مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
دوره معاصر
حوزه های تخصصی:
نمایش ایرانی از آغاز پیدایش، با تاریخ و موضوعات تاریخی همراه بود، و نمایشنامه نویسان از زمان آشنایی با نمایشهای غربی با انگیزه های مختلف، در نمایشنامه های خود از تاریخ الهام می گرفتند؛ انگیزه هایی چون شوق و اشتیاق به گذشته که آکنده از داستان های شگفت انگیز و قهرمانان بزرگ و شخصیت های نادر است، و نیز به انگیزه آگاهی بخشی به مردم و شوراندن آنها علیه حکومتهای طاغوتی و ظالم و کشورهای استعمارگر، و یا به هدف بهره گیری از تاریخ برای به نمایش گذاشتن حوادث معاصر و یا بررسی حوادث امروزی با نقاب تاریخ و برانگیختن مخاطبان برای موضع گیری در برابر اتفاقات روز از طریق تصویرسازی و تجسم گذشته و تاریخ.
مقاله پیش رو، با نگاهی به پیدایش نمایشنامه تاریخی در ایران، به بررسی عوامل گرایش نمایشنامه نویسان به این نوع از نمایشنامه می پردازد، و در ادامه روند پیشرفت این نوع ادبی در مراحل مختلف را رصد می کند و در نهایت نمایشنامه های تاریخی آن دوره را با روش توصیفی و تحلیلی نقد و بررسی می کند.
تجدید بنای پایه های نظری فقه اباضیه در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
317 - 338
حوزه های تخصصی:
یکی از اصولی که تمام مذاهب برای ادامه حیات خود به آن نیاز دارند، بازسازی و تجدید بناست. اباضیه هم برای بازسازی مذهب خود به سراغ بازسازی و تجدید بنای پایه های نظری فقه خود رفته تا از این راه، موجودیت خود را در میان مذاهب اسلامی حفظ و هر روز به رشد و تعالی بیشتری دست پیدا کند. این رویکرد از سوی اباضیه معاصر در ضمن نه محور تعقیب می شود که مهم ترین آنها عبارتند از تجدید بنا در ماده و مصادر و منابع فقه، اهتمام به مطالعات تطبیقی و مقارن، پویاسازی فقه مقاصدی، شکلدهی به پژوهش های نوین فقهی و بازسازی شاکله فقه. فقه اباضیه شش دوره را پشت سر گذاشته که دوره معاصر دارای اهمیت بسزایی است. به لحاظ آنکه توجه خاص به تجدید و تیسیر فقه شده است، این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش کتابخانه ای به تجدید بنای پایه های نظری فقه اباضیه می پردازد.
زمینه ها و عوامل حاکمیت قانون در توسعه فرهنگی و هنری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
377 - 388
حوزه های تخصصی:
حاکمیت قانون، یکی از مفاهیم و اصطلاحات پیچیده ای است که در دهه های اخیر از دغدغه های اصلی کشورهای در حال توسعه، است. عرصه های فرهنگی و هنری نیز مانند سایر ابعاد نظام اجتماعی در جوامع مختلف نقش مهمی در تحقق رشد و توسعه فراگیر دارند. جامعه ایران نیز در دوره معاصر و از دوره حکومت پهلوی(1357-1320ش)، به صورت جدی خود را درمعرض توسعه قرار داد و این وضعیت بعد از تثبیت انقلاب اسلامی(1357ش)، نیز دنبال گردید. این پژوهش با هدف بررسی جایگاه حاکمیت قانون بر توسعه فرهنگی و هنری معاصر ایران است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که کشورها در اعمال حاکمیت قانون برای تحقق توسعه فراگیر همواره از یک رویه یکسان استفاده نکردند بلکه براساس اوضاع و احوال متفاوت رویه های متفاوتی را در پیش گرفته اند. در جامعه ایران در دوره معاصر، عواملی چون اهمیت یافتن توسعه همه جانبه در جامعه، مقابله با گوناگونی فرهنگی به علت علت رشد روزافزون ارتباطات در نظام جهانی، نقش حاکمیت قانون در برقراری نظم در فضای فرهنگی و هنری و مسئله حمایت از ارزش های اسلامی و ایدئولوژیک اسلامی، ضرورت ایجاد نهادهای قانونی و تدوین قوانین مصوب در عرصه فرهنگ و هنر را آشکار ساخت لذا حاکمان و سیاستمداران، اقدامات لازم را برای حاکمیت قانون بر توسعه فرهنگی انجام دادند. اهداف پژوهش 1.واکاوی زمینه ها و عللِ حاکمیت قانون بر توسعه فرهنگی و هنری ایران در دوره معاصر 2.بررسی ارتباط توسعه فرهنگی با ایدئولوژی حاکم بر جامعه ایران در دوره معاصر سؤالات پژوهش 1. در جامعه ایران در دوره معاصر کدام عوامل و زمینه ها منجر به حاکمیت قانون بر توسعه فرهنگی شده است؟ 2.آیا ایدئولوژی های حاکم بر یک جامعه نقشی در برنامه های توسعه فرهنگی دارد؟
«تخریب حدس» در داستان های طنزآمیز دوره معاصر کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۹شماره ۸۳
175 - 192
حوزه های تخصصی:
طنز که از مهم ترین انواع ادبی محسوب می شود، پیشینه ای طولانی در ادبیات جهان دارد. ادبیات کودک و نوجوان به دلیل نوع خاصّ مخاطب آن، همواره محملی مناسب برای ایجاد طنز بوده است. منتقدان و پژوهشگران متعدّدی در سده اخیر، درباره طنز و انواع روش های پرورش آن، صحبت کرده اند. یکی از این نظریه پردازانِ برجسته، ایوان فوناژی است که آراء او در زمینه طنز به ویژه طنز در داستان های کودک و نوجوان -اگرچه در ایران، چندان شناخته شده نیست- در زمره بهترین، نظریه های طنز است. در این مقاله، برمبنای نظریه ایوان فوناژی و با توجّه به یکی از مهم ترین مؤلّفه های طنزپردازی او؛ یعنی عنصر «تخریب حدس» به بررسی برخی داستان های کودک در ایران که توسط مشهورترین نویسندگان این حوزه در دوره معاصر تدوین شده است از جمله فرهاد حسن زاده، شهرام شفیعی، احمد عربلو، سوسن طاقدیس و سعید هاشمی، پرداخته می شود. در نظریه فوناژی تعریفی خاص از تخریب حدس ارائه شده و برمبنای آن، برخی آثار داستانی کودک نیز تحلیل شده است.
مطالعه تطبیقی مکانیزم، فرم و تزیینات قفل های چالشتر دوره معاصر و قفل های اصفهان دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قفل، از جمله اسبابی است که ایمنی زندگی آدمی را مهیا می سازد. قفل سازان ایرانی علاوه بر ساخت قفل و رفع نیاز کاربردی، برای وجه هنری و تزیینی آن نیز ارزش قایل شدند. قفل های فلزی چالشتر و اصفهان از جمله قفل های دست ساز ایرانی هستند که دارای ویژگی ها و ظرفیت های بصری، مکانیزم، فرم و نقوش خاص هستند که قابل توجه و حائز اهمیت به شمار می آیند. موقعیت جغرافیایی اصفهان و چالشتر و فاصله نزدیک آنها نسبت به یکدیگر، این مسأله را که قفل سازان این دو منطقه تعاملاتی داشته و از یکدیگر تأثیر پذیرفته اند را محتمل ساخته است. لذا هدف تحقیق آن است که مشخص شود قفل های چالشتر دوره معاصر و اصفهان دوره صفویه دارای چه ویژگی های قابل تطبیقی هستند؟ اشتراکات و افتراقات آنها در چه مواردی است و چه تأثیری بر یکدیگر داشته اند؟ با عنایت به عناصر بصری و اصیل این قفل ها و با ذکر اشتراکات و افتراقات آنها می توان به از یاد نرفتن این هنر ارزشمند کمک کرد. پژوهش پیش رو با رویکردی تطبیقی و بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و جمع آوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این دو گروه قفل دست ساز، در مواردی چون استفاده از عناصر تزیینی خط و نقوش اسلیمی و ختایی اشتراک دارند. این تولیدات، فرم ظاهری یکسانی دارند اما در مکانیزم داخلی و استفاده از تکنیک های اجرای تزیینات با یکدیگر متفاوت اند. هم چنین سبقه کهن تر اصفهان در حرفه قفل سازی نشان گر تأثیرپذیری قفل سازان چالشتر از قفل های اصفهان است.
مطالعه فرم و نقشِ رکاب و نگین در انگشترسازی معاصر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگشترسازی از هنرهای اصیل ایرانی با قدمتی دیرینه است. انگشتر، گاهی مُهر و نشان یا فرمانی برای ابلاغ است و یا از نمادین ترین جواهرآلات و بیان کننده پیمان، میراث، شخصیت، افکار و اعتقادات مذهبی است. در دوره معاصر، شهر مشهد با وجود کارگاه های فعال انگشترسازی از مهم ترین مراکز این حرفه محسوب می شود. هدف نگارش این مقاله، مطالعه فرم رکاب و نگین، سنگ های مورد استفاده، دسته بندی و گونه شناسی رکاب ها، تزیینات و کتیبه های به کار رفته در انگشترهای دست ساز معاصر مشهد بوده است که عمدتاً انگشتری های مردانه هستند. پرسش های مطرح شده عبارت اند از: انگشتری های دوره معاصر مشهد چه فرمی دارند؟ و تزیینات و کتیبه های این انگشتری ها کدام است و چگونه دسته بندی می شوند؟ روش انجام این تحقیق، توصیفی و تحلیلی است و جامعه آماری، انگشترسازی معاصر مشهد بوده است که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد سه نوع فرم انگشتری در بازار موجود است: 1) ماشینی، 2) نیمه هنری دست ساز و دارای تزیینات اندک خطی یا طرح مشبک، آینه کاری، پولکی و هم چنین انگشترهای فیلی ساده، طرح صفوی و بیگلو، 3- انگشترهای فاخر هنری، قلمزنی شده روی رکاب انگشتر به صورت مینیاتوری، سه بُعدی و برجسته که تزیینات آن شامل نقوش حیوانات، پرندگان، گیاهان، اماکن مقدس و هم چنین کتیبه با مضمون اسماء الهی، اسامی ائمه، ادعیه، اذکار، آیات قرآن با خط نستعلیق و ثلث و شبکه زنی حروف روی رکاب انگشتر است. انگشترهایی که نگین های عقیق و فیروزه دارند، عمدتاً به احادیث شیعی مزین شده اند.
مطالعه تطبیقی سفالینه های مراکز سفالگری مِند گناباد و شَهرِضای اصفهان
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶
37 - 54
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی سفالگری در روستای «مِند گناباد» و شهرستان «شهرضای اصفهان» به عنوان مراکز سنتی فعال سفالگری در شرق و مرکز ایران دارای اهمیت است. بهره گیری از شیوه های سنتی تولید و نقش اندازی، حضور سفالگران پیش کسوت در کنار سفالگران جوان و تکیه بر اصالت های فرهنگی این مناطق، امکان بررسی تطبیقی سفالینه های این دو مرکز را فراهم کرده است که دارای وجوه مشترک و گاه افتراق در تولید محصولات و نقش اندازی بر روی آن می باشد. با هدف شناخت بهتر سفالینه های این مراکز سفالگری و همچنین مقایسه سفالینه های آن، پژوهش پیش رو به طرح سوال های زیر پرداخته است. 1- سفالینه های دو مرکز سفالگری «مِند گناباد» و «شهرضای اصفهان» دارای چه ویژگی هایی است؟ 2- در مطالعه تطبیقی سفالینه های «مِند گناباد» و «شهرضای اصفهان» وجوه اشتراک و افتراق کدام است ؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با جمع آوری داده ها به شیوه میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است و در تحلیل داده ها، مصاحبه های سفالگران پیش کسوت دو مرکز سفالگری، طبیعت مناطق و باورهای سفالگران مورد توجه قرار گرفته است. با پژوهش صورت گرفته معلوم شد، وجوه اشتراک زیادی در شیوه تولید، اعمال لعاب و نقش اندازی بر روی سفالینه های دو مرکز وجود دارد، تلاش در جهت دست یابی به نوعی بدنه های معروف به «خمیر سنگی» و موفقیت در زمینه تولید آن، رواج نقاشی زیر لعابی و انواع لعاب تک رنگ شفاف و قهوه ای و بکارگیری نقوشی مانند ماهی، پرنده و انواع نقوش گیاهی و هندسی متناسب با وضعیت فرهنگی و اقلیمی این مناطق سفالگری از جمله جنبه های مشترک هنر آنان می باشد. همچنین وجود افتراق در شیوه نقش اندازی مانند ترسیم دقیق و ظریف نقوش در سفالینه های شهرضا که به نوعی تداعی کننده قلمگیری های نقاشی ایرانی است و کاربرد آزادنه و خلاقانه نقش و رنگ گذاری های خارج از چهارچوب طرح در مند گناباد بر ویژگی های منحصر به فرد سفالگری این مراکز افزوده است و در جایی تفاوت در ساختار آرایه های بکار رفته و رواج لعاب سبز آبی در شهرضا و بکارگیری مستمر لعاب شفاف بی رنگ در مند گناباد به عنوان وجوه تمایز سفالینه های این دو مرکز نشان می دهد، این مراکز سفالگری در عین شباهت های موجود، اصالت های منطقه ای و فرهنگی خویش را حفظ کرده و دارای هویت و شاخصه های منحصر به فردی می باشد که دارای تأمل است.
واکاوی نقوش سنتی در صورت بندی منبت معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
38 - 54
حوزه های تخصصی:
هنر منبت از آغاز پیدایش در ایران تا عصر حاضر تحولاتی را پشت سر گذاشته است. همنشینی در هنر منبت از چند منظر قابل بررسی است؛ نخست همنشینی این هنر با ذات مواد اولیه آن است که به واسطه ویژگی این مواد شکل و فرم متفاوت به خود می گیرد. دوم، نقش همنشینی هنرهای چوبی به عنوان هنر مکمل بر هنر منبت از منظر تکنیک و فن است، اما مهم ترین این، همنشینی ها، تأثیر نقوش سنتی بر هنر منبت از منظر طرح و نقش و تحولاتی است که در حوزه منبت معاصر رخ می دهد و تاکنون به طور جامع و هدفمند مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این همنشینی ها همواره با نوآوری و تحولاتی شگرف در هنر منبت معاصر همراه بوده است و این پژوهش با تمرکز بر واکاوی نقوش سنتی در منبت معاصر در پی دستیابی به تحولات ایجاد شده بر بستر هنر منبت با تکیه بر آثار تهران معاصر است؛ به گونه ای که بتوان به تأثیر نقوش سنتی در دستیابی به صورت بندی های فاخر دست یافت. قدر مسلم این که هنر منبت با توجه به نیاز ذاتی به نقش و طرح همواره در طول تاریخ از تلفیق نقوش و طرح های زیبا و قابل اجرا در هر دوره، بهره گرفته و در دوره معاصر با تحولات هنری در تهران و حضور هنرمندان شاخص در پایتخت این هنر نیز با نوآوری و صورت بندی های نو، ارزشمند و فاخری جلوه گری نموده است که در طول تاریخ منبت ایران کم سابقه است. اهداف پژوهش: 1.بررسی نقوش سنتی در هنر منبت ایران. 2.آشنایی به تأثیرات گسترده نقوش بر منبت معاصر ایران. سؤالات پژوهش: 1.نقوش سنتی در صورت بندی آثار فاخر منبت معاصر چه نقشی دارند؟ 2.بسترهای به کارگیری نقوش سنتی در منبت معاصر چگونه شکل گرفته است؟
میزان انطباق پذیری نقوش و درونمایه دیوارنگاره های دوره معاصر با معیارهای کیفی دیوارنگاری در فضاهای عمومی شهری اصفهان ازمنظر شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقوش و درون مایه دیوارنگاره ها همواره رابطه ای پیوسته با مکان و محیط پیرامونی داشته و هماهنگ با عوامل کالبدی و غیرکالبدی مکان و چگونگی ادراک مخاطب، معنا می یابند. چراکه مکان و فضای شهری به یاری تجسم و تصوری که ناظر از گستره آن دارد، قابل ادراک بوده و هویتمند می گردد. ازاین رو در این تحقیق با تدوین مؤلفه ها و زیرمؤلفه هایی همچون: مؤلفههای مخاطبمداری، زیبایی، منظر، انطباق پذیری و هویت مندی مکانی در دیوارنگاره ها به مثابه معیارهای کیفی دیوارنگاری از دوره پهلوی اول تاکنون، پرداخته شده است. به همین منظور، با بهره مندی از روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی و سنجش مؤلفه های ذکرشده در قالب پرسش نامه هایی از 60 نفر از شهروندان، چگونگی این رابطه، موردارزیابی کیفی قرار گرفته است. براین اساس، هدف: نحوه ارزیابی و چگونگی ادراک شهروندان از نقوش و درون مایه دیوارنگاره ها با مکان ها و فضاهای عمومی و تاریخی شهر اصفهان است. بنابراین، سؤال اصلی به چگونگی و میزان انطباق پذیری این دسته از آثار با مؤلفه های مذکور پرداخته و سؤال فرعی بر انتخاب بهترین اثر، برای به دست آوردن ضریب رتبه بندی دیوارنگاره های دوره معاصر از منظر شهروندان اصفهانی به عنوان مخاطبین اصلی این دسته از آثار، تأکید دارد. یافته های کلی تحقیق در پاسخ به سؤالات طرح شده، بیانگر میانگین رتبه متوسط تا خوب در ارزیابی مؤلفهها و زیرمؤلفه های استخراج شده در برگه های پرسشنامه است. مؤلفه هایی که بیانگر فاصله کیفی درون مایه دیوارنگاره ها تا رسیدن به وضعیت مطلوب و عالی بوده و درحال حاضر، پاسخگوی انتظارات شهروندان نیستند. همچنین با ارزیابی آثار منتخب از مجموعه تصاویر ارائه شده در یافت شد که شهروندان به جنبه های نوآورانه و متناسب با نیازها و سلائق امروزی در طراحی نقوش و درون مایه دیوارنگاره ها اهمیت داده و نسبت به آثار بدون محتوا و صرفاً تزئینی، کم رغبت ترند.
جستاری پدیدارشناسانه بر «ایران آگاهی» در دوره ی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
3 - 20
بازگشت به خودِ چیزها، توصیه و قول مشهوری در پدیدارشناسی است که سنت های فکری در سده ی اخیر را تحت تأثیر قرار داده است. این نوشتار با به خدمت گرفتن برخی مفاهیم اساسی پدیدارشناسی، سعی در فهم مفهوم « ایران آگاهی» در زیست جهان ایرانی دارد. این مقاله در چارچوب پدیدارشناسی تقویمی هوسرل و با نقد رویکردهای مدرنیستی نسبت با تاریخِ ملی، می کوشد تا کاربست پدیدارشناسی برای استمرار تاریخی «ایران» در قالب مفهوم ایران آگاهی نشان دهد. ایران به مثابه ی موضوع شناخت، برای ایرانیان، همواره در حضور و غیاب بوده است. این نوشتار درصدد است با درآمدی پدیدارشناسانه، شناخت ما از ایران را با مفهوم روی آورندگی گسترش دهد و ایران را به عنوان یک ابژه ی روی آوردی و متعلق شناخت، قابل فهم سازد. تمرکز بحث معطوف به دوران آغازین ورود مدرنیته به ایران و مواجهه ی ایرانیان با «دیگری» با عنوان غرب است.
بررسی ترانه های سیاسی در دوره پهلوی (1320 – 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
49 - 29
حوزه های تخصصی:
ترانه ها به دور از پیچیدگی برای درک پیام ها، با استفاده از زمینه جذب کننده موسیقی توانسته اند پیام رسان هنری موثری برای عامه مردم باشند. پژوهش در ترانه ها به علت خاستگاه مردمی آن شیوه ای کارآمد برای فهم فرهنگ جامعه است، در این جستار به روش تحلیل محتوا، مقوله های سیاسی در ترانه های دوره پهلوی (1320– 1357) بررسی و طبقه بندی شده اند و به نمونه های آن ها پرداخته ایم. ترانه، اصطلاحی عام است که به انواع قالب های شعری آهنگین یا همراه موسیقی به ویژه به تصنیف گفته می شود. یافته های پژوهش نشان می دهند که ترانه های سیاسی بخش قابل توجهی از ترانه ها را در برگرفته اند و بیشترین بسامد سیاسی در ترانه ها نیز در دهه چهل و پنجاه شمسی پدید می آید. این ترانه ها به بخش های ترانه های سیاسی معاصر و سرودهای سازمان های سیاسی تقسیم بندی می شوند. در این ترانه ها که با زندگی جامعه ارتباط دارند، تصاویری از بافت جامعه و سیاست با گفتمان اختناق و نارضایتی ارائه شده اند. پیام های اعتراضی نیز در این ترانه ها و تصنیف ها، به شکل یک شِکوه یا افشای همراه با ناامیدی از تغییر وضعیت موجود و گاه همچون دعوتی به یک مبارزه و فعالیت علیه وضع موجود بیان شده اند. مقولاتی که در این ترانه ها به کار رفته اند شامل انتقاد اجتماعی، میهن دوستی و پیوستگی ملی، اختناق و اعتراض، انقلاب و امید هستند.
تحلیل معرفتی و جامعه شناختی دوره شکوفایی و دوره تعالی (معاصر) عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم علوم اجتماعی بررسی ادوار علوم است. این مقاله به جریان شناسی دو دوره مهم علم عرفان و رهبران فکری آن، یعنی دوره شکوفایی و ظهور محیی الدین عربی، و دوره تعالی (معاصر) و ظهور صدرالمتألهین پرداخته است. شرایط اجتماعی و خانواده عالم پرور و گشایش علمی و سیاسی این دو دوره، منجر به ظهور این دو شخصیت تأثیرگذار شده است. این مقاله با روش «تطبیقی» و در چارچوب نظریه «روش شناسی بنیادین» که نظریه ای در جامعه شناسی معرفت و مبتنی بر رئالیسم انتقادی صدرایی است، به بررسی پیشرفت های علمی و مبادی معرفتی و غیرمعرفتی دو دوره پرداخته و در یافته که عرفان در دوره تعالی نسبت به دوره های گذشته از رویکرد انزوا خارج شده و توسط سید حیدر آملی شیعی شده است. به علاوه می توان به فلسفی شدن عرفان توسط شخصیت صدرالمتألهین که وامدار ابن عربی است و همچنین ظهور عرفان در عرصه اجتماعی توسط شاگردان مکتب عرفانی نجف و نوصدراییانی همچون امام خمینی(ره) و نقش داشتن در قیام های انقلابی و مذهبی و ظهور عرفان های سکولار و لائیک در عصر حاضر اشاره کرد.
ویژگی های فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان از عهد ناصری تا پایان پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
89 - 134
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان «ویژگی های فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان از عهد ناصری تا پایان پهلوی اول» به صورت توصیفی- تحلیلی به تبیین ویژگی فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان از عهد ناصری تا پایان پهلوی اول می پردازد. سوال اصلی این پژوهش این است که ویژگی های فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان در دوره ی مزبور چه تحولاتی داشته است؟ نتایج و یافته های این تحقیق نشان می دهد که این منطقه تحت تأثیر ادوار نظم سیاسی در ایران، ساختار نظام سیاسی و الگوهای ترکیبی ملت از منظرهای اجتماعی، جغرافیایی و ژئوپولتیک الگوی ترکیبی ملت همیشه درگیر نوعی نوسان مرزی از جهات مختلف بوده است.زمانی که عده ای در جغرافیای خاص با یکدیگر تعامل دارند با گذشت زمان در تمایلات خاص هم تشابه پیدا می کنند که جامعه کردی هم در مکریان از این قاعده مستثنی نبوده و ساکنان آن ارزش ها و هنجارهای بخصوص را رعایت می کردند.در میان مکریانی ها نوعی احساس گروهی به معنای یک حس اخلاقی که از همگونی های قومی و فرهنگی سرچشمه گرفته بود، وجود داشت و این احساسات اخلاقی و فرهنگی در مکریان و در سطح محلی و در میان جمعیت ساکن در این ناحیه گاهی به اتحاد هم می انجامید و یا گاهی احساس گروهی میان کردهای مکری و ترک های قره پاپاق علیه حکومت مرکزی نیز شکل می گرفت، چرا که آنان به صورت متناوب و توسط حکومتی ها غارت می شدند. ساختار فرهنگ ارباب رعیتی، دینی مذهبی و قومی ملیتی در رأس هرم این جامعه قرار داشت و بر اساس آن وفاداری های قومی، محلی، خانوادگی، قبیله ای، طایفه ای و مذهبی عقیدتی شکل و فرم انحصاری تر به خود گرفت در بطن چنین وضعیتی اختلاف و تضاد و تقابل نمایان بود. نبود بلاغ سیاسی تعلق را از فرد به فکر و از سلیقه های فردی به اجماع فکری یک مجموعه به طور کامل منتقل نکرد و شاید تعلق و وفاداری به شخصیت هایی مثل شیخ عبیدالله شمزین، اسماعیل آقا سمکو و... ناشی از نوعی تمایلات و گرایشات فرهنگی حاکم بر ساختار جامعه کرد بودن و سنی بودن بود که همراهی بخش عمده ای از مردم با آنان را به همراه داشت.
نگرۀ جدید در نگارگری مکتب تهران: خیام و تأثیر او در شکل گیری آثار
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۳۷۵-۳۵۷
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بررسی برخی از نگاره های نگارگری مکتب تهران در دوران معاصر از یک سو و خوانش اندیشه ها و دیدگاه فلسفی «خیام نیشابوری» شاعر و ریاضی دان سده پنجم و ششم هجری قمری ایران در سوی دیگر در نظر دارد، تا چرایی و چگونگیِ موردتوجه قرار دادنِ اشعار و رباعی های این شاعر برای اولین بار توسط نگارگران مکتب تهران در دوره معاصر را مورد بررسی و پژوهش قرار دهد. فرضیه مورد پژوهش این است که هنرمندان مکتب تهران به ارزش های سنتی و نگارگری گذشته ایران در دوران مدرنیسم پای بند بودند تا با پیوند به گذشته، هرچه بیشتر ریشه های ایرانی و آریایی خود را حفظ کنند. آثار مورد پژوهش شامل نُه نگاره نگارگران معاصر و متعلق به مؤسسه فرهنگی موزه های بنیاد مستضعفان است. بر این اساس، روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی و میدانی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها نیز براساس پژوهش صورت گرفته و درنهایت، این نتیجه حاصل شده که هنرمندان مکتب تهران با احیاء سبک سنتی و نگارگری ایرانی برای بازگشت به شیوه های هنری گذشته در برابر هنر مدرنیسم تأکید می کردند و با پرداختن به آثار و اشعار خیام برای اولین بار درپی بازگشت به ریشه های آریایی و گذشته خود تا قبل از دوران تجدد و مدرن بودند.
تحلیل ویژگی های فنی و هنری قلمزنی ایران دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلزکاری در ایران، پیشینه بسیار پربار و طولانی دارد. در میان منابع مطالعاتی موجود پیرامون هنر فلزکاری در دوران پیش از تاریخ تا دوره قاجار به طور عمده با رویکردی تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته و منابع متنوعی در این حوزه، در دست است. در این میان هنر قلمزنی بهعنوان یکی از زیرشاخه های مهم در هنر فلزکاری مطرح است اما مطالعات کافی پیرامون این هنر از دوره پهلوی تا به امروز صورت نگرفته و آنچه مهم بهنظر می رسد سرگذشت و حیات هنر قلمزنی است که به عصر قاجار محدود نشده و نه تنها در دوره معاصر از حرکت بازنایستاده بلکه پویایی و مانایی خاصی در دوره معاصر داشته است. هدف، بررسی ویژگیهای فنی و نقوش قلمزنی در شهرستانهای اصفهان، بروجرد، تهران، شیراز، طبس، کرمان، کرمانشاه، مشهد و یزد بهعنوان شهرهای شاخص قلمزنی در دوره معاصر است. از این رو پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ بدین پرسش هاست که خصوصیات فنی و نقوش قلمزنی معاصر ایران در شهرهای مذکور چیست و نقاط افتراق و اشتراک آنها کدام است؟ تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای بوده اما به طور ویژه بر دادههای میدانی استوار است. در این شهرها تاریخچه فلزکاری، طرح و نقش، تولیدات، خلاقیت و نوآوری، ابزار مورد استفاده و روش اجرای هنر قلمزنی مورد واکاوی و تحقیق قرار گرفته است. مهمترین و شاخص-ترین ویژگی مطرح شده در هر شهر معرفی گردیده و درنهایت هر یک از این ویژگیها در قالب جداولی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
تحلیل ساختاری و تطبیق مضامین آثار قلمزنی دوره ها ی صفوی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
145 - 166
حوزه های تخصصی:
هنر قلمزنی در دورهٔ اسلامی، مضامین متنوعی را در قالب های گوناگون ارائه داده است. از آن میان، دورهٔ صفوی با اعلام «تشیع» به عنوان مذهب رسمی کشور، هنرمندان قلمزن را به خلق آثاری مُلهم از هویت اسلامی - ایرانی خویش ترغیب نمود. هنر قلمزنی دورهٔ معاصر نیز با بهره گیری از سبک اصیل و سنتیِ فلزکاری ایران، درنهایتِ مهارت و ظرافت در حال اجراست. به دلیل مشابهت های بی شمار بافت فرهنگی و دینی ایران در این دو مقطع تاریخی، نمونه آثار شاخص قلمزنی هردو دوره در یک قاب موردتطبیق قرار گرفته اند. هدف این پژوهش، یافتن وجوه تشابه شکلی و تفاوت های ساختاری این آثار در رویکردی تحلیلی است. پرسش های پژوهش نیز در همین راستا و عبارتند از: با وجود ساختار حکومتیِ مشابه در ادوار صفوی و معاصر، مهم ترین وجوه تمایز و تشابه میان هنر قلمزنی این دوره ها به لحاظ مضمون نقوش به کاررفته در آن ها چیست؟ مطالعهٔ ارتباط معنادارِ میان کاربرد و موضوع سازی آثار قلمزنی دورهٔ صفوی، چه کمکی به رونق قلمزنی دورهٔ معاصر خواهد کرد؟ روش انجام تحقیق به لحاظ ماهیت، ترکیبی از روش های تاریخی، توصیفی، تطبیقی و تحلیلی است و شیوهٔ گردآوری اطلاعات آن مبتنی بر مطالعات اسنادی، منابع کتابخانه ای (بهره گیری از نتایج مدون مقالات علمیِ مرتبط)، مشاهدهٔ منابع موزه ای و مصاحبه است. درنهایت این نتیجه قابل استنباط است که آثار قلمزنی عصر صفوی در استفادهٔ مکرر از خط نستعلیق برای اشعار فارسی، واجدِ اصل ملی گرایی و در استفاده از خط های ثلث و نسخ برای آیات، ادعیه، اسامی ائمه و صلوات کبیره متعهد به اصل تشیع بوده اند. قلمزنان دورهٔ معاصر نیز با طبیعت نگاری، مجلس سازی، صحنه های مربوط به شکارگاه و نبرد، نمایش زندگی روزمرهٔ مردم عادی و طبقهٔ کارگر، آثاری مُلهِم از هنر نگارگری ایران در عصر صفوی و پس از آن را خلق می کنند. مضامین ادبی و عرفانی، اوج اشتراک معنایی قلمزنی این دو دوره است.