش ساخت تمامی 36 سرستون مقرنس کاری چوبی موجود در شبستان بزرگ، از نوع مقرنس های روی هم رفته و 6 سرستون شبستان کوچک، از نوع لانه زنبوری است. اگرچه روش ساخت اغلب این سرستون ها تقریباً یکی است اما از این بین، 18 گونه شکلی متفاوت از یکدیگر را شاهد هستیم؛ یعنی بیش از 40 درصد نمونه ها به جهت فرم از همدیگر ناهمگونی دارند. به نظر می رسد کشیدگی و بلند بودن خارج از عرف طول مقرنس ها، این فرصت را در اختیار سازنده قرار داده تا بتواند این اشکال متنوع را به وجود آورد و نتیجتاً منتهی به منحصربه فرد گشتن این سرستون ها بشود.
توسعه کالبدی مناسب زمین و محیط های روستایی ایران با تأکید بر تولید پایدار غذا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۶۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
توانایی تولید غذا و امنیت غذایی یکی از شرایط خودکفایی است و موضوعی استراتژیک در هر جامعه و کشوری تلقی می گردد. روستا مهمترین و اولین مرجع تولید کننده غذا در ایران بوده که بافت و کالبد آن متأثر از تولید غذا، طراحی و توسعه پیدا کرده است. این نقش مهم در طرح های توسعه کنونی روستاها مورد بی توجهی قرار گرفته است. طرح های توسعه کنونی، ملهم از الگوهای شهری هستند که برمبنای الگوهای شهرسازی مدرن و وارد شده از غرب توسعه یافته اند. این طرح ها با از بین بردن بافت روستایی، هویت معماری و تضعیف روابط اجتماعی، از نقطه نظر مهمتری موجب تضعیف تولید غذا و نقش تولیدی روستاهای ایران می شود که خود بحرا ن های متعدد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی را در پی خواهد داشت. از این جهت ضروری است الگو و یا اندیشه "مدل-گونه " به منظور برنامه و طرح ریزی برای توسعه آتی روستا پیشنهاد گردد به طوری که موجبات تقویت تولید غذا و نقش تولیدی روستاهای ایران را به شکل مناسبی فراهم کند. اندیشه ها و تئور ی های "مدل-گونه" در چهارچوب شهرسازی سبز با هدف تولید پایدار غذا، خصوصاً در مقیاس شهری و انواع دیگر سکونتگاه های انسانی، راهکارها و پیشنهادهایی را ارایه کرده اند که بافت و برنامه توسعه کالبدی سکونتگاه های انسانی را شکل می دهند. نوشتار حاضر همراه با بررسی ویژگی های کلی بافت روستاهای ایران به نقد و بررسی این اندیشه ها در جهت سنجش قابلیت تطبیق و الهام از آن ها برای توسعه بافت روستاهای ایران اقدام نموده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که اندیشه "شهرسازی دهقانی" اندیشه مناسب تری نسبت به دیگر اندیشه های موجود به منظور الهام و الگوبرداری از آن برای طرح ریزی توسعه کالبدی روستاهای ایران می باشد. از آنجا که این اندیشه بر توسعه کالبدی شهر و انواع سکونتگاه های انسانی بر پایه تولید، مصرف و فروش محصولات کشاورزی و باغی در پیوند با زمین، استوار است، موجب تقویت نقش تولیدی روستاهای ایران خواهد شد. بنیان این مطالعه رویکردی قیاسی و تطبیقی است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای به سرانجام رسیده است.
تحلیلی بر پارامترهای گونه بندی مساجد تاریخی شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
مساجد علاوه بر کارکرد آیینی و جایگاه متعالی زمینی خود، نیازمند فضاسازی مناسب در راستای رفع نیاز کاربر نیز می باشند. به واقع هرچند بهره ی بُعد روحانی وجود انسان در مساجد نمود بیشتری دارد؛ لیکن تامین حداقل های معمارانه برای تسهیل تعالی روحی انسان نیز ضروری به نظر می رسد. می توان حداقل های معمارانه را در چیدمان صحیح عملکردی، فرمی، تزیینی، فیزیکی و ... تعریف نمود و شناخت بهتر نمونه های موفق را با این رویکرد ضروری دانست. مساجد تاریخی شهر تبریز که تمرکز عمده ای در بازار این شهر دارند؛ از مصادیق موفق مساجد در تبریز بشمار می آیند و همچنان پس از گذشت سالیان متمادی از ساخت آن ها مورد استقبال مخاطبان هستند. به نظر می رسد ارزیابی چراییِ این مقوله، در کنار پارامترهای معنایی، معطوف در ساختار آن ها باشد و لذا تحلیل کلی و معمارانه آن ها، امری درخور توجه خواهد بود. یکی از عمده ترین مزایای گونه شناسی بناها، تفهیم نقاط قوت و ضعف معماری نمونه ها است که در همین راستا پژوهش حاضر به روش پیمایشی در بخش میدانی، پس از واکاوی ادبیات گونه شناسی، پارامترهای گونه بندی را با ابزار دلفی استخراج نموده و به شناخت کتابخانه ای و میدانی بیش از 40 نمونه از مساجد تاریخی در شهر تبریز پرداخته است. پس از تحلیل مصداقی نمونه ها به وسیله مشاهده و واکاوی رفتار کاربران، پارامترهای گونه بندی آن ها از منظر عرصه بندی فضای داخل، اندازه فضا، شاکله داخلی، ساختار معماری، تزیینات، مصالح، نورگیری، نحوه و جبهه ورودی و ارتباط با طبیعت جمع بندی می شود. نتیجه نهایی این مطالعه منجر به شناختی جامع و در عین حال مختصر از مساجد تاریخی در شهر تبریز می گردد که می تواند مبنای گونه شناسی آن ها بوده و آغازی مناسب بر ریختار شناسی و الگوبندی مساجد تاریخی در تبریز بشمار آید.
ارائه راهبردهای نورپردازی فضاهای عمومی شهری با استفاده از مدل سوآت و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (مورد پژوهی: خیابان کریم خان زند، شیراز)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
85 - 100
حوزههای تخصصی:
نورپردازی مناسب فضاهای عمومی شهری با استفاده از راهبرد های متنوعی انجام می شود. از اینرو در این نوشتار، با استفاده از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی و موردی و شیوه های تحقیق مصاحبه، مشاهده، مرور متون و اسناد تصویری، راهبرد های نورپردازی خیابان های شهری اولویت بندی شدند تا از این طریق زمینه ارتقا کیفیت فضاهای عمومی در شب فراهم آید. به این منظور خیابان کریم خان زند شیراز به عنوان مورد پژوهی انتخاب شده است. این پژوهش از مدل سوآت جهت شناسایی راهبردهای ارتقا کیفیت نورپردازی خیابان کریم خان زند و از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی جهت اولویت بندی این راهبردها بهره گرفته است. گزاره ها در ماتریس سوآت با استفاده از مصاحبه با گروه نمونه 25 نفره از متخصصان وزن دهی و متخصصان با شیوه نمونه گیری گلوله برفی شناسایی شدند. براساس نتایج حاصل از مصاحبه با متخصصان، به طور کلی 12 عامل داخلی (شامل 7 قوت و 5 ضعف) و 12 عامل خارجی (شامل 7 فرصت و 5 تهدید) شناسایی شد. در میان نقاط قوت، وجود کاربری های فعال و قرارگاه های رفتاری در شب در قسمت اعظمی از خیابان که تأمین کننده روشنایی پیاده رو در فقدان نورپردازی مختص پیاده می باشند، دارای بیشترین امتیاز نهایی است. در میان عوامل خارجی نیز امکان تامین روشنایی لازم در مسیر حرکتی عابرین پیاده جهت افزایش امنیت موثرترین فرصت به شمار می آید. با توجه به مجموع امتیازهای نهایی عوامل داخلی (2.667) و خارجی (2.568)، استراتژی های منتخب، استراتژی های تهاجمی بوده اند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که راهبردهای تأمین روشنایی مناسب در سرتاسر مسیر پیاده و تأکید بیشتر توسط نورپردازی بر تقاطع های مسیر سواره با پیاده؛ فراهم شدن شرایط مناسب برای استفاده از فضا در زمان های مختلف شبانه روز برای اقشار مختلف جامعه؛ و تأکید بر بدنه های شاخص جداره خیابان از طریق نورپردازی مناسب در مقایسه با سایر استراتژی ها در اولویت بالاتری قرار می گیرند.
مطالعه تطبیقی پوشش زنان در سفرنامه ها و نگاره های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
۱۲۳-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
یکی از حوادث تاریخی که در دوره صفویه نمود بیشتری داشت و تأثیر بسیاری بر پوشاک صفویه گذاشت ورود اروپائیان به ایران بود که با نوشتن سفرنامهها ، بخشی از تاریخ مکتوب صفویه را رقم زدند . برای بررسی پوشش زنان صفویه ، علاوه بر سفرنامهها ، از نقاشی ها آن دوران نیز میتوان استفاده کرد. در این مقاله سعی شده با مطالعه تطبیقی به چگونگی انعکاس مطالب و تصاویر پوشش زنان صفویه در سفرنامهها و نگارههای دوره صفویه پرداخته شود . به همین منظور مهم ترین سفرنامههای نوشته شده در دورهصفویهدر مورد پوشش زنان مورد مطالعه قرارگرفته و مطالب آن با نگارههای دورهی صفویه به صورت تطبیقی بررسی شده است ، این مقاله از نوع نظری میباشد و با روش تطبیقی و با بهرهگیری از منابع کتابخانه ای و بررسی مطالب سفرنامه ها و نگاره ها درصدد پاسخگویی به این پرسشها میباشد : به چه صورت پوشش زنان دوره صفویه در سفرنامهها و نگارههای این دوران انعکاس یافته و تا چه حد بر یکدیگر منطبق است؟ برای بررسی پوشش زنان دوره صفویه چرا سفرنامهها به همراه نگارهها باید مورد استفاده قرار گیرد؟ از دلایل استفاده از سفرنامهها به همراه نگارهها ، کمبود تنپوشهای زنان به دلایلی مانند فرسوده شدن ابریشم ها و پنبههای بکار رفته در آن ها ، تغییر و تحول در پوشش زنان به دلیل ورود فرهنگ غربی و غیره میباشد . دستاوردهای پژوهش بیانگر آن است که مطالب سفرنامهها در برخی موارد به دلایلی مانند تغییر و تحول پوشاک صفویه قابل اطمینان نیستند ؛ مثلاً قبای بانوان در تصاویر سفرنامهها تا ساق پای آن ها میرسید ، اما در برخی از نگارهها میبینیم که قبا بسیار کوتاه تر شده و تا بالای زانو رسیده است . چنین اتفاقی در طراحی کفشهای راحتی زنان نیز افتاده است ، به همین دلیل مطالب سفرنامهها به تنهایی برای بررسی پوشش زنان صفویه کافی نیستند ، بلکه در کنار نگارهها میتوانند اسنادی معتبر تلقی شوند.
تبیین سیاست های فرهنگی تاثیرگذار بر بازآفرینی شهری فرهنگ محور (با تاکید بر تجارب بازآفرینی شهری استانبول ترکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
95 - 109
حوزههای تخصصی:
در بیست سال اخیر، سیاست های فرهنگی تأثیرگذار بر برنامه ریزی شهری، نیاز به بازآفرینی مناطق بی رونق شهری و حرکت به سمت فعالیت های خلاق فرهنگی در جهت پیشرفت های اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش به روش کیفی صورت پذیرفته و ابزار جمع آوری اطلاعات، منابع کتابخانه ای و اسناد بوده است. هدف این پژوهش تبیین مولفه های فرهنگی تأثیر گذار بر بازآفرینی شهری فرهنگ محور می باشد که مولفه هایی چون «کاربری های فرهنگی»، «فعالیت های فرهنگی درفضای عمومی شهری»، «ترکیب فعالیت های فرهنگی با طراحی شهری خلاقانه»، «حفاظت میراث فرهنگی» و «گردشگری فرهنگی» را به عنوان معیارهایی کلیدی معرفی نموده و در سه پروژه بازآفرینی شهری در شهر استانبول ترکیه مورد مقایسه و این نتیجه حاصل گردید که بازآفرینی شهری با بهره گیری از صنایع خلاق فرهنگی منجر به احیای اقتصادی مناطق مورد نظر گردیده و همگرایی اقتصاد و فرهنگ تأثیرات بسزایی بر بازآفرینی بناهای تاریخی داشته است.
سرزندگی فضاهای پشتیبان در مراکز نوین تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۰
54 - 67
حوزههای تخصصی:
فضاهای پشتیبان در مجتمع های تجاری (شهربازی، فودکورت و نظایر آن) ابتدا برای رونق بخشی به تجارت در این مراکز ایجاد شده بودند، اما رفته رفته تبدیل به مقاصد مستقیم برای فعالیت های انسانی شده اند. به این معنی که مراجعین بدون آنکه هدف خرید داشته باشند، به منظور گذاران اوقات فراغت، تعاملات اجتماعی و... به مراکز خرید مراجعه می کنند و در حقیقت نوعی فضای عمومی نوین در مراکز تجاری شکل می گیرد. به نظر می رسد دلیل اصلی این تغییر شکل، سرزندگی این فضاهاست. لذا فرضیه اصلی پژوهش عبارت است از اینکه : «فضاهای نوین عمومی پشتیبان شکل گرفته در مراکز تجاری جدید، سرزنده بوده و این سرزندگی باعث تغییر شکل عملکردی این فضاها از فضاهای وابسته به فضاهایی فعال به عنوان فضاهای نیمه عمومی شهری مستقل شده است». هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه هایی که باعث سرزندگی فضاهای پشتیبان مراکز تجاری شده، در قالب یک مدل مفهومی است. روش این پژوهش کیفی و پیمایشی است و در این راستا، در گام اول پس از مطالعات اسنادی و مرور تجارب مرتبط صورت گرفته، مفاهیم مربوطه در قالب ابعاد و متغیرهای سرزندگی استخراج شده اند و در گام دوم، در مرحله مطالعات پیمایشی، پنج نمونه از مجتمع های تجاری که از لحاظ سرزندگی و جذب مخاطب برای گذران اوقات در فضاهای پشتیبان خود (نه مشتری تجاری) موفق بوده اند و همچنین با توجه به تنوع پراکنش جغرافیایی در شهر تهران، انتخاب شده اند. در این مرحله با استفاده از مشاهده و انجام مصاحبه عمیق، برای هر کدام از نمونه های موردی، متغیرهای استخراج شده که باعث سرزندگی فضاهای پشتیبان شده، بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد دو شاخص اصلی برای سرزنده بودن فضاهای شهری پشتیبان تجاری نوین وجود دارد : راحتی و نیمه عمومی بودن فضا. لذا در نهایت مجموعه مؤلفه های مؤثر در قالب یک مدل مفهومی سنجش سرزندگی در فضاهای پشتیبان تجاری نوین، ارایه شده است و با توجه به تحلیل کیفی در مطالعات پیمایشی صورت گرفته، مبنی بر استقلال عملکردی این گونه فضاها از مراکز تجاری نوین، فرضیه پژوهش اثبات شده و به سؤالات پاسخ گفته شده و پیشنهادات مرتبط با ارتقای سرزندگی در این گونه فضاهای عمومی بیان شده اند.
سرمایه اجتماعی زنان و توسعه شهری دراستان همدان
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳
103 - 137
حوزههای تخصصی:
حرکت در مسیر توسعه همه جانبه، الزامات، مقدمات و بسترهای خاص خود را می طلبد. سرمایه اجتماعی بی شک به عنوان عامل تسهیل کننده همکاری و مشارکت، دستیابی به شاخص های توسعه را تسریع می کند. مطالعات چند دهه اخیر نشان می دهد که، سرمایه اجتماعی متغیر مهمی برای تبیین تفاوت های اقتصادی و اجتماعی فضایی است. نگارندگان این پژوهش کار خود را با فرضیه اصلی ارتباط سرمایه اجتماعی و میزان توسعه یافتگی شهرها، آغاز نمودند. جهت آزمون فرضیه، با تکیه بر پژوهش های انجام شده در رابطه با سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان، دو شهرستان برتر و دو شهرستان محروم تر، که به ترتیب عبارت اند از؛ همدان و تویسرکان در سطح بالای توسعه و کبودرآهنگ و فامنین در سطح پایین، گزینش شده اند. کمبود پژوهش های مختص به زنان و شهر و غفلت نسبت به این قشر به عنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه، پژوهشگران را نسبت به تمرکز بر این قشر ترغیب نمود. درواقع این پژوهش باهدف بررسی سنجش میزان سرمایه اجتماعی زنان و ارتباط آن با سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان، انجام پذیرفته است. پژوهش مبتنی بر استراتژی کمی بوده و از نظر روش اسنادی-پیمایشی می باشد . ابزار گردآوری اطلاعات در زمینه سنجش سرمایه اجتماعی زنان، پرسشنامه ای است که سرمایه اجتماعی را در چهار بُعد شبکه روابط و پیوندهای اجتماعی، اعتماد، تعامل اجتماعی و کنش های یاریگرانه مورد سنجش قرار می دهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران درمجموع برابر 384 به دست آمده است. نتایج پژوهش نشانگر همبستگی معنادار و مثبت سرمایه اجتماعی زنان و توسعه شهری است. در این میان همبستگی معنادار و مثبت ابعاد شبکه روابط و پیوندهای اجتماعی و کنش های یاریگرانه با رتبه بندی توسعه شهرها نیز مورد تأیید قرار گرفت. همچنین بین سرمایه اجتماعی زنان و پایگاه اجتماعی، اقتصادی و طبقه ذهنی آنان رابطه معنادار وجود دارد.
امکان سنجی احداث ایستگاه بازیافت پسماند جامد صنعتی در شهرک صنعتی نصیرآباد
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳
167 - 203
حوزههای تخصصی:
مدیریت پسماندهای صنعتی یکی از شیوه های بسیار مناسب برای ایجاد تعامل و پیوند بین صنعت و محیط زیست و کاهش اثرات سوء فعالیت های صنعتی در آن می باشد. چنین مدیریتی با استفاده از روش های مختلفی از جمله «پیشگیری از آلودگی» یا «کمینه سازی پسماندها» در مبداء تولید، «بازیافت» و «استفاده مجدد» قابل اعمال است. تکنیک مورد استفاده برای تعیین امتیاز هر یک از قطعات تکنیک SAW می باشد. برای بی مقیاس سازی لایه ها نیز از روش فازی استفاده شد. در این مرحله 20 قطعه زمین شناسایی شد. در مرحله سوم، امکان استقرار ایستگاه بازیافت پسماند صنعتی در قطعات شناسایی شده براساس 7 معیار و 27 زیر شاخص حقوقی، اجتماعی، مدیریتی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی – عمرانی و زیربنایی با کمک 30 نفر از کارشناسان شهرک صنعتی و شهرستان رباط کریم مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که قطعه شماره 14 با به دست آوردن 73/8 درصد بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. و قطعات شماره 16 و 17 به ترتیب با امتیاز 24/5 و 09/2 در اولویت های بعدی قرار دارند. با توجه به نتایج امکان سنجی مکان های شناسایی شده ایستگاه بازیافت، قطعه زمین شماره ی 14 به عنوان گزینه مکانی برتر پیشنهاد می شود. که دارای ویژگیهایی مانند: الف - در مجاورت شهرک صنعتی نصیرآباد قرار گرفته است. ب - بخش بزرگی از این مکان در مالکیت شهرک صنعتی نصیرآباد می باشد. ج - دارای مسیر دسترسی است.
بررسی کتیبه کاشی های زرین فام مزار حضرت فاطمه معصومه(س) در قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
77 - 88
حوزههای تخصصی:
هنر سفالگری ایران، از دیرباز به عنوان قدیمی ترین نمونه آثار تولیدی، مهم ترین شاخص های فرهنگی، اجتماعی و هنری ایران را بازنمود ساخته است. در این میان، شیوه سفالگری زرین فام، نقطه اوج سفالگری اسلامی در ایران است. در اوج دوران تولید سفالینه های زرین فام در سده هفتم هجری قمری، هنرمندان ایرانی به خصوص خاندان های صنعتگر و هنرمند مانند خاندان طاهر کاشانی، با توسعه روش های ساخت آثار زرین فام به چنان توانایی در این عرصه دست یافتند که این فن را در کتیبه کاشی ها و محراب مهم ترین اماکن مقدس ایران به کار بستند. این مقاله در بستری تاریخی و تطبیقی، به بررسی نمونه های موجود در مزار حضرت فاطمه معصومه(س) و چگونگی رابطه آنها با نمونه های دیگر در ایران پرداخته است. بر این اساس، همکاری خاندان ابی طاهر به صورت خاص «محمد بن ابی طاهر» و «علی بن محمد» و شخص «ابوزید» در تولید این آثار بر اساس رقم های موجود، مشهود است. اهمیت آثار به حدی است که رقم «ابوزید» را در دو کتیبه مجزا می توان مشاهده کرد. همچنین تاریخ 602 ه.ق و رقم بانیان کاشی ها می تواند آنها را قدیمی ترین نمونه کتیبه کاشی های موجود در این سرزمین معرفی کند.
طراحی مدلی برای فقر روستایی و اثر آن بر روی ناپایداری محیط زیست (مطالعه موردی: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۵۹
۱۴۵-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
در میان تمام چالش های موجود در مسیر توسعه پایدار شاید بتوان به صراحت گفت که دو مانع اصلی مطرح است، فقر و تخریب محیط زیست. این دو عامل علاوه بر این که تأثیر منفی بر دستیابی به توسعه پایدار می گذارند، دارای رابطه پیچیده ای هستند و به عنوان بحران جدی کشور را تهدید می کنند. باید توجه داشت که تخریب محیط زیست مسئله ای پیچیده است و سایر زمینه ها مانند فناوری های نوین، آداب و رسوم، برنامه ها و راهبردهای ملی، زمینه های تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و... نیز در این تخریب سهیم اند. لذا وجود تفکری نظام مند که تمام ابعاد مسئله را در بر گیرد و به آن توجه کند ضروری می نماید. تخریب محیط زیست و فقر هر دو از چالش های جهانی هستند که مشترکات بسیاری دارند اما اغلب به طور جداگانه مورد بررسی قرار می گیرند. محیط را نمی توان به حال خود رها کرد. انسان ها نه تنها نسبت به یکدیگر بلکه نسبت به محیط خود مسئولند. اگر به محیط آسیب نرسانیم مدت های طولانی پایدار خواهد بود. از این رو هدف پژوهش حاضر طراحی مدلی است که بتواند قواعد فقر روستایی و ناپایداری محیطی را تبیین کند. روش پژوهش حاضر به صورت پیمایشی می باشد و سعی شده که با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به طراحی مدلی از فقر و ناپایداری محیطی در مناطق روستایی اقدام گردد. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری می باشند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 383 نفر از بین آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که فقر ناشی از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که به طور معنا داری به وجود آورنده فقر روستایی است. از سوی دیگر ناپایداری در روستا در متغیرهای آب، خاک، مرتع و درختان نمود بیشتری دارد. نتیجه پژوهش حاضر علاوه بر تبیین مسئله فقر روستایی و ناپایداری، حاکی از اثر مثبت و معنادار بین این دو متغیر است. فقرای روستایی با بهره برداری بیش از حد از امکانات طبیعی سبب ناپایداری بیشتر آن می شوند و این مسئله در گذر زمان منجر به نابودی منابع می گردد.
بررسی نقش منگوله در بشقاب های دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
۷۲-۵۹
حوزههای تخصصی:
در هنر ساسانی، نقش پادشاهان اغلب، سوار بر اسب و همراه با نمادهای سلطنتی و فر و شکوهِ شاه رایج است. در تصاویر برجای مانده از اسب پادشاهان ساسانی، یک جفت شکل مخروطی، در بعضی موارد دایره شکل (منگوله) در پشت اسب آویزان است. این منگوله ها توسط زنجیری به جل یا پاردم اسب متصل شده است. بسیاری معتقدند این منگوله ها برای تزیین اسب های ساسانی به کار برده می شدند. باتوجه به استفاده مکرر این نقش برای اسب پادشاهان، این فرضیه شکل می گیرد که استفاده از این نقوش در هنر ساسانی، فراتر از تزیین بوده، مفهومی نمادین و سلطنتی در هنر ساسانی داشته است. هدف این پژوهش، شناسایی مفهوم و کاربرد منگوله ها در هنر ساسانی به ویژه نقوش بشقاب هاست. براین اساس، سؤال اصلی پژوهش مطرح می شود که نقش منگوله چه مفهوم و کاربردی در هنر ساسانی و به خصوص در بشقاب های آن دوره داشته است؟ نقوش منگوله ها در چندین اثر بررسی می شود که شامل بشقاب های نقره و طلای ساسانی و سنگ نگاره هاست. در بررسی این تصاویر از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و این نتیجه به دست آمده است که احتمالاً نقوش منگوله ها از نقش گل های گوناگون، به ویژه گل نیلوفرِ دوره ساسانی اقتباس شده و چون گل نیلوفر نمادی از فَر بوده است، منگوله ها نیز نمادی از فر شاهی به شمار می آمده است و در جنگ ها احتمال پیروزی پادشاه بر دشمن خود را افزایش می داده و عنصری برای مشروعیت بخشیدن به قدرت شاهنشاه بوده است.
نقش و تأثیر عناصر طراحی در کیفیت آسایش حرارتی فضاهای باز شهری بررسی موردی: طراحی پیاده راه طمقاچی ها در کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
59 - 80
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی مباحث مرتبط با آسایش حرارتی که از یک سو با اقلیم به عنوان پدیده ای ناپایدار و از سوی دیگر با انسان مرتبط است، در کنار کمبود مبانی مدون در این زمینه موجب دشواری تشخیص و تأمین نیازهای اقلیمی یک سایت مشخص برای طراحان شهری و عدم توجه کافی به این بخش از عوامل سازنده کیفیت در طرح های اجرایی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری عناصر الحاقی نما، سایبان، پوشش و سطوح آب به عنوان پرکاربردترین ابزار طراحی مؤثر بر کیفیت آسایش حرارتی عابرین پیاده در نواحی گرم و خشک تهیه شده است. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. روش این پژوهش بر تحلیل مقایسه ای گزینه های پیشنهادی از طریق کاربرد تکنیک شبیه سازی رایانه ای (نرم افزار ENVI-met) کیفیت آسایش حرارتی در یک معبر نمونه در شهر کاشان استوار است. شاخص مورد استفاده در ارزیابی کیفیت آسایش حرارتی در این پژوهش شاخص PMV به عنوان یکی از جامع ترین روش های تخمین آسایش حرارتی است. در انتها پس از تحلیل وضع موجود معبر سه گزینه طراحی با استفاده از ابزارهای متداول طراحی اقلیمی طراحی شده و میزان تأثیرگذاری هریک از این عناصر با استفاده از مدل سازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. درمجموع نتایج پژوهش تأثیرگذاری قابل توجه ایجاد سایه را نسبت به سایر روش ها در مقیاس اقلیم خرد شهری نشان داده است.