مریم فروغی نیا

مریم فروغی نیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تحلیل شیوه دسته بندی و انتساب فرش ها به جغرافیای بافت کاشان در مطالعات علمی غرب (1901- 1926م)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
 از دغدغه های فرش پژوهان غربی، در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی، تبیین الگوهای شناختیِ فنی و زیباشناختی، برای دسته بندی و انتساب فرش های ایرانی به یک جغرافیای بافت مشخص بوده است و ازآنجاکه داده ها در این دوره، عموماً با اتکا به فرش های موزه ای و روش کتابخانه ای و نه پیمایشی به دست آمده بود، شناختی دقیق از تنوع طرح، نقش و شیوه های بافت و تولید فرش های ایرانی وجود نداشت؛ بنابراین دسته بندی، تاریخ گذاری و انتساب فرش ها به یک حوزه فرش بافی، با معیارهایی گاه نادرست صورت می گرفت. ازجمله حوزه های فرش بافی که در مطالعات غربیان در سال های 1901 1926م به سبب ناآگاهی نادیده گرفته شده یا انتساب ها به آن نادرست بوده، کاشان است. هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل شیوه دسته بندی و انتساب فرش ها به جغرافیای بافت کاشان از 1901 1926م در مطالعات علمی غربی است. نگارندگان کوشیده اند به این پرسش پاسخ دهند که فرش شناسان غربی چه شیوه هایی را برای دسته بندی و انتساب فرش ها به کاشان در این بازه زمانی به کار گرفته اند؟ پژوهش با رویکرد تاریخی و به شیوه تحلیل کیفی با اتکا به داده های کتابخانه ای و اسناد دست اول، با ابزار فیش برداری به انجام رسیده و تقریباً به همه نمونه های در دسترس در بازه زمانی 1901 1926م مراجعه شده است. نتایج نشان می دهد که فقدان الگوهای شناختی از جغرافیای گسترده فرش ایران، سبب شده بود که فرش شناسان در مطالعات اولیه، شناختی دقیق از جغرافیای بافت کاشان نداشته باشند و فرش های نوباف (قاجاری و پهلوی) و عتیقه (صفوی) را که امروزه در انتساب آن ها به کاشان تردیدی وجود ندارد، به دیگر مناطق منتسب کنند. حتی در دسته بندی هایی که نخستین فرش پژوهان از جغرافیای بافت فرش ایران ارائه کرده اند، نام کاشان به عنوان منطقه فرش باف غایب است؛ اما در فاصله سال های 1910 تا 1920، مطالعات و به تبع آن شناخت درباره فرش کاشان گسترش می یابد و با برگزاری نمایشگاه شیکاگو 1926، نام کاشان به عنوان شهری برجسته در جغرافیای فرش ایران که برخی از برجسته ترین فرش های صفوی در آن بافته شده است، تثبیت می شود.
۲.

شایستگی های شغلی مبتنی بر رویکرد صنایع خلاق در آموزش عالی صنایع دستی ایران: رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی آموزش عالی صنایع دستی صنایع خلاق شایستگی های شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۴۳۲
هدف از پژوهش حاضر، بررسی آموزش شایستگی های شغلی متناسب با رویکرد صنایع خلاق در آموزش عالی صنایع دستی ایران بود که با طرح ترکیبی اکتشافی متوالی مدل ابزارسازی انجام گردید. بخش کیفی با رویکرد چند روشی کیفی، به شیوه های تحلیل محتوا و پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. در این بخش، با روش نمونه گیری هدفمند، 17 نمونه از دانش آموختگان این رشته در مصاحبه شرکت کردند و 8 مضمون، استخراج شد. بخش کمی، با روش پیمایشی انجام شد. بعد از تأیید مقیاس نهایی، با نمونه گیری خوشه ای و در دسترس، از دانشجویان سال آخر هر دو مفطع رشته صنایع دستی147 نمونه در ارزیابی شرکت کردند. عملکرد برنامه درسی کارشناسی و کارشناسی ارشد این رشته در آموزش شایستگی های شغلی در همه عناصر استخراج شده، پایین تر از میانگین معیار بود و پیشنهاد می شود در برنامه های آموزش عالی صنایع دستی ایران، واحدهای درسی متناسب با شایستگی های شغلی مورد نیاز به صورت اصولی، برنامه ریزی شود.
۳.

مطالعه تطبیقی نظام آموزش رسمی صنایع دستی ایران و ترکیه با رویکرد "صنایع فرهنگی خلاق"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام آموزش رسمی ایران و ترکیه رشته صنایع دستی صنایع فرهنگی خلاق سوزان لاکمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۰۰
صنایع دستی به دلیل قابلیت های فرهنگی و اقتصادی، در یک دهه اخیر به عنوان یکی از زیرشاخه های صنایع فرهنگی خلاق مطرح است و کشورهایی از قبیل چین، کره جنوبی و انگلیس در این زمینه، برنامه ریزی های دقیقی انجام داده اند. کشور ترکیه که از دیرباز در زمینه صنایع دستی، اشتراکات و تبادلاتی با ایران داشته، از کشورهای پیشروی منطقه در حوزه صنایع فرهنگی خلاق است و مطالعه تحولات نظام آموزش رسمی صنایع دستی آن می تواند در ارتقای آموزش صنایع دستی ایران مورد توجه قرار گیرد؛ لذا این پرسش مطرح است که ویژگی های فعلی ساختار نظام آموزش رسمی صنایع دستی ترکیه و ایران در انطباق با رویکردهای صنایع فرهنگی خلاق، چگونه هستند؟ هدف از این مطالعه، دست یابی به راهکارهایی نوین در ارتقای نظام آموزش صنایع دستی ایران است. این پژوهش، از نوع کیفی است و با روش تطبیقی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی، اهداف، روش ها و برنامه های این دو نظام آموزشی، مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج، بیانگر آن بوده که اهداف و برنامه ریزی های آموزش صنایع دستی ترکیه در مقایسه با ایران، از قابلیت های بیشتری در تناسب با رویکردهای صنایع فرهنگی خلاق، به ویژه از دیدگاه صاحب نظرانی چون "سوزان لاکمن"، برخوردار هستند. توجه به اهداف اقتصادی به موازات اهداف فرهنگی، امکان تحصیل گرایشی، ارائه دروس متناسب در مقاطع مختلف تحصیلی و فراهم نمودن رابطه دانشگاه و نهادهای مرتبط، از جمله تمهیداتی بوده که در نظام آموزش صنایع دستی ترکیه مورد توجه قرار گرفته اند. این تحولات از لحاظ محتوا، تا حدودی در آخرین برنامه ریزی های آموزش متوسطه و به میزان کمتری، در آخرین برنامه کارشناسی ارشد رشته صنایع دستی ایران نیز لحاظ شده و ضروری است که در نگرشی جامع در کل نظام آموزش صنایع دستی ایران، مورد توجه قرار گیرند.
۴.

مطالعه تطبیقی تأثیر و تأثر در ویژگی های تصویری معراج نگاره های صفوی و گورکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معراج نگاره های صفوی و گورکانی عناصر تصویری روابط تأثیر و تأثری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۲۰۳
معراج پیامبر اسلام (ص) از مهم ترین موضوعات دینی است که بازنمایی آن در نسخ خطی ممالک اسلامی به ویژه در ایران، از اوایل دوره اسلامی حائز اهمیت بوده است. در دوره های تیموری و صفوی، نگارگران بسیاری هنر خود را در این حیطه آزمودند و افراد صاحب نامی همچون کمال الدین بهزاد و سلطان محمد، آثاری فاخر در این زمینه خلق نمودند. در دوره صفوی، به واسطه روابط فرهنگی دربار صفوی و گورکانی، این هنرنمایی به کشور هند انتقال یافته و از آن دوره معراج نگاری در این کشور رواج یافت هدف از این پژوهش، مطالعه سیر تحول بازنمایی نگاره های معراج ایرانی، بعد از ورود به کشور هند از طریق مطالعه عناصر تصویری معراج نگاره های شاخص دو کشور است. پرسش اصلی این مقاله عبارت است از: عناصر تصویری معراج نگاره های گورکانی، چه تأثراتی از معراج نگاره های صفوی پذیرفته و چه تأثیراتی بر معراج نگاری های ایران داشته است؟ این مطالعه از نوع تطبیقی عرضی با برش تاریخی و مبتنی بر رویکرد تأثیر و تأثر است که به شیوه توصیفی - تحلیلی و به استناد منابع کتابخانه ای انجام یافته است. یافته ها بیان گر آن است که عناصر تصویری معراج نگاری های اوایل دوره گورکانی به دلیل نسخه برداری مستقیم از کتب خطی ایران، بسیار متأثر از معراج نگاره های دوره صفوی است و سبک معراج نگاری های سلطان محمد و کمال الدین بهزاد در این آثار مشهود است؛ ولی به تدریج با استقلال نگارگران هند از تعلیمات هنرمندان ایرانی، این عناصر، تحت تأثیر فرهنگ بومی هند، متحول شده اند و در اواخر دوره گورکانی، عناصر تحول یافته معراج نگاره های گورکانی، در برخی معراج نگاره های دیگر کشورهای اسلامی ازجمله ایران نیز ظهور می یابند.
۵.

مطالعه تطبیقی ظروف جواهر نشان ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظروف جواهرنشان ایران هند روش ساخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۸۷
هنر جواهرنشانی در ایران و هند پیشینه ای دیرینه دارد. در برخی منابع به ظروف جواهرنشان صفوی اشاره شده ولی متأسفانه نمونه های اندکی از آن دوران باقی مانده است. هم چنین در برخی مستندات به تأثیرپذیری گورکانیان از این هنر در عصر صفوی اشاره شده است. در این مقاله ظروف جواهرنشان دو کشور به ویژه از قرن دهم قمری/ شانزدهم میلادی تا دوران معاصر از لحاظ فرم، جنس، کابرد و شیوه ساخت مورد تطبیق قرار گرفته است. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: رابطه تأثیر و تأثری ایران و هند در ساخت ظروف جواهرنشان چگونه است؟ در این پژوهش بنیادی که با روش توصیفی- تحلیلی انجام یافته و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است، ظروف جواهرنشان شاخص دو کشور بر اساس کاربرد، جنس، تکنیک و نقش، مورد تطبیق قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش حاکی از آنست که علی رغم تأثیرپذیری گورکانیان از ظروف جواهرنشان صفوی، غنای مواد اولیه بومی به تدریج منجر به تفاوت محصولات گورکانی شده و سبک جواهر نشانی گورکانی در دوره قاجار، ظروف جواهرنشان ایرانی را تحت تأثیر قرار می-دهد.
۶.

بررسی تطبیقی نقشه محرابی بر منسوجات سنتی ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منسوجات ایران و هند نقش محراب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای هنر
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
تعداد بازدید : ۴۳۸۷۶ تعداد دانلود : ۱۷۸۵
هم جواری ایران و هند منجر به ایجاد نوعی رابطه بینافرهنگی گردیده که قدمت آن به پیش از اسلام باز می گردد. شباهت بیش از حد نقش محراب بر منسوجات دو کشور که ریشه در باورهای مشترک اعتقادی داشته، در مواردی تشخیص خاستگاه اولیه نقوش محرابی را مشکل می نماید. از این رو ضروری است رابطه تأثیر و تأثری منسوجات محرابی دو کشور، مورد مطالعه قرار گیرد. بر اساس فرض اولیه نقش محرابی از ایران به هند انتقال یافته و متأثر از فرهنگ هند، تغییر یافته است. پرسش های اساسی این پژوهش عبارتند از: رابطه تأثیر و تأثری نقش محراب در منسوجات هند و ایران چگونه است؟ وجوه اشتراک و افتراق این نقوش چیست؟ در این پژوهش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی، ابتدا منسوجات محرابی شاخص، استخراج و دسته بندی شده و خاستگاه آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. سپس ضمن مشخص کردن وجوه اشتراک و افتراق، به تحلیل این نقوش پرداخته شده است. یافته ها ی این پژوهش حاکی از آنست که نقش محراب بیشتر در دوره صفوی به هند انتقال یافته و اگرچه اغلب عناصر ایرانی این طرح ها در منسوجات هندی در سه قرن گذشته حفظ شده، اما به مرور در ترکیب با فرهنگ هند در دوره معاصر، تغییراتی مختصر یافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان