مطالب مرتبط با کلیدواژه

امانوئل کانت


۱.

دموکراسی، عدالت و صلح(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عدالت لیبرالیسم دموکراسی واقع گرایی سازمان ملل متحد اروپا جامعه ملل جنگ جهانی صلح دموکراتیک وودرو ویلسن امانوئل کانت بروس راست جنگ عادلانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
تعداد بازدید : ۳۶۳۳ تعداد دانلود : ۱۵۷۶
در این مقاله ارتباط صلح، عدالت و دموکراسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با توجه به اینکه رابطه عدالت و دموکراسی تقریبا بیشتر جنبه حقوقی دارد، ابتدا تجزیه و تحلیل می گردد و سپس پیوند این دو با صلح سنجیده می شود. در این قسمت همچنین نظر بعضی از فلاسفه بزرگ نظیر ارسطو، هنس کلسن، جان رالز، وامانوئل کانت، ارایه می شود و در دنباله، استدلال لیبرال های نام آوری مانند وودرو ویلسن، امانوئل کانت وبوس راست در ارتباط بین دموکراسی و صلح به میان می آید و با تشریح «نظریه صلح دموکراتیک» آرا طرفداران و منتقدین بررسی می گردد. همچنین به آرا واقع گرایان که به ارتباط دموکراسی و صلح اعتقاد چندانی ندارند، اشاره می شود. طی این مقاله سوالات متعددی مطرح می گردد، از آنجمله: آیا کشورهای دموکرات تاکنون با یکدیگر جنگ نکرده اند؟ آیا دموکراسی صلح خواه تر از کشورهای غیر دموکرات هستند و اصولا چه عوامل دیگری به غیر از دموکراسی در برقراری صلح اروپا بعد از جنگ دوم جهانی تاثیر گذاشته است؟ با ارایه مثال های تاریخی و روز سعی می گردد، تحلیل حتی الامکان دقیقی در پاسخ به هر سوالی ارایه شود. بالاخره در خاتمه، نتیجه گیری مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت.
۲.

سیاست زیباشناختی؛ بررسی وجوه زیباشناسانه سیاست در آرای ژاک رانسیر «زیبایی شناسی به مثابه عنصری مستتر در ذات هر سیاست رهایی بخش»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امانوئل کانت ژاک رانسیر زیبایی شناسی سیاست شب های پرولتاریا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۶ تعداد دانلود : ۵۰۹
سیاست در دستگاه فکری رانسیر ، تلاشی برای نشان دادن آن به مثابه سازوکاری زیبایی شناختی است. بدین شکل به جای آنکه سیاست به کارگیری یا تلاش برای کسب قدرت باشد، پیکربندی جهانی ویژه است. در این راستا، رانسیر بر آن است که ماهیت زیبایی شناختی سیاست را نه به عنوان یک جهان ویژه مجرد، بلکه به عنوان یک جهان ناسازگار بازتعریف کند. جهانی که به برسازی شکل جدیدی از حس مشترک و افق جدیدی از رؤیت پذیری ها می انجامد که با نفی سلسله مراتب بازنمودی میان موضوعات باارزش و پست به مرئی پذیری کنش ها و کاربست هایی منجر می شود که در ذیل نام سیاست قرار می گیرند. در این راستا، مقاله حاضر، سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که «بُعد زیبایی شناختی سیاست در اندیشه رانسیر چگونه و بر مبنای چه مؤلفه ها و مقولاتی شکل نظری به خود گرفته است». بنابر فرضیه ما، رانسیر با مفروض گرفتن زیبایی شناسی به عنوان ایده کانتی «صور پیشینی حساسیت» - امری مربوط به زمان و مکان- به سیاست در چارچوب رهایی از توزیع امر محسوس می پردازد؛ امری که به طرح و بازخوانی مفاهیم سیاست و زیبایی شناسی و گذر از معانی متعارف آنها می پردازد. در مقاله پیش رو، پس از بررسی بعد زیبایی شناختی سیاست در اثر «شب های پرولتاریا» و بررسی تبارشناسانه ایده «صور پیشینی حساسیت» در زیبایی شناسی کانت به بحث مبسوط از سیاست و وجوه زیباشناسانه آن در آرای ژاک رانسیر خواهیم پرداخت.
۳.

تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری، مبتنی بر غایت شناسی از دیدگاه کانت و کوماراسوامی

کلیدواژه‌ها: غایت شناسی ادراک تجلی آناندا کوماراسوامی امانوئل کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۱۷۹
یکی از موضوعات تأمل برانگیز در تفکر مدرن غربی و سنت گرای شرقی، مسئله غایت شناسی در هنر است. غایت مندی در فضاهای معماری سنتی، به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا، نیازمند واکاوی دقیق در حوزه غایت شناسی در هنرمدرن و هنر سنتی است. پژوهش حاضر با تأمل در مفهوم غایت شناسی در اندیشه های فلسفی کانت و کوماراسوامی، درصدد یافتن مدل مفهومی به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. فلذا تحقیق حاضر بین رشته ای و با رویکرد تحلیلی است، که در ابتدا آرای کانت و کوماراسوامی در باب غایت شناسی هنر مدرن و سنتی مورد واکاوی قرار گرفته است؛ سپس آرای این دو اندیشمند را، در قالب دو نوع غایت مندی ظاهری و باطنی در کنار هم قرار داده شده است، تا براساس آن به مدل مفهومی دست بیابیم؛ که امکان شرح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در هنر و معماری سنتی را فراهم سازد. با تکیه بر این مدل مفهومی، هدف این پژوهش، بررسی جایگاه غایت مندی در هنرمدرن غربی و هنر سنتی شرقی، به جهت تشریح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. پرسش کلیدی این پژوهش این است که، مفهوم غایت به چه نحوی با مفاهیم ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری ارتباط پیدا می کند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که، در معماری سنتی، با تجلی معنا در طرح و رنگ، زمینه ادراک معنا در افراد فراهم می شود. بر این اساس غایت اصلی، اتحاد ادراک و تجلی معنا (صفات جمالی و جلالی) در فضاهای معماری است. با تجلی صفات جمالی متکثر با معنای واحد در فضای معماری، زمینه ادراک معانی و صفات جلالی که عامل خشیت در ناظر است، فراهم می شود.