مطالب مرتبط با کلیدواژه

قهرمان زن


۱.

تأثیر ژانر بر کارکرد گفتمانی شخصیت های زن در رمان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف ژانر فانتزی بازگشت هرداد پریانه های لیاسندماریس قهرمان زن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان داستان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۱۵۲۲ تعداد دانلود : ۸۲۷
این مقاله قصد دارد چگونگی تأثیر ژانر فانتزی بر کارکرد گفتمانی شخصیت های زن در رمان نوجوان و تمایل یا عدم تمایلشان به هنجارگریزی های جنسیتی را بررسی کند. بدین منظور دو رمان نوجوان به نام های بازگشت هرداد نوشته فریبا کلهر و پریانه های لیاسند ماریس نوشته طاهره ایبد را مورد بررسی قرار می دهیم. نوجوانان دختر قهرمان این دو رمان هستند و موضوع هر دو رمان پیروز شدن بر نیرویی متافیزیکی و آرام کردن دریاها است. هر اثر فانتزی به هرحال کم و بیش ریشه در دنیای رئال دارد و هرچه ساختار فانتزی اثر با فاصله گیری بیشتر از دنیای رئال بنا گذاشته شود، مجال بیشتری برای شکستن کلیشه های گفتمانی دنیای واقعی به دست می دهد. طبیعی است آثار فانتزی از لحاظ میزان بهره گیری از تخیل یا تطابق با واقعیت با هم متفاوتند. بنابراین هدف این مقاله مقایسه کارکرد گفتمانی شخصیت های زن، جایگاه اجتماعی آن ها، نسبت میان گفتمان بازنمایی شده در رمان و گفتمان اجتماعی فضای ایران و درنهایت میزان فاصله گیری از دنیای رئال در ساختار فانتزی رمان ها و تأثیر آن بر بازتاب موارد ذکر شده است. بدین منظور از شیوه «تحلیل انتقادی گفتمان» براساس متد نورمن فرکلاف استفاده می شود. بررسی ها نشان می دهد با وجود هنجارگریزی های جنسیتی در هر دو رمان که تحت تأثیر ژانر فانتزی آثار شکل گرفته است، بازگشت هرداد به دلیل دنیای فانتزی گسترده تر و عمیق تر از گفتمان اجتماعی معاصر ایران دور تر شده است و شخصیت محوری دختر کم تر تحت تأثیر هنجارهای جنسیتی ایرانی است.
۲.

الگوی تفرد قهرمان زن در افسانه های پریان ایرانی (بر اساس چرخه روان شناختی مورداک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفرد قهرمان زن افسانه های پریان ایرانی چرخه روانی مورداک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۳۶۳
تفرد اصطلاحی است که در روان شناسی تحلیلی برای یکپارچه شدن روان آدمی استفاده می شود. مورداک با تکیه بر تجربه های بالینی و نیز شواهدی از افسانه ها و اسطوره های شناخته شده جهان، یک الگوی سفر روانی دایره وار برای تفرد زنان شناسایی کرده است. پژوهش حاضر، گام های چرخه روانی وی را با رویدادهای سفر تفرد قهرمان زن در افسانه های پریان ایرانی مقایسه و میزان مطابقت آن را بررسی کرده است. نتایج پژوهش، ضمن تأیید تطابق کلی افسانه ها با چرخه روانی مورداک، به شناسایی سه زیرمجموعه مختلف از افسانه های پریان ایرانی با محوریت یک قهرمان زن نائل آمده است. زیرمجموعه نخست با بیش از پنجاه درصد افسانه های مورد مطالعه، داستان هایی هستند که چرخه روانی مورداک را به طور کامل برای قهرمان زن رعایت کرده اند، زیرمجموعه دوم فقط با بخش نخست چرخه مورد بحث مطابقت کرده است و درنهایت، زیرمجموعه سوم، صرفاً با نیمه دوم چرخه روانی مورداک تطابق می یابند. تلویحات روان شناختی مربوط به این سه زیرمجموعه و نتیجه کلی پژوهش نیز در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۳.

تحول بازنمایی زن قهرمان: سینمای انیمیشن دیزنی از سفیدبرفی و هفت کوتوله تا زوتوپیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انیمیشن قهرمان زن بازنمایی برساخت استوارت هال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۷۶
بازنمایی شخصیت های زن، یکی از محورهای اصلی تولید انیمیشن در کمپانی والت دیزنی است. اولین انیمیشن بلند دیزنی، سفیدبرفی و هفت کوتوله درسال 1937 و زوتوپیا در سال 2016 یعنی حدود 80 سال بعد ساخته شد. تحول کلیشه های جنسیتی و شخصیت زنان در این آثار روندی آشکار و قابل تأمل است. در این مقاله 13 نمونه از مهم ترین آثار کمپانی دیزنی در بازه ی زمانی بین 1937 تا 2016 انتخاب شده اند. در همه ی این آثار شخصیت اصلی داستان قهرمانِ زن است. این پژوهش تلاش دارد تا با اتکا بر رویکردهای بازنمایی، به تحلیل آثار هدف پرداخته، نحوه ی بازنمایی شخصیت قهرمان زن و تحولات آن را در سینمای انیمیشن دیزنی ارزیابی نماید چنانکه استراتژی های برساختیِ کلیشه سازی و اسطوره سازی، از ابزار مهم بازنمایی رسانه ای برای تعریف و تثبیت معانی هستند. در این مقاله، با استفاده از الگوی سه سطحی نشانه شناسی رولان بارت، دلالت های صریح، ضمنی و ایدئولوژیک تحلیل می شود. یافته ها حکایت از تحولات عمده در روند بازنمایی شخصیت های زنانه در این تولیدات دارند؛ شیوه ی بازنمایی قهرمانان زن از ابتدا تا اواخر قرن بیستم، تغییرات مربوط به اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یک، و نیز دگرگونی های مربوط به دهه ی اخیر. درنتیجه این تحولات را می توان تقارن و تأثیر موج های اول تا سوم جنبش فمینیزم دانست.
۴.

کهن الگوی «نجات مرد به وسیله زن» و ردّپای آن در روایات غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۴۳
یکی از کهن الگوهایی که در بسیاری از داستان های غنایی وجود دارد، کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن است. چه در روایات عاشقانه ای که قهرمان آن ها شخصیت مرد است، چه آن هایی که قهرمانشان شخصیت زن است، می توان نشانه هایی از این وضعیت کهن الگویی را مشاهده کرد. در این کهن الگو شخصیت زن داستان به یاری شخصیت مرد می شتابد و او را از مرگ یا درماندگی اش نجات می دهد. در این پژوهش به بررسی این کهن الگو در روایاتِ منظومِ غناییِ «زال و رودابه»، «بیژن و منیژه»، «خیر و دختر چوپان»، «افسانه گفتن سبزپوش بهشتی در پیش بهرام گور»، «یوسف و زلیخا» و «جم و گل» پرداخته شده است و داده های آن با رویکرد نقد کهن الگویی نقد و بررسی شده اند و به شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش یافته اند. یافته های به دست آمده نشان می دهد که علاوه بر این که کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن در قصّه های کهن وجود دارد، در بسیاری از متون غنایی امروزی نیز وجود دارد و وضعیتی کهن الگویی است که برخی از روایات براساس آن شکل گرفته اند. عشق در نگاه اوّل، پرهیزه شکنی، دیوآسایی، سفر قهرمان و رسیدن به فردیّت، مؤلفه های اصلی کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن اند که در روایاتِ متأثر از این وضعیت کهن الگویی وجود دارند.