فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۶۱ تا ۸٬۵۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
فصلنامه برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای در مهرماه سال 1399 یکی از برجسته ترین اعضا هیات تحریریه خود را از دست داد که ثلمه ای برای جامعه علمی و بویژه فعالان حوزه شهرسازی کشور بود، لذا بر اساس ادای وظیفه و اخلاق حرفه ای برآن شدیم که مقدمه ای در شماره جاری فصلنامه به این امر اختصاص داده شود تا شاید سهم کوچکی از دین خود را به او تقدیم داریم.
بررسی وضعیت ظرفیت سازی اجتماعی در محلات شهری و رابطه آن با مشارکت در بازآفرینی بافت های فرسوده (نمونه موردی: محله فهادان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
143 - 181
حوزههای تخصصی:
بخش زیادی از فضای شهری در کشورمان، دچار فرسودگی و افت شدید کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شده، که بازآفرینی شهری با تکیه بر مشارکت اجتماعی از راهکارهای رفع این مسئله است و از راهکارهای ارتقای مشارکت نیز ظرفیت سازی در محلات شهری است. در پژوهش توصیفی حاضر، از تحلیل های توصیفی و آزمون T تک نمونه ای برای سنجش میزان مطلوبیت متغیرهای «ظرفیت اجتماعی»، «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» و «کنش مشارکت اجتماعی شهروندان» و از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره برای تعیین میزان و شدت رابطه میان متغیرها استفاده شد. برمبنای یافته ها: از بین مؤلفه های «ظرفیت سازی اجتماعی»، تنها مؤلفه های مشارکت پذیری و تعهد اجتماعی در سطح مطلوب و سایر مؤلفه ها در وضعیت نسبتاً نامطلوب و نامطلوب و تمام مؤلفه های «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» نیز در وضعیت بسیار نامطلوب هستند. شرایط متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی شهری نیز نسبتاً نامطلوب است. سطح تمایل به مشارکت به ترتیب شامل مشارکت فکری، مالی، اجرایی و سپس مشارکت نیروی انسانی است. متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی از همبستگی مطلوبی با متغیر «ظرفیت اجتماعی» و «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» برخوردار است. همچنین، نقش مؤلفه شبکه سازی سازمانی در ارتقای ظرفیت اجتماعی محله فهادان بسیار برجسته است. بنابراین، تقویت فرآیندهای ظرفیت سازی می تواند تقویت مشارکت شهروندان در بازآفرینی محله را به همراه داشته باشد. در پایان، مدل رگرسیونی رابطه میان استرتژی های ظرفیت سازی و ظرفیت اجتماعی در محله فهادان در فرآیند بازآفرینی تدوین و معرفی شد.
خوانش صورتگرایانه عناصر نستعلیق و تشعیر در کتاب آرایی دوران تیموری تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
46 - 61
حوزههای تخصصی:
نستعلیق و تشعیر دو عنصر هم نشین در کتاب آرایی محسوب می شوند. شروع تقریبی این دو هنر در یک برهه تاریخی و کاربرد مکرر آن ها در کنار یکدیگر از عواملی است که پرداختن به این موضوع را ضروری می نماید. هدف این تحقیق شناسایی دقیق فرم نستعلیق و تشعیر در کتاب آرایی ایرانی در فاصله زمانی دوره تیموری تا قاجار است. پرسش های این مقاله عبارت اند از: 1- چه عواملی سبب شکل گیری فرم نستعلیق و تشعیر در کتاب آرایی ایرانی شده است؟ 2- بر اساس رویکرد صورت گرایی نقاط اشتراک و افتراق میان نستعلیق و تشعیر چیست؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکردی به نظریه صورت گرایی این تحقیق بررسی شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. به طور خلاصه نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد الحاق این دو هنر به یکدیگر پس از دوران فترت، سبب نمایش ظواهر تزیینی تیموریان در جهت نمود سرمایه شده و ناشی از ادراک زیباشناسانه حاکمان آن هاست. کاربرد بیش از پیش نستعلیق و تشعیر کنار یکدیگر در دوره صفویه به اوج می رسد و خصوصیات صوری مشترک میان آن ها در مرقعات به تعادلی پایدار تبدیل می شود. همچنین قابلیت تزیینی تشعیر و واژگان نستعلیق در قالب سیاه مشق که از دوره قاجار به صورت مجزا شکل می گیرد از دیگر تشابهات میان آن هاست. تمایزاتی از قبیل قاعده مند بودن نستعلیق در برابر تشعیر و اولویت داشتن وجه روایی نستعلیق دربرابر وجه تزیینی تشعیر در طول ادوار مورد مطالعه همواره مورد توجه بوده است.
ویژگی های بصری در سفالینه های مینایی با تأکید بر نقشمایه ها و ترکیب بندی (616-575 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
۶۹-۵۳
حوزههای تخصصی:
از جمله سفال های با ارزش به یادگار مانده از میانه تمدن اسلامی، ظروف معروف به مینایی می باشند که در سال های 575 تا 616 هجری قمری در میانه تمدن اسلامی در اواخر سلجوقی و دوره خوارزمشاهی در ایران تولید می شدند. نمونه های این گونه سفال ها در یافته های ری، کاشان، ساوه و در تعداد محدودی در شهرهای نیشابور و تبریز یافت شده است که نقوش و جای گیری آن در بستر این سفالینه ها، از نظر روابط بصری و خلاقیت بالای تصویری حائز اهمیت است. حال این سؤال مطرح است که سفال مینایی که سبکی متفاوت از سفالینه های قبل و بعد از خود دارد، چه ویژگی های بصری را از نظر نقش و ترکیب بندی دارا است؟ در نوشتار حاضر سعی بر آن است که این ظروف از منظر نقوش و ترکیب بندی موردواکاوی بصری قرار گیرد که منجر به معرفی، شناخت، دست یابی و کشف الگوهای رایج تناسباتی و ترکیبی و تبیین انواع طبقه بندی در ظروف مینایی خواهد شد. این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و سایت های معتبر علمی شکل گرفته و به شیوه توصیفی_تحلیلی انجام شده است که نتایج حاصل از تحقیق، نشانگر آن است که نقوش سفالینه های مینایی در قالب پنج گروه نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی و نقوش نوشتاری تزیین شده اند و در شش نوع ترکیب بندی شاخص در بستر سفالینه های مینایی سامان یافته اند. روح اصلی این تزیینات اسلامی بیشتر در طرح های هندسی، گیاهی و کتیبه نگاری بازتاب یافته است و طرح های انسانی و حیوانی متأثر و برگرفته از داستان های ادبی و تاریخی هم چون شاهنامه فردوسی است.
تحلیل معنای قالیچۀ تصویری بختیاری با روش آیکونولوژی پانوفسکی
حوزههای تخصصی:
خوانش آثار بصری هنری، به خصوص وقتی اطلاعاتی دربارۀ معنای پنهان آن ها موجود نیست، مسئله ای است که باید به طریقی نظام مند و روش مند در جست وجوی حل آن برآمد. گذر از تصویر به معنا، فرایندی است که همواره و به طور ناخودآگاه در ذهن همۀ مخاطبان آثار هنری با شیوه های کم و بیش متفاوت صورت می گیرد. تعیین نظام مند چنین گذری در زمینۀ خوانش نقادانۀ آثار هنری، به صورت روش های نقد هنری متفاوت خواهد بود. در این پژوهش با کاربست آن روی تصویر یک تخته قالیچۀ بختیاری از منطقۀ هینه گان، که از جمله قالیچه های تصویری برجستۀ ایران است و اطلاعاتی از معنای آن موجود نبود، قابلیتش در رسیدن از تصویر محض به معنا را نشان داد. قالیچه ای که در این پژوهش بررسی شد، دربردارندۀ تصاویری بود که اولا در میان قالیچه های عشایری همتایی از آن مشاهده نشد و در مرتبۀ بعدی، نقوش آن دلالت بر مذهبی بودن مضمون آن داشت، اما ماوقع تصویرشده در قالیچه با هیچ یک از روایات مذهبی هم خوان نبود. پس از مطالعۀ این قالیچه به روش توصیفی تحلیلی و با شیوۀ پانوفسکی، مشخص شد که سه گروه نقش مایه هایی که در نگاه اول هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، با استفاده از روش پانوفسکی و بهره گیری از کوچکترین جزئیات بصریشان می توانند شبکه ای از معانی پنهان متصل به هم را به وجود بیاورند که نشان دهندۀ آن است که هنرمند طراح یا بافندۀ این قالیچه، به صورت ناخودآگاه و با قرار دادن دو بخش خاص از زندگی پیامبر (ص) که از نظر او اهمیت ویژه ای داشته، از نیاز بنیادین انسان برای رسیدن به تکامل از طریق صعود و نزول مداوم سخن به میان آورده است.
مکتب فلزکاری مصر(قاهره) در دوره مملوک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
44 - 62
حوزههای تخصصی:
مکتب فلزکاری مصر و به طور مشخص قاهره، یکی از قطب های تولید آثار فلزی در جهان اسلام ب هویژه در دوران مملوک یها است که توانست در فضای آرام جامعه آن روزگار، آثار کیفی و کمی برجسته ای، هم به لحاظ کاربرد و هم بُعد زیباشناختی تولید و عرضه کند. تعدادی از آثار باقی مانده از این مکتب در موزه های ویکتوریا و آلبرت، مجموعه نوحدالسعید و موزه هنرهای اسلامی قاهره نگهداری م یشوند. یافته های این پژوهش حاکی از تأثیرپذیری و الگوبرداری هنرمندان مصری در فرآیند ساخت، شک لدهی، تزئین و موضوعات تزئین، از آثار موصلی است. در واقع، آثار فلزکاری مصر ضمن حفظ هویت خاص خود، با آثار تولید شده در مکتب فلزکاری موصل، دارای شباهت و ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ است. مطالعه، بررسی، تحلیل و معرفی هشت اثر ساخت مکتب فلزکاری مصر از منظر ف نشناختی و زیباشناختی، هدف این مقاله است. پرسش اصلی و مرتبط با موضوع حاضر این است که آثار فلزی ساخته شده در مکتب فلزکاری مصر شامل چه نوع ویژگی های فنی و زیباشناختی است؟ خلاصه نتایج تحقیق چنین است: همگی آثار یاد شده در روند ساخت، به شیوه قال بگیری و ریخته گری تولید شد هاند. این آثار با استفاده از شیوه ترصیع کاری، تزئین و آراسته شده اند. شیوه تولید و تزئین در مکتب فلزکاری مصر برگرفته از مکتب فلزکاری موصل است. انواع تزیینات انسانی )اسب سواران و شکارچیان(، جانوری )حیوانات و پرندگان(، گیاهی )انواع گل و بوته های انتزاعی(، هندسی )انواع شکل ها( و خط نگار هها )انواع کتیبه های نوشتاری( بر بدنه آثار قاهره به کار رفته است. ضمن این که بیشترین تزیینات، شامل خط نگاره ها و عناصر نوشتاری است. این مقاله از نوع کیفی و روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. ه مچنین شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای است.
تطبیق نشانه شناسانه الگوی معماری ارگ کریم خان با درون مایه های فرهنگ ایلاتی زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
193 - 209
حوزههای تخصصی:
در شکل گیری آثار معماری گذشته، فرهنگ بر مبنای امکانات، نیازها، اعتقادات، بوم و اقلیم در کنار پدیده های محیطی دیگری ازجمله خصوصیات کارکردی، انسانی، جنبه های زیبایی شناسانه، مصالح و سازه، همواره به تناسب موقعیت زمانی-مکانی و عملکرد بنا با نقش ها و ارزش های مختلف اثرگذار بوده است. ازاین رو این تحقیق با به کارگیری نشانه شناسی فرهنگی به عنوان ابزاری در خوانش دلالت های تصریحی و تلویحی موجود در پدیده ها به مثابه نظامی از نشانه های فرهنگی، درصدد رمزگشایی و شناخت مفاهیم و استعاره های معنایی در شیوه سازمان یابی فضا و مفاهیم اصلی شکل دهنده به معماری ارگ کریم خان است. پژوهش حاضر به روش تاریخی-تفسیری و با راهبرد نشانه شناسی فرهنگی، به شناسایی مفاهیم فرهنگی و زمینه های تأثیرپذیری بنا از شیوه زندگی و حکومت خاندان زندیه و تطبیق خصوصیات منحصربه فرد آن با درون مایه های هنر ایلیاتی رسیده است. نتایج نشان می دهد هنر ایلیاتی واجد مراتبی از خلق دنیایی غیر بازنمودی است که در آن واقعیت تصویری پدیده ها مستقل از هر خصلت بازنمودی و بیانگری شکل می گیرد. می توان گفت توجه به این فرآیند (مواردی همچون سادگی؛ بی پیرایگی؛ پیوند با طبیعت؛ سرخوشی و شادابی و آرامش) عدم وجود هرگونه نگاه کارکردی و محافظه کارانه صرف را در محتوای هنر و معماری دوره زندیه تأیید و مشخص می کند که «کارکردگرایی اندیشه ورزانه هنر قومی» پس از درون مایه «طبیعت گرایی» و «ساده سازی حاصل از انتزاع مفاهیم»، به عنوان سومین درون مایه ی مهم هنر قومی در الگوی فضایی و تزئینات ارگ کریم خان تأثیرگذار بوده، که به صورت تنوع گسترده و حضور قوی دیوارنگاره ها با مضمون نقوش انتزاعی و هندسی عناصر طبیعت با فن و اسلوب اجرای مکتب شیراز نمود یافته است.
تصویر، ایماژ (پی انگاره) و ادراک بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی دارای ویژگی بصری و ساده ترین راه انگاشتن است که فرایند دیداری نمودن تصورات را به کار میبندد. ایماژ همچون رسانه ای است که تأثیر و فرایند بازنمایی توانش های عاطفی را بر الگوهای دیداری و فرهنگی تصویرپردازی می کند؛ شاید بهترین و کوتاه ترین تعریف برای ایماژ جهان نگری تصویری و ذهنی است. در این مقاله آنجا که مقصود از ایماژ چیزی فراتر از تصویر محض است، برابرنهاده ی «پی انگاره» انتخاب شده است. براساس داده های تجربی کنش ما در تصور مشابه کنش ما در دیدن چیزها، شامل تصاویر است؛ اما، پرسش این است که، کدام وجه از پی انگاره در تفسیر ناظران در طول تاریخ تغییر می کند و توسط رسانه های خود انتقال می یابد؟ و چه نسبتی میان پی انگاره دریافت شده و حقیقت وجود دارد؟ این مقاله با طرح پژوهشی معناشناختی با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی درباره ی محتوای دیداری مرتبط با تصویر و با شرح بسیاری از واقعیت های برجسته و کلی در کنش های هنری درباره ی بازنمودهای تصویری در پی پاسخ به پرسش های فوق است؛ تحلیل نتایج نشان می دهد که طبیعت بصری محتوای پی انگاره ها از کیفیتی پویا برخوردار است و این کیفیت، ماهیت ذهن ما را آشکار می کند، هم چنانکه چهارچوب و عینیت اثر حاکی از مضمون پویا است که هریک از شیوه های نگریستن متفاوت به جهان است.
ارائه ی مدل مهندسی ارزش به منظور بهینه سازی راهکارهای معماری کاهش آسیب پذیری محوطه ساختمان های اداری حیاتی در مقابل تهدیدات تروریستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
59 - 74
حوزههای تخصصی:
اهمیت و ضرورت عملکردی ساختمان های اداری حیاتی و همچنین تعدد آنها در گستره شهری موجب می گردد تا تهدیدات انسان ساخت نظیر تهدیدات تروریستی برای اینگونه از ساختمان ها محتمل باشد اما همواره یکی از دغدغه های ثابت فعالین صنعت پدافند غیرعامل قابلیت اجرایی و اثر بخشی راهکارهای پدافندی ارایه شده توسط مشاورین بوده است از این رو با دغدغه اجرا پذیر نمودن راهکارهای پدافند غیر عامل و نیز اندازه گیری اثربخشی راهکارها در قبال هزینه پیاده سازی آنها، بهترین روش تلفیق مفاهیم پدافند غیرعامل و مهندسی ارزش است تا با ارایه یک مدل از مهندسی ارزش، رویکردی خلاق، کارکردگرا و سازمان یافته با هدف شناسایی هزینه های غیرضروری و بالا بردن اثربخشی راهکارهای پدافندی ایجاد گردد. لذا در این مقاله سعی شده است راهکارهای کاهش آسیب پذیری در بخش محوطه ساختمانهای اداری حیاتی که یکی از موثرترین بخشهای این دارایی میباشد پرداخته شود در همین راستا سعی شده است پس از مروری بر ادبیات مهندسی ارزش و راهکارهای اجزایی موثر در محوطه ، راهکارهای پیشنهادی براساس اصول مهندسی ارزش اولویت بندی گردد با استفاده از روش SMART در ابتدا معیار های موثر در ارزیابی اولویت بندی راهکارها تعیین گردید و سپس با استفاده از معیارهای تعیین شده راهکارهای پیشنهادی اولویتبندی شد که مهمترین راهکار کنترل ورودی ها و استقرار گیت نگهبانی با ضریب 76 بوده است.
مطالعه ی تطبیقی پلان و گنبد جمعه مسجد اردبیل با پلان ها و گنبدهای مشابه به جهت بررسی ترسیم صحیح منحنی گنبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعه مسجد اردبیل، در طول حیات بیش از هزار ساله ی خود، خسارت های بسیاری را بر اثر عوامل انسانی و طبیعی بر کالبد و محتوای خود دیده است. پی بردن به فرم منحنی گنبد فرو ریخته مسجد در جهت تکمیل خطوط اصلی بنا برای ساخت گنبد جدید در مرمت، امری ضروری است. هم چنین شناخت جایگاه جمعه مسجد به عنوان یکی از مساجد مهم و کهن کشور و نیز بررسی تاثیرپذیری از و تاثیرگذاری بر بناهای مشابه متقدم و متاخر خود، بدون اشراف دقیق بر ویژگی های معماری آن، امکان پذیر نخواهد بود. هدف پژوهش، یافتن منحنی گنبد جمعه مسجد اردبیل با بررسی پلان ها و مقاطع مشابه آن و از نوع بنیادی است. روش تحقیق، تحلیلی – تطبیقی و به صورت داده بنیاد است. ماهیت پژوهش، آمیخته است. گردآوری داده ها از روش میدانی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای بوده است. پس از مقایسه ی تطبیقی 20 بنای مشابه با جمعه مسجد در بازه ی زمانی صد سال قبل تا صد سال بعد از آن، بر اساس متغیرهای مختلفی نظیر نوع پلان، گوشه سازی، تزیینات، شکل ساقه گنبد، نحوه ی نورگیری و نیز تناسبات گنبدخانه، نزدیک ترین بناها به بنای مورد نظر مشخص گشته و منحنی گنبد آنها روی جمعه مسجد شبیه سازی و با شناسایی نوع منحنی و ترسیم دقیق آن، شکل اولیه گنبد ایلخانی جمعه مسجد ترسیم گردید.
فیزیوگنومی یا چهره شناسی و انعکاس آن در نقاشی و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
93 - 102
حوزههای تخصصی:
فیزیوگنومی شیوه ای است که با مشاهده ظاهر و خصوصیات چهره، شخصیت و ویژگی های شخص را بیان می کند. نشانه های درونی را می توان به وسیله فیزیوگنومی از حالت و ویژگی های چهره شناخت. هدف مقاله بررسی ارتباط فیزیوگنومی و ظهور آن در نقاشی و ادبیات است. برای رسیدن به این منظور به تبیین نظری فیزیوگنومی، نویسندگان ادبی و هنرمندان این حوزه پرداخته شده است. بسیاری چهره شناسی را یک نوع از علوم همچون ستاره شناسی می دانند، همانطور که ستاره شناس می تواند سرنوشت دنیا و افراد را از روی ستاره ها پیش بینی نماید؛ چهره شناس نیز می تواند از روی فرم، حالت و خطوط چهره به شخصیت فرد دست یابد. در دوران رنسانس، فیزیوگنومی با ستاره بینی ترکیب شده و با آثار دلاپورتا(فیزیوگنومی انسانی) پیچیده تر و در ادبیات پزشکی ظاهر شده بود. از نتایج تحقیق این است که فیزیوگنومی را باید علم میان رشته ای آمیخته از ریاضیات، هندسه، فلسفه، ستاره شناسی، طالع بینی و هنردانست و به آن نگاه کرد. بیشتر نقاشانی که در این حیطه فعالیت داشتند شیوه کاریکاتور را به کار می بردند که در واقع ریشه در فیزیوگنومی داشت؛ بنابراین کاربرد مفهومی اصطلاح کاریکاتور فیزیوگنومیک برای آن مناسب تر به نظر می رسد. روش تحقیق مقاله توصیفی است.
پیشینه سازه های چوبی با مصادیق مذهبی در روستاهای ایران به منظور توسعه بناهای مذهبی در روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶۳
۱۴۸-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با طرح این سوال که چوب ، چگونه در معماری بناهای مذهبی روستایی ایران استفاده شده در جستجوی آن است که آیا امروزه چوب قابلیت آن را دارد که در توسعه بناهای مذهبی روستایی به کار گرفته شود؟ روش تحقیق، مبتنی بر مشاهدات میدانی و رجوع به مکتوبات است و از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. در جریان بررسی، پیشینه ای غنی از سازه های کاملاً چوبی تا نیمه چوبی در هفت پهنه از هشت پهنه روستایی، در فهرستی بالغ بر هشتاد مصداق شناسایی شد که تعدادی از آن ها به تفصیل، معرفی و تحلیل می شوند. عناصر اصلی سازه های چوبی عبارتند از تیر، ستون ، خرپا، شبکه الیاف چوبی و عناصر فرعی از توفال کوبی، نی یا حصیر. در پوشانه از خار، کاهگل، لته های چوبی، سفال یا ورقه های فلزی استفاده می شود. از نتایج پژوهش آن است که امروزه در توسعه بناهای مذهبی روستاها ، گزینه ساخت با چوب، در تعدادی از پهنه های روستایی امکان پذیر و راهکارهایی برای آن پیش بینی شده است. لذا تلاش برای احیای چنان شیوه ای از ساخت به دلایل زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و رابطه معمارانه چوب با مکان های مذهبی و در نهایت پایداری اجتماعی ضرورت دارد. در این میان موانعی در انتخاب سازه های چوبی وجود دارند که عبارتند از عدم حمایت لازم از سوی مقررات ملی ساختمان برای ساختن با مصالح بومی، عدم اطمینان به دوام چوب در مقابل زلزله، آسیب پذیری سازه های چوبی بومی در حریق، کمبود استادکاران، تصورعدم امکان مقاومت چوب در دهانه های بزرگ و تمایل به نو خواهی افراطی(مسئله فرهنگی) که می بایست از طریق راهکارهایی آن ها را برطرف ساخت.
بررسی تأثیر الگوهای کالبدی نظام استقرار بر اجتماع پذیری فضا در معماری هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۶۸-۵۵
حوزههای تخصصی:
برقراری سطح مناسبی از تعاملات جمعی در محیط های زندگی، به عنوان یکی از مؤلفه های مؤثر بر کیفیت زندگی، متأثر از ویژگی های محیط انسان ساخت می باشد. تعامل اجتماعی با یکدیگر و مشاهده فعالیت های متنوع مردم، با بوجود آوردن زمینه های اجتماعی شدن و اجتماع پذیری به رشد فردی و اجتماعی انسان کمک می کند اما امروزه به دلیل ورود مظاهر نوگرایی به بسیاری از سکونتگاه های انسانی و عدم وجود الگویی مدوّن برای نوسازی و بهسازی، شاهد تغییرات کالبدی در فضاهای باز و از بین رفتن بافت های محلی و به تبع آن کاهش تعاملات اجتماعی هستیم. فقدان ارتباطات اجتماعی علاوه بر تأثیرات مخرب فردی، باعث مشکلات اجتماعی نظیر کاهش حس سرزندگی، افزایش جرم خیزی، کاهش اعتماد اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی و ... می شود. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تدوین الگوهای کالبدی نظام استقرار و چگونگی تأثیر آن ها بر اجتماع پذیری فضا در ساختارهای معماری هورامان تخت می باشد چراکه استفاده از آن ها در برنامه های آتی نوسازی و بهسازی می تواند تأثیرات مثبتی بر میزان تعاملات اجتماعی داشته باشد. بر این اساس روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و نیز مشاهدات میدانی است. بخش نهایی این مقاله نشان می دهد که چگونه نظام استقرار در محیط انسان ساخت اثر معناداری بر ارتقای اجتماع پذیری فضاهای کالبدی دارد و الگوهای این نظام گاه به تنهایی و گاه در ترکیب با یکدیگر می توانند در کمیت و کیفیت اجتماع پذیری فضاهای عمومی در هورامان اثر گذار باشند.
تحلیل شبکه سازمانی مدیریت مشارکتی نوزایی شهری در بافت تاریخی گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶۳
17 - 28
حوزههای تخصصی:
ساختارهای سلسله مراتبی سازمانی و دوری از ویژگی های روابط شبکه ای حاکم بر مدیریت بافت های شهری منجر به عدم همکاری و هماهنگی های سازمانی در حوزه مدیریت چنین بافت هایی شده و متعاقب آن مشکلات زیادی در شکل اقدامات نوسازی و بازآفرینی بافت های شهری رخ داده است. از این سو دولت لزوم مدیریت مشارکتی را با ایجاد ستادهای بازآفرینی شهری در سال های اخیر خاطر نشان کرده است. بافت تاریخی گرگان یکی از بافت های ارزشمند کشور است که همانند دیگر اسلاف خویش، دچار مشکلات عدیده ای بوده که حل آنها نیازمند همکاری های بین سازمانی است. این موضوع در حالی است که سازمان های متعدد با ساختارهای اداری متنوع در این حوزه دخیل هستند. بدین سان این پژوهش در راستای تحلیل ساختار مشارکتی شبکه سازمانی متولی نوزایی بافت تاریخی گرگان صورت گرفته است. هدف اصلی تحقیق، تحلیل شبکه سازمانی مرتبط با مدیریت مشارکتی نوزایی در سطح بافت تاریخی گرگان است. بر این اساس پژوهش به دنبال شناسایی ویژگی های شبکه، تفسیر ساختار مشارکتی و تحلیل بازیگران این عرصه است. بدین سان سؤال اصلی پژوهش این گونه تدوین یافته است : ساختار مشارکتی شبکه سازمانی نوزایی بافت تاریخی گرگان چه ویژگی هایی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، در این تحقیق، از راهبردهای توصیفی تفسیری پژوهش در راستای الگوواره تحقیق عمل گرایی استفاده شده و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه اجتماعی بر مبنای داده های رابطه ای میان سازمانی بهره گرفته می شود. همچنین برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع بوده است که علی رغم تلاش دولت در ایجاد ستاد بازآفرینی و تأثیر آن بر شبکه نوزایی، همچنان شبکه نوزایی بافت تاریخی گرگان تحت تسلط ساختار سلسله مراتبی و بر اساس الگوی حاکمیت مرکزی است که در پژوهش های قبلی نیز بدان اشاره شده است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که نوع رابطه میان سازمانی را می توان از نوع هماهنگی دانست که به علت روابط کوتاه مدت در جهت هماهنگی های سازمانی و اشتراک گذاری اطلاعات صورت می گیرد. با توجه به ویژگی های ساختار مشارکتی شبکه، این پژوهش بازیگران شبکه را در سه گروه، بازیگران فعال، بازیگران بالقوه، و بازیگران بی تفاوت طبقه بندی کرده است.
بررسی الگ وی شهرسازی باغشهر اسلامیه به عنوان الگویی برتر و مقایسه آن با نظریه باغشهر هاوارد
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان سکونت گاه هایی برای رشد و ارتقا بشر تاثیر ویژه ای بر کیفیت زندگی انسان میگذارند. امروزه با توجه به مشکلات عدیده شهرهای کلان و پر جمعیت و مشکلات نبودن امکانات در روستاها، نیاز به طرحی نو در اجرای بافت شهری احساس می شود. برای اثبات برتری الگویی بر الگوی دیگر یکی از راه های ممکن مقایسه مزایا و معایب دو الگو با یکدیگر است. در این مقاله که از روش مشاهده مستقیم و مصاحبه استفاده شده، باتوجه به الگوی باغشهری، نمونه موردی باغشهر اسلامیه که در استان خراسان جنوبی واقع شده است، با طرح باغشهر اِبِنزِر هاوارد انگلیسی مقایسه می شود که نتایج این مقایسه نشان میدهد طرحی همچون باغشهر اسلامیه میتواند از نظر هزینه ها، تاثیرات اقتصادی، فرهنگی و بازخوردهای اجتماعی از الگوی باغشهری هاوارد برتر باشد و می تواند به عنوان الگویی مرجع در زمینه ساخت باغشهر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر بعد تفریحی که در باغشهرها مطرح است، نگاهی اقتصادی نیز میتوان به باغشهر اسلامیه داشت. به علت مثمر بودن باغات، هر کدام از باغات سطح شهر خود موتوری اقتصادی برای شهر هستند که البته نیاز به توجهات ویژه دارند که مورد بررسی قرار می گیرد. در این مقاله به این نتیجه می رسیم که الگوی باغشهری یک الگوی پایدار و محافظ محیط زیست است. و همچنین برتری الگوی ایجاد شده در باغشهر اسلامیه بر الگوی باغشهر هاوارد نیز منتج می شود. که باغشهر اسلامیه می تواند الگویی برتر برای گسترش این نوع باغشهر باشد. از دیگر نتایج مهم این مقاله این است که برای حفظ این الگوی ارزشمند باید تکنولوژی و صنعت وارد باغداری شوند و به سمت هوشمندسازی و گلخانه ای کردن محصولات حرکت کنند و برای ادامه حیات باغات، الگوی کشت منطقه نیز باید به مرور زمان تغییر کند و به الگوی سازگارتر با محیط تبدیل شود.
تحلیل کارایی انرژی در مدل های بافت شهری اقلیم گرم و خشک، نمونه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
۱۲۷-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
از جمله مهم ترین عناصر تأثیرگذار بر مصرف انرژی در بخش ساختمان، می توان به شرایط اجتماعی و اقتصادی، فرهنگ مصرف انرژی، ویژگی های جغرافیایی و اقلیمی شهر، نقش شهر، کارایی سیستم های تأمین و مصرف انرژی و ویژگی های کالبدی فضایی ساختمان ها و بافت های مسکونی اشاره کرد که در این میان فرم شهری، به میزان قابل توجهی امکان کاهش مصرف انرژی را از طریق برنامه ریزی و طراحی فراهم می سازد. رهیافت کارایی انرژی به عنوان یکی از اهرم های تقویت پایداری بوم شناختی، از جمله ابعاد اصلی پنج گانه توسعه پایدار به شمار می آید که با هدف کاهش رشد تقاضای انرژی، تقلیل قابل توجه مصرف سوخت های فسیلی و به دنبال آن، افزایش عرضه انرژی سالم همراه است. لذا با بهره گیری از این رویکرد در فرایند طراحی مجموعه های ساختمانی و بافت های شهری، می توان کمک شایانی به بهبود وضعیت بهره وری انرژی در بخش ساختمان نمود. پژوهش پیشِ رو با ترکیب روش های توصیفی تحلیلی، مطالعات گونه شناختی، ترسیم و شبیه سازی مدل ها، به دنبال تحلیل 8 گونه فرم ساختمانی قالب در دوره های تاریخی شهر اصفهان و 4 الگوی بلوک شهری، از منظر کارایی انرژی است. به این منظور، با استفاده از شبیه سازی، ارتباط مابین متغیرهای تحقیق مشخصه های کالبدی و فضایی فرم شهری (فرم ساختمانی و بلوک شهری) و میزان مصرف انرژی (انرژی مصرفی جهت گرمایش، سرمایش و روشنایی) در هریک از الگوهای پیشنهادی، مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، الگوی بهینه توده گذاری ساختمان های مسکونی به شدت تحت تأثیر عوامل مورفولوژیک همچون همجواری ها، فرم، ابعاد و الگوی ساختمان، الگوی بلوک بندی و نیز ساختار فضایی شبکه ارتباطی است که در این میان، نقش الگوی ساختمان و ساختار شبکه ارتباطی پر رنگ تر است. لذا به کمک شبیه سازی مصرف انرژی، پیش از اجرای طرح و یا در مرحله ارائه گزینه های پیشنهادی، می توان به فرم های بهینه در اجزا (ساختمان های منفرد) و ترکیب های شهری (بافت های مسکونی) دست یافت.
سکونت و پیدایش شهر
حوزههای تخصصی:
سکونت موجب ایجاد تفکر اسکان و در نتیجه آن ساختن شد؛ در اینجاست که واژه بنا کردن و زیستن به واسطه سکونت تعریف می شود. باور به فرآیند شکل گیری و پیدایش شهر بر اساس سکونت یکی از قدیمی ترین تئوری ها و نظریه ها در پیدایش و ظهور شهر است و از آنجا که غایت سکونت جدای از اجتماع و انسان تصور نشده ؛ میل و دلیل برای اثبات آن از نظر اندیشمندان شهری احساس نمی شده است و این خود دلیلی بر کم بودن نظریه های پیرامون سکونت و پیدایش شهر است. مسلما شناخت دلایل پیدایش شهر که سکونت وجه غالب آن است می تواند دیدگاه بهتری از ماهیت شهر در اختیار طراحان قرار دهد. لذا این مقاله با روش توصیفی_تحلیلی می کوشد تا تعریفی دقیق از سکونت ارائه دهد و با بررسی نظریه های مرتبط با پیدایش شهر ، شکل گیری شهر در غالب سکونت را بررسی نماید. آنچه مسلم است؛ شناخت دلایل پیدایش شهر و سکونت می تواند دیدگاه بهتری از ماهیت شهر در اختیار نظریه پردازان، اندیشمندان و طراحان قرار دهد.
مهر تا الله : بررسی جایگاه نور و چگونگی تداوم آن در آیین ها و ادیان ایران زمین، از باستان تا اسلام امروز
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
49 - 54
حوزههای تخصصی:
سیری بر نمود هویتی و تاریخی معماری سنتی شهر اردبیل و نمونه گسست های هویتی در معماری معاصر آن
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل با تاریخ تمدن بیش از هفت هزار ساله شهر نشینی یک از اولین مناطق متمدن کشورمان میتوان نام برده شود این شهر در مسیر این دوران تاریخی پستی و بلندی های زیادی داشته و بارها با موارد تهاجم دشمن و ویرانی مقابله کرده است و حتی در برهه خاصی از تاریخ بعنوان بستر اولیه تولد اولین حکومت ایدوئولوژیک تاریخ ایران یعنی سلسله صفویه بوده است هنرمندان بر خاسته از این خاک بمشابه بیشتر هم میهنان خود همواره در تعالی و رشد روز افزون علم و هنر این خاک و بوم کوشیده اند و دوشا دوش بزرگانی همچون شیخ بهایی در این ورطه قدم نهاده اند در حال حاضر و پس از گذراندن عصری مدرن و متاسفانه بدون برنامه ی مدون جهت حفظ و یا احیاء و حتی خلق هویت های معماری سنتی اردبیل در این شهر ، ادامه روی مسیر بزرگان تاریخ معماری بر عهده علاقه مندان و شاغلین در حیطه معماری میباشد به جرات میتوان عنوان کرد پیشرفت هر جامعه ی منوط به خلقیات روحی و فرهنگی آن جامعه میباشد و رابطه ی مستقیم با هم دارند این همان رابطه ی است که میتوان با خلق اثری هنری خصوصا یک بنای معماری و با ایجاد حس زیبایی پسندانه در جامعه و کمک به حس تعلق مکانی و یا از طریق تزریق رونق اجتماعی و در کنار آن رونق اقتصادی به کمک همان طرز فکر معمارانه در ارتباطات شهری و مکان های جاذب بصری انچام گیرد ، بیان این مسئله گویای نیاز یک جامعه شهری به درک هویت معماری یک شهر و پیروی از آن با در نظر داشتن شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و حتی تکنولوژی روز در راستای قدم برداشتن در مسیر عنوان شده میباشد، در این مقاله سعی شده با جمع بندی در خصوص تاریخ معماری اردبیل و تبین نمود های هویتی معماری اردبیل چه از دیدگاه اجتماعی، مذهبی و اقلیمی سعی بر برآورد راه های حصول این عناوین در گذشته شده و در ادامه با بررسی و مطالعه کتابخانه ی و موردی چندی از بناهای معاصر این شهر از جمله خانه های تاریخی و ثبت شده میراث فرهنگی و بناهای در حال احداث و یا احداث شده تفاوتهای موجود بین این دو کنکاش و در پایان سعی بر ارائه روش های به جهت همیاری با طراحان در راه طراحی هر چه بیشتر معمارانه بناهای معاصر در این شهر انجام گیرد،
مدل کارکرد سطح حرارتی آپارتمان های مدرن در مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
16 - 25
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر تحلیلی قیاسی از دمای سطح حرارتی آپارتمان های مرتفعی که در دوره مدرن در مالزی ساخته شده اند را مورد بحث قرار می دهد. در مالزی، آپارتمان ها به دو دسته به نام های آپارتمان های مرتفع و آپارتمان های متوسط تقسیم می شوند. آپارتمان های مرتفع (Highrise) ساختمان های مسکونی هستند که بیشتر از پنج طبقه داشته و مجهز به آسانسور هستند، درحالی که آپارتمان های متوسط (Midrise) از ۳ تا ۵ طبقه ارتفاع داشته و آسانسور ندارند. نتایج این مطالعه اطلاعات سطح حرارتی نمای برخی آپارتمان های از این قبیل را فراهم می کند. نتایج تحقیق سطح آگاهی پایداری در سبک های معماری و طراحی نما در بافت گرمسیری را افزایش می دهند. این تجزیه و تحلیل سطح حرارتی، آگاهی طراحی معمارانی که ساختمان ها را مطابق با برداشت خود از عوامل اقلیمی طراحی می کنند، افزایش می دهند. ساختمان های مدرنی که اخیراً در مالزی ساخته شده اند، دارای طراحی هندسی پیچیده با طیفی از ساختار سقف ساده تا پیچیده اند که بر شکل هندسی انتزاعی در طراحی ساختمان تأکید دارند. در این مطالعه، دو آپارتمان با طراحی بسیار مدرن به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. محل این آپارتمان ها در شهر پوتراجایا (Putrajaya)، آخرین شهر جدیدی است که به عنوان شهر اداری در مالزی ساخته شده است. اطلاعات سطح حرارتی توسط یک دستگاه حرارتی با نام دوربین مادون قرمز Fluke Ti20 اندازه گیری شده است. این دوربین تصاویر حرارتی نمای آپارتمان را ضبط می کند. تجزیه و تحلیل نشانگر این است که طراحی های نمای هر دو آپارتمان قادر به مهار تابش خورشیدی نیستند، به این علت که دمای سطحی ثبت شده در داده های میدانی، ۳۲.۴ درجه سانتی گراد بالاتر از بیشترین دمای میانگین محیط خارجی در پوتراجایا است. در نتیجه در طراحی آپارتمان های مسکونی مدرن در مالزی، توجه به سایه بان و طراحی منفعل بسیار حائز اهمیت است.