فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۵۲ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
59 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بحران انرژی و مسائل زیست محیطی از مهم ترین مشکلات انسان در جهان امروز است. برای مواجهه با این مشکل می توان از راهکارهای استفاده شده در معماری بومی اقلیم گرم و خشک ایران بهره برد. معماران خانه های بومیِ اقلیم گرم و خشک موفق شده اند، با استفاده از عناصر و مصالح کارآمد، روش ها و اصولی را برای متعادل سازی حرارتی بناها به دست آورند که امروزه می توانند در معماری مسکن در این اقلیم کارساز باشند. به منظور شناخت این اصول، این مقاله به بررسی رابطه اجزا و فضاهای ده خانه بناشده در دوره قاجار در شهر یزد می پردازد. بیشترین فراوانی در خانه های بومی اقلیم گرم و خشک در شهر یزد متعلق به خانه های دوره قاجار است، از این رو خانه های این دوره مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش: شناخت رابطه بین اجزای کالبدی خانه های قاجاری یزد و نحوه تعامل معماری این خانه ها با شرایط سخت اقلیمی هدف اصلی پژوهش حاضر است. پرسش اصلی این است که چه رابطه ای میان ابعاد و هندسه حاکم بر این فضاها و عملکرد آن ها نسبت به شرایط اقلیم گرم و خشک وجود دارد. روش پژوهش: برای یافتن رابطه فضاها با یکدیگر، و همچنین بررسی هندسه حاکم بر آن ها، روش همبستگی انتخاب شده و استنتاج و تحلیل داده ها بر اساس مقایسه و استقرا صورت گرفته است. ابعاد و اندازه ها از طریق مطالعات میدانی و جمع آوری اطلاعات به دست آمده و در جداولی دسته بندی شده اند و تحلیل اقلیمی فضاها نیز در نمونه های منتخب انجام شده است. به تبع هدفِ این پژوهشْ روشِ آن کاربردی، از نوع پیمایشی و کیفی-کمی است. در نهایت، با بررسی داده ها و جداول به دست آمده، اصول طراحی و استانداردهای حاکم بر فضاها و روابط آن ها حاصل شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نمایانگر همسازی معماری این خانه ها در کل و هم چنین سازگاری عناصر جزئی آن ها با شرایط اقلیم گرم و خشک است و درک درست معماران را از شرایط محیطی برای ایجاد آسایش در داخل بناها نشان می دهد. اعداد و نسبت های دقیق حاصل از این پژوهش نشان می دهند که اجزا و فضاهای مختلف این خانه ها مطابق اصول معماری اقلیمی طراحی شده اند که رعایت این اصول می تواند در معماری جدید مسکن و هم چنین کاهش هزینه انرژی مفید باشد.
بررسی آرا و نظرات یوهانی پالاسما با نگاهی به مقاله ی «هندسه ی احساس، نگاهی به پدیدارشناسی معماری»
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
198-204
حوزههای تخصصی:
تاثیر گذاری مستقیم فلسفه بر معماری از ویژگی های دوره معاصر می باشد. علیرغم تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شده است، پیوند بین فلسفه و معماری دانشی است که هنوز جای بحث و تعمق دارد. برای شناخت بیشتر این حوزه، باید به بررسی نظریات پیشگامان این حوزه پرداخت. در این میان یوهانی پلاسما معمار و نظریه پرداز معماری معاصر، نظریات ارزشمندی در حوزه پدیدارشناسی و نقد معماری مدرن دارد. پالاسما در نوشته های خود اشاره به معماری چند حسی دارد و در آثارش به بررسی میزان تاثیر تمام حواس پنج گانه بر درک انسان از معماری می پردازد. در این پژوهش به تحلیل یکی از مقالات وی تحت عنوان «هندسه ی احساس، نگاهی به پدیدارشناسی معماری» پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیر فرم معماری بر تجربه ی فضایی، چگونگی تجربه ی یک معماری با کیفیت و چگونگی تبدیل تحلیل پدیدارشناسی به روشی برای بررسی معماری، از دیدگاه یوهانی پالاسما می باشد. در همین راستا به بررسی انگاره های ذهنی، بینایی و اهمیت نور، صدا و سکوت و ... در معماری پرداخته شده است. روش تحقیق مقاله ی حاضر، توصیفی- تحلیلی و از نوع کیفی است که به واکاوی اندیشه های فلسفی یوهانی پالاسما در معماری و از طریق مقاله ی وی می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عینیت هرکدام از وجوه پدیدارشناسی را می توان در عناصر معماری ایرانی نیز یافت و با بررسی و پرداختن به آثار و اندیشه های فیلسوفانی همچون یوهانی پالاسما می توان کیفیت فضاهای خلق شده را بالاتر برد و به ایجاد تجربه های فضایی دست یافت.
نسبت وجوه بازنمایانه سبک کمال الملک با نقاشی دهه ۸۰ و۹۰ ایران بر اساس نظام سبکی ولفلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
53 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پس از کم رنگ شدن هژمونی جریان مدرنیسم از اواخر دهه ۷۰ شمسی، نقاشی بازنمایی در ایران به محور اصلی تولیدات نقاشی دهه ۸۰ و ۹۰ شمسی تبدیل شد. بی شک ظهور مجدد این جریان بعد از سنت کمال الملکی، دلایل بیرونی و داخلی خاص خود را داشت؛ اما آنچه در این حضور مجدد، نیازمند مداقه است، واکاوی ویژگی ها و مختصات این نوع نقاشی نسبت با سنت تصویری کمال الملک می باشد که خود وامدار نقاشی بازنمایی اروپایی است. پرسش های مطرح شده در این پژوهش، این است که از منظر نظام سبکی هاینریش ولفلین، در نقاشی بازنمایی دهه ۸۰ و ۹۰ ایران، چه مؤلفه های فرمی از سبک کمال الملک وجود دارد؟ این مختصات سبکی با روش های بازنمایی در تاریخ نقاشی اروپا چه نسبتی دارد؟ هدف: پژوهش پیش رو با هدف بررسی و تحلیل ویژگی های سبکی مسلط در نقاشی بازنمایی معاصر ایران و نسبت آن با سبک تصویری کمال الملک صورت گرفته است. روش پژوهش: این پژوهش بنیادی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای موجود، انجام شده است. مبنای این پژوهش بر اساس رویکرد فرمالیستی و با استفاده از نظریه های فرم و سبک توسط هاینریش ولفلین در باب اصول متضاد دوگانه (خطی / نقاشانه، سطحیت / عمق، تکثر / وحدت، فرم باز / فرم بسته، وضوح نسبی / مطلق) بوده است. یافته ها: استفاده از رویکرد سبکی ولفلین در تطبیق با نقاشی بازنمایی دهه ۸۰ و ۹۰ ایران نشان داد بسیاری از وجوه تصویری نقاشی کمال الملک که بر پایه عکس، پرداخت جزییات، نظام متکثر فضا، نماهای رو به رو و هم راستا با سطح کادر و حاکمیت کیفیت خطی است، در زیرساخت بنیادین نقاشی بازنمایی دهه ۸۰ و ۹۰، حضوری قاطع و چشمگیر دارد. این مختصات، بیش از آنکه با نگرش نقاشانه و مفهوم فضا در تاریخ نقاشی غرب، نسبتی داشته باشند، بر الگویی خطی (در مقابل نقاشانه) استوار هستند که بن مایه های آن ها را می توان تا سنت نگارگری ایرانی (فرم مثالی) جست وجو کرد.
بازنمود تروما در هنر معاصر
حوزههای تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا درون مایه “تروما” و بازنمودِ آن در هنر معاصر را مورد واکاوی قرار دهد. در این جا، با برّرسیِ مفهوم تروما و ریشه این واژه در تاریخِ بشر، سعی شده تا شناختی جامع از بدن و روانِ آدمی، به عنوان سوژه و محتوایِ هنرهای تجسّمیِ معاصر، تحقّق یابد. براین اساس، نوشتارِ حاضر، بحثی مبسوط در بابِ بازنماییِ آسیب هایِ روانی و جسمانی در آثار هنری خواهد بود. در واقع متن، در جهتِ ارائه تحلیلی از چگونگیِ به کار رفتنِ غیرمستقیمِ این درون مایه در آثار، با کنکاشی در حوزه هنرهایِ تجسّمیِ معاصر و جریان های متنوع آن از جمله هنرهای تنانی ، هنرِ اجرا ، هنر رسانه های نو. هنر چیدمان، هنر تصادفیو … این موضوع را در فضایی گفتمانی قرار خواهد داد. هدف دیگر این نوشتار، بحث در بابِ این مفهوم با در نظر گرفتنِ زمینه هایِ شکل گیریِ آن در نزد هنرمندان زن و مرد است. به این معنا که متن، به نحوی انتقادی، این درونمایه را در نسبتِ با هویّتِ جنسی برّرسی خواهد کرد و بحثی انتقادی را حولِ محور تروما و جنسیّت مطرح می کند. همچنین این مقاله بخشِ تحلیلیِ خود را به واسطه یِ مفاهیم فلسفی و فرهنگی همچون روانکاوی، جنسیّت و دیگر نظریه هایِ تجسّمی بسط می دهد. بخش انتهاییِ این نوشتار مشتمل است بر تجربه شخصیِ نویسنده، که به عنوان یک هنرمند، برای حدود ۱۵ سال بر مفهوم تروما و جنسیّت متمرکز بوده است. علاوه بر این، اگرچه که تمرکزِ متن به طور خاص بر هنر معاصر قرار دارد، با این وجود از طریق نگاهِ زمینه محور به این درون مایه و بازنمایی آن در آثار هنر معاصر، شناختی را نیز در باب سایر دوره هایِ تاریخ هنر فراهم می آورد.
بررسی تاثیرات مولفه های طبیعت و سبزینگی در کیفیت زندگی در فضاهای مسکونی (نمونه موردی: مسکن مهر ایثار و مسکن مهر کیهانشهر کرمانشاه)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
1-18
حوزههای تخصصی:
تبدیل تدریجی خانه به آپارتمان باعث تغییر عملکرد یا حذف فضاهایی که با زندگی مردم این مرز و بوم عجین بوده است، شده است و همواره خلاء ناشی از مطابق نبودن مسکن تغییرات نامطلوبی در زندگی انسان ها ایجاد کرده است. با شروع ویروس کرونا و اعمال قرنطینگی های اجباری در سراسر دنیا نوع و میزان استفاده از فضاهای مسکونی دچار تغییر و تحولات زیادی شده است، قطعا قبل این همه گیری ویروس تصور اینکه زمانی اینچنین اتفاقی رخ دهد بسیار دور از ذهن بود، امروزه این احتمال وجود دارد که همه گیری های مشابه ای مجددا تکرار شود، فضاهای مسکونی که قبل این همه گیری ویروس طراحی می شدند طبیعتا برای اقامت تمام مدت و انجام تمام فعالیت های روزمره در داخل آن طراحی نشده بودند، از این رو در زمان قرنطینه خانگی با طولانی شدن مدت قرنطینه افراد فراوانی از عدم آسایش روانی شکایت داشتند، هدف از این پژوهش این است تا به راهکارهایی برای ارتقاء آسایش افراد با ایجاد طراحی درست و استفاده از فضای سبز و الهام گیری از طبیعت برسیم. در این مقاله جامعه آماری از دو مجتمع در شهر کرمانشاه تشکیل شده است: 1- مجتمع مسکن مهر ایثار 2- مجتمع مسکن مهر کیهانشهر. نتایج پژوهش نشان داد که الهام گرفتن از طبیعت و سبزینگی در فضاهای مسکونی در روحیه و آسایش افراد تاثیر مثبتی خواهد داشت و باعث کم شدن استرس، مشکلات روانی و تنش میان افراد ساکن فضای مسکونی خواهد شد. نوع تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع کمی است. در راهبرد مورد پژوهی، روش ها و شیوه های متعدد کمی؛ کیفی و ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته اند در این پژوهش بررسی کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه و مصاحبه می باشد.
روایت منظرین سقاخانه در شهر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
54 - 61
حوزههای تخصصی:
در معماری بومی ایران، عناصر صوری متعددی به چشم می خورد که با مطالعه جنبه های دیگر نشان می دهد تنها جهت یک کارکرد خاص بنا نشده اند.سقاخانه ها از جمله این عناصر هستند. سقاخانه ها در ایران و در شهرهای این سرزمین، به تعداد بسیار دیده می شوند و بعضی از آنها، اثری بسیار زیبا هستند و از لحاظ معماری منحصربه فردشان، بسیار مورد توجه قرار می گیرند. نمادها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای مربوط به سقاخانه ها در برگیرنده فرهنگ ویژه سقاخانه ای است. از طرفی این بنا تحت تأثیر فرهنگ و اعتقادات مردم جامعه، دارای کارکردهای مختلفی در سطح جامعه شده اند. روایت منظرین سقاخانه ها با هدف بازتعریف هویت و معنای عمیق این عناصر در سطح جامعه انجام شده است. به این منظور، مطالعات اسنادی با استفاده از منابع عملی صورت پذیرفته و علاوه بر بررسی ریشه های پیدایش سقاخانه، به کارکردهای مختلف آن در جامعه ایرانی نیز توجه شده است. چهار دسته کارکردهای مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، هنری از جمله کارکردهایی هستند که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و از جنبه های مختلف به آنها نگریسته شده است. این کارکردها خود به دسته های جزئی تر تقسیم می شوند که معرف هویت سقاخانه در طول تاریخ و بیانگر نحوه تعامل جامعه با این عنصر مهم معماری در شهر ایرانی-اسلامی هستند. با توجه به این هویت ها، این مکان خاص با توجه به تمایز و انحصاری که به لحاظ معنایی داراست، می تواند به عنوان جاذبه ای منحصربه فرد در گردشگری فرهنگی مذهبی مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل مقایسه ای پیکره ی مسجد شیخ لطف اللّه در اصفهان با مسجد سلطان احمد در استانبول (برمبنای رویکرد کالبد محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
155 - 168
حوزههای تخصصی:
مسجد نمایی از هنر است؛ در این بنا نه تنها مذهب و هنر با یکدیگر تلاقی پیدا می کنند بلکه مهم ترین نماد هنر اسلامی و خصوصیات متمایز آن نمودار می شود. ارتباط پیکره ی مسجدها با هندسه و نقش و نگار کاربردی در آن ها، انسجام و نماد یگانگی خالق یکتا در بافت فیزیکی آن ها یکی از اصلی ترین عوامل ایجاد هویتی روحانی و قدسی است. ایران و امپراطوری عثمانی در دوران صفویه به دلیل تفاوت های مذهبی، رقابت های سیاسی و تأثیر اروپا بر هر دو کشور از ارتباطات جدید و اثرات فرهنگی و هنری نزدیکی برخوردار بودند. نحوه کاربرد مفاهیم و اجزاء معماری به همراه بررسی شیوه های معماری هر منطقه و موقعیت جغرافیایی، رابطه ی پیکره ها و فضاها با یکدیگر و موقعیت پیکره های ساختمانی مسجد و رابطه ی آن ها با یکدیگر اهمیت زیادی دارد. شناخت خصوصیات معماری صفویه و عثمانی با مطالعه ی مسجدهای شیخ لطف اللّه و سلطان احمد (به عنوان مطالعه ی پژوهشی) در این پژوهش انجام می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که علی رغم رمز و راز و نقش و نگارهای کل ساختمان در بناهای اسلامی و تفاوت موجود بین هر دو مسجد باز هم با نمایشی از هماهنگی و تزئینات زیادی روبرو می شویم بنابراین فرم و شکل ورای هر تزئین در راستای ارزش ها و مفاهیم اسلامی و بیان گر یگانگی و اتحاد هستند. اهداف پژوهش: بررسی رابطه کالبد مساجد با ویژگی های هندسی آن ها در جهت احیای هویت اصیل معماری اسلامی. بررسی هندسه به کار برده شده در عناصر کالبدی و نقوش دو مسجد شیخ لطف الله و مسجد سلطان احمد. سؤالات پژوهش: چه تفاوت ها و شباهت هایی از نظر عناصر کالبدی و ارتباط آن ها با یکدیگر در دوو مسجد شیخ لطف الله و سلطان احمد وجود دارد؟ چه ویژگی های هندسی در عناصر کالبدی و نقوش مسجد شیخ لطف الله و مسجد سلطان احمد وجود دارد؟
جایگاه هنر زنان درتاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وانعکاس آن درنسخه مصور هزار ویک شب ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
330 - 359
حوزههای تخصصی:
مورخان عصر ناصری بیشتر شاهزادگان قاجار و اقشار تحصیل کرده جامعه بودند. با این تفاوت که گروهی، چه در حوزه وقایع نگاری و چه در حوزه خاطره نگاری در جهت حکومت و گروهی علیه حکومت بودند. اما آنچه باعث شد عده ای به انتقاد شدید دولت و حکومت بپردازند در رویارویی ایران با غرب ریشه داشت و آن تحول فکری در مفهوم تاریخ بود. این تحول به پدید آمدن شیوه نوینی در زمینه تاریخ نگاری منجر شد. تاریخ نگاری جدید بر پایه تلاش مورخان دوره ناصری برای ایجاد تغییر در سنّت های تاریخ نگاری بنا شده است. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه از مورخان دوره قاجار است که در آثارش به وضعیت گروه های اجتماعی چون زنان نیز پرداخته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در این اثر تاریخی به مضامین مختلف اجتماعی دراره زن و هنر زنان شاره شده است. در دیگر آثار این دوره نسخه مصور هزار و یک شب ناصری است که زنان را به عنوان یک مضمون برگزیده است. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسطنه. 2.بررسی جایگاه زنان در تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه و نسخه مصور هزار و یک شب ناصری. سؤالات پژوهش: 1.تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسطنه دارای چه مختصاتی است؟ 2.زنان در تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه و نسخه مصور هزار و یک شب ناصری چه جایگاهی دارند؟
کاربست مفهوم فضاهای تنفس گاهی در محلات شهری با تأکید بر مؤلفه زیست محیطی (مطالعه موردی: مقایسه تطبیقی محله بلاغی و جانبازان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
49 - 64
حوزههای تخصصی:
عدم وجود فضای تنفس در محلات به دلیل فشردگی ناشی از افزایش شهرنشینی در شهرها، استفاده از روش های نوین را جهت رفع این کمبود ضروری نموده است؛ بنابراین پژوهش باهدف کاربست مفهوم فضاهای تنف سگاهی ب هعنوان فضاهای سبز و باز کوچک مقیاس در بافت فشرده شهرها با تأکید بر مؤلفه زیست محیطی مطرح می شود. در این پژوهش برای چگونگی ایجاد فضاهای تنف سگاهی در بافت-های مختلف و تأثیر آن بر کیفیت زندگی محلات، معیارهای مرتبط با فضاهای تنف سگاهی با استفاده ازنظر متخصصان و روش دلفی مشخص شده و سپس با استفاده از روش AHP رتبه بندی می شوند؛ درنهایت معیارها را در دو محله با ویژگی های متفاوت موردبررسی قرار داده و این نتیجه حاصل شد، معیارهای ب هدست آمده از پژوهش، تأثیر مستقیم بر معیارهای کیفیت زندگی در محلات دارند و به دلیل ماهیت این فضاها، اجرای آنها در بافت های فشرده و نیاز به بهسازی-نوسازی با اتخاذ سیاست های متناسب کاربرد دارند.
تحلیل اهمیت- عملکرد عوامل کلیدی موفقیت در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با تأکید بر ذینفعان (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
149 - 178
حوزههای تخصصی:
بافت های کهن و قدیمی شهرها قلب تپنده شهرها در دورهای مختلف تاریخی بوده اند، اما امروزه با مشکلات و موانعی ساختاری و عملکردی خاصی تحت عنوان فرسودگی و ناکارآمدی مواجه هستند که رفع آنها برای پویایی بافت ها و پایداری هرچه بیشتر شهرها ضروری می باشد. در این چارچوب تحقیق حاضر با هدف تبیین اهمیت/عملکرد عوامل کلیدی بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر زنجان صورت گرفته است. در این راستا بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی 40 شاخص قرارگرفته اند که جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار Micmac برای برسی عملکرد شاخص ها و استخراج عوامل کلیدی، از نرم افزار Mactor برای بررسی نقش و عملکرد ذینفعان و در نهایت از مدل IPA برای بررسی اهمیت/عملکرد عوامل کلیدی بازآفرینی استفاده شده اند. لازم به ذکر است ازآنجاکه تحلیل های تحقیق بر پایه دو جامعه خبرگان و عمومی بوده بر این اساس از نمونه 20 نفر خبره و 382 نفر عموم مردم استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دادند که 12 شاخص در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر نقش کلیدی داشته اند، در این میان نهادهای مدیریت شهری به عنوان اصلی ترین بازیگر دارای بیشترین قدرت تأثیرگذاری بر مشارکت شهروندان در بازآفرینی بوده است. در نهایت نتایج حاصل IPA خواستار اولویت اول و تمرکز بر افزایش مشارکت شهروندان، جذابیت آثار تاریخی و بهبود خدمات رفاهی –اقامتی بوده است.
معماری مسکن پس از پاندمی؛ درس هایی از کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۳۰-۱۷
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کووید19 همانند دیگر بحران ها بر زندگی ما تأثیر چشمگیری داشته است و به تبع آن، محیط مصنوع به منظور تطبیق با شرایط و نیازهای جدید دستخوش تغییر شده است. طراحی مسکن نیز باید با واقعیت جدید سازگار شود؛ زیرا کووید 19 اولین و احتمالاً آخرین اپیدمی نخواهد بود. در حال حاضر، ویژگی های فضایی مسکن از راهبردهای رعایت فاصله اجتماعی، قرنطینه و ایزوله سازی، تهویه مطلوب و کنترل عفونت متأثرند که الگوهای جدیدی از زندگی و کار را به ما تحمیل کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که طراحی مسکن چگونه می تواند در شرایط همه گیری، از سلامتی و رفاه انسان حمایت نماید؟ این مقاله از رویکرد کیفی بهره گرفته است. پس از شناسایی مهم ترین راهبردهای کنترل خطر بیماری کووید19، از بررسی متون تخصصی موضوع، اقدامات و پیشنهادهای متخصصین در راستای مدیریت خطر آن سنجش شده اند. انتخاب نمونه ها در این تحقیق به صورت هدفمند و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون و با استفاده از تکنیک های قالب مضامین و کدگذاری داده های کیفی به انجام رسیده است. از مجموع بررسی ها و تحلیل اقدامات و پیشنهادهای متخصصین در راستای هدف تحقیق، راهکارهای مدیریت خطر ویروس کووید19 در زمینه معماری مسکن شناسایی شده اند و در ذیل ده مقوله، در قالب مضامین چهارگانه تحقیق دسته بندی شده اند. از میان مقوله های مزبور، جداسازی فضایی به منظور قرنطینه و ایزوله سازی، تهویه طبیعی و نقش فضاهای باز و نیمه باز در کاهش خطر و پاسخ به بیماری، حوزه بندی فضاها برای کنترل عفونت و در نهایت، معیارهای طراحی به منظور پاسخ به عملکردها و تعاملات جدید در مسکن واجد بیشترین اهمیت شناخته شده اند. راهکارهای ارائه شده در این تحقیق به عنوان راهبردهای طراحی مسکن می توانند به جلوگیری و کاهش خطر بیمارهای همه گیر کمک نمایند و کیفیت زندگی را در شرایط تحمیلی جدید ارتقا بخشند.
مسئله محیط زیست مطالعه در تئاتر خیابانی دو دهه اخیر ایران بر اساس آرای دووینیو
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
39-53
حوزههای تخصصی:
با توسعه و نفوذ سرمایه سالاری، گسترش صنایع، بهره برداری وسیع از منابع طبیعی و فراگیری پدیده مصرف گرایی، که نتیجه غیر قابل اجتناب این نظام اجتماعی بوده است، و به تبعیت از آن رشد فردگرایی و منفعت طلبی به مثابه پدیده ای فراگیر و توده ای، جهان کنونی و به تبع آن سرزمین ما ؛ با آسیب هایی در زمینه محیط زیست روبروست که به تهدیدی جدی برای طبیعت ، کلیه موجودات زنده و نوع بشر، و از این رهگذر به موضوعی جدی برای تئاتر، بدل گشته اند و به همین سبب به ویژه در دو دهه اخیر فعالان تئاتری در عرصه تئاتر خیابانی درکشور ما نیز آثاری را دراین ارتباط تولید نموده اند، آثاری که بررسی آنها از منظرجامعه شناختی می تواند به شناخت بیشتر از عمق برداشت ها ی نمایشگران ایرانی از این معضل جهانی و ملی و ارزیابی راهکارهای پیشنهادی ایشان برای مقابله با آسیب ها بیانجامد. پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر در پی پاسخگویی به این سئوال، که معضلات محیط زیست چگونه و با بهره بردن از کدامین رویکردها در تئاتر خیابانی دو دهه اخیر ایران زمین بازتاب یافته اند؟، با بررسی نمونه هایی از آثار تولید شده ( برگزیدگان جشنواره ها ) ، به این موضوع پرداخته و به این نتیجه دست می یابد که شناخت اصحاب نمایش از این معضل بسیار سطحی بوده و راهکارهای پیشنهادی ایشان محدود به ترویج توصیه های سازمان هایی ست که ذیل شعار توسعه، با بی توجهی به تبعات بهره برداری نابهنجار از منابع طبیعی، در ایجاد این معضل نقشی اساسی داشته اند.
مدل ترکیبی مدیریت ریسک و مدیریت ارزش مبتنی بر تصمیم گیری چند معیاره در انتخاب پیمانکاران پروژه های عمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
31 - 39
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یک رویکرد تلفیقی مبتنی بر مدیریت ریسک و مهندسی ارزش بهمنظور انتخاب پیمانکاران در پروژه های عمرانی توسعه داده شده است. این مدل بر اساس معیارهااو زیرمعیارهای مستخرج از ادبیات تحقیق طراحی شده است که میزان اهمیت آنها به کمک روش بهترین - بدترین امتیازدهی میشود. سپس پیمانکاران با استفاده از روشهای ویکور و تحلیل روابط خاکستری اولویت بندی شدند. مطابق باا نتایج محاسباتی میتوان گفت که معیار ریسک استراتژیک با وزن محلی( 384.0 )بیشترین امتیاز را در بین معیارها و معیار سایر ریسکها با وزن محلی(080.0 ) کمترین امتیاز را در بین معیارها کسب نموده است. در بعد ریسک عملیاتی، زیرمعیار خطای تکنیکی بیشترین وزن محلی ( 477.0 ) و زیرمعیار تقلب کمترین وزن محلی (165.0) را داشته است. در بعد ریسک استراتژیک زیرمعیار نارضایتی اجتماعی بیشترین وزن محلی ( 380.0 )و زیرمعیار نارضایتی زیست محیطی کمترین وزن محلی (136.0 )را گزارش کرده است. در بعد ریسک منابع انسانی زیرمعیار شرایط ریسک هزینه ای بیشترین وزن محلی (470.0) زیرمعیار ریسک فنی کمترین وزن محلی (149.0 )را داراست. در بعد سایر ریسکها زیرمعیار ریسک مالی بیشترین وزن محلی (517.0)و زیرمعیار ریسک خارجی کمترین وزن محلی (096.0 )را دارد. در بعد مهندسی ارزش زیرمعیار حجم گردش مالی بیشترین وزن محلی (469.0 )و زیرمعیار صرفه جویی مالی کمترین وزن محلی(251.0) را دارد. در نهایت اولویت بندی پیمانکاران بر اساس مقایسه نتایج حاصل از حل روشهای ویکور و تحلیل روابط خاکستری گزارش شده است. قابل ذکر است که به منظور مقایسه عملکرد این روشها از یک رویکرد ابتکاری مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو استفاده شده است.
بررسی تأثیر «نوع نحو فضا» بر «میزان اجتماع پذیری» مراکز اجتماعی از منظر فلسفه اخلاقی «رو-در-روییِ» لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
21 - 34
حوزههای تخصصی:
تشدید روزمرگی و کاهش حیات اجتماعی، توجه به بستر مناسب برای حضور طیف وسیعی از گروه های مختلف اجتماعی در طراحی فضاهای عمومی را ضروری می سازد. هدف تحقیق کشف کیفیات فرمی است که در طراحی مرکز اجتماعی بتواند کیفیت اجتماع پذیری فضا را افزایش دهد. برای پرداختن به این هدف، لویناس به عنوان فیلسوفی مطرح در حوزه اخلاق در کنار نظریات تخصصی مطرح در معماری و شهرسازی انتخاب شده است. در این راستا، پس از شناسایی مؤلفه های اجتماع پذیری و نحو فضا، مبتنی بر موافق و غیر موافق با دیدگاه لویناس سه سناریو مختلف از مؤلفه های نحو فضا در محیط مجازی طراحی شد. سپس داده ها در سطح ترتیبی از میان گروهی که در سناریو های مجازی پیمایش کرده اند جمع آوری و با نرم افزار spss تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد سناریوی دارای کیفیات ارتجال، پیچیدگی، بی نظمی و کنترل ناپذیری، ظرفیت بیشتری برای اجتماع پذیری موردنظر لویناس در طراحی مرکز اجتماعی دارند.
خوانش سفالینه های سده های میانی ایران از منظر سنت گرایان و تاریخ گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو گفتمان عمده در زمینه مطالعات هنر اسلامی، رویکردهای تاریخ گرایانه و سنت گرایانه هستند که گاهی در تعارض با یکدیگر قرار می گیرند. گفتمان تاریخ گرا آثار هنری را بر مبنای عوامل زمینه ای همچون؛ تاریخ، فرهنگ و اجتماع مورد بررسی قرار می دهد. از سوی دیگر، جریان سنت گرایی با نقد مؤلفه های مدرنیته، اصول زیربنایی خود را بر مفاهیم عرفانی قرار داده و با نگاهی آرمانی، بحث متافیزیک سنتی هنر را در زمینه هنرهای اسلامی مطرح می سازد. از آنجا که گفتمان سنت گرایی عموماً در مورد مفاهیم کلی صحبت کرده، نمونه های زیادی برای تطبیق قابل شناسایی نیستند که اندیشمندان برجسته هر دو رویکرد در مورد آنها بحث کرده باشند. بدین منظور، چهار نمونه از کاشی ها و ظروف سفالین انتخاب شده تا دیدگاه های متمایز صاحب نظران دو رویکرد در تحلیل آثار صنایع دستی آشکار شوند. مهم ترین سؤال این پژوهش، شناسایی تفاوت خوانش های دو رویکرد سنت گرا و تاریخ گرا در مواجهه با آثار سفالین سده های میانی ایران و نقد آنها است. این مقاله با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که تاریخ گرایان با اتکا به مؤلفه های زمان، جغرافیا، فرهنگ و سیاست، تحقیقات بی شماری در مورد تک نمونه های آثار هنری دوره های مختلف انجام داده اند. نزد آنان خوانش آثار هنری، بر پایه توصیف دقیق اثر و ارائه فرضیات و نتایج طی یک روش شناسی مستدل و علمی صورت می گیرد. حال آنکه مبانی فکری سنت گرایان بر اساس بازگشت به اصل اولیه سنت و احیای آن شکل گرفته اند و به همین دلیل، موضوع نوشته های آنان بیشتر مفاهیم و کلیاتی در خصوص نمودهای هنر مذهبی و عرفانی هستند که به سختی می توان این رویکرد را برای تحلیل آثار صنایع دستی به کار بست.
ارزش گذاری ابعاد عینی در زیبای یشناسی نقوش آجری با تکنیک کوداس(نمونه موردی: خوو نچین یهای بافت تاریخی خانه های دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در کالبد معماری، توجه به تزئینات است که به واسطه الگوهای هندسی شکل گرفته اند. این عنصر کالبدی در قسمت های مختلف بنا کاربرد داشته و نقوش زیبایی را ایجاد کرده است. همچنین، آفرینش زیبایی در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است که در این پژوهش، ابعاد عینی تزئینات به سبب معیارهایی مؤثر در شکل گیری نقوش مطرح می شوند. به این ترتیب، شناخت و تأثیرگذاری آنها به عنوان یکی از اهداف پژوهش در بستر تحقیق محسوب می شود. بستر مورد مطالعه در شهری با پیشینه تاریخی ارزشمند و در رابطه با تزئینات آجری است. بر این اساس، دزفول با ویژگی های کالبدی خاص خود مد نظر بوده و دارای نقوش آجری خوون چینی است. همچنین، پرسش های مطرح شده عبارت هستند از؛ عوامل مؤثر بر مؤلفه های عینی در زیبایی شناسی خوو نچینی کدام هستند؟ تأثیر هر کی از مؤلفه های عینی بر هندسه خوون چینی، به چه نحوی است؟ تحقیق حاضر، ترکیلی از روش پیمایش در نمونه موردی و توصیفی- تحلیلی است. در این روش با استفاده از مشاهده، موردکاوی، مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه، به شناخت بستر پژوهش پرداخته می شود. سپس، چارچوب پژوهشی با تکنیک کوداس، ارزش گذاری شده و بررسی مؤلفه های زیبایی در جامعه نمونه، صورت می گیرد. در نهایت طبق یافته های پژوهش، تحلیل داده ها و استنتاج منطقی، نتیجه گیری انجام می شود. یافته های تحقیق نشان می دهند که تزئینات خوون چینی دارای الگوهای هندسی مختلفی بوده و نمودی از زیبایی را به نمایش گذاشته؛ به طوری که تحت تأثیر مؤلفه های زیبایی شناسی شکل گرفته اند. همچنین، نتیجه حاصل از پژوهش بیانگر آن است که معیارهای مؤثر در آفرینش زیبایی عینی شامل؛ تناسبات، ارتباط با اعداد، نوع نقش، ریشه های نقوش، تکرارپذیری و تأ یکد بر نقش خاص م یشوند. این معیارها به صورت عام و خاص در نقوش به کار رفته و از تنوع قابل توجهی برخوردار هستند.
نقد تکوینی پرده نقاشی «هجران شماره یک» اثری از حبیب الله صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
530 - 545
حوزههای تخصصی:
تابلوی هجران شماره یک، اثر حبیب الله صادقی، بهمن ماه 1368 در ابعاد 260 در 140 سانتی متر و در کادری مستطیلی-افقی اجرا شد و تکنیک این اثر، میکس مدیاست. نوشتار حاضر بر آن است، با استفاده از روش نقد تکوینی به مطالعه پرده نقاشی هجران شماره یک اثر حبیب الله صادقی- به مثابه متنی تصویری بپردازد. در این روش نقد، به جای پرداختن به متن نهایی، مراحل تکوین متن، مورد بررسی قرار می گیرد. از این رو، به واسطه پیگیری عناصر و مستندات پیشامتنی و بررسی روابط میان آن ها با متون پیرامونی اعم از پیرامتن، فرامتن و پیش متن، علاوه بر شناسایی علل و عوامل دگرگونی پیشامتن های یک متن، فرآیند آفرینش و تکوین آن، بازسازی می شود. موضوعی که در این پژوهش، مطرح شده است، چگونگی فرآیند تکوین و آفرینش پرده نقاشی «هجران شماره یک» و عناصر برون متنی و درون متنی اثرگذار در شکل گیری این اثر است. لذا پس از تبیین روش نقد تکوینی، پرده نقاشی هجران از حبیب الله صادقی برمبنای الگوی نقد تکوینی، مورد تحلیل قرار گرفت. با تشریح روابط میان عناصر پیرامتنی، فرامتنی، پیش متنی و پیشامتنی، هم چنین رفتار تکوینی نقاش، مشخص گردید که در تکوین این تابلو، نقاش از اتود و اسکیس استفاده نموده است. به علاوه، این متن متأثر از دو پیرامتنِ رحلت امام و عناصر نگارگری است. از سوی دیگر، پیگیری عناصر پیشامتنی این اثر، بیان گر تأثیر «اسطوره هدف» بر سبک خلق عملی این تابلوی نقاشی است. این پژوهش از منظر هدف، بنیادی و از جهت روش، توصیفی-تحلیلی است که داده های آن به شیوه اسنادی و گفت و گوی حضوری جمع آوری شده است. اهداف پژوهش: تبیین کاربرد نقد تکوینی در مطالعه آثار نقاشی. شناسایی فرآیند تکوین پرده نقاشی «هجران شماره یک» از حبیب الله صادقی. سؤالات پژوهش : فرآیند تکوین و آفرینش پرده نقاشی «هجران شماره یک» چگونه است؟ 2. کدام عناصر برون متنی و درون متنی در فرآیند تکوین آن، اثرگذار بوده اند؟
واکاوی تحولات «فهم تهران» در طرح های توسعه شهری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
31 - 41
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری تهران مبتنی بر فهمی از آن تهیه شده اند که نشان دهنده تحولات دانش و تجربه شهرسازی، ساختار نظام تصمیم گیری شهری و زمینه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دوران 40 ساله برنامه ریزی شهری تهران (1347-1386) است. این پرسش که تهران در طرح های توسعه خود چگونه فهمیده شده، کمتر مورد تامل شهرسازان و متولیان امر قرار گرفته است. مروری بر تحولات در نظریه های شهرسازی در این مدت نشان از دگرگونی جدی در چگونگی فهم شهر دارد. در این تحقیق، با تحلیل محتوای هرمنوتیکی طرح های سه گانه تهران (1347، 1370 و 1386)،کدها و موضوعات "فهم تهران" استخراج و با تحلیل روابط میان آن ها، یک روایت از این فهم ها ارائه شده است. به منظور روشن تر شدن نتیجه، تحولات فهم تهران در طرح های تهران با تحولات فهم شهر در نظریه شهرسازی مقایسه شده است. شناسایی و واکاوی چنین فهمی، شامل پیش فهم ها و سازوکار شکل گیری آن ها، سهم به سزایی در شکل گیری نوعی تفکر انتقادی به برنامه ریزی شهری تهران خواهد داشت. روند تحولات فهم تهران در طرح های آن نشان داد که علی رغم تحولات گسترده نظریه برنامه ریزی در طول پنجاه سال اخیر، تحولی جدی در این فهم ها اتفاق نیفتاد ه و صرفا در برخی مولفه های سطحی دگرگون شده است. بنابراین، تهران همچنان تعین یافته، ابژه وار و کنترل پذیر فهم می شود.
اصول تطبیقی معماری پایدار بناهای مسکونی بومی در اقلیم های خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
223 - 233
حوزههای تخصصی:
معماری و ساخت مسکن از گذشته دور یکی از دغدغه های مهم بشر بوده و در عین حال، ارتباط مستقیمی با شرایط آب و هوایی داشته است. مطالعه این الگوی معماری و کمیت و کیفیت آن نقش مهمی در ارتقای معماری پایدار دارد. در پدیده گرم شدن کره زمین و آلودگی شهرها، صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد نموده است؛ از این رو توجه به بهره گیری از منابع انرژی فسیلی و محدودیت منابع سوخت های فسیلی با تاکید بر اصول معماری پایدار و بناهای بومی و استفاده از آن جهت مشارکت در حل این بحران ضروری می نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و در دو بخش مبتنی بر سامانه کیفی و روش توصیفی انجام گرفته است. بررسی و تحلیل نمونه های انتخابی اقلیم های خشک بر اساس سه معیار تناسبات کالبدی، سازماندهی فضایی و معیارهای مرتبط با شرایط محیطی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که معماری بومی در اقلیم های گرم خشک ارتباط تنگاتنگی با شرایط آب و هوایی دارد و با طراحی و اتخاذ مناسب ترین رویکردها می توان به معماری پایدار در این مناطق دست یافت. اهداف پژوهش: 1.تشخیص میزان انطباق معماری بومی با اقلیم مناطق خشک. 2.تدوین دستورالعمل مناسب بر اساس ویژگی های معماری بومی مناطق سرد و گرم و خشک. سوالات: 1.معماری مناطق خشک چه تاثیرپذیری از محیط دریافت دارد؟ 2.چه تشابه و تضادی بین اقلیم گرم و خشک و سرد و خشک وجود دارد؟
مطالعه سبک شناسی تاریخی قالی های بافته شده در دوران شاه طهماسب اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالی ایرانی از هنرهایی است که شناخت آن در دانش سبک شناسی و در چند دهه اخیر مورد اقبال پژوشگران این حوزه بوده است. با این همه این پژوهش ها در ابتدای راه قرار داشته و به همین خاطر با برخی کاستی ها و گاهی با اظهار نظرهای غیر علمی نیز همراه بوده که از آن جمله می توان به سبک شناسی براساس مناطق جغرافیایی اشاره نمود. به همین خاطر نظر واحدی در سبک شناسی قالی های ایرانی وجود ندارد. این در حالی است که رویکردهای تاریخی یکی از روش هایی قلمداد می شود که قسمت مهمی از فرش های ایرانی را در قالب آن می توان تعیین سبک نمود. با توجه به موارد گفته شده و همچنین اهمیت عصر صفویه و تأثیر قدرت پادشاهان این دوره در قالی بافی ایران، سبب شد تا این پژوهش با هدف سبک شناسی تاریخی قالی های دوره ی شاه طهماسب اول و با روش توصیفی-تحلیلی به آنالیز و بررسی موردی تعدادی از قالی های بافته شده در این دوره با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بپردازد که در نتیجه ی آن، صفات سبکی مشترک میان قالی های متعلق به این دوره محرز گردد. همچنین تأثیر عوامل محیطی از جمله اوضاع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر ویژگی های ظاهری و فنی این دسته قالی ها و تمیزدادن آنها با قالی های ادوار دیگر، کشف ویژگی های سبکی میان قالی های متعلق به این دوران آنها را از لحاظ تاریخی و هنری سبک شناسی و گروه بندی کند. که به سب آن پراکندگی اختلاف نظر در این حوزه کاهش یابد.