فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۶۱ تا ۴٬۶۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
115 - 133
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل کتیبه های خوشنویسی فرش های موجود در موزه ویکتوریا آلبرت و متروپولیتن
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 60
حوزههای تخصصی:
فرش های ایرانی، دارای طرح و نقش مختلفی از جمله خوشنویسی هستند. خوشنویسی در فرش در کنار سایر عناصر، مضامین و مفاهیمی دارد که اغلب شامل آیات و احادیث، اشعار و یا نام و نشانی بافنده و طراح فرش است. مسئله این پژوهش پاسخ به این سوال است که از چه مفاهیم و مضامینی در کتیبه های خوشنویسی فرش های موزه متروپولیتن و ویکتوریا آلبرت استفاده شده است؟ و کتیبه های خوشنویسی فرش های مورد مطالعه، چه اشکالی داشته اند و کتیبه ها در چه بخش هایی از فرش کاربرد داشتند؟ هدف مقاله، بررسی و تحلیل مضامین کتیبه های خوشنویسی فرش های دو موزه از منظر تاریخی، ادبی و دینی است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و جمع آوری تصاویر از سایت دو موزه بوده است. نتایج مشخص می کند، در فرش های بررسی شده، سه نوع مضمون تاریخ نگاری(نام بافنده یا سفارش دهنده)، ادبی (قالب غزل، قصیده و رباعی) و دینی (آیاتی از قرآن) و بیشتر با خوشنویسی نستعلیق در کتیبه-ها مشهود است. کتیبه های خوشنویسی تاریخ نگار به درج تاریخ بافت و نام بافنده و گاه عمل او اشاره دارد، کتیبه های دینی، در وصف خداوند و توحید است و کتیبه های ادبی به وصف بهار، یار و غنیمت شمردن فرصت پرداخته است. تنوع شکل کتیبه های خوشنویسی نیز شامل مستطیل، بازوبندی، قلمدانی، مربع و ترنجک است که به ترتیب بیشترین کاربرد کتیبه ها در فرشهای بررسی شده دو موزه، مربوط به 1. حاشیه اصلی یا پهن، 2. متن فرش، 3. حاشیه باریک (طره) و 4. در مرکز فرش و یا محل قرارگیری، ترکیبی از 4 مورد است.
مفهوم حیاط در ساماندهی فضاهای خانه های قاجاری تهران
حوزههای تخصصی:
معماری داخلی سبک قاجاریه بسیار باشکوه است و تزئینات بخش اندرونی آن بسیار غنی تر از بخش بیرونی است و این نشان از درونگرایی در این خانه هاست. حیاط نقش بسیار تعیین کننده ای در جهت برآوردن نیازهای مادی و معنوی، در این خانه ها داشته است و معمولا بقیه فضاها پیرامون حیاط شکل می گرفته ند و همواره حیاط به عنوان یک الگوی پایدار در معماری سنتی به شمار می رفته است. به این ترتیب نیاز به طبیعت، زیبایی، معاشرت با اقوام و دوستان و ایجاد محیطی خلوت، امن وآرام در ارتباط با حیاط های مختلف (اندرونی، بیرونی و نارنجستانی) صورت می پذیرفته است. هدف از تحقیق، بررسی چگونگی تاثیر حیاط در معماری سنتی ایران (دوره قاجاریه) و ساماندهی فضاها توسط آن می باشد. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای می باشد، پس از مطالعه و بررسی انواع حیاط از نظر کارکرد و نقش آن درخانه های سنتی (قاجار در تهران)، نگارش مقاله صورت پذیرفته است. مقاله بر آن است تا ارتباط فضاهای مختلف با حیاط، ایجاد خلوتگاه، اندرونی و بیرونی، شکل گیری فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی و محرمیت در خانه های سنتی تهران را بررسی و تحلیل نماید. نتیجه حاصل به خوبی نشان می دهد که در فضاهای داخلی خانه های سنتی قاجار، از فضای سبز، طبیعت و شفافیت آب با تعبیه باغچه و طراحی حوض های متنوع بهره کافی را برده اند و تمام مایحتاج اهل خانه از نظر روانی و فیزیکی در درون خانه تامین می شده است. در اکثر مواقع با ایجاد حیاط مرکزی به عنوان اندرونی و همچنین حیاط های کوچک (نارنجستانی) برای نورگیری و حیاط بیرونی که مختص به مردان بوده است سعی داشته اند حریم خصوصی خانه را هر چه بیشتر حفظ نمایند و حتی در بعضی مواقع ورودی های مجزا برای زنان و مردان در نظر می گرفتند. در تمام این خانه ها حیاط یک عنصر مشترک می باشد و تفاوت آن در نحوه ارتباط و تنوع های کارکردی و فرمی می باشد و این امر موجب زیبایی و تنوع خانه های ایرانی می شده است.
نگرشی به جایگاه پیاده مداری در فضای شهری با تمرکز بر حس دلبستگی به مکان؛ نمونه ی موردی: خیابان قارن ساری
حوزههای تخصصی:
جایگاه هنر زنان درتاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وانعکاس آن درنسخه مصور هزار ویک شب ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
330 - 359
حوزههای تخصصی:
مورخان عصر ناصری بیشتر شاهزادگان قاجار و اقشار تحصیل کرده جامعه بودند. با این تفاوت که گروهی، چه در حوزه وقایع نگاری و چه در حوزه خاطره نگاری در جهت حکومت و گروهی علیه حکومت بودند. اما آنچه باعث شد عده ای به انتقاد شدید دولت و حکومت بپردازند در رویارویی ایران با غرب ریشه داشت و آن تحول فکری در مفهوم تاریخ بود. این تحول به پدید آمدن شیوه نوینی در زمینه تاریخ نگاری منجر شد. تاریخ نگاری جدید بر پایه تلاش مورخان دوره ناصری برای ایجاد تغییر در سنّت های تاریخ نگاری بنا شده است. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه از مورخان دوره قاجار است که در آثارش به وضعیت گروه های اجتماعی چون زنان نیز پرداخته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در این اثر تاریخی به مضامین مختلف اجتماعی دراره زن و هنر زنان شاره شده است. در دیگر آثار این دوره نسخه مصور هزار و یک شب ناصری است که زنان را به عنوان یک مضمون برگزیده است. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسطنه. 2.بررسی جایگاه زنان در تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه و نسخه مصور هزار و یک شب ناصری. سؤالات پژوهش: 1.تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسطنه دارای چه مختصاتی است؟ 2.زنان در تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه و نسخه مصور هزار و یک شب ناصری چه جایگاهی دارند؟
بررسی مفهوم "نگاه خیره لاکانی" در تیزرهای تبلیغاتی و اثر آن بر مخاطب به مثابه سوژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژاک لاکان فیلسوف وروانکاو پست مدرن، که در حوزه نقد پسا ساختارگرایانه تحلیل هایش بر محوریت ابژه استوار است و هویت سوژه را با مفهوم خلاء یا فقدانی محاسبه می کند که برای پرکردنش به دنبال دیگریست، در این راستا نظریاتی ارائه می دهد همچون نظریه "نگاه خیره". در مقاله پیش رو که به روش تحلیلی-توصیفی جمع آوری شده است، به روشن ساختن سوالات و مسائلی از قبیل اینکه چگونه بر اساس نظریه نگاه لاکان، می توان یکی از محورهای اصلی فانتزی و تخیل، یعنی تبلیغات را برای جذب مصرف کننده مؤثرتر کرد و به علاوه بیان اینکه چطور سوژه در مقام مصرف کننده در فضای فانتزی آگهی های تبلیغاتی به دنبال پر کردن خلاء وجود خود می گردد و از این رو به دام آگهی های تبلیغاتی میافتد، خواهد پرداخت، و بنابراین با در نظر گرفتن مرزهای مشترک دنیای فیلم وسینما با تبلیغات (به خصوص تیزرهای بازرگانی)، سعی بر انعکاس نظریه نگاه و ویژگی های "امر واقعِ محالِ لاکانی"، بر عناصر مورد تاکید در تبلیغات شده و چگونگی ایجادِ پیوند سمبولیک و فانتزی بین ذهن مصرف کننده و کالای تبلیغاتی به این گونه مورد بررسی قرار داده شد که تماشاگر هنگام تماشای تبلیغات به وسیله نگاه خیره ابژه یا امر واقع محال درونِ آن نظم نمادین، از فضایی جسمانی و واقعی وجود خود به فضایی خیالی و فانتزی دیگریِ درونْ داستانی تبلیغات پیوند می خورد و در نتیجه، این تاثر درون داستان به شیوه شکست و ویرانگری فضای رئالیسمِ امر نمادین وجود میابد و به صورت مازاد آگاهی یا نوری کور کننده به سوی تماشاگر پرتاب می شود. ودر پی این روند سوژه میان میل خود و یکی شدن با دیگری داستان دچار ابهام و تشنه تصاحب کالا یا ابژه تبلیغاتی می شود و به مصرف و خرید کالا می پردازد.
بررسی روابط متقابل سبک زندگی و سازمان فضایی خانه، مورد مطالعه: خانه های مسکونی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۲۱۳-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
ساخت وسازهای یکسان و بی توجهی به الگوهای فرهنگی و رفتاری کاربران در بسیاری از شهرهای ایران، در تغییر تدریجی رفتار ساکنان و کاهش رضایتمندی آن ها از محیط زندگی خود تأثیرگذار است. خانه علاوه بر کارکرد زیستی اش به عنوان سرپناه، محلی است برای آرامش انسان. هماهنگی این فضا با شیوه زندگی مردم یک منطقه، به ایجاد حس تعلق در کاربران آن می انجامد. پژوهش پیش رو تغییرات کالبدی و شیوه زندگی و تأثیر متقابل آن ها را در خانه های شهر رشت از دوره قاجار تا امروز بررسی می کند. برای رسیدن به اهداف پروژه با روش ترکیبی، 38 نمونه مطالعاتی از خانه های دوره قاجار تا امروزِ شهر رشت، برداشت و سازمان فضایی آن ها مشخص شد، سپس با روش کیفی، به شیوه پیمایشی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با ساکنان این خانه ها، الگوی سکونت و مؤلفه های تأثیرگذار در شیوه زندگی هر دوره شناسایی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با گذشت زمان، فضاهای باز و نیمه باز خانه مانند حیاط و ایوان، کارکردهای خود را از دست داده و عملکردهای مربوط به این فضاها به داخل خانه انتقال یافته است. تغییرات کالبدی و شیوه زندگی تقریباً تا دوره پهلوی ثابت بوده ولی بعد از آن، دچار تغییرات زیادی شده است. درمجموع، ساختار کالبدی تحت تأثیر دانش زمانه، به طور پیوسته و آهسته تغییر کرده و به شدت در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و معیشتی از شیوه زندگی تأثیر گرفته است، ولی در فعالیت های مربوط به بُعد زیستی، لزوماً چنین ارتباطی وجود ندارد و کارکرد یکسانی داشته است.
بررسی دمای سطح داخلی دیوار جنوبی با نمای خوون چینی در اقلیم بسیار گرم و نیمه خشک- معتدل (تابستان و زمستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۲۳۰-۲۱۵
حوزههای تخصصی:
خوون چینی نوعی گره چینی آجری برجسته است که از عناصر تزیینی معماری سنتی اقلیم بسیار گرم و نیمه خشک معتدل خوزستان به شمار می رود. برجستگی خوون چینی منجر به سایه اندازی بر نما می شود و به ویژه در تابستان، سطح بزرگی از نما را می پوشاند. اثر خوون چینی بر کاهش نفوذ گرما از نما به داخل در تابستان، پیش تر در پژوهشی توسط نگارندگان با روش تجربی اثبات شد. با توجه به تفاوت زیاد دمای محیط در تابستان و زمستان، هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات روزانه دمای سطح داخلی دیوار با نمای خوون چینی نسبت به دیوار بدون تزیینات در زمستان است تا از این راه، اثر خوون چینی بر دمای سطحی دیوار در دو فصل با یکدیگر مقایسه شوند. دو اتاقک یکسان که وجه جنوبی آن ها دیوار آجری است، در آبادان به عنوان نماینده اقلیمِ مورد مطالعه ساخته شدند. یک نقش خوون چینی با سایه اندازی زیاد بر دیوار آجری اتاقک ها، در یکی با دو سانتی متر برجستگی نسبت به زمینه و در دیگری بدون برجستگی اجرا شد. دمای محیط و دمای سطح داخلی دیوار جنوبی اتاقک ها در شش دوره اندازه گیری، هر دوره شامل سه شبانه روز پیوسته، در تابستان و زمستان 1398 ثبت شدند. برای اطمینان از درستی کارکرد مدل های ساخته شده، آزمایش به روش شبیه سازی تکرار شد. داده ها نشان دادند تغییرات روزانه نمودار اختلاف دمای سطح داخلی دیوار جنوبی با نمای خوون چینی و دیوار بدون خوون چینی، در تابستان و زمستان، از الگوی مشابهی پیروی کردند که تابعی از نوسان روزانه دمای محیط است. در هریک از روزهای اندازه گیری، بیشترین و متوسط دمای روزانه سطح داخلی دیوار با نمای خوون چینی از دیوار دیگر کمتر بود؛ درحالی که کمترین دمای سطحی دیوار مقداری افزایش را نشان داد. این نتیجه به این معناست که خوون چینی اثر تعدیل کننده دارد و دامنه تغییرات دمای سطح داخلی دیوار را کاهش می دهد. میانگین کاهش بیشترین دمای سطحی روزانه دیوار جنوبی با نمای خوون چینی نسبت به دیوار بدون آن در مجموعِ هجده شبانه روز اندازه گیری تجربی در تابستان و زمستان، به ترتیب 1 و 2/1 درجه سلسیوس، میانگین کاهش متوسط دمای سطحی روزانه دیوار 2/0 درجه سلسیوس و میانگین افزایش کمترین دمای سطحی روزانه دیوار 4/0 درجه سلسیوس محاسبه شد.
هنر روایت: درکِ نسبت تخیّل هنری و همدلی
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
122-125
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی دانشی نوین است که از عُمر آن بیش از دو دهه نمی گذرد. در ایران ما این دانش را که به حوزه نقد، نظریه و به تازگی حوزه هایِ شناختی نیز ورود پیدا کرده، از طریقِ ترجمه کتاب ها و مقالات می شناسیم. با این حال روایت شناسی با سرعتی باورنکردنی به بستر پژوهش ها و مطالعاتِ ما راه پیدا کرده و امروز یکی از برجسته ترین زمینه های مطالعاتی به شمار می رود. در این جستار قصد داریم با تمرکز بر مطالعات کیت اوتلی به رابطه این دانش با روانشناسیِ نوین بپردازیم. کیت اوتلی استاد بازنشسته دانشگاه تورنتو است که زمینه تخصّصی اش، روانشناسی شناختی است. مرور فعالیّت های تحقیقاتی اوتلی، نشان می دهد که تمرکز او به طور مشخّص معطوف به جلوه هایِ عواطفِ انسان در هنر روایی می باشد.
بررسی مفهوم تراوئراشپیل از نظر والتر بنیامین در نمایشنامه های مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی و خواب در فنجان خالی اثر نغمه ثمینی
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
39 - 51
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برای دستیابی به تعریفی دیگر از تراژدی، مفهوم تراوئراشپیل از منظر والتر بنیامین به خوانش درمی آید. تراوئراشپیل به معنای نمایش غم و اندوه با پایانی تراژیک است اصطلاحی آلمانی که برای درام های دوره باروک انتخاب شده است. درام های تراوئراشپیل، برخلاف تراژدی یونانی، از اسطوره و انسان های خدای گونه سخن نمی گویند و به مضامین و رویدادهای تاریخی – سیاسی توجه نشان می دهند. والتر بنیامین مؤلفه های تراوئراشپیل را در شش دسته پیوند زمان گذشته و حال، بازنمایی پلات درونی، عمل طراحی شده، قهرمان تراژیک، اشیاء و سرنوشت، ترسیم خشونت قرار می دهد. روش پژوهش به صورت جمع آوری داده ها و از طریق مطالعه کتابخانه ای است و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مؤلفه های تراوئراشپیل در دو نمایشنامه مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی و خواب در فنجان خالی اثر نغمه ثمینی می پردازد. این دو اثر در دو بازه زمانی متفاوت به نگارش درآمده اند و علاوه بر بازتاب دادن روایت تاریخی در بطن خود، دارای دسیسه چینی شخصیت ها، تلاقی لحظات گذشته با زمان حال و تکرار تاریخ در پلات درونی هستند. به نوعی این دو اثر بیشترین انطباق را با مؤلفه های تراوئراشپیل دارند. با بررسی های صورت گرفته می توان به خوانشی دیگر از تراژدی دست یافت چراکه تراوئراشپیل تنیده شده با تاریخ و بازتاب دهنده مصائب انسان است و تا زمانی که قدرتمندان و حاکمان بر جهان سلطه دارند درام های تراوئراشپیل می توانند به حیات خود ادامه دهند.
واکاوی تحولات «فهم تهران» در طرح های توسعه شهری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
31 - 41
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری تهران مبتنی بر فهمی از آن تهیه شده اند که نشان دهنده تحولات دانش و تجربه شهرسازی، ساختار نظام تصمیم گیری شهری و زمینه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دوران 40 ساله برنامه ریزی شهری تهران (1347-1386) است. این پرسش که تهران در طرح های توسعه خود چگونه فهمیده شده، کمتر مورد تامل شهرسازان و متولیان امر قرار گرفته است. مروری بر تحولات در نظریه های شهرسازی در این مدت نشان از دگرگونی جدی در چگونگی فهم شهر دارد. در این تحقیق، با تحلیل محتوای هرمنوتیکی طرح های سه گانه تهران (1347، 1370 و 1386)،کدها و موضوعات "فهم تهران" استخراج و با تحلیل روابط میان آن ها، یک روایت از این فهم ها ارائه شده است. به منظور روشن تر شدن نتیجه، تحولات فهم تهران در طرح های تهران با تحولات فهم شهر در نظریه شهرسازی مقایسه شده است. شناسایی و واکاوی چنین فهمی، شامل پیش فهم ها و سازوکار شکل گیری آن ها، سهم به سزایی در شکل گیری نوعی تفکر انتقادی به برنامه ریزی شهری تهران خواهد داشت. روند تحولات فهم تهران در طرح های آن نشان داد که علی رغم تحولات گسترده نظریه برنامه ریزی در طول پنجاه سال اخیر، تحولی جدی در این فهم ها اتفاق نیفتاد ه و صرفا در برخی مولفه های سطحی دگرگون شده است. بنابراین، تهران همچنان تعین یافته، ابژه وار و کنترل پذیر فهم می شود.
تبیین رابطه عوامل کالبدی و کیفیت مفهوم قلمرو ثانویه با میزان امنیت اجتماعی ساکنین در محیط های مسکونی در پیشگیری از جرم بر پایه رویکرد CPTED؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی چهارصددستگاه شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۵۶-۴۵
حوزههای تخصصی:
انسان ها نیازهایی دارند. امنیت یکی از نیازهای مهم بشر است که نقش مهمی در سعادت و سلامت روحی او و جامعه دارد و مسکن جزو نیازهای اساسی انسان، بعد از خوراک و پوشاک است. چنان که در طبقه بندی نیازهای مازلو، امنیت در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهای فیزیولوژیک قرار گرفته است؛ اما این نیاز به دلیل رشد فزاینده تقاضای مسکن در اثر افزایش جمعیت و شهرنشینی دهه های معاصر در ایران که باعث شده است حجم ساخت وساز مسکن به بیشینه خودش برسد و همچنین نگاه یک سویه به آن ها، تبدیل به مشکلی جدی گردیده است؛ زیرا با این اوصاف، الگوی تولید مسکن تغییر یافته و این امر سبب کاهش کیفیت مسکن شده است. بنابراین، از امنیت آن ها کاسته شده است و ظرفیت جرم خیزی در فضاهای مسکونی و ترس از وقوع جرم در ساکنین این مناطق افزایش یافته است. توجه نکردن برنامه ریزان و طراحان مجتمع های مسکونی به معیارهای کالبدی محیطی در جهت نیازهای انسانی می تواند مشکلات اساسی برای ساکنین به دنبال داشته باشد. در واقع، یکی از این مشکلات، وجودنداشتن امنیت اجتماعی در مجتمع های امروزی است. در طراحی محیطی، رویکرد CPTED یکی از کارآمدترین رویکردها در بحث ارتقای امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرایم است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی هم بستگی میان چند متغیر امنیت اجتماعی و استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. جامعه آماری ساکنین مجتمع مسکونی چهارصددستگاه قزوین است. حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه شده است و از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. سنجش و بررسی پایایی پرسش نامه نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ انجام شده است و عدد به دست آمده 8/0 است. در نهایت، بر اساس آزمون فریدمن، به رتبه بندی هریک از شاخص های مطرح شده پرداخته شد که مشخص گردید شاخص کیفیت عملکردی، اولویت اول دارد و پس از آن، به ترتیب هریک از شاخص های نظارت طبیعی، کیفیت کالبدی، تقویت حریم، خوانایی و قلمروگرایی در ارتقای امنیت اجتماعی در مجتمع های مسکونی تأثیرگذارند.
مدل ترکیبی مدیریت ریسک و مدیریت ارزش مبتنی بر تصمیم گیری چند معیاره در انتخاب پیمانکاران پروژه های عمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
31 - 39
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یک رویکرد تلفیقی مبتنی بر مدیریت ریسک و مهندسی ارزش بهمنظور انتخاب پیمانکاران در پروژه های عمرانی توسعه داده شده است. این مدل بر اساس معیارهااو زیرمعیارهای مستخرج از ادبیات تحقیق طراحی شده است که میزان اهمیت آنها به کمک روش بهترین - بدترین امتیازدهی میشود. سپس پیمانکاران با استفاده از روشهای ویکور و تحلیل روابط خاکستری اولویت بندی شدند. مطابق باا نتایج محاسباتی میتوان گفت که معیار ریسک استراتژیک با وزن محلی( 384.0 )بیشترین امتیاز را در بین معیارها و معیار سایر ریسکها با وزن محلی(080.0 ) کمترین امتیاز را در بین معیارها کسب نموده است. در بعد ریسک عملیاتی، زیرمعیار خطای تکنیکی بیشترین وزن محلی ( 477.0 ) و زیرمعیار تقلب کمترین وزن محلی (165.0) را داشته است. در بعد ریسک استراتژیک زیرمعیار نارضایتی اجتماعی بیشترین وزن محلی ( 380.0 )و زیرمعیار نارضایتی زیست محیطی کمترین وزن محلی (136.0 )را گزارش کرده است. در بعد ریسک منابع انسانی زیرمعیار شرایط ریسک هزینه ای بیشترین وزن محلی (470.0) زیرمعیار ریسک فنی کمترین وزن محلی (149.0 )را داراست. در بعد سایر ریسکها زیرمعیار ریسک مالی بیشترین وزن محلی (517.0)و زیرمعیار ریسک خارجی کمترین وزن محلی (096.0 )را دارد. در بعد مهندسی ارزش زیرمعیار حجم گردش مالی بیشترین وزن محلی (469.0 )و زیرمعیار صرفه جویی مالی کمترین وزن محلی(251.0) را دارد. در نهایت اولویت بندی پیمانکاران بر اساس مقایسه نتایج حاصل از حل روشهای ویکور و تحلیل روابط خاکستری گزارش شده است. قابل ذکر است که به منظور مقایسه عملکرد این روشها از یک رویکرد ابتکاری مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو استفاده شده است.
ارزیابی نقش عوامل فضایی فقر شهری و پهنه بندی در راستای اقدامات پدافند غیر عامل (نمونه ی مورد مطالعه ی کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
24 - 36
حوزههای تخصصی:
ایران ازجمله کشورهای درحال توسعه است که در دهه های گذشته با افزایش نرخ شهرنشینی و گسترش فقر شهری، نواحی فقیر شهری در آن افزایش یافته است؛ به طوری که درحال حاضر برنامه ریزی برای اسکان کم درآمدها و سامان دهی محله های فرودست شهری، به ویژه درکلان شهرها و مناطق پیرامون آن ها، از مسائل مهم توسعه شهری در کشور است. هدف این پژوهش بررسی عوامل فضایی و تأثیر آن بر پهنه بندی کاربردی برای پدافند غیر عامل در مناطق کلان شهر تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش، مطلوبیت فقر شهری در قالب دو شاخص فقر کالبدی و فقر پدافند غیر عامل، با استفاده از آزمون T تک نمونه ای بررسی شده است. الویت بندی شاخص های پژوهش با استفاده از مدل تصمیم گیری شبکه ای ANP انجام شده است. برای نمایش و ارزیابی فضایی فقر شهری در سطح مناطق نیز از نرم افزار ARC GISاستفاده شده است. نتیجه ی نهایی حاکی از آن است که وضعیت شاخص فقر کالبدی و فقر پدافند غیر عامل در مقایسه با متوسط جامعه وضعیت نامطلوبی دارد و ازنظر شاخص فضایی فقر که بیش ترین امتیاز را در مقایسات زوجی معیارها نیز به دست آورده بود، منطقه ی 1 شهرداری شهر تهران (بالاترین رتبه) و پس از آن منطقه ی 2 و منطقه ی 3 قرار می گیرند. مناطق ضعیف از نظر فقر پدافندی نیز به ترتیب مناطق 18 (پایین ترین رتبه)، 17 و 19 می باشد.
بررسی سیر تحول تاریخی و شکل گیری مسجد جامع کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی کاشان پیکره ای قاجاری دارد و شامل بناهای باارزش و فاخری است. این بافت دارای محلات متعدد است؛ یکی از این محلات که به گمان قوی، کهن ترین محله و هسته ابتدایی تشکیل شهر است، محله میدان کهنه نام دارد که قرارگاه یکی از قدیم ترین بناهای شهر یعنی مسجد کهن جامع است. تاکنون مطالعه ی منتشرشده ای در مورد معماری این مسجد و تاریخچه و سیر تکامل آن انجام نشده و با توجه به اهمیت این بنا، کار قابل ذکری در خصوص آن صورت نگرفته است؛ این عدم مطالعه و توجه، در وضعیت و جایگاه امروزی آن قابل مشاهده است. این پژوهش قصددارد ضمن بررسی ساختار و اجزا این بنا، به سیر تحول کالبدی و توسعه مسجد جامع بپردازد. روش این پژوهش اسنادی و تفسیری-تاریخی است و تلاش می شود برپایه ی مطالعات میدانی، وضعیت موجود بنای مسجد شناسایی شود. سپس با اتکا به منابع تاریخی و شواهد کالبدی، ضمن بررسی وضعیت دوران مختلف بنای مسجد، به نحوه شکل گیری و توسعه و تکامل آن پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از این است که هسته ی اولیه محله، نزدیک به حاشیه شمالی بافت قدیم و در مسیرِ معابر تاریخی شکل گرفته و مسجد جامع یک از اجزای اولیه محله بوده است که همراه با سیر تکامل محله، توسعه و گسترش یافته است. مسجد از یک بنای سردابه ای کهن، در تراز بازارچه تاریخی محله، به ساختاری دوطبقه در قرن دوم ه.ق تبدیل شد. سپس ضمن گسترش شبستان و ایجاد مناره در دوران سلجوقی، تبدیل به یک مسجد شبستانی گردید و در دوره ایلخانی و تیموری ایوان و گنبدخانه به بنا اضافه شد؛ در بازسازی کلی در دوره زندیه و طی مرمت ها و افزودن برخی الحاقات جزئی در دوره قاجار، به تدریج به شکل مسجدی دو ایوانه با دو فضای میانی، در دو ترازِ زیرزمین و همکف سامان یافت. مسجد جامع با افول محله و تغییر مرکزیت شهر از رونق افتاد و اکنون به عنوان یک مسجد محلی دائر است.
مطالعه نحوه انعکاس آلودگی زیست بوم های دریایی جنوب کشور در بیستمین جشنواره هنر محیطی ایران
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
64 - 75
حوزههای تخصصی:
در طی دهه های اخیر، در اثر ساز وکارهای بی حد و حصر انسانی و بهره برداری های نابخردانه، آلودگی اکوسیستم های آبی به وقوع پیوسته است که از جمله پیامدهای جبران ناپذیر این مخاطره زیست محیطیِ جهان صنعتی می توان نابودی تنوعات زیستی را برشمرد. در بین مناطق مختلف کشور، خلیج فارس که در زمره یکی از مهم ترین پهنه های آبی جهان به شمار می رود، به سبب آلاینده های مختلف زیست محیطی، لقب آلوده ترین محیط زیستِ دریایی را به خود اختصاص داده است. در این راستا، گروهی از هنرمندان معاصر با گرایش هنر محیطی، عکس العمل خویش نسبت به اهمیت و نقش ضروری آب در حیات جانداران و کنترل آلودگی آن را ابراز نمودند. این مقاله با هدف بررسی و شناخت چگونگی بازنمایی و انعکاس آلودگی محیط زیست دریایی جنوب کشور در آثار هنرمندان محیطی ایران، به طرح این موضوع پرداخته است که هنرمندان، جهت بازیابی ارزش ها و کارکردهای زیست محیطی دریاهای خطه جنوب ایران و به ویژه خلیج فارس، به لحاظ حیات گونه های جانوری چگونه آثار خویش را بر مبنای چالش آلودگی آب های این موقعیت جغرافیایی در جزیره هرمز خلق نمودند. پژوهش کیفی حاضر بر مبنای هدف از نوع پژوهش های بنیادی- نظری بوده که به روش توصیفی- تحلیلی به پردازش آثار هنر محیطی که مبیّن بحران آب ناشی از آلودگی ها می باشد، همت گماشته است. در این پژوهش به منظور گرد آوری اطلاعات و داده های موردنیاز، از منابع کتابخانه ای و پایگاه های معتبر مجازی استفاده گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها اذعان می دارد که هنرمندان محیطی، خطرات و پیامد های ناشی از آلاینده های مختلف زیست بوم خلیج فارس را با بهره مندی از نشانه های ساده و ادراکی زیست محیطی، تکنیک خاص اجرایی و نیز استفاده از مصالح طبیعی و مصنوعیِ منطبق با نوع آلوده کننده بازتاب دادند.
مدلسازی خطای بصری«تغییر اندازه در مناظر شهری» بر ادراک نقاط کانونی شهر، مطالعه موردی: کریدور بصری پیاده راه آیت الله طبسی به حرم مطهر امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
46 - 53
حوزههای تخصصی:
رؤیت پذیری نقاط کانونی، حاصل اطلاعات تصویری بر شبکیه چشم و چگونگی ادراک فرم است. تدوین اصول رؤیت پذیری نقاط کانونی، مستلزم شناخت فضای بصری در «بعد افق» و «بعد فاصله» و سیگنال های محیط زمینه ای است. سؤال اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان با محاسبه خطای بصری و تأثیرات عناصر پیش زمینه (مزاحم)، نقاط کانونی (نشانه شهری) را جانمایی کرد؟به طور کلی هدف این پژوهش، تدوین روشی است که با استفاده از آن می توان به وسیله شیوه آرایش ابنیه و طراحی فضای شهری و معماری، بر رؤیت پذیری نقاط کانونی شهر افزود. این پژوهش از نظر ماهیت و روش علی و از نظر هدف، توسعه ای است. جهت سنجش ارتباط میان ساختار کالبدی، ادراک بصری و محاسبه میزان خطای بصری، از مدلسازی هندسی و تکنیک واقعیت مجازی، استفاده شد. نمونه موردی نقطه کانونی و نشانگر حرم مطهر رضوی و ساختمان های پیاده راه «آیت الله واعظ طبسی»، با نرم افزار sketch up، مدلسازی شد. نتایج پژوهش نشان داد که نقطه ای (M) در کریدور بصری نقطه کانونی وجود دارد که در آن براساس دید دوچشمی، ارتفاع نقطه کانونی و نشانگر، برابر، و قبل از M ارتفاع نقطه کانونی بزرگتر و بعد از آن کوچکتر ادراک می شود. از این رو براساس محاسبات هندسی موقعیت نقطه M با توجه به ارتفاع نقطه کانونی- نشانگر و فاصله نقطه کانونی تا نشانگر مدلسازی شد و صحت آن با توجه به تکنیک واقعیت مجازی، پیاده راه آیت الله واعظ طبسی به سمت حرم مطهر امام رضا(ع)، مورد تأیید قرار گرفت. از این رو، چیدمان نشانه های شهری باید متناسب با این موضوع در فضای شهری صورت گیرد.
انعکاس مفاهیم بی عدالتی و فلاکت جامعه روستایی در ادبیات نوین ترکیه و ایران ( با تأکید بر داستان های محمود دولت آبادی و اورهان کمال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
118 - 130
حوزههای تخصصی:
در ادبیات نوین ایران و ترکیه پیدایش و سیر تحول داستان و انواع آن از ابتدا روال مشابهی را پیموده است. ادبیات داستانی هر دو کشور از بدو شکل گیری متأثر از ادبیات غرب هستند که این تأثیر عمدتاً از طریق ترجمه ی متون و آثار ادبی به دست آمده است. نتیجه ی این تاثیر، شکل گیری جریان های گوناگون داستان نویسی خواه از لحاظ شکل و خواه از لحاظ مضمون و محتوا است. اورهان کمال یکی از برجسته ترین داستان نویسان ترکیه است که آثار متعددی از او به فارسی ترجمه شده است و یکی از پیشروان ادبیات روستایی است. محمود دولت آبادی نیز یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران است که ادبیات اقلیمی در آثار او مشهود است. این تحقیق کاوشی است تطبیقی با هدف شناخت شباهت ها و تفاوت های موجود در داستان های «برخاک های حاصلخیز» اورهان کمال و «جای خالی سلوچ» دولت آبادی که بر مبنای روش تحلیلی _ توصیفی نوشته شده است. با بررسی هر دو اثر می توان به این نتیجه رسید که کمال و دولت آبادی پلیدی، پریشانی، بی عدالتی و فقر و فلاکت موجود در جامعه ی روستایی را با ریزبینی و دقت توصیف می کنند. اهداف پژوهش: واکاوی عوامل مؤثر بر فلاکت و از هم پاشیدگی جامعه روستایی در کشورهای ایران و ترکیه. تطبیق رمان اقلیمی جای خالی سلوچ و رمان بر خاک های حاصلخیز. سؤلات پژوهش: آیا کشورهای ایران و ترکیه رویدادهای تاریخی، شرایط اجتماعی و فرهنگی مشترکی در پایان آغاز سده چهاردهم شمسی تجربه کرده اند؟ کدام تصیم سیاسی مشترک باعث نابودی جامعه روستایی در ترکیه و ایران شد؟
خوانش عوامل مؤثر بر ارتقاء نماهای مسکونی شهر تهران از دیدگاه کنشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
119 - 146
حوزههای تخصصی:
نمای ساختمان، به عنوان یکی از عناصر مؤثر بر کیفیت بصریِ فضاهای شهری، دچار اغتشاش است، چنانچه نابسامانی و آلودگی های بصری در اغلب ابنیه شهر تهران مشهود است. ساختمان های مسکونی با بیشترین تعداد نقش تعیین کننده ای در شکل دهی به منظر شهری دارند. پژوهش حاضر درصدد است با ماهیتی کاربردی در کاوشی موشکافانه به خوانش عوامل مؤثر بر ارتقاء نماهای مسکونی شهر تهران با روش تحقیق ترکیبی و به کارگیری ابزارهای کیفی و کمّی بپردازد. روش کیفی مورد استفاده، تحلیل محتوای مصاحبه با افراد تأثیرگذار بر نمای ساختمان های مسکونی شهر تهران در بازه زمانی سال های 1397 تا 1399 است. سپس با استفاده از روش های کمّی جهت سنجش عوامل کلیدی، داده های گردآوری شده از پرسشنامه پژوهش، در دو بخش به لحاظ آماری توصیف و تحلیل شدند: بخش اول- آمار توصیفی- کمیت ها و نمودارهای توصیفی تجزیه وتحلیل شدند و بخش دوم -آمار استنباطی- مفروضه های؛ نرمال بودن متغیرها، همبسته بودن و صحت اعتبار تحلیل مسیر بررسی شد. در ادامه، داده ها با روش تحلیل عاملی[1] با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری[2] مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و مشخص شد ابعاد اسنادی، حقوقی- مدیریتی، اجتماعی، طراحی، فنی- تکنولوژیکی، نظری، اقتصادی و اجرایی به ترتیب بیشترین تأثیر را در فرایند ارتقاء نماهای مسکونی شهر تهران دارند. [1]. Factor Analysis [2]. Structural Equation Modeling
بررسی تأثیر عوامل روان شناختی رنگ و نور بر ادراک آسایش حرارتی - مطالعه موردی: ساختمان های تجاری منطقه 2 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های ارزیابی آسایش حرارتی برای تعیین شرایط حرارتی قابل قبول محیط همچون محدوده دما، رطوبت و جریان هوا بکار می روند. میزان سوخت وساز بدن و پوشش افراد، عوامل مختلف محیطی همچون دما و رطوبت و عوامل روان شناختی بر ارزیابی آسایش حرارتی تأثیر می گذارند. اغلب، دشواری اندازه گیری عوامل روان شناختی باعث نادیده گرفتن آن ها می شود. بر اساس نظریه هایی همچون نظریه رنگ- حرارت این عوامل بر ادراک آسایش حرارتی اثر محسوس می گذارند. نظریه رنگ- حرارت تأثیر نور و رنگ های گرم و سرد بر ادراک ذهنی از دما را مشخص می کند. در این تحقیق تأثیر این عوامل بر ادراک افراد از دما، رطوبت و جریان هوا بررسی شده است. در این راستا از مدل نظرسنجی احساس حقیقی و از پرسشنامه استفاده شده است. 65 فروشنده از واحدهای تجاری منطقه 2 تهران به سؤالات پرسشنامه ها پاسخ داده اند. برای کنترل عوامل مؤثر دیگر و اعتبارسنجی تحقیق، از آزمون کرونباخ آلفا استفاده شده است. نتایج نشان داده اند که در فصل زمستان، میزان رضایت از وضعیت حرارتی، رطوبتی و جریان هوای داخلی در فضا های گرم بیشتر است. همچنین در فصل تابستان در فضا های سرد، ادراک آسایش حرارتی مخصوصاً از لحاظ رطوبتی و جریان هوا بهتر است. ضمناً احساس ناراحتی از شرایط حرارتی بیشتر در سر، گردن و قفسه سینه بوده است. بنابراین فضا های گرم از لحاظ نور و رنگ برای زمستان و فضا های سرد برای تابستان مناسب هستند.