مطالب مرتبط با کلیدواژه

هنر معاصر ایران


۱.

تحلیل انتقادی گرایش های غالب بازار هنر معاصر ایران در رویکرد به هویت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر معاصر ایران هویت فرهنگی بازار هنر نقد مارکسیستی سرمایه داری متأخر کالایی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۹ تعداد دانلود : ۵۱۸
بیان مسئله :در عرصه جهانی هنر معاصر، که رویدادهای به هم پیوسته ای از دوسالانه ها، داکومنتا، نمایش های سراسری1 و بازار هنر را دربرمی گیرد، حضور هنرمندان ایرانی در «بازار» برجسته تر است. بازار هنر معاصر ایران که از سال 2006 با همکاری گالری های خصوصی و شعب خاورمیانه ایِ چند حراج خانه بزرگ به شکوفایی رسید، مهم ترین عرصه ای بود که هنر معاصر «ایرانی» را به مخاطب جهانی می شناساند. بازار هنر اما با قواعد اقتصادی خود که هنر ایران را بخشی از هنر منطقه معرفی می کرد، به تنهایی نمی توانست نماینده قابل اطمینانی برای شناخت هنر ایران باشد. آثاری که در بازار، عرضه و مبادله می شدند به نشانه های فرهنگ «ایرانی» ارجاع داشتند، اما این مؤلفه های فرهنگی در آنها چگونه بروز یافته بود؟ هدف :هدف این مقاله تبیین و نقد رویکرد هنرمندان معاصر ایرانی به هویت فرهنگی در بازار جهانی است. نویسندگان مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش برآمده اند که گرایش های بازاری در هنر معاصر ایران چه رویکردی به هویت فرهنگی داشته است؟ به نظر می رسد بهره برداری هنرمندان ایرانی از مؤلفه های هویت فرهنگی، بیش از آنکه بازتعریف معنادار آنها در نگرشی نقادانه یا ستایش آمیز باشد، در راستای بی اثرساختن و در نهایت کالایی کردن آنهاست. روش تحقیق:این پژوهش با بهره گیری از «نقد مارکسیستی» روش «توصیفی- تحلیلی»را مبنا قرار داده است. نتیجه گیری:هویت فرهنگی در آثار ایرانی، با ازدست دادن معنای تاریخی ، بی آنکه پیوندی واقعی با مسائل دوران معاصر پیدا کند، تنها به کالایی برای فروش تبدیل شده است.
۲.

عملکرد نمایه ای شرق شناسی در هنر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر معاصر ایران نمایه شرق شناسی خوشنویسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۹ تعداد دانلود : ۵۲۹
بیان مسئله: هنر دو دهه اخیر ایران تاکنون از جنبه های مختلفی نقد شده است و برخی از منتقدان گرایش های اصلی آن را بازتولید گفتمان شرق شناسی دانسته اند. در همین رابطه، مسئله پژوهش این است که چگونه می توان ویژگی های مشترکی را میان فرمول تولید این قبیل آثار هنری و عملکرد شرق شناسی یافت؟ بدین منظور از مفهوم نمایه، با استناد به مباحث نشانه شناسی و تاریخ هنر و به منظور خوانش نقادانه بازتولید گفتمان شرق شناسی، بهره گرفته شده است. هدف: هدف این پژوهش مطالعه انتقادی و تعمیق در چالش های نظری هنر معاصر ایران با تکیه بر مفهوم نمایه است. پرسش اصلی این است که چه مؤلفه هایی ویژگی نمایه ای هنر معاصر ایران را شکل می دهند و چگونه نمایه سازی در هنر معاصر ایران در تطابق با گفتمان شرق شناسی است؟ روش تحقیق: روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و داده های آن به شیوه کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. نمونه ها به شکل هدفمند انتخاب شده اند. نتیجه گیری: کاربست افراطی برخی عناصر و نقش مایه های سنتی در هنر ایران دارای کارکردی نمایه ای است که ظرفیت جداسازی مکانی و موقعیت مند کردن آثار هنری را ایجاد می کند. این جداسازی مکانی و موقعیت مندکردن در تطابق با گفتمان شرق شناسی است.
۳.

بررسی نقش زوایای عکاسی در درک و دریافت مفهوم هنر محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر محیطی زوایه باز زاویه بسته عکاسی دانشجویان هنر هنر معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۲۰۰۹۵
هنرمندان هنر محیطی برای خلق آثارشان ظاهر، ساختار و مواد موجود در طبیعت و محیط پیرامونشان را تغییر می دهند. در این صورت، ارائه این نوع از آثار در مفهوم واقعی هنر محیطی برای نمایش در فضای بسته گالری غیرممکن است. بنابراین، رسانه عکاسی در کنار ویدئوهای ضبط شده از روند شکل گیری آثار هنر محیطی همواره در کنار هنرمندان بوده است و گواهی بر اثبات وجود آثار اجراشده توسط آنان است. هدف این پژوهش بررسی نقش عکاسی به عنوان رسانه ای مهم در ثبت هنر محیطی در بین دانشجویان هنر است. سؤال های اصلی پژوهش پیش رو عبارتند از: 1- آیا عکاسی، به عنوان یک رسانه، می تواند عملکرد مناسبی برای معرفی آثار هنر محیطی به مخاطب داشته باشد؟ 2- کدام زاویه عکاسی می تواند بیشترین تأثیر را در درک و دریافت مفهوم پیام اثر هنر محیطی و نشانه های موجود در اثر، در بیننده ایجاد کند؟ 3- آیا در دریافت مبانی، مفاهیم و نشانه های تصویری در آثار هنر محیطی از طریق عکاسی در بین دانشجویان دختر و پسر رابطه معناداری وجود دارد؟ روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی است. محقق، برای پاسخ به سؤال های تحقیق به جمع آوری اطلاعات از دانشجویان دختر و پسر چهار دانشگاه از دانشگاه های دولتی در رشته گرافیک در تهران اقدام نموده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در پروژه های هنر محیطی تنها دیدن یک فریم عکس ثبت شده از پروژه هنرمند، برای درک و دریافت مخاطب، کافی نیست. بنابراین، نمایش عکس هایی با هر دو زاویه باز و بسته و حتی نمایش عکس هایی با زاویای بیشتر و در موقعیت های جوی متفاوت و نیز ساعات مختلفی از شبانه روز، به مخاطبان این اجازه را می دهد تا برای شناسایی و درک کاملتر نشانه ها و مفاهیم موجود در عکس های نمایش داده شده، کمتر دچار سردرگمی شوند. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که در درک، دریافت مفهوم و شناخت نشانه های تصویری و پیام های موجود در عکس های نمایش داده شده در آثار هنر محیطی بین دانشجویان دختر و پسر رشته گرافیک، تفاوت معناداری وجود دارد، بدین معنی که دانشجویان دختر قادر به درک و تشخیص ویژگی های اثر و دریافت پیام هنرمند با دیدن هر یک از دو فریم عکس ارائه شده بصورت جداگانه بوده اند. در صورتی که، دانشجویان پسر بر خلاف دانشجویان دختر، بر اساس ساختار ذهنی و شناختی خود برای شناخت مفاهیم ارائه شده در عکس های هنر محیطی نیازمند دیدن عکس های نمایش داده شده از هر دو زاویه باز و بسته بصورت همزمان بوده اند.
۴.

بررسی شاخصه های ساختاری نگارگری در آثار سه تن از هنرمندان دوران پست مدرن(با مطالعه ی موردی آثار فرح اصولی، دوقلوهای سینگ و شاهزیا سکندر)

کلیدواژه‌ها: هنر پست مدرن سنت نگارگری هنر معاصر ایران هنر معاصر هند هنر معاصر پاکستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۳ تعداد دانلود : ۳۳۰
هنر دوران پست مدرن بستری را فراهم آورده که در آن اقتباس از سنت، ارج نهاده می شود. بنابراین به نظر می رسد در این دوران می توان زیرساخت هنری را پیش بینی کرد که با تکیه بر هنر گذشته، علاوه بر معاصر بودن، در تعامل با مخاطب بومی و غیربومی نیز به   درستی عمل کند. پژوهش حاضر در تلاش است تا به چگونگی ارتباط بین سنت نگارگری و مقتضیات جامعه ی پست مدرن پی برده و برای خلق اثری معاصر و مبتنی بر سنت راهی یابد. بنابراین در راستای رسیدن به این هدف شاخصه های ساختاری نگارگری را در آثار سه هنرمند از ایران، هند و پاکستان مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از این پژوهش که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، نشان داده است که هنرمندان بسیاری نگارگری را ابزاری مناسب برای بیان مفاهیم مورد نظر خود یافته، و آن را در راستای هدف خویش دگرگون ساختند. در واقع آنچه در خلق اثری معاصرکه در ارتباط با سنت نیز باشد اهمیت دارد، شناخت قابلیت های سنت و مقتضیات هنر معاصر است. به نظر می رسد که رابطه ی معناداری میان سنت و معاصریت وجود دارد، و اگر ریشه های سنتی در تعامل با شناخت هنرمند از جهان معاصرش همراه باشند، تجلی تازه ای مبتنی بر سنت در آثارش بروز خواهد کرد.
۵.

پژوهشی درباره رابطه زبان و هنر در هنر مفهومی ایران (1344 تا 1381 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر زبان هنر مفهومی هنر معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۳۰۵
بیان مسئله: موازی با رویارویی شرق با غرب در حوز ه های مربوط به جهان بینی و فلسفه، جذب رویکردها و جنبش های هنری معاصر نیز پیچیدگی های مخصوص به خود را دارد. در این میان، هنر مفهومی به علت ویژگی های ذاتی و نوع نگاهش به زیباشناسی، رسانه، مخاطب و نهادها از جمله بحث برانگیزترین موضوع ها در عالم هنر محسوب می شود. موضوعی که به واسطه ماهیتش مستقیماً با مقوله زبان در ارتباط است. اکنون این سؤال مطرح می شود این است که در هنر مفهومی ایران چه ارتباطی میان زبان و هنر وجود دارد؟ هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر شناخت عمیق تر هنر مفهومی در ایران است تا بتوان نقاط ضعف و قدرت ارتباط هنر و زبان را در یان جنبش بهتر واکاوی نمود و در صورت امکان راهکارهایی برای آینده متصور شد. روش تحقیق: در این پژوهش سعی شد که در قدم اول، هنر مفهومی با پرداختن به پیش زمینه ها و طیف مربوط به آن بررسی شود. در قدم دوم تلاش بر این بود که ارتباط هنر و زبان، مستقل از هنر مفهومی و بعد در بطن هنر مفهومی با تکیه به آرای هنرمندان، جریان ها و آثار تحلیل شود و مؤلفه ها و اصول آن استخراج شود. در قدم سوم، سیر هنر مفهومی ایران و رابطه هنر و زبان در این جنبش هنری نوپا مطالعه شد و آثار بر اساس مؤلفه ها و اصول نام برده واکاوی شدند. در این پژوهش هدف اصلی این بود که با خوانش رابطه هنر و زبان در هنر مفهومی، نقاط ضعف و قوت فرایند درک، جذب و کنش هنر مفهومی در ایران با نگاهی انتقادی شناخته و تحلیل شوند. نتیجه گیری: با مطالعه ارتباط زبان و هنر در هنر مفهومی ایران می توان نتایج را در  دو بعد خلاصه کرد. اول اینکه سه مؤلفه شکل گیری هنر مفهومی در غرب با زمینه تکوین و جذب آن در ایران به میزان زیادی متفاوت است. دوم اینکه این تفاوت باعث ایجاد ارتباط ضعیفی میان زبان و هنر در هنر مفهومی ایران شده که با دو اصل مستخرج از هنر مفهومی غرب مغایر است. به نظر می رسد این دو بعد را باید در کنار نقطه قوت این جریان یعنی دغدغه مندی قرار داد.
۶.

مقایسه آرای جلال آل احمد و داریوش شایگان پیرامون هنر معاصر ایران با تأکید بر مسئله هویت.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندیشه معاصر ایران جلال آل احمد داریوش شایگان هنر معاصر ایران هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۳۸
شناسایی متونی که توسط اندیشمندان شناخته شده داخلی پیرامون هنرمعاصر ایران نگارش شده است می تواند به عنوان دریچه ای برای ردیابی ارتباط منطقی میان اندیشه معاصر و هنرمعاصر در ایران مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس هدف از این تحقیق مقایسه آرای دو اندیشمند معاصر ایرانی، جلال آل احمد و داریوش شایگان، پیرامون هنر معاصر ایران است. و مسئله هویت و نسبت آن با نوع اندیشه جلال آل احمد و داریوش شایگان و نیز آرای ایشان پیرامون هنرمعاصر ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است. در اینجا این سوال ها مطرح می شود. 1-نوشته های جلال آل احمد و داریوش شایگان در مورد هنر معاصر ایران چگونه ارتباطی با جنس تفکر هویت اندیش ایشان دارد؟ 2-چگونه می توان آرای ایشان پیرامون این موضوع را با یکدیگر مقایسه کرد؟ این نوشتار در قالب پژوهشی بنیادی و با رویکردی توصیفی_تطبیقی نوشته شده است.  از خلال مطالعه اسناد کتابخانه ای و نوشتارهای  پراکنده ایشان در مورد هنر معاصر ایران، چگونگی مواجهه این دو اندیشمند ایرانی با این موضوع استخراج شده است. در نهایت با تجزیه و تحلیل داده های کیفیِ جمع آوری شده و جدول بندی این داده ها بر اساس روش استقرای علمی، نوع دیدگاه هویت اندیشی دو متفکر و تشابهات و تفاوت های موجود در مقالات ایشان پیرامون هنرمعاصر ایران مشخص و مورد تطبیق و مقایسه قرارگرفته است. بر همین اساس می توان اینگونه نتیجه گرفت. که آرای جلال آل احمد پیرامون هنرمعاصر ایران بیشتر متأثر از دیدگاه هویت اندیشی بومی و در مقابل آرای داریوش شایگان در این حوزه بیشتر تحت تاثیر دیدگاه هویت اندیشی سیاره ای او مطرح شده است.
۷.

چگونگی میزان بازتاب هنرهای سنتی در نقاشی معاصر ایران (بررسی هشتمین دو سالانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنرهای سنتی صنایع دستی هنر معاصر ایران نقاشی هشتمین دوسالانه نقاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۳۱۱
هنرهای سنتی[1] ایران، قابلیت زیادی در بازآفرینی در نقاشی معاصر ایران دارند. در مواردی، هنرمندان با بازتاب صنایع دستی[2] در نقاشی معاصر ایران، به غنی کردن آثار خود پرداخته اند. چگونگی میزان گرایش به صنایع دستی در نقاشی معاصر ایران، مسئله اصلی این پژوهش است. هدف از این تحقیق، توجه به قابلیت های صنایع دستی در هویت سازی به نقاشی معاصر ایران است؛ همچنین، می تواند به ماندگاری هنر صنایع دستی و ارتباط آن با نقاشی معاصر ایران کمک کند. جامعه آماری این پژوهش، شامل نقاشی های هشتمین دو سالانه ایران است. تحقیق پیش رو ابتدا به تعریف صنایع دستی پرداخته، سپس حضور هر یک از رشته های صنایع دستی در نقاشی های هشتمین دوسالانه را به صورت مجزا در جدولی مورد بررسی قرار داده است. در این بررسی، بازآفرینی صنایع دستی در رشته های؛ خوشنویسی[3]، طراحی سنتی، چاپ قلمکار[4]، گره سازی[5] و هندسه نقوش، سفال، لعاب و کاشی کاری، مشبک فلزی، قلم زنی[6]، فرش، دست بافت ها و حجاری[7]، در آثار هشتمین دوسالانه نقاشی دیده می شود. این پژوهش نشان می دهد 16/12 درصد از نقاشی های راه یافته به هشتمین دوسالانه، از صنایع دستی استفاده کرده اند. همچنین، این تحقیق نتیجه می گیرد در بازتاب صنایع دستی، هنرمندان، کمترین گرایش را به سه رشته قلم زنی و مشبک فلزی، حجاری و دست بافت ها (در هر رشته 2/2 درصد) داشته اند و بیشترین توجه هنرمندان در این هویت بخشی، به طراحی سنتی (33/33 درصد) است. این پژوهش می تواند نگاه هنرمندان را به آن دسته از صنایع دستی که قابلیت زیادی جهت بازتاب در نقاشی معاصر ایران دارند، معطوف ساخته و به هویت بخشی آثار کمک کند. روش انجام این تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
۸.

تحلیل سیاست های دستگاه فرهنگی هنر معاصر ایران با کمک جامعه شناسی دین ماکس وبر (مورد مطالعه: رویکرد گالری هما)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر معاصر هنر معاصر ایران جامعه شناسی دین ماکس وبر نهاد گالری گالری هما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۰
هنر امروز ایران به مثابه هنری که در بستر هنر معاصر و معاصریت شکل گرفته است، جزئی مهم از این جهانِ جدید است و مفاهیم و ساختارهایش تحت التزامات این پارادایم بزرگ تر قرار دارد. این جهان جدید همانند جهان دین، برساخته ی دستگاه های قدرت و عوامل آن است. در پژوهش حاضر، دین و هنر همچون دو متن همسان فرض شده اند. هدف ما، تطبیق ساختار جهان دینی و نظام روحانی آن در ساخت الگوی مسلط با جهان هنر معاصر است. بدین منظور باید ساحت های دین و هنر و نظام روحانی درونی آنها، آشکار شده و با بیان نسبت هر یک با ساختار قدرت، براساس جامعه شناسی دین ماکس وبر به یک رده گان شناسی از عاملان بسط نهاد هنر دست یافت. هدف ما پاسخ به این پرسش است: ساختارهای نهادی هنر معاصر مانند گالری ها چگونه به سیاست های فرهنگی هنر معاصر ایران شکل می دهند؟ از خلال توجه به نقش نهادها و نیروهای آن در خلق جهان دینی به نظر می آید که می توان این مسیر را درست تر پیمود. با تطبیق دو جهان دین و هنر می توان دید که اینجا کلیسا و دستگاه روحانی آن قرابت بسیاری به نهادهای جهان هنر و ساخت سلسله مراتبی آن دارند. معادل کارویژه آن در جهان هنر را می توان در نهاد گالری دید. پژوهش حاضر، برای رسیدن به این هدف به سراغ گالری هما به عنوان یکی از مراکز تأثیرگذار در هنر امروز ایران رفته است. در این میان متون برساخته آن مهم ترین ابزار تحلیل ما هستند.
۹.

مطالعه ای بر گفتمان چندوجهی نوشتار/تصویر در هنر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان چندوجهی نوشتار/تصویر هنر معاصر هنر معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۱۹۱
امروزه آثار هنری بسیاری با تلفیق وجوه زبانی و تصویری شکل گرفته اند و این شکل از خلق، ارائه آثار و دریافت آن ها را نیز تحت تأثیر قرار داده است. با درنظر گرفتن ارتباط دیرینه زبان و تصویر در هنر و همینطور نظریه های چرخش زبانی و تصویری، هیچ یک به تنهایی قادر نیستند ویژگی های این قسم از آثار و نمایشگاه های هنر معاصر را دربرگیرد. گفتمان چند وجهی نوشتاری و تصویری با مؤلفه های این بخش از هنر معاصر مطابق است. به این ترتیب این مقاله با هدف تبیین تعامل میان وجوه زبانی و تصویری در هنر معاصر از جمله هنر معاصر ایران قصد دارد به این دو پرسش پاسخ گوید که: 1- گفتمان چندوجهی در هنر معاصر به چه معناست؟ و 2- ویژگی های گفتمان چندوجهی در این بافت چگونه است؟ مقاله پیش رو از لحاظ روش، توصیفی و تحلیلی است و ابزارهای پژوهش شامل فیش برداری، مشاهده و مراجعه به اسناد و آرشیو نمایشگاهی می باشد. پاسخ این پرسش ها در قالب نتایج پژوهش به این ترتیب است که گفتمان چندوجهی به معنی مطالعه منابع نشانه شناختی متفاوت از جمله زبان و تصویر در نسبت با یکدیگر است. اگر گفتمان را بر اساس تعریف ون دایک، کاربرد زبان در بافتی خاص در نظر بگیریم، می توان گفت در بخشی از هنر معاصر، با گونه ای از گفتمان چندوجهی زبانی و تصویری روبه روییم. چراکه این بخش از هنر بر خلاف سنت مدرن، نماینده رابطه ناگسستنی زبان و تصویر است. استفاده از تکنولوژی های متنی و بصری این رابطه را به نمایش می گذارد و شبکه ای به هم پیوسته از وجوه و معناها به وجود می آورد. مخاطب نیز در مواجه با این گفتمان از بیننده صرف به بیننده/خواننده بدل می شود. در هنر معاصر ایران نیز شاهد نمونه های بسیاری از همکاری دو وجه زبان و تصویر در قالب یک فرم بیانی تازه و نمایش آثار در بافت نمایشگاهی به مثابه گفتمانی چندوجهی هستیم.
۱۰.

مطالعه تحلیلی آثار هنر معاصر ایران بر اساس مفاهیم و کارکردهای رویکرد «ازآن خودسازی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازآنخودسازی هنر معاصر ایران نقاشی معاصر ایران دخلوتصرف شیوهها و کارکردهای ازآنخودسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۳۵۴
بیان مسئله : هنرمعاصر شاهد پیامدها و پدیده های گوناگونی بوده است، که به هیچ عنوان از قواعد سنتیِ هنر تبعیت نمی کنند. «ازآن خود سازی» در هنر معاصر یکی از همین پدیده های نوظهور است که هنرمندان بسیاری به آن روی آورده اند. هنرمند امروز، علاوه بر فعالیت های فرهنگی، خود نیز مصرف کننده هنر است. از این رو «ازآن خود سازی» راهکاری است در هنر معاصر برای رجعت به گذشته و استفاده از تصاویرِ ازپیش موجود و باز تولیدِ آثاری با مفاهیم جدید. این پدیده همزمان با غربْ در هنر ایران نیز طرفداران خود را پیدا کرده است. هدف پژوهش : این پژوهش بر آن است تا «ازآن خودسازی» وکارکردهای آن را در هنر معاصر ایران و آثار نقاشان معاصر ایرانی پی بگیرد. روش پژوهش : این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و شیوه گردآوری منابع آن نیز میدانی و کتابخانه ای بوده است. در اینجا، ابتدا، با توجه به تعاریف و مطالعات حوزه «ازآن خود سازی» در هنر غرب به بررسی مشابهت ها و مطابقت های این پدیده با هنر معاصر ایران پرداخته شده است، سپس هنرمندان معاصر ایرانی را که رویکرد «ازآن خود سازی» در آثارشان به وضوح قابل رؤیت است، شناسایی شده است. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش حاکی از حضور چشم گیرِ رویکرد «ازآن خود سازی» در هنر معاصر ایران است که با کارکردهای متفاوتی در میان هنرمندان به کار گرفته شده است، که از آن میان می توان سه کارکرد عمده را برجسته کرد: 1) «فراخوان گذشته در وضعیت معاصر»، 2) «ترجمه یا گفتگوی بینافرهنگی» و 3) «معنی گردانی آثار درون فرهنگی پیشین». در این پژوهش، ذیل هرکدام از این کارکردها، تعدادی از آثار ازآن خود ساخته هنرمندان معاصر موردبررسی قرارگرفته است. در حالی که، در کارکرد اول بازنماییِ عظمت گذشته، مسائل و مصائب انسان امروزی در معرض توجه هنرمندان بوده، درکارکرد دوم ترکیب فرهنگ و هنر ایرانی با آثار مهم و تأثیرگذار غربی مورد تأکید قرار گرفته است. در نهایت در کارکرد سوم، با دخل وتصرف در آثار شناخته شده پیشینِ ایرانی و افزودن معانی تازه ای به آن ها مواجه می شویم. بنابراین، استفاده از تصاویر و آثار پیشین با رویکردهای نوین و انتقادی به منظور معنا سازی، درهم آمیختن گذشته و آینده، ارجاع به گذشته و نقلِ آن، از ویژگی های آثار خلق شده کنونی با رویکرد «ازآن خود سازی» هستند.
۱۱.

بررسی سیر تحول نقش هارپی در هنر ایران (از دوران پیش از تاریخ تا دوران معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمدن ایران سفالینه های منقوش مفاهیم معنوی هارپی هنر اسلامی هنر معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۲۲۲
هارپی به عنوان مخلوقی ترکیبی، قدمتی طولانی در هنر ایران دارد و باید خاستگاه آن را در هنر پیش از تاریخ جست. این نقش به عنوان موجود ترکیبی انسان- پرنده، با اساطیر کهن گره خورده است و در گذر زمان، در فرم مشخص و مفاهیم متفاوت استمرار یافته است. هارپی را در دوران پیش از تاریخ، حامل مردگان به جهان دیگر تصویر می کردند که در دوران تاریخی با مفاهیم اسطوره ای پیوند خورد و در دوره اسلامی با مفاهیم قدسی متمایز شد. در دوران معاصر نیز جدا از مفاهیم سنتی اش با ذهنیات هنرمندان درآمیخت. این مقاله بر آن است تا به بررسی نقش هارپی و سیر تحول آن در هنر ایران بپردازد. تحقیق پیش رو به روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای با استفاده از منابع مختلفی صورت گرفته و از سایت های معتبر همچون سایت موزه متروپولیتن در کنار تورق بیش از پنجاه جلد کتاب در باب هنر ایران، برای دستیابی به مجموعه ای از تصاویر هارپی بهره گرفته شده است. از آنجا که نقش مزبور، در هنر معاصر یکی از معرف های هنر سنتی است، نیاز به ریشه یابی و آشنایی با مفاهیم آن احساس می شود. نتیجه مقاله نشان می دهد نقش هارپی با حفظ فرم اصلی اش، در دوره های مختلف مفاهیم متغیر را عرضه می دارد؛ اما به واسطه جوهره وجودی اش (انسان-پرنده) همواره با مفاهیم معنوی و آسمانی در ارتباط است.        
۱۲.

اکوفمینیسم در هنر معاصر ایران (موردکاوی: رویداد پرسبوک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر معاصر زنان ایران اکوفمینیسم رویداد پرسبوک تحلیل گفتمان انتقادی هنر معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۶۰
سالانه هنر معاصر پرسبوک بیش از یک دهه در فضای هنری ایران نقش آفرین بوده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین با تاکیدبر مفهوم اکوفمینیسم، قصد دارد این رویداد و آثار هنرمندان زنِ شرکت کننده در دوره های پنجم تا دهم آن را با هدف فهم نسبت پرسبوک با فضای گفتمانی دهه های 80 و 90 خورشیدی و اندیشه اکوفمینیسم بازخوانی نماید. نتایج این مقاله نشان می دهد فضای گفتمانی ایران در این دو دهه، زمینه ای را برای رویکردهای انتقادی در هنر مهیا ساخت که توجه به روایت های حاشیه ای، از جمله گفتمان فمینیستی در هنر را مجال بروز داد و به دنبالش، رویدادهایی مثل پرسبوک با گرایش های اکوفمینیستی ظهور پیدا کرد. برپایی رویدادهای سالانه پرسبوک به صورت محیطی و مکان مند، بهره مندی از مواد طبیعی، الهام از صنایع دستی و نمایش انتزاعی اندام های زنانه، آثار واجد معنایی زنانه-زمینی می شوند؛ هم آوایی دو عنصری که توسط نظام مردسالار به حاشیه رانده شده اند. هنرمندان زن معاصر ایرانی در بستر رویداد پرسبوک، با به چالش کشیدن تعاریف مطلوب از هنر و با به عرصه آوردنِ آن بخش از کار زنان که ناچیز انگاشته می شد، کوشیده اند ضمن اعتباربخشی به هنر زنانه، مخاطب را از ستمی که همزمان بر زنان و زمین می رود آگاه کنند.
۱۳.

در جست وجوی زبان زنانه: مطالعه آثار هنرمندان زن ایرانی با الهام از تجربه های دوختن و بافتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوختن و بافتن زبان زنانه زنان هنرمند ایران کلاژهای بافتنی هنر زنان هنر معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۶
در بسیاری فرهنگ ها، بافندگی و نساجی به عنوان پیشه و صنعت، اغلب کار مردان و در قلمرو خانه، اغلب کار زنان بوده است. تمایز میان محل کار و خانه در دوران مدرن موجب تمایز میان دوزندگی حرفه ای مردان و بافتنی ها و سوزن دوزی های تفننی زنان شد. از نظر منتقدان فرهنگی، بافتنی ها و سوزن دوزی های زنان فقط نشانگر ذوق زنانه یا عشق به خانه نبود، بلکه نشانگر الگوهای تحمیل شده به زن خانه دار، مطیع و سازگار بود. هدف این مقاله پرداختن به آثار هنرمندان معاصر زن ایرانی است که با الهام از دوختن و بافتن، در جست وجوی زبان زنانه هستند. از این رو پرسش اصلی این است که هنرمندان زن هنرهای تجسمی، چگونه و با چه شیوه هایی بافتن و دوختن را به راهی برای جست وجوی زبان هویت زنانه تبدیل کرده اند. برای پاسخ به این پرسش با ترکیب روش های «تحلیل رویداد» و «تحلیل روند»، پنج نمایشگاه هنری «تجلی احساس»، «سو+زن»، «زنان می سازند»، «نخش» و «پرسبوک» مطالعه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تغییرات تجربه هنرمندان زن معاصر ایران طی سه دهه 1370 تا 1400 است. هنرمندان طی دهه 1370- به ویژه در رویداد هنری مخصوص زنان با عنوان «تجلی احساس»- دوختن و بافتن را به عنوان زنانگی مادرانه و مهارت زن در چارچوب کار خانگی و گاه سنتی و روستایی تصویر کردند، اما در پی تغییرات اجتماعی- فرهنگی دهه 1380 در رویدادهای هنری مانند نمایشگاه «سو+زن» و «زنان می سازند» و «پرسبوک» شاهد به کارگیری دوختن و بافتن همچون کنشی انتقادی و زبانی توسط هنرمندان زن برای بازاندیشی هویتی زنان در دهه 1380 و 1390 هستیم.