مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
هندسه در معماری
حوزه های تخصصی:
در گذر زمان یکی از عناصر اصلی انتقال دهنده بارهای عمودی ساختمان، ستون ها بوده اند که به دلیل مسائل انتقال بار، شیوه های معماری، مصالح در دسترس و نوع اتصالات، فرم های گوناگونی پیدا کرده اند. با بررسی های انجام شده بر روی ستون ها می توان بخشی از دانش فراموش شده معماری ایرانی را آشکار ساخت و نیز تنوع فرمی و ساختاری ستون ها را به شکل کلی دسته بندی کرد. اندازه و فرم قلمه، پایه و سرستون در شکل گیری فرم نهایی ستون های سنگی پیش از اسلام ایران به شکل مستقیم تأثیرگذار بود ه اند. اکثر پژوهشگران در شرح آثار معماری تنها به توصیف کلی ستون ها در خلال بررسی یک بنا پرداخته اند. این پژوهش برای نخستین بار عامل هندسه را به عنوان یکی از عوامل اصلی در ساختار ستون های پیش از اسلام ایران تحلیل خواهد کرد. داده های این پژوهش ترکیبی از داده های کتابخانه ای و میدانی است. در این پژوهش با تصویر برداری و بررسی انواع ستون ها، دسته بندی های موردنظر انجام شد. پژوهش پیش رو تلاش دارد تأثیر فرم و اندازه را در ساختار ستون های سنگی در بناهای کهن پیش از اسلام ایران مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. تحلیل ها آشکار کرد که در شکل گیری پایه و بدنه ستون های سنگی در بناهای کهن ایران عموماً از فرم و نقوش بومی رایج در ایران استفاده شده، به گونه ای که پایه ستون ها در دوره های مختلف به اشکال مکعبی و گلدان وارونه بوده و بدنه ستون ها نیز به سه شکلِ ساده، شیاردار و خیاره ای بوده اند. امّا در شکل گیری سرستون ها از عناصر موجود در ساختار ستون های برخی تمدن های دیگر تأثیر گرفته شده و بیشتر از فرم و نقوش گیاهی، حیوانی و انسانی بهره برده اند.
بررسی دنباله های ریاضی در آرایه های هندسی گره های کند ده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گره در کنار کتیبه و نقوش اسلیمی سه دسته اصلی تزئینات در معماری اسلامی بوده است. این آرایه ها در دو دسته اصلی منابع مورد توجه بوده اند. دسته اول، منابع آموزشی تألیف استادکاران معماری سنتی و شاگردان ایشان بوده است و دسته دوم متون تحقیقاتی دانشگاهی. ویژگی های ریاضی آرایه های «گره» در هر دو دسته این منابع مورد توجه بوده است، و پیشتر برخی از این ویژگی ها کشف و معرفی شده است. هدف مقاله حاضر، معرفی ویژگی ای در خرد کردن گره های ده ایرانی است که پیش از این در ادبیات علمی ناشناخته بوده است و برای نخستین بار در این مقاله معرفی می شود. این تحقیق به روش تحلیلی پیش رفته است و اطلاعات از منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند. هر گره شامل تعدادی چندضلعی است که با قرارگیری در کنار یکدیگر، سطحی بزرگتر (زمینه) را می پوشانند. خرد کردن گره به معنی تبدیل گره به گرهی دیگر در همان زمینه و با اجزای کوچکتر است. این عمل به روش های مختلفی انجام می شود و استادان معماری سنتی برخی از آنها را معرفی کرده اند. در این مقاله یکی از روش هایی که استاد حسین لرزاده معرفی کرده اند مبنا قرار داده شده است. نتایج مقاله نشان می دهد در خرد کردن متوالی گره های کند ده، اجزای چندضلعی گره ها با نسبت معکوس عدد فی کوچک می شوند و با ثابت نگه داشتن اندازه چندضلعی های تشکیل دهنده، اندازه زمینه مطابق تعمیم دنباله فیبوناتچی و در رابطه ای با نسبت طلایی رشد می کند. زمینه های متوالی حاصل از خرد کردن متوالی را می توان در چیدمانی مارپیچ مرتب کرد. در این صورت رابطه تعمیم فیبوناتچی میان اضلاع زمینه ها نمودار خواهد بود. نمونه هایی واقعی از اجزای گره های بناها و نمونه هایی ترسیمی در چنین چیدمانی در مقاله آورده شده اند. اثبات ویژگی های یافته شده در این تحقیق به کار تحلیل هندسی و طراحی گره ها خواهد آمد، و نتایج آن را می توان پایه ای برای مسئله طراحی گره های جدید برای زمینه های مختلف قرار داد.
نظام هندسی زمینه های رسمی بندی یک پا، برگرفته از دایره محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
۱۳۸-۱۲۷
حوزه های تخصصی:
هنر رسمی بندی یکی از الگوهای شاخص و اصیل در معماری سنتی است که زمینه را برای پوشش طاق فراهم می کند. این هنر بومی، نمادی از تسلط معماران ایرانی به علم هندسه محسوب می شود. برخلاف سایر تزئینات هندسیِ معماری ازجمله یزدی بندی، مقرنس و کاسه سازی، رسمی بندی به زمینه دقیق و منظمی نیاز دارد. هرچند زمینه های مناسب برای اجرای رسمی بندی به طور تجربی با آماده سازی زمینه از طریق تغییرات در پای کار مهیا می شدهاند، ولی نقاط ابهامی در تناسب ابعادی زمینه کار و نوع رسمی متناسب وجود داشته و راهکارهای ارائه شده خالی از اشکال نیست. در این مقاله که به طور خاص به زمینه رسمی های برگرفته از دایره محیطی پرداخته شده، ابتدا پیشینه رابطه ریاضی دانان با معماران و نقش هندسه در معماری موردبررسی قرار گرفته و سپس، با ارائه تعریف و جایگاه رسمی بندی و آرای صاحب نظران، به نحوه شکل گیری انواع رسمی در دایره محیطی و تحلیل آن پرداخته شده است. تعیین نمودار فراوانی هر یک از رسمی بندی ها، استخراج تناسب ابعادی زمینه های رسمی بندی، تبیین نظام هندسی و روابط ریاضی بین آنها از یافته های این مقاله است.
تحلیل اثر هندسه دیوار سایه انداز در شکل گیری یخچال های جنوب شرقی ایران؛ بررسی موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
147 - 166
حوزه های تخصصی:
عناصر معماری همواره در جهت آسایش انسان طراحی می شده اند. یکی از این عناصر یخچال ها هستند که در آنها برای فصل های گرم سال یخ تهیه می شده است. هندسه از عوامل تأثیرگذار در طراحی عناصر معماری است. با شناخت فرم های گوناگون اجزای یخچال های هر منطقه ازجمله استان کرمان و گونه بندی آنها، توانمندی معماران در آشنایی با رموز هندسی به کاررفته در آنها آشکار خواهد شد. هندسه به طور مستقیم در شکل و فرم دیوار سایه انداز و درنهایت در فرم نهایی یخچال های استان کرمان نقش مؤثری دارد. بر اساس بررسی های انجام شده، تاکنون کمتر پژوهشی را می توان یافت که به بررسی ویژگی های عناصر یخچال های استان کرمان به خصوص دیوار سایه انداز پرداخته باشد. لذا این پژوهش برای نخستین بار به بررسی فرم و شکل این عناصر می پردازد و درصدد شناخت و آشکار ساختن تسلط و دانش معمار ایرانی در نحوه ایجاد فرم دیوار سایه انداز یخچال ها است. روش داده اندوزی کتابخانه ای-میدانی و روش تحقیق پژوهش تحلیلی-توصیفی است. با بررسی های انجام شده آشکار شد فرم دیوار سایه انداز متأثر از ایستایی، عوامل جغرافیایی و محل قرار گرفتن گنبد در پلان است. چینش گنبد و دیوار سایه انداز بر اساس زاویه تابش خورشید منطقه صورت گرفته است که این چینش خود بر محل قرارگیری ورودی ها اثرگذار است. نوع اتصال دیوار سایه انداز به گنبد با توجه به محل قرارگیری اجزای فرعی در پلان یخچال ها متفاوت بوده است. به طورکلی می توان گفت هندسه بر شکل گیری فرم کالبد یخچال ها تأثیرگذار است.
تحلیل ویژگی های حسابی و هندسی عناصرکاربندی ها در زمینه های گوناگون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۸۵)
58-43
حوزه های تخصصی:
هرکدام از زمینه های کاربندی دارای ویژگی هندسی مختص به خود هستند. با دانش ریاضی می توان به خوانش تناسبات هندسی عناصر کاربندی ها در زمینه های گوناگون پرداخت. با بررسی تک تک عناصر کاربندی در زمینه های مختلف می توان نسبت های به کاررفته در آن ها را تعیین کرد. در پژوهش های انجام شده درباره کاربندی، بیشتر جنبه هندسی و در بعضی موارد جنبه سازه ای آن مدنظر بوده است. لذا همواره این سؤال مطرح است که چه ویژگی های مشترک حسابی و هندسی بین عناصر کاربندی ها در زمینه های مختلف وجود دارد. در تحقیق حاضر، با هدف پاسخ گویی به سؤال مذکور برای نخستین بار تناسبات حسابی و هندسی در پلان و نمای انواع کاربندی ها مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش بر پایه شیوه های ترسیم، انجام شده است. مراحل ترسیم بر پایه ابعاد مستطیل زمینه و تقسیمات دایره محیطی آن با نرم افزارهای ترسیمی ادامه می یابد. ترسیمات در این مقاله شامل پلان، مقاطع طولی و عرضی کاربندی ها است. در این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه ای و با استفاده از نرم افزار اتوکد، تحلیلی در گستره شناخت روابط حسابی و هندسی انواع کاربندی ها در زمینه های گوناگون صورت می گیرد. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است. این مقاله بر آن است تا با تحلیل نظام هندسی و روابط ریاضی کاربندی ها در زمینه های گوناگون (10، 12، 14، 16، 18، 22،20، 24)، رابطه بین تعداد اضلاع، مساحت تک تک عناصر کاربندی و کل زمینه را به دست آورد. بر اساس تحلیل های انجام شده در این پژوهش، نحوه ارتباط بین تعداد اضلاع و عناصر مختلف تشکیل دهنده کاربندی در پلان و نما با شناخت روابط حسابی و هندسی آن ها در زمینه های گوناگون، به طور بارز مشخص شد.
مطالعه در معماری ایران، برای فهم رابطه ریاضی و هندسه در شکل گیری آن
حوزه های تخصصی:
معماری، هنر و دانش سامان دهی و نظم دادن به فضا است؛ با نگاهی گذرا به بناها و آثار دوره های مختلف معماری، شاهد آن هستیم که معماران و هنرمندان دوره های مختلف، برای رسیدن به این هدف، از علوم و ابزارهای مختلفی استفاده می کردند که یکی از مهم ترین آن ها، بهره گیری از دانش ریاضیات و هندسه می باشد که تأثیر بسزایی در مراحل مختلف خلق یک اثر معماری دارد. بررسی دلایل اهمیت هندسه در هنر و معماری و شکل های انعکاس آن در کل ساختار و اجزای بنا، با توجه به فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه، مهم است. در دوره های اخیر، با بررسی بناهای موجود، شاهد کمرنگ شدن و تغییر نحوه استفاده از هندسه در رابطه با معماری و شهرسازی هستیم که اکثراً باعث ایجاد آشفتگی و ناهماهنگی در معماری و شهرسازی ایران شده است. در این پژوهش با پاسخ به این سال که ریاضیات و هندسه چه نقش و تأثیری بر شکل گیری معماری داشته و معماران در چه زمینه هایی از آن بهره می بردند، سعی می گردد تا با دسته بندی کاربردهای هندسه در معماری بتوان گامی در جهت حفظ یکپارچگی و شکوه معماری ایران برداریم. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و هدف از آن شناخت رابطه میان هندسه و ریاضیات با معماری است. یافته ها نشان دهنده این است که انسان همواره با هندسه آشنا بوده و در هر دوره متناسب با نیازهای خود و امکاناتی که در اختیار داشته در زمینه های مختلف از دانش هندسه و ریاضیات بهره گرفته است؛ که می توان آن ها را در سه مقیاس کلان (طراحی شهری)، میانه (معماری) و خرد (تزئینات و هنرهای وابسته به معماری) دسته بندی نمود که ارتباط میان این سه مقیاس نیز همواره توسط هندسه تأمین می شود.