مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
پایداری شهری
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهری، در چند دهه معاصر از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، محیطی و... زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است. مطرح شدن توسعه پایدار، به عنوان شعار اصلی هزاره سوم نیز ناشی از اثرات شهرها بر گستره زیست کره و ابعاد مختلف زندگی انسانی است. بدون شک بحث از پایداری و توسعه پایدار بدون توجه به شهرها و شهرنشینی بی معنی خواهد بود. شهرها به عنوان عامل اصلی ایجادکننده ناپایداری در جهان به شمار می روند و در واقع پایداری شهری و پایداری جهانی هر دو مفهومی واحد هستند. بر این اساس با توجه به پیچیدگی ذاتی شهرها و ابعاد مختلف تاثیرگذاری آنها، شناخت عوامل اصلی و کلیدی در جهت دست یابی به پایداری شهری، ضروری به نظر می رسد. در این نوشتار سعی شده است برخی از شاخص های تعیین کننده در بحث پایداری شهری از دیدگاه نویسندگان ارایه شود.
سنجش پایداری اجتماعی توسعه شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری واژه دهه آخر قرن بیستم است این واژه با تعریف توسعه پایداری توسط گزارش کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه سازمان ملل ( کمیسیون برونتلند) عمومیت پیدا کرده است تعریف گزاش برونتلند شامل سه لایه است توسعه برابری و مساوات و حفاظت از محیط زیست برابری و مساوات لایه ای از توسعه پایدار است که با تکیه بر اصل عدالت اجتماعی یا برابری درون نسلی مفهوم پایداری را وارد پژوهش ها و تحلیل ها در سطوح پایین تر از سازمان فضایی شهرها یعنی مناطق و حوزه های اجتماعی شهری می کند در این مقاله برای ارزیابی و بررسی اصل برابری درون نسلی توسعه پایدار در سطوح پایین سازمان فضایی شهری برخی مشخصه های اجتماعی اقتصادی و زیستی ( مسکن ) مناطق و حوزه های سرشماری نفوس و مسکن سال 1375 شهر قم مورد مقایسه قرار گرفته اند فرض اصلی تحقیق بر آن است که در توسعه شهر قم و ایجاد مناطق و حوزه های جدید بر اساس شاخص های به دست آمده از داده های سرشماری به واسطه تفاوتهای مشهود در میان شاخص ها نابرابری و ناپایداری وجود دارد در این تحقیق برای قابل مقایسه نمودن شاخص های منتخب و رتبه بندی مناطق و حوزه ها از روش شاخص ناموزونی موریس استفاده شده است محدوده مناطق با استفاده از نقشه در مقیاس یک پنجاه هزارم ومحدوده حوزه ها با استفاده از نقشه در مقیاس یک دو هزارم و یک هفده هزارم شهر قم در محیط (ARC/INFO ) به عنوان نقشه مبنا رقومی شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار (ARC view ) ترسیم شده اند محاسبات آماری نز با استفاده از نرم افزار (SPSS ) انجام شده است نتایج مندرج در جداول و نقشه نهایی حکایت از تفاوتهای فضایی مکانی شاخص های منتخب در مناطق و حوزه های شهر قم دارند
پایداری شهری و نگرش های اکولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
توسعة پایدار شهری و برخی عوامل مؤثر بر آن(مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناپایداری توسعة شهری مهمترین چالش هزارة سوم است. هدف اصلی توسعة پایدار تأمین نیازهای اساسی، بهبود سطح زندگی، ادارة بهتر اکوسیستم ها و آیندة امن بیان شده است؛ پایداری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، کالبدی و… مستلزم به کارگیری سیستم مدیریتی کارآمد با قدرت کافی برای رسیدن به اهداف ذکر شده است. سیستم های مدیریتی با ویژگی های انعطاف پذیر، مسؤولیت پذیر، استراتژیک و عدالتمحور مبتنی بر آموزش و اطلاعرسانی راهگشای تنگناهای موجود در شهرهای امروزین است. شهر پایدار با ویژگیهای اقتصادی – اجتماعی مطلوب همچون مسکن مناسب، کاهش فقر، عدالتمحور، با فضاهای سالم، امن، آرام، جذاب و زیبا آراسته شده، آرمانی است که با مدیریتی پویا قابل دسترس خواهد بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است که به بررسی نقش برخی عوامل مخصوصاً مدیریت در پایداری شهری پرداخته است؛ برای این منظور ۸۲ شاخص پایداری شهری در شهر کرمانشاه شناسایی و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی عوامل اصلی مدیریتی تأثیرگذار بر توسعة پایدار شهر کرمانشاه ارزیابی شدند. شاخص های مورد بررسی در ۲۵ شاخص اصلی و در نهایت در ۵ عامل سلامت شهری، سیستم دولتی مطلوب، محیط زیست پایدار، ساختار آموزشی و خرسندی و شادمانی استخراج و نامگذاری شدند که حدود ۵۰۴/۷۴ درصد واریانس را در برداشتهاند. اولین عامل سلامت شهری(با شاخصهایی مانند تحصیلات، بهداشت اجتماعی، ایمنی، انضباط اجتماعی) با ۴/۲۵ درصد واریانس، نقش مهمی در پایداری شهری بر عهده دارد بنابراین، با توجه به زیرشاخص های مهم بارگذاری شده در آن میتواند در دستیابی به توسعة پایدار شهری نقش ویژهای را به عهده داشته باشد و راهکار ضروری در این زمینه تقویت زیرشاخص های مذکور برای دستیابی به توسعة پایدار شهری در شهر کرمانشاه است.
مطالعه تطبیقی الگوی سفرهای دانش آموزی به شیوه پیاده روی در مناطق شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر از تعداد دانش آموزانی که سفرهای خود به مدرسه را به روش پیاده روی و دوچرخه سواری انجام می دهند، کاسته شده، در حالیکه استفاده از روش های فوق مزایای مهمی برای دانش آموزان و سلامت کل اجتماع دارد. ادامه این روند ضمن ایجاد مشکلاتی در حوزه های اجتماعی، باعث افزایش تردد وسایل نقلیه شخصی به خصوص در ساعات اوج صبح بوده و برخلاف معیارهای پایداری شهر است. مبنای نظری تحقیق حاضر، نظریه رشد هوشمند شهری است. فرضیه تحقیق این است که با کاهش مسافت خانه تا مدرسه، افزایش تراکم جمعیتی در سطح منطقه و کاهش سطح برخورداری مناطق شهری، نسبت دانش آموزانی که در سفرهای آموزشی خود شیوه پیاده روی یا دوچرخه سواری را انتخاب می کنند، افزایش می یابد. دراین پژوهش روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است. برای گردآوری اطلاعات اسنادی، با استفاده از روش های کتابخانه ای از اطلاعات موجود در شهرداری مشهد، سازمان حمل و نقل و ترافیک مشهد، سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی، وزارت راه و شهرسازی و سایر نهادهای دخیل استفاده شده و همچنین مطالعات میدانی با استفاده از پرسشنامه جهت تکمیل اطلاعات موجود و تشکیل و تصحیح لایه های اطلاعاتی انجام شده است. جهت تحلیل جغرافیایی نتایج بدست آمده نیز از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد به طور کلی در مناطق شمال، شمال شرق و شرق مشهد (مناطق محروم) تمایل استفاده از شیوه پیاده روی برای انجام سفرهای دانش آموزی بیشتر از نواحی مرکزی و غربی شهر (مناطق برخوردار) می باشد. همچنین در مناطق محروم شهر، طول متوسط مسافت پیاده روی دانش آموزان بیشتر از نواحی برخوردار است. در پایان راهکارهایی برای افزایش سفرهای دانش آموزی به شیوه پیاده روی و دوچرخه سواری ارائه شده است.
تحلیلی بر ارزیابی کیفیت پایداری اجتماعی در نواحی دو و سه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناخت مؤلفه های سازنده و تحلیل سطح پایداری اجتماعی در شهر سبزوار است. روش تحقیق، توصیفی تحلیل است. از روش تحلیل داده های ثانویه و بررسی های پیمایشی در بخش گردآوری داده ها و از روش های علی و همبستگی در بخش تحلیل داده ها استفاده شده است. برای آزمون روایی ابزار سنجش، پس از تدوین آنها مبتنی بر انجام روایی صوری، از سنجش اعتبار محتوایی و برای تحلیل پایایی ابزار سنجش نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از این هستند که در محدوده مطالعه شده، امتیاز شاخص کلی پایداری اجتماعی از عدد میانه نظری (3) پایین تر (85/2) و در وضعیت مناسبی قرار ندارد. بیشترین ناپایداری به ترتیب مربوط به شاخص های مشارکت در امورِ سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی و کمترین ناپایداری در شاخص های احساسِ تعلق مکانی، عدالت فضایی و بهره مندی اقتصادی بوده است. بررسی های این پژوهش،نشان می دهد دو متغیر زمینه ای نوع تصرف واحد مسکونی ( مالک / مستأجر بودن) و مدت اقامت در محله، نقش مهم و شایان توجهی در بهبود پایداری اجتماعی شهرها دارد. استفاده از رگرسیون چند متغیره و ضریب بتا برای شناسایی میزان اهمیت هر یک از شاخص های مطالعه شده، گویای نقش مهم تر شاخص های سرمایه اجتماعی (516/0)، عدالت فضایی (294/0) و احساس تعلق مکانی (192/0) در پایداری اجتماعی محلات شهری است. تحلیل همبستگی میان شاخص سرمایه اجتماعی با دیگر شاخص های سازنده متغیر پنهان پایداری اجتماعی نیز گویای همبستگی معنی دار اکثر شاخص ها با سرمایه اجتماعی است. با توجه به نقش و جایگاه مهم و بی بدیل شاخص سرمایه اجتماعی در میان دیگر شاخص های بررسی شده، به نظر می رسد نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری باید به سمت و سویی حرکت کنند که بتوانند با برنامه ریزی های کالبدی و طراحی فضاهای شهری، زمینه را برای ایجاد و بهبود سرمایه اجتماعی شهروندان فراهم سازند. ایجاد شورایاری در محلات و نواحی شهری، لزوم تدوین برنامه های فرهنگی و اجتماعی محله محور در طول سال، تدوین برنامه های راهبردی برای نواحی شهری با تأکید بر مشارکت شهروندان در تدوین آنها، ایجاد فضاهای کالبدی همانند فرهنگ سرایِ محله به عنوان مکانی برای اجرای برنامه های مختلف و همچنین میعادگاهی برای دیدار شهروندان با یکدیگر، اولویت قائل شدن برای ایجاد پارک های و فضاهای عمومی محله ای و ناحیه ای به عنوان بستر و زمینه ای برای اوقات فراغت شهروندان را می توان از جمله برنامه های مدیریت شهری برای بهبود سرمایه اجتماعی و پایداری اجتماعی شهرها پیشنهاد کرد.
تحلیل پایداری شهر بروجرد در مقایسه با نقاط شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهری، در چند دهه ی معاصر در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، محیطی و ... زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. مطرح شدن توسعه پایدار به عنوان شعار اصلی هزاره سوم نیز ناشی از اثرات شهرها بر گستره ی زیست کره و ابعاد مختلف زندگی انسانی است. در همین راستا، شهر بروجرد به عنوان یکی از شهرهای میانی در غرب کشور، جهت بررسی وجود نماگر های توسعه پایدار در آن مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی نماگر های توسعه پایدار شهری در شهر بروجرد در مقایسه با نقاط شهری کشور می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، به لحاظ هدف شناختی بوده و از نظر ماهیت، تحلیلی- مقایسه ای می باشد ؛ روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. جهت سنجش میزان توسعه، ابتدا مفهوم توسعه پایدار در چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی- کالبدی و 44 نماگر با توجه به اتفاق آرای کارشناسان مشخص گردید، سپس داده های مورد نیاز در دو سطح شهر بروجرد و نقاط شهری کشور گردآوری شده و با استفاده از روش آزمون Sign و به کمک نرم افزار آماری Spss تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین شهر بروجرد و نقاط شهری کشور از نظر نماگر های اجتماعی، نهادی- کالبدی تفاوتی وجود ندارد. اما از نظر نماگر های اقتصادی و زیست- محیطی دارای تفاوت معنادار بوده و وضعیت اقتصادی بدتر و وضعیت زیست محیطی بهتری دارد. از سوی دیگر با در نظر گرفتن مجموع نماگر ها، وضعیت پایداری شهر بروجرد در کل؛ تقریباً همسان با وضعیت پایداری کشور است.
بررسی و تحلیل نقش مهاجرت های روستایی در ایجاد بخش غیر رسمی؛ مطالعه موردی کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان یک سیستم پویا، به طور مداوم در حال تغییر و تحول است. در برهه هایی از تاریخ، جریان هایی به عنوان نقطه عطف، باعث ایجاد تغییرات ناگهانی سریع و غیر منتظره در کالبد و ساختار فضایی شهرها می شوند. در این میان، اصلاحات ارضی نقش اساسی را در رشد سریع شهرها داشت. و باعث مهاجرت های بی رویه روستائیان به شهرها شد. مقاله حاضر، ریشه های اقتصادی این مسأله را براساس بینش های پایداری شهری مورد ارزیابی قرار داده است تا بستر مناسبی برای درک بهتر و ارزشیابی و قضاوت آنها، هنگامی که در زمینه های برنامه ریزی شهری به کار گرفته می شوند، را فراهم کرده باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای است و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر عملیات میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامه های مختلف) و بهره گیری از اسناد و مدارک موجود است. جامعه آماری تحقیق(n) صدهزار نفر است و طبق فرمول کوکران، حجم نمونه (N) به تعداد 390 مورد برآورد گردید. شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای و چند مرحله ای از مناطق ده گانه تبریز است. برای بررسی روایی و پایایی تحقیق از شیوه روایی صوری و محتوایی و روش بازآزمایی پرسشنامه استفاده شد و ضریب پایایی آن معادل 82 درصد به دست آمد. داده های پژوهش حاضر نیز با بهره گیری از روش های آمار توصیفی و استنباطی و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که فقدان سرمایه کافی و تحصیلات مناسب سبب افزایش شاغلان بخش اقتصاد غیر رسمی شهر تبریز شده است و همچنین مهاجرت های روستا-شهری نقش بسزایی در گسترش و ایحاد این بخش از اقتصاد دارند. محل سکونت اکثر شاغلان در بخش غیر رسمی شهر تبریز مناطق حاشیه نشین و فقیر نشین شهر تبریز است.
سنجش عوامل مؤثر در رهاشدگی اراضی شهر ایلام در راستای دستیابی به پایداری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، یکی از معضلاتی که شهر و شهروندان با آن مواجه اند، وجود زمین های رهاشده و بی استفاده در مناطق و محلات مختلف شهری است. این اراضی و فضاهای مسئله دار، رشد افقی شهرها را به دنبال داشته، باعث نا پایداری در ابعاد محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی شده و محیط های شهری را با چالش های جدی مواجه ساخته است. با توجه به اهمیت و نقش حساس زمین در توسعة شهری و پیشبرد اهداف و برنامه های شهر، هدایت و کنترل این اراضی ضرورت دارد. در راستای کنترل و مدیریت اراضی رهاشده، اولین گام شناخت و بررسی عواملی است که در شکل گیری آن ها نقش مؤثر داشته است. لذا، هدف اصلی این مقاله، شناسایی و سنجش عوامل و نیروهای مؤثر در پیدایش اراضی رهاشده و بی استفاده (نمونة موردی: شهر ایلام) است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و نیز رگرسیون چند گانه است. عوامل و نیروهای مؤثر در رهاشدگی اراضی در پنج بعد شامل عوامل و نیروهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، حقوقی- قانونی، سیاسی و محیطی سنجش شده است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که رابطة معناداری بین تمامی شاخص های مورد بررسی و شدت رهاشدگی اراضی درون شهری وجود دارد. از بین این شاخص ها، نیروها و عوامل اقتصادی، بیشترین نقش را در رهاشدگی اراضی درون شهری محدودة مورد مطالعه داشته است. به طور کلی، عواملی همچون مهاجرت های ناشی از جنگ تحمیلی و مهاجرت های روستاییان به شهرها، سیاست های واگذاری زمین و مسکن، پیش بینی های نادرست طرح های شهری، بورس بازی زمین و نقش پررنگ دلالان و زمین خواران در این امر در شکل گیری الگوی پراکندة شهری و رهاشدگی اراضی درون شهری ایلام، تأثیرگذار بوده است.
برساخت معنایی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی کم آبی و خشکسالی زاینده رود (با تأکید بر پایداری شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برساخت معنایی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی کم آبی و خشکسالی زاینده رود با تأکید بر پایداری شهری، از طریق تجربه زیسته ی شهروندان اصفهانی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش مطالعه ی حاضر کیفی، از نوع پدیدارشناسی و نحوه ی نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس بوده است. بر این اساس 32 نفر از شهروندان زن و مرد اصفهانی در محدوده ی سنی 30 تا 65 سال انتخاب شدند و در طول مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته، تجربه ی زیسته ی خود درباره ی کم آبی و خشکسالی زاینده رود را به طور کامل بیان کردند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون و برای تعیین اعتبار یافته ها از معیارهای قابلیت اعتبار، قابلیت اطمینان و مطابقت با عینیت داشتن، استفاده شد. یافته های این پژوهش در قالب 4 مقوله ی فراگیر دسته بندی شد که حاصل استخراج و مفهوم بندی داده ها در 92 مقوله ی پایه، 27 مقوله ی سازمان دهنده و 14 مقوله ی زیر فراگیر است. مقوله های فراگیر به عنوان پیامدهای اجتماعی و فرهنگی کم آبی و خشکسالی زاینده رود با تأکید بر پایداری شهری عبارتند از: سرمایه ی اجتماعی(کاهش مشارکت اجتماعی،...)، سرمایه ی سیاسی(کاهش اعتماد سیاسی، ...)، سرمایه ی اقتصادی(کاهش قیمت زمین های کشاورزی بی آب و کم آب، تغییر در کاشت محصولات، ...) و سرمایه ی فرهنگی(تغییر در ذائقه ی غذایی، ...)، در مجموع یافته ها بیانگر آن است که کم آبی و خشکسالی زاینده رود، سرمایه های(اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) شهروندان و بویژه ساکنان منطقه ی شرق اصفهان(عمدتاً کشاورزان) را تحت تأثیر قرار داده است. در عین حال، شهروندان خشکسالی و کم آبی را دلیل اساسی تخریب تمدن و فرهنگ شهر تاریخی اصفهان قلمداد نموده و سلامت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شهر را در خطر می بینند.
شهر فشرده و توسعه پ ایدار شهری شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، یافتن شواهدی تجربی در خصوص ادعاهای طرفداران شهر فشرده می باشد. محله 5 از ناحیه 5 شهر سبزوار به عنوان عرصه تحقیق و برای بررسی های میدانی انتخاب گردید. روش تحقیق، توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) است. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که در محدوده مورد مطالعه تنها در دو بخشِ احساس تعلق مکانی و دسترسی به خدمات ادعاهای طرفداران اندیشه شهر فشرده مورد تأیید قرار گرفت، اما در مورد بخش هایی چون همبستگی ئ تعاملات اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، کاهش وابستگی خانوارها به خودروهای شخصی و کاهش هزینه های مصرفی خانوار در حوزه انرژی میان ادعاهای طرفداران شهر فشرده و یافته های حاصله در محدوده مورد مطالعه همخوانی و تطابق وجود ندارد. یافته های تکمیلی گویای آن است که عامل فشردگی یا پراکندگی به تنهایی نمی تواند پایداری شهری را تبیین کند و در کنار آنها متغیرهای زمینه ای و اجتماعی و اقتصادی دیگری نیز وجود دارند که بایستی مد نظر قرار گیرند.
تحلیل و مدل سازی شاخص های کارآمدی بازار زمین در پایداری شهری مورد شناسی: منطقه 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سطح یک شهر قیمت زمین از یک منطقه به منطقه دیگر، بر مبنای ویژگی کالبدی و اجتماعی -اقتصادی متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین بر پایداری شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری ساکنان محلات منطقه 12 شهر تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران، 362 خانوار انتخاب شده اند. جهت نمایش توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین از نرم افزار ArcGis و در ارزیابی پایداری محلات از مدل های تحلیل عاملی و موریس و درنهایت برای آزمون های آماری جهت بررسی همبستگی بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار Spss استفاده شده است. تکنیک تحلیل عاملی نشان می دهد که در عامل کالبدی-عملکردی، محله ایران به عنوان پایدارترین محله و محله شهید هرندی ناپایدارترین محله می باشد. از نظر عامل اجتماعی، محله دروازه شمیران از نظر پایداری رتبه اول و محله بهارستان ناپایدارترین محله محسوب می شود. از نظر اقتصادی محله بازار، پایدارترین و محله آبشار ناپایداریرن می باشد. در بررسی مجدد، ضریب موریس میزان توسعه یافتگی محلات را در وضعیت متوسط و پایین تائید می کند. بررسی از طریق همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 % بین شاخص های کارآمدی بازار زمین و پایداری محلات وجود دارد؛ بازار زمین نقش مهمی در موفقیت برنامه های شهری ایفا می کند و این طبیعتاً زمینه رشد و شکوفایی اقتصاد شهری را به عنوان موتور محرکه شهر و منطقه در برخواهد داشت. سیاست مطلوب شهری در واقع باید مکانیسم پایداری را برای تأمین هزینه ها، ایجاد زیرساخت ها، توسعه کاربری های عمومی، تأمین زمین برای فعالیت های تولیدی و مسکن خانوارهای کم درآمد و درنهایت چهارچوبی برای پایداری شهری در برداشته باشد، در این فرایند کلید اساسی دستیابی به این مهم، بازار کارآمد زمین است.
ارزیابی و سنجش پایداری در مجتمع های مسکونی( نمونه موردی: مجتمع مسکونی رضوان بلوار مطهری جنوبی شیراز)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه پایدار در تمام ابعاد اجتماع مورد توجه است. همچنین مقوله پایداری به ویژه در زمینه مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی از جمله مهم ترین مباحث قرن بیستم و قرن حاضر بوده است. برای رسیدن به توسعه پایدار به ویژه پایداری شهری، راهکارهایی باید اتخاذ شود که از آن جمله می توان به توسعه در سطح محله و محیط های مسکونی اشاره کرد. که با توجه به این که مسکن یکی از مسائل حاد کشورهای در حال توسعه است، توجه به مجتمع های مسکونی که از خصوصیات پایداری برخوردار باشند ضروری است. در این مقاله همه جنبه های پایداری اعم از زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در مجتمع مسکونی رضوان شیراز مورد سنجش قرار گرفته است. روش این تحقیق توصیفی و تحلیلی است و جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه و یا مصاحبه با ساکنان است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان محدوده مورد مطالعه تشکیل می دهند که بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران 70 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد مجتمع مسکونی رضوان یک مجتمع مسکونی نیمه پایدار است که شاخص های پایداری نظیر تعلق خاطر مکانی و مشارکت در سطح پایینی قرار دارند و شاخص های هویت، سرزندگی، آلودگی زیست محیطی، ارزش ملک و تنوع در حد متوسطی ارزیابی شده اند که همین عوامل تهدید کننده پایداری این مجتمع ها و چه بسا مجتمع های دیگری در سطح شهرها خواهند بود، که باید به عنوان اصولی مهم در پایداری محیط های مسکونی مورد توجه قرار گیرند.
ارزیابی حرارتی مدل های مسکونی؛ بررسی مدل ساخته شده با فیبر، سیمان و چوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
52 - 61
حوزه های تخصصی:
میزان حرارت خورشیدی در تایلند به طرز بی سابقه ای هر سال قوی تر می شود و این امر درک قابلیت های حرارتی مصالح ساختمانی (به ویژه عایق های حرارتی) را ضروری می کند. در این تحقیق سه نمونه ماکت خانه ساخته شد که در یک مدل از چوب و در دو مدل دیگر از فیبر سیمان برای سقف، کف و دیوارها استفاده شده است. از آنجا که چگالی چوب تقریباً نصف فیبر سیمان است، در این تحقیق ضخامت چوب دو برابر تخته فیبر سیمان در نظر گرفته شد. این مدل ها تحت شرایط آب وهوایی نسبتاً ثابت و آرام از اواخر آوریل تا اوایل می سال 2017 برای مشاهده دمای ساعتی درون خانه در ساعات 08:00 تا 16:00 مورد آزمایش قرار گرفتند. هر سه مدل در پردیس رنگسیت دانشگاه تاماسات (استان پتومتنی)مستقر شدند. مکان قرارگیری مدل ها به گونه ای انتخاب شد که سایه ساختمانی بلندتر از ساعت 15:00 به بعد تمام مدل ها را فرامی گرفت. با این کار جلوی نور خورشید گرفته می شود تا مشاهده کنیم چگونه چوب و تخته های فیبر سیمان می توانند حرارت را به محیط اطراف خود آزاد کنند. نتایج این تحقیق نشان داد در مدل چوبی، دمای داخل تمام اتاق ها از دو مدل دیگر با تخته های فیبر سیمان کمتر بوده است و بعد از قرار گرفتن در سایه ساختمان بلند، دمای اتاق های مدل چوبی کندتر از دو نمونه مدل دیگر کاهش یافته است.
مدل کارکرد سطح حرارتی آپارتمان های مدرن در مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
16 - 25
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر تحلیلی قیاسی از دمای سطح حرارتی آپارتمان های مرتفعی که در دوره مدرن در مالزی ساخته شده اند را مورد بحث قرار می دهد. در مالزی، آپارتمان ها به دو دسته به نام های آپارتمان های مرتفع و آپارتمان های متوسط تقسیم می شوند. آپارتمان های مرتفع (Highrise) ساختمان های مسکونی هستند که بیشتر از پنج طبقه داشته و مجهز به آسانسور هستند، درحالی که آپارتمان های متوسط (Midrise) از ۳ تا ۵ طبقه ارتفاع داشته و آسانسور ندارند. نتایج این مطالعه اطلاعات سطح حرارتی نمای برخی آپارتمان های از این قبیل را فراهم می کند. نتایج تحقیق سطح آگاهی پایداری در سبک های معماری و طراحی نما در بافت گرمسیری را افزایش می دهند. این تجزیه و تحلیل سطح حرارتی، آگاهی طراحی معمارانی که ساختمان ها را مطابق با برداشت خود از عوامل اقلیمی طراحی می کنند، افزایش می دهند. ساختمان های مدرنی که اخیراً در مالزی ساخته شده اند، دارای طراحی هندسی پیچیده با طیفی از ساختار سقف ساده تا پیچیده اند که بر شکل هندسی انتزاعی در طراحی ساختمان تأکید دارند. در این مطالعه، دو آپارتمان با طراحی بسیار مدرن به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. محل این آپارتمان ها در شهر پوتراجایا (Putrajaya)، آخرین شهر جدیدی است که به عنوان شهر اداری در مالزی ساخته شده است. اطلاعات سطح حرارتی توسط یک دستگاه حرارتی با نام دوربین مادون قرمز Fluke Ti20 اندازه گیری شده است. این دوربین تصاویر حرارتی نمای آپارتمان را ضبط می کند. تجزیه و تحلیل نشانگر این است که طراحی های نمای هر دو آپارتمان قادر به مهار تابش خورشیدی نیستند، به این علت که دمای سطحی ثبت شده در داده های میدانی، ۳۲.۴ درجه سانتی گراد بالاتر از بیشترین دمای میانگین محیط خارجی در پوتراجایا است. در نتیجه در طراحی آپارتمان های مسکونی مدرن در مالزی، توجه به سایه بان و طراحی منفعل بسیار حائز اهمیت است.
تحلیل تأثیر کاربری اراضی در پایداری محله های شهری (مطالعه موردی: محله های ناحیه 1 منطقه 14 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند شهرنشینی پدیده ای جهانی است که در سراسر جهان و هرجا که انسان ساکن است واقع می شود که در کشورهای درحال توسعه با رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت روستاییان به شهر، تقارب در سبک زندگی روستایی و شهری و فرایندهای سیاسی و اقتصادی در ارتباط با جهانی شدن همراه است. شهرنشینی سریع اغلب به شیوه استفاده از زمین منجر می شود که بی اعتنا به نیازهای نسل آینده است و موجب ناپایداری شهری می شود. توسعه پایدار و برنامه ریزی کاربری اراضی مفاهیم ارزشمندی هستند، اما چالش اصلی زمانی به وجود می آید که می خواهیم آن ها را در عمل قرار دهیم که برای این منظور از مدل DCA استفاده کرده ایم. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و شاخص های عملکردی مدل DCA در محله های ناحیه 1 منطقه 14 شهر تهران سنجیده شده است. نتایج این پژوهش پس از سنجش سه شاخص تغییر، اختلاط و تعدد کاربری اراضی نشان می دهد محله های شمالی محدوده مدنظر با تغییر کاربری اراضی در راستای پایداری، اختلاط و تعدد کاربری بیشتر، در مقایسه با دیگر محله های ناحیه پایدارتر بوده است. همچنین می توان نتیجه گرفت استفاده از مدل DCA با هدف برنامه ریزی کاربری اراضی پایدار، به دلیل قابلیت این مدل در تجزیه مسائل کلان و ترکیب مسائل با ابعاد متفاوت، مناسب بوده است. در این راستا طرح های شهری باید با درنظرگرفتن پایداری کاربری اراضی با معیارهای بیان شده در سطح محله ها به تحقق آرمان محله محوری که از اهداف پایداری شهری است، یاری برسانند.
بررسی جایگاه شاغلان بخش غیررسمی در پایداری اقتصاد شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
645 - 659
حوزه های تخصصی:
کلان شهر تبریز نمونه ای از مدل های توسعه شهری است که در پی تحولات ناشی از اصلاحات اراضی و ایجاد قطب رشد و مراکز صنعتی در دهه های اخیر به کلی متحول، و گرفتار ساختاری متخلخل و بیمارگونه شده است. نوع این پژوهش کاربردی-توسعه ای، توصیفی-تحلیلی است که در آن مطالعه موردی، و تکنیک های اسنادی-کتابخانه ای و میدانی به کار رفته است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه، آمارنامه های مرکز آمار ایران، اطلاعات حاصل از نقشه های تحلیلی تولیدشده در محیط GIS، اسناد موجود در شهرداری های مناطق و طرح های توسعه شهری تبریز است. در این پژوهش از مدل ها و روش کمی مانند آزمون خی دو و وی کرامر، همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS، نرم افزارهای Arcwiev و SPSS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تمام شاغلان بخش اقتصاد غیررسمی در مادرشهر تبریز هستند. حجم نمونه 390 نفر و شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای و چندمرحله ای از مناطق ده گانه تبریز است. داده های پژوهش حاضر با بهره گیری از روش های آمار توصیفی و استنباطی و با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش، فعالیت ها در بخش غیررسمی، تنوع زیادی دارند. همچنین عمده ترین دلیل ورود افراد به این بخش، اشتغال نداشتن در بخش رسمی اقتصاد و نبود سرمایه کافی و تخصص و سواد است. مهم ترین مشکلات شغلی این گروه، کمبود سرمایه و نداشتن مکان ثابت و مناسب است. بیشتر شاغلان این بخش، مالیات پرداخت نمی کنند. همچنین میزان اشتغال در بخش غیررسمی در بین جمعیت مهاجر بیشتر است.
سنجش مطلوبیت طراحی فضاهای شهری برای معلولان جسمی با رویکرد پایداری شهری، مطالعه موردی: پیاده راه های ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد بسترهای فضایی کالبدی مناسب جهت استفاده همه اقشار جامعه از خدمات و امکانات عمومی به منظور تحرک و جابه جایی بهتر انسان و دسترسی آسان تر در سطح شهر،به منظور رشد و توسعه جوامع، امری ضروری است. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان بخشی از افراد جامعه هستند که همانند سایر افراد، نیازمند دسترسی و استفاده از امکانات و خدمات عمومی هستند؛ اما وجود برخی موانع به خصوص در نحوه طراحی، معماری و شهرسازی بسیاری از فضاهای شهری، به ویژه معابر عمومی، پارک ها و فضاهای سبز را فاقد شرایط لازم برای برآورده ساختن نیازهای دسترسی افراد معلول کرده است. براساس مطالعات انجام شده طرح کالبدی مناسب فضاهای شهری سبب پایداری این فضاها می گردد. بنابراین، تحقیق حاضر کیفیت طرح کالبدی مسیرهای پیاده را از دیدگاه معلولاندر خیابان های امام، کاشانی، سرداران، عطایی و خیام شهر ارومیه مورد بررسی قرار داده است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق چهار شاخص (مبلمان، خدمات، دسترسی و حمل ونقل) در بین پنج گروه از معلولان (نابینایان، کم بینایان، معلولان حرکتی، ناشنوایان و جانبازان) در پیاده راه های شهر ارومیه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق از طریق مشاهدات میدانی و پرسشنامه گردآوری شده و برای پردازشاطلاعاتاز نرم افزارهای آماری و برای سنجش ورتبه بندی شاخص ها و گروه های موردمطالعه ازمدلتصمیم گیری چندمعیاره استفادهشده است. یافته های پژوهش، بیشترین مطلوبیت را مربوط به شاخص دسترسی و کمترین مطلوبیت را در شاخص حمل ونقل برای سنجش مطلوبیت پیاده راه معلولان نشان می دهد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که پیاده راه های شهر ارومیه متناسب ترین طراحی را برای گروه کم بینایان و نا مطلوب ترین طراحی را برای گروه ناشنوایان دارد.
بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
469 - 493
حوزه های تخصصی:
افزایش چشمگیر جمعیت کره زمین و بهره برداری بی رویه از منابع محیط زیست برای تأمین نیازهای اقتصادی تأثیر خاص خود را در رابطه با منابع آب بر جای گذاشته است. ایران نیز از این شرایط مستثنا نیست و رشد شهرنشینی در آن، به ویژه کلان شهرهایی نظیر تهران مانع از این شده است که تدابیر لازم برای حفاظت از محیط زیست شهری و منابع آبی درنظر گرفته شود. اکنون به خوبی پذیرفته شده که رویکرد مدیریت سنتی آب شهری برای پرداختن به مسائل پایداری فعلی و آینده مناسب نیست و به تغییرات اساسی در تمام ابعاد نیازمند است. در همین راستا مفهوم نسبتاً جدیدی در زمینه مدیریت آب شهری با عنوان شهرهای حساس به آب مطرح شده است که به ارائه راه حل اکولوژیکی برای دستیابی به پایداری در توسعه شهری می پردازد. تحقیق حاضر به دنبال بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب و مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به شهری حساس به آب است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده و پس از تدوین دو نمونه پرسش نامه که یکی به روش مقایسه زوجی و دیگری براساس طیف لیکرت طراحی شده، در میان 30 تن از متخصصان امور آب و شهرسازی از طریق پیمایشی تکمیل شده است. در فرایند تحلیل از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Super Decision برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها، سپس از آزمون T تک نمونه ای برای مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به یک شهر حساس به آب استفاده شده است. در نتیجه کلی تحقیق مشخص شد که بیشترین میزان اهمیت با 2932/0 به شاخص حکمرانی حساس به آب و کمترین مقدار، 0616/0 به شاخص کیفیت فضای شهری مربوط است. همچنین بیشترین فاصله معیارها در تهران با یک شهر حساس به آب، با توجه به برنامه ریزی برای تمامی اقشار با مقدار 6636/0- و کمترین فاصله به شاخص پوشش گیاهی و هزینه استفاده یکسان از خدمات به ترتیب با مقادیر 3830/0- و 4010/0- مربوط است، درنهایت، راهکارهای اصلاحی در سطح پیشنهادی به عنوان اهداف، راهبرد و سیاست بر مبنای نتایج کلی و جزءبه جزء ارائه شده است.
سنجش و ارزیابی سطح پایداری در سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از مدل جای پای بوم شناختی (مورد شناسی: محله عباس آباد بالاشهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، گونه ای از سکونت خارج از ضوابط و مقررات رایج موسوم به اسکان غیر رسمی است که همواره به مثابه یک چالش مدیریت و برنامه ریزی شهری مطرح بوده است. با مطرح شدن توسعه پایدار شهری در دهه 1980 و لزوم توجه به همه ابعاد وجودی شهر (اعم از زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی) به عنوان پایه های توسعه پایدار شهری، مطالعات سکونتگاه های غیر رسمی وارد دوره مطالعاتی جدید و بیشتر در ارتباط با ارزیابی سطح پایداری در این گونه سکونتگاه ها شد. تفکر توسعه پایدار باعث پیدایش روش ها و شیوه های کاربردی نوینی در راستای ارزیابی اثرات زیست محیطی از دهه 1990 تا به امروز شده است. در این میان، تحلیل جای پای بوم شناختی یکی از شاخص هایی است که توجه بیشتری را در سطوح آکادمیک، سیاسی و آموزشی به خود جلب کرده است. شهر سنندج نیز مانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مشکلاتی روبه روست که از دهه های 40 و 50 ازجمله با مهاجرت های گسترده روستا شهری، بر هم خوردن تعادل شهر و روستا، توسعه شتابان شهری و از این دست موارد همراه بود و یکی از پیامدهای آن شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی عمده ای در داخل و اطراف شهر بوده است. در این پژوهش با روشی تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی و بهره گیری از مدل جای پای بوم شناختی، سعی شده است تا میزان پایداری محله عباس آباد شهر سنندج ب عنوان یکی از محلات غیررسمی شهر سنندج مورد سنجش قرار گیرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میزان کل جای پای بوم شناختی محله عباس آباد برابر با 74560.551 هکتار بوده که این مقدار با توجه به جمعیت 19578 نفره این محله، مبیّن سرانه 3.808 هکتار برای هر نفر در سال 1390 است.